۲۲ سالمه و ساکن یکی از شهرهای شمالی
مادربزرگم همیشه میگفت اونقدری خوشکل بودی که بابات اسمت رو گذاشت هیلناز👩🏻🦰
کودکی خیلی سختی داشتم
دو ساله بودم که بابام فوت میکنه
مادرم مجدد ازدواج کرد و اذیت و آزارهای جنسی ناپدریم💔
بی مهری های مادرم
تنهایی و هزار دلیل دیگه باعث شده بود که من پر از خلا و عقده و سیاهی باشم تنها راه نجات رو فرار از خانه میدیدم ولی جراتشو نداشتم چون میدونستم عاقبت خوبی نداره!
ولی دیگه تحمل خانه رو هم نداشتم
بهترین راه دانشگاه بود.
یه شهر دور قبول شدم و رفتم
همون سال اول دانشگاه پسرای دانشگاه میخواستن بهم نزدیک شن که یکیشون تونست دل منو ببره. میگفت عاشقمه و منو هم عاشق خودش کرد
البته از وقتی که آموزشهای هم قدمتونو استفاده میکنم میفهمم نه اون عاشق من بوده و نه من عاشق اون 🙃
من به دنبال پر کردن خلاهای درونیم بودم
و اون دنبال تن و بدن من
ارتباط و عشق(توهم ذهنی من)به اون پسر،منو خوشحال و خوشبخت نکرد نه عروس شدم و نه ملکه! بلکه تبدیل به برده جنسی شدم😔
چندماه پیش حالم از خودم و زندگیم بهم میخورد و میخواستم خودمو بکشم که یکی از دوستام متوجه شد و بهم گفت که آرزوی هر دختری هست چهره و بدن منو داشته باشه ولی چه فایده؟😔
۶ ماهه که به واسطه همون دوستم با شما آشنا شدم و وارد کلاس هم قدمتون شدم.
شبی که فایل تست عشق شناسیتون رو شنیدم انگار که پتکی توی سرم خورده باشه و منو سر عقل بیاره تا صبح گریه کردم
همش از خودم میپرسیدم حق من اینه؟
زندگی من باید اینجوری باشه؟
هم از روح بابام و هم از خودم و هم از خدا معذرت خواستم و ازش خواستم منو بغل کنه و کمکم کنه
با اون پسر کات کردم
و زندگی جدیدی شروع کردم
میخوام دوباره زندگی کنم ولی اینبار متفاوت🤞
نور به زندگیتون سرازیر بشه استاد✨
من تا آخر عمر به شما مدیونم🤍