🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞 @romanvipnovel Channel on Telegram

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

@romanvipnovel


﮼یه‌ بلیط‌ بی‌برگشت‌ به‌ بغلت.🫂💋
⁴k⁵k🎈
𓏲࣪ ִֶָ💛🫦 رمان‌های آنلاین @onlin_VIPRoman ჻ᭂ࿐
𓏲࣪ ִֶ 💸💰تعرفه تبلیغات @TrFe_VIPRoman ჻ᭂ࿐
𓏲࣪ ִֶָ🥷👤ناشناس @Nshnas_VIPRoman ჻ᭂ࿐
𓏲࣪ ִֶָ📚💌 گپ‌درخواست @ro_omanVip ჻ᭂ࿐

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞 (Persian)

به کانال تلگرامی دریای‌رمانهای‌ممنوعه خوش آمدید! اگر علاقه‌مند به خواندن رمانهای جذاب و ممنوعه هستید، اینجا به جای مناسبی برای شما است. کانال romanvipnovel آخرین و پرطرفدارترین رمان‌های ممنوعه را برای شما فراهم می‌کند. اینجا می‌توانید به دنیایی پر از احساسات عمیق و داستان‌های پر هیجان فرار کنید. با عضویت در این کانال، به جمعیتی پر از طرفداران این نوع رمان‌ها بپیوندید و با نویسندگان و خوانندگان دیگر ارتباط برقرار کنید. علاوه بر این، می‌توانید از بخش‌های دیگری از کانال نیز بهره‌مند شوید، از جمله اطلاع‌رسانی درباره رمان‌های آنلاین، تعرفه تبلیغات و گپ‌درخواست با ناشناس‌ها. برای دسترسی به رمان‌های ممنوعه و لذت بردن از خواندن داستان‌های جذاب، به کانال دریای‌رمانهای‌ممنوعه ما بپیوندید و تجربه‌ی لذت بخشی را تجربه کنید.

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Feb, 16:33


سرعت ضربه زدنشون بیشتر شد و هردو داخلم ارضا شدن خواستم بلند بشم که
💦کجا توله هنوز کارمون تموم نشده هنوز دوتایی تپلت رو ج*ر ندادیم .🚫🔞⚠️
https://t.me/+25OwaocJ8TE5YzJk

🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Feb, 12:32


⛔️⚠️دلبرسک_سی‌من⚠️⛔️

-آهههههههههههههههه دلبرم چقدر #تنگی ک_یرم داره له میشه داخلت .
-اوففففففف میخوام تا صبح ج_رت بدیم قرار تا صبح زیرمون #گشاد بشی توله من .

صدای ناله هام کل اتاق رو برداشته بود که نیما یکی از #سی_نه‌هام داخل دهنش برد و شروع کرد به #مک زدن و #گاز گرفتن کم کم ضربه هاشون تند تر شد و با آه بلندی داخلم #ار_ضا شدن💦🔥🔞
https://t.me/+25OwaocJ8TE5YzJk
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Feb, 08:32


به بند #گنده‌اشون نگاه کردم از قبل خیلی عضلانی تر شده بودن چهره‌اشون هم #خشن‌تر و شکسته تر دیده میشد ،
🔥-بلخره پیدات کردیم آهوی فراری من .
با حرص چشمام رو بستم
🔥+دستام رو باز کنید به چه جرعتی من رو آوردید اینجا خیلی پرویید واقعا .
🔥-هیششششش توله آروم نمیخوای که همین اول تنبيه بشی .
آروم شروع کردن لباس هاشون رو در آوردن با بالا تنه
#برهنه کنارم نشستن ،
-نمیتونم تحمل کنم دیگه .
با
#حمله دانیار سمتم هینی کشیدم که بین لباش خفه شد با شدت لبام رو میکشید بین لباش و #میبوسید .
دامون و دایان هم اومدن روم و شروع کرد به بوسیدن و
#کبود کردن تنم 🔞♨️
https://t.me/+25OwaocJ8TE5YzJk
https://t.me/+25OwaocJ8TE5YzJk
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

02 Feb, 16:35


این پیام مخصوص داف ها هستش🫵🏼🧸

یه گپ داریم منتخب لیتل ها برا انتخاب ددی😈

اگه همیشه شورتت خیس نیست نیا👙💦

جایی برای لیتل بوی ها برا انتخاب مامی😻

میخوای لیتله ممه گنده داشته باشی!؟👙🔥

꒱میخوای اسلیو مطیع و کوبص داشته باشه
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk

بمال لینکوو تا باطل نشده💞🧸

https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk

🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

02 Feb, 12:33


👶🏻بابایی چرا جایی نیست که راحت حرف بزنیم خب😿

👨🏻بیبی گرل الان میبرمت یه گپ راحت جلو همه
بابایی صدام کن🩸

👶🏻اخه گپا نمیشه که بیرونمون میکنن😿

👨🏻اینجا مخصوص خانواده 𝔹𝔻𝕊𝕄
هستش😈

👨🏻مخصوص گرایشای خاص بیا سریع🎀

👶🏻چشم چشم اومدم😻

شماهم بیاین عشق کنین💞
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

01 Feb, 16:33


این پیام مخصوص داف ها هستش🫵🏼🧸

یه گپ داریم منتخب لیتل ها برا انتخاب ددی😈

اگه همیشه شورتت خیس نیست نیا👙💦

جایی برای لیتل بوی ها برا انتخاب مامی😻

میخوای لیتله ممه گنده داشته باشی!؟👙🔥

꒱میخوای اسلیو مطیع و کوبص داشته باشه
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk

بمال لینکوو تا باطل نشده💞🧸

https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk

🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

01 Feb, 12:34


👶🏻بابایی چرا جایی نیست که راحت حرف بزنیم خب😿

👨🏻بیبی گرل الان میبرمت یه گپ راحت جلو همه
بابایی صدام کن🩸

👶🏻اخه گپا نمیشه که بیرونمون میکنن😿

👨🏻اینجا مخصوص خانواده 𝔹𝔻𝕊𝕄
هستش😈

👨🏻مخصوص گرایشای خاص بیا سریع🎀

👶🏻چشم چشم اومدم😻

شماهم بیاین عشق کنین💞
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

01 Feb, 08:33


گپ Ⓛ︎𝖦𝖻𝗍 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 گپ 🅑︎𝖣𝗌𝗆 🏳🏳‍🌈🏳‍🌈

🔥 برده های مطیع 🐕
🔞 میسترس👠 اونر سخت‌گیر 🧜‍♂
🔥 لیتل های کیوت 👼🏻 و شیطون
🔞 وانیلا و 𝑳𝒈𝒃𝒕 های خوشگل 🏳‍🌈
https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk
گپ آمارش بالاست راحت میتونی کیس پیدا کنی 🦶🏻
رول های هانتر و پریمال جوین شن ‼️

https://t.me/+xvEWmMhyrMI1YmNk

🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

31 Jan, 16:33


با آلفا ویسش که ناخواسته به کار افتاده بود دستور داد : بیا بالا #امگا!سونگمین سریع جلو رفت و خودش رو تو بغل #آلفا انداخت ؛ چان بالا تر کشیدش و #شلوارش رو کامل بیرون کشید و توی همون حالت که توی بغلش بود #دیکش رو از پایین #داخل فرستاد و...
دنبال بقیه شی؟🤤 بقیه اش اینجاست👇🏻
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

31 Jan, 12:32


مرد دست هاش رو تو همون حالت از زیر بغل هان رد کرد و به #نیپل های هان رسوند و شروع به #نیشگون گرفتنشون کرد. هان بین #ناله هاش شروع به #جیغ کشیدن کرد و سر نیپل هاش به شدت #سیخ شدن و بیرون زدن. مرد از #سوراخ هان بیرون کشید و برش گردوند و...
آی شیطون منتظر ادامه شی ؟؟😂😂بزن رو لینک👇🏻👇🏻
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

31 Jan, 08:41


فلیکس بهت زده به هیونجینی که #عصبی به نظر می رسید نگاه کرد وهیونجین دستش رو دو طرف کمر فلیکس گذاشت و بین خودش و میز #زندانیش کرد!
هیونجین تا جایی که می تونست وزنش رو روی فلیکس انداخت و مجبورش کرد روی میز
#بخوابه و تو همین حال صورت فلیکس رو گرفت و فک و لپ هاشو محکم به هم #فشار داد : ببین اینجا چی داریم ؛ یه #امگای حسود و #هورنی که حد خودش رو نمی دونه و چون چند وقته بهش آسون گرفتم و خوب #سوراخش رو به #فاک ندادم داره طغیان می کنه!
فلیکس خواست حرفی بزنه : هیون...
اما هیونجین
#فکش رو بیشتر فشار داد : هیششش ساکت ؛ به اندازه ی کافی نطق کردی ؛ حالا بشین روی #زانو هات!
هیونجین از فلیکس فاصله گرفت و فلیکس اتومات از روی میز سر خورد و روی زانوهاش نشست..‌.
#امگاورس #استری_کیدز #گی #هیونلیکس

می خوای ادامه شو بخونی؟؟🤔🤔 والا حق داری 😂😂 خب پس بزن رو لینک 🤤👇🏻
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

30 Jan, 16:30


با آلفا ویسش که ناخواسته به کار افتاده بود دستور داد : بیا بالا #امگا!سونگمین سریع جلو رفت و خودش رو تو بغل #آلفا انداخت ؛ چان بالا تر کشیدش و #شلوارش رو کامل بیرون کشید و توی همون حالت که توی بغلش بود #دیکش رو از پایین #داخل فرستاد و...
دنبال بقیه شی؟🤤 بقیه اش اینجاست👇🏻
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

30 Jan, 12:34


مرد دست هاش رو تو همون حالت از زیر بغل هان رد کرد و به #نیپل های هان رسوند و شروع به #نیشگون گرفتنشون کرد. هان بین #ناله هاش شروع به #جیغ کشیدن کرد و سر نیپل هاش به شدت #سیخ شدن و بیرون زدن. مرد از #سوراخ هان بیرون کشید و برش گردوند و...
آی شیطون منتظر ادامه شی ؟؟😂😂بزن رو لینک👇🏻👇🏻
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

30 Jan, 08:34


فلیکس بهت زده به هیونجینی که #عصبی به نظر می رسید نگاه کرد وهیونجین دستش رو دو طرف کمر فلیکس گذاشت و بین خودش و میز #زندانیش کرد!
هیونجین تا جایی که می تونست وزنش رو روی فلیکس انداخت و مجبورش کرد روی میز
#بخوابه و تو همین حال صورت فلیکس رو گرفت و فک و لپ هاشو محکم به هم #فشار داد : ببین اینجا چی داریم ؛ یه #امگای حسود و #هورنی که حد خودش رو نمی دونه و چون چند وقته بهش آسون گرفتم و خوب #سوراخش رو به #فاک ندادم داره طغیان می کنه!
فلیکس خواست حرفی بزنه : هیون...
اما هیونجین
#فکش رو بیشتر فشار داد : هیششش ساکت ؛ به اندازه ی کافی نطق کردی ؛ حالا بشین روی #زانو هات!
هیونجین از فلیکس فاصله گرفت و فلیکس اتومات از روی میز سر خورد و روی زانوهاش نشست..‌.
#امگاورس #استری_کیدز #گی #هیونلیکس

می خوای ادامه شو بخونی؟؟🤔🤔 والا حق داری 😂😂 خب پس بزن رو لینک 🤤👇🏻
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
https://t.me/+ACrr6fU9HdA5MmJk
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

29 Jan, 16:34


بهترین رمانا رو از ما بخواهید📚📄
ایرانی و خارجی
چنل و گپ تی تی رمان
هر ژانری بخواهید
#تخیلی🕷#عاشقانه👄#بی_دی_اس_ام#گی🏳‍🌈#ددی_لیتل🍼
هر رمانی بخواید بدون اد زدن در کمترین زمان ممکن برای شما عزیزان توی چنل قرار میدیم

https://t.me/+u-CoY5eiircwZDE0
https://t.me/+u-CoY5eiircwZDE0
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

29 Jan, 12:34


دلت میخواد رمانهای انلاین رو جلو جلو بخونی با فایل کاملش؟؟ 📚📄

چنلی پر از فایلای هات و سکسیی 💦🍑

رمانای تصویری ، چاپی ، فروشیی همه و همه فقط تو این چنل در هر ژانری که بخوای 😍🤤

با شورت اضافه وارد شوید 👙

https://t.me/+u-CoY5eiircwZDE0
https://t.me/+u-CoY5eiircwZDE0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

29 Jan, 08:31


💦🏳‍🌈 𝗥𝗢𝗠𝗔𝗡 𝗣𝗢𝗥𝗡 𝗛𝗢𝗕🏳‍🌈💦

🔴بــــزرگـترین منبعِ
#رمان های بدون سانسور🔴
🟠رمان های
#بــــزرگسالانــه
#پــــولــی که اینجا رایگان اپ میکنن🟠
🟡کلـی
#رمان با هر ژانــری از کاپلای #گی و #لزبین🟡
🟢سبکــــی
#متفــاوت از رمان ها 🟢
🔵مخصـــــوصِ بیبـــی های
#هــورنــی🔵

◇ دنبال یه کانالی که رمان ، وانشات های
هــــات و خــــیس از خون آشام ها بزاره⁉️

❗️زود عضو کانال شو تا لینک باطل نشده❗️
https://t.me/+u-CoY5eiircwZDE0
https://t.me/+u-CoY5eiircwZDE0
https://t.me/+u-CoY5eiircwZDE0
ʰᵒˡʸ ˢᵉⁿˢᵉ ᵇᵃⁿᵉʳ
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

27 Jan, 16:30


روی ک..یر پسر فلج میشینه و سواری می گیره.👅💦👅💦

_برعکس خودت که نمی تونی تکون بخوری، ک...یر گنده ات خیلی خوب بلده تکون بخوره و راست کنه.

لیسی به کلاهک آلتش زد و از پایین نگاهش رو به چهره ی غرق از لذت امیرعلی دوخت.

_نظرت راجع به یکم سواری چیه؟!

آلت امیرعلی رو با سوراخ تنگش تنظیم کرد و‌همینطور که روش می نشست با لحن داغی گفت.

_می خوام بکارتمو خودم با دیک تو بگیرم.
https://t.me/+saHe10j2ScI4NTg0
https://t.me/+saHe10j2ScI4NTg0
#گییییی
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

27 Jan, 12:31


خودشو انقدر انگشت می کنه تا بتونه جا برای ک...یر دوست پسر فلجش باز کنه.

مقابل امیرعلی نشست و پاهاش رو باز کرده و تا آخر بالا برد. پر شهوت لیسی به انگشتاش زد و آروم سمت سوراخ باسنش برد.
چشمای گرد شده امیرعلی و نفس نفس زدنش رو که دزد نیشخندی زد.
حواسش بود که ویوی سوراخ تنگش قشنگ به چشم امیرعلی بیاد.

آروم یک انگشتاش رو داخل سوراخش فرستاد.‌

_آهههه، اوممممممم.
https://t.me/+saHe10j2ScI4NTg0
https://t.me/+saHe10j2ScI4NTg0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

27 Jan, 08:32


خودشو انقدر انگشت می کنه تا بتونه جا برای ک...یر دوست پسر فلجش باز کنه.

مقابل امیرعلی نشست و پاهاش رو باز کرده و تا آخر بالا برد. پر شهوت لیسی به انگشتاش زد و آروم سمت سوراخ باسنش برد.
چشمای گرد شده امیرعلی و نفس نفس زدنش رو که دزد نیشخندی زد.
حواسش بود که ویوی سوراخ تنگش قشنگ به چشم امیرعلی بیاد.

آروم یک انگشتاش رو داخل سوراخش فرستاد.‌

_آهههه، اوممممممم.
https://t.me/+saHe10j2ScI4NTg0
https://t.me/+saHe10j2ScI4NTg0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

25 Jan, 16:34


- #آهه ..آ... آرو... #آخخخ...
داشت از جلو و عقب منو میگ*ایید... با حس اومدن به نفس نفس افتادم
- آرو وایسا... آروووو...😭
بی توجه به
#تقلاهای من حرکت دستشو دور #آل*تم بیشتر کرد و ضربه ی #عمیقی بهم زد که تو #دستش ارض*ا شدم...💦
https://t.me/+U_mn-b-PavhjZjc0
https://t.me/+U_mn-b-PavhjZjc0
پسره بهش تج*اوز می‌کنه و حاملش می‌کنه😈🥵🔞
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

25 Jan, 12:32


🔞 #هــــات #گـــــی #ســکــ_ـــســی🔞
سک*س داغ و هات پسری هورنی با موجودی ماورائی و ترسناک.....🔞🔥
قبل از اینکه اعضای قبله برسن روبه واران لب زدم :
+برو زیر میز ک_یرمو بخور....اگه ک_یری که بلند کردی و نخوابونی شب جوری میگ_امت که تا یک هفته نتونی راه بری🔞🔞
با عشوه زبونی روی لب های برجسته و سک_سیش کشید و زیر میز رفت ؛
شلوار و شورتم و پایین دادم و ورود اعضای قبیله همزمان شد با مکی که به کلاهک ک_یرم زد...🔞💦
https://t.me/+U_mn-b-PavhjZjc0
https://t.me/+U_mn-b-PavhjZjc0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

25 Jan, 08:31


#گی🌈
#عاشقانه💦
#فانتزی💀
پسر ترسیده اب دهنشو قورت داد که مچ دستش اسیر شد و محکم پرت شد روی تخت که اشکاش جاری شد.
مرد خشمگین‌‌فریاد زد
_حالا از دست منی که
#عاشقتم‌فرار میکنی تا برگردی پیش مادرت؟! آرهههههه؟؟
شونه های پسر از‌ترس از جا پرید و مرد
#شلوارش رو پایین کشید و #دیکش پرید بیرون  بی توجه به نگاه #وحشت زده پسر،مرد موهای پسر‌رو گرفت ‌و سرشو به #دیکش نزدیک کرد.
_دندون بزنی،
#سیاه وکبودت میکنم پس
شب
#جهنمیت رو #جهنمی‌تر نکن....🔞💦

https://t.me/+U_mn-b-PavhjZjc0
https://t.me/+U_mn-b-PavhjZjc0
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

24 Jan, 16:33


قلدر مدرسه می‌خواست باهاش رل بزنم ولی تایپ شخصیتیم نبود.. چون ردش کردم شروع کرد به آزار و شکنجه هرروزم و مدرسه رو برام زهرمار کرد تا اینکه اون اومد!
پسری که هیچ‌کس بهش زور نمی‌گفت ولی اونم به کسی زور نمی‌گفت، پسری که نه توسری خور و نه قلدر..
یه روز منو از دست قلدر مدرسه نجات داد و از اون روز.. تبدیل شد به کراشم!💦🔥
https://t.me/+O_JWFKrF4Lg2ZTU0
#گی‌لاو #عاشقانه #اجتماعی #مدرسه‌ای 💦🏳‍🌈
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

24 Jan, 12:33


اگه بهم ک.ون ندی به همه‌ی دوست‌هات میگم هرزه‌ای و زیرخواب پسرایی😏

ترسیده به دیوار دستشویی چسبیدم و شلواری که تا نیمه‌های رونم پایین بود رو به سختی بالا کشیدم.

_ن...نکن... چرا ان‌قدر دیوثی امیر؟ مگه من ک.ونت گذاشتم که اذیتم می‌کنی؟🔞
به سمتم اومد و تو یه حرکت دیکم رو چسبید. وحشت‌زده خواستم خودم رو دور کنم اما به دیوار چسبیدم و اونم با پاهاش در رو بست.
_می‌خوام بکنمت پسر کوچولو. چرا زیرخواب بقیه میشی ولی وقتی به من میرسه اَخ و تف داره؟
_تو رو خدا... نکن، د ک.یرم دهنت نکن...
خواستم بیش‌تر خواهش و تقلا کنم اما وقتی انگشتش رو خشک تو سوراخم فرو کرد...
https://t.me/+O_JWFKrF4Lg2ZTU0
https://t.me/+O_JWFKrF4Lg2ZTU0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

24 Jan, 08:18


پسره تو مدرسه رو شاگرد اول خرخون و مهربون کراش میزنه ولی نمیدونه که اون با شاگرد دوم قلدر رله و حالا..🔞🔥

اروند دستش رو روی سینم گذاشت امیرم همزمان مشغول درآوردن شلوارم شد.

هینی کشیدم و قبل از این‌که کامل لختم کنه دستمو روی
#آلتم گذاشتم.

امیز پوزخند زد
_ فکر کردی دستت می‌تونه جلوشو بگیره؟🔥🍑
ما خیلی وقته دنبال یه
#مفعول برای رابطمون میگردیم چون جفتمون تاپیم و نمی‌تونی تصور کنی چقدر منتظر این روز بودیم...💦🔞

به اروند نگاه کردم اما وقتی اونم مشغول بازکردن دکمه های یونیفورمم شد فاتحم رو خوندم..
https://t.me/+O_JWFKrF4Lg2ZTU0
https://t.me/+O_JWFKrF4Lg2ZTU0
پسره رو تو سالن ورزش خفت میکنن و..💦🔞
#گی #تریسام #مدرسه‌ای #صحنه_دار🏳‍🌈
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

23 Jan, 16:34


#𝘽𝘿𝙎𝙈🩸#𝙇𝙂𝘽𝙏🏳️‍🌈
مــنــبـــع فــایــل هــای
#رمــانــــ....💦
#لزبین #میسترس_اسلیوگرل🏳‍🌈🔥
#گی #مستر_اسلیوبوی🏳‍🌈🔥
#صحنه_دار🔞
#تریسام🤫💦

https://t.me/+YO3Lt66tVkRhZmM0
https://t.me/+YO3Lt66tVkRhZmM0
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

23 Jan, 12:32


"'هــات تــریــن چــنــل تـــلـــگـــرام😋💦🔞"'
آروم و نوازش وار دستش رو بین شیارِ کـ*صم کشید و با انگشت های کشیده و داغش چوچولم رو مالید آهی کشیدم.....
دنبال رمانای اینجوری می‌گردی؟🙊😍
#رمانایی با صحنه‌های خیلی باز و #هات🤤💦
عاشق رمانای
#داغ کننده‌ای و دلت میخواد کلی #رمان بخونی؟🔥🍑

https://t.me/+YO3Lt66tVkRhZmM0
https://t.me/+YO3Lt66tVkRhZmM0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

23 Jan, 08:32


"'هــات تــریــن چــنــل تـــلـــگـــرام😋💦🔞"'

⚠️🔞#چنل قابــلیت های #همـــچونــــ
⚠️🔞#تحریــک کردن ، #خــیس کردن
⚠️🔞#شـــق کردن و #حاملــگی رو داره

دنبال رمان های ممنوعه و صحنه دار می گردی؟!🤔🔥

https://t.me/+YO3Lt66tVkRhZmM0

دوست داری رمان های تصویری صحنه دار و بزرگسال رو بخونی؟!🥺💋

https://t.me/+YO3Lt66tVkRhZmM0
تمامی
#رمان ها در ژانر های #عاشقانه، #اروتیک، #صحنه_دار، #امگاورس، #گی، #لزبین، #بی‌دی‌اس‌ام #ممنوعه و ... فقط و فقط در چنل دنیای رمان🤤👌
https://t.me/+YO3Lt66tVkRhZmM0
https://t.me/+YO3Lt66tVkRhZmM0
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

20 Jan, 12:32


سر آلتش رو به سوراخ پسرک زیرش کشید و روی صورتش خم شد.
- خوب بهم نگاه کن...این صورت همون پلی‌بوی‌ایه که ازش متنفر بودی...همون پسر می‌خواد کیـ رش رو توی سوراخ تنگ و باکره‌ات فرو کنه و تا جون داری داخلت بکوبه.

لحظه بعد تمام طول آلتش رو وارد سوراخ الیا کرد.
بلافاصله پسرک حس کرد شکمش داره پاره میشه همین هم باعث شد غیرارادی سوراخش رو دور آلت جکس تنگ‌تر کنه طوری که ناله اونو هم درآورد.
- شل کن داری کیـ رمو از جا می‌کنی😡🔞
https://t.me/+Bk_JorZdvA1lYjk0
https://t.me/+Bk_JorZdvA1lYjk0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

20 Jan, 08:32


جکس انگشت‌هاش رو داخلم تکون داد و خیلی زمان نبرد تا دوباره همون نقطه رو لمس کنه و بهش ضربه بزنه.
تکرار کارش باعث شد دندون‌هام روی هم ردیف بشن و بدنم با شدت و برای چند ثانیه بلرزه.
- هم از پشت کام شدی هم از جلو💦🫧
صدای خندون جکس توی گوشم پیچید و با گرفتن گلوم، سرمو از تشک فاصله داد.
- واسه کسی که ادعا می‌کنه دارم بهش تجاوز می‌کنم و به اجبار به تختم آوردمش حسابی خیس شدی.
تمسخری کرد و مقابل چشم‌های لرزونم، نوک انگشت‌های خیس از کامم رو روی زبونش کشید و زمزمه کرد؛
- هومم خوشمزه است😋😌
https://t.me/+Bk_JorZdvA1lYjk0
https://t.me/+Bk_JorZdvA1lYjk0
سکس اجباری پسری طراح با پسرکی نوازنده، توی پنت هوسش🔞
🌙4ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

19 Jan, 16:31


_کجا داریم میریم
بدون نگاه کردن بهم جواب داد:
_خونه‌ی عایشه
_عایشه؟ عایشه دیگه کیه؟
پوزخندی زد و دوباره لب زد:
_هووت، زنم.....همیشه دوست داشت ببینتت
چشمام گرد شد و ترسیده لب زدم:
_چرا؟
_خب دوست داشت بدون کی هووش شده، خودت جاش بودی مشتاق دیدن زن دوم شوهرت نبودی؟
https://t.me/+nJCoPq1mBmkwZThk
https://t.me/+nJCoPq1mBmkwZThk
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

19 Jan, 12:32


#تريسام💦🤤🔞

زبونم و رو خط كـ.ص خيسش كشيدم و هم زمان كـو.نم قمبل كردم.🍑🔞
- اوم، ادهم دلم مي خواد وقتي دارم كـ.ص هووم و مي‌ليسم كـ.يرت جرم بده.
فوراً جلو اومد و سفتي آلـ.ت شق شده‌اش و دم سوراخ تنگم حس كردم.
- خوب كـ.ص زنم و بخور كه مي‌خوام سوراخ كو.ن و كـ.صت و يكي كنم جند.ه.🔥🤤

سليمه دستش و رو بهشـت تپلش ماليد و دوباره سرم و به خودش فشار داد.
- زبونت از كار نيفته هووي سكسـيم. مي‌خوام امشب تو دهن تو ارضـا شم.💦
انگشت فاكم و ك.صـش كردم و هم زمان كه ادهم خشن تلمبه مي‌زد با چشماي بسته مشغول خوردنش شدم كه يهو…🍑🔥
https://t.me/+nJCoPq1mBmkwZThk
https://t.me/+nJCoPq1mBmkwZThk
بچه ها اين رمان زيادي سكسيه لطفاً محدوديت سني و براي جوين شدن رعايت كنيد🫣🔞🔞🔞🔞🔞
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

19 Jan, 08:32


_ آقا ولم کن من باکرم، آقا خواهش می‌کنم

در حالی که کیرش به ک.صم میمالید سینه تو مشتش فشرد
_ خودم می‌دونم باکره خریدم یا نه! ام سلیمه، ام سلیمه
_بله ارباب؟
_ بیا تو، امشب اولین بارش هست، نمیخوای براش خاطره بسازی؟😈
چشمای زن برقی از لذت زد، در بست و جلو آمد
_ام سلیمه این همون برده ای هست که همیشه میخواستی
_ارباب، یعنی می‌تونم منم....
مرد ک.یرش تو ک.صم فرو کرد از درد فریادی زدم بی‌توجه به من شروع به تلمبه زدن كرد🍆🍑
_ می‌تونی هر روز بگاییش و برای شب آمادش کنی، اممم چه تنگیه.....🤤💦این برا توعه هرجور که دوست داری بگاش بده
_، خودم این ک.ص تنگ تو گشاد میکنم💦
https://t.me/+nJCoPq1mBmkwZThk
https://t.me/+nJCoPq1mBmkwZThk
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

18 Jan, 16:33


👶🏻بابایی چرا جایی نیست که راحت حرف بزنیم خب😿

👨🏻بیبی گرل الان میبرمت یه گپ راحت جلو همه
بابایی صدام کن🩸

👶🏻اخه گپا نمیشه که بیرونمون میکنن😿

👨🏻اینجا مخصوص خانواده 𝔹𝔻𝕊𝕄
هستش😈

👨🏻مخصوص گرایشای خاص بیا سریع🎀

👶🏻چشم چشم اومدم😻

شماهم بیاین عشق کنین💞
https://t.me/+w3eR0UMJSsU3YzA0
https://t.me/+w3eR0UMJSsU3YzA0
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

18 Jan, 12:33


این پیام مخصوص داف ها هستش🫵🏼🧸
یه گپ داریم منتخب لیتل ها برا انتخاب ددی😈
اگه همیشه شورتت خیس نیست نیا👙💦
جایی برای لیتل بوی ها برا انتخاب مامی😻

میخوای لیتله ممه گنده داشته باشی!؟👙🔥

꒱میخوای اسلیو مطیع و کوبص داشته باشه
https://t.me/+w3eR0UMJSsU3YzA0
بمال لینکوو تا باطل نشده💞🧸
https://t.me/+w3eR0UMJSsU3YzA0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

18 Jan, 08:33


_ آقا ولم کن من باکرم، آقا خواهش می‌کنم

در حالی که کیرش به ک.صم میمالید سینه تو مشتش فشرد
_ خودم می‌دونم باکره خریدم یا نه! ام سلیمه، ام سلیمه
_بله ارباب؟
_ بیا تو، امشب اولین بارش هست، نمیخوای براش خاطره بسازی؟😈
چشمای زن برقی از لذت زد، در بست و جلو آمد
_ام سلیمه این همون برده ای هست که همیشه میخواستی
_ارباب، یعنی می‌تونم منم....
مرد ک.یرش تو ک.صم فرو کرد از درد فریادی زدم بی‌توجه به من شروع به تلمبه زدن كرد🍆🍑
_ می‌تونی هر روز بگاییش و برای شب آمادش کنی، اممم چه تنگیه.....🤤💦این برا توعه هرجور که دوست داری بگاش بده
_، خودم این ک.ص تنگ تو گشاد میکنم💦

♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️
https://t.me/+w3eR0UMJSsU3YzA0
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

17 Jan, 16:34


با فرو رفتن مردون_گی‌هاشون جیغی کشیدم اشک هام سرازیر شد خون رو رون پام حس میکردم⚠️🔞
https://t.me/+g4rG4MqFFucyNDg0
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

17 Jan, 12:33


رمان #مهمانداری که ناخواسته گیر سه تا #ارباب‌دیوونه غیرعادی میوفته و #توسطشون وارد یه دنیای دیگه میشه⚠️🚫♨️
https://t.me/+g4rG4MqFFucyNDg0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

17 Jan, 08:31


⚠️🔞ارباب‌های‌هات‌من🔞⚠️

آروم از راه رو تاریک رد شدم که یهو با دیدن گرگ بزرگی خشکم زد با قرار گرفتن چیزی روی دهنم دیگه چیزی نفهمیدم بزور چشمام رو باز کردم و با دیدن بدن لختم که تنها یک ملافه قرمز پوشش میداد و دامون و دانیار و دایان بالا سرم اونم لخت جیغ بلندی کشیدم که اومدن روم و دورم کردن و شروع کردن خشن بوسیدن و دست کشیدن روی تنم💦🔥⚠️
دامون افتاده بود به جون لبام و عمیق میبوسیدم و دانیار و دایان هم با سینه‌هام و گردنم مشغول بودم صدای آهم کل اتاق رو پر کرده بود ⚠️🔞⛔️

رابطه دختر انسان با سه تا آلفای اصیل با آل_ت‌های قطور و بزرگ💦

https://t.me/+rI2DM6Fg9-FkZDJk

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

16 Jan, 16:31


دختری که هکره و برای انجام ماموریتی یه شب وارد خونه ای میشه تا سیستمش رو هک کنه و توی همون خونه چشم مرد مرموز و خطرناکی بهش میفته و همونجا خشن ترتیب دختترو میده🔞💦
https://t.me/+gMDajHGHk0A1YWRk
https://t.me/+gMDajHGHk0A1YWRk
#صک‌صی_هات_ممنوعه⚠️🚫
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

16 Jan, 12:33


#سکسی #صحنه_دار🔞
-دوست دارم همونجور که دخترارو تو دارک‌وب
#میگاییی... منو به اوج برسونی.
دستشو روی ک*صم میکشه و
#گوی رو تو کونم فرو میکنه

-دخترِ فرداد
#دردش میگیره سیرا. فرداد #خشنه، تا خون نبینه مکث نمیکنه ها.
کیر شق شدشو توی دستم میگیرم و با ناز جلوش زانو میرنم
-ولی سیرا
#دوست داره زیرت تا جون داره گاییده بشه...
#منو_بکن_بابایی🤤💦
https://t.me/+gMDajHGHk0A1YWRk
https://t.me/+gMDajHGHk0A1YWRk
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

16 Jan, 08:34


دختره زیر دوس پسر هیکلیش جر میخوره😈💦
پارت خیس کننده رمانشه🔞

با شدت گرفتن تلمبه هاش اهی کشیدم.
_ لعنتی یواش تررر

با بدن خیس از عرق بوسه ی خیسی به لبم زد.
_ انقدر تنگی که دلم میخواد جرت بدم سیرا

دستام رو روی نوک سی‌نه هام گذاشتم و مالیدم.
_ اه تا تخ‌ماتو داخلم حس میکنم فرداد
جونی گفت و محکمتر داخلم کوبید.
با هر ضربش بدنم عقب جلو میشد و حس میکردم س‌‌وراخ کونم داره جر میخوره‌‌‌‌...🩸📛
#پارت_اول⚠️
https://t.me/+gMDajHGHk0A1YWRk

🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

15 Jan, 16:35


آتش که یه مافیاست بعد چند سال بخاطر یه کاغذ فکر میکنه دوست پسرش باهاش نسبت خونی داره اما اشتباه میکنه و آشوب با فرار کردن از دستش....‼️
آشوب رو روی تخت پرت میکنم و سیلی روی کیـ.ـر شق کرده ش میزنم که ناله بلندی میکنه
_قبل رفتن ازم میپرسیدی چه مرگته منم بهت میگفتم دیگه چند سال از هم دور نمیموندیم آشوب...اشکالی نداره تاوان این چند سال اونقدر خشک میکنمت که جر بخوری🍑
کونشو بالا میدم و زبونمو روی خایه هاش میکشم
کیـ.ـرمو میمالم به سوراخش و کل حجممو یه ضرب وارد مقعد داغ و تنگش میکنم و...🔞
https://t.me/+PHVbJBcilY83MjM0
https://t.me/+PHVbJBcilY83MjM0
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

15 Jan, 13:03


‍ـــی‌ل‍ـــاو 🔞🍓💧

- باسنتو بیشتر هوایی کن میخوام تخم هام بخوره به تخم‌هات!
محکم روی باسنم کوبید و شروع به کوبیدن روی کمرم کرد
- آتش بکش تن لشو اون ور لاشی!
بیشتر بهم چسبید که از گرمای تنش خا. یه‌هام رو تکون دادم
-
#قمبل کن بچم!
خودم رو بهش چسبوندم آلت درازش رو لای پاهام با شهوت کشید که تنم رو فشردم
- اخخ... اومم بگ..ام بده!
دیکش رو توی باسنم فرستاد و با شوکر به جون تنم افتاد..
https://t.me/+PHVbJBcilY83MjM0
https://t.me/+PHVbJBcilY83MjM0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

15 Jan, 08:33


#part235
تا به خودم بیام و فرار کنم ک*یرش توی کو*نم رفت و تقه ای زد.
_نه انگار زیادی کو*نت میخاره
_هووووویی یاواششش، خاروندن با پاره کردن فرق داره. بعدشم مثلا آخ... آیی... کو*نتو گذاشتی فقط واسه ریدن؟ بدبخت بذار من تا زنده ام تا زنده ای یه حالی ازش ببرم
محکمتر داخلم تلـ*مبه زد و مدام به نقطه لذتم می کوبید، سیلی ای به سینه ام زد و بعد ویشگونی گرفت.
_آخ... آیی اکبند ببری اون دنیا بخاطر گناهات سیخ داغ می‌کنن تو کو*نت. دیگه ک*یر من که بدتر از سیخ داغ نیست
ک*یرمو یهو تو دستش گرفت و فشاری داد که داد بلندی زدم.
_انتخاب کن سیخ داغ یا ک*یر داغ؟
سیلی محکمی رو ک*پلم زد و خودشو عمیق داخلم کوبید.
_کو*ن داغ
https://t.me/+PHVbJBcilY83MjM0
https://t.me/+PHVbJBcilY83MjM0
آشوب پسر یاغی که پارتنر مافیایی میشه رازهای زیادی داره و گذشتشون باعث میشه تا...🔞💦🏳‍🌈
#گـــــــی #انتقامی #خشن
🌙4عصر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

14 Jan, 16:33


#لیتل گرل🍼💦 #ددی💦
داشتم از پله ها میرفتم بالا که یهو یه فکر شوم به سرم زد و با ذوق بدو بدو رفتم تو اتاق ددی کارن، کمدش رو باز کردم و با یه قیچی افتادم به جون لباساش و همشون رو پاره کردم بعد روی سرامیکارو روغن ریختم و نخودی خندیدم و یواش یواش به سمت اتاق خودم رفتم و در و قفل کردم

🔞لیتل برتی که خیلی شیطونه و ددیاش ادبش میکنن🍼💦
https://t.me/+GzKwXyyeSctlZWI0
https://t.me/+GzKwXyyeSctlZWI0
لینک واقعی رمانه🥵🔞
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

14 Jan, 12:32


رول‌پلی BDSM💦
#لیتل‌گرل‌هورنی‌همزمان‌واسه‌دوتا‌مرد‌ساک‌میزنه🔥

آرام رو به آرش و آرتا #زانو زد و با ولع به #آلت مردها خیره شد.
زبونش رو مثل یه سگ خوب بیرون داد و له له زد
_ تخم سگ خوب خیس کردی واسه ک*یر ما
آرش گفت و درحالی که به آرتا اشاره میکرد
#چشم‌بند بیاره، دست‌های دختر رو از #پشت بست و ...
https://t.me/+GzKwXyyeSctlZWI0
https://t.me/+GzKwXyyeSctlZWI0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

04 Jan, 12:31


gay🔞
خشن🚫
#فکر‌میکنی‌چطور‌میشه‌ناله‌های‌یه‌قاتل‌سریالی‌رو‌درآورد💦🔥

روی صورت کوشا خم شد و بوسه‌ی
#خیسی به لب‌هاش زد. همزمان انگشتاشو به #نیپل پسر رسوند و شروع به #مالیدنش کرد
_ همممم
#ناله‌ی ریز کوشا که بالا گرفت، دستش رو آروم به #دیکش زد و برآمدگی سفت شده رو توی مشتش فشرد:
_ آیییی
https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

04 Jan, 08:31


Gay🔥
Erotic💦
#قاتل حرفه ای که زیر خواب #رئیس شرکت شریکش میشه🔥
#پشت‌میز‌کارش‌ترتیبشو‌میده🔞⚠️

#اسلپی به باسنش زد و غرید:
_ خم شو
کوشا به سختی روی پا ایستاد و پشت به مرد، دقیقا روی میز کارش خم شد.
مرد بالای سرش ایستاد و دوباره به
#باسنش کوبید:
_ خودت نمیدونی باید پاهاتو برای من باز کنی؟
کوشا پاهاش رو کمی باز کرد که
#سوراخ قرمز و ملتهبش بیرون افتاد و نگاه مرد برق زد:
_ میخوام روی میز کار خودت ترتیبتو بدم تا هرروز که پشتش میشینی یادت بیاد مال منی

https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
🌙4ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Jan, 16:31


قاتل‌ سریالی‌ که‌ ج*نده‌ی‌ رئیس‌ شرکتش‌ میشه

کوشا یه قاتل حرفه ای و عاشق دانیار میشه که شریکشه حالا وقتی یه روز توی شرکت یه دختر لوند رو میبینه که واسه دانیار ناز میکنه همونجا دختره رو... ⚠️🩸
https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
⭐️12شب پاک⭐️

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Jan, 12:33


gay🔞
خشن🚫
#فکر‌میکنی‌چطور‌میشه‌ناله‌های‌یه‌قاتل‌سریالی‌رو‌درآورد💦🔥

روی صورت کوشا خم شد و بوسه‌ی
#خیسی به لب‌هاش زد. همزمان انگشتاشو به #نیپل پسر رسوند و شروع به #مالیدنش کرد
_ همممم
#ناله‌ی ریز کوشا که بالا گرفت، دستش رو آروم به #دیکش زد و برآمدگی سفت شده رو توی مشتش فشرد:
_ آیییی
https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Jan, 08:33


Gay🔥
Erotic💦
#قاتل حرفه ای که زیر خواب #رئیس شرکت شریکش میشه🔥
#پشت‌میز‌کارش‌ترتیبشو‌میده🔞⚠️

#اسلپی به باسنش زد و غرید:
_ خم شو
کوشا به سختی روی پا ایستاد و پشت به مرد، دقیقا روی میز کارش خم شد.
مرد بالای سرش ایستاد و دوباره به
#باسنش کوبید:
_ خودت نمیدونی باید پاهاتو برای من باز کنی؟
کوشا پاهاش رو کمی باز کرد که
#سوراخ قرمز و ملتهبش بیرون افتاد و نگاه مرد برق زد:
_ میخوام روی میز کار خودت ترتیبتو بدم تا هرروز که پشتش میشینی یادت بیاد مال منی

https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
https://t.me/+x5v_NeJyDVs5MjFk
🌙4ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

02 Jan, 16:31


پسری که واژن داره و قراره برای رئیس بچه بیاره🤤💦😱

-می‌دونی برای چی اینجایی؟😏
+بله آقا.🥺🩸
-خوبه توله! حالا هم لخت شو و روی تخت دراز بکش😈🤏🏿
کاری که گفت رو انجام دادم که
#رئیسم هم #برهنه شد و سمتم اومد.🍆


💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦
https://t.me/+tZ1NhPbvrow0YWU0
https://t.me/+tZ1NhPbvrow0YWU0
https://t.me/+tZ1NhPbvrow0YWU0
پسره رو جر میده🙀😿
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

02 Jan, 12:34


پسره رو تخت خوابیده که یهو و...💦👅🔞

+اووومم. دلم واسه ک.ونت تنگ شده بود#توله سگ😈🍆
_ گمشو اون ور عوضیه
#هورونی برو به یه هرزه پول بده با کمال میل کونش که هیچ همه جاشو برات مایه میزاره 😏👌🏻
خودشو پرت کرد روم
_ یه جوری میکنمت که دیگه جرئت نکنی
کس دیگه ای رو بخوای👊👿

💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞
https://t.me/+tZ1NhPbvrow0YWU0
https://t.me/+tZ1NhPbvrow0YWU0
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

02 Jan, 08:33


رئیس بزرگترین مافیای کره زیر دستشو در حالی که بادیگارداش پشت درن از کون میکنه😱🩸

داشتم
#تند و محکم داخل سور.اخ عقبش ضربه می‌زدم که هیون دستشو به .صش رسوند🍭و خواست خودشو #بماله که دستشو پس زدم و دوتا از #انگشتامو وارد ک.صش #کردم🍌💦

+آهه فا.ک دسته تبرتو بکش عقب...مردک دستتشو بکش و منحرفِ عوضی👿🔥

#ضربه‌ی آخر رو خیلی محکم زدم و ازش بیرون کشیدم. #آل.تمو جلوی ک.صش گذاشتم.😈🍆

-الان نوبت اینه که
.صتو بگا.م🍑💦

👙🩸👙👼🏻👙🩸👙👼🏻👙🩸👙👼🏻👙🩸👙👼🏻👙
https://t.me/+tZ1NhPbvrow0YWU0
https://t.me/+tZ1NhPbvrow0YWU0
https://t.me/+tZ1NhPbvrow0YWU0
پسری‌که‌‌آل.ت‌زنونه‌داره🤤💦
محدودیت‌سنی🔞
🌙4ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

31 Dec, 16:32


با دیدن عضو برآمدش لبمو گاز گرفتم و رفتم سمتش ، برای نجات جون پسرم مجبور بودم هر کاری میخواد انجام بدم 🥶🔞
حتی اگه اون کار خورد شدن غرورم باشه 😶🌫

https://t.me/+KkXDKZYCmKhkNzlk
https://t.me/+KkXDKZYCmKhkNzlk
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

30 Dec, 18:00


*آهههه اوم آه
:-خوشت میاد وقتی به اینجات ضربه میزنم؟

فقط سرمو مثبت تکون دادم و تند تر رو عضوش بالا پایین شدم
:-ببین تا کجا اومده..! حسش میکنی؟

به برآمدگی رو شکمم نگاهی انداختم و‌ لبمو‌زیر دندونم بردم..
از پشت تو بغل یکی فرو رفتم
دستشو دور کمر انداخت و لباشو رو گردنم گذاشت و شروع به بوسیدنم کرد
آل-ت راستش به باسنم مالیده میشد

🍆
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
🍑
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
🍆
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

30 Dec, 12:39


🆘سکسی ترین رمان گی🆘


وقتی آل-تش جایگذین انگشتاش شد آه خفه ای کشیدم و آل-ت اورمان رو از دهنم درآوردم
دستمو گرفت و مجبورم کرد براش عقب جلو کنم..
سرمو عقب بردم تا ببینم کیه..
کورال بود
بدنم بخاطر ضرباتی که بهم میزد عقب جلو
میرفتن..
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
#رابطه_گروهی
🍆🍩🍆
#گی_لاوهات
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

29 Dec, 16:30


*آهههه اوم آه
:-خوشت میاد وقتی به اینجات ضربه میزنم؟

فقط سرمو مثبت تکون دادم و تند تر رو عضوش بالا پایین شدم
:-ببین تا کجا اومده..! حسش میکنی؟

به برآمدگی رو شکمم نگاهی انداختم و‌ لبمو‌زیر دندونم بردم..
از پشت تو بغل یکی فرو رفتم
دستشو دور کمر انداخت و لباشو رو گردنم گذاشت و شروع به بوسیدنم کرد
آل-ت راستش به باسنم مالیده میشد

🍆
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
🍑
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
🍆
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
🌙12شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

29 Dec, 12:30


🆘سکسی ترین رمان گی🆘


وقتی آل-تش جایگذین انگشتاش شد آه خفه ای کشیدم و آل-ت اورمان رو از دهنم درآوردم
دستمو گرفت و مجبورم کرد براش عقب جلو کنم..
سرمو عقب بردم تا ببینم کیه..
کورال بود
بدنم بخاطر ضرباتی که بهم میزد عقب جلو
میرفتن..
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
https://t.me/+s6m425UWXcQwNGU1
#رابطه_گروهی
🍆🍩🍆
#گی_لاوهات
🌙8شب پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

04 Dec, 03:30


اینجا آرزوهات واقعی میشن

_دوس داری تو هم لباساتو خودت بدوزی ؟😍
_طرح لباس هاتو خودت بزنی و پزشو جلو همه بدی؟😎

کاری نداره که فقط کافیه تو گروه ما عضو بشی 👇🏽
‘’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’
https://t.me/+e1PCB3CSnkMzODZk

https://t.me/+e1PCB3CSnkMzODZk
‘’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’’
کامل ترین گروه طراحی لباس با مدرن ترین اساتید💞

اینجا همه چیز رو بدون دغدغه و هزینه یاد میگیری 👌🏼
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

04 Dec, 00:30


‼️ توجه توجه ‼️

ورود به این گروه تنها برای افرادی که علاقمند به یادگیری کامل طراحی لباس و دوخت هستند مجاز است⚠️

بدون دردسر و هزینه ی بالا طراحی لباس یاد بگیر💞
با ارائه مدرک معتبر فنی حرفه ای👌🏼

کامل و جامع ترین اطلاعات فقط در این گروه😎👇🏽
_____

https://t.me/+e1PCB3CSnkMzODZk
https://t.me/+e1PCB3CSnkMzODZk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Dec, 21:28


🥻کامل ترین گپ طراحی لباس 🥻

اینجا بدون هزینه طراحی لباس یاد بگیر😍
کامل ترین و به روزترین اطلاعات راجب دنیای مد و فشن🩰

🥻🧵🥻🧵🥻🧵🥻🧵🥻🧵🥻🧵🥻

https://t.me/+e1PCB3CSnkMzODZk

https://t.me/+e1PCB3CSnkMzODZk

🥻🧵🥻🧵🥻🧵🥻🧵🥻🧵🥻🧵🥻

آینده دار ترین شغل در ایران طراحی لباسه
پس اینجا رو از دست نده👌🏼

میخوای تو دنیای مد فشن
از همه جلو تر باشی!
✯لینک‌‌‌ بالا رو لمس کن✯
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Dec, 03:31


#بوی🔞 #تریسام💦 #مستر🔞

به توله ای که بی قرار زیر دستم تکون می‌خورد و ناله میکرد نگاه کردم،یه انگشتم کردم دوتا و توش قیچی و وار تکون دادم
+ارباب..عاحح..ایی دربیاررر
ددی که زیر دست اربابش جر میخوره🥵🔞
https://t.me/+PPFAh9c_GTMyNzc0
https://t.me/+PPFAh9c_GTMyNzc0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

03 Dec, 00:30


#لیتل گرل🍼💦 #ددی💦
داشتم از پله ها میرفتم بالا که یهو یه فکر شوم به سرم زد و با ذوق بدو بدو رفتم تو اتاق ددی کارن، کمدش رو باز کردم و با یه قیچی افتادم به جون لباساش و همشون رو پاره کردم بعد روی سرامیکارو روغن ریختم و نخودی خندیدم و یواش یواش به سمت اتاق خودم رفتم و در و قفل کردم

🔞لیتل برتی که خیلی شیطونه و ددیاش ادبش میکنن🍼💦
https://t.me/+PPFAh9c_GTMyNzc0
https://t.me/+PPFAh9c_GTMyNzc0

لینک واقعی رمانه🥵🔞
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

02 Dec, 22:37


#ددی که حساب توله هاشو میرسه👅⛔️
با استرس به رو تختی چنگ زدم که صدای باز بسته شدن در باعث شد دوباره ی صدای التماسم بلند شه؛
-د..ددی..هق..ببخشیدد
×هیشش
سرم رو فرو کردم تو بالشت که
ددی از پاتختی پدل رو برداشت و گفت:
×فکر کنم ۳۰ ضربه‌ کافی باشه،تا اون موقع نمیخام هیچ صدایی ازت بشنوم فهمیدی؟
چیزی نگفتم که محکم ضربه ی اول رو زد به باسنم:
×فهمیدی ارام؟
-ب..بله ددی
×خوبه
بعد اون محکم و پی در پی ضربه میزد نمیدونم ضربه چندم بود که شروع کردم به التماس کردن:
-دد..ددی آخ ایی ببخشید گی خوردمم
×نوش جونت دخترم،فعلا همین قدر کافیه،میتونی پاشی

#لیتل_گرل🔞💦#ددی_مستر🥵🔞
https://t.me/+PPFAh9c_GTMyNzc0
https://t.me/+PPFAh9c_GTMyNzc0
https://t.me/+PPFAh9c_GTMyNzc0
لینک واقعی رمانه🧛🔞
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

02 Dec, 03:30


با دیدن عضو برآمدش لبمو گاز گرفتم و رفتم سمتش ، برای نجات جون پسرم مجبور بودم هر کاری میخواد انجام بدم 🥶🔞
حتی اگه اون کار خورد شدن غرورم باشه 😶🌫
https://t.me/+l4RvxrDCdRRjZjI0
https://t.me/+l4RvxrDCdRRjZjI0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

02 Dec, 00:30


#گـــی #مــافیایی #BDSM 🔞

با درد از روی تخت بلند شدم
به دیاکو که غرق خواب بود نگاه کردم و لباسی که روی زمین بود و پوشیدم 🤕
هایکا مدام به در ضربه میزد و می گفت :« بابایی صبونه میخام👣

فقط بخاطر هایکا پسرم، دیاکو رو تحمل میکردم
من توی بد بازی افتادم بودم🫡


https://t.me/+l4RvxrDCdRRjZjI0
https://t.me/+l4RvxrDCdRRjZjI0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

01 Dec, 03:30


با دیدن عضو برآمدش لبمو گاز گرفتم و رفتم سمتش ، برای نجات جون پسرم مجبور بودم هر کاری میخواد انجام بدم 🥶🔞
حتی اگه اون کار خورد شدن غرورم باشه 😶🌫
https://t.me/+l4RvxrDCdRRjZjI0
https://t.me/+l4RvxrDCdRRjZjI0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

01 Dec, 00:30


#گـــی #مــافیایی #BDSM 🔞

با درد از روی تخت بلند شدم
به دیاکو که غرق خواب بود نگاه کردم و لباسی که روی زمین بود و پوشیدم 🤕
هایکا مدام به در ضربه میزد و می گفت :« بابایی صبونه میخام👣

فقط بخاطر هایکا پسرم، دیاکو رو تحمل میکردم
من توی بد بازی افتادم بودم🫡


https://t.me/+l4RvxrDCdRRjZjI0
https://t.me/+l4RvxrDCdRRjZjI0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

30 Nov, 03:30


انگشت اشارشو محکم تو سوراخ #بهشتم فرو کرد و #سینه‌ هامو چنگ زد!😈
خمم کرد رو میز و چکی به لپ
#باسنم زد!🍑
انگشتاشو تو دهنم فرو کرد و
#مردونگی کلفت و شق شدشو دم #سوراخ بهشتم گذاشت!

_دلت میخواد مردونگیم جرت بده؟
با گریه نگاش کردم که مردونگیشو محکم تو
#سوراخم فرو کرد و...🔞
https://t.me/+S8AF0NvyZxU0MGY0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

30 Nov, 00:30


دختره رو یواشکی پیش خانواده‌اش زیر میز میماله🤤

لبه‌ی لیوان رو چسبوندم به لب‌هام که دستش رو از شلوارم رد کرد و
#چو_چولم رو مالید که بی‌اختیار #ناله‌ی بلندی سر دادم که همه‌ی نگاه‌ها سمتم چرخید🙊

گلوم رو صاف کردم و درحالی که سعی می‌کردم به جلو عقب شدن انگشت فاکش توی
#بهشتم بی‌اهمیت باشم، با خجالت سرم رو پایین انداختم و اروم نالیدم که #انگشتش رو بیشتر توی بهشتم فرو کرد که یکدفعه...🥵
https://t.me/+S8AF0NvyZxU0MGY0
https://t.me/+S8AF0NvyZxU0MGY0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

29 Nov, 21:30


سک*س دختر ایرانی با مافیا وسط پارک💦🔞

اومد تو سرسره و
#خمار نگاهم کرد و لباشو رو لبام گذاشت.
اومد روم و دستامو بالای سرم نگه داشت و
#لیسی از گردنم تا زیر گوشم زد که #آهی کشیدم🫦
مشغول لب بازی شدیم و اون یه دستش به سینه هام و با دست دیگشم ک*صمو میمالید🍒

دستشو از تو شلوارم رد کرد و انگشت فاکشو تو سوراخم چرخوند که آه دردناکی کشیدم و یهو برم گردوند و داگ استایلم کرد و ک*یرشو از توی شلوار درآورد و لباسای منم دراورد.🔥
با شه*وت منتظرش بودم که بدون هیچ ملایمتی همونجوری خشک خودش رو واردم کرد که...🍑
https://t.me/+S8AF0NvyZxU0MGY0
https://t.me/+S8AF0NvyZxU0MGY0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

29 Nov, 03:31


#𝘽𝘿𝙎𝙈🩸#𝙇𝙂𝘽𝙏🏳️‍🌈
مــنــبـــع فــایــل هــای
#رمــانــــ....💦
#لزبین #میسترس_اسلیوگرل🏳‍🌈🔥
#گی #مستر_اسلیوبوی🏳‍🌈🔥
#صحنه_دار🔞
#تریسام🤫💦
https://t.me/+cTK632pLCT9lNTNk
https://t.me/+cTK632pLCT9lNTNk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

29 Nov, 00:30


"'هــات تــریــن چــنــل تـــلـــگـــرام😋💦🔞"'
آروم و نوازش وار دستش رو بین شیارِ کـ*صم کشید و با انگشت های کشیده و داغش چوچولم رو مالید آهی کشیدم.....
دنبال رمانای اینجوری می‌گردی؟🙊😍
#رمانایی با صحنه‌های خیلی باز و #هات🤤💦
عاشق رمانای
#داغ کننده‌ای و دلت میخواد کلی #رمان بخونی؟🔥🍑
https://t.me/+cTK632pLCT9lNTNk
https://t.me/+cTK632pLCT9lNTNk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

28 Nov, 21:28


"'هــات تــریــن چــنــل تـــلـــگـــرام😋💦🔞"'

⚠️🔞#چنل قابــلیت های #همـــچونــــ
⚠️🔞#تحریــک کردن ، #خــیس کردن
⚠️🔞#شـــق کردن و #حاملــگی رو داره

دنبال رمان های ممنوعه و صحنه دار می گردی؟!🤔🔥
https://t.me/+cTK632pLCT9lNTNk

دوست داری رمان های تصویری صحنه دار و بزرگسال رو بخونی؟!🥺💋
https://t.me/+cTK632pLCT9lNTNk

تمامی
#رمان ها در ژانر های #عاشقانه، #اروتیک، #صحنه_دار، #امگاورس، #گی، #لزبین، #بی‌دی‌اس‌ام #ممنوعه و ... فقط و فقط در چنل دنیای رمان🤤👌
https://t.me/+cTK632pLCT9lNTNk
https://t.me/+cTK632pLCT9lNTNk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

28 Nov, 03:30


بزرگترین رمانکده ممنوعه😍🍑
رمانکده ای که کلی پی دی اف رمان رایگان گذاشته🤤💦
رمان صصکی لزبین خشن ددی عاشقانه و...🔞🤤
اینجا نیا که اگه اومدی خیس میری بیرون😋😈💦
بزن روش تا باطل نشده👇
https://t.me/+9MSrQCqTymw1M2Fk
https://t.me/+9MSrQCqTymw1M2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

28 Nov, 00:30


دنبال یه جنل میگردی که کلی رمان داشته باشه؟🫣
پس بیا اینجا که خوراک خودته😍🫰
کلییییی رمان
#ممنوعه که پولیه اینجا رایگان گذاشته 😎👌
کلییی پی دی اف رمان با هر ژانری🤤
#ممنوعه #لزبین #صصکی #اجباری #خشن #ددی #عاشقانه #طنز 🚷💦
مخصوص شباس که بیای بخونی و خیس شی💦🤤😍👇
https://t.me/+9MSrQCqTymw1M2Fk
https://t.me/+9MSrQCqTymw1M2Fk
بزرگترین رمانکده تلگرام که همه دنبالشن🍑😈
کسی کنارت نباشه🫣👇🚷
این چنل محدودیت سنی دارد🔞
افراد +18سال بزنن روی لینک👀
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

20 Nov, 03:30


لئون اسمیت ترسناک ترین و مرموز ترین قاتل لندنه و مردم حتی با شنیدن اسم لئون بلرزه می افتند اما لئون قلب سردش را به یک پسر بچه تنها می بازد.
https://t.me/+x_Ue8jYf7VZkMDM5
https://t.me/+x_Ue8jYf7VZkMDM5
#گی #مافیایی #عاشقانه
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

20 Nov, 00:30


جک پسری جوان است که مردی به نام اریک که رئیس سابق یکی از ترسناک ترین باند های اروپاست عاشق جک که بادیگارد پسرش هست میشه و برای بدست آوردن جک هرکاری می کنه حتی کشتن و آسیب زدن به بچه های خونی خودش !!
https://t.me/+x_Ue8jYf7VZkMDM5
https://t.me/+x_Ue8jYf7VZkMDM5
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

19 Nov, 21:30


مرد بی رحمی که عاشق بادیگارد پسرش میشه و بهش تجاوز می کنه .
https://t.me/+x_Ue8jYf7VZkMDM5
با خشونت دستاشو به تخت بستم و در حالی که گردن سفید و بکرش رو با شهوت بو می کشیدم گفتم : انقدر وول نخور .... و‌ بعد کلتی که تو جیبش گذاشته بود رو و جلوی

صورتش گرفتم و بعد گفتم :
اگه دوباره وول بخوری با همین کلت به فاکت میدم .🔫🔞

روان کننده رو انگشتم ریختم و بعد‌ محکم سوراخ تنگش فرو کردم و بی توجه به ناله های آرومش شروع به تکون دادن سریع انگشتم تو سوراخ تنگش کردم .🫦👅
https://t.me/+x_Ue8jYf7VZkMDM5
https://t.me/+x_Ue8jYf7VZkMDM5
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

19 Nov, 03:30


فرشته کوچولویی که به اجبار با پسر شیطان ازدواج میکنه و محکوم به بدنیا آوردن وارثی میشه که بعدها سرزمینشون رو به خاک و خون میکشه و... 🥺💔🔥
خندیدم و روی قفسه ی سینه اش و ترقوه ی باریک و ظریفش رو بوسیدم و ضربه ای توش زدم و لب زدم:
داغی بدنت که یه چیز دیگه ای میگه فرشته کوچولوی من!
🔞🔞🔞🔥🔞🔞🔞🔥🔞🔞🔞🔥🔞🔞
https://t.me/+Q1L7GZUWnFFhODQ0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

19 Nov, 00:30


فرشته ای انسان نما که معشوقه ی پسر شیطان میشه و روح و جسمش رو بهش میسپاره و وقتی ولیعهدش رو باردار میشه متوجه قدرت های منحصر به فردش میشه و...
🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥
#کل بدنم از درد زیاد سر شد و جاری شدن #مایعی که قطعا غیر از #خون نبود رو روی #رون پاهام حس کردم.
من
#درد میکشیدم و #ناله های بلند سرمیدادم و اون #بیرحمانه میتاخت و #لذت میبرد!
تا خالی شدن مایع وجودش چند باری بدنم به شدت
#لرزید و #ارضا شدم!
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
ازدواج و رابطه ی شیطان و فرشته موجودی رو وارد دنیای ماورایی میکنه که بسیار خطرناک و قاتل و... 🩸👹💯🔥
https://t.me/+Q1L7GZUWnFFhODQ0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

18 Nov, 03:30


فرشته کوچولویی که به اجبار با پسر شیطان ازدواج میکنه و محکوم به بدنیا آوردن وارثی میشه که بعدها سرزمینشون رو به خاک و خون میکشه و... 🥺💔🔥
خندیدم و روی قفسه ی سینه اش و ترقوه ی باریک و ظریفش رو بوسیدم و ضربه ای توش زدم و لب زدم:
داغی بدنت که یه چیز دیگه ای میگه فرشته کوچولوی من!
🔞🔞🔞🔥🔞🔞🔞🔥🔞🔞🔞🔥🔞🔞
https://t.me/+Q1L7GZUWnFFhODQ0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

18 Nov, 00:30


فرشته ای انسان نما که معشوقه ی پسر شیطان میشه و روح و جسمش رو بهش میسپاره و وقتی ولیعهدش رو باردار میشه متوجه قدرت های منحصر به فردش میشه و...
🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥
#کل بدنم از درد زیاد سر شد و جاری شدن #مایعی که قطعا غیر از #خون نبود رو روی #رون پاهام حس کردم.
من
#درد میکشیدم و #ناله های بلند سرمیدادم و اون #بیرحمانه میتاخت و #لذت میبرد!
تا خالی شدن مایع وجودش چند باری بدنم به شدت
#لرزید و #ارضا شدم!
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
ازدواج و رابطه ی شیطان و فرشته موجودی رو وارد دنیای ماورایی میکنه که بسیار خطرناک و قاتل و... 🩸👹💯🔥
https://t.me/+Q1L7GZUWnFFhODQ0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

17 Nov, 21:30


فرشته ای که اسیر پسر شیطان شده و وقتی اسم خدا رو توی سرزمینشون میاره... 🥺💔
خون روی لباش وسوسه ام میکرد.
خونی از جنس بهشت و طعم گل های رز!
زبونم رو روش کشیدم و کمی ازش خوردم و گفتم:
اما نمیتونم به راحتی از اشتباه های گاه و بی گاهت بگذرم...این اشتباه قطعا حکمش مرگه و...
نگاهم سمت لباش رفت و لبام رو روی لبای سرخش کشیدم و گازی ازش گرفتم که نالید و اشک هاش بیشتر جاری شد.
گردنش رو بیشتر فشردم که صورتش سرخ شد و با چشای به خون نشسته ادامه دادم:
خیلی خوش شانسی که جلادت کسی هست که عاشقته...هم درد میده و هم مرهم میزاره روی زخم هات!
دستم رو روی بدن بلورینش کشیدم.
نفس نفس میزد.

🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
https://t.me/+Q1L7GZUWnFFhODQ0
https://t.me/+Q1L7GZUWnFFhODQ0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

17 Nov, 03:30


— رابطه‌ی خشن و فــول هات ارباب برده‌ای.🔞💦

-
طعـم دیکـ*ـمو قبلا چشیدی توله کوچولو؟😈🔥
خواستم بگم نه که دستش رو آروم بین پاهام قرار داد، فشاری به کصـ*ـم آورد و گفت:
- چطوره خوب خیسش کنی یا جفتمون لذت ببریم؟ امشب طوری میکنـ*ـمت که هرگز نخوای تختم رو ترک کنی.🫦🔞
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
رمانش خیست می‌کنه هورنی‌ها ریکوئست بدن.💦⚠️
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

17 Nov, 00:30


با ضرب روی تخت انداختم و به ثانیه نکشید که هیکل بزرگش رو روم انداخت
صورتم رو گرفت و به طرف خودش کشید
و شروع کرد به خوردن لب‌هام💦

با دست دیگش درز لای
ک-صم رو باز کرد و انگشتش رو واردم کرد
از درد میخواستم جیغ بکشم که ک-یر بزرگش رو وارد دهنم کرد😈🤤
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
پسره چه خشن به فاکش میده🤤🔞
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

16 Nov, 21:39


#اربـــاب_رعیـتـی #هـــات_بزرگسـال

دختـری که توسط ارباب دزدیده و تبدیل به عروسک جنسی می‌شه.🧸🔞

با شدت درونم می‌کوبید، نفس‌های گرمش رو کنار خودم حس می‌کردم.
#بوسه‌_خیسی روی ترقوم کاشت.
- کوچولوی هورنی وقتی داری زیرم پاره می‌شی دوست دارم ناله‌هاتو بشنوم.🫦💦
بغض کرده جواب دادم نه که آلـ*ـتش رو از داخلم بیرون کشید و با شدت دخول کرد.
نالـه‌ای از درد کردم که
#اسپنکی به باسنم زد.
- توی تخت تنها وظیفت تمکین و اطاعت از اربابتـه، بعد از اونهمه دوری وقتشه به عروسک جنسـ*ـیم تبدیل بشی.😈🔥
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
هیجانی‌ و هورنی‌ترین رمان ارباب‌رعیتی رو اینجا بخون.🤤🥂
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

16 Nov, 03:31


— رابطه‌ی خشن و فــول هات ارباب برده‌ای.🔞💦

-
طعـم دیکـ*ـمو قبلا چشیدی توله کوچولو؟😈🔥
خواستم بگم نه که دستش رو آروم بین پاهام قرار داد، فشاری به کصـ*ـم آورد و گفت:
- چطوره خوب خیسش کنی یا جفتمون لذت ببریم؟ امشب طوری میکنـ*ـمت که هرگز نخوای تختم رو ترک کنی.🫦🔞
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
رمانش خیست می‌کنه هورنی‌ها ریکوئست بدن.💦⚠️
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

16 Nov, 00:30


با ضرب روی تخت انداختم و به ثانیه نکشید که هیکل بزرگش رو روم انداخت
صورتم رو گرفت و به طرف خودش کشید
و شروع کرد به خوردن لب‌هام💦

با دست دیگش درز لای
ک-صم رو باز کرد و انگشتش رو واردم کرد
از درد میخواستم جیغ بکشم که ک-یر بزرگش رو وارد دهنم کرد😈🤤
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
پسره چه خشن به فاکش میده🤤🔞
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

15 Nov, 21:30


#اربـــاب_رعیـتـی #هـــات_بزرگسـال

دختـری که توسط ارباب دزدیده و تبدیل به عروسک جنسی می‌شه.🧸🔞

با شدت درونم می‌کوبید، نفس‌های گرمش رو کنار خودم حس می‌کردم.
#بوسه‌_خیسی روی ترقوم کاشت.
- کوچولوی هورنی وقتی داری زیرم پاره می‌شی دوست دارم ناله‌هاتو بشنوم.🫦💦
بغض کرده جواب دادم نه که آلـ*ـتش رو از داخلم بیرون کشید و با شدت دخول کرد.
نالـه‌ای از درد کردم که
#اسپنکی به باسنم زد.
- توی تخت تنها وظیفت تمکین و اطاعت از اربابتـه، بعد از اونهمه دوری وقتشه به عروسک جنسـ*ـیم تبدیل بشی.😈🔥
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
https://t.me/+u9qGFH_mmeIwNzdk
هیجانی‌ و هورنی‌ترین رمان ارباب‌رعیتی رو اینجا بخون.🤤🥂
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

15 Nov, 03:30


رابطه ی تریسامی که با بارداری یکیشون محکم تر میشه و با اومدن یه سه قلو خوشگل زندگیشون رنگ دیگه ای میگیره و... 🥰🥲🌈
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
https://t.me/+3_FPViB2pjgwMmM0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

15 Nov, 00:30


پسری👶 بخاطر باخت پدرش اسیر یه مرد بیرحم میشه و توی اولین رابطه خونریزی🩸 میکنه...
🔞🔞🔥🔥🔞🔞🔥🔥🔞🔞🔥🔥🔞🔞
#جیغی #خفه کشید و به گریه افتاد و گفت:
داری حالم رو بهم میزنی...
#هق...آههه!💔
مرد از این حرفش
#جری🩸 شد و نیم #تنه ی نازکش رو توی تنش پاره کرد و با #خشونت #شلوارش رو از #پاهاش بیرون کشید.😱
هنوز حرفش تموم نشده بود که
#سرش رو واردش کرد و تا خواست دردی رو که هضم محال بود رو #بسنجه تا ته واردش🍆🍑 شد!
https://t.me/+3_FPViB2pjgwMmM0
https://t.me/+3_FPViB2pjgwMmM0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

14 Nov, 21:30


برادرناتنیش میدزدتش و بهش تجاوز میکنه!
برادرناتنی که برای انتقام برادر کوچولوش رو هر شب زیر خودش شکنجه و آزار میده!

🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞
بدون درآوردن
#عضوم از #داخلش برش گردوندم و #شروع کردم به #ضربه زدن که یه لحظه هم از ناله دست نکشید
و خب منم بابت
#آزارش چندان #خوشحال نبودم ولی میخواستم با #خالی کردن خودم کمی از #دردام رو فراموش کنم و خب آره فقط بفکر خودم بودم!
ضربهام
#وحشیانه و #بیرحمانه بود که میونشون دم گوشش با #خشم گفتم:
من
#دیوید مورونه ام #پسر همون پدری که از بچگی بهش میگفتی #پاپاجون...همونی که برات #سنگه تموم میزاشت...همونی که #مادر #جندهت رو دوست داشت و #عاشقش بود و باعث شد مادره من #دق کنه و ترکم کنه...!
تموم این مدت با درد و نه
#لذت #آه میکشید و #بیجون #هق میزد...!
🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞
https://t.me/+3_FPViB2pjgwMmM0
https://t.me/+3_FPViB2pjgwMmM0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

14 Nov, 03:30


#سکـ‌س_خشن_تواتاق_جلسه

اسـ‌پنکی به ک*پلم زد و ک*یرشو یه ضرب وارد سوراخم کرد.
خشن توی سوراخم تلـ‌مبه زد و نیپـ‌لمو بین انگشتاش گرفت و پیچوند.
_صدات درنیاد، نمیخوام کسی تو شرکت بفهمه رئیسشون داره یه کو*نیو میکنه...💦🔞
https://t.me/+XXjoNafpOJ8wNTJk
https://t.me/+XXjoNafpOJ8wNTJk
#گی_مافیایی_خشن🔥
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

14 Nov, 00:31


#part137

دستمو دور ک*یرش حلقه کردم و سرمو عقب و جلو می کردم و براش تلـ*مبه می زدم.
لعنتی یه جوری اینکارو می کردم که انگار سا*ک زن حرفه ایم. آخرم این ک*یری ج*نده ام کرد رفت.

اول کو*نمو گا*یید ، الانم داره دهنمو می*گاد.
سعی کردم سرمو پایین تر ببرم که یه دفعه آتش انگشتشو تو سوراخم کرد و به نقطه حساسم ضربه زد...💦🔞
https://t.me/+XXjoNafpOJ8wNTJk
https://t.me/+XXjoNafpOJ8wNTJk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

13 Nov, 21:30


_اههه...آتش
+جونم چی میخوای سکسی بوی؟
_خودت رو...

با این حرفم جری شد و جلوی مانیا منو وحشیانه روی تخت پرت کرد

#پاهام رو بالا داد و #زبونش رو روی #سوراخ داغ و تنگم کشید🍑

بی توجه به حضور مانیا و چشمای حرصی و عصبی ش آه بلندی از لذت کشیدم و ملافه های سرخ روی تخت رو میون انگشتام فشار دادم💦

سوراخم رو
#مک میزد و #لیس میزد🔞🔥

نفس نفس میزدم و کل تنم از
#شهوت عرق کرده بود

با حس انگشتش روی سوراخم
#ناله بلندی کردم که مانیا با عصبانیت...😈💦
https://t.me/+XXjoNafpOJ8wNTJk
https://t.me/+XXjoNafpOJ8wNTJk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

10 Nov, 03:30


#امپرگ🫃
#سلطنتی🔱
#گی_لاو🏳‍🌈
#سر_التم🍆 رو به #داخلش🍑💦 که از قبل نیمه اماده اش کرده بودم فرستادم که از #تنگیش🍑 حالم بدتر شد،دستی که سمتم دراز کرده بود رو گرفتم و بقیه ی #التم🍆 رو به داخل فرستادم و با انداختن تموم سنگینم روی بدن اونی که #ناله_های_دردناک سرداد شروع کردم‌به #تلمبه_زدن که......🔞🔞🔥🔥🌈
https://t.me/+1uXWzGHw0YA0MTVk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

10 Nov, 00:30


#پنهونی با دوست صمیمی پسرش میریزه روی هم و ازش باردار میشه........🔥🌈🔞

#امپرگ🫃
#سلطنتی🔱
#گی_لاو🏳‍🌈
#سر_التم🍆 رو به #داخلش🍑💦 که از قبل نیمه اماده اش کرده بودم فرستادم که با ناله ای غلیظ گفت:
_عــــــــــــــــــــــــــعاحـــــــــــــــــــــح.....یه خورده صبرکن
از
#تنگیش🍑 حالم بدتر شد،دستی که سمتم دراز کرده بود رو گرفتم و بقیه ی #التم🍆 رو به داخل فرستادم و با انداختن تموم سنگینم روی بدن اونی که #ناله_های_دردناک سرداد شروع کردم‌به #تلمبه_زدن که......🔞🔞🔥🔥🌈
https://t.me/+1uXWzGHw0YA0MTVk
https://t.me/+1uXWzGHw0YA0MTVk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

09 Nov, 03:30


#آل‌تشو وارد #دهانم کرد و دماغم رو گرفت و محکم #تل‌مبه زد که حس میکردم دارم #خفه میشم🔞🥵
روی
#تخت پرتم و درحالی که کمربندش رو در میاورد گفت
+ وقتشه
#تنبیه بشی بعد #بگ‌امت پیری😈🩸
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

09 Nov, 00:30


دختری که توی دعوا قاتل میشه و برای فرار از زندان مجبور به تن فروشی میشه😨🔞

_چشماتو باز کن
میخوام وقتی دارم
#میگ‌امت ببینی که چجوری داری جر میخوری👿🔥
#ترسیده هقی زدم و توی خودم جمع شدم😭
تموم
#تنمو دستمالی میکرد سیلی به #سینهام زد که بیشتر گریه کردم
_خفه شو
#هرزه تو ی قاتل #جن_ده‌ای که قراره #زیرخواب من شه📛💯
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

08 Nov, 21:30


میلاد مردی که مجبور میشه زیرخواب پسری بشه که 20 سال ازش کوچیک تره😱🔞

موهامو چنگ و با
#تحقیر گفت
+از اینکه قراره
#زیرخوابم بشی چه #حسی داری😈💦؟
حرفی نزدم که پاشو روی
#آل‌تـم گذاشت و #سیلی محکمی به صورتم زد💯💥
+
#دهنتو وا کن میخوام سیرآبت کنم #توله سگ💦🍆
با این سن داشتم زیر کوچیک تر خودم له میشدم و دلم میخواست بمیرم💔😰

#آل‌تشو وارد #دهانم کرد و دماغم رو گرفت و محکم #تل‌مبه زد که حس میکردم دارم #خفه میشم🔞🥵
روی #تخت پرتم و درحالی که کمربندش رو در میاورد گفت
+ وقتشه #تنبیه بشی بعد #بگ‌امت پیری😈🩸

https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

08 Nov, 03:31


#آل‌تشو وارد #دهانم کرد و دماغم رو گرفت و محکم #تل‌مبه زد که حس میکردم دارم #خفه میشم🔞🥵
روی
#تخت پرتم و درحالی که کمربندش رو در میاورد گفت
+ وقتشه
#تنبیه بشی بعد #بگ‌امت پیری😈🩸
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

08 Nov, 03:30


#آل‌تشو وارد #دهانم کرد و دماغم رو گرفت و محکم #تل‌مبه زد که حس میکردم دارم #خفه میشم🔞🥵
روی
#تخت پرتم و درحالی که کمربندش رو در میاورد گفت
+ وقتشه
#تنبیه بشی بعد #بگ‌امت پیری😈🩸
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

08 Nov, 00:30


دختری که توی دعوا قاتل میشه و برای فرار از زندان مجبور به تن فروشی میشه😨🔞

_چشماتو باز کن
میخوام وقتی دارم
#میگ‌امت ببینی که چجوری داری جر میخوری👿🔥
#ترسیده هقی زدم و توی خودم جمع شدم😭
تموم
#تنمو دستمالی میکرد سیلی به #سینهام زد که بیشتر گریه کردم
_خفه شو
#هرزه تو ی قاتل #جن_ده‌ای که قراره #زیرخواب من شه📛💯
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

08 Nov, 00:30


دختری که توی دعوا قاتل میشه و برای فرار از زندان مجبور به تن فروشی میشه😨🔞

_چشماتو باز کن
میخوام وقتی دارم
#میگ‌امت ببینی که چجوری داری جر میخوری👿🔥
#ترسیده هقی زدم و توی خودم جمع شدم😭
تموم
#تنمو دستمالی میکرد سیلی به #سینهام زد که بیشتر گریه کردم
_خفه شو
#هرزه تو ی قاتل #جن_ده‌ای که قراره #زیرخواب من شه📛💯
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

07 Nov, 21:30


میلاد مردی که مجبور میشه زیرخواب پسری بشه که 20 سال ازش کوچیک تره😱🔞

موهامو چنگ و با
#تحقیر گفت
+از اینکه قراره
#زیرخوابم بشی چه #حسی داری😈💦؟
حرفی نزدم که پاشو روی
#آل‌تـم گذاشت و #سیلی محکمی به صورتم زد💯💥
+
#دهنتو وا کن میخوام سیرآبت کنم #توله سگ💦🍆
با این سن داشتم زیر کوچیک تر خودم له میشدم و دلم میخواست بمیرم💔😰

#آل‌تشو وارد #دهانم کرد و دماغم رو گرفت و محکم #تل‌مبه زد که حس میکردم دارم #خفه میشم🔞🥵
روی #تخت پرتم و درحالی که کمربندش رو در میاورد گفت
+ وقتشه #تنبیه بشی بعد #بگ‌امت پیری😈🩸

https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
https://t.me/+62DTFL90zxY0N2Fk
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

07 Nov, 03:30


تفی روی کیـ.ـر کلفتم میندازم و کل حجممو یهو وارد سوراخش میکنم
صدای ناله ش توی اتاق میپیچه و با وجود درد خودشو بیشتر به آلـ.تم فشار میده و...💦🍑
https://t.me/+zA8Z3JZVBsUxMTE0
https://t.me/+zA8Z3JZVBsUxMTE0
⭐️1ظهر پاک⭐️

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

07 Nov, 00:30


#كلفتمو گذاشتم بين پاهاش كه سريع روناشو به همديگه فشار داد با نيشخند كنار گوشش لب زدم
_جوون خوب كارتو بلدى..!اينطور وقتى پريودى هم ميتونم بكنمت🤤💦
ناله اى كرد كه تند تند شروع به عقب جلو كردن كلفتم بين پاهاش كردم
التم به سو•راخ ش كشيده ميشد يهو
#چنگى به سينه هاش زدم كه….
🔞
https://t.me/+zA8Z3JZVBsUxMTE0
🔞
https://t.me/+zA8Z3JZVBsUxMTE0
ليتل بوى كوچولو و بیناجنسيى كه پريود ميشه و حالا وقتى ددى ش حشرى ميشه لاپايى بهش ميده👅🍓
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

06 Nov, 21:30


_یا همین الان کـ*ـص خواهرم رو لیس می‌زنی یا یه جوری جرت میدم که تا یه هفته باز باز راه بری...🍑🔥
بهنام طبق معمول از دستور حامی سرپیچی کرد و تنش را عقب کشید:
_کور خوندی مرتیکه! من عمرا زیر بار حرف زور نمیرم!
این بار هرمس دست به کار شد، پشت گردن بهنام را چنگ زد و سر او را به سمت بهشت خواهرش خم کرد:
_تو برده‌ی بی‌ارزش! اگه ببینم، بشنوم و یا حتی باد به گوشم برسونه که به دستور خواهر یا برادرم گوش نکردی، بلایی سرت میارم که التماسم رو کنی بکشمت...
و این بار بهنام از ترس زبانش را بیرون آورد و...👅💦

https://t.me/+-LE-Rw6Q1cgyNzI0
https://t.me/+-LE-Rw6Q1cgyNzI0

پسری که برده‌ی یه خانواده‌ی سادیسمی میشه و هر شب مجبوره با بدنش ارضاشون کنه...🔞

#تریـــــسام #فورســـــام #گـــــی
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

06 Nov, 03:30


برادرهای ناتنی که عاشقهمن و دور از چشم پدر و مادرشون توی اتاق با هم میخوابن و...😱🔥
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

06 Nov, 00:30


پسری که برای دزدی وارد بانک دو برادر میشه که از جمله یکیشون دنبالشه تا اون رو برای خودش کنه! 😱💔🔥
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

05 Nov, 21:30


فرمانده خشنی که کارش ریختن خونه و به پسرکی قول حضانت خواهر کوچولوش رو میده ولی در ازاش ازش میخواد که... 🥺💔🔞🔥
از پاش گرفتم که
#سریع دستم رو گرفت و با عجز لب زد:
#هق...توروخدا...هق...درد...
#عصبی از فکش گرفتم و #سرش رو روی #بالشت فشردم و لب زدم:
فقط ببند دهنت رو
#نادون!
#تند تند سر تکون داد.
لبه ی تخت نشستم و
#پاش رو روی پام گذاشتم و یه دستم رو روی دهنش گذاشتم و با #تحکم گفتم:
فقط یه
#کوچولو #صدات دربیاد تا اون یکی پات رو هم #بشکنم...
با حرفم رسما
#خفه خون گرفت.
با دست دیگه ام از
#پاش گرفتم و کمی باهاش بازی کردم.
اشک هاش بدون
#وقفه جاری میشد.
فرمانده اسرائیلی بیرحمی که پسرکی زیبا اسیرش میکنه و اون رو عاشق خودش میکنه😢
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

05 Nov, 04:00


برادرهای ناتنی که عاشقهمن و دور از چشم پدر و مادرشون توی اتاق با هم میخوابن و...😱🔥
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

05 Nov, 01:21


پسری که برای دزدی وارد بانک دو برادر میشه که از جمله یکیشون دنبالشه تا اون رو برای خودش کنه! 😱💔🔥
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
🌙1ظهر پاک🌙

🔞دریای‌رمانهای‌ممنوعه🔞

04 Nov, 21:28


فرمانده خشنی که کارش ریختن خونه و به پسرکی قول حضانت خواهر کوچولوش رو میده ولی در ازاش ازش میخواد که... 🥺💔🔞🔥
از پاش گرفتم که
#سریع دستم رو گرفت و با عجز لب زد:
#هق...توروخدا...هق...درد...
#عصبی از فکش گرفتم و #سرش رو روی #بالشت فشردم و لب زدم:
فقط ببند دهنت رو
#نادون!
#تند تند سر تکون داد.
لبه ی تخت نشستم و
#پاش رو روی پام گذاشتم و یه دستم رو روی دهنش گذاشتم و با #تحکم گفتم:
فقط یه
#کوچولو #صدات دربیاد تا اون یکی پات رو هم #بشکنم...
با حرفم رسما
#خفه خون گرفت.
با دست دیگه ام از
#پاش گرفتم و کمی باهاش بازی کردم.
اشک هاش بدون
#وقفه جاری میشد.
فرمانده اسرائیلی بیرحمی که پسرکی زیبا اسیرش میکنه و اون رو عاشق خودش میکنه😢
https://t.me/+kmqhqt7KjZg2MzI0
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
🌙1ظهر پاک🌙