شعر و ادبیات pinned «»
شعر و ادبیات
@sherfa1
https://instagram.com/dr.rahman.zare?igshid=OTJhZDVkZWE=
@dr_rahmanzare
شعر و ادبیات (Persian)
باور داشتن به قدرت لغات و هنر کلام، می‌تواند درک و شناخت عمیق‌تری از جهان اطرافمان را برایمان فراهم کند. اگر شما هم مانند من، عاشق شعر و ادبیات هستید، کانال تلگرام "شعر و ادبیات" یک جایگاه ایده‌آل برای شماست
این کانال تلگرامی توسط کاربر با نام کاربری @sherfa1 اداره می‌شود و ارائه‌دهنده‌ی آثار برجسته‌ی شعری و ادبیاتی است. از شعرهای کلاسیک و معاصر تا داستانهای زیبا و نثرهای جذاب، این کانال همه را در بر می‌گیرد
دکتر رحمان زارع، مدیر کانال، یک علاقه‌مند به ادبیات و شعر است که آثار معروف را با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارد. آیا شما هم دنبال تجربه‌ی لذت بخش مطالعه‌ی شعر و ادبیات هستید؟ به کانال تلگرام "شعر و ادبیات" بپیوندید و با تمام وجود در دنیای دلنشین ادبیات فرو برید
برای عضویت در این کانال و دسترسی به تمامی آثار و مطالب فوق‌العاده‌ی شعری و ادبیاتی، می‌توانید به https://instagram.com/dr.rahman.zare?igshid=OTJhZDVkZWE=
@dr_rahmanzare مراجعه کنید. این کانال به شما فرصتی عالی برای غوطه‌ور شدن در جهان جذاب شعر و ادبیات ارائه می‌دهد. منتظر حضور گرم شما در این کانال شگفت‌انگیز هستیم.
شعر و ادبیات
28 Jan, 16:06
کانال شعر و ادبیات فارسی را در واتساپ دنبال کنید: https://whatsapp.com/channel/0029VazNgiJ30LKTXHitiC0e
شعر و ادبیات
27 Jan, 20:33
همه شب با دل دیوانه‌ی خود در حرفم
چه کنم، جز دل خود نامه بری نیست مرا
#صائب_تبریزی
@sherfa1
چه کنم، جز دل خود نامه بری نیست مرا
#صائب_تبریزی
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Jan, 20:31
عجب مدار که شب تا به صبح بیدارم
عجب بُوَد که درآید به چشمِ عاشق خواب
#وحدت_کرمانشاهی
@sherfa1
عجب بُوَد که درآید به چشمِ عاشق خواب
#وحدت_کرمانشاهی
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Jan, 20:30
هر شب از سینه من تیر بلا می‌گذرد
تو چه دانی که برین سینه چه‌ها می‌گذرد؟
#امی_خسرو_دهلوی
@sherfa1
تو چه دانی که برین سینه چه‌ها می‌گذرد؟
#امی_خسرو_دهلوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Jan, 20:29
خبرت هست که بی‌روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
❤️🥺
#سعدی
@sherfa1
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
❤️🥺
#سعدی
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Jan, 20:18
میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
🥺❤️
#حافظ
@sherfa1
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
🥺❤️
#حافظ
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Jan, 17:22
از عشق و باران
در پاسخ‌شان چه خواهی گفت ؟
اگر بپرسند :
آستینت را کدام‌یک تر کرده است ؟!
#عباس_صفاری
@sherfa1
در پاسخ‌شان چه خواهی گفت ؟
اگر بپرسند :
آستینت را کدام‌یک تر کرده است ؟!
#عباس_صفاری
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Jan, 17:04
" آسمان چشمانت"
ڪه مهتابی می‌شود
شب آرام آرام ، از راه می‌رسد،
آرامش می‌بارد از نڪَاهت
به وقت مهتاب
ستاره‌ها، ڪَل لبخند را
روے لبانت نقش می‌زنند، نقره فام
و من
آرامش را می‌نوشم
از زمزمه مهتابی چشمانت
💖🎉✨🙏🏻
#عرفان‌یزدانی
شبتون پر از حس آرامش!!!!!🙋🏻♀️✨🙏🏻
@sherfa1
ڪه مهتابی می‌شود
شب آرام آرام ، از راه می‌رسد،
آرامش می‌بارد از نڪَاهت
به وقت مهتاب
ستاره‌ها، ڪَل لبخند را
روے لبانت نقش می‌زنند، نقره فام
و من
آرامش را می‌نوشم
از زمزمه مهتابی چشمانت
💖🎉✨🙏🏻
#عرفان‌یزدانی
شبتون پر از حس آرامش!!!!!🙋🏻♀️✨🙏🏻
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Jan, 03:55
خَيرالامور هرسحرم
چشم هاي توست
صبح مرا
به خير نگاهي بخير كن
#حامد_فلاحي_راد
@sherfa1
چشم هاي توست
صبح مرا
به خير نگاهي بخير كن
#حامد_فلاحي_راد
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Jan, 20:30
"زخم تبرت مانده، ولی جای شکایت
شادم که نگه داشته‌ام از تو نشانه…"
#سجاد_سامانی
@sherfa1
شادم که نگه داشته‌ام از تو نشانه…"
#سجاد_سامانی
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Jan, 17:54
در روزگار نیست مرا چون تو دشمنی
در حیرتم که این همه چون دوست دارمت؟
#سليم_تهرانى
@sherfa1
در حیرتم که این همه چون دوست دارمت؟
#سليم_تهرانى
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Jan, 15:23
گفتی از دست عشق جان نبری
الحق این خود بشارتی دگر است
#ظهیر_فاریابی
@sherfa1
الحق این خود بشارتی دگر است
#ظهیر_فاریابی
@sherfa1
شعر و ادبیات
25 Jan, 16:53
روزی ز چشم مردم و روزی به پای تو !
عمر مرا ببین که به افتادگی گذشت…
#فاضل_نظری
@sherfa1
عمر مرا ببین که به افتادگی گذشت…
#فاضل_نظری
@sherfa1
شعر و ادبیات
24 Jan, 20:00
ماه تابید و چو دید
آن همه خاموش مرا
نرم باز آمد و بگرفت
در آغوش مرا گفت،
خاموش در اینجا چه نشستی؟
گفتم بوی محبوبه‌ٔ شب می‌برَد
از هوش مرا...
#فریدون_مشیری
@Sherfa1
آن همه خاموش مرا
نرم باز آمد و بگرفت
در آغوش مرا گفت،
خاموش در اینجا چه نشستی؟
گفتم بوی محبوبه‌ٔ شب می‌برَد
از هوش مرا...
#فریدون_مشیری
@Sherfa1
شعر و ادبیات
23 Jan, 20:34
محبوبم!
من پرنده نیستم دوری‌ها بال‌بال زدن را به من آموخته‌اند که نازها کشیده‌ام و طعم بی‌اعتنایی‌ها را چشیده‌ام.
هرشب این موقع از خودم می‌پرسم اسم شما روی زبان من چه می‌کند؟ دَم به دَم اسم شما را از روی لبم پاک می‌کنم ولی باز آواز شما را می‌خوانم. هر شب هر شب دهانم بوی اسم شما را می‌دهد. یاد شما در سینه‌ی من چکار می‌کند؟
امشب هم بی‌قرارم. ناقلایی‌ها کرده‌ام یاد شما را در شادی‌هایم پنهان کرده‌ام. که شب و یاد تو محل شکفتن آه‌هاست.
محبوبم! آهوست با چشم شما به من نگاه می‌کند.
شما نباشی من در تنهایی عظیمم مچاله می‌شوم و شب‌هایم بی‌رحمانه صبح می‌شوند.
#محمد_صالح_علاء
من پرنده نیستم دوری‌ها بال‌بال زدن را به من آموخته‌اند که نازها کشیده‌ام و طعم بی‌اعتنایی‌ها را چشیده‌ام.
هرشب این موقع از خودم می‌پرسم اسم شما روی زبان من چه می‌کند؟ دَم به دَم اسم شما را از روی لبم پاک می‌کنم ولی باز آواز شما را می‌خوانم. هر شب هر شب دهانم بوی اسم شما را می‌دهد. یاد شما در سینه‌ی من چکار می‌کند؟
امشب هم بی‌قرارم. ناقلایی‌ها کرده‌ام یاد شما را در شادی‌هایم پنهان کرده‌ام. که شب و یاد تو محل شکفتن آه‌هاست.
محبوبم! آهوست با چشم شما به من نگاه می‌کند.
شما نباشی من در تنهایی عظیمم مچاله می‌شوم و شب‌هایم بی‌رحمانه صبح می‌شوند.
#محمد_صالح_علاء
شعر و ادبیات
23 Jan, 17:34
شهد در خانه پر روزن زنبور یکی است
شمع هر چند که بسیار بود، نور یکی است
غنچه بیهوده سرانگشت نگارین کرده است
ناخن آن کس که زند بر دل ناسور یکی است
در محیطی که ز دل نقش دو عالم شوید
آن که از صفحه خاطر نشود دور یکی است
سفر از خویش چو کردی، همه جا معراج است
منبر و دار، بر حالت منصور یکی است
تا به دریا نرسد سیل، نمی آرامد
پیش ما خانه ویرانه و معمور یکی است
الفت آهوی وحشی گرهی بر بادست
شوخ چشمی که نگردد ز نظر دور یکی است
ابر رحمت نکند فرق گل و خار از هم
عزت مست درین مجلس و مستور یکی است
عشق باری است که در پله برداشتنش
کمر طاقت کوه و کمر مور یکی است
خاک گردید و نشد چهره اش از می گلفام
طالع جام من و کاسه طنبور یکی است
غرض از ظرف اگر خوردن آب است و طعام
کاسه چوبین من و کاسه فغفور یکی است
سخن آن است کز او زنده دلی گرم شود
لب افسرده بیانان و لب گور یکی است
بی بصیرت چه شناسد سخن صائب را؟
تلخ و شیرین به مذاق دل رنجور یکی است
#صائب‌تبریزی
@sherfa1
شمع هر چند که بسیار بود، نور یکی است
غنچه بیهوده سرانگشت نگارین کرده است
ناخن آن کس که زند بر دل ناسور یکی است
در محیطی که ز دل نقش دو عالم شوید
آن که از صفحه خاطر نشود دور یکی است
سفر از خویش چو کردی، همه جا معراج است
منبر و دار، بر حالت منصور یکی است
تا به دریا نرسد سیل، نمی آرامد
پیش ما خانه ویرانه و معمور یکی است
الفت آهوی وحشی گرهی بر بادست
شوخ چشمی که نگردد ز نظر دور یکی است
ابر رحمت نکند فرق گل و خار از هم
عزت مست درین مجلس و مستور یکی است
عشق باری است که در پله برداشتنش
کمر طاقت کوه و کمر مور یکی است
خاک گردید و نشد چهره اش از می گلفام
طالع جام من و کاسه طنبور یکی است
غرض از ظرف اگر خوردن آب است و طعام
کاسه چوبین من و کاسه فغفور یکی است
سخن آن است کز او زنده دلی گرم شود
لب افسرده بیانان و لب گور یکی است
بی بصیرت چه شناسد سخن صائب را؟
تلخ و شیرین به مذاق دل رنجور یکی است
#صائب‌تبریزی
@sherfa1
شعر و ادبیات
13 Jan, 16:01
مباش جان پدر غافل از مقام پدر
که واجب است به فرزند احترام پدر
اگر زمانه به نام تو افتخار کند
تو در زمانه مکن فخر جز به نام پدر
#رهی‌معیری
@sherfa1
که واجب است به فرزند احترام پدر
اگر زمانه به نام تو افتخار کند
تو در زمانه مکن فخر جز به نام پدر
#رهی‌معیری
@sherfa1
شعر و ادبیات
13 Jan, 15:50
دیوار چین و سدّ سکندر ندیده‌اند
امنیّتی که ریخته در سایه‌ی پدر
#رحمان_زارع
@sherfa1
امنیّتی که ریخته در سایه‌ی پدر
#رحمان_زارع
@sherfa1
شعر و ادبیات
11 Jan, 12:08
تمثیل خون به خون نشود شسته راست بود
با خون دیده خون دلم شست و شو نشد
#رحمان_زارع
@sherfa1
با خون دیده خون دلم شست و شو نشد
#رحمان_زارع
@sherfa1
شعر و ادبیات
11 Jan, 05:34
شاعران گل گفته اند، اما برای وصف تو
باز باید معنی نازکتری پیدا کنم
#حسین‌دهلوی
@sherfa1
باز باید معنی نازکتری پیدا کنم
#حسین‌دهلوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
10 Jan, 07:29
یاد داری که ز من خنده‌کنان پرسیدی
چه ره‌آورد سفر دارم از این راه دراز
چهره‌ام را بنگر تا به تو پاسخ گوید
اشک شوقی که فرو خفته به چشمان نیاز
#فروغ_فرخزاد
@sherfa1
چه ره‌آورد سفر دارم از این راه دراز
چهره‌ام را بنگر تا به تو پاسخ گوید
اشک شوقی که فرو خفته به چشمان نیاز
#فروغ_فرخزاد
@sherfa1
شعر و ادبیات
09 Jan, 17:49
بگذار که فراموش کنم
تو چه هستی، جز یک لحظه،
یک لحظه که چشمانِ مرا می‌گشاید
در برهوت آگاهی
بگذار که فراموش کنم ..
👤 #فروغ_فرخزاد
@sherfa1
تو چه هستی، جز یک لحظه،
یک لحظه که چشمانِ مرا می‌گشاید
در برهوت آگاهی
بگذار که فراموش کنم ..
👤 #فروغ_فرخزاد
@sherfa1
شعر و ادبیات
09 Jan, 16:02
هی در اینه نگاه می کنم هیچ نمی بینم
نه نجات دهنده، نه قاتل
نکند داستانم تمام شده است؟!…
#لیلی_برهانی_نیکی
@sherfa1
نه نجات دهنده، نه قاتل
نکند داستانم تمام شده است؟!…
#لیلی_برهانی_نیکی
@sherfa1
شعر و ادبیات
09 Jan, 15:58
اگر نمیتپدم دل، ز آرمیدن نیست!
که تنگنای جهان جای دل تپیدن نیست!
#صائب_تبریزی
@sherfa1
که تنگنای جهان جای دل تپیدن نیست!
#صائب_تبریزی
@sherfa1
شعر و ادبیات
08 Jan, 18:37
من و عشق و دل دیوانه بساطی داریم
عقل هی فلسفه می‌بافد و ما می‌خندیم...
#حسین_مرادی
@sherfa1
عقل هی فلسفه می‌بافد و ما می‌خندیم...
#حسین_مرادی
@sherfa1
شعر و ادبیات
08 Jan, 06:11
تشنه‌ی خون کرد مستی چشم فتان تو را
کسانی که مسکری می‌نوشند و مست می‌شوند، گاه چشمانشان سرخ می‌شود، گویی که چشمش را خون گرفته است. چشم خون گرفتن کنایه است از دنبال خون ریختن بودن و تشنه‌ی خون کسی بودن.
پس مستی چشم را تشنه‌ی خون می‌کند.
کسانی که مسکری می‌نوشند و مست می‌شوند، گاه چشمانشان سرخ می‌شود، گویی که چشمش را خون گرفته است. چشم خون گرفتن کنایه است از دنبال خون ریختن بودن و تشنه‌ی خون کسی بودن.
پس مستی چشم را تشنه‌ی خون می‌کند.
شعر و ادبیات
07 Jan, 21:51
بغضم، به تلنگری فرو می‌شکنم
اشکم، که در انتظار جاری شدنم
گفتی به ته خط برسم می‌آیی
الوعده وفا، بیا بپوشان کفنم !
#محمدجلیل‌مظفری
@sherfa1
اشکم، که در انتظار جاری شدنم
گفتی به ته خط برسم می‌آیی
الوعده وفا، بیا بپوشان کفنم !
#محمدجلیل‌مظفری
@sherfa1
شعر و ادبیات
07 Jan, 17:49
میهمانم کن
به جام شراب
و
پیاله ای زیتون
که مرا در فصلی سرد
به آغوش تابستان می برد
#امیر_طاهری_اَمُرداد
@sherfa1
به جام شراب
و
پیاله ای زیتون
که مرا در فصلی سرد
به آغوش تابستان می برد
#امیر_طاهری_اَمُرداد
@sherfa1
شعر و ادبیات
07 Jan, 16:56
#صائب۲۶
تشنه‌ی خون کرد مستی چشم فتان تو را
خواب سنگین شد فسانی تیغ مژگان تو را
شرح: #دکتر_رحمان_زارع
@dr_rahman_zare
@sherfa1
اینستاگرام
https://instagram.com/dr.rahman.zare?igshid=OTJhZDVkZWE=
تشنه‌ی خون کرد مستی چشم فتان تو را
خواب سنگین شد فسانی تیغ مژگان تو را
شرح: #دکتر_رحمان_زارع
@dr_rahman_zare
@sherfa1
اینستاگرام
https://instagram.com/dr.rahman.zare?igshid=OTJhZDVkZWE=
شعر و ادبیات
06 Jan, 17:56
بخش‌های کوتاه، شیرین و دلنشینی از کلاس ادبیات فارسی در ترم اول ۱۴۰۳
در سه پست پیاپی
https://www.instagram.com/reel/DEfeXSQor2U/?igsh=aDUzOGI2OWY0NTFj
در سه پست پیاپی
https://www.instagram.com/reel/DEfeXSQor2U/?igsh=aDUzOGI2OWY0NTFj
شعر و ادبیات
06 Jan, 10:29
آیا زبان فارسی در خطر است؟
ابوالحسن نجفی در مقاله «آیا زبان فارسی در خطر است؟» می‌گوید ورود واژه‌های بیگانه تهدیدی جدی برای زبان نیست، چون این تغییرات سطحی و قابل مدیریت‌اند. اما نگرانی اصلی زمانی است که دستور زبان و ساختارهای عمیق دگرگون شوند. او او به مواردی مانند استفاده از نشانه‌های جمع عربی («اساتید» و «بازرسین») و گرته‌برداری‌های معنایی و نحوی اشاره می‌کند که می‌توانند به‌مرور ساختار فارسی را دگرگون کنند.
نجفی پیشنهاد می‌کند برای حفظ اصالت زبان، به گنجینهٔ ارزشمند زبان فارسی در آثار ادبی و زبان عامیانه رجوع کنیم و با زنده کردن کلمات و تعابیر فراموش‌شده، از این میراث ارزشمند پاسداری کنیم. 🌱
#ویراستاری
#فارسی
@sherfa1
ابوالحسن نجفی در مقاله «آیا زبان فارسی در خطر است؟» می‌گوید ورود واژه‌های بیگانه تهدیدی جدی برای زبان نیست، چون این تغییرات سطحی و قابل مدیریت‌اند. اما نگرانی اصلی زمانی است که دستور زبان و ساختارهای عمیق دگرگون شوند. او او به مواردی مانند استفاده از نشانه‌های جمع عربی («اساتید» و «بازرسین») و گرته‌برداری‌های معنایی و نحوی اشاره می‌کند که می‌توانند به‌مرور ساختار فارسی را دگرگون کنند.
نجفی پیشنهاد می‌کند برای حفظ اصالت زبان، به گنجینهٔ ارزشمند زبان فارسی در آثار ادبی و زبان عامیانه رجوع کنیم و با زنده کردن کلمات و تعابیر فراموش‌شده، از این میراث ارزشمند پاسداری کنیم. 🌱
#ویراستاری
#فارسی
@sherfa1
شعر و ادبیات
06 Jan, 07:38
هر آن کو مهیا بُوَد دولتی را
اگر او نجوید، بجویدش دولت
#مظفر_خمج
از دبیران عهد سنجر
@sherfa1
اگر او نجوید، بجویدش دولت
#مظفر_خمج
از دبیران عهد سنجر
@sherfa1
شعر و ادبیات
03 Jan, 15:26
تا نسوزی عشق را هرگز نمیفهمی که چیست
گاه بخشیدن، گهی آغوش و گه درد و غم است
@sherfa1
گاه بخشیدن، گهی آغوش و گه درد و غم است
@sherfa1
شعر و ادبیات
03 Jan, 13:57
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد ، نشانه ی چیست ؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
کسی ، شگفت کسی ! آن چنان که می دانی
کسی که نقطه ی آغاز هر چه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی
تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هر کجاآباد
بیا که می رود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
#قیصر_امین_پور
@sherfa1
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد ، نشانه ی چیست ؟
شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
کسی ، شگفت کسی ! آن چنان که می دانی
کسی که نقطه ی آغاز هر چه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی
تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هر کجاآباد
بیا که می رود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
#قیصر_امین_پور
@sherfa1
شعر و ادبیات
03 Jan, 13:12
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می کنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
#قیصر_امین_پور
@sherfa1
تا نگاه می کنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
#قیصر_امین_پور
@sherfa1
شعر و ادبیات
03 Jan, 12:24
عمری ست گرفتار توام حضرت عشق
سهمم شده از عشق فقط حسرت عشق
موهای تو در باد مرا وسوسه میکرد
گاهی به جنون می برد این غیرت عشق
مانند نبرد است که خون می‌چکد از آن
سربازی و دربند همین رحمت عشق
ای عشق تویی دارو ندارم که در عالم
بسیار رضایم که از این دولت عشق
ای کاش بیایی غزلم رام تو گردد
مغرورم از این هیبت و از شوکت عشق
از حال و هوای پس عاشق تو ندانی
بی حوصلگی های من از علت عشق💫💫
#کریم‌زاده
🎤#شیرین_بهار
@sherfa1
سهمم شده از عشق فقط حسرت عشق
موهای تو در باد مرا وسوسه میکرد
گاهی به جنون می برد این غیرت عشق
مانند نبرد است که خون می‌چکد از آن
سربازی و دربند همین رحمت عشق
ای عشق تویی دارو ندارم که در عالم
بسیار رضایم که از این دولت عشق
ای کاش بیایی غزلم رام تو گردد
مغرورم از این هیبت و از شوکت عشق
از حال و هوای پس عاشق تو ندانی
بی حوصلگی های من از علت عشق💫💫
#کریم‌زاده
🎤#شیرین_بهار
@sherfa1
شعر و ادبیات
02 Jan, 09:09
در آن دوری و بد حالی
نبودم از رُخَت خالی
به دل میدیدمت
و از جان سلامت میفرستادم
هوشنگ ابتهاج
،💖🌸💖
@sherfa1
نبودم از رُخَت خالی
به دل میدیدمت
و از جان سلامت میفرستادم
هوشنگ ابتهاج
،💖🌸💖
@sherfa1
شعر و ادبیات
02 Jan, 08:09
من به راهِ خود باید بروم
کس نه تیمارِ مرا خواهد داشت.
در پرازکشمکش‌این‌زندگی‌ِ‌حادثه‌بار؛
گرچه گویند نه،
هرکس تنهاست.
#نیمایوشیج
سالروز درگذشت
@sherfa1
کس نه تیمارِ مرا خواهد داشت.
در پرازکشمکش‌این‌زندگی‌ِ‌حادثه‌بار؛
گرچه گویند نه،
هرکس تنهاست.
#نیمایوشیج
سالروز درگذشت
@sherfa1
شعر و ادبیات
31 Dec, 14:57
گوشه‌گیری و سلامت هوسم بود ولی
شیوه‌ای می‌کند آن نرگس مستان که مپرس
#حافظ
شیوه‌ای می‌کند آن نرگس مستان که مپرس
#حافظ
شعر و ادبیات
31 Dec, 12:58
خالی‌ام چون باغ بودا، خالی از نیلوفرانش
خالی‌ام چون آسمان شب‌زده بی اخترانش
خلق بی‌جان، شهر گورستان و ما در غار پنهان
یأس و تنهایی من، مانند لوط و دخترانش
پاره پاره مغربم، با من نه خورشیدی، نه صبحی
نیمی از آفاقم اما، نیمه‌ی بی‌خاورانش
سرزمین مرگم اینک، برکه‌هایش دیدگانم
وین دل توفانی‌ام، دریای خون بی‌کرانش
پیش رویم شهر را بر سر سیه چادر کشیده
روسری‌های عزا از داغ دیده مادرانش
عیب از آنان نیست من دل مرده ام کز هیچ سویی
در نمی‌گیرد مرا، افسون شهر و دلبرانش
جنگجویی خسته‌ام بعد از نبردی نابرابر
پیش رویش پشته‌ای از کشته‌ی هم‌سنگرانش
دعوی‌ام عشق است و معجز شعر و پاسخ طعن و تهمت
راست چون پیغمبری رو در روی ناباورانش
#حسین‌منزوی
@sherfa1
خالی‌ام چون آسمان شب‌زده بی اخترانش
خلق بی‌جان، شهر گورستان و ما در غار پنهان
یأس و تنهایی من، مانند لوط و دخترانش
پاره پاره مغربم، با من نه خورشیدی، نه صبحی
نیمی از آفاقم اما، نیمه‌ی بی‌خاورانش
سرزمین مرگم اینک، برکه‌هایش دیدگانم
وین دل توفانی‌ام، دریای خون بی‌کرانش
پیش رویم شهر را بر سر سیه چادر کشیده
روسری‌های عزا از داغ دیده مادرانش
عیب از آنان نیست من دل مرده ام کز هیچ سویی
در نمی‌گیرد مرا، افسون شهر و دلبرانش
جنگجویی خسته‌ام بعد از نبردی نابرابر
پیش رویش پشته‌ای از کشته‌ی هم‌سنگرانش
دعوی‌ام عشق است و معجز شعر و پاسخ طعن و تهمت
راست چون پیغمبری رو در روی ناباورانش
#حسین‌منزوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
29 Dec, 13:15
با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبالِ پریشانی ام
طاقتِ فرسودگی ام هیچ نیست
در پیِ ویران شدن آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشقِ آن لحظه ی طوفانی ام
دل خوشِ گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطشِ سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهیِ برگشته زِ دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام
خوب ترین حادثه می دانم ات
خوب ترین حادثه می دانی ام؟
حرف بزن ابرِ مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سال هاست
تشنه ی یک صحبتِ طولانی ام
ها...به کجا می کِشی ام خوبِ من؟
ها...نکشانی به پشیمانی ام!
#محمدعلی_بهمنی
@sherfa1
باز به دنبالِ پریشانی ام
طاقتِ فرسودگی ام هیچ نیست
در پیِ ویران شدن آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشقِ آن لحظه ی طوفانی ام
دل خوشِ گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطشِ سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهیِ برگشته زِ دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام
خوب ترین حادثه می دانم ات
خوب ترین حادثه می دانی ام؟
حرف بزن ابرِ مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سال هاست
تشنه ی یک صحبتِ طولانی ام
ها...به کجا می کِشی ام خوبِ من؟
ها...نکشانی به پشیمانی ام!
#محمدعلی_بهمنی
@sherfa1
شعر و ادبیات
28 Dec, 19:50
چه می‌شد اگر ساحلی دور بودم؟
شبی با دو بازوی بگشوده‌ی خود
تو را می‌ربودم...تو را می‌ربودم..
#فروغ‌فرخزاد
@sherfa1
شبی با دو بازوی بگشوده‌ی خود
تو را می‌ربودم...تو را می‌ربودم..
#فروغ‌فرخزاد
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Dec, 20:41
#آموزشی
"بنوشتن" در زبان امروز ما رواج ندارد و به کار بردن آن سبب سستی زبان شعر می‌شود.
تصویر ارائه شده در مصراع دوم نیز چندان با بیان شجاعت انسان هم‌راستا نیست.
@sherfa1
"بنوشتن" در زبان امروز ما رواج ندارد و به کار بردن آن سبب سستی زبان شعر می‌شود.
تصویر ارائه شده در مصراع دوم نیز چندان با بیان شجاعت انسان هم‌راستا نیست.
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Dec, 07:49
از چه می‌ترسانی‌ام؟ از مرگ یا از زندگی؟
من که شعرِ روی قبرم را خودم بنوشته ام
#مهدخت_نبوی
@sherfa1
من که شعرِ روی قبرم را خودم بنوشته ام
#مهدخت_نبوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
24 Dec, 10:11
نگارینا، شنیدستم که گاهِ محنت و راحت
سه پیراهن سَلَب بوده‌ست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پرخون، دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم مانَد بدان اول، دلم مانَد بدان ثانی
نصیب من شود در وصل، آن پیراهن دیگر
#رودکی
سلب: جامه، پوشش
@sherfa1
سه پیراهن سَلَب بوده‌ست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پرخون، دوم شد چاک از تهمت
سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم مانَد بدان اول، دلم مانَد بدان ثانی
نصیب من شود در وصل، آن پیراهن دیگر
#رودکی
سلب: جامه، پوشش
@sherfa1
شعر و ادبیات
24 Dec, 10:11
ایزد ما وسوسه ی عاشقی
از تو پذیرد نپذیرد نماز
#رودکی
۴ دی‌ماه بزرگداشت پدر شعر فارسی
@sherfa1
از تو پذیرد نپذیرد نماز
#رودکی
۴ دی‌ماه بزرگداشت پدر شعر فارسی
@sherfa1
شعر و ادبیات
23 Dec, 21:38
#آموزشی
پرداخت سست و بچگانه‌ی این شعر، نشان می‌دهد که نه تنها اثر نیما نیست، بلکه اثر شاعری بسیار ضعیف و تازه کار است.
همان سه جمله‌ی نخست برای درک به هیچ نیرزیدن این مثلا شعر کافی‌ست. در پی عشق شده تا چهره‌ی مادر را در آیینه‌ی آن ببینید، و دیده که او مادر بوده است! پرداختی از این سست‌تر ممکن نبود.
چقدر بد است که چنین پریشان گویی‌هایی را به بزرگان نسبت بدهیم.
پرداخت سست و بچگانه‌ی این شعر، نشان می‌دهد که نه تنها اثر نیما نیست، بلکه اثر شاعری بسیار ضعیف و تازه کار است.
همان سه جمله‌ی نخست برای درک به هیچ نیرزیدن این مثلا شعر کافی‌ست. در پی عشق شده تا چهره‌ی مادر را در آیینه‌ی آن ببینید، و دیده که او مادر بوده است! پرداختی از این سست‌تر ممکن نبود.
چقدر بد است که چنین پریشان گویی‌هایی را به بزرگان نسبت بدهیم.
شعر و ادبیات
23 Dec, 21:29
#آموزشی
یکی دیگر از ضعف‌های این بیت این است که وقتی ما "مثل" را به کار می‌بریم دیگر به کار بردن "می‌ماند" حشو است. ما می‌گوییم خورشید مثل گل است، اما هرگز نمی‌گوییم خورشید مثل گل می‌ماند، مگر این که بگوییم خورشید به گلی می‌ماند که، یعنی مشبه به را هم نکره به کار ببریم و هم درباره‌ی آن توضیحی بدهیم و وجه شبهی بیان کنیم.
یا این که با حذف"مثل" می‌گوییم خورشید به گل می‌ماند.
از این تک بیت چنین برمی‌آید که شاعر گرامی در ابتدای راه قرار دارد و زبان و ادبیات را خوب نیاموخته و استاد ندیده است.
یکی دیگر از ضعف‌های این بیت این است که وقتی ما "مثل" را به کار می‌بریم دیگر به کار بردن "می‌ماند" حشو است. ما می‌گوییم خورشید مثل گل است، اما هرگز نمی‌گوییم خورشید مثل گل می‌ماند، مگر این که بگوییم خورشید به گلی می‌ماند که، یعنی مشبه به را هم نکره به کار ببریم و هم درباره‌ی آن توضیحی بدهیم و وجه شبهی بیان کنیم.
یا این که با حذف"مثل" می‌گوییم خورشید به گل می‌ماند.
از این تک بیت چنین برمی‌آید که شاعر گرامی در ابتدای راه قرار دارد و زبان و ادبیات را خوب نیاموخته و استاد ندیده است.
شعر و ادبیات
23 Dec, 20:03
#آموزشی
ما هیچ گاه نمی‌گوییم در بغل کردی، پس این ترکیب از نظر زبانی ضعیف است و موجب سستی بیت شده است.
بهتر بود شاعر مثلا می‌گفت:
مرا وقتی که می‌رفتی بغل کردی ولی این کار....
البته تمثیل مصراع دوم هم با سخن مصراع نخست، خوش ننشسته است و قرابتی که باید ایجاد می‌شد بسیار کم‌رنگ است.
واژه‌های دقیقا و یک هم موجب سستی بیشتر مصراع دوم شده‌اند. شاید اگر ترکیب شعر به گونه‌ای بود که قصاب‌ها به کار می‌رفت، شعر جان بیشتری می‌گرفت.
ما هیچ گاه نمی‌گوییم در بغل کردی، پس این ترکیب از نظر زبانی ضعیف است و موجب سستی بیت شده است.
بهتر بود شاعر مثلا می‌گفت:
مرا وقتی که می‌رفتی بغل کردی ولی این کار....
البته تمثیل مصراع دوم هم با سخن مصراع نخست، خوش ننشسته است و قرابتی که باید ایجاد می‌شد بسیار کم‌رنگ است.
واژه‌های دقیقا و یک هم موجب سستی بیشتر مصراع دوم شده‌اند. شاید اگر ترکیب شعر به گونه‌ای بود که قصاب‌ها به کار می‌رفت، شعر جان بیشتری می‌گرفت.
شعر و ادبیات
26 Nov, 09:00
بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است
شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است
آن چنان می فشرد فاصله راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است
رفتنت نقطه پایان خوشی هایم بود
دلم از هر چه و هر کس که بگویی سیر است
سایه ای مانده ز من بی تو که در آینه هم
طرح خاکستری اش گنگ ترین تصویر است
خواب دیدم که برایم غزلی میخواندی
دوستم داری و این خوب ترین تعبیر است
کاش میبودی و با چشم خودت میدیدی
که چگونه نفسم با غم تو درگیر است
تارهای نفسم را به زمان میبافم
که تو شاید برسی، حیف که بی تاثیر است
سوگل مشایخی
@sherfa1
شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است
آن چنان می فشرد فاصله راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است
رفتنت نقطه پایان خوشی هایم بود
دلم از هر چه و هر کس که بگویی سیر است
سایه ای مانده ز من بی تو که در آینه هم
طرح خاکستری اش گنگ ترین تصویر است
خواب دیدم که برایم غزلی میخواندی
دوستم داری و این خوب ترین تعبیر است
کاش میبودی و با چشم خودت میدیدی
که چگونه نفسم با غم تو درگیر است
تارهای نفسم را به زمان میبافم
که تو شاید برسی، حیف که بی تاثیر است
سوگل مشایخی
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Nov, 08:57
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟
عشق است و همین لذتِ اظهار و دگر هیچ
#شفایی_اصفهانی
@sherfa1
عشق است و همین لذتِ اظهار و دگر هیچ
#شفایی_اصفهانی
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Nov, 08:54
چه منّت است اگر شیوهٔ وفا آموخت؟
مَحَبّـتی که به ما می‌کند، ز ما آموخت ...
#سلیم_تهرانی
@sherfa1
مَحَبّـتی که به ما می‌کند، ز ما آموخت ...
#سلیم_تهرانی
@sherfa1
شعر و ادبیات
25 Nov, 20:11
می شود یک شب خوابید
و صبح باخبر شد
غم ها را از یک کنار به دور ریخته اند
که اگر اشکی هست
یا از عمق شادمانی دلی بی درد است
یا از پس به هم رسیدن های دور
#سیدعلی_صالحی
@sherfa1
و صبح باخبر شد
غم ها را از یک کنار به دور ریخته اند
که اگر اشکی هست
یا از عمق شادمانی دلی بی درد است
یا از پس به هم رسیدن های دور
#سیدعلی_صالحی
@sherfa1
شعر و ادبیات
25 Nov, 13:21
هرگز نشد پنهان کنم در خنده غم را
ای صورت خندان نقابی نو بیاور
#سعیدصدقی
@sherfa1
ای صورت خندان نقابی نو بیاور
#سعیدصدقی
@sherfa1
شعر و ادبیات
25 Nov, 13:03
بی نام تو مباد مرا نامه‌ای که تو
شعر مکرّر همه‌ی دفتر منی
#حسین‌منزوی
@sherfa1
شعر مکرّر همه‌ی دفتر منی
#حسین‌منزوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
24 Nov, 19:49
من حوای آفرینش، نخستین زنِ هستی،
اکنون رو به روی شما می ایستم و می گویم:
هیچکس مرا فریب نداد؛
نه مار نه شیطان.
چیدن سیب،
چیدن معرفت،
چیدن عشق انتخاب خودم بود.
و هبوط، مجازاتم نبود؛
پاداش شجاعت و عصیان من بود.
حالا شما دوباره می خواهید
شجاعت چیدن سیب را از من بگیرید؟
شما می خواهید انتخاب و اختیار را از من بگیرید؟
شما می خواهید حوای انتخابگر،
این بانوی بهگزین را
مادینه ای فریب خورده بنامید؟
من اما آن سیب را چیده ام
و باز هم خواهم چید.
آنچه شما نامش را هبوط و سقوط گذاشتید،
نامش زندگی است.
زنان شجاع سرزمینم..!!!
از درخت آفرینش سیب بچینید،
این تنها راه ما برای خروج
از این بهشت اجباری ست…
#عرفان_نظر_آهاری
@sherfa1
اکنون رو به روی شما می ایستم و می گویم:
هیچکس مرا فریب نداد؛
نه مار نه شیطان.
چیدن سیب،
چیدن معرفت،
چیدن عشق انتخاب خودم بود.
و هبوط، مجازاتم نبود؛
پاداش شجاعت و عصیان من بود.
حالا شما دوباره می خواهید
شجاعت چیدن سیب را از من بگیرید؟
شما می خواهید انتخاب و اختیار را از من بگیرید؟
شما می خواهید حوای انتخابگر،
این بانوی بهگزین را
مادینه ای فریب خورده بنامید؟
من اما آن سیب را چیده ام
و باز هم خواهم چید.
آنچه شما نامش را هبوط و سقوط گذاشتید،
نامش زندگی است.
زنان شجاع سرزمینم..!!!
از درخت آفرینش سیب بچینید،
این تنها راه ما برای خروج
از این بهشت اجباری ست…
#عرفان_نظر_آهاری
@sherfa1
شعر و ادبیات
24 Nov, 17:43
فراتر از گنج
سخنرانی دکتر رحمان زارع در بزرگداشت حافظ
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دانشگاه شیراز
@sherfa1
سخنرانی دکتر رحمان زارع در بزرگداشت حافظ
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دانشگاه شیراز
@sherfa1
شعر و ادبیات
23 Nov, 21:43
دیگر برای دم زدن از عشق، باید زبانی دیگر اندیشید
باید کلام دیگری پرداخت، باید بیانی دیگر اندیشید
تاکی همان عذرا و وامق ها؟ آن خسته ها،آن کهنه عاشق ها؟
باید برای این بیابان نیز، دیوانگان دیگر اندیشید
تا چند شیرین داستان باشد؟ افسونگری نا مهربان باشد
باید برای دل شکستن نیز، نامهربانی دیگر اندیشید
پروانه را با خویش بگذارید، خسته است، از او دست بردارید
دیگر خوراک شعله را، باید، آتش به جانی دیگر اندیشید
هر کس حریف عشقخوانی نیست با هر مغنی آن اغانی نیست
آری برای اوج این آواز، باید دهانی دیگر اندیشید
تا بر هدف چون تیر بنشینید، ابزار یا بازو؟ چه می بیند؟
شاید به جای آرشی دیگر، باید کمانی دیگر اندیشید
از هر که و با هر زبان دیگر، تکراری است این داستان دیگر
یا دست باید برد در طرحش، یا داستانی دیگر اندیشید
#حسین_منزوی
@sherfa1
باید کلام دیگری پرداخت، باید بیانی دیگر اندیشید
تاکی همان عذرا و وامق ها؟ آن خسته ها،آن کهنه عاشق ها؟
باید برای این بیابان نیز، دیوانگان دیگر اندیشید
تا چند شیرین داستان باشد؟ افسونگری نا مهربان باشد
باید برای دل شکستن نیز، نامهربانی دیگر اندیشید
پروانه را با خویش بگذارید، خسته است، از او دست بردارید
دیگر خوراک شعله را، باید، آتش به جانی دیگر اندیشید
هر کس حریف عشقخوانی نیست با هر مغنی آن اغانی نیست
آری برای اوج این آواز، باید دهانی دیگر اندیشید
تا بر هدف چون تیر بنشینید، ابزار یا بازو؟ چه می بیند؟
شاید به جای آرشی دیگر، باید کمانی دیگر اندیشید
از هر که و با هر زبان دیگر، تکراری است این داستان دیگر
یا دست باید برد در طرحش، یا داستانی دیگر اندیشید
#حسین_منزوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
23 Nov, 20:33
باز شب شد که ز بی‌مهری ایام دغل
مهربانانه کشد هجر تو ما را به بغل
#سلیمان‌‌بیک‌اصفهانی
@sherfa1
مهربانانه کشد هجر تو ما را به بغل
#سلیمان‌‌بیک‌اصفهانی
@sherfa1
شعر و ادبیات
23 Nov, 18:23
دوستت می‌دارم
تو به زندگی می‌مانی
به نوشیدن جرعه‌ای آب در فاصله‌ی دو رؤیا
به بوییدن عطرِ یکی نامه‌ْ پیش از گشودنش...
🍁🍂🍁🍂🍁
#یغما‌‌گلرویی
@sherfa1
تو به زندگی می‌مانی
به نوشیدن جرعه‌ای آب در فاصله‌ی دو رؤیا
به بوییدن عطرِ یکی نامه‌ْ پیش از گشودنش...
🍁🍂🍁🍂🍁
#یغما‌‌گلرویی
@sherfa1
شعر و ادبیات
23 Nov, 11:09
#بی‌کلام
#کیهان_کلهر
#رامبرانت_تریو
از آلبوم #هنوزپاییزاست
انگشت شمارند کسانی که از چوب و پوست و سیم نوایی بزنند که تا عمق وجود آدم اثر کند!
زادروز استاد #کیهان_کلهر
@sherfa1
#کیهان_کلهر
#رامبرانت_تریو
از آلبوم #هنوزپاییزاست
انگشت شمارند کسانی که از چوب و پوست و سیم نوایی بزنند که تا عمق وجود آدم اثر کند!
زادروز استاد #کیهان_کلهر
@sherfa1
شعر و ادبیات
23 Nov, 06:01
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
#سعدی
@sherfa1
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
#سعدی
@sherfa1
شعر و ادبیات
22 Nov, 17:42
شیرین من بمان مگر این روزگار تلخ
فرهاد خسته را به نگاهی امان دهد
تو در خیالِ من بمان ، که خوش خیال دارمت
در همه حالِ من بمان ، گرچه محال دارمت
#مسلم_خزایی_ژاکاو"🍁🍂🍁🍂
@sherfa1
فرهاد خسته را به نگاهی امان دهد
تو در خیالِ من بمان ، که خوش خیال دارمت
در همه حالِ من بمان ، گرچه محال دارمت
#مسلم_خزایی_ژاکاو"🍁🍂🍁🍂
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Nov, 21:11
دلا، تا می‌توان امروز فرصت را غنیمت دان
که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را
#هلالی_جغتایی
@sherfa1
که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را
#هلالی_جغتایی
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Nov, 16:09
باغ را پاییز دیدم بویی از یاسش نبود
برگی از گل‌های رنگارنگ گیلاسش نبود
اصفهان را دیدم از آثار شاه عباس پر
هر چه گشتم هیچ اثر از شاه عباسش نبود!
کوشش آدم ندارد هیچ دستی پیش بخت
نرد می بازد هر آن کس شیش در تاسش نبود
جرعه‌ای آب خوش این دنیا به اسکندر نداد
هفت عالم داشت اما بخت الیاسش نبود
گوش بر پند خردمندان ندادم هیچ وقت
هر که عقلش بیش دیدم، دیدم احساسش نبود
آسمان ما را سه شب مست از می مهتاب کرد
بر سر ما باقی ایام جز داسش نبود
چشم در چشمان فرهاد آن زمان شیرین بدوخت
کآن دو کان روشنایی برق الماسش نبود
ظلم‌ها کرد آن که ما را دور از روی تو داشت
هیچ شرمی، هیچ رحمی، ایهاالناسش نبود
#رحمان_زارع
@sherfa1
برگی از گل‌های رنگارنگ گیلاسش نبود
اصفهان را دیدم از آثار شاه عباس پر
هر چه گشتم هیچ اثر از شاه عباسش نبود!
کوشش آدم ندارد هیچ دستی پیش بخت
نرد می بازد هر آن کس شیش در تاسش نبود
جرعه‌ای آب خوش این دنیا به اسکندر نداد
هفت عالم داشت اما بخت الیاسش نبود
گوش بر پند خردمندان ندادم هیچ وقت
هر که عقلش بیش دیدم، دیدم احساسش نبود
آسمان ما را سه شب مست از می مهتاب کرد
بر سر ما باقی ایام جز داسش نبود
چشم در چشمان فرهاد آن زمان شیرین بدوخت
کآن دو کان روشنایی برق الماسش نبود
ظلم‌ها کرد آن که ما را دور از روی تو داشت
هیچ شرمی، هیچ رحمی، ایهاالناسش نبود
#رحمان_زارع
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Nov, 04:03
تو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی
#سعدی
@sherfa1
ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی
#سعدی
@sherfa1
شعر و ادبیات
20 Nov, 21:40
غافلی از حالِ دل، ترسم که این ویرانه را
دیگران بی صاحب انگارندو تعمیرش کنند!
#صائب_تبریزی
@sherfa1
دیگران بی صاحب انگارندو تعمیرش کنند!
#صائب_تبریزی
@sherfa1
شعر و ادبیات
20 Nov, 21:30
گریه می‌کنم
و می‌ترسم بعد از تو
زیاد زنده بمانم.
#عاشقانه_های_امیر_المومنین
@sherfa1
و می‌ترسم بعد از تو
زیاد زنده بمانم.
#عاشقانه_های_امیر_المومنین
@sherfa1
شعر و ادبیات
20 Nov, 13:25
برگهای سرخ چنار
در این غروب پاییزی
که ناگاه خورشید
از پس ابرها
به آنان سلام گفت
چون چراغ می‌درخشیدند
هیچ دست بشری
و هیچگاه
جهان را به این زیبایی
چراغانی
نخواهد کرد
#بیژن_جلالی
📷 #کیانوش_عباسی
@sherfa1
در این غروب پاییزی
که ناگاه خورشید
از پس ابرها
به آنان سلام گفت
چون چراغ می‌درخشیدند
هیچ دست بشری
و هیچگاه
جهان را به این زیبایی
چراغانی
نخواهد کرد
#بیژن_جلالی
📷 #کیانوش_عباسی
@sherfa1
شعر و ادبیات
19 Nov, 04:58
کسی دکان نگشوده ست بی جواز علی
که رزق هیچ کسی نیست بی نیاز علی
خدا به داد ترازوی عادلان برسد
اگر حساب بسنجند با تراز علی
جهان سوال بزرگی ست، کشف خواهد شد
اگر که چاه بگوید چه بود راز علی
گره به کار خود انداختی طناب، چرا؟
چه خواستی که نداده‌ست دست باز علی
بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید
چه دیده از دو دم تیغ یکه تاز علی
به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست
نماز هیچ کسی را به جز نماز علی
#محمدحسین_ملکیان
@sherfa1
که رزق هیچ کسی نیست بی نیاز علی
خدا به داد ترازوی عادلان برسد
اگر حساب بسنجند با تراز علی
جهان سوال بزرگی ست، کشف خواهد شد
اگر که چاه بگوید چه بود راز علی
گره به کار خود انداختی طناب، چرا؟
چه خواستی که نداده‌ست دست باز علی
بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید
چه دیده از دو دم تیغ یکه تاز علی
به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست
نماز هیچ کسی را به جز نماز علی
#محمدحسین_ملکیان
@sherfa1
شعر و ادبیات
18 Nov, 16:39
دلت جاے ِ دگر بود و غمت ڪُنجِ دلِ ما
گذشتیم و گذشت اما تو رسمِ عشق آموز
#معصومه_صابر
🎤شیرین بهار
@sherfa1
گذشتیم و گذشت اما تو رسمِ عشق آموز
#معصومه_صابر
🎤شیرین بهار
@sherfa1
شعر و ادبیات
18 Nov, 15:33
جنگ از طرف دوست‘ دل‌آزار نباشد
یاری که تحمّل نکند یار نباشد
گر بانگ برآید که سری در قدمی رفت
بسیار مگویید که بسیار نباشد
آن بار که گردون نکشد یار سبک‌روح
گر بر دل عشّاق نهد بار نباشد
تا رنج تحمّل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد
آهنگ ِ درازِ شبِ رنجوریِ مشتاق
با آن نتوان گفت که بیدار نباشد
از دیدهی من پرس که خوابِ شبِ مستی
چون خاستن و خفتن بیمار نباشد
گر دست به شمشیر بری عشق همان است
کآنجا که ارادت بُوَد انکار نباشد
از من مشنو دوستیِ گل مگر آن‌گاه
که‌ام پایِ برهنه خبر از خار نباشد
مرغان قفس را المی باشد و شوقی
کآن مرغ نداند که گرفتار نباشد
دل آینه‌ی صورتِ غیب است ولیکن
شرط است که بر آینه زنگار نباشد
سعدی حیوان را که سر از خواب گران شد
در بند نسیم خوش اسحار نباشد
آن را که بصارت نبُوَد‘ یوسف صدیق-
جایی بفروشد که خریدار نباشد
#سعدی
@sherfa1
جنگ از طرف دوست‘ دل‌آزار نباشد
یاری که تحمّل نکند یار نباشد
گر بانگ برآید که سری در قدمی رفت
بسیار مگویید که بسیار نباشد
آن بار که گردون نکشد یار سبک‌روح
گر بر دل عشّاق نهد بار نباشد
تا رنج تحمّل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد
آهنگ ِ درازِ شبِ رنجوریِ مشتاق
با آن نتوان گفت که بیدار نباشد
از دیدهی من پرس که خوابِ شبِ مستی
چون خاستن و خفتن بیمار نباشد
گر دست به شمشیر بری عشق همان است
کآنجا که ارادت بُوَد انکار نباشد
از من مشنو دوستیِ گل مگر آن‌گاه
که‌ام پایِ برهنه خبر از خار نباشد
مرغان قفس را المی باشد و شوقی
کآن مرغ نداند که گرفتار نباشد
دل آینه‌ی صورتِ غیب است ولیکن
شرط است که بر آینه زنگار نباشد
سعدی حیوان را که سر از خواب گران شد
در بند نسیم خوش اسحار نباشد
آن را که بصارت نبُوَد‘ یوسف صدیق-
جایی بفروشد که خریدار نباشد
#سعدی
@sherfa1
شعر و ادبیات
10 Nov, 10:50
زندگی شاید...
طفلی است که از مدرسه بر می‌گردد...
#فروغ‌فرخزاد
🎨#علی‌میری
@sherfa1
طفلی است که از مدرسه بر می‌گردد...
#فروغ‌فرخزاد
🎨#علی‌میری
@sherfa1
شعر و ادبیات
10 Nov, 04:07
به شوق دوست چه سازم که در شریعت عشق
خیال بی ادبی و نگاه رسوایی است
#عرفی_شیرازی
@sherfa1
خیال بی ادبی و نگاه رسوایی است
#عرفی_شیرازی
@sherfa1
شعر و ادبیات
09 Nov, 17:08
چه شادمانم به قیام تو ای انقلابیِ زیبارو
چه چیز زیباتر از این که
گُلی بر من فرمانروایی کند؟
و چه چیز زیباتر از این که
دولت را زن برپا کند؟
و عدالت را زن
و آزادی را زن...
#نزار_قبانی
@sherfa1
چه چیز زیباتر از این که
گُلی بر من فرمانروایی کند؟
و چه چیز زیباتر از این که
دولت را زن برپا کند؟
و عدالت را زن
و آزادی را زن...
#نزار_قبانی
@sherfa1
شعر و ادبیات
09 Nov, 16:13
ز فراق چون ننالم من دل شکسته چون نی
که بسوخت بند بندم ز حرارت جدایی
#عراقی
@sherfa1
که بسوخت بند بندم ز حرارت جدایی
#عراقی
@sherfa1
شعر و ادبیات
08 Nov, 10:18
یادداشتی درباره‌ی تاثیر فال از نگاه نظامی و حافظ
https://www.instagram.com/p/DCG0FJ0I-zo/?igsh=djJsb3FnZXk2YXhr
https://www.instagram.com/p/DCG0FJ0I-zo/?igsh=djJsb3FnZXk2YXhr
شعر و ادبیات
07 Nov, 21:05
برگرد، با مرام خداحافظی کنیم
با حفظ احترام خداحافظی کنیم
آبی به رسم بدرقه از برگ دیده ریز
مگذار تشنه کام خداحافظی کنیم
ما آدمیم و باز به هم می‌رسیم، نه؟
با این خیال خام خداحافظی کنیم!؟
لب تر مکن که بغض فرو خورده نشکند
بگذار بی‌کلام خداحافظی کنیم
یاران نیمه راه نبودیم و حیف بود
در عشق، ناتمام خداحافظی کنیم
زیبایی غروب به ما گفت می‌شود
زیباتر از سلام خداحافظی کنیم
تا زنده‌ایم لب ز لب بوسه برمدار
تا مست از این دو جام خداحافظی کنیم!
#رحمان_زارع
@sherfa1
با حفظ احترام خداحافظی کنیم
آبی به رسم بدرقه از برگ دیده ریز
مگذار تشنه کام خداحافظی کنیم
ما آدمیم و باز به هم می‌رسیم، نه؟
با این خیال خام خداحافظی کنیم!؟
لب تر مکن که بغض فرو خورده نشکند
بگذار بی‌کلام خداحافظی کنیم
یاران نیمه راه نبودیم و حیف بود
در عشق، ناتمام خداحافظی کنیم
زیبایی غروب به ما گفت می‌شود
زیباتر از سلام خداحافظی کنیم
تا زنده‌ایم لب ز لب بوسه برمدار
تا مست از این دو جام خداحافظی کنیم!
#رحمان_زارع
@sherfa1
شعر و ادبیات
07 Nov, 21:00
گهی از دل، گهی از دیده، گاه از جان تو را جویم
نمی‌دانم تو را ای یار، هر جایی، کجا جویم
#صائب_تبریزی
@sherfa1
نمی‌دانم تو را ای یار، هر جایی، کجا جویم
#صائب_تبریزی
@sherfa1
شعر و ادبیات
07 Nov, 20:58
دیگر حرارت واژه‌ای گرمم نمی‌کند
دیگر لبخند عاشقانه‌ای را باور نمی‌کنم
حالا منم
و تنهایی
و سیاهی فکرهایی که شبم را ضخیم‌تر کرده‌اند
من دیگر چشم به راه هیچ صبحی نیستم
می‌خواهم شبم را به دور گردنم بیاویزم...
بگذر رفیق
شاید برای تو نه
اما
من
برای خودم به پایان رسیده‌ام...
#رحمان_زارع
@sherfa1
دیگر لبخند عاشقانه‌ای را باور نمی‌کنم
حالا منم
و تنهایی
و سیاهی فکرهایی که شبم را ضخیم‌تر کرده‌اند
من دیگر چشم به راه هیچ صبحی نیستم
می‌خواهم شبم را به دور گردنم بیاویزم...
بگذر رفیق
شاید برای تو نه
اما
من
برای خودم به پایان رسیده‌ام...
#رحمان_زارع
@sherfa1
شعر و ادبیات
07 Nov, 10:40
آتشفشان غصه و دریای ماتمند
جمعی که در کنار هم و فارغ از همند
حوّا گلایه از تو ندارم، غریب و خویش
در روز سخت غافل از احوال آدمند
از یازده برادر یوسف وفا نمود
یک تن، برادران حقیقی چنین کمند
دنیا چه مادری‌ست که سهراب‌های او
در خواستگاری‌اش ز رقیبان رستمند
زد تازیانه باد به باغ برهنه‌ام
غافل از آن که عاشق و پاییز محرمند
با یاد دوست هفت جهنم بهشت من
بی روی دوست هشت بهشتم جهنمند
گل‌ها که خود خدای جمالند و ناز و حسن
شب‌ها ز شرم ماهِ رُخَت غرق شبنمند
ما مست جام چشم تو هستیم هم چنان
در حشر اگر ملائکه بر صور می‌دمند
#رحمان_زارع
گوینده #میکائیل
@sherfa1
جمعی که در کنار هم و فارغ از همند
حوّا گلایه از تو ندارم، غریب و خویش
در روز سخت غافل از احوال آدمند
از یازده برادر یوسف وفا نمود
یک تن، برادران حقیقی چنین کمند
دنیا چه مادری‌ست که سهراب‌های او
در خواستگاری‌اش ز رقیبان رستمند
زد تازیانه باد به باغ برهنه‌ام
غافل از آن که عاشق و پاییز محرمند
با یاد دوست هفت جهنم بهشت من
بی روی دوست هشت بهشتم جهنمند
گل‌ها که خود خدای جمالند و ناز و حسن
شب‌ها ز شرم ماهِ رُخَت غرق شبنمند
ما مست جام چشم تو هستیم هم چنان
در حشر اگر ملائکه بر صور می‌دمند
#رحمان_زارع
گوینده #میکائیل
@sherfa1
شعر و ادبیات
07 Nov, 09:55
به شماری که ببوسید زمین را باران
من به بوسیدنت ای ماه‌ترین مشتاقم
#رحمان_زارع
@sherfa1
من به بوسیدنت ای ماه‌ترین مشتاقم
#رحمان_زارع
@sherfa1
شعر و ادبیات
06 Nov, 21:23
روشن‌روانِ عاشق از تیره‌شب ننالد
داند که روز گردد روزی شبِ شبانان
#سعدی
@sherfa1
روشن‌روانِ عاشق از تیره‌شب ننالد
داند که روز گردد روزی شبِ شبانان
#سعدی
@sherfa1
شعر و ادبیات
06 Nov, 21:21
مزرعِ سبزِ فلک دیدم و داسِ مه نو
یادم از کِشته‌ی خویش آمد و هنگامِ درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر رَوی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از چراغِ تو به خورشید رسد صد پرتو...
#حافظ
@sherfa1
یادم از کِشته‌ی خویش آمد و هنگامِ درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر رَوی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از چراغِ تو به خورشید رسد صد پرتو...
#حافظ
@sherfa1
شعر و ادبیات
06 Nov, 21:11
ای نخلِ من که برگ و برت شد ز دیگران...
دانی کز آب دیدهی من پا گرفته‌ای؟؟!!
بگذار تا ببینمش اکنون که می‌رود
ای اشک از چه راه تماشا گرفته‌ای...؟؟!
#اطهری_کرمانی
@sherfa1
دانی کز آب دیدهی من پا گرفته‌ای؟؟!!
بگذار تا ببینمش اکنون که می‌رود
ای اشک از چه راه تماشا گرفته‌ای...؟؟!
#اطهری_کرمانی
@sherfa1
شعر و ادبیات
06 Nov, 18:49
میان بوسه گریزان نباش از چنگم
به من ببخش که بی طاقتم که دلتنگم
شراب سرخی و من جام شیشه‌ای، بنگر!
که بی حضور تو از چهره می پرد رنگم
به گریه نزد تو اعجاز تازه آوردم:
دو چشمه اشک که می جوشد از دل سنگم
رقیب را چه خیالی است، خلق می دانند
که من برای تو با خویش نیز میجنگم
میان این همه رنگین کمان چشم‌نواز
نبین که ابر سیاهم ببین که یکرنگم
#حسین‌دهلوی
@sherfa1
به من ببخش که بی طاقتم که دلتنگم
شراب سرخی و من جام شیشه‌ای، بنگر!
که بی حضور تو از چهره می پرد رنگم
به گریه نزد تو اعجاز تازه آوردم:
دو چشمه اشک که می جوشد از دل سنگم
رقیب را چه خیالی است، خلق می دانند
که من برای تو با خویش نیز میجنگم
میان این همه رنگین کمان چشم‌نواز
نبین که ابر سیاهم ببین که یکرنگم
#حسین‌دهلوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
06 Nov, 18:43
#کجایی
#عرفان‌طهماسبی
کجایی…؟
که هیچ چیز، قشنگ‌تر از تماشای تو نیست…
#عباس‌معروفی
@sherfa1
#عرفان‌طهماسبی
کجایی…؟
که هیچ چیز، قشنگ‌تر از تماشای تو نیست…
#عباس‌معروفی
@sherfa1
شعر و ادبیات
06 Nov, 15:15
من خاطره سازی را دوست دارم و بر آنم که باید برای هم خاطره‌های خوب بسازیم؛ زیرا در آینده ما با خاطرات کسانی که امروز دوستشان داریم زندگی خواهیم کرد و کسانی که امروز ما را دوست دارند روزی با خاطرات ما خواهند زیست. خاطره‌های خوب بهترین و شیرین‌ترین یادگارها و یادبوها برای آینده‌اند. خاطره‌ها قالی کرمانند؛ با گذشت زمان و پاخوردن از روزگار، رشته‌های محبت را استوارتر کرده و چون شراب جا افتاده، خمارانگیزتر خواهند شد.
کسانی که ما از آن‌ها خاطره‌هایی داریم، در ذهن و ضمیر ما همیشه زنده‌اند و این زندگانی ابدی نیازی به حضور و بروز جسمانی ندارد.
ما را اگر که دوست ندارد چرا گذاشت
وقتی که رفت خاطره‌اش را برای ما
#رحمان_زارع
https://www.instagram.com/reel/DCB370hoGR3/?igsh=MTc2M2Y5aHU2dHdheA==
https://www.instagram.com/reel/DCB370hoGR3/?igsh=MTc2M2Y5aHU2dHdheA==
کسانی که ما از آن‌ها خاطره‌هایی داریم، در ذهن و ضمیر ما همیشه زنده‌اند و این زندگانی ابدی نیازی به حضور و بروز جسمانی ندارد.
ما را اگر که دوست ندارد چرا گذاشت
وقتی که رفت خاطره‌اش را برای ما
#رحمان_زارع
https://www.instagram.com/reel/DCB370hoGR3/?igsh=MTc2M2Y5aHU2dHdheA==
https://www.instagram.com/reel/DCB370hoGR3/?igsh=MTc2M2Y5aHU2dHdheA==
شعر و ادبیات
05 Nov, 12:42
سلام: خوشه ی تاک به هم فشرده‌ی من
شراب کهنه‌ی مهر حرام خورده‌ی من
مرا به یاد بیاور من آن سپیدارم
که سروها همه بودند کشته مرده‌ی من
همان درخت تناور همان که مورچه‌ها
شب و سحر رژه رفتند روی گرده‌ی من
تبر به دوش کزو زخم مشترک داریم
چه کرد با رفقای سیاه چرده‌ی من...
ببین به ریش من دل شکسته می‌خندند
مترسکان سیه روز دل سپرده‌ی من
اگر چه پیر و زمینگیرم ای رفیق! بیا
به دستگیری جالیز آب برده‌ی من
به پای بوسی آتش تو نیز خواهی رفت
غمت مباد رفیق تبر نخورده‌ی من!
#سعید_بیابانکی
@sherfa1
شراب کهنه‌ی مهر حرام خورده‌ی من
مرا به یاد بیاور من آن سپیدارم
که سروها همه بودند کشته مرده‌ی من
همان درخت تناور همان که مورچه‌ها
شب و سحر رژه رفتند روی گرده‌ی من
تبر به دوش کزو زخم مشترک داریم
چه کرد با رفقای سیاه چرده‌ی من...
ببین به ریش من دل شکسته می‌خندند
مترسکان سیه روز دل سپرده‌ی من
اگر چه پیر و زمینگیرم ای رفیق! بیا
به دستگیری جالیز آب برده‌ی من
به پای بوسی آتش تو نیز خواهی رفت
غمت مباد رفیق تبر نخورده‌ی من!
#سعید_بیابانکی
@sherfa1
شعر و ادبیات
04 Nov, 12:25
آتشفشان غصه و دریای ماتمند
جمعی که در کنار هم و فارغ از همند
حوّا گلایه از تو ندارم، غریب و خویش
در روز سخت غافل از احوال آدمند
از یازده برادر یوسف وفا نمود
یک تن، برادران حقیقی چنین کمند
دنیا چه مادری‌ست که سهراب‌های او
در خواستگاری‌اش ز رقیبان رستمند
زد تازیانه باد به باغ برهنه‌ام
غافل از آن که عاشق و پاییز محرمند
با یاد دوست هفت جهنم بهشت من
بی روی دوست هشت بهشتم جهنمند
گل‌ها که خود خدای جمالند و ناز و حسن
شب‌ها ز شرم ماه رخت غرق شبنمند
ما مست جام چشم تو هستیم هم چنان
در حشر اگر ملائکه بر صور می‌دمند
#رحمان_زارع
https://www.instagram.com/reel/DB8wPTwITJc/?igsh=NGN0bjFrOXI0azE2
جمعی که در کنار هم و فارغ از همند
حوّا گلایه از تو ندارم، غریب و خویش
در روز سخت غافل از احوال آدمند
از یازده برادر یوسف وفا نمود
یک تن، برادران حقیقی چنین کمند
دنیا چه مادری‌ست که سهراب‌های او
در خواستگاری‌اش ز رقیبان رستمند
زد تازیانه باد به باغ برهنه‌ام
غافل از آن که عاشق و پاییز محرمند
با یاد دوست هفت جهنم بهشت من
بی روی دوست هشت بهشتم جهنمند
گل‌ها که خود خدای جمالند و ناز و حسن
شب‌ها ز شرم ماه رخت غرق شبنمند
ما مست جام چشم تو هستیم هم چنان
در حشر اگر ملائکه بر صور می‌دمند
#رحمان_زارع
https://www.instagram.com/reel/DB8wPTwITJc/?igsh=NGN0bjFrOXI0azE2
شعر و ادبیات
04 Nov, 11:22
به رفوگران بگویید
زِ رفو گذشت این دل
چه رفو کنم دلی را
که هزار پاره دارد...؟!
#راحم_تبریزی
@sherfa1
زِ رفو گذشت این دل
چه رفو کنم دلی را
که هزار پاره دارد...؟!
#راحم_تبریزی
@sherfa1
شعر و ادبیات
04 Nov, 11:18
دستگاهِ غم به قدرِ دستگاهِ بینش است
می‌خورد خون بیشتر هرکَس بُوَد آگاه‌تر!
#صائبِ_تبریزی
@sherfa1
می‌خورد خون بیشتر هرکَس بُوَد آگاه‌تر!
#صائبِ_تبریزی
@sherfa1
شعر و ادبیات
04 Nov, 07:08
به دنبال لبخند ناب تو هستم
چنین عمرم را می‌گذرانم
مرا نه شکوه است
نه گلایه
قلبم اگر یاری کند
برگهای زرد پاییزی را شماره می‌کنم
که دارند از پاییز جدا می‌شوند
و به زمستان متصل می‌شوند
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز می‌توانم به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد
به قلبم فرمان می‌دهم
میوه‌های زمستانی را برای تابستان ذخیره کنند
تو در تابستان از راه برسی
سبدهای میوه را که وصیت‌نامه من است
از زمین بی‌برکت و فرسوده برداری
از قلب بیمارم می‌خواهم تا آمدن تو بتپد
#احمدرضا_احمدی
@sherfa1
چنین عمرم را می‌گذرانم
مرا نه شکوه است
نه گلایه
قلبم اگر یاری کند
برگهای زرد پاییزی را شماره می‌کنم
که دارند از پاییز جدا می‌شوند
و به زمستان متصل می‌شوند
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز می‌توانم به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد
به قلبم فرمان می‌دهم
میوه‌های زمستانی را برای تابستان ذخیره کنند
تو در تابستان از راه برسی
سبدهای میوه را که وصیت‌نامه من است
از زمین بی‌برکت و فرسوده برداری
از قلب بیمارم می‌خواهم تا آمدن تو بتپد
#احمدرضا_احمدی
@sherfa1
شعر و ادبیات
02 Nov, 04:56
من کسی را به تماشا ننشستم جز تو
شد که چشمان کسی را بپرستم جز تو؟
من چه کردم که دلم لایق بی‌مهری توست؟
من که این پنجره را بر همه بستم جز تو
عهد کردم که هوای رخ یاری نکنم
عهد خود را به هوای که شکستم جز تو؟
من تو را خواستم از هر چه در این عالم بود
هر چه هم بود رسیده‌ست به دستم جز تو
صبح، غمناک‌ترین خواب جهان را دیدم
خواب دیدم که کنار همه هستم جز تو
من چه کردم که تو را پیش رقیبان جُستم؟
من که از تیر نگاه همه جَستم جز تو
ایستادی که مبادا بنشینی با من
وای بر من! به امید که نشستم جز تو؟
#سجاد_نجاری
@sherfa1
شد که چشمان کسی را بپرستم جز تو؟
من چه کردم که دلم لایق بی‌مهری توست؟
من که این پنجره را بر همه بستم جز تو
عهد کردم که هوای رخ یاری نکنم
عهد خود را به هوای که شکستم جز تو؟
من تو را خواستم از هر چه در این عالم بود
هر چه هم بود رسیده‌ست به دستم جز تو
صبح، غمناک‌ترین خواب جهان را دیدم
خواب دیدم که کنار همه هستم جز تو
من چه کردم که تو را پیش رقیبان جُستم؟
من که از تیر نگاه همه جَستم جز تو
ایستادی که مبادا بنشینی با من
وای بر من! به امید که نشستم جز تو؟
#سجاد_نجاری
@sherfa1
شعر و ادبیات
01 Nov, 11:32
برشکست از من و از رنج دلم باک نداشت
من نه آنم که توانم که از او برشکنم
#سعدی
@sherfa1
من نه آنم که توانم که از او برشکنم
#سعدی
@sherfa1
شعر و ادبیات
31 Oct, 16:31
در پیش بی‌دردان چرا فریاد بی‌حاصل کنم
گر شکوه‌ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم
در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم
اول کنم اندیشه‌ای تا برگزینم پیشه‌ای
آخر به یک پیمانه می اندیشه را باطل کنم
زآن رو ستانم جام را آن مایه آرام را
تا خویشتن را لحظه‌ای از خویشتن غافل کنم
از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کنم
روشنگری افلاکیم چون آفتاب از پاکیم
خاکی نیم تا خویش را سرگرم آب و گل کنم
غرق تمنای توام موجی ز دریای توام
من نخل سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم
دانم که آن سرو سهی از دل ندارد آگهی
چند از غم دل چون رهی فریاد بی‌حاصل کنم
#رهی_معیری
@sherfa1
گر شکوه‌ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم
در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم
اول کنم اندیشه‌ای تا برگزینم پیشه‌ای
آخر به یک پیمانه می اندیشه را باطل کنم
زآن رو ستانم جام را آن مایه آرام را
تا خویشتن را لحظه‌ای از خویشتن غافل کنم
از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کنم
روشنگری افلاکیم چون آفتاب از پاکیم
خاکی نیم تا خویش را سرگرم آب و گل کنم
غرق تمنای توام موجی ز دریای توام
من نخل سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم
دانم که آن سرو سهی از دل ندارد آگهی
چند از غم دل چون رهی فریاد بی‌حاصل کنم
#رهی_معیری
@sherfa1
شعر و ادبیات
31 Oct, 16:30
دیری است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران
پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد
سویِ منِ وحشی‌صفتِ عقل‌رمیده
آهو رَوشی، کبک خرامی، نفرستاد
دانست که خواهد شُدنم مرغِ دل از دست
وز آن خطِ چون سلسله دامی نفرستاد
فریاد که آن ساقیِ شِکَّر لبِ سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
چندان که زدم لافِ کرامات و مقامات
هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد
#حافظ
@sherfa1
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران
پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد
سویِ منِ وحشی‌صفتِ عقل‌رمیده
آهو رَوشی، کبک خرامی، نفرستاد
دانست که خواهد شُدنم مرغِ دل از دست
وز آن خطِ چون سلسله دامی نفرستاد
فریاد که آن ساقیِ شِکَّر لبِ سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
چندان که زدم لافِ کرامات و مقامات
هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد
#حافظ
@sherfa1
شعر و ادبیات
30 Oct, 19:34
از باغ می برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند
پوشانده اند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند
فاضل نظری
گوینده #میکائیل
@sherfa1
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند
پوشانده اند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند
فاضل نظری
گوینده #میکائیل
@sherfa1
شعر و ادبیات
30 Oct, 19:32
لب بستم از سخن که در این مجمعِ نفاق
بهْ یافتم ز گفته، حدیثِ نگفته را
#نظیری_نیشابوری
@sherfa1
بهْ یافتم ز گفته، حدیثِ نگفته را
#نظیری_نیشابوری
@sherfa1
شعر و ادبیات
28 Oct, 17:46
زمانه دوخت لبم را به ریسمان سکوت
که عهد، عهد غم است و زمان، زمان سکوت
#رحیم_معینی‌کرمانشاهی
@sherfa1
که عهد، عهد غم است و زمان، زمان سکوت
#رحیم_معینی‌کرمانشاهی
@sherfa1
شعر و ادبیات
28 Oct, 13:30
جهان بر آب نهادست و زندگی بر باد
غلام همت آنم که دل بر او ننهاد
وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل
چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد
بسی برآید و بی‌ما فرو رود خورشید
بهارگاه و خزان باشد و دی و مرداد
گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
#سعدی
#مواعظ
@sherfa1
غلام همت آنم که دل بر او ننهاد
وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل
چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد
بسی برآید و بی‌ما فرو رود خورشید
بهارگاه و خزان باشد و دی و مرداد
گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
#سعدی
#مواعظ
@sherfa1
شعر و ادبیات
27 Oct, 07:08
باز چون جوجه ماکیان بیند
از پی صید برگشاید پر
تند و تیز از هوا به زیر آید
همچو حکم قضا و پیک قدر
ماکیانی که در برابر باز
نبود غیر عاجزی مضطر
خطر طفل خویش چون بیند
یاد نارد ز هیچ گونه خطر
از جگر برگشاید آوازی
که نیوشنده راه خلد به جگر
بجهد تا به پیش چنگل باز
بال کوبان فراز یکدیگر
باز چون بیند این تهور مرغ
کار مشکل نمایدش به نظر
بگذرد زین شکار و بال زند
در هوای شکاری آسان تر
این چنین می کند حراست طفل
مادر مهربان مهرآور
پس روا باشد ار کنند اطفال
جان به قربان مهربان مادر
#ایرج_میرزا
ششم آبان زاد روزشاعر
از پی صید برگشاید پر
تند و تیز از هوا به زیر آید
همچو حکم قضا و پیک قدر
ماکیانی که در برابر باز
نبود غیر عاجزی مضطر
خطر طفل خویش چون بیند
یاد نارد ز هیچ گونه خطر
از جگر برگشاید آوازی
که نیوشنده راه خلد به جگر
بجهد تا به پیش چنگل باز
بال کوبان فراز یکدیگر
باز چون بیند این تهور مرغ
کار مشکل نمایدش به نظر
بگذرد زین شکار و بال زند
در هوای شکاری آسان تر
این چنین می کند حراست طفل
مادر مهربان مهرآور
پس روا باشد ار کنند اطفال
جان به قربان مهربان مادر
#ایرج_میرزا
ششم آبان زاد روزشاعر
شعر و ادبیات
27 Oct, 03:16
دلچسب تر از عشق نباشد به جهانم
دورے ز تو و عشق تو هرگز نتوانم
#امیر_عباس_خالق_وردی
@sherfa1
دورے ز تو و عشق تو هرگز نتوانم
#امیر_عباس_خالق_وردی
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Oct, 20:56
سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم
اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم
#شوریده_شیرازی
@sherfa1
اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم
#شوریده_شیرازی
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Oct, 18:39
سر در هوای دوست اگر خاک شد چه باک
می‌چرخد و به دامن آن یار می‌رسد...
#محمد_سهرابی
@sherfa1
می‌چرخد و به دامن آن یار می‌رسد...
#محمد_سهرابی
@sherfa1
شعر و ادبیات
26 Oct, 18:37
در عشق توام نصیحت و پند چه سود؟
زهراب چشیده‌ام مرا قند چه سود؟
گویند مرا که بند بر پاش نهید
دیوانه دلست پای در بند چه سود؟
#مولانا
@sherfa1
زهراب چشیده‌ام مرا قند چه سود؟
گویند مرا که بند بر پاش نهید
دیوانه دلست پای در بند چه سود؟
#مولانا
@sherfa1
شعر و ادبیات
25 Oct, 21:55
ماهِ درست را ببین کاو بشکست خواب ما
تافت ز چرخ هفتمین در وطن خراب ما
خواب ببر ز چشم ما چون ز تو روز گشت شب
آب مده به تشنگان عشق بس است آب ما
جمله‌ی ره چکیده خون از سر تیغ عشق او
جمله‌ی کو گرفته بو از جگر کباب ما
شکر باکرانه را شکر بی‌کرانه گفت
غره شدی به ذوق خود بشنو این جواب ما
روترشی چرا مگر صاف نبد شراب تو ؟
از پی امتحان بخور یک قدح از شراب ما
تا چه شوند عاشقان روز وصال ای خدا
چونک ز هم بشد جهان از بت بانقاب ما
از تبریز شمس دین روی نمود عاشقان
ای که هزار آفرین بر مه و آفتاب ما
#مولانا
گوینده #میکائیل
@sherfa1
تافت ز چرخ هفتمین در وطن خراب ما
خواب ببر ز چشم ما چون ز تو روز گشت شب
آب مده به تشنگان عشق بس است آب ما
جمله‌ی ره چکیده خون از سر تیغ عشق او
جمله‌ی کو گرفته بو از جگر کباب ما
شکر باکرانه را شکر بی‌کرانه گفت
غره شدی به ذوق خود بشنو این جواب ما
روترشی چرا مگر صاف نبد شراب تو ؟
از پی امتحان بخور یک قدح از شراب ما
تا چه شوند عاشقان روز وصال ای خدا
چونک ز هم بشد جهان از بت بانقاب ما
از تبریز شمس دین روی نمود عاشقان
ای که هزار آفرین بر مه و آفتاب ما
#مولانا
گوینده #میکائیل
@sherfa1
شعر و ادبیات
24 Oct, 20:25
#No_Vocal
#Anon_Berg
من فقط دلتنگ شب هایی هستم
که زود هنگام بی آنکه به چیزی فکر کنم
به خواب می رفتم
#ایلهان_برک
@sherfa1
#Anon_Berg
من فقط دلتنگ شب هایی هستم
که زود هنگام بی آنکه به چیزی فکر کنم
به خواب می رفتم
#ایلهان_برک
@sherfa1
شعر و ادبیات
23 Oct, 17:46
زیبا
زیبا هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا
زیبا
هنوز عشق
در حول و حوش چشم تو می چرخد
از من مگیر چشم
دست مرا بگیر و کوچه های محبت را
با من بگرد
یادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامی دل ها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم که تردی بالایت
در تندباد عشق نلرزد
زیبا
آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را
احساس می کنم
آنگونه عاشقم که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است
زیبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستم
زیبا
کنار حوصله ام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره ی عشق
بنشان مرا به منظره ی باران
بنشان مرا به منظره ی رویش
من سبز می شوم
زیبا
ستاره های کلامت را
در لحظه های ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که برویم بهاروار
چشم از تو بود و عشق
بچرخانم
بر حول این مدار
زیبا
زیبا تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا.
#محمد_رضا_عبدالملکیان
@sherfa1
زیبا هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا
زیبا
هنوز عشق
در حول و حوش چشم تو می چرخد
از من مگیر چشم
دست مرا بگیر و کوچه های محبت را
با من بگرد
یادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامی دل ها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم که تردی بالایت
در تندباد عشق نلرزد
زیبا
آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را
احساس می کنم
آنگونه عاشقم که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارم
آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است
زیبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستم
زیبا
کنار حوصله ام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره ی عشق
بنشان مرا به منظره ی باران
بنشان مرا به منظره ی رویش
من سبز می شوم
زیبا
ستاره های کلامت را
در لحظه های ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که برویم بهاروار
چشم از تو بود و عشق
بچرخانم
بر حول این مدار
زیبا
زیبا تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا.
#محمد_رضا_عبدالملکیان
@sherfa1
شعر و ادبیات
23 Oct, 11:37
خسته ام از همه دل بستن‌ها
خواستن‌ها نتوانستن‌ها
رود می‌خواست به دریا برسد
راه بستند به سد بستن‌ها
چون جدایی‌ست سرانجام وصال
سخت، سخت آمده پیوستن‌ها
یوسفی سوی در بسته دوید
گشت زندانی از آن رَستن‌ها
سوختن قسمت اسفند شده‌ست
نکند دور بلا، جَستن‌ها
در جهان کودک و دیوانه خوشند
مست از جام ندانستن‌ها
#رحمان_زارع
https://www.instagram.com/reel/DBdxATfoz87/?igsh=MWN2Y2s5ZDZuN2x4dQ==
@sherfa1
خواستن‌ها نتوانستن‌ها
رود می‌خواست به دریا برسد
راه بستند به سد بستن‌ها
چون جدایی‌ست سرانجام وصال
سخت، سخت آمده پیوستن‌ها
یوسفی سوی در بسته دوید
گشت زندانی از آن رَستن‌ها
سوختن قسمت اسفند شده‌ست
نکند دور بلا، جَستن‌ها
در جهان کودک و دیوانه خوشند
مست از جام ندانستن‌ها
#رحمان_زارع
https://www.instagram.com/reel/DBdxATfoz87/?igsh=MWN2Y2s5ZDZuN2x4dQ==
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Oct, 19:56
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمهٔ حیات منم
وگر به خشم روی صدهزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش‌بند سراپردهٔ رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای با صَفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفت‌های زشت در تو نهند
که گم کنی که سرِ چشمه صفات منم
نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت
نظام گیرد و خلّاق بی‌جهات منم
اگر چراغ دلی، دان که راه خانه کجاست
وگر خداصفتی، دان که کدخدات منم
#مولوی
گوینده #میکائیل
@sherfa1
در این سراب فنا چشمهٔ حیات منم
وگر به خشم روی صدهزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش‌بند سراپردهٔ رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای با صَفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفت‌های زشت در تو نهند
که گم کنی که سرِ چشمه صفات منم
نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت
نظام گیرد و خلّاق بی‌جهات منم
اگر چراغ دلی، دان که راه خانه کجاست
وگر خداصفتی، دان که کدخدات منم
#مولوی
گوینده #میکائیل
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Oct, 18:59
گاهی پر از شعر میشوی
ولی کسی را نداری
برایش بخوانی
تقاصش را چشمهایت می دهد
#سیدعلی_کاردان
@Sherfa1
ولی کسی را نداری
برایش بخوانی
تقاصش را چشمهایت می دهد
#سیدعلی_کاردان
@Sherfa1
شعر و ادبیات
21 Oct, 17:46
ما هر روز چيزهايى را
در قلبِ خود دفن مى كنيم
كه درباره ى انها
چيزى به كَسى نگفته ايم …
#محمود_درويش
@sherfa1
در قلبِ خود دفن مى كنيم
كه درباره ى انها
چيزى به كَسى نگفته ايم …
#محمود_درويش
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Oct, 09:09
همه می دانند
همه می دانند
که من و تو از آن روزنه سرد عبوس
باغ را دیدیم
و از آن شاخه بازیگر دور از دست
سیب را چیدیم
همه می ترسند
همه می ترسند، اما من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم...
#فروغ_فرخزاد
@sherfa1
همه می دانند
که من و تو از آن روزنه سرد عبوس
باغ را دیدیم
و از آن شاخه بازیگر دور از دست
سیب را چیدیم
همه می ترسند
همه می ترسند، اما من و تو
به چراغ و آب و آینه پیوستیم
و نترسیدیم...
#فروغ_فرخزاد
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Oct, 09:07
از تو، ای ابلیسِ از بارانِ لعنت خیس!
از تو می‌پرسم
کاندرآن صبحِ بهشتی، راستی آیا
لذّتِ دندان فشردن رویِ
طعمِ سیب یا گندم
از درونِ «خواستن» برخاست
یا که از متنِ «توانستن»
یا نه این بود و نه آن،
از شوقِ «دانستن»؟
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
@sherfa1
از تو می‌پرسم
کاندرآن صبحِ بهشتی، راستی آیا
لذّتِ دندان فشردن رویِ
طعمِ سیب یا گندم
از درونِ «خواستن» برخاست
یا که از متنِ «توانستن»
یا نه این بود و نه آن،
از شوقِ «دانستن»؟
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Oct, 03:14
فرصتی نیست تو را دیده ی بارانی من
دل به دریا بزن ای ابری توفانی من
خاطر جمع تو اند این همه آیینه و آه
تا نبارد شب و غربت به پریشانی من
آسمان فرصت پرواز بلندی ست هنوز
پشت چشمان فرو بسته ی زندانی من
تا در آیینه بخوانم پس از این جاده کجاست
خط یک عمر شکسته است به پیشانی من
گله از هیچکسی نیست در این آبادی
جز خودم کیست مگر باعث ویرانی من
خوب من! چشم بچرخان و بهاری بتکان
مثل خورشید، بر این خواب زمستانی من
#ناصر_فیض
@sherfa1
دل به دریا بزن ای ابری توفانی من
خاطر جمع تو اند این همه آیینه و آه
تا نبارد شب و غربت به پریشانی من
آسمان فرصت پرواز بلندی ست هنوز
پشت چشمان فرو بسته ی زندانی من
تا در آیینه بخوانم پس از این جاده کجاست
خط یک عمر شکسته است به پیشانی من
گله از هیچکسی نیست در این آبادی
جز خودم کیست مگر باعث ویرانی من
خوب من! چشم بچرخان و بهاری بتکان
مثل خورشید، بر این خواب زمستانی من
#ناصر_فیض
@sherfa1
شعر و ادبیات
21 Oct, 03:12
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمهٔ حیات منم
وگر به خشم روی صدهزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش‌بند سراپردهٔ رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای با صَفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفت‌های زشت در تو نهند
که گم کنی که سرِ چشمه صفات منم
نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت
نظام گیرد و خلّاق بی‌جهات منم
اگر چراغ دلی، دان که راه خانه کجاست
وگر خداصفتی، دان که کدخدات منم
#مولوی
@sherfa1
در این سراب فنا چشمهٔ حیات منم
وگر به خشم روی صدهزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش‌بند سراپردهٔ رضات منم
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای با صَفات منم
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
نگفتمت که صفت‌های زشت در تو نهند
که گم کنی که سرِ چشمه صفات منم
نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت
نظام گیرد و خلّاق بی‌جهات منم
اگر چراغ دلی، دان که راه خانه کجاست
وگر خداصفتی، دان که کدخدات منم
#مولوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
19 Oct, 19:14
شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دل خیال پرست
#فریدون_مشیری
@sherfa1
دگر به خواب نرفت این دل خیال پرست
#فریدون_مشیری
@sherfa1
شعر و ادبیات
19 Oct, 12:03
سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده‌ایم
اگر داغ دل بود ، ما دیده‌ایم
اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم
اگر دل دلیل است، آورده‌ایم
اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم
اگر دشنه‌ی دشمنان، گردنیم !
اگر خنجر دوستان، گرده‌ایم !
گواهی بخواهید، اینک گواه :
همین زخمهایی که نشمرده‌ایم !
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده‌ایم
#قیصر_امین‌پور
@sherfa1
ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده‌ایم
اگر داغ دل بود ، ما دیده‌ایم
اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم
اگر دل دلیل است، آورده‌ایم
اگر داغ شرط است، ما برده‌ایم
اگر دشنه‌ی دشمنان، گردنیم !
اگر خنجر دوستان، گرده‌ایم !
گواهی بخواهید، اینک گواه :
همین زخمهایی که نشمرده‌ایم !
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده‌ایم
#قیصر_امین‌پور
@sherfa1
شعر و ادبیات
18 Oct, 15:25
وقتی تصمیم می‌گیری یک احساس را به سرانجامی به نام " ازدواج " برسانی، اولین حرکت مفید این است که از خودت بپرسی، آیا واقعاً باور داری که تا سنین پیری از سخن گفتن با این زن، لذت خواهی برد؟
سخن گفتن و نه "همخوابگی" !
تمامی مسائل دیگر در ازدواج موقت و گذرا است ...
تا زمانی که دو نفر حرفی برای گفتن و گوشی برای شنیدن دارند، می‌شود به عمر ارتباطشان امید داشت ...
📕 کتاب انسانی، زیادهِ انسانی
✍🏻 #فریدریش_نیچه
@sherfa1
سخن گفتن و نه "همخوابگی" !
تمامی مسائل دیگر در ازدواج موقت و گذرا است ...
تا زمانی که دو نفر حرفی برای گفتن و گوشی برای شنیدن دارند، می‌شود به عمر ارتباطشان امید داشت ...
📕 کتاب انسانی، زیادهِ انسانی
✍🏻 #فریدریش_نیچه
@sherfa1
شعر و ادبیات
18 Oct, 13:12
آمدم یاد ِتو از دل
به برونی فِکنم
دل برون گشت...
ولی یادِ تو با ماست هنوز!
#اخوان_ثالث
@sherfa1
به برونی فِکنم
دل برون گشت...
ولی یادِ تو با ماست هنوز!
#اخوان_ثالث
@sherfa1
شعر و ادبیات
17 Oct, 16:44
عصیان خلایق ارچه صحرا صحراست
در پیش عنایت تو یک برگ گیاست
هرچند گناه ماست کشتی کشتی
غم نیست که رحمت تو دریا دریاست
#ابوسعید_ابوالخیر
@sherfa1
در پیش عنایت تو یک برگ گیاست
هرچند گناه ماست کشتی کشتی
غم نیست که رحمت تو دریا دریاست
#ابوسعید_ابوالخیر
@sherfa1
شعر و ادبیات
17 Oct, 08:38
درد عاشق را دوایی بهتر از معشوق نیست
شربت بیماریِ فرهاد را شیرین کنید...
#عنصری_تبریزی
@sherfa1
شربت بیماریِ فرهاد را شیرین کنید...
#عنصری_تبریزی
@sherfa1
شعر و ادبیات
17 Oct, 04:52
چو سرو میل چمن کن، که صبحدم در باغ
سمــــــــاع بلبل شیرین کلام خواهد بود
خواجوی کرمانی
سمــــــــاع بلبل شیرین کلام خواهد بود
خواجوی کرمانی
شعر و ادبیات
17 Oct, 04:51
بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
ساقی به سوی جام رو ای پاسبان بر بام رو
ای جان بی‌آرام رو کان یار خلوت خواه شد
اشکی که چشم افروختی صبری که خرمن سوختی
عقلی که راه آموختی در نیم شب گمراه شد
جان‌های باطن روشنان شب را به دل روشن کنان
هندوی شب نعره زنان کان ترک در خرگاه شد
باشد ز بازی‌های خوش بی‌ذوق رود فرزین شود
در سایه فرخ رخی بیدق برفت و شاه شد
شب روح‌ها واصل شود مقصودها حاصل شود
چون روز روشن دل شود هر کو ز شب آگاه شد
ای روز چون حشری مگر وی شب شب قدری مگر
یا چون درخت موسیی کو مظهر الله شد
شب ماه خرمن می‌کند ای روز زین بر گاو نه
بنگر که راه کهکشان از سنبله پرکاه شد
در چاه شب غافل مشو در دلو گردون دست زن
یوسف گرفت آن دلو را از چاه سوی جاه شد
در تیره شب چون مصطفی می‌رو طلب می‌کن صفا
کان شه ز معراج شبی بی‌مثل و بی‌اشباه شد
خاموش شد عالم به شب تا چست باشی در طلب
زیرا که بانگ و عربده تشویش خلوتگاه شد
ای شمس تبریزی که تو از پرده شب فارغی
لاشرقی و لاغربیی اکنون سخن کوتاه شد
#مولوی
@sherfa1
خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
ساقی به سوی جام رو ای پاسبان بر بام رو
ای جان بی‌آرام رو کان یار خلوت خواه شد
اشکی که چشم افروختی صبری که خرمن سوختی
عقلی که راه آموختی در نیم شب گمراه شد
جان‌های باطن روشنان شب را به دل روشن کنان
هندوی شب نعره زنان کان ترک در خرگاه شد
باشد ز بازی‌های خوش بی‌ذوق رود فرزین شود
در سایه فرخ رخی بیدق برفت و شاه شد
شب روح‌ها واصل شود مقصودها حاصل شود
چون روز روشن دل شود هر کو ز شب آگاه شد
ای روز چون حشری مگر وی شب شب قدری مگر
یا چون درخت موسیی کو مظهر الله شد
شب ماه خرمن می‌کند ای روز زین بر گاو نه
بنگر که راه کهکشان از سنبله پرکاه شد
در چاه شب غافل مشو در دلو گردون دست زن
یوسف گرفت آن دلو را از چاه سوی جاه شد
در تیره شب چون مصطفی می‌رو طلب می‌کن صفا
کان شه ز معراج شبی بی‌مثل و بی‌اشباه شد
خاموش شد عالم به شب تا چست باشی در طلب
زیرا که بانگ و عربده تشویش خلوتگاه شد
ای شمس تبریزی که تو از پرده شب فارغی
لاشرقی و لاغربیی اکنون سخن کوتاه شد
#مولوی
@sherfa1
شعر و ادبیات
16 Oct, 19:33
گر ز غمت شکست دل، راز تو فاش کی شود
گنج نهفته تر شود، خانه اگر خراب شد
#کلیم_کاشانی
@sherfa1
گنج نهفته تر شود، خانه اگر خراب شد
#کلیم_کاشانی
@sherfa1
شعر و ادبیات
15 Oct, 21:16
ای خردمندکه گفتی نکنم چشم به خوبان
به چه کارآیدت آن دل که به خوبان نسپاری؟
#سعدی
@sherfa1
به چه کارآیدت آن دل که به خوبان نسپاری؟
#سعدی
@sherfa1
شعر و ادبیات
15 Oct, 19:49
حتی اگر نباشی می آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را!
#قیصر_امین_پور
#sherfa1
چونان که التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را!
#قیصر_امین_پور
#sherfa1
شعر و ادبیات
15 Oct, 11:35
از زلزله و عشق خبر کَس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده‌ای!
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
@sherfa1
آن لحظه خبر شوی که ویران شده‌ای!
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
@sherfa1
شعر و ادبیات
14 Oct, 13:05
مرا یک داستان دیدی، همیشه خواندی و رفتی
نپرسیدی از احوالم و این خود داستان دارد
شبیه فصل پاییزی که هم سردی و هم رنگین
تمام برگ و بارم را ببین میل خزان دارد
#سعید_صدقی
@sherfa1
نپرسیدی از احوالم و این خود داستان دارد
شبیه فصل پاییزی که هم سردی و هم رنگین
تمام برگ و بارم را ببین میل خزان دارد
#سعید_صدقی
@sherfa1
شعر و ادبیات
14 Oct, 13:03
چگونه می‌شود که با یک سلام آدم را بگیرند از او و تقویمی با چهار پاییز به او تحویل بدهند؟🍂
#هرمز_علیپور
@sherfa1
#هرمز_علیپور
@sherfa1
شعر و ادبیات
14 Oct, 10:56
ڪَفتم اقرار بہ عشق ِ تو نمی‌ڪردم ڪاش
ڪَفتــ اقرار چو ڪردے دڪَر انڪار مڪن ..
#محتشم_کاشانی
@sherfa1
ڪَفتــ اقرار چو ڪردے دڪَر انڪار مڪن ..
#محتشم_کاشانی
@sherfa1
شعر و ادبیات
12 Oct, 16:52
دست در دست جوانی، پا به پایم پیر شد
می‌کند همراهی‌ام تا روز رستاخیز غم
#رحمان_زارع
@sherfa1
می‌کند همراهی‌ام تا روز رستاخیز غم
#رحمان_زارع
@sherfa1
شعر و ادبیات
12 Oct, 05:41
گفت آسان گیر بر خود کار ها، کز روی طبع
سخت می‌گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
#حافظ
@sherfa1
سخت می‌گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
#حافظ
@sherfa1
شعر و ادبیات
12 Oct, 05:40
حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند، خموش!
از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد
#حافظ
@sherfa1
از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد
#حافظ
@sherfa1
شعر و ادبیات
12 Oct, 05:39
به می عمارت دل کن که این جهان خراب
بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت
#حافظ
@sherfa1
بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت
#حافظ
@sherfa1
شعر و ادبیات
11 Oct, 19:37
دورِ فلکی یکسَره بر مَنْهَجِ عدل است
خوش باش که ظالم نَبَرد راه به منزل
#حافظ
@sherfa1
خوش باش که ظالم نَبَرد راه به منزل
#حافظ
@sherfa1
3,080
subscribers
1,046
photos
605
videos
