صُدغَیها @sodqaihaa Channel on Telegram

صُدغَیها

@sodqaihaa


مختارات من الرومانسیات الکلاسیکیة و المعاصرة

منتخبی از عاشقانه های کلاسیک و معاصر عرب

ـ صدغیها: دو طره‌ی آویخته بر بناگوشش...

انتخاب‌ها و ترجمه‌های خودتان را به اينجا بفرستيد:
@alimim63

اصول صدغیها:
https://t.me/sodqaihaa/1048

صُدغَیها (Arabic)

مرحبا بكم في قناة "صُدغَیها"! إذا كنت تبحث عن مختارات من الرومانسیات الکلاسیکیة و المعاصرة، فأنت في المكان الصحيح. هذه القناة تقدم لك أفضل القصص العاطفية من الأدب الكلاسيكي والمعاصر العربي. تشمل الصُدغَیها دو طره‌ی آویخته بر بناگوشش، وهي تفاصيل رائعة تأسر القلوب وتثير العواطف. يمكنك أيضا المشاركة في هذه القناة من خلال ارسال اختياراتك الخاصة وترجمتها على الرابط التالي: @alimim63. لمعرفة المزيد عن مبادئ العمل في قناة "صُدغَیها"، يمكنك زيارة الرابط التالي: https://t.me/sodqaihaa/1048. انضم الينا اليوم واستمتع بجمال الرومانسية الكلاسيكية والمعاصرة!

صُدغَیها

07 Feb, 09:53


از دیار لیلا می‌گذرم
و بر در و دیوارش بوسه می‌زنم
عشق آن خاک و دیار نیست که قلب مرا آکنده
بلکه عشق آنکه ساکن آن سرزمین است..

قيس بن الملوح [مجنون ليلى]
علی م

برای آشنایی بیشتر با شخصیت شاعر اینجا را ببینید

@sodqaihaa

صُدغَیها

31 Jan, 12:25


قُلْ للمَليحَةِ في الخِمارِ الأسودِ
ماذا فَعَلتِ بِزاهِدٍ مُتَعبِّدِ

قَد كان شَمَّرَ للصلاةِ ثیابَهُ
حَتى وَقَفتِ لَه بِبابِ المَسجدِ

رُدِّي عَلَيهِ صَلاتَهُ وصيامَهُ
لا تَقتُليهِ بِحَقِّ دِينِ مُحَمَّدِ

به آن زیبارویی که روسری سیاه بر سر دارد بگو تو با زاهد عابد چه کردی؟

او برای نماز آستین بالا زده بود تا آن‌زمان که تو بر درب مسجد ایستادی

نماز و روزه اش را به او برگردان و تو را قسم به دین محمد او را (در این عشق) هلاک مکن!

ربيعة بن عامر [مسكين دارمي]
مرضیه اسلامی

قصه این ترانه را اینجا بخوانید!

@sodqaihaa

صُدغَیها

27 Jan, 18:25


به دنبال «خديجه» می‌گردند در حالی که هیچ شباهتی به «محمد» ندارند!

@sodqaihaa

صُدغَیها

19 Jan, 04:06


باران
میراث خانوادگی ما بود!
کوچک که بودم
از سقف خانه ی ما میچکید؛
بزرگ که شدم
از چشمانم...!

المطر
كان ￵میراثنا الأسري￷!
الذي يخر من سطح بيتنا في الصغر
وعندما كبرت، خر من عيوني...￸!

حسین پناهی
تعریب￷: عیلام الیوم

@sodqaihaa

صُدغَیها

27 Dec, 07:26


يأتي الحب من الشمال والجنوب والشرق والغرب ، أراد عيسى توضيح الأمر فوضع نفسه على صليب!

عشق می آید
از شمال از جنوب
از شرق از غرب
و عیسایِ مسیح خواست
همین را شرح دهد که خودش را بر صلیب آویخت..

عباس حسين
سعید هلیچی

@sodqaihaa

صُدغَیها

18 Dec, 22:16


لغتي أنتِ

۱. لغتي أنتِ..
التي يقرأ فيها الناس عينيك..
إذا هم قرأوها
ويشمون بها رائحة الورد الدمشقي
إذا ما استنشقوها
ویحطّون‌‌ علی ثغرك أسراباً من النحل،

إذا هم سمعوها

زبان من تویی
زبانی که چون مردم می‌خوانندش
چشمان تو را در آن خوانده‌اند
و چون عطرش را می‌بویند
شمیم گل سرخ دمشقی را با آن بوییده‌اند
و انبوه زنبورهای عسل را بر دهانت نشانده‌اند
چون آن را می‌شنوند...

۲. لغتي أنت.. التي شكلتها
من مياه الأنهار السبعة في الشام
ومن دوزنة الرصد
وتقسيم المواويل.. وموسيقى البيات..

لغة أسبح في إيقاعها
مثلما الأسماك في نهر الفرات…


زبان من تویی
که آن را با آب آن هفت رود شامی ترکیب کردم...
با کوک نغمه‌های ساز...
با پاره‌های موّال‌ها و با موسیقی بیات...
زبانی که در ضرب‌آهنگش شنا می‌کنم
چون ماهیان در فرات...

۳. لغتي أنتِ.. التي ألبسها في عنقي
مثل القلادة..
والتي أحفظها عن ظهر قلب
قبل لحظات الولادة…
والتي جمَّلتها بالشِعر أثناء الولادة..
ووضعتُ الذهب المشغول في معصمها
بعد تاريخ الولادة…


زبان من تویی...
که چون گردن‌بند آن را به گردن می‌آویزم...
که پیش از لحظات زایش آن را از بر می‌کنم...
که در هنگامه زادن آن را با شعر می‌آرایم...
که پس از ولادت دستبند گوهرنشان زرین را به دستش می‌اندازم...

۴. لغتي أنتِ التي لملمتُها
من بخارى.. وسمرقند..
وكشمير.. وتبريز.. وبغداد..
وأسواق دمشق.. ومزارات النجف..
والتي رصعتها بدموعي..

كأباريق الخزف…

زبان من تویی
که آن را از بخارا و سمرقند...
و از کشمیر و تبریز و بغداد....
و از بازارهای دمشق و حرم‌های نجف...
گردآوردم
و چون کوزه‌های سفالین با اشک‌هایم گوهرنشان کردم....


۵. يا التي صارت بشعري لغة
وبنثري لغة.. وبعشقي لغة..
سافري شرقاً وغرباً..
وشمالاً وجنوباً..
سافري حتى نهايات السفر..
أن أشعاري التي غنيتها لك يا سيدتي

سوف تعطيك جوازاً للسفر!

ای که با شعرم زبان شدی
و با نثرم زبانی.... و با عشقم زبانی دیگر...
به شرق و غرب سفر کن!
و به شمال و جنوب...!
سفر کن تا منتهای سفر
که شعرهایی که برای تو خواندم بانوی محبوبم
به تو جواز سفر خواهد داد!

۶. لغتي أنت..
وكم يسعدني أن أحب امرأة..
هي من أحلى..
ومن أرقى..
ومن أصفى اللغات..
لغتي الأم التي تشعرني
أنني ما زلتُ موجوداً على قيد الحیاة...


زبانم تویی
و چه اندازه خوشبختم
که به زنی عشق می‌ورزم
که از زیباترین، والاترین و بی‌آلایش‌ترین زبان‌هاست...
زبان مادری من است
که به من این احساس را می‌دهد
که هنوز زنده‌ام...


نزار قباني
زهرا یکتا

#الیوم_العالمي_للغة_العربية

@sodqaihaa

صُدغَیها

18 Dec, 08:55


علماء اللغة العربية و تطورها

عالمان زبان و ادبیات عرب و سیر تطور این حوزه

#اليوم_العالمي_للغة_العربية

@sodqaihaa

صُدغَیها

18 Dec, 08:55


اینفوگرافی از زبان عربی

#اليوم_العالمي_للغة_العربية

@sodqaihaa

صُدغَیها

18 Dec, 08:55


گزارش كوتاهي از شبكه AJ+ در خصوص روز جهانی زبان عربی

#اليوم_العالمي_للغة_العربية

@sodqaihaa

صُدغَیها

18 Dec, 08:54


🔴مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۸ دسامبر سال ۱۹۷۳ با تصویب قطعنامه‌ای، زبان عربی را به عنوان یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد به زبانهای انگلیسی، چینی، فرانسوی، روسی و اسپانیولی اضافه کرد.

بخش فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) نیز در سال ۲۰۱۲ تصویب کرد ۱۸ دسامبر هر سال به عنوان روز جهانی زبان عربی اعلام شود.

حدود ۴۲۲ میلیون نفر در جهان، به این زبان صحبت می‌کنند و عربی زبان رسمی ۲۳ کشور جهان است.

زبان عربی به زبان «ضاد» نیز معروف است زیرا تنها زبان دنیاست که تلفظ خاصی برای این حرف دارد! به قول شاعر عرب زبان احمد شوقی:
ان الذی ملأ اللغات محاسنا
جعل الجمال و سره فی الضاد!

کاربران عرب زبان هر ساله با هشتگ  #اليوم_العالمي_للغة_العربية ،  مطالبی را در این خصوص منتشر می کنند.

🎞ویدیوی اول که در پی می آید، گزارشی کوتاه از این بزرگداشت و ویدیوی دوم اینفوگرافی درخصوص زبان عربی  و ویدیوی سوم معرفی عالمان زبان و ادبیات عرب و سیر تطور این حوزه است.

صدغیها این روز را گرامی داشته و آن را به همه عرب زبانان عالم و دوستداران این زبان شیرین تبریک می‌گوید!

@sodqaihaa

صُدغَیها

18 Dec, 08:54


أهنئكم ب‍‍#اليوم_العالمي_للغة_العربية

روز جهانی زبان عربی گرامی باد!

@sodqaihaa

صُدغَیها

15 Dec, 18:03


لیت العناق مع‌القوافل یرسل..
آغوش را کاش می‌شد فرستاد..

عربیات

@sodqaihaa

صُدغَیها

08 Dec, 18:36


به دختری که باهم در محاصره بودیم:
«دوستت دارم!»

@sodqaihaa

صُدغَیها

05 Dec, 16:29


كلمات: منسوب بعلي بن أبي‌طالب
غنا: مشاري العفاسي

@sodqaihaa

صُدغَیها

05 Dec, 16:28


#موسيقار

قطعه بیست و یکم
@sodqaihaa

معرفی و انتشار قطعه «مالي وقفت علی القبور مسلما»

کلمات الأغنية: منسوب بعلي بن أبي‌طالب
ملحن: مشاري راشد العفاسي
غنا: مشاري راشد العفاسي

@sodqaihaa

مالِي وَقَفتُ عَلى القُبورِ مُسَلِّماً
قَبرَ الحَبيبِ فَلَم يَرُدَّ جَوابي

أَحَبيبُ مالَكَ لا تَرُدُّ جَوابَنا
اَنَسيتَ بَعدي خِلَّةَ الأَحبابِ

قالَ الحَبيبُ وَكَيفَ لِي بِجَوابِكُم
وَأَنا رَهينُ جَنادِلٍ وَتُرابِ

أَكَلَ التُرابُ مَحاسِني فَنَسيتُكُم
وَحُجِبتُ عَن أَهلي وَعَن أَترابي

فَعَلَيكُمُ مِنّي السَلامَ تَقَطَّعَت
مِنّي وَ مِنكُم خِلَّةَ الأَحبابِ

@sodqaihaa

چه بر من آمده که در کنار قبرها ایستاده‌ام و به مزار محبوبم سلام می‌دهم و او پاسخم را نمی‌دهد

آه ای حبیب [من]، تو را چه شده که ما را جوابی نمی‌دهی
آیا بعد از دوستی دوستداران را فراموش کرده‌ای؟!

محبوب گفت: چگونه پاسخ شما برایم میسر خواهد بود، حال آنکه در گرو سنگریزه‌ها و خاک هستم

خاک، زیبایی و حسن مرا از بین برده است؛ پس شما را فراموش کرده‌ام و از چشم خویشان و فرزندانم پنهان شده‌ام

پس با شما وداع می‌کنم که دوستی دوستداران از من و شما بریده شد..


@sodqaihaa

مترجم: علی م

انتشار تراث و موسیقی عربی در:

@sodqaihaa

این قطعه را در ادامه بشنوید 👇

صُدغَیها

04 Dec, 07:29


لایلیق بي كعاشق ان اقول تعبت؛
و لايليق بك كقاسية ان تشفقي..

نه در شأن من عاشق است که بگویم خسته‌ام
و نه در شأن سنگدلی چون تو که دلت به رحم آید..

بلال راجح
زهرا نیسی

@sodqaihaa

صُدغَیها

03 Dec, 07:40


البلد الذي نساؤه لایعرفن الحب
بلد لارجال فیه بالتأکید..

‏شهری که زنان عشق ندانند چه سان است
الحق که در آن شهر زِ مردان خبری نیست

أنس محمد
ترجمه منظوم: مسعود باب‌الحوائجی

صُدغَیها

01 Dec, 18:42


ما هو الحب؟
لحظة يسمع فيها الكون دهشة قلبك و هي تصرخ «وجدته!»

عشق چيست؟
لحظه‌ای كه هستی صدای حيرت قلبت را می‌شنود كه فرياد برآورده «يافتمش!»

ندى الحاج
علی م

@sodqaihaa

صُدغَیها

28 Nov, 19:02


دیوارنوشته‌ای که برای چشمات نباشه،
رنگ حروم‌کردنه!

@sodqaihaa

صُدغَیها

23 Nov, 12:34


عيناك اللوزيتان
زهرتا جيرانيوم
فوق أرض منكوبة!

‏چشمانِ بادامی‌ات
گل‌های شمعدانی‌اند*
فراز این سرزمین تباه‌شده‌!

أنجيلا درويش [شاعر سوری]
مسعود باب‌الحوائجی


*نکته‌اش شاید این باشد که شاعر امروزین عرب، واژه‌ انگلیسی جرانیوم را به «مسکِ» عربی‌اش ترجیح می‌دهد برای گل‌های شمعدانی.
سطر سوم به ما می‌گوید این تهاجم نه تنها در واژگان بلکه تابعی از سرزمین ویران‌شده‌ی اوست.

تصویر متعلق به شاعر است.

صُدغَیها

22 Nov, 11:04


@sodqaihaa

صُدغَیها

21 Oct, 08:05


أمشي وحيدة على أرض المطار وسعيدة
لم يودّعني أحد في المطار السابق
ولا ينتظرني أحد في المطار الآتي
وما من مخلوق يتبعني
وحده موظف الأمن في المطار يسألني:
- ما اسمك؟

-اسمي الحرية..

در سالن فرودگاه
خوشبخت و تنها
راه می‌روم
کسی در فرودگاه قبلی با من خداحافظی نمی‌کند*
کسی در فرودگاه بعدی منتظرم نیست
نگاه هیچ کس مرا دنبال نمی‌کند
هیچ آفریده‌ای جز مأمور فرودگاه
که می‌پرسد:
- نامت را بگو؟!

-من آزادی‌ام!

غادة السمان
میسون پرنیایی‌فرد

*درخصوص کلمه «لم‌یودّعني» که «لم» بر سر فعل مضارع آمده، صحیح آن است که در ترجمه، ماضی یا ماضی نقلی برگردان شود. [خداحافظی نکرد یا خداحافظی نکرده است]
لکن «صدغیها» به مترجم این قطعه دسترسی نداشت و اجازه دخل و تصرف در عبارات را به خود نداد.

@sodqaihaa

📷 تصویری از فرود هواپیمای مسافربری به فرودگاه بیروت در میانهٔ انفجارهای شب ۲۰ اکتبر

صُدغَیها

14 Oct, 12:36


از دل مردم درت میارم که تنهایی دوستت داشته باشم!

@sodqaihaa

صُدغَیها

13 Oct, 09:21


المذيع: على من أنت ثائر؟
نزار قباني: على مدن الحجر التي قتلت أختي.

«وصال» خواهر «نزار قباني» در ۲۵سالگی خودکشی کرد، چون خانواده، مانع ازدواجش با مردی شدند که دلباخته‌اش بود.
نزار آن زمان ۱۵ سال بیشتر نداشت.
بعدها در زمان شُهرتش، در مصاحبه‌ای از او پرسیدند:
شما و شعرتان علیه چه عصیان می کنید؟

گفت:
«علیه رسومِ سنگواره‌گشتهٔ شهری که خواهرم را کشتند»

نزار قباني
مسعود باب‌الحوائجی

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


الماءُ في ناظري والنار في كبدي
إنْ شِئتِ فاغترِفي، أوْ شئتِ فاقتبسِي..

در ميان آب و آتش همچنان سرگرم توست
اين دل زار نزار اشكبارانم چو شمع..

الشريف الرضي
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


سَبت سلمیٰ بِصُدغَيها فؤادي!

«سلمی» دلم را با دو طرّه آویخته بر بناگوشش ربود!

حافظ

«صُدغیها» این بار بر دیوارهای دمشق!

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


لنا من نوره فی کل وقت
ضیاء ما تغیره الدهور

از آن به دير مغانم عزیز می‌دارند
که آتشی که نمیرد همیشه، در دل ماست

شبلي
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق..

حافظ

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


بگذرد این روزگار تلخ‌تر از زهر...

عربیات
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


وملأتُ روحي منك حتى لم يَعُد
مني لروحي موضعٌ ومكانُ..

چنان پر شد فضای سینه از دوست
که فکر خویش گم شد از ضمیرم..

أحمد مطر
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


إن لحظة حب تبرر عمراً كاملاً من الإنتظار..

جفاي يار پريچهره عاشقانه بكش
كه يك كرشمه تلافی صد جفا بكند..

أحلام مستغانمي
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


برای حافظ..

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


و ماشابَ راسِی مِن سِنینَ تَتابَعَت
علیَّ و لکِن شیّبَتنِی الوقائِعُ..

من پیرِ سال و ماه نیَم یار بی وفاست
بر من چو عمر می گذرد پیر از آن شدم..


عامر بن واثلة [أبو الطّفیل الکنانی]*
حافظ

*از آخرین صحابه خاتم‌النبیین و متوفی به ۱۰۲ ه. ق.

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


إنّي أتيتُ بأشتاتي لتجمعها
ما لي أراكَ وقد شتّتَ أشتاتي؟!

در خلاف آمد عادت بطلب کام، که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم!

عربيات
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


‏ألا إنّمَا الدّهرُ لَيَالٍ وَ أعْصُرٌ
و ليسَ على شيء قويم بمستمرّ..

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور..

أمرؤ القيس
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صراحی، زمانه خون‌ریز است..

إخفوا کؤوسَكُم فی کمامِكم المُرَقَّعَة
فالدهر يا اصدقائي سفّاح يُریقُ الدّمَ كما تُراقُ الرّاحُ من عُیونِ الأباریق..

حافظ
تعریب: فاروق نجم‌الدین

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


فلستُ أرى قلبي لغيرك يصلحُ..

حرامم باد اگر من جان به‌جای دوست بگزینم..

سمنون المحب
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

11 Oct, 14:08


و فتّانَةَ العَینَینِ قتّالةَ الهَوی
إذا نَفَخَت شَیخاََ رَوائِحُها شَبّا..

گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش
تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم..

المتنبي
حافظ

#تطبیق

@sodqaihaa

صُدغَیها

09 Oct, 06:10


حدّثيني عن الثورة و الحريّة و النّضال.. ثمّ قبّليني!

[هرچه می خواهی] برایم از انقلاب، از آزادی و از جنگ بگو..[اما] بعد از آن مرا ببوس!

عربيات
علی م


@sodqaihaa

صُدغَیها

27 Sep, 19:09


در آستانه گریستن
چشم هایش را از آنها پوشاند و خواند:
«رحم آر بر این دل غم‌اندوز»

@sodqaihaa

صُدغَیها

22 Sep, 08:11


خوفي اذا عاد الخريف وما رجعت مع المطر
خوفي اذا ما الشوق عربد داخلي و برغم اخفائي ظهر..

ترسم از آن است که پاییز برگردد و با باران برنگردی
ترسم از آن است که اشتیاقم علی‌رغم آن‌که پنهانش ساخته‌ام از درون جانم فریاد برآورد..

از قصیده زیبای «نشاز في همس السحر» اثر شاعر سودانی «روضة الحاج»
علی م

کامل این شعر را اینجا ببینید:
https://www.adab.com/post/view_post/39894

@sodqaihaa