زَمـٌْ‌ٍٖـ۪ٓزَمـٌْ‌ٍٖـ۪ٓهِ دِل️'ᬉ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𝄠️-⃝☾︎️ टेलीग्राम पोस्ट

#ترکی

☔#زمزمه‌دلᬉ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⚘꙰𝄠-⃝🩸‌‍‌‍‌‌

با من بمان و حرفی بزن ...
چون غزل عاشقانه ایی در کتاب شعر خاک خورده ی قدیمی ...
مثل یک ماه، در دل شب ...
نگاهم کن مثل کودکی خیره به عروسک آویزان به ویترین مغازه ...
مثل تکه سنگی وابسته به ساحل ....
مثل نیاز کشتی ایی کهنه ، به باد ،برای بازگشتن....
مثل زمانی که صرف ِ همین قلم می‌شود...
مثل وابستگی این لب ، به یک سیگار ...

با من حرفی بزن...
مثل نور در دل شب...
و به چیزی دل نبند...
و به چیزی دل نبند... 

می‌دانم
زمین همیشه میماند ...
و جاذبه اش در برابر جاذبه ات کم میاورد...

#بانومَصی

آدمي را ديدم
که با سايه ي خود درد و دل مي کرد
چه رنجي مي کشيد او
وقتي که هوا ابريست...
.

بهترین انسانها
از اعمالشان
شناخته می‌شوند
وگرنه سخنان خوب
روی دیوارهای ساکت ‌هم
نوشته میشوند...
.

ماری که نتواند پوست‌اندازی
کند، محکوم به «مرگ» است؛

ذهنی‌ام که نگذارد عقایدش را
تغییر دهد، ماهیت خودش
را از دست می‌دهد!
.

ننوشیده از
جام  چشم تو مستم
خمار است میخانه‌ی من
چه کردی...؟

☔#زمزمه‌دلᬉ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⚘꙰𝄠-⃝🩸‌‍‌‍‌‌

سخن چو می گویی،
آفتاب بر می آید؛
و می پذیرم من
که هیچ زشت و دروغ و دغا نمی پاید؛
و می سرایم ، با نائی از سکوت،
که مولوی حق داشت
هماره عاشق بودن را
هماره بسراید !

#اسماعیل_خویی✨
#صبحتون_دلپذیر☕️☃️

«برای فرار از خیابان به خانه بر می‌گشت ولی به محض ورود به چهار دیواریش باز دوست داشت به خیابان برگردد..
رنج می‌برد که چرا به هیچ جا تعلق ندارد..»

#شب_در_فراق_یار_خوش🩵

بعضے وقتا كہ ميگم:
خوبم ،
ميخوام يكے نگام كنہ و بغلم كنہ
وبگہ
ميدونم خوب نيستی...

‌‏شبیه قایق‌های کاغذی‌ام،
هر لحظه امکان داره
از هم وا برم و
تو خودم غرق شم..!