کنکوری ها توجه کنین دانشجو بودن تو یه شهر دیگه اینطوریه که هرجا میری آشنا و فامیل نمیبینی، دیگه جنگ اعصاب با خونواده نداری، تازه بابات زنگ میزنه سرکلاسی؟ تو هم از زیر پتو میگی استاد سرکلاسه بعدا بهت زنگ میزنم و میگیری میخوابی😂 البته که سختیای خودشم داره ولی بازم تجربه ی خوبیه
دانشجوی خوابگاهی بودن اینطوریه که حالت خوبه میری کتابخونه دانشکده درس بخونی بعد یهو یاد خونتون میفتی دلت میگیره ۴ ساعت از پنجره دانشگاه بیرونو نگاه میکنی هیچی نمیخونی غروب میشه برمیگردی :))
۶ ونیم صبح پا شدم از ۷ دانشگاه بودم تا ۵ ونیم از ۵:۴۰ تا هفت و نیم هم والیبال کلاسا هم یکیش تو دانشکده دارو بود دوتاش دندون و یکیش پزشکی هر دقیقه باید جابجا میشدی، خلاصه که بشدت له و روز چرتی بود🙂↔️