شاهنامه فردوسی @shahnameh77 Channel on Telegram

شاهنامه فردوسی

@shahnameh77


اگه وقت، هزینه و حوصله شاهنامه خوندن نداری
مطالب اینجارو چندبار بخون🤗
به دوستانتم معرفی کن
📙شاهنامه به زبان ساده و روان
همراه با دکلمه،انیمیشن وتفسیر

شاهنامه فردوسی (Persian)

شاهنامه فردوسی یک کانال تلگرامی است که به معرفی و تفسیر این اثر بزرگ ادبی می‌پردازد. اگر وقت، هزینه و حوصله خواندن شاهنامه را ندارید، این کانال مکانی مناسب برای شماست. اینجا مطالب شاهنامه را به زبان ساده و روان ارائه می‌دهد و همراه با دکلمه، انیمیشن و تفسیر جذاب میکند. با دنبال کردن این کانال می‌توانید به دوستانتان هم این فرصت را بدهید تا از این اثر بزرگ ادبی بهره‌مند شوند. اگر علاقه‌مند به ادبیات و ارزش‌های فرهنگی ایرانی هستید، پیوستن به کانال شاهنامه فردوسی تجربه‌ای جذاب برای شما خواهد بود.

شاهنامه فردوسی

15 Nov, 07:56


📝 نکته‌هایی در باره #ایران_شاهنامه

🔻در شاهنامه، بخش پادشاهی خسرو نوشین‌روان، بیش از ۷۰ بار نام ایران آمده و مرزهای ایران در دوره این پادشاه ساسانی، چنین یاد شده است :

جهان را ببخشید بر چار بهر
وزو نامزد کرد آبادشهر

نخستین خراسان ازو یاد کرد
دل نامداران بدو شاد کرد

دگر بهره زان بد قم و اصفهان
نهاد بزرگان و جای مهان

وزین بهره بود آذرابادگان
که بخشش نهادند آزادگان

وز ارمینیه تا در اردبیل
بپیمود بینادل و بوم گیل

سیوم پارس و اهواز و مرز خزر
ز خاور ورا بود تا باختر

چهارم عراق آمد و بوم روم
چنین پادشاهی و آباد بوم


نمانیم کین بوم ویران کنند
همی غارت از شهر ایران کنند

نخوانند بر ما کسی آفرین
چو ویران بود بوم ایران زمین

به آزادگان گفت ننگست این
که ویران بود بوم ایران زمین

که گفتید ما را ز کسری چه باک
چه ایران بر ما چه یک مشت خاک

شاهنامه فردوسی

31 Oct, 10:07


🍂 ملی‌گرایی اصیل و پیشرو را چگونه می‌توان از ملی‌گرایی ارتجاعی تمیز داد؟ این از مهمترین و حساس‌ترین مسائل امروز ماست و در مرحلۀ اول، کار دشوار و بسیار پر ظرافتی‌ست؛ چرا که در بسیاری نقاط، مرزها به باریکی مو به نظر می‌رسند، و گویی گزینش میانِ رستگاری و هلاکت را تنها یک گام به اینسو یا آنسوی خط معین می‌کند.

🍂 تنها راه این است که این تمایزگذاری را همچون یک هنر والا که از جنس اندیشه و سیاست است، تدوین کرده و زیستن سیاسی آن را گام به گام تجربه کرده و بیاموزیم. راه دشواری‌ست اما باید با شجاعت و خرد وارد آن شد و پیش رفت، در غیر این صورت محکوم به آنیم که کژراهۀ جنبش نفت و ۵۷ را باز هم و این بار در لباس هخامنشی و با واژگان پارسی اصیل تکرار کنیم.

🍂 به باور من، نقطۀ آغاز روشن کردن این چراغ است که ملی‌گرایی اصیل و پیشرو با خرد، آزادی و تجدد در هم تنیده است و هیچ‌گاه «منافع ملی، تمامیت ارضی و هویت ملی» را در تقابل با «رفاه و امنیت و آزادی» تعریف نمی‌کند. به بیان دیگر، به‌خوبی می‌داند که اگر گروهی آمدند و منافع ملی را در مسیری تعریف کردند که به «انزوا، فقر و تقابل با بخش پیشرو و بهروز جهان امروز» منتهی می‌شود، آن مسیر قطعا ملی و تامین‌کنندۀ منافع راستین ملت ایران نبوده‌است.

🍂 ملی‌گرایی اصیل و پیشرو به‌خوبی آگاه است که رفاه و خوشبختی ملت ایران در گرو «حفظ تمامیت ارضی و سرمایه‌های تاریخی این سرزمین» است. «حفاظت از خاک» در تقابل با «انسان و آزادی و حقوق او» نیست، بلکه لازمه و تضمین‌کنندۀ این «آزادی و حقوق» است.

🍂 ملی‌گرایی اصیل، ایران را در اولویت قرار می‌دهد، اما این اولویت‌بخشی برای تامینِ «آزادی، امنیت و رفاه» ساکنان این سرزمین است، نه برای حفاظت از یک «هویت انتزاعی و تقابل‌محور» که باید رفاه و آزادی ساکنان این سرزمین تا نفر آخر فدای آن شود.

🍂 ملی‌گرایی پیشرو تاریخ و فرهنگ و میراث هویت ملی را برای ورزیده‌شدن، پیچیده‌شدن و آموختن راه رفاه و پیشرفت و آزادی در جهان امروز می‌خواهد، نه برای محکوم کردن ملت ایران به ماندن در گذشته.

🍂 ملی‌گرایی پیشرو برخلاف ملی‌گرایی ارتجاعی، پاسداری از هویت ملی را این گونه نمی‌فهمد که ما محکومیم که همچون نیاکانمان بیاندیشیم و زندگی کنیم. هویت ملی از نگاه ملی‌گرایی ارتجاعی، یک زنجیر سنگین است که باید تا ابد به دست و پای ملت ایران بسته شود.

🍂 ملی‌گرایی ارتجاعی بسان شرطه‌های قرون وسطایی به جوان امروز ایرانی نهیب می‌زند که «ایرانی زندگی کن و ایرانی بیاندیش» و دائما می‌ترساند که «جهان با ما دشمن است»، «فقط هم با ما دشمن است»، «تمام کشورهای منطقه و جهان می‌خواهند کشور ما را تکه تکه کنند؛ پس باید به قلعه برویم و سنگر بگیریم»، «ما تافته‌ای کاملا جدابافته‌ایم که شبیهِ هیچ‌کس نیستیم»، «ما سرنوشت و تقدیری ویژه داریم که از آن گریزی نیست»، «ما در این جهان تنهاییم و همه فقط به ما نگاه می‌کنند و کار دیگری ندارند»، «تنهاییِ فرهنگی داریم، تنهایی نژادی داریم و بلاخره، تنهایی ژئوپلتیک، و هیچ‌گاه هیچ دوستی در جهان نخواهیم داشت» و «حالا در چنین وضعیت هول‌آوری ای جوانِ خام! تو  می‌خواهی خوش بگذرانی و راحت باشی؟» این بحث را پی خواهم گرفت.

✍🏻 #طوس_طهماسبی

شاهنامه فردوسی

31 Oct, 06:30


🌐 مناظره دکتر شروین وکیلی و دکتر حسن محدثی درباره کوروش را گوش دادم.

به وضوح روشن بود که دکتر محدثی ناساز با ادعایش فقط به دنبال دستچین منابعی بوده است که تاییدی بر دیدگاه سر به سر منفی او راجع به تاریخ ایران -تاریخ بندگی- فراهم می آورند.

برای خواننده آشنا با این مباحث نیز کاملا روشن بود که سرمشق های تاریخ نویسی او کسانی چون غیاث آبادی و سیامک ستوده بوده اند.

انگار سیامک ستوده نوشته باشد و محدثی از بر کرده باشد. محدثی کل تاریخ نویسی ملی گرایانه را ذیل اسطوره پردازی تعریف کرد و ادعایش این بود که چنین تاریخ نویسی نتیجه نوعی "مقدس سازی" است.

ایرانیان متهم به آن شدند که اسطوره می بافند و تقدس می تراشند.بنابراین ادبیات تحقیق آنها راجع به دوران کوروش از دل نوعی گرایش به "کیش پرستش شخصیت" بیرون آمده است.

به نظر من دفاع دکتر وکیلی از موضع خودش روشمندانه و بسیار درخشان بود.

👌🏻اما یک نکته در این گفتگو مغفول بود اینکه بخش اعظم ادبیات تحقیق راجع به کوروش به مثابه شخصی مثبت در تاریخ بشری در همان جهان غرب و اروپایی تولید شده است و از گزنفون و افلاطون و استرابون و آیسخلوس گرفته تا کریستین سن و گیرشمن و غیره و غیره آنچه درباره کوروش نوشته اند هیچ یک ربطی ندارند با گفتمان ایرانگرایانه ای که محدثی مدعی اسطوره بنیاد بودن آن است.

از کانال تلگرام رادوین

https://t.me/shahnameh77/1850

شاهنامه فردوسی

28 Oct, 18:46


جهان پیر بود؛
جالب‌تر آنکه به پیری خود آگاه بود. در این زمان کورش بزرگ به‌دنیا آمد. زمانی که او به بابل وارد شد جهان پیر پایان یافت. مردمانی از چهار گوشه جهان، آسوده خاطر کنار یکدیگر زندگی می‌کردنند. این ارمغان صلح ایرانی به جهان قدیم بود.

امروز جهانی پیش روی«من ایرانی» است؛

سراسر صلح.

جهانی که پر از هیاهو است. پر از دوستی و لذت کشف حقیقت. ایران اما امروز بر عکس آن جهان پیش رویم پیر است. پیر تر از نیشابور هنگام هجوم مغول. پیر تر از جنگ چالدران؛ پیرتر از جنگ با روس‌ها؛ لرزان تر از دل عباس میرزا است

ایران؛ پیرتر از زمانی که سلطانش از بریتانیا حقوق می‌گرفت؛ همو که می‌خواست در فرنگ لبو فروشی کند

ایران پیر را ما یک روز، همین چند وقت پیش کسانی جوان کرده بودند. یک شب سرد، در آخرین زمستان ایران، ایران جوان پیر پیر شد. چنان‌ پیر که دیگر رستمی نمی‌توانست بزاید.

دوباره صدای رستم فرخزاد در باد می‌پیچید؛ که پنج دهه‌ است هنوز می‌پیچد. نعرهای سعد ابن ابی‌وقاص شد نوای سمفونی سازهای شکسته؛ نه از باربد خبری هست نه کسی نامی از نکیسا دارد به یاد. مغنی‌ هم اگر پیدا شود از لابه‌لای زبانش واژگان بیگانه بیرون می‌ریزد. کسی تیست که دوتایی زند. از یکتایی او‌ هم دیگر خبری نیست

ایران چنان پیر است و فرتوت که خدایش هم مرده؛ تصدقت گردم باور کن؛ ایران دارد تمام می‌شود. 

آرزوی من برای ایران اکسیری است که جوانش کند. صلح بگستراند. شادی، شادی را تاکید کند و خوشبختی را برای مردمان‌پیش چشمش ببیند.

ایران آرزوهای من آبی است؛ آبی پارسی؛ گرمایش قرمز است؛ رنگ‌ رباعی خیام. آرامشش رودکی است؛ هنگامی که با امیر سامانی است. ایران در دلم‌ تاجر است؛ دوست است؛ اهل بحث است و گفت‌وگو؛ ایران آرزوهام دشمن نیست؛ وجودش صلح است مثل شاهنامه؛

ایران من طراوتی خواهد داشت غزل گونه؛ ایران من دیوان حافظ است؛ با جهان هم شیطنت‌هایی دارد؛ لابد. مثل سعدی. ایران من بر شانه‌ کسی خواهد ایستاد که همه چیزمان را برای همه چیزمان مناسب کرد.

ایران‌آرزوی‌ من به خودش آگاه است؛ ایران‌ من ملک مشاع همه ما است.

تاجهان باقی است باقی باد ایران بزرگ

#پاینده_ایران

شاهنامه فردوسی

24 Oct, 14:34


#قسمت_هفتم_ایرانشهر
▪️ #آبان
▪️ #آذر
▪️این قسمت معرفی و تشریح
جشن‌های موجود در ماه آبان و آذر
▪️راوی: پیمان فیاض
▪️تدوین: فرشاد شهری
▪️طراح بصری: مازیار غنیان
▪️موسیقی متن:
ارسلان کامکار | میلاد درخشانی | مسعود شعاری
مهرداد_مهدی و آسو کهزادی

https://t.me/MeydanFerdowsiPodcast/153

@MeydanFerdowsiPodcast

شاهنامه فردوسی

24 Oct, 14:34


#تقویم_تاریخ_فرهنگی_ایران

▪️ #قسمت_هفتم_ایرانشهر
▪️معرفی و تشریح جشن‌های موجود در ماه
▪️ #آبان :
۱- دهم آبان : جشن آبانگان
.
▪️معرفی و تشریح جشن‌های موجود در ماه
▪️ #آذر :
۱- اول آذر : آذرجشن
۲- نهم آذر : جشن آذرگان
۳- سی‌ام آذر : جشن شب‌چله یا یلدا

https://t.me/MeydanFerdowsiPodcast/154

@MeydanFerdowsiPodcast

شاهنامه فردوسی

24 Oct, 14:32


🩵جشنِ آبانگان🌊 خجسته باد💙🍷

🔷در تقویم ایرانی قدیم هر روزی از‌ ماه، همچون دوازده‌ماه، یک نام داشت؛ نام‌هایی همچون مهر، آبان، آذر، دی، شهریور، سپندارمذ و … و هرگاه نام روز با نام ماه برابر می‌شد، جشنی می‌گرفتیم به‌همان‌نام؛ مثل جشن آبانگان؛ که مصادف‌ است با چهارم آبان در تقویم جلالی و دهم در تقویم زرتشتی. و اما اندیشه‌ی‌ (فلسفه‌ی‌) پشتِ این‌جشن چیست؟

🔹جشن آبانگان جشنِ پاسداشتِ «ایزد بانو آناهیتاست» و مهمترین‌پیام و اندیشه‌ی فرهنگی‌ای که در جشنِ آبانگان برای‌ما وجوددارد، یادآوریِ ارزشِ عنصرِ آب در زندگیِ انسانِ ایرانی، و لزومِ پاک‌نگاه‌داشتنِ آن، و استفاده‌ی درست از آن در فرهنگِ اصیلِ ایرانی است. ایرانیان همواره از آلودن و هدردادنِ آب می‌پرهیختند و آب را کاملاً به‌اندازه استفاده می‌کرده‌اند. چنانکه هردودوت گوید:

«ایرانیان هرگز در آب ادرار نمی‌کنند، هرگز در آب تف نمی‌اندازند، هرگز دست و روی خود را در آبِ روان نمی‌شورند؛ بلکه به‌منظورِ شستشوی دست و روی، آب را برداشته و در ظرفی (یا حوض آبی - آبگیر) جمع‌می‌کردند؛ و سپس دست و روی خود را در آن‌ می‌شستند و هرگز بدن آلوده‌ی خود را در آب نشسته و به‌منظورِ شستشوی خود، سیستمِ استحمام دارند».

🔹فلسفه‌ی وجود «حوض‌های آبی» (آبگیر) در حیاطِ خانه‌های قدیمیِ ایرانی نیز، ارزش و جایگاه آب و نمادی‌از ایزدبانو آناهیتا و به‌جهتِ استفاده‌ی درست و بهینه از آب بوده‌است.

🔵ایزدبانو آناهیتا ایزدبانوی نگاهبانِ آب‌های‌جاری‌ست؛ یعنی آب‌های چشمه، جوی، آبشار، رود و رودخانه.

فراموش نکنیم که از اندیشه به فرهنگ می‌رسیم.

اندیشهٔ
نیک
گفتار نیک
کردار نیک

مجموع گفتار و کردار «فرهنگ» را تشکیل می‌دهد.

اندیشهٔ
پشتِ جشن آبانگان «نگاهداری‌از آب‌های جاری و استفادهٔ‌ درست از آن، نیالودن و هدر ندادنِ آن، و یادآوریِ‌ جایگاه آن در تمدنِ انسانِ ایرانی‌ست.»

و «فرهنگ ایرانی» ای را که این‌اندیشه می‌سازد در گفته‌های هرودوت دربارهٔ ایرانیان، و در طرز رفتاری که از آبانگان می‌آموزیم، می‌بینیم.

#ملیت_ایرانی
#آیین_زرتشتی

@kavehiranfarr

شاهنامه فردوسی

21 Oct, 21:07


١٧٠٠سال پیش بر سر در دانشگاه گندی شاپور نوشته شده بود ؛

« دانش ما مرز ها را می‌گشاید و فرهنگ ما
دلها و اندیشه ها را»


i’m IRANIAN💚🤍♥️

شاهنامه فردوسی

19 Oct, 10:17


‍ ‌
🔴 مقایسۀ سرود «ای ایران»، با سایر سرودهای ملّی

[به مناسبت هشتادمین سال]

✍️ سالار سیف‌الدینی

سرود «ای ایران»، علاوه بر ویژگی‌های ظاهری، ویژگی‌های پنهان نیز دارد که آن را به اثری کم‌نظیر تبدیل کرده است.

✔️در این سروده خبری از «نفرت» از دیگری نیست. با اینکه منطق وجودی آن با دوران اشغال در جنگ دوم گره خورده است؛ اما متن آن از بغض یا داوری نسبت به یک دشمن متعین فراغت دارد. بنابراین مفهوم دشمن در این سرود دربارۀ این دشمن یا آن دشمن نیست، بلکه صرفاً درباره «دشمن» است.

باید توجه داشت که همه سرودهای ملّی چنین نیستند. تصویرسازی‌ها یا اشاره‌های غیرمستقیم به دشمنی معیّن در بسیاری از سرودهای ملی که در حین جنگ یا مقاومت خلق شده‌اند، وجود دارد. برای مثال می‌توان به سرود «مارسییز» اشاره کرد که رنگی از تحقیر و تهدید دشمن و مناظر خون‌آلود در متن اصلی دارد. در سرود مارسییز آمده است:

"نعرهٔ این سربازان هراس‌آور را می‌شنوی؟
می‌آیند که به میان شما بتازند،
تا پسران، همسران و دوستانتان را از دم تیغ بگذرانند،
بگذار تا خون پلشت دشمنانمان،
شیارهای دشت‌هایمان را سیراب سازد".

✔️سرود «ای ایران» فارغ از طبقه‌بندی‌های صنفی، جنسیتی، نژادی و زبانی است. حتی برخلاف سرود «لید در دویچن» و «لند در بِرگ» (سرود آلمان و اتریش) فارغ از ارجاعات مردانه است. اگرچه ستایش و توصیف میهن، مقتضای ذات هر سرود ملّی است؛ اما این ستایش در «ای ایران» با صُور خیال و معانی ادبی به شکلی ظریف و غیرمستقیم گره خورده است و در قیاس با «لید در دویچن» که با ترجیع‌بند اصلی «آلمان برتر از همه» آغاز و «سرزمین پدری» پایان می‌یابد، اشارت ظریف‌تری دارد.

در سرود «ویلهلموس» (سرود ملی هلند) نیز مدلول‌های نژادی و مذهبی معینی دیده می‌شود. در بیت اول آن اشاره به «خون ژرمنی» و سپس مسیحیت بازنمود پر‌رنگی دارد.

✔️🔻دیگر ویژگی پنهان سرود «ای ایران» آن است که در متن آن نام هیچ حاکم یا فرومانروایی (مانند ویلیام اورانژ در سرود هلند) دیده نمی‌شود .حتی هیچ نام خاصی غیر از «ایران» در متن دیده نمی‌شود. به نظر می‌رسد به‌ طور کلی هر اُتوریته‌ای غیر از میهن در این متن به کنار رفته و معنویت آن نیز با کمک‌گرفتن از «نور ایزدی» تأمین شده است.

در این سرود، «انسان ایرانی» نه با حاکمان بلکه با خود سرزمین پیمان می‌بندد؛ زیرا در طول تاریخ حاکمان می‌آیند و می‌روند؛ اما استمرار میهن، نامحسوس ولی ابدی است. حتی تأکید نیرومند بر استقلال و ضدیت با اشغالگری در متن سرود مستتر است؛ اما نامی از آن برده نمی‌شود تا هدف اصلی یعنی تداوم بقای موجودیت ملّی در رأس باشد. به طور کلی تعلق مکانی در این سرود، ارجحیت دارد و در نهایت این پیام کلی یعنی «آرزوی جاودانگی سرزمین» در آن مستتر است.


🔴 پی‌نوشت:
سرودِ «ای ایران» که آن‌ را سرود ملی غیررسمی ایرانیان می‌دانند با آهنگی از زنده‌یاد روح‌الله خالقی در‌ آواز دشتی و شعری از زنده‌یاد حسین گل‌گلاب نخستین بار ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ خورشیدی با صدای استاد غلامحسین بنان در تالار دبستان نظامی گنجه‌ای دانشکدهٔ افسری، در خیابان سپه تهران اجرا شد.

تصویر پیوست، شعر با دست‌خطِ زنده‌یاد حسین گل‌گلاب است.


🔴 برای مطالعه بیشتر به اینجا مراجعه کنید.

@IranDel_Channel

💢

شاهنامه فردوسی

19 Oct, 10:16


🎼ای ایران (سرود ملی ایران)

🔷آهنگساز : روح الله خالقی
🔶سروده : حسین گل گلاب
🏵اجرای بچه های ایران


@shahnamehpajohan

شاهنامه فردوسی

19 Oct, 10:15



🔴 بازخوانی و تحلیلی بر سرود "اِی ایران"

✍️ سالار سیف‌الدینی، دکترای جغرافیای سیاسی

اسفند ماه سالگرد درگذشتِ استاد بنان است که نام او به همراه حسین گلاب و روح‌الله خالقی با سرود ملی ایران (سرود اِی ایران) گره خورده است؛ اما سویه‌های سیاسی و معناشناسی این سروده ارزشمند کمتر مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. در این یادداشت که در واقع چکیده‌ای از مقاله ارائه‌شده به همایش سالانه علوم سیاسی بود، به بررسی مختصر برخی از این سویه‌ها خواهیم پرداخت.

سرودهای ملی یکی از پدیده‌های عصر مدرن برای قوام دولت - ملت‌ها است. با ورود ملت‌ها به دوران معاصر، هنر نیز بیش از گذشته در خدمت جوامع قرار گرفت و خاطراتِ جمعی و شور میهنی در شعر و موسیقی ادغام شد. سرود «ای ایران» میهنی‌ترین سروده‌ای است که در تاریخ معاصر کشور در آستانه‌ی یک رویداد مهم یعنی اشغال ایران از سوی متفقین و پایان جنگ دوم جهانی ساخته شد.

رویدادهایی در این سطح می‌توانند فرایندها و کنش‌های درونِ جوامع را شکل داده، ایدئولوژی‌‌ها را تحت تأثیر قرار دهند و گفتمان‌ها را بازتعریف کنند. در زمانه سروده‌شدن این شعر (۱۳۲۳ خورشیدی) ایرانی‌ها بر این باور بودند که با تشکیلِ دولتِ مدرن در آغاز سده ۱۳۰۰ [خورشیدی] دیگر هرگز شاهد اشغال و تقسیمِ سرزمین‌شان مانند ترکمانچای، قرارداد ۱۹۰۷ و ۱۹۱۹ [میلادی] نخواهند بود؛ اما اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ [خورشیدی] هم شوکه‌کننده بود و هم گیج‌کننده. زیرا جوامع در حال تغییر مانند ایران در آستانه تقسیم جهان به دو قسمت شرق و غرب قرار می‌گرفتند و درگیر یک چالش مهم و ناخواسته بودند. تاریخچه‌ی سرایشِ ای ایران، خود نشانگر همین وهنِ تاریخی ناشی از اشغالِ کشور از شمال و جنوب است.

درون‌مایه این سروده مملو از مضامین جغرافیایی و گاه جغرافیای سیاسی مانند مرز، آب و خاک، میهن، سرچشمه، کوه، گوهر و جهان است که در پایان با برداشتی استعلایی از سرزمین یعنی تمثیل میهن به «بهشت» به حوزه «اندیشه» گره می‌خورد و با مفاهیمی متعالی مانند جاودانگی، نور ایزدی و مهر پیوند می‌یابد.

در این متن کشور ایران مانند بهشتی خُرّم، تصویرسازی شده که بخشی از اندیشه و دغدغه‌ی انسان ایرانی است. این مفاهیم چنان هنرمندانه در متن به کار رفته است که مبین چند رهیافت از چشم‌اندازهای گوناگون باشد. همین مسئله ویژگی‌هایی منحصربه‌فرد برای «ای ایران»، ایجاد کرده است.

نخست اینکه «دیگری» به‌کار‌ رفته در این شعر اشاره مستقیم یا غیرمستقیم به ملت یا قومیتی خاص ندارد؛ بلکه با مفاهیم عام مانند «دشمن و بَدان» همراه شده است. از سوی دیگر مفهوم «خودی» یا مفهومِ ملی با مفاهیم استعلایی، آسمانی و سرزمینی ترکیب شده‌اند. کیستی منسوب به ایران در این شعر کاملاً سرزمینی و در نهایت، جغرافیایی است. «خاک» محوری‌ترین مفهوم با هفت بار تکرار در کل منظومه است.

مفاهیمی فرهنگی که برگرفته از تاریخِ کهن ایران است؛ مانند هنر و نور ایزدی یا بهشت زمینی با ظرافت و هنرمندی به استخدام درآمده‌اند و در نهایت چشم‌انداز‌گونه‌ای از ناسیونالیسمِ سرزمینی و مثبت ارائه شده که اشغال سرزمین، از سوی هر دشمنی را طرد می‌کند؛ در‌عین‌حال «دیگری» مشخصی نداشته و صرفاً به صورت ایجابی به توصیف مرز و میهن می‌پردازد. در نتیجه این سرود، خالی از کینه و نفرت و سرشار از عشق و وفاداری است. استقلال‌طلبی و ضدیّت با اشغال، مفاهیمِ پنهان و بینِ سطور در این سروده است که مجموعه این ویژگی‌ها، این منظومه را از ظرفِ زمان خالی کرده و قابلیتِ تعمیمش را به همه اعصار فراهم می‌کند. مفاهیم برآمده از فرهنگ که در حافظه‌ی ادبی و جمعی ایرانیان اهمیت دارد؛ مانند «دل و جان» و «مهر» مفهومی تکرارشونده در کل منظومه هستند و ترکیب «نور ایزدی» ناخودآگاهِ تاریخیِ انسانِ ایرانی را به حرکت در‌می‌آورد. «ایزد مهر» و «دل و جان» همراه با «مهر»بانی مکملی تاریخی برای «دوگانه» خودی و دیگری هستند. در‌ واقع تنها خطاب این سروده به همان خودی و دیگری است که در ترکیب «ای ایران» و «ای دشمن» تجلی یافته و نوعی از ثنویتِ ملی را به نمایش گذاشته است؛ ثنویتی که در تاریخ فرهنگی ایرانیان، سابقه‌ی درازی دارد

اشغالِ کشور از سوی قوای متفقین از شمال و جنوب، ادراکِ سیاسی انسان ایرانی را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داد؛ بنابراین در این برهه، وجدان عمومی در درجه‌ی اول در پی حفظ استقلال و تمامیت ارضی و در نهایت صیانت از مرز است. به‌همین‌دلیل نخستین مضمون سیاسی به‌کار‌ رفته در این شعر واژه «مرز» در بیت اول است.

مفهوم دوم «خاک» (استعاره از سرزمین) است که با «هنر» یعنی عصاره فرهنگ یک ملت گره خورده است.



🔴 دنباله‌ی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

شاهنامه فردوسی

19 Oct, 10:15


ماهمه، تنها یک تن بودیم

وطن ، دگر بار در خطر بود
ندانم برای چندمين بار
اما ...
چونان دگر هنگامه های سختِ تاريخ
ما همگان بوديم :
يگان ، دهگان ، صدگان ، هزارگان و هزاران هزارگان

از زن و مرد
کودک و پير
نوجوان و جوان
از ميان سال و کهن سال
راست قامت و استوار ، برای دفاع از ميهن

اما گويي در چرخه ی حيات
ما همگان ، تنها « يک تن » بوديم :
با يک دل که تنها برای ايران مي تپيد
و يک مغز که تنها ، به پايندگی ايران ميانديشد
با دو چشم که تنها ، نگران وطن بود
و دو گوش که تنها
سرود « ای ايران ، ای مرز پرگهر» را ميشنيد
و يک نفس که تنها ؛
به ياد او فرو ميرفت و با نام او ، باز مي آمد
و تنها يک دهان که نام ميهن را فرياد ميکرد
و يک زبان ، برای دعا به ايران
تنها دو پا ، براي پايداری
و دو دست ، برای آفند

ما همگان ، سياوخش بوديم :
پذيرای آزمون ايزدی
رستم بوديم :
که فرزند کشتيم به راه ايران
آرش بوديم :
که همه‌ی هستی مان را در آن تير نهاديم
تا مبادا ،
ذره ای از خاک ميهن
به چنگ دشمن افتد

ما ايران بوديم :
به پهنای اين فلات مقدس
به ديرينگی اين تاريخ ديرپای
آری ما ،
تنها يک تن بوديم ،
در آن هنگامه ی سختِ مرگ و زندگی
در شهريور گرم پنجاه و نه :
يک خاکريز ، براي پدآفند
و يک آتشبار ، برای آفند
آری ما همه ،
تنها يک تن بوديم


#هوشنگ_طالع


@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir

شاهنامه فردوسی

19 Oct, 10:15


🎼ای ایران
🎵کنسرت صدای صلح - ۲۰۱۹ - آلبوم لاله های سرخ ۲
🔸سولیست تنور : وحید تاج
🔹سولیست تار : کیوان ساکت
🔶تنظیم برای ارکستر و گروه کر : گلنوش خالقی
🔷آهنگساز : روح الله خالقی
🔶سروده : حسین گل گلاب
🎻رهبری و سرپرستی : آرش فولادوند
🎬کارگردان : محمدرضا کلانی
🥁گروه کر بهار
🪗ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی
🏵کلیسا سنت کلوتید پاریس


@shahnamehpajohan

شاهنامه فردوسی

19 Oct, 10:15


🎼ای ایران

🔷آهنگساز : روح الله خالقی
🔶سروده : حسین گل گلاب
🏵با آوای : غلامحسین بنان


#ای_ایران (سرود ملی ایران)

ای ایران ای مرز پرگُهر
ای خاکت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان
پاینده مانی تو جاودان
ای ،،، دشمن اَر تو سنگ خاره‌ای مَن آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون ، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست ، اندیشه‌ام
در راه تو ، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت درّ و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زَر است
مهرت از دل کِی بُرون کنم
بَرگو بی مهرِ تو چون کنم
تا ،،، گردش جهان و دور آسمان به‌ پاست
نورِ ایزدی همیشه رَهنمای ماست
مهر تو چون ، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست ، اندیشه‌ام
در راه تو ، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خٌرّم بِهِشت من
روشن از تو سرنوشت من
گَر آتش بارد به پِیکرم
جز مهرت در دل نپرورم
از ،،، آب و خاک و مهرِ تو سِرشته شٌد گِلم
مهر اگر برون رود تهی شود دِلم
مهر تو چون ، شد پیشه‌ام
دور از تو نیست ، اندیشه‌ام
در راه تو ، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما


@shahnamehpajohan

شاهنامه فردوسی

15 Oct, 21:21


۲۵ مهر ماه ۱۴۰۳

📚توضیح و معنی بیت به بیت نیمی از شاهنامه به پایان رسید !

💌[ متن، صوتی، تصویری، انیمیشن، دکلمه، روایت، کتابPDFو.. برای تمام سنین ]

🔻برای شروع شاهنامه خوانی از اینجا آغاز کنید به خواندن👇

https://t.me/shahnameh77/925

شاهنامه فردوسی

15 Oct, 21:12


#داستانهای_شاهنامه – Telegrap

📚 پادشاهی کیخسرو

خلاصه داستان ؛ کیخسرو با گودرز و گیو و سپاهِ دوم به سوی دژ رفتند. آن‌جا کیخسرو نامه‌ای به ساکنانِ دژ نوشت و گفت تسلیم شوند. نامه را بر سرِ نیزه کردند و گیو آن را بر سرِ دیوارِ دژ نهاد و در همان‌زمان طوفانی به‌پا شد و سپاهِ ایران همزمان دژ را تیرباران کردند و سرانجام آن را گشودند.

کیخسرو در آن‌جا آتشکده‌ی آذرگشسپ را بنا نهاد و پس از مدتی به ایران برگشت. در استقبال از او طوس پوزش‌خواهی کرد و از مقامِ سپهسالاریِ خود استعفا داد اما کیخسرو نپذیرفت. با رسیدن به پایتخت کاوس رسماً او را بر تختِ شاهی نشاند و بدین‌ترتیب دورانِ طولانیِ پادشاهیِ کاوس به پایان آمد.

او پس از سوگند دادنِ کیخسرو به وفاداری به ایران و نگرویدن به پدربزرگِ مادری‌اش، افراسیاب، کناری خواهد بود و تقریباً تا پایانِ پادشاهیِ کیخسرو برای خود زندگی خواهد کرد تا سرانجام بمیرد.

پس، در ادامه پادشاهیِ کیخسرو را با هم خواهیم خواند که باوجودِ دوره‌ی نه‌چندان‌بلندِ شاهی، مُفصّل‌ترین پادشاهیِ شاهنامه‌ است و اتفاقاتِ مهم و داستان‌های بسیار مشهوری در خود دارد ازجمله: داستانِ فَرود، پسرِ دیگرِ سیاوش؛ داستانِ کاموسِ کشانی؛ داستانِ رستم با اکوانِ دیو، داستانِ بیژن و منیژه، داستانِ رزمِ دوازده رخ، و در نهایت جنگِ بزرگِ کیخسرو که به کُشته شدنِ افراسیاب می‌رسد -و به‌نیمه رسیدنِ شاهنامه.




ادامه داستان را اینجا بخونید🔻
https://telegra.ph/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-10-15-3

شاهنامه فردوسی

15 Oct, 20:56


#داستانهای_شاهنامه – Telegraph

📚قسمت ۸۶ ؛ رفتن طوس و گودرز پیش کیکاوس

خلاصه داستان ؛گودرز و طوس به کاوس گفتند تو خودت بین فریبرز و کیخسرو آن را که شایسته‌تر است انتخاب کن. اما کاوس رد کرد و گفت در این‌صورت آن دیگری ناراحت خواهد شد.

چاره این است که هر دوی آن‌ها با دو سپاهِ جداگانه به جنگِ اهریمن در دژِ بهمن بروند و هر که اهریمن را شکست داد شاهِ ایران باشد.

پس نخست، فریبرز با طوس سوی دژ لشگر کشیدند اما آن‌جا راهی به درونِ آن دژِ بلند پیدا نکردند، پس بازگشتند‌ و کیخسرو با گودرز و گیو و سپاهِ دوم به سوی دژ رفتند....

ادامه داستان را اینجا بخونید🔻
https://telegra.ph/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-10-15-2