🩵☁️
•شعر‌سبز•
@shere_sabz
دیدم
که
آدمی
میتواند
شفای
آدمی
شود 🌱
شعر‌سبز (Persian)
با خوش آمدید به کانال تلگرامی شعر‌سبز! اینجا جایی است که علاقه‌مندان به شعر و ادبیات می‌توانند با هم به بهترین نمونه‌های شعری دسترسی داشته باشند. از شعرهای قدیمی تا شعرهای مدرن، همه را در اینجا پیدا خواهید کرد. اگر علاقه‌مند به خواندن و به اشتراک گذاری شعرهای زیبا هستید، این کانال برای شماست. علاوه بر این، هر روز با تازه‌ترین و معروف‌ترین شعرها و اشعار روز به روز آشنا خواهید شد. از اشعار عاشقانه و شاد تا اشعار غمگین و عمیق، همه چیز را در اینجا می‌توانید پیدا کنید. بپیوندید به ما و با ما باشید تا با هم از دنیای زیبای شعر لذت ببریم. شعر‌سبز، جایی که هر ذره شعر، زندگی به انگیزه می‌بخشد. 🌱
•شعر‌سبز•
17 Jan, 19:45
راه خودت را برو...
چند سال بعد، هیچکس حسرت‌های تو را گردن نمی‌گیرد، حتی همان کسی که محدودت کرده!
چند سال بعد، هیچکس حسرت‌های تو را گردن نمی‌گیرد، حتی همان کسی که محدودت کرده!
•شعر‌سبز•
17 Jan, 15:16
گاهی چیزی که بیش از همه
بر سینه ات سنگینی میکند؛
حرفیست که فرصت گفتنش از دست رفته...
بر سینه ات سنگینی میکند؛
حرفیست که فرصت گفتنش از دست رفته...
•شعر‌سبز•
15 Jan, 19:46
خانواده کلا کانسپت عجیبه
نه میشه بدون اونا بود، نه میشه خیلی باهاشون بود و دم‌پرشون
هر چی داری از خانواده داری و هر چیزی هم که میشی از خانوادس
نه میشه بدون اونا بود، نه میشه خیلی باهاشون بود و دم‌پرشون
هر چی داری از خانواده داری و هر چیزی هم که میشی از خانوادس
•شعر‌سبز•
15 Jan, 18:28
اینکه وسط امتحان سعی کنی با استفاده از معلوماتی که از صورت سوالای قبلی به‌دست آوردی سوال دیگه‌ای رو جواب بدی یه لوِل عجیب از درموندگیه :))
•شعر‌سبز•
14 Jan, 17:11
اگه به اینجا رسیده ام تنها بخاطر امیدهای دروغینی بود که فکر میکردم زندگی را قابل تحمل تر میکند
•شعر‌سبز•
13 Jan, 07:54
همیشه قدردان انسان‌هایی هستم که نحوه‌ی صحیح وداع رو بلدند. متأسفانه بعضی آدم‌ها آداب جدایی رو بلد نیستند و این موضوع باعث میشه وداع باهاشون بیشتر از اینکه "غم‌انگیز" باشه، "ناامیدکننده" باشه.
•شعر‌سبز•
12 Jan, 20:16
خوابیدن فعالیت موردعلاقمه، میری زیر پتو و چشم‌هات رو میبندی. گرم و نرم، راحت و لذت‌بخش :)
•شعر‌سبز•
12 Jan, 19:19
میشود پیشانی‌ات بوسید و از لب‌ها گذشت؟
مومن از قم بگذرد، تا جمکران هم می‌رود
مومن از قم بگذرد، تا جمکران هم می‌رود
•شعر‌سبز•
30 Dec, 17:45
حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد
عاقبت با اشک غم کوه امیدم آه شد
گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی
یوسف من تا قیامت هم نشین چاه شد
عاقبت با اشک غم کوه امیدم آه شد
گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی
یوسف من تا قیامت هم نشین چاه شد
•شعر‌سبز•
25 Dec, 07:31
کارما میگه: بعضی وقتا باید تو زندگی عذاب بکشی، نه بخاطر اینکه آدم بدی بودی بلکه به خاطر اینکه درک نکردی کجا باید دست از خوب بودن برداری...
•شعر‌سبز•
24 Dec, 17:12
تو جيبش یه الماس داشت؛
داشت راه می‌رفت که یه گردو دید خم شد برش داره،
الماس از تو جیبش افتاد تو چاه
گردو رو باز کرد ديد خرابه...
خلاصه که «مواظب الماساتون باشید».
داشت راه می‌رفت که یه گردو دید خم شد برش داره،
الماس از تو جیبش افتاد تو چاه
گردو رو باز کرد ديد خرابه...
خلاصه که «مواظب الماساتون باشید».
•شعر‌سبز•
23 Dec, 22:00
طبق گفته های روانشناس یه کادو خریدم و به خودم هدیه دادم
یه فیلم کمدی دیدم و الکی نیشمو باز کردم
قهوه درست کردم و تو بالکن خوردم
الان علاوه بر افسردگی حس اسکل بودن هم میکنم:)))))
یه فیلم کمدی دیدم و الکی نیشمو باز کردم
قهوه درست کردم و تو بالکن خوردم
الان علاوه بر افسردگی حس اسکل بودن هم میکنم:)))))
•شعر‌سبز•
23 Dec, 21:49
اون مرحله از زندگی که وقتی ناراحت میشی دیگه دلت نمیخواد در مورد ناراحتیت با کسی حرف بزنی اسمش بی حوصلگیه یا بزرگ شدن؟
•شعر‌سبز•
22 Dec, 18:34
نوشته بود:
وقتی ناراحت بودم، به او گفتم که نمی‌خواهم او را ببینم، پس چراغ را خاموش کرد و در کنارم ماند.
وقتی ناراحت بودم، به او گفتم که نمی‌خواهم او را ببینم، پس چراغ را خاموش کرد و در کنارم ماند.
•شعر‌سبز•
22 Dec, 18:10
اونجایی که محمود درویش میگه:
«احساس میکنم مدتی است که
با چیزی بیش از توانم درگیر بوده‌ام»
عمیقا حس میکنم داره در مورد
این بازه از زندگیم صحبت میکنه...
«احساس میکنم مدتی است که
با چیزی بیش از توانم درگیر بوده‌ام»
عمیقا حس میکنم داره در مورد
این بازه از زندگیم صحبت میکنه...
•شعر‌سبز•
19 Dec, 20:32
غصه نخور به قول مولانای جان:
نیم جان بستاند و صد جان دهد
آنچه در وهمت نیاید آن دهد
نیم جان بستاند و صد جان دهد
آنچه در وهمت نیاید آن دهد
•شعر‌سبز•
10 Nov, 20:49
عجیب نیست؟
یک کتاب بعد از چندین بار خوانده شدن
چاق تر میشود
انگاری چیزی لا ب لای صفحه ها جا میماند
چیزهایی مثل احساسات ،افکار صداها..
یک کتاب بعد از چندین بار خوانده شدن
چاق تر میشود
انگاری چیزی لا ب لای صفحه ها جا میماند
چیزهایی مثل احساسات ،افکار صداها..
•شعر‌سبز•
10 Nov, 20:47
آنقدر تجربیات مهم زندگی‌اش را در تنهایی گذرانده بود که هنگام مرور خاطراتش به جای آنکه با آدم‌های مختلف مواجه شود، با تنهایی‌های گوناگون خود روبه‌رو می‌شد.
•شعر‌سبز•
10 Nov, 14:58
از خودش پرسید: وقتی هیچ تضمینی وجود ندارد که آدمی صبح از خواب برخیزد، چرا باید اینگونه پیش از خواب خود را با افکار دردناک آزار دهد؟
•شعر‌سبز•
09 Nov, 16:50
برای هیچکس مهم نیست تو چجوری
شباتو صب میکنی پس بزار هرکی
هرچی دلش خواست پشت سرت بگه!
تو واسه خودت زندگی کن و از هر
لحظه‌اش لذت ببر! عمرت آنقدر
طولانی نیست که بخوای نگران این
چیزای بیخود باشی فقط آخرش
خودتی و آرزوهات پس همین دو تارو
محکم بغلشون کن💚
شباتو صب میکنی پس بزار هرکی
هرچی دلش خواست پشت سرت بگه!
تو واسه خودت زندگی کن و از هر
لحظه‌اش لذت ببر! عمرت آنقدر
طولانی نیست که بخوای نگران این
چیزای بیخود باشی فقط آخرش
خودتی و آرزوهات پس همین دو تارو
محکم بغلشون کن💚
•شعر‌سبز•
08 Nov, 21:37
چشم من هرگز ندیده ست آدمی بی درد را
زندگی رنج مدام است ، آدمی سر سخت باش.
زندگی رنج مدام است ، آدمی سر سخت باش.
•شعر‌سبز•
05 Nov, 15:30
میانه‌ی راه ایستاد و از خودش پرسید:
یعنی تمام زندگی همین است؟
«همین تحمل کردن‌ها، صبر کردن‌ها و دوام آوردن‌های اجباری...»
یعنی تمام زندگی همین است؟
«همین تحمل کردن‌ها، صبر کردن‌ها و دوام آوردن‌های اجباری...»
•شعر‌سبز•
22 Oct, 21:01
هیچکس نمی‌داند چه توانایی‌هایی برای تقلا و تحمل رنج دارد، تا آنکه اتفاقی می‌افتد و این نیروها را به جنبش می‌آورد :)
•شعر‌سبز•
22 Oct, 03:39
ميدونى تهِ دل كجاست؟!
ته دل همونجايى كه فقط جاى ى نفره!
ته دل همونجايى كه فقط ى نفر ميتونه توش باشه! ته دل يعنى كه من غرورمو اخلاقاى گهمو همرو كنار ميزارم بخاطرش! “به خاطر ته دلم”
ميگه اينجا نرو اينكارو نكن با اون نگرد با اين بگرد فلان كن همرو انجام ميدى بخاطر ته دليه!
اون ته دليرو نميشه با كسى عوضش كردا!
حواست باشه كه اگه ته دلت زندگى كنه ديگه نميره..!
اميدوارم همتون با ته دليتون باشيد !
ته دل همونجايى كه فقط جاى ى نفره!
ته دل همونجايى كه فقط ى نفر ميتونه توش باشه! ته دل يعنى كه من غرورمو اخلاقاى گهمو همرو كنار ميزارم بخاطرش! “به خاطر ته دلم”
ميگه اينجا نرو اينكارو نكن با اون نگرد با اين بگرد فلان كن همرو انجام ميدى بخاطر ته دليه!
اون ته دليرو نميشه با كسى عوضش كردا!
حواست باشه كه اگه ته دلت زندگى كنه ديگه نميره..!
اميدوارم همتون با ته دليتون باشيد !
•شعر‌سبز•
21 Oct, 19:16
یکی از عجیب‌ترین حس‌ها اونجاییه که پیش خودت فکر میکنی چقدر دلم واسه این لحظه تنگ میشه، در حالی که هنوز تموم نشده.
•شعر‌سبز•
21 Oct, 16:21
با هم حرف بزنید؛
آدمِ بالغ حرف می‌زنه و با برداشت‌های ذهنیش زندگی نمی‌كنه
آدمِ بالغ حرف می‌زنه و با برداشت‌های ذهنیش زندگی نمی‌كنه
•شعر‌سبز•
20 Oct, 15:55
گفتند در یک جمله او را توصیف کن؛
گفتم: « در آسمان تاریک، میان همه ستارگان، او ماه من است. »
گفتم: « در آسمان تاریک، میان همه ستارگان، او ماه من است. »
•شعر‌سبز•
18 Oct, 23:14
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانه قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانه قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
•شعر‌سبز•
18 Oct, 19:40
مثل آخرین توان در انگشتان کسی که آویزان است از صخره، بودنِ تو آخرین توانم بود.
@shere_sabz🌱
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
18 Oct, 04:32
همیشه یکی رو بخوایین که اگه رفتین تو خودتون سند بزاره،درتون بیاره
«خیلی حرفِ ها»
@shere_sabz🌱
«خیلی حرفِ ها»
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
17 Oct, 22:28
گفتي كه: مي بوسم تو را، گفتم تمنا مي كنم
گفتي كه: گر بيند كسي؟ گفتم كه: حاشا مي كنم
گفتي: ز بخت بد اگر، ناگه رقيب آيد ز در؟
گفتم كه: با افسونگري او را ز سر وا مي كنم
گفتي كه: تلخي هاي من، گر ناگوار افتد ترا؟
گفتم كه: با نوش لبم، آنرا گوارا مي كنم
گفتي: چه مي بيني بگو، در چشم چون آئينه ام؟
گفتم كه: من خود را در او، عريان تماشا مي كنم
گفتي كه: از بي طاقتي، دل قصد يغما مي كند
گفتم كه: با يغماگران، باري مدارا مي كنم
گفتي كه: پيوند تو را، با نقد هستي مي خرم
گفتم كه: ارزان تر از اين، من با تو سودا مي كنم
گفتي: اگر از كوي خود، تو را گويم برو؟
گفتم كه: صد سال دگر، امروز و فردا مي كنم
گفتي: اگر از پاي خود، زنجير عشقت وا كنم
گفتم: ز تو ديوانه تر، داني كه پيدا مي كنم
گفتي كه: گر بيند كسي؟ گفتم كه: حاشا مي كنم
گفتي: ز بخت بد اگر، ناگه رقيب آيد ز در؟
گفتم كه: با افسونگري او را ز سر وا مي كنم
گفتي كه: تلخي هاي من، گر ناگوار افتد ترا؟
گفتم كه: با نوش لبم، آنرا گوارا مي كنم
گفتي: چه مي بيني بگو، در چشم چون آئينه ام؟
گفتم كه: من خود را در او، عريان تماشا مي كنم
گفتي كه: از بي طاقتي، دل قصد يغما مي كند
گفتم كه: با يغماگران، باري مدارا مي كنم
گفتي كه: پيوند تو را، با نقد هستي مي خرم
گفتم كه: ارزان تر از اين، من با تو سودا مي كنم
گفتي: اگر از كوي خود، تو را گويم برو؟
گفتم كه: صد سال دگر، امروز و فردا مي كنم
گفتي: اگر از پاي خود، زنجير عشقت وا كنم
گفتم: ز تو ديوانه تر، داني كه پيدا مي كنم
•شعر‌سبز•
15 Oct, 18:51
شب برای آدمی‌زاد به وجود آمد تا بتواند پوسته‌ی قوی خود را بشکند و ضعیف باشد، و صبح دوباره تکه‌های شکسته‌اش را بهم بچسباند و ادامه بدهد .
@shere_sabz🌱
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
13 Oct, 22:43
در آغوشم بگیر و نجاتم بده ، قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آینه ها میبینمش.
-داستایفسکی
@shere_sabz🌱
-داستایفسکی
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
11 Oct, 13:34
واسه همه ی روزهایی که درد کشیدی،
گریه کردی، غصه خوردی ،
تو فکر و شلوغی‌های ذهنت گم شدی؛
حتی واسه همه‌ی اون ساعت‌های بعدش که
از ته دلت برای خوب شدنِ همه چیز
تلاش کردی و جنگیدی،
اگه کسی بهت نگفته من میگم:
«خوش به حالت که خودت، خودت رو داری»
من به جای همه، برای اون لبخندهایی که
خیلی وقت‌ها از روی قوی بودنت زدی بهت میگم:
«تو بی‌نظیری رفیق»
این قوی بودن کارِ هرکسی نیست...!!!
روزت مبارک دختر قوی💚
@shere_sabz🌱
گریه کردی، غصه خوردی ،
تو فکر و شلوغی‌های ذهنت گم شدی؛
حتی واسه همه‌ی اون ساعت‌های بعدش که
از ته دلت برای خوب شدنِ همه چیز
تلاش کردی و جنگیدی،
اگه کسی بهت نگفته من میگم:
«خوش به حالت که خودت، خودت رو داری»
من به جای همه، برای اون لبخندهایی که
خیلی وقت‌ها از روی قوی بودنت زدی بهت میگم:
«تو بی‌نظیری رفیق»
این قوی بودن کارِ هرکسی نیست...!!!
روزت مبارک دختر قوی💚
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
05 Oct, 16:04
چیزایی كه در شأن تو نیست رو به اسم صبر و فداکاری تحمل نکن
تو قرار نیست فدا بشی
شکوهت رو حفظ کن..
@shere_sabz🌱
تو قرار نیست فدا بشی
شکوهت رو حفظ کن..
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
05 Oct, 16:03
بعد از اینکه پذیرفتم زندگی بالا و پایین داره، به پایین بودن‌ها عادت کردم و دیگه اونقد مثل قبل اذیتم نمی‌کنن، چالش بزرگتری به عنوان قبول تکراری بودن این چرخه‌‌ها درگیرم کرد. اینکه می‌دونی الان روز خوبیه ولی فردا احتمالا نیست و تکرار هزارباره‌ی این چرخه تا ابد
@shere_sabz🌱
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
24 Sep, 18:21
خودت نمیدونی ولی تو قشنگترین دلخوشی من بینِ هزار تا دردی :)🤍
@shere_sabz🌱
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
21 Sep, 18:12
من هیچوقت تو زندگیم کسیو از دست ندادم اونایی که واقعی بودن هنوز کنارمن :)
@shere_sabz🌱
@shere_sabz🌱
•شعر‌سبز•
19 Sep, 08:04
یه دیالوگ توی سریال گناه فرشته هست‌که میگه :
انقدر دوست دارم که اومدم اینجا تا بهت بگم ته این راه می‌رسی به چاه.
و انقدر دوست دارم که بعدش بهت بگم تا ته همین چاه باهاتم.
@shere_sabz🌱
انقدر دوست دارم که اومدم اینجا تا بهت بگم ته این راه می‌رسی به چاه.
و انقدر دوست دارم که بعدش بهت بگم تا ته همین چاه باهاتم.
@shere_sabz🌱
1,173
subscribers
364
photos
96
videos
