ميرزا يحييخان مشيرالدوله قزويني (فرزند ميرزا نبيخان امير ديوان قزويني و برادر میرزا حسین خان سپهسالار)، از رجال قزويني عهد قاجاريه بود كه به مسووليتهاي مهمي از حكومت فارس تا وزارت امور خارجه رسيد. او مدتي وزير عدليه هم بود. ازدواج مشیرالدوله با عزتالدوله، خواهر ناصرالدین شاه و همسر مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر، ترقی او در مناصب مختلف را تسریع کرد. مشيرالدوله در سال ۱۲۴۷ ه.ق در قزوين به دنيا آمد و در سال 1309 ه.ق در سن ۶۲ سالگي فوت كرد. جسد وي طي مراسمي در مشهد به خاك سپرده شد. كودك ايستاده در عكس، فرزندش معتمدالملك، باني و موسس دارالشفا در تهران است.
گوهرشاد قزويني گوهرشاد قزوینی، دختر استاد يگانه خط نستعليق ايران، ميرعماد الحسني سيفي قزويني از خوشنویسان و نستعلیق نویسان پرآوازه سده یازدهم هجری است که آموختن خط را از نوجوانی آغاز کرد و نستعلیق را نزد پدر آموخت و از زبردستترین زنان خوشنویس شد. او شاعر و اهل طنز نیز بود و پدر او را حرمت بسیار مینهاد. آنگونه که گفته شده است؛ گوهرشاد قزويني همسر ميرمحمدعلي خديوالخطاطين بوده و فرزند بسيار آورد که جملگي خوشنويس بودند. گوهرشاد پس از قتل ميرعماد به دستور شاه عباس صفوي، تا سالها در اصفهان زيست و سوگوار و در غم از دست دادن پدر بود که بيش از آن تاب اقامت در شهر اصفهان را نياورد و به موطن اصلي خود قزوين بازگشت تا اينکه به سال 1038 هجری قمری درگذشت. در ميان زنان خوشنويس کمتر کسي به زبردستي او در خط نستعليق ديده شده است. از او یک نسخه «گلستان سعدی»، به قلم کتابت خوش، با رقم: «کتبه العبد المذنب گوهرشاد غفر له ۱۰۲۵»؛ یک قطعه به قلم نیم دو دانگ خوش و به آب زر، با رقم: «نمقه گوهرشاد ۱۰۳۰». و چند قطعه دیگر دیده شدهاست.
🔹«عصر نشده، عدسیپزها، یک مشت عدس میریختند توی دیزیهای سفالی لعابدار که بهش میگفتند «دیزی ساقالو»، آب و نمک اضافه میکردند، درش را میگذاشتند و دورش را گل میگرفتند، میچیدند توی مجمعه، میگذاشتند روی سرشان و میآوردند توی تونک حمام، میسپردند به پِهنسوزان تا آنها را بگذارد توی خاکستر چاله و دورشان آتش بچیند. صبح میآمدند چندتا خوراک را برای پِهنسوزان و حمامی و کارگرهایش میگذاشتند، پول آتش را میدادند و بقیه دیزیها را میگذاشتند توی مجمعه، میبردند روی چرخ، جلوی در حمام، یا سر گذار وامیایستادند.
🔸راه گذر، پا سست میکرد؛ عدس میخرید و همان جا میخورد و میرفت. مشتری از حمام در میآمد، شکمش خالی بود. پول میداد و یک پیاله عدسی میگرفت.» حاج تقی دشتی میگفت: «صنّار مِدادم به چرخی، چند تا قاشق عدسی مِریخت توی کاسَه، مُگُفتم بَدرُقهاش رَه هم بده. یک قاشق سر پُر اضافه مِکَرد.»
- حمامهای خاموش (آیینها و باورهای مردم درباره حمامهای قزوین)، فرشته بهرامی، نشر آموت، ص ۴۱
▪️ ۶۲ سال پیش، حدود ساعت ۲۳:۰۰ شامگاه ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ ، زمینلرزه فاجعهباری با بزرگی ۷.۲ ریشتر در عمق ۱۰ کیلومتری زمین در منطقه پرجمعیت جنوب قزوین رخ داد.
▫️این زمینلرزه ۹۱ روستا را بهکلی ویران کرد و در اثر آن بیش از ۱۲۲۲۵ نفر کشته شدند، حدود ۲۸۰۰ نفر آسیب دیدند و ۲۱۰۰۰ خانـه تخریب شد. در این زمینلرزه بسیاری آثار و مکانهای قدیمی و تاریخی شهرستان بوئین زهرا از جمله قلعه باستانـی رودک ویران شد.
💢استاد احمد پیله چی خوشنویس برجسته قزوینی با حضور در برنامه ایران دوست داشتنی، شبکه یک سیما، از پیشینه هنر خوشنویسی قزوین و هنرمندان نامی این دیار می گوید .
🔰سفرای چهار کشور خارجی در دومین روز سفر خود به قزوین از جاذبه های تاریخی و طبیعی منطقه الموت بازدید کردند
🔻سفرای کشورهای نیوزلند، نیکاراگوئه، فیلیپین و کره جنوبی در جمهوری اسلامی ایران در دومین روز سفر خود به استان قزوین با حضور در منطقه الموت از قلعه تاریخی حسن صباح و پایگاه میراث فرهنگی الموت در گازرخان، منطقه گردشگری اندج و دریاچه اوان بازدید کردند.
🔻در این سفر یک روزه علیرضا خزائلی مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ، نادر محمدی معاون گردشگری و سرمایه گذاری استان و دکتر حمیده چوبک مدیر پایگاه تاریخی الموت گروه را همراهی کردند.