پروژه پنجاه روز

جا نمونید❗
بزودی گروه کامیونیتی پروژه پنجاه روز به حالت خصوصی در میاد و به غیر از این کانال تمام گروه ها غیر فعال میشه و همه فعالیت ها از اونجا انجام میشه

سریع عضو بشید
https://t.me/project50days_persian1

لینک کانال تلگرام
https://t.me/project50days_persian


لینک گروه تلگرام
https://t.me/project50days_persian1


آیدی اینستاگرام
https://instagram.com/project50days_persian?igshid=ZDdkNTZiNTM=

@project50days_persian

سلام از فصل جدید که بزودی شروع میشه تمام فعالیت ها در تاپیک  گروه اصلی صورت میگیره و باقی گروه ها غیر فعال میشه.
فعالیت های این کانال پابرجاست

لطفا وارد گروه اصلی بشید. بزودی میبینیمتون❤️
https://t.me/project50days_persian1

@Owji_arash

تا آن هنگام که فصل آخر
در کتاب زندگی انسانی نوشته نشده
هر صفحه و هر تجربه ای مهیج است
همه چیز گشوده است و قابل تغییر

دوره صوتی شناخت و تغییر عادت ها برگرفته از محتوای پنج کتاب توسعه فردی و برخی مقالات در زمینه عادت ها می‌باشد که گردآوری و به زبان ساده بیان شده است.

بعد از تهیه این دوره صوتی مکانیزم عملکرد عادت ها را به طور کامل شناخته و درک بهتری از عملکرد عادت ها در زندگی روزمره خواهید داشت.
در مرحله بعدی با شناخت هر چه بهتر عادت ها میتوانید برای تغییر آنها اقدام کنید. راهکار های عنوان شده در این دوره صوتی یک ساعته می‌تواند به شکل گیری و تثبیت هر چه بهتر عادت های شما کمک کند.

برای تهیه این دوره صوتی فشرده و اطلاع از شرایط دریافت به این آیدی @project50days_persian2 پیام دهید.

کاری از تیم تولید محتوا پروژه پنجاه روز
جمع آوری مطالب ، ضبط و ادیت @owji_arash
کاور آرت @neginiig

#توسعه_فردی #بهتر_شدن #لایف_استایل #عادت #تغییر

دوست داری برای تغییر عادت هات قدمی برداری؟!

لینک کانال تلگرام
https://t.me/project50days_persian


لینک گروه تلگرام
https://t.me/project50days_persian1


آیدی اینستاگرام
https://instagram.com/project50days_persian?igshid=ZDdkNTZiNTM=

@project50days_persian

habit tracker
برای ایجاد عادت جدید و حذف عادت های بد اول باید اون رو ثبت کنید

این فایل رو دانلود و چاپ کنید
بهتون کمک میکنه
@project50days_persian

پروژه پنجاه روز pinned Deleted message

⚡️برنده فصل هفتم چالش پروژه پنجاه روز سرکار خانم فروغ برزمینی
برنده یک پک ویژه محصولات کاراکال و همچنین عضویت وی آی پی پروژه پنجاه روز
تو چالش بعدی شرکت میکنی؟!

نفر برتر چالش شیفت
چالش شیفت (چالش وی آی پی پروژه پنجاه روز که به صورت ویژه با کلاس های ویدیو کال و آنلاین توسط سه مربی بین المللی انجام شد )

فعالیت های این چنل تا شروع فصل بعدی متوقف خواهد شد

لطفا هر گونه نظر انتقاد و یا پیشنهاد همکاری برای برگزاری ایونت و حتی حضور در تیم طراحی و توسعه پروژه پنجاه روز دارید به اونر چالش پیام بدید .
ما صدای شما را میشنویم .
@owji_arash
همچنین به یک نفر در گروه پروژه پنجاه روز یک هدیه به عنوان یادبود اهدا خواهد شد.

لطفا این مکان رو به دوستانتون معرفی کنید
پروژه پنجاه روز چالشی برای بهتر شدن
@project50days_persian

در پنجاه روز گذشته اینجا چه خبر بود؟!

- سه چالش تغییر سبک زندگی به صورت همزمان برگزار شد

چالش پروژه پنجاه روز
(شامل هفت قانون ساده هست که با انجام دادن این قوانین و ارسال فعالیت ها در گروه تلگرام میتوانید سبک زندگی خودتون رو تغییر بدید این چالش به صورت عمومی و رایگان برگزار شد)

چالش شیفت
( در این چالش ، همان قوانین پروژه پنجاه روز با مربیگری سه مربی بین المللی و با برگزاری کلاس های یوگا ، فیتنس و کارگاه تغییر عادت ها و همچنین پیگیری روزانه با ۲۰ شرکت کننده از سراسر دنیا به صورت آنلاین برگزار شد این چالش به صورت خصوصی و با هزینه 1400 تومان برگزار شد)

چالش ۲۱
(دویدن ۲۱ کیلومتر در ۲۱ روز با هدف بهبود سبک زندگی با همراهی دو مربی حرفه ای به صورت وی آی پی با ۳۶ شرکت کننده از سراسر دنیا به صورت آنلاین برگزار شد هزینه ورود به چالش 250 تومان بود)

در این سه چالش اسپانسر پروژه پنجاه روز برند کاراکال در کنار ما بود و جوایز ویژه ای به افراد برگزیده اهدا کرد


پروژه پنجاه روز چالشی برای بهتر شدن
@project50days_persian

رشد تصـاعدی

یک برگه کاغذ از وسط تا زده میشود،دوباره از وسط تا زده می شود و دوباره و دوباره این کار تکرار میشود . بعد از پنجاه بار تا زدن چه قدر ضخیم می شود ؟ قبل از این که به خواندن ادامه بدهی حدس خودت را بنویس.
کار دوم-از بین این دو گزینه یکی را انتخاب کن (الف) در سی روز آینده ، من هر روز به تو هزار دلار میدهم-(ب) در سی روز آینده من در روز اول یک سنت به تو میدهم،در روز دوم دو سنت ، روز سوم چهار سنت روز چهارم هشت سنت و همین طور تا آخر . بدون آن که زیاد به آن فکر کنی ، پاسخ بده ؛ الف یا ب؟

آماده ای؟خب اگر فرض کنیم ضخامت یک برگه ی کاغذ چاپ تقریباً ۰/۰۱ سانتی متر باشد ، ضخامت آن بعد از پنجاه بار تا زدن کمی کمتر از ۹۶ میلیون کیلومتر خواهد شد . این عدد با فاصله ی بین زمین و خورشید برابری میکند میتوانی با یک ماشین حساب خیلی ساده از این حقیقت مطمئن شوی.
در مورد سؤال دوم گرچه گزینه ی الف وسوسه انگیزتر به نظر می رسد. انتخاب الف در سی روز سی هزار دلار نصیبت خواهد کرد و با انتخاب ب بیش از پنجاه میلیون دلار به جیب خواهی زد!

ما رشد خطی را به صورت حسی درک میکنیم، با این حال هیچ درکی از رشد تصاعدی یا درصدی نداریم چرا این گونه است ؟ چون در گذشته به آن احتیاج نداشته ایم.هرکس دوبرابر وقت صرف جمع کردن دانه ها میکرد،درآمدش دوبرابر بود.امروز همه چیز متفاوت است.

یک مثال دیگرد"نرخ تورم پنج درصد است" . هر کس این را بشنود فکر میکند "خیلی بد نیست به هر حال پنج درصد که رقم زیادی نیست؟" بیایید زمان دو برابر شدن را حساب کنیم ۷۰ تقسیم بر ۵ = ۱۴ سال. در چهارده سال ارزش یک دلار نصف آنچه امروز هست خواهد بود ؛ فاجعه ای برای هر سرمایه دار!

هیچ چیزی که رشد تصاعدی دارد تا ابدر شد نمیکند.  این رشد سرانجام به یک سرحد میرسد.  تضمین شده است. برای مثال باکتری روده ای اسچریچیا کولی ، هر بیست دقیقه تقسیم میشود تنها در عرض چند روز میتواند کل کره ی زمین را بپوشاند . اما چون بیشتر از حد موجود اکسیژن و قند مصرف میکند رشد آن یک نقطه ی نهایی دارد.

وقتی پای نرخ رشد در میان است به دریافت احساسی خود اعتماد نکن بپذیر که درک درستی از آن نداری آنچه واقعاً به تو کمک میکند یک ماشین حساب است.
@project50days_persian

کم کاری اجتماعـی

چند مرد باید طنابی را از دو سو میکشیدند. به طور میانگین، اگر دو نفر با هم طناب را بکشند، هر کدام فقط ۹۳ درصد از قدرت خود را به کار می‌گیرند. وقتی سه نفری باهم بکشند، این عدد ۸۶ درصد است و اگر هشت نفر بکشند، فقط از ۴۹ درصد قدرت خود بهره می‌گیرند.
علم چنین چیزی را اثر کم کاری اجتماعی می‌نامد. این پدیده وقتی اتفاق میفتد که عملکرد فردی به صورت مستقیم قابل مشاهده نیست و با تلاش گروهی آمیخته میشود.

کم کاری اجتماعی رفتاری منطقی است; چرا همه انرژی خود را مصرف کنی وقتی نیمی از آن هم کفایت میکند؟ مخصوصا زمانی که این کوتاهی‌ها به چشم نمی‌آید. به بیان ساده‌تر، کم‌کاری اجتماعی نوعی گول زدن است که در آن همه ما مقصریم، حتا اگر ناخودآگاه اتفاق افتاده باشد.

وقتی مردم کاری را باهم انجام میدهند، عملکرد‌های فردی کاهش پیدا میکند. این شگفت‌آور نیست. چون نیروی مصرف شده از طرف ما به رغم کاهش به طور کامل صفر نمی‌شود. پس چه چیزی مانع می‌شود که کاملا استراحت کنیم و اجازه دهیم بقیه کار سخت را انجام دهند؟پیامدهای آن.
عملکرد در حد صفر مورد توجه قرار خواهد گرفت و این مجازات سنگینی را با خود به همراه دارد، مثل اخراج از گروه یا متهم شدن.

کم‌کاری اجتماعی فقط در عملکرد فیزیکی ما اتفاق نمی‌افتد. ما به لحاظ ذهنـی هم کم‌کاری میکنیم. برای مثال، در جلسه‌ها، هر چه تیم بزرگ‌تر باشد، مشارکت فردی ضعیف‌تر می‌شود.

ما پشت تصمیم‌های تیمی پنهان میشویم. عبارت فنی برای چنین چیزی انتشار مسئولیت است. به همین دلیل است که تیم‌ها به نسبت تک‌تک اعضا تمایل به پذیرش ریسک‌های بزرگ‌تری دارند.
افراد گروه استدلال می‌کنند که اگر کارها بد پیش برود، آن‌ها تنها کسانی نیستند که سرزنش خواهند شد. این اثر (انتقال مخاطره‌آمیز) نام دارد.

نتیجه، مردم در گروه‌ها نسبت به وقتی که تنها هستند متفاوت رفتار می‌کنند(در غیر این صورت، اصلا گروهی در کار نبود). با آشکار شدن عملکردهای فردی تا حد امکان، می‌توان نقاط ضعف گروه‌ها را خفیف کرد.
@project50days_persian

چرا بدبختی بزرگتر از خوشبختی به نظر میرسد؟
نفرت از زیان

به حال امروز خودت از یک تا ده چه نمره ای میدهی؟ حالا فکر کن چه چیزهایی می تواند نمره ی حال تو را تبدیل به ده کند.یک سفر به جزایر کاراییب که همیشه آرزوی تو بوده ؟ یا یک قدم رو به جلو در زندگی شغلی و مالی؟ سؤال بعدی چه چیز باعث میشود روزت افتضاح باشد؟ فلج شدن ، آلزایمر ، سرطان ، ورشکستگی،افسردگی ، جنگ گرسنگی، فوت نزدیکترین دوستت...؟ این لیست طولانی احتمالات به ما نشان میدهد چه موانعی بر سر راه خوشی ما وجود دارد.
به بیان  کوتاه تر چیزهای بد نه تنها بیشتر از چیزهای خوب اند ، بلکه بسیار با اهمیت تر هم هستند.

در گذشته و پیش از تکامل ما اوضاع از این هم بدتر بود . یک اشتباه ابلهانه می توانست منجر به مرگ شود مثل بی دقتی در شکار.کسانی که بی پروا یا بی ملاحظه بودند پیش از آن که بتوانند ژن خود را به نسل بعدی منتقل کنند جان خود را از دست میدادند. باقی افراد یعنی ملاحظه کارها زنده ماندند،ما نوادگان آنها هستیم.

از دست دادن صد دلار بر خوشی تو بیشتر اثر دارد تا به دست آوردن یک صد دلاری! در واقع اثبات شده که از نظر عاطفی از دست دادن یک چیز دو برابر سنگین تر از به دست آوردن همان چیز است.
اگر میخواهی کسی را در مورد موضوعی متقاعد کنی بر مزایای آن تمرکز نکن ، بلکه سعی کن به او نشان بدهی چگونه میتواند از مضرات آن رها شود.

فرض کن شغل تو عایق بندی خانه است . مؤثرترین شیوه ی ترغیب مشتری ها برای خریدن محصولاتت این است که به جای این که به آنها بگویی عایق بندی چه قدر در صرف جویی مالی به آنها کمک میکند، بگویی در نبود عایق بندی چه پولی را از دست میدهند!

این همان چیزی است که نمیتوانیم با آن مبارزه کنیم. بدبختی ها از خوشبختی ها هم متعددتر و هم قدرتمندترند . ما نسبت به موارد منفی بیشتر حساس ایم تا موارد مثبت. در خیابان هم چهره های مخوف بیشتر از چهره های خندان به چشم می آیند. ما برخورد بد را بیش از برخورد خوب به خاطر میسپاریم(البته غیر از مواقعی که برخورد خوب از جانب خودمان باشد).
@project50days_persian

استدلال استقرایی

کشاورزی به یک غاز غذا میدهد، حیوان اولش دودل است. تعجب میکند! این اتفاق تا چند هفته ی بعد هم ادامه پیدا میکند تا این که در نهایت شک غاز از بین میرود . بعد از چند ماه غاز مطمئن است کشاورز قلباً به او علاقه دارد . غاز که کاملاً به خیرخواهی مرد اطمینان دارد در روز کریسمس سلاخی میشود غاز قربانی تفکر استقرایی است یعنی
  تمایل به نتیجه گیری عمومی از مشاهدات جداگانه دارد - استقرا یعنی از جزء به کل رسیدن.

سرمایه گذاری سهام الف را میخرد، قیمت سهام به سرعت بالا میرود . او در ابتدا محتاط است . سرمایه گذار حدس میزند "احتمالاً باید یک حباب باشد" . با ادامه ی رشد قیمت سهام میگوید:« این سهام احتمالاً هیچ وقت پایین نمی آید . » بعد از شش ماه همه ی پس انداز زندگی اش را در آن سهام سرمایه گذاری میکند و چشم هایش را روی ریسک عظیم این کار می بندد.بعدها مرد بهای این سرمایه گذاری احمقانه را میپردازد.

یک زمانی دوستی داشتم که از ارتفاع و چتر نجات را در دقیقه ی آخر باز میکرد . یک روز به او گفتم ورزش انتخابی ات چه قدر خطرناک است دوستم متکبرانه جواب داد " من بیشتر از هزار بار پریده ام و هیچ وقت اتفاقی برایم نیفتاده" دو ماه بعد کشته شد!

تفکر استقرایی می تواند نتایج مخربی در پی داشته باشد . با وجود این ، نمی توانیم با نبودن آن کنار بیاییم. تصور میکنیم در خیابان به صورت تصادفی کسی به ما حمله نمی کند . انتظار داریم فردا هم قلبمان هنوز بتپد، اینها نقاط اتکایی هستند که بدون آنها قادر به زندگی نیستیم. قطعیت ها موقتی اند.

استقرا ما را گمراه میکند و به نتیجه گیریهایی نظیر این میرساند « بشر همواره جان سالم به در برده پس ما هم قادر خواهیم بود با هر چالشی در آینده مقابله کنیم . » در نگاه اول خوب به نظر میرسد اما نکته حایز اهمیت این است که چنین اظهار نظری میتواند فقط از جانب بشری باشد که تا حالا جان سالم به در برده. اگر گمان کنیم زنده ماندن تا امروز نشانه ای است بر جان سالم به در بردن در آینده یک ایراد جدی در استدلال است.
شاید هم جدی ترین ایراد!
@project50days_persian

لیست کارهای بزرگی که میخوای انجام بدی رو فراموش کن ، اول یه لیست از کارهایی که نباید انجام بدی رو در بیار.
روان ما برای شروع و ادامه یک مسیر طولانی و یه جاهایی طاقت فرسا نیاز به انرژی بالا و تنش پائین داره.
پس به جای تلاش برای فشار آوردن و فرسوده شدن ، با کم کردن موانع و محرکهای استرس آور ، خم های مسیر زندگیت رو باز کن تا با یه تلاش به اندازه و منطقی ، بیشترین نتایج رو بدست بیاری ...

مثلا درس خوندن کنار یه دوست درس نخون ! ، رژیم گرفتن کنار یه یخچال پر از مواد غذایی چرب و شیرینی و شکلات !، شروع آموزش کنار گوشی و کنسول بازی !  ترک مواد و سیگار کنار یه دوست سیگاری ! و ایده پردازی کار برای یه آدم کار نکن ! ..
همه ی اینا خلاف جهت آب شنا کردنه و سختی مسیر رو چند برابر میکنه ...
@project50days_persian

مرجع

آبراهام لینکُـلن-شانزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا- کی به دنیا آمد؟ اگر سال تولد او را در ذهن نداشته باشی و باتری گوشی همراهت نیز تمام شده باشد چگونه به این سؤال پاسخ می دهی؟شاید بدانی در طول جنگهای داخلی دهه ی ۱۸۶۰ رئیس جمهور بوده و همین طور اولین رئیس جمهور امریکاست که ترور شده.با نگاه به مجسمه ی یادبود لینکلن در واشنگتن ، یک جوان با انرژی نمیبینی بلکه بیشتر یک پیر کارکشته ی شصت ساله به نظر میرسد این مجسمه احتمالاً او را در اوج قدرت سیاسی نمایش داده است مثلاً در شصت سالگی . فرض کن او در اواسط دهه ی ۱۸۶۰ به قتل رسیده یعنی حدس ما این است که او در سال ۱۸۰۵ به دنیا آمده (جواب صحیح سال ۱۸۰۹)است . پس ما چه طور این مسئله را حل کردیم ؟ به کمک مرجع دهه ی ۱۸۶۰ ( میلادی ) به یک حدس نسبتاً دقیق رسیدیم.

هر وقت چیزی را حدس میزنیم  از مرجع کمک میگیریم.ما با چیزی که نسبت به آن اطمینان داریم شروع میکنیم و در ادامه به قلمر و ناشناخته ها میرویم جز این چه طور میتوانستیم این کار را انجام بدهیم ؟ یک عدد تصادفی را همین طور انتخاب کنیم ؟ این که غیر منطقی است.

یک آزمایش دیگر- دانشجویان و کارگزاران حرفه ای بنگاههای معاملات ملکی از خانه ای بازدید کردند . از آنها خواسته شد که قیمتش را تخمین بزنند . قبل از آن یک لیست با اعدادی که به صورت تصادفی تولید شده بودند از قیمتهای فروش خانه به آنها داده شده بود . همان طور که انتظار میرفت مرجع بر دانشجویان اثر گذاشت ؛ هر چه لیست قیمتها بالاتر بود ارزش تخمینی دانشجویان نیز بیشتر بود . هر چه ارزش چیزی نامعلوم تر باشد ، حتا متخصصان هم بیشتر اسیر مرجع میشوند.

مرجع ها فراوان اند و همه ی ما به نحوی به آنها چنگ می اندازیم. قیمت برای مصرف کننده که روی بسته ی خیلی از محصولات چاپ شده چیزی بیش از یک مرجع نیست.
همچنین اثبات شده اگر معلمان نمره های پیشین دانش آموزان را بدانند این امر در نمره دهی آنها در آزمونهای بعدی نیز اثر خواهد گذاشت . نمرات اخیر مثل یک نقطه ی شروع عمل میکنند .
@project50days_persian

خطای قمارباز

در تابستان ۱۹۱۳ اتفاق خارق العاده ای در مونت کارلو افتاد . مردم کنار یک میز رولت جمع شده بودند و آنچه را که به چشم میدیدند باور نمی کردند . توپ بیست بار متوالی روی خانه های سیاه متوقف شد خیلی از بازیکنان از فرصت استفاده کردند و سریعاً پول خود را روی قرمز شرط بستند ولی توپ در خانه ی سیاه از حرکت ایستاد . باز هم مردم بیشتری دور میز جمع شدند تا روی قرمز شرط ببندند . بالاخره این وضعیت باید تغییر می کرد اما دوباره سیاه بود.دوباره و دوباره تا چرخش بیست و هفتم طول کشید که بالاخره توپ روی قرمز ایستاد بازیکنان چندین میلیون روی میز هزینه کرده بودند . بعد از چندبار چرخش همه ورشکسته بودند.

این ازمایش نشان میدهد مردم به  نیروی متعادل کننده ی جهان اعتقاد دارند به این پدیده خطای قمار باز میگویند ، اما در پیشامدهای مستقل هیچ نیروی هماهنگ کننده ای در کار نیست توپ به خاطر نمی سپارد که چندبار تا به حال روی خانه ی سیاه متوقف شده است.

فرض کنید با یکی از دوستان خود، شیر یا خط بازی می‌کنید. در یک دست از بازی، 5 بار پشت سر هم شیر می‌آید. قبل از پرتاب سکه برای بار ششم دوست شما می‌گوید: این بار دیگه حتما خط میاد!

در این سوگیری شناختی، افراد احتمال رخ دادن یک اتفاق را به پیشامدهای قبلی وابسته می‌دانند. یعنی وقتی 5 بار پشت سر هم سکه را پرت کرده‌اید و نتیجه آن شیر بوده است، فرد تصور می‌کند که در پرتاب ششم احتمال آمدن خط بیشتر است. این در حالی است که از نظر منطقی فرقی نمی‌کند که شما چند بار سکه را پرت کرده‌اید و در هر دفعه نتیجه چه بوده است. هر بار که سکه را بالا می‌اندازید احتمال اینکه نتیجه خط یا شیر باشد، مانند تمام دفعات قبلی معادل 0.5 است.

یک مورد دیگر از این سفسطه چنین است که برخی والدین بعد از داشتن چند فرزند با جنسیت یکسان، گمان می‌کنند که احتمال آمدن فرزند بعدی با جنس مخالف، بیشتر است!

پس کمی دقیق تر به وقایع مستقل و غیر مستقل اطرافت نگاه کن،در حقیقت هیچ نیروی متعادل کننده ای برای وقایع مستقل در جهان وجود ندارد از هر دست بدهی از همان دست میگیری » اصلاً وجود خارجی ندارد(لاقل در این موارد).
@project50days_persian

اسپانسر پروژه پنجاه روز ، برند کاراکال یک کد
تخفیف پانزده درصدی به شما هدیه داده

کافیه وارد این سایت بشید
https://caracalgear.com/

و سفارش خودتون رو با این کد ثبت کنید
کد تخفیف : P50

برای دیدن کد تخفیف روی آن ضربه بزنید
مهلت استفاده تا پنج روز آینده

چرا همیشه تلاش داریم برای بدتر جلوه دادن شرایط؟

زمانی که تحت تاثیر اتفاقی قرار
میگیریم ، ذهن ما با توجه به طبیعت خودش تلاش میکنه تا تمامی اتفاق های بدتری که ممکنه بیفته رو به ما نشون بده یا اون حس رو به ما انتقال بده.

منظور از طبیعت ذهن چیه؟
نیاکان ما که انسان های اولیه میشدن ، بایستی برای بقا میجنگیدن و گوش به زنگ بدترین اتفاق ها میبودن!

ذهن ما هنوز در تب و تاب بقاست!

نکته جالب ماجرا اینجاست که در اون زمان آدما اتفاقاتی که براشون میفتاده رو شخصی جلوه نمیدادن ، که چرا من؟چرا من مریض شدم؟ چرا این اتفاقات برای من میفته؟چرا من این مشکلاتو دارم؟

آیا فکر میکنی با نبود این مشکلات و چالش ها ، احساس خوشبختی میکردی؟

طبق تحقیقات انجام شده ، انسان ها زمانی احساس خوشبختی میکنن که بدونن مفید واقع شدن و میشه روشون حساب کرد ، زمانی احساس خوشبختی میکنن که از پس مشکلات براومدن و بله ، قطعا بعد از اون باز هم مشکلات در اشکال دیگری بوجود میان و تمام این ها هستن که ما رو میسازن!

گله و شکایت کردن رو کنار بذار.

برگرد به روتین زندگیت! به سلامت جسم و روانت اهمیت بده.

شهامت داشته باش برای تغییر چیزهایی که میتونی تغییرشون بدی!
و صبوری کن در برابر چیزهایی که نمیتونی تغییرشون بدی و بپذیرشون .

شاید واقعا همه چیز خیلی ساده تر از چیزی بود که فکرشو میکردیم!


@project50days_persian

خطای نادیده گرفتن احتمالات

دو بازی شانسی را در نظر بگیرید: در بازی اول می توانی ده میلیون دلار برنده شوی که می تواند باعث تغییر کلی در زندگیت شود و در بازی دوم می توانی ده هزار دلار برنده شوی که می توانی یک سرمایه گذاری کوچک کنی و یا به یک مسافرت عالی بروی. احتمال برنده شدن در بازی اول یک در صد میلیون و دربازی دوم یک در ده هزار است. کدام را انتخاب خواهی کرد؟
احساسات ما را به سمت بازی اول هدایت می کند درحالی که با یک بررسی منطقی متوجه می شویم بازی دوم ده برابر بهتر است(مقدار برد ضرب در احتمال). بنابراین تمایل مردم  به بردهای کلان تر-میلیونی و میلیاردی- است صرف نظر از احتمال ناچیز آن. مهم نیست چقدر شانس بردن کم باشه.

سال 1972 میلادی در آزمایشی شرکت کنندگان به دو گروه تقسیم شدند. به اعضای گروه اول گفته شد که به آنها یک شوک کوچک الکتریکی وارد می شود و به اعضای گروه دوم گفته شد که احتمال چنین اتفاقی فقط 50 درصد است. محققان در آستانه شروع آزمایش, میزان اضطراب جسمی( ضربان, تعرق, عصبیت و ...) شرکت کنندگان را اندازه گیری کردند. نتایج کاملا شوک آور بود. کوچکترین تفاوتی بین دو گروه نبود.  مرحله بعد اعلام  شد که احتمال شوک الکتریکی به گروه دوم به  20, 10 و 5 درصد کاهش می یابد, باز هم میزان فشار عصبی در هر دو گروه به یک میزان افزایش یافت.
 این آزمایش نشان داد که ما به بزرگی یک رویداد واکنش نشان می دهیم, ولی به احتمال وقوع آن واکنشی نشان نمی دهیم. به عبارت دیگر ما حسی نسبت به احتمالات نداریم.

بعد از آنکه رسانه ها خبر یک سانحه هوایی را به شکل گسترده ای پوشش می دهند, پروازهایمان را بدون درنظر گرفتن احتمال بسیار اندک سقوط  لغو می کنیم.

ذهن انسان در زمان مواجه با احتمال کم و ریسک‌های کوچک ناخواسته یا این ریسک‌ها را نادیده می‌گیرد یا آنها را بسیار بزرگتر از آنچه هستند در نظر می‌گیرد.
@project50days_persian

بررسی روال زندگی 35 هزار نفر نشون میده :
داشتن وقت آزاد زیاد تو زندگی همون مقداری برای سلامت روان ما آسیب زننده ست که وقتی برای سر خاروندن نداشته باشیم .
طبق این مطالعه ، داشتن روزانه 3.5 ساعت وقت آزاد ، ایده ال ترین حالته و بیشتر و کمتر از اون رابطه معکوسی با حال خوب داره ...
نتیجه این بررسی که به تازگی در ژورنال معتبر Personality and Social Psychology چاپ شده نشون میده ؛ اینکه طی روز حتی نیم ساعت واسه خودت نباشی همون قدری تو رو فرسوده و حالت رو خراب میکنه که هفت ساعت وقت خالی و اضافه داشته باشی و ندونی چیکار کنی باهاش!
اونچه که در این بین نقش مثبتی در بهزیستی روانی افراد داشته و افرادی که اون رو داشتن حس و حال بهتری رو گزارش می کردن ؛ وجود یه تایم سه و نیم ساعته برای خودت و کارهای مربوط به روال زندگی بود ...
خلاصه اینکه ؛ تایم مفید و کار مفیدی نتراشی ، حال بدی تراشیده میشه.
@project50days_persian