چطوری صدیقه جون؟!
من اومدم با یه تجربه ی خوب
همین یکساعت پیش خواب بودم
بیدار شدم و باز ب زور خوابیدم
و لوسید دیدم.... مثل قبل یه لوسید کاملا شفاف کاملا واقعی و ب شدت قابل کنترل
ارامش خودمو حفظ کردم اسکریپتمو تکرار کردم با خودم، با ارامش یه پورتال باز کردم و پورتالم مکشش مثل قبل انقد زیاد نبود ک بهم فرصت فکر کردن نده..مکشش خیلی کمتر شده بود
و من با ارامش کامل و تلاش کردم با چشم باز وارد پورتال بشم
راستش این اولین بار بود تونستم با چشم باز اینکارو بکنم
همیشه چشمامو میبستم و میترسیدم
ایندفعه با چشم باز کلی چیز توی پورتال دیدم
از کلی شهر و دنیاهای مختلف رد شدم
خیلی خیلی شگفت انگیز بود این سفر سریع من دور دنیا
حتی یه غروب افتاب ب شدت جذاب هم توی پورتال دیدم
و من یه لحظه دیدم وسط یه شهر وایسادم
مثل روستا بود
پر از جمعیت بود
شروع کردم ب حرکت کردن تا بفهمم کجام
رو در و دیوار کلمات کره ای نوشته بود
و ب مردم ک نگاه کردم دیدم همشون چشم بادومی بودن😂 من رفته بودم کره، اخه چرا؟؟
با تعجب خیلی زیاد تو شهرو گشتم
خستگی رو حس میکردم از یه نفر هم خواستم دوچرخشو بده بهم ک بقیه راهو با دوچرخه برم
اونجا یه نفر کنار پیاده رو خوراکی میفروخت
و چندتا از خوراکیاش روش فارسی نوشته بود و ساخت ایران بود🥲 من خوشحال شدم از دیدن این قضیه
بعد ک کلی شهرو گشتم و مدت خیلی خیلی خیلی زیادی اونجا بودم فک کنم انگشتامو نگا کردم و هم یه جورایی طبیعی بودن
هم یه جورایی فک کنم شش تا انگشت داشتم😑😑 هم اونجا خورد تو ذوقم هم از اینکه وجودمو اونجا حس میکردم و همه چی ب شدت واقعی بود برگام ریخته بود
باز هدفمو مرور کردم و پورتال باز کردم و اروم رفتم توش
و باز فک کنم لوسید ب لوسید شدم
فک کنم برگشتم ب اتاقم...اونجا هم پورتال زدم ولی نتیجه ای نداشت🥲
از دفعه قبل ک باهات حرف زدم تا همین دیروز کلی تلاش برای شیفت میکردم
و برعکس نتیجه میداد حتی خوابم ریخته بود بهم، ضربان قلبم ب شدت میرفت بالا و حتی لوسید دیگه نمیدیدم
از دیروز ول کردم و دیگه بهش فک نکردم و نتیجش شد:
دیروز تو خواب یه لحظه دیدم دارم توی یه پورتال حرکت میکنم ب سمت جلو و سرگیجه داشتم و یه لحظه به خودم اومدم و پورتال ازبین رفت
و امروزم ک نتیجش شد این🥲