𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒 @sadcherry961 Channel on Telegram

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

@sadcherry961


Our Channels🍓:
https://t.me/addlist/bOS_Fp8wVTUxY2E0

Привет @durov, @Telegram
Этот канал не нарушает закон.
И в нем нет порнографических и грубых постов пожалуйста, обратите внимание !🇷🇺
Наш официальный канал- @Telegram.
Без спама
Без порнографи

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒 (English)

Welcome to 𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒 - a Telegram channel dedicated to the world of Submissive/BDSM. Are you curious about exploring your submissive side or interested in learning more about the BDSM lifestyle? Look no further than 𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝑒𝓻𝓻𝔂 🍒! This channel provides a safe and inclusive space for individuals to engage in discussions, share experiences, and connect with like-minded individuals. Whether you are a seasoned submissive or just starting out on your journey, 𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝑒𝓻𝓻𝔂 🍒 offers a supportive community to help you navigate the world of Submissive/BDSM. Join us today and be part of a community that celebrates diversity, empowerment, and exploration. Don't miss out on the opportunity to connect with others who share your interests and passions. Click the link to join: https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-JcuPFnVavQ. Follow us on Instagram at sad.cherry961 for more updates and exclusive content. Embrace your submissive side and discover a world of possibilities with 𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝑒𝓻𝓻𝔂 🍒!

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

08 Feb, 09:20


نخ سوزن هم میشه استفاده کرد 👀

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

08 Feb, 09:19


بنظرتون،برای سکوت ساب،گگ تاثیرگذاره یا چسب؟؟؟

@sadcherry961 🫧

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

18 Jan, 09:43


@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

18 Jan, 00:26


-♡-
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

17 Jan, 19:53


@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

17 Jan, 16:24


@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

17 Jan, 15:45


اینا دارن درباره پلی اموری بحث میکنن و من یادم اومد یه زمان یه سریال کره ای میداد ۴ تا پسر خوشگل داشت من داشتم برنامه می‌ریختم چه جوری روزای هفته رو تقسیم کنم که هر ۴ تای اینا شوهرم باشن
واقعی :)

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

17 Jan, 13:43


بوسسس😂💗.

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

17 Jan, 11:45


@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

17 Jan, 09:28


بیت باکس چیکی چیکی بوم بوم

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

15 Jan, 10:50


-❤️‍🩹.
@Sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

13 Jan, 19:51


-پناهِ من.
@Sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

13 Jan, 12:41


-♡-
@Sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

10 Jan, 18:34


«ایرانی بودن با همهٔ مصیبت‌ها به زبان فارسی‌اش می‌ارزد. من در یادداشت‌هایم آرزوی زبانی را می‌کنم که وقتی از کوه صحبت می‌کند به سختی کوه باشد و وقتی از جان یا روح… از سَبُکی به دست نتواند آمد»
---
-شاهرخ مسکوب
@Sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

10 Jan, 17:46


پاره‌هایی از کتاب مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار نوشته‌ی شاهرخ مسکوب

اجرای بخش‌هایی از شعر رستم و اسفندیار

#شاهرخ_مسکوب
#شاهنامه #فردوسی

@FereidounFarahandouz

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

08 Jan, 19:36


-آره آقای چاووشی ، بابِ دِلَمه..
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

08 Jan, 10:03


نبایستی هم اول مهر بستن
چو در دل داشتی پیمان شکستن


به ناز وصل پروردن یکی را
خطا کردی به تیغ هجر خستن

دگربار از پری رویان جماش
نمی‌باید وفای عهد جستن

اگر کنجی به دست آرم دگر بار
منم زین نوبت و تنها نشستن


ولیکن صبر تنهایی محال است
که نتوان در به روی دوست بستن

همی‌گویم بگریم در غمت زار
دگر گویم بخندی بر گرستن

گر آزادم کنی ور بنده خوانی
مرا زین قید ممکن نیست جستن

گرم دشمن شوی ور دوست گیری
نخواهم دستت از دامن گسستن

قیاس آن است سعدی کز کمندش
به جان دادن توانی باز رستن
---
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

05 Jan, 10:39


مالک چنل چرا فعالیتی نداره؟

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

05 Jan, 10:23


-اِهم🌝🍇
@Sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

02 Jan, 16:47


---
برخيز که غير از تو! تو را دادرسی نيست
گويی همه خوابند، کسی را به کسی نيست
آزادی و پرواز از آن خاک به اين خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نيست
اين قافله از قافله سالار خراب است
اينجا خبر از پيشرو و باز پسی نيست
تا آينه رفتم که بگيرم خبر از خويش
ديدم که در آن آينه هم جز تو کسی نيست
من در پی خويشم، به تو بر می خورم اما
آن سان شده ام گم که به من دسترسی نيست
آن کهنه درختم که تنم زخمی برف است
حيثيت اين باغ منم، خار و خسی نيست
امروز که محتاج توام، جای تو خاليست
فردا که می آيی به سراغم نفسی نيست
در عشق خوشا مرگ که اين بودن ناب است
وقتی همه ی بودن ما جز هوسی نيست!
---
-اردلان سرفراز
@Sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

02 Jan, 16:46


شعری از اردلان سرفراز
برخیز که غیر از تو تو را دادرسی نیست

#اردلان_سرفراز

@FereidounFarahandouz

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

31 Dec, 12:34


-😂🌝
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

30 Dec, 10:18


-♡-
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

27 Dec, 10:44


«شاید دلش میخواسته این همه را محرم‌وار با کسی در میان بگذارد. اما چطور می‌شود از رنجی ناشناخته حرف زد که مدام چون ابرها تغییر شکل می‌داد و چون باد در پیچ و تاب بود؟ نه کلمات مناسب این کار را می‌یافت، نه فرصتش و نه شهامتش را.»

• مادام بوواری / گوستاو فلوبر

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

26 Dec, 19:53


تو مرا آزردی...
که خودم کوچ کنم از شهرت،
تو خیالت راحت!
میروم از قلبت،
میشوم دورترین خاطره در شب‌هایت
تو به من میخندی!
و به خود میگویی: باز می‌آید و میسوزد از این عشق ولی...
برنمی‌گردم، نه!
میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد...
عشق زیباست و حرمت دارد...

"سهراب سپهری"

🎧 @rapmoodfan 🎼

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

23 Dec, 18:28


باشه

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

23 Dec, 18:19


نه نانا خیلی گودوعن🌝

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

23 Dec, 18:04


یک فریم از بدبختی پسران
دوستان الان شما قضاوت کنید من دقیقاً باید چیکار کنم؟

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

23 Dec, 17:55


تکذیب

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

23 Dec, 17:51


پسرای حسود ، خیلی بوجی موجی هستند.😂🌝
باتشکر ، بایّی.🦦
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

20 Dec, 16:15


ای‌کاش که این سرو کهن را ثمری بود
این ناله و اندوه و فغان را اثری بود

ما چله‌نشین شب آزادی خویشیم
ای‌کاش که یلدای «وطن» را سحری بود


🍉🍉🍉یلداتان اهورایی🍉🍉🍉

#یلدا

@parse_dar_parsi_2

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

20 Dec, 14:29


صدای استاد فریدون فرح‌اندوز
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

07 Dec, 17:25


گنجور به تازگی بخش بازگردانی ابیات رو اضافه کرده، البته با هوش مصنوعیه، استفاده کنید اگه معنی بیتی رو متوجه نشدید.

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

07 Dec, 17:20


حیلت رها کن عاشقا؛ دیوانه شو، دیوانه شو.
و اندر دل آتش درآ؛ پروانه شو، پروانه شو.


هم خویش را بیگانه کن، هم خانه را ویرانه کن،
وآنگه بیا با عاشقان هم‌خانه شو؛ هم‌خانه شو.

رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها،
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو؛ پیمانه شو.

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی؛
گر سوی مستان می‌روی مستانه شو؛ مستانه شو.

آن گوشوارِ شاهدان، هم‌صحبتِ عارض شده؛
آن گوش و عارض بایدت؛ دُردانه شو، دُردانه شو.

چون جانِ تو شُد در هوا، ز افسانه‌یِ شیرین ما،
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو؛ افسانه شو.

تو «لیلة القبری» برو تا «لیلة القدری» شوی؛
چون قدر، مَر ارواح را کاشانه شو؛ کاشانه شو.

اندیشه‌ات جایی رَوَد، وآنگه تو را آن جا کِشَد؛
ز اندیشه بگذر، چون قضا؛ پیشانه شو، پیشانه شو.

قفلی بُوَد میل و هوا؛ بنهاده بر دل‌های ما.
مفتاح شو؛ مفتاح را دندانه شو؛ دندانه شو.

بِنْواخت نورِ مصطفی، آن اُستُنِ حنّانه را؛
کمتر ز چوبی نیستی؛ حنّانه شو؛ حنّانه شو.

گوید سلیمان مر تو را، بشنو «لسان الطّیر» را.
دامیّ و مرغ از تو رَمَد؛ رو لانه شو، رو لانه شو.

گر چهره بنماید صنم، پُر شو از او چون آینه.
ور زلف بگشاید صنم، رو شانه شو؛ رو شانه شو.

تا کی دوشاخه چون رُخی؟ تا کی چو بَیذَق کم تکی؟
تا کی چو فرزین کژ روی؟ فرزانه شو، فرزانه شو.

شکرانه دادی عشق را از تحفه‌ها و مال‌ها.
هِل مال را، خود را بده؛ شُکرانه شو، شُکرانه شو.

یک مدّتی ارکان بُدی، یک مدّتی حیوان بُدی،
یک مدّتی چون جان شدی؛ جانانه شو، جانانه شو.

ای ناطقه بر بام و در، تا کی روی در خانه پر؟
نطق زبان را ترک کن؛ بی‌چانه شو، بی‌چانه شو.
-رومی
---
@Sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

05 Dec, 11:23


😂😂

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

05 Dec, 11:18


نهایت حق:

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

02 Dec, 19:23


ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او

معشوق را جویان شود دکّان او ویران شود
بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او

در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود
آن کو چنین رنجور شد نایافت شد داروی او


جان ملک سجده کند آن را که حق را خاک شد
ترک فلک چاکر شود آن را که شد هندوی او

عشقش دل پردرد را بر کف نهد بو می‌کند
چون خوش نباشد آن دلی کو گشت دستنبوی او

بس سینه‌ها را خست او بس خواب‌ها را بست او
بسته‌ست دست جادوان آن غمزه جادوی او

شاهان همه مسکین او خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او

بنگر یکی بر آسمان بر قلعهٔ روحانیان
چندین چراغ و مشعله بر برج و بر باروی او

شد قلعه‌دارش عقل کل آن شاه بی‌طبل و دهل
بر قلعه آن کس بررود کو را نماند اوی او


ای ماه رویش دیده‌ای خوبی از او دزدیده‌ای
ای شب تو زلفش دیده‌ای نی نی و نی یک موی او


این شب سیه‌پوش است از آن کز تعزیه دارد نشان
چون بیوه‌ای جامه‌سیه در خاک رفته شوی او

شب فعل و دستان می‌کند او عیش پنهان می‌کند
نی چشم بندد چشم او کژ می‌نهد ابروی او

ای شب من این نوحه‌گری از تو ندارم باوری
چون پیش چوگان قدر هستی دوان چون گوی او

آن کس که این چوگان خورد گوی سعادت او برد
بی‌پا و بی‌سر می‌دود چون دل به گرد کوی او

ای روی ما چون زعفران از عشق لاله‌ستان او
ای دل فرورفته به سر چون شانه در گیسوی او

مر عشق را خود پشت کو سر تا به سر روی است او
این پشت و رو این سو بود جز رو نباشد سوی او

او هست از صورت بری کارش همه صورتگری
ای دل ز صورت نگذری زیرا نه‌ای یک توی او

داند دل هر پاک‌دل آواز دل ز آواز گل
غرّیدن شیر است این در صورت آهوی او


بافیدهٔ دست احد پیدا بود پیدا بود
از صنعت جولاهه‌ای وز دست وز ماکوی او

ای جان ما ماکوی او وی قبلهٔ ما کوی او
فرّاش این کو آسمان وین خاک کدبانوی او

سوزان دلم از رشک او گشته دو چشمم مشک او
کی ز آب چشم او تر شود ای بحر تا زانوی او

این عشق شد مهمان من زخمی بزد بر جان من
صد رحمت و صد آفرین بر دست و بر بازوی او

من دست و پا انداختم وز جست‌و‌جو پرداختم
ای مرده جست‌و‌جوی من در پیش جست‌و‌جوی او

من چند گفتم های دل خاموش از این سودای دل
سودش ندارد های من چون بشنود دل هوی او


-رومی
---

@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

01 Dec, 13:25


My man
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

01 Dec, 07:13


ای دل شکایت‌ها مکن تا نشنود دلدار من
ای دل نمی‌ترسی مگر از یار بی‌زنهار من


ای دل مرو در خون من در اشک چون جیحون من
نشنیده‌ای شب تا سحر آن ناله‌های زار من

یادت نمی‌آید که او می کرد روزی گفت گو
می گفت بس دیگر مکن اندیشه گلزار من

اندازه خود را بدان نامی مبر زین گلستان
این بس نباشد خود تو را کآگه شوی از خار من

گفتم امانم ده به جان خواهم که باشی این زمان
تو سرده و من سرگران ای ساقی خمار من

خندید و می گفت ای پسر آری ولیک از حد مبر
وانگه چنین می کرد سر کای مست و ای هشیار من

چون لطف دیدم رای او افتادم اندر پای او
گفتم نباشم در جهان گر تو نباشی یار من

گفتا مباش اندر جهان تا روی من بینی عیان
خواهی چنین گم شو چنان در نفی خود دان کار من

گفتم منم در دام تو چون گم شوم بی‌جام تو
بفروش یک جامم به جان وانگه ببین بازار من
-رومی
---
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

29 Nov, 15:23


در پرونده‌ی نگار دباغی دختر شجاع تبریزی نوشته‌اند: «متهم اظهار پشیمانی نکرد». او در توییتی نوشته‌است: «به یاد خون خواهرم ‎#یلدا_آقافضلی اظهار پشیمونی نکردم و نخواهم کرد :)✌🏻🕊»

نگار دباغی فقط ۱۷ سال دارد و او را ۱۲ روز بازداشت کرده‌اند. همین‌ها مدعی هستند به کودکان در اعتراضات آسیب نرسانده‌اند!

این موضوع نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ابای از بازداشت یا کشتن کودکان ندارد، و این وظیفه و مسئولیت ما را سنگین‌تر می‌کند که در مقابل ستم حاکم پیش باشیم و نگذاریم به کودکان شجاع این سرزمین آسیب وارد کنند.

نگار از دیار ستارخان و آیلار حقی‌هاست.

@Hosseinronaghi

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

29 Nov, 10:22


درد در اومدن دندون عقل > درد پوسیدگی دندون

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

28 Nov, 18:55


«تلخند ۶۱»
(در باب فضای مجازی)
_______

جوانی جویای نام به محضر استادی رسید و گفت: ای استاد! من از وقتی به پا خاسته ام، به چندين هنر آراسته ام؛ شعر میگویم،
نوحه میسرایم، آواز میخوانم، ساز می زنم، می رقصم، و در کل، خیلی بی نقص ام.

استاد گفت: حبذا و مرحبا! شعرت را بخوان!

جوان در حسی شاعرانه و سماعی عارفانه فرو رفت و چنین خواند :

"آه!
بمان!
نه!
نرو!
من هنوزم میخوام تو رو!
آقامون جنتلمنه !
آینده مون چقدر روشنه! “

استاد، نگاهی به سرتاپای جوانِ جویای نام افکند و گفت:
تو را هنر، همین بس که جمالِ صورت و کمالِ مخرج داری؛
که بی شک با چنین نازی، می درخشی در فضای مجازی.
یعنی:
تو را چه کار با معنی!؟


اگر خواهی شوی مشهور در شهر
به ژل برجسته، زین پس، پشت و رو کن

تمام عیب هایت را بپوشان
تمام درزهایت را رفو کن

دماغت را به حدِ وسع، کوچک
لُپ و لب را به مانند لبو کن

بزن گنجشک را رنگِ قناری
کدو را سرخ مانندِ هلو کن

برو زیر پتو، ای ماه و صیدِ
پلنگِ خفته ی روی پتو کن

مبادا با چروکی صاف گردی
بده سرویس و خطها را اتو کن

سیاهی های ظاهر را سپید و
سپیدی های مو را رنگِ مو کن

چو گشتی اینفلوئنسر، بلاگر
پس از آن گه بر حکومت نيز روُ كن

بگو که تابع اسلام هستی
به این حیوانگرایی خوب خو کن

گهی چون مجتبی یک بچه باش و
گهی طوسی صفت، خود را عمو کن

اگر بهمانِ خود بر باد دادی
فلانت را به هر جایی فرو کن

به شکل دوستِ دژمن ستیزی
خودت را تابعِ دیو و عدو کن

چو اهل باطلی، بختت بلند است
در این ابطال، کسب آبرو کن

در این مردابِ از دریا بریده
بمان غرقِ سراب و آرزو کن

چو کردی خویش را گم زین هزیمت
غنیمت هر چه خواهی جستجو کن

بتی را که به مستی می پرستی
بدین آبِ لجن، هر شب وضو کن
____
#گلستان_بعدی

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

27 Nov, 17:50


رفتی و دیگر تو را در خواب می بینم فقط
در تبِ تو خویش را بی تاب می بینم فقط


تشنه ی دیدارم و در این سرابِ تشنه لب
با لبی خشکیده، وَهمِ آب می بینم فقط


گاه همچون چشمه می جوشم، مگر رودی شوم
تا به دریا می رسم، مرداب می بینم فقط


چون که ماهی میشوم در حسرت راهی شدن
ماهیانِ مُرده بر قلّاب می بینم فقط


زندگی را بی تو گورستانِ دفنِ زندگان
در حصار و سایه ی القاب می بینم فقط


از تو‌ دور افتاده ام، تنها به عکسی دلخوشم
برکه ای را در شبِ مهتاب می بینم فقط


چون که ظاهر می شوی تا بی امان لمست کنم
دستِ مَستم را به رویِ قاب می بینم فقط


از تهی پُر ، این صدف را چون به ساحل می رسد
خالی از آن گوهرِ نایاب می بینم فقط


دلخوشِ آوازِ دریا، گوشْ ماهی میشوم
در کویری خشک، دارم خواب می بینم فقط!

---
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

26 Nov, 18:13


مشکل کسایی که موز می‌زنند:

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

23 Nov, 14:14


تو مپندار کز این در به ملامت بروم
دلم اینجاست بده تا به سلامت بروم

ترک سر گفتم از آن پیش که بنهادم پای
نه به زرق آمده‌ام تا به ملامت بروم

من هوادار قدیمم بدهم جان عزیز
نو ارادت نه که از پیش غرامت بروم

گر رسد از تو به گوشم که بمیر ای سعدی
تا لب گور به اعزاز و کرامت بروم

ور بدانم به در مرگ که حشرم با توست
از لحد رقص کنان تا به قیامت بروم

---
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

22 Nov, 12:17


ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این
روز فراق دوستان شب‌خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن
گر وی به تیرم می‌زند اِستاده‌ام نُشّاب را

مقدار یار هم‌نفس چون من نداند هیچ‌کس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم
اکنون همان پنداشتم دریای بی‌پایاب را

امروز حالا غرقه‌ام تا با کناری اوفتم
آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یَرغو به قاآن بردمی
کآن کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا زحمت بُوَد بواب را

«سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»
ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را


---

@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

22 Nov, 11:31


😂😂

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

22 Nov, 09:29


ماه و مریخ نداره که...
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

21 Nov, 16:51


قطره های که ریخته زمین و با زبونت تمیز کن توله سگ.💧
@sadcherry961 🫧

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

21 Nov, 10:02


تا خبر دارم از او بی‌خبر از خویشتنم
با وجودش ز من آواز نیاید که منم

پیرهن می‌بدرم دم به دم از غایت شوق
که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم

ای رقیب این همه سودا مکن و جنگ مجوی
برکنم دیده که من دیده از او برنکنم

خود گرفتم که نگویم که مرا واقعه‌ایست
دشمن و دوست بدانند قیاس از سخنم

در همه شهر فراهم ننشست انجمنی
که نه من در غمش افسانه آن انجمنم

برشکست از من و از رنج دلم باک نداشت
من نه آنم که توانم که از او برشکنم

گر همین سوز رود با من مسکین در گور
خاک اگر بازکنی سوخته یابی کفنم

گر به خون تشنه‌ای اینک من و سر باکی نیست
که به فتراک تو به زان که بود بر بدنم

مرد و زن گر به جفا کردن من برخیزند
گر بگردم ز وفای تو نه مردم که زنم

شرط عقل است که مردم بگریزند از تیر
من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم

تا به گفتار درآمد دهن شیرینت
بیم آن است که شوری به جهان درفکنم

لب سعدی و دهانت ز کجا تا به کجا
این قدر بس که رود نام لبت بر دهنم

---
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

20 Nov, 19:16


چون خودم گیج شده بودم اولش؛
بیت اول رو باید اینطور بخوانید:
فراقِ دوستانش باد و یاران
برای وزن َش حذف شده.
در واقع این بوده:
فراق دوستان و یارانش باد
و اینکه، زنهار یعنی عهد و پیمان

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

20 Nov, 19:07


فراق دوستانش باد و یاران
که ما را دور کرد از دوستداران

دلم در بند تنهایی بفرسود
چو بلبل در قفس روز بهاران

هلاک ما چنان مهمل گرفتند
که قتل مور در پای سواران

به خیل هر که می‌آیم به زنهار
نمی‌بینم به جز زنهارخواران

ندانستم که در پایان صحبت
چنین باشد وفای حق گزاران

به گنج شایگان افتاده بودم
ندانستم که بر گنجند ماران

دلا گر دوستی داری به ناچار
بباید بردنت جور هزاران

خلاف شرط یاران است سعدی
که برگردند روز تیرباران

---
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

16 Nov, 14:14


زان یارِ دل‌نوازم، شُکری است با شکایت
گر نکته‌دانِ عشقی، بشنو تو این حکایت

بی‌مزد بود و مِنَّت، هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را، مخدومِ بی‌عنایت

رندانِ تشنه‌لب را، آبی نمی‌دهد کس
گویی ولی‌شناسان، رفتند از این ولایت

در زلفِ چون کمندش، ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی، بی‌جرم و بی‌جنایت

چشمت به غمزه ما را، خون خورد و می‌پسندی
جانا روا نباشد، خون‌ریز را حمایت

در این شبِ سیاهم، گم گشت راهِ مقصود
از گوشه‌ای برون آی، ای کوکبِ هدایت

از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نَیَفزود
زِنهار از این بیابان، وین راهِ بی‌نهایت

ای آفتابِ خوبان، می‌جوشد اندرونم
یک ساعتم بِگُنجان، در سایهٔ عنایت

این راه را نهایت، صورت کجا توان بست؟
کِش صد هزار منزل، بیش است در بِدایت

هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم
جور از حبیب خوش‌تر، کز مُدَّعی رعایت

---
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

15 Nov, 18:58


شما حقیرتر از آن هستید که فکر کنید می‌توانید ما رو تحقیر کنید، امروز در دفتر وزارت اطلاعات گفتید: شما «وطن‌فروش»، «هرزه» و «فاسد» هستید.

پاسخ‌تان این است که از سردر آن دفتر وزارت اطلاعات تا آن سپاه پاسداران نه تنها فاسد هستید بلکه به‌خاطر وضعیتی که در کشور درست کرده‌اید وطن‌فروش و خائنید. وطن‌فروش کسی است که این وضعیت را برای مملکت ساخته است.

میدانی امروز ۲۵ آبان است؟ سالروز بچه‌های آبان ۹۸؟ سالروز کیان و آیلار و...؟ من اهل جنگیدنم، چیزی که از کودکی یاد گرفته‌ام همین است در مقابل شرورترین نیروهای تاریخ و برای وطنم بجنگم و بایستم.

پرسیدید که چرا به دروغ گفته‌ام کیان و آرمیتا را کشته‌اید؟ علی دایی مثل تو در مورد اسرا پناهی دروغ گفته است.
دروغگو کذاب شمایید که موشک به هواپیمای مسافربری زدید و ۳ روز تمام انکار کردید و دروغ گفتید. شما نه تنها یک ملت و کشور را به خاک سیاه نشانده‌اید که کیان و آرمیتا و هزاران ایرانی را کشته‌اید، که کیانوش را هم شما کشته‌‌اید. او برای آنکه شاید تلنگری باشد کشته شد.

@Hosseinronaghi

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

15 Nov, 15:07


هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طرب‌خانهٔ خاک
نقاش ازل بهر چه آراست مرا
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

15 Nov, 09:06


بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ،
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ،
من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.
----
طرف: بهره فایده
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

14 Nov, 18:31


منظور خیام از چهار و هفت در مصراع نخست، چهار عنصر و هفت جسم اثیری اون دورانه (ماه و خورشید و عطارد و زهره و مریخ و مشتری و زحل) هست.
جالبه بدونید که اون مثل بعضی دانایان اون روزگار باور داشته که انسان حاصل چرخش و اعمال این اجسامه، نه وجود یک خالق، این باور از نظر علم این دوران باوری قابل توجیه.
هفت و چهار مصراع دوم هم یعنی هفت روز هفته و چهار فصل

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

14 Nov, 18:23


ای آنکه نتیجهٔ چهار و هفتی
وز هفت و چهار دایم اندر تفتی
می خور که هزار بار بیشت گفتم
باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

14 Nov, 18:21


کیفیت پایین ولی جذاب🤌🏻
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

12 Nov, 19:02


عه

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

12 Nov, 19:02


بیت آخر تلمیح داره به مسئله شر که مسئله جالبیه:
آن‌طور که اولین نطق شناخته‌شده از آن توسط فیلسوف یونانی اپیکور می‌گوید: «آیا خدا خواهان جلوگیری از شر است، اما قادر نیست؟ پس او قادر مطلق نیست. آیا قادر است، ولی خواهان نیست؟ پس او بدخواه است. آیا هم قادر است و هم خواهان است؟ پس از کجا شر می‌آید؟ آیا نه قادر است و نه خواهان؟ پس چرا او را خدا می‌گوییم؟»

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

12 Nov, 18:58


«جنگ ادیان»
____
در جهانِ آدمیت با شروع نامِ دین
غرق‌ شد در جنگ و ننگ و خودپرستی، این زمین

در پیِ منجی، تمام ابلهان، راهی شدند
دلخوشِ راهی که شد بن بست با یوغِ یقین

کُشت عیسی با صلیب و سوخت موسی با عصا
چون برون آمد به شکل اژدها از آستین

آن که پیکِ رحمت اش خوانند، جز ظلمت نداشت
شد سفیرِ ذلّت و وحشت، امان از آن "امین"!

چیست این بیت المقدس؟ این سرای جنگ و شر
عامل درگیریِ این مؤمنان و مؤمنین

هر چه آمد بر سرِ ما، بَهرِ دینداری ماست
عده ای رو بر یسار و عده ای رو بر یمین

بین ما تنها نقار و درد و داغ انداخته ست
عده ای گشته مُبین و عده ای دیگر لعین

فارغ از این دین پرستان، پرسش من از خداست:
چیست قصدت زین جهنم، این جهان آتشین؟

چیست منظورت از اصلاح بشر، زین قاصدان؟
چیست حاصل جز شکاف و اختلاف و قهر و کین؟

کاش می دیدیم شیطانی، مگر آدم شویم!
گر خدا بودی خدا! هرگز نمی کردی چنین
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

09 Nov, 18:08


دوستان دقت کنید؛
حکیم در ثروت پدری غلت میزده و داناترین فرد زمانه خودش بر روی زمین بوده، ما اگه یکماه بدون حقوق بمونیم قطعا از گرسنگی میمیریم، به این صحبت‌ها توجه نکنید.

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

09 Nov, 18:07


آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانبها بدان نفروشی
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

09 Nov, 05:42


4 K

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

08 Nov, 17:25


❤️‍🔥‌‌

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

08 Nov, 17:02


از تن چو برفت جان پاک من و تو
خشتی دو نهند بر مغاک من و تو
و آنگاه برای خشت گور دگران
در کالبدی کشند خاک من و تو
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

08 Nov, 16:59


بیشتر بذار

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

08 Nov, 16:58


اومدم و ریاکشنا و دیدم و وای وای

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

26 Oct, 17:08


دوری که در او آمدن و رفتن ماست
او را نه نهایت، نه بدایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

25 Oct, 12:50


دادنامه

سپاهی که مزدور ضحاک بود
دریغا که اهل همین خاک بود

روایتی به سبک شاهنامه از آن‌چه بر ایران و ایرانیان در جنبش «زن زندگی آزادی» رفت.

ماموران سرکوب

شعر: فریبا صفری‌نژاد
اجرا: فریدون فرح‌اندوز

#زن_زندگی_آزادی
@faribasafarinejad
@farsivoa
@FereidounFarahandouz

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

24 Oct, 19:24


افلاک که جز غم نفزایند دگر
ننهند بجا تا نربایند دگر
ناآمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه میکشیم نیایند دگر

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

21 Oct, 19:12


درد و نفرین..

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

21 Oct, 19:12


+++++(:

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

21 Oct, 19:12


خدا نکنه بیشعور

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

21 Oct, 19:10


واقعاً امیدوارم بمیرم

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

21 Oct, 19:05


گاهی اوقات آدم چیزهایی میبینه که میدونست وجود دارن، مطمئن بود وجود دارن، ولی دیدنشون با چشم خودش باعث میشه قلبت مچاله بشه و تقریبا بمیری

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

18 Oct, 16:59


یک غروب جمعه دیگه هم گذشت و ما هنوز زنده‌ایم.
***
دو چشم مست میگونت ببرد آرام هشیاران

دو خواب آلوده بربودند عقل از دست بیداران

نصیحتگوی را از من بگو ای خواجه دم درکش

چو سیل از سر گذشت آن را چه می‌ترسانی از باران

گر آن ساقی که مستان راست هشیاران بدیدندی

ز توبه توبه کردندی چو من بر دست خماران

گرم با صالحان بی دوست فردا در بهشت آرند

همان بهتر که در دوزخ کنندم با گنهکاران

چه بوی است این که عقل از من ببرد و صبر و هشیاری

ندانم باغ فردوس است یا بازار عطاران

تو با این مردم کوته نظر در چاه کنعانی

به مصر آ تا پدید آیند یوسف را خریداران

الا ای باد شبگیری بگوی آن ماه مجلس را

تو آزادی و خلقی در غم رویت گرفتاران

گر آن عیار شهرآشوب روزی حال من پرسد

بگو خوابش نمی‌گیرد به شب از دست عیاران

گرت باری گذر باشد نگه با جانب ما کن

نپندارم که بد باشد جزای خوب کرداران

کسان گویند چون سعدی جفا دیدی تحول کن

رها کن تا بمیرم بر سر کوی وفاداران

@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

16 Oct, 12:28


بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران

کز سنگ گریه خیزد روز وداع یاران

هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد

داند که سخت باشد قطع امیدواران

با ساربان بگویید احوال آب چشمم

تا بر شتر نبندد محمل به روز باران

بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت

گریان چو در قیامت چشم گناهکاران

ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد

از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران

چندین که برشمردم از ماجرای عشقت

اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران

سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل

بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران

چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت

باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران

**
غمگسار: غم‌زدای

@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

11 Oct, 09:55


سپاس

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

11 Oct, 09:54


دیده از بهر تو خونبار شد ای مردم چشم

مردمی کن مشو از دیدهٔ خونبار جدا

**
مردم چشم: مردمک چشم
مردمی کن: انسانیت کن، مروت کن

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

11 Oct, 09:43


می‌خواستم آهنگ بفرستم دیدم با پست بالایی همخوانی نداره پشیمون شدم🗿😂

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

10 Oct, 06:59


🫀👀.
@sadcherry961

𝓢𝓪𝓭 𝓬𝓱𝓮𝓻𝓻𝔂 🍒

05 Oct, 07:20


-🦢
@sadcherry961