شعر و ادب فارسی @poemmotion Channel on Telegram

شعر و ادب فارسی

@poemmotion


عمده مطالب کانال اشعار،سخنان و تصاویری برای اندیشیدن هست...اما روزانه مطالب روانشناسی سلامت ورزشی سیاسی موسیقی و گه گاه مطالبی که بتونیم با اون لبخند رو رولباتون بیاریم هم گذاشته میشه..


امیدوارم ساعات خوبی رو کنار هم داشته باشیم
Admin :@Meystooo

شعر و ادب فارسی (Persian)

اگر به دنبال یک کانال متنوع و پر از انرژی هستید، کانال 'شعر و ادب فارسی' یک گزینه عالی برای شماست. با نام کاربری '@poemmotion'، این کانال شامل مطالبی زیبا و الهام بخش است که از جمله شعرها، سخنان برگزیده و تصاویری برای اندیشیدن می باشد. علاوه بر این، روزانه مطالب متنوع از جمله روانشناسی، سلامت، ورزش، سیاست، موسیقی و حتی مطالبی برای خنده و سرگرمی نیز در این کانال به اشتراک گذاشته می شود. ادمین این کانال '@Meystooo' علاوه بر اینکه به محتوای کانال دقت می کند، برای ایجاد یک ارتباط صمیمانه با اعضا تلاش می کند. امیدواریم که در کنار هم، ساعات خوبی را سپری کنیم و از مطالب زیبا و متنوع این کانال لذت ببریم.

شعر و ادب فارسی

22 Jan, 20:06


به این نتیجه رسیده‌ام که بیشتر مردم بزرگ نمی‌شوند. ما جای پارک خودمان را پیدا می‌کنیم و به کارت‌های اعتباری‌مان افتخار می‌کنیم. ازدواج می‌کنیم و جرات می‌کنیم بچه دار شویم و به آن بزرگ شدن می‌گوییم. اما فکر کنم بیشترین کاری که می‌کنیم پیر شدن است. ما تراکم سال‌ها را در بدن‌هایمان و روی صورت‌هایمان این طرف و آن طرف می‌بریم اما معمولا خودِ حقیقیِ ما، کودکِ درون‌مان، هنوز بی‌گناه است و مثل گیاه مگنولیا خجالتی است.


•نامه‌ای به دختر | مایا آنجلو


@poemmotion

شعر و ادب فارسی

15 Jan, 20:14


ابراهیم نبوی به زندگی خود پایان داد

🔹متاسفانه باخبر شدیم ابراهیم(داور نبوی) به زندگی خود پایان داد. آقای نبوی در هنگام مرگ ۶۴ سال داشت.

🔹دختران آقای نبوی در اطلاعیه‌ای اعلام کردند: به اطلاع دوستان و آشنایان می‌رسانیم که پدرمان، سیدابراهیم نبوی شب گذشته در شهر سیلورسپرینگ ایالت مریلند، جان خود را گرفت.

🔹پدرمان در یک دهه‌ی اخیر افسرده و دلتنگ ایران بود و ناممکن بودن زندگی در وطن‌ش، بار سنگینی را بر دوش او گذاشته بود. او در حالی از دنیا رفت که هرگز نتوانست با اقامت اجباری خود دور از ایران کنار بیاید.

🔹ابراهیم نبوی از روزنامه‌نگاران و طنزنویسانی بود که اوایل دهه ۸۰ پس از محکومیت در دادگاه، از ایران خارج شد و بعدتر اعلام کرد قصد دارد به ایران بازگردد اما این اتفاق رخ نداد.

🔹او در نشریات و روزنامه‌های بسیاری در دهه ۶۰ و ۷۰ فعالیت کرد و حاصل طنزهای او چندین کتاب شد. /باشگاه روزنامه نگاران

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

10 Jan, 20:15


دیگه اصلا غمی آیا باقی میمونه؟؟

شعر و ادب فارسی

10 Jan, 20:15


و همینطور غم روزی که دیگه گذشته و ما کاری براش نمیتونیم بکنیم ...

شعر و ادب فارسی

10 Jan, 20:15


اگه واقعا غم روزی که هنوز نیومده رو نخوریم

شعر و ادب فارسی

10 Jan, 20:15


دارم فکر میکنم ...

شعر و ادب فارسی

10 Jan, 20:03


این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت

چون آب به جویبار و چون باد به دشت

هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت

روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت

شعر و ادب فارسی

29 Dec, 19:49


فرض کنید استادیوم آزادی ۸۰ هزار نفر گنجایش داره
و هر نفر یک ریال بگیره دستش
یک استادیوم آدم میشه ۸۰ هزار ریال یعنی ۸ هزارتومن !
یعنی شما اگه ۱۰ تا استادیوم آزادی آدم رو به هرکدومشون یک واحد پولی این مملکت بدی مجموع پول های دست این ۸۰۰ هزار نفر میشه ۱ دلار


@poemmotion

شعر و ادب فارسی

14 Dec, 15:42


دوش در حلقهٔ ما قصّهٔ گیسویِ تو بود
تا دلِ شب سخن از سلسلهٔ مویِ تو بود

دل که از ناوَکِ مژگانِ تو در خون می‌گشت
باز مشتاقِ کمانخانهٔ ابرویِ تو بود

هم عَفَاالله صبا کز تو پیامی می‌داد
ور نه در کس نرسیدیم که از کویِ تو بود

عالَم از شور و شرِ عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیزِ جهان غمزهٔ جادویِ تو بود

منِ سرگشته هم از اهلِ سلامت بودم
دامِ راهم شِکَنِ طُرِّهٔ هندویِ تو بود

بِگُشا بندِ قَبا تا بِگُشایَد دلِ من
که گُشادی که مرا بود ز پهلویِ تو بود

به وفایِ تو که بر تربتِ حافظ بِگُذَر
کز جهان می‌شد و در آرزویِ رویِ تو بود

#حافظ

شعر و ادب فارسی

11 Dec, 12:51


عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست
کان که عاشق شد از او حکم سلامت برخاست

هر که با شاهد گل‌روی به خلوت بنشست
نتواند ز سر راه ملامت برخاست

که شنیدی که برانگیخت سمند غم عشق
که نه اندر عقبش گَرد ندامت برخاست

عشق غالب شد و از گوشه‌نشینان صلاح
نام مستوری و ناموس کرامت برخاست

در گلستانی کآن گلبن خندان بنشست
سرو آزاد به یک پای غرامت برخاست

گل صدبرگ ندانم به چه رونق بشکفت
یا صنوبر به کدامین قد و قامت برخاست

دی زمانی به تکلف بر سعدی بنشست
فتنه بنشست چو برخاست قیامت برخاست
#سعدی

شعر و ادب فارسی

06 Dec, 20:22


📝

.
لطفا به گیج‌ها ادمهایی که دلشان نور است و پاک... رحم کنید!
لطفا به گیج‌های ساده‌ی بی‌شیله‌پیله که بلد نیستند نقشه‌های پیچیده بکشند، توی سرشان نه کلاف هزارگره، که خیابان‌های صافِ رو به مقصد است رحم کنید.
لطفا به گیج‌هایی که متوجه متلک نمی‌شوند، نمی‌فهمند کلفت شنیده‌اند، پس‌وتهِ حرف را نمی‌گیرند، گوشه‌وکنایه را نمی‌فهمند، نیش را نوش فرض می‌کنند رحم کنید.
لطفا به گیج‌هایی که خیال می‌کنند جهان همان مدار ساده‌ی یک‌طرفه‌ای است که یک‌طرفش را وصل کنی به باطری، در طرف دیگر لامپی روشن می‌شود رحم کنید. آن‌ها از سیستم‌های پیچیده، سیاست‌های زبانی، دیپلماسیِ دوزوکَلک و مدارهای هزار سیم و هزار کلید سردرنمی‌آورند.

گیج‌ها در دنیای ساده و صمیمی خودشان، خوش‌دلانه و خوش‌باورانه هر حرفی را باور می‌کنند و گوینده‌ی حرف را صادق و خوش‌قلب می‌بینند.
@poemmotion
کامِ گیج‌ها از وقتی پر از زهر می‌شود که چیزی، حرفی، گیرنده‌هایشان را روشن می‌کند و می‌فهمند دنیا آن‌قدرها که فکر می‌کردند خالص و بی‌غش نیست. می‌فهمند پشت حرف‌ها حرفی دیگر هست و پشت لبخندها حرف‌های نگفته هست.
و امان از وقتی که گیج‌ها آن پشت‌وپسله‌ها را کشف می‌کنند. یک‌باره دنیایشان ناامن می‌شود؛ شروع می‌کنند به فهمیدن، و به مرور هرچه تا حالا نمی‌فهمیدند... و سقوط می‌کنند در قعر چاه واقعیت.
دنیای رنگیِ گیج‌ها یکباره خاکستری می‌شود و ازآن‌به‌بعد خودشان را برای همه‌ی ساده‌دلی‌ها وخوش‌باوری‌ها سرزنش می‌کنند.
در درون هر گیج یک پرچینِ شمشادیِ سبز قشنگ است که با فروریختنش باورهایش هم خراب می‌شوند
و
دیگر آن آدم سابق نمی‌شود.

لطفا دنیای گیج‌ها را با متلک‌ها، با دسیسه‌ها، با خودبینی‌ها به گند نکشید.
او عوض می‌شود، تلخ می‌شود، ساکت می‌شود، در خود فرو می‌رود، و یک روز دل خودتان برای آن گیجِ خندانِ ساده‌ که بود تنگ می‌شود.

امضاء: یک گیج سابق

سودابه فرضی پور
@poemmotion

شعر و ادب فارسی

27 Nov, 21:18


آب درون ظرف، شفاف است؛
آب دریا اما تیره!

حقیقت‌های کوچک کلماتی شفاف دارند،
حقایق بزرگ اما سکوتی عظیم...


#رابیندرات_تاگور
@poemmotion

شعر و ادب فارسی

24 Nov, 20:37


‏باید حرف زد،
یک چیزی گفت
تا نکند یک دفعه آدم گریه‌اش بگیرد
آن هم بی صدا،
طوری که حتی اگر
کسی پَهلُوی آدم نشسته باشد نشنود.

#هوشنگ_گلشیری
@poemmotion

شعر و ادب فارسی

23 Nov, 21:09


اگر در تمام دنیا تنها یک نفر باشد
که به راستی از او خوشتان نیاید!
او همان كسي است
که با حلقه ای محکمتر از فولاد،
خود را به او وصل کرده اید.

دلیل اینکه گاه مردم ما را می آزارند این است که
روح آنها "توجه الهی" و
"دعای خیر" ما را می جوید.
اگر برای آنها برکت و آمرزش بطلبیم،
دیگر آزارمان نمی دهند.
از زندگیمان بیرون می روند و
خیر و صلاحشان را جایی دیگر می یابند...

📕 از دولت عشق
✍️🏻 #کاترین_پاندر
@poemmotion

شعر و ادب فارسی

14 Nov, 20:49


دانشمندان اعلام کردند که بزرگ‌ترین مرجان دریایی جهان را در نزدیکی جزایر سلیمان در اقیانوس آرام پیدا کرده‌اند و روز پنج‌شنبه ۲۴ آبان از این کشف بزرگ که «سرشار از رنگ و زندگی» است، خبر دادند.

این مرجان در نوک جنوب شرقی جزایر سلیمان در منطقه‌ای معروف به «سه خواهر»، توسط یک تیم نشنال جیوگرافیک که در حال انجام یک سفر علمی در منطقه بودند، کشف شده است. جزایر سلیمانی کشوری است متشکل از صدها جزیره که در آب‌های شمال شرق استرالیا واقع شده است.

ابعاد این مرجان آن‌ اندازه عظیم است که محققانی که در آب‌های زلال مجمع‌الجزایر سلیمان در حال قایقرانی بودند، در ابتدا تصور می‌کردند که به یک کشتی غرق‌شده برخورد کرده‌اند.

پژوهشگران گفتند که این ساختار مستقل حدود ۳۰۰ سال است که در حال رشد بوده و از یک «شبکه پیچیده» از اجزای مرجانی کوچک تشکیل شده است.

آنها توضیح دادند که این مرجان با صخره مرجانی که از بسیاری از کلونی‌های مرجانی مجزا تشکیل شده است، متفاوت است.
@poemmotion

شعر و ادب فارسی

12 Nov, 17:44


نزدیکترین مردم به قلبت کسی است که
تغییرِ رفتارت را از حروفی که می‌نویسی مشاهده می‌کند
آن همان
مهارتی است که جز عده‌ی کمی کسی آن‌ را
انجام نمی‌دهد...


@poemmotion

شعر و ادب فارسی

10 Nov, 20:38


در این دنیای گذرا،دنیایی که چیزها می آیند و می روند ، و هیچ چیز باقی نمی ماند...
آیا چیزی ارزش نگران شدن دارد؟

#جی_پی_واسوانی

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

10 Nov, 06:55


۱
دانی که چنگ و عود چه تَقریر می‌کنند؟
پنهان خورید باده که تَعزیر می‌کنند

ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق می‌بَرند
عیبِ جوان و سرزنشِ پیر می‌کنند

جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اِکسیر می‌کنند

گویند رمزِ عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تَقریر می‌کنند

ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب
تا خود درونِ پرده چه تدبیر می‌کنند

تشویشِ وقتِ پیرِ مغان می‌دهند باز
این سالِکان نگر که چه با پیر می‌کنند

صد مُلکِ دل به نیم نظر می‌توان خرید
خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند

قومی به جِدّ و جهد نهادند وصلِ دوست
قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند

فِی‌الجُمله اعتماد مکُن بر ثباتِ دهر
کـ‌این کارخانه‌ایست که تغییر می‌کنند

مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند


حافظ

شعر و ادب فارسی

06 Nov, 21:00



🔻آنها می‌دانند که دروغ می‌گویند،

ما هم می‌دانیم که آنها دروغ می‌گویند،

آنها هم می‌دانند که ما می‌دانیم آنها دروغ می‌گویند، و ما هم می‌دانیم آنها می‌دانند که ما می‌دانیم آنها دروغ می‌گویند.


@poemmotion
#الکساندر_سولژنیتسین

شعر و ادب فارسی

18 Oct, 08:46


شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بی‌بنیاد
زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد

گره ز دل بگشا وز سپهر یاد مکن
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد

ز انقلابِ زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد

قدح به شرطِ ادب گیر زان که ترکیبش
ز کاسهٔ سرِ جمشید و بهمن است و قباد

که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند؟
که واقف است که چون رفت تخت جم، بر باد؟

ز حسرتِ لبِ شیرین هنوز می‌بینم
که لاله می‌دمد از خونِ دیدهٔ فرهاد

مگر که لاله بدانست بی‌وفاییِ دهر
که تا بزاد و بِشُد، جامِ می ز کف نَنَهاد

بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد

نمی‌دهند اجازت مرا به سِیرِ سفر
نسیمِ بادِ مُصَلّا و آبِ رُکن آباد

قدح مگیر چو حافظ مگر به نالهٔ چنگ
که بسته‌اند بر ابریشمِ طرب دلِ شاد


حافظ

شعر و ادب فارسی

16 Oct, 03:44


https://www.instagram.com/poem.motion/profilecard/?igsh=Nmh0dDMxcTRrdHF5

شعر و ادب فارسی

15 Oct, 19:15


گر من از سرزنشِ مدَّعیان اندیشم
شیوهٔ مستی و رندی نَرَوَد از پیشم

زهدِ رندانِ نوآموخته راهی به دِهیست
من که بدنامِ جهانم چه صلاح اندیشم؟

شاهِ شوریده‌سران خوان منِ بی‌سامان را
زان که در کم‌خِرَدی از همه عالم بیشم

بر جَبین نقش کُن از خونِ دلِ من خالی
تا بدانند که قربانِ تو کافِرکیشم

اعتقادی بِنُما و بِگُذَر بهرِ خدا
تا در این خرقه ندانی که چه نادَرویشم

شعر خونبارِ من ای باد، بِدان یار رسان
که ز مژگانِ سیَه، بر رگِ جان زد نیشم

من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس؟
حافظِ رازِ خود و عارفِ وقتِ خویشم


حافظ

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

14 Oct, 20:31


این شب‌ها هم می‌گذرد
و یک روز اندوه‌مان جوانه خواهد زد...



@poemmotion

شعر و ادب فارسی

12 Oct, 21:13


هیچ نقشی زیرکانه تر از نقش طبیعی خود آدم نیست.
زیرا هیچکس باور نمی‌کند که کسی پیدا شود که صورتکی بر چهره نداشته باشد.

📕شیاطین
✍🏼#داستایفسکی

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

11 Oct, 15:07


بسیار بسیار معتبر مربوط به پروژه نات کوین

شعر و ادب فارسی

11 Oct, 15:06


https://t.me/notpixel/app?startapp=f104765383_s628001

شعر و ادب فارسی

07 Oct, 09:50


🎥گشت و گذار پاییزی پلنگ در ارتفاعات آمل

محمدباقر غفاری فعال محیط‌زیست که برای پایش منطقه و عکاسی به ارتفاعات آمل رفته بود، فیلمی از یک قلاده پلنگ در طبیعت ضبط کرده است.

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

06 Oct, 21:38


+ خوب، از این به بعد چه اتفاقی می افتد ؟ به کجا می رویم ؟ آیا مکانی به نام بهشت وجود دارد ؟
- خیر جاناتان، چنین مکانی وجود ندارد. بهشت یک مکان نیست، و یک زمان هم نیست. "بهشت یعنی کامل شدن"


📕 جاناتان مرغ دریایی
✍🏻 #ریچارد_باخ
@poemmotion

شعر و ادب فارسی

27 Sep, 10:16


🎥 مشاهده پلنگ در تپال شاهرود

تصاویر اختصاصی مهر از مشاهده یک قلاده پلنگ در منطقه شکار ممنوع تپال شاهرود را از قاب خبرگزاری مهر مشاهده می‌کنید این تصاویر اختصاصی توسط علیرضا دزیانیان خبرنگار مهر تهیه شده است.

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

26 Sep, 21:03


میگوید دلم گرفته
میروم بر سر مزار مردگانمان
میگویم چرا گمان میکنی
تمام مرده‌ها زیر خاک خوابیده‌اند؟

@poemmotion
#علیرضا_قاسمیان

شعر و ادب فارسی

24 Sep, 20:30


ما را نمی توان یافت‌ بیرون از این دو عبرت!
«یا ناقص الکمالیم یا کامل القصوریم»

بیدل_دهلوی

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

24 Sep, 13:10


این پروژه برای شرکت نات کوین هست و میگن معتبر

شعر و ادب فارسی

24 Sep, 13:10


https://t.me/notpixel/app?startapp=f104765383

شعر و ادب فارسی

23 Sep, 21:05


لحظه را زندگی کن
لحظه را در تمامیتش زندگی کن،
در حقیقتش، در ناکجایی‌اش،
و همه چیز را درباره آینده فراموش کن،
هیچ زمان دیگری وجود ندارد.

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

21 Sep, 20:28


.

اگر شیطان در حقیقت وجود داشته باشد، چرا مطابق عقیده ما باید شرورتر از انسان باشد؟

خواهید گفت برای اینکه عاقل‌تر و چیزفهم‌‌تر و باهوش‌تر از ماست، ولی کسی که عاقل‌تر و چیزفهم‌ تر و باهوش‌‌تر از ماست چگونه ممکن است شرارت کند؟ بیچاره شیطان که در کرهٔ خاکی بدنام است. زیرا شیطان جز خود ما هیچکس نیست و ما به امید این که خویشتن را در حضور خودمان تبرئه کنیم، تمام کینه‌‌ها و حسدها و دشمنی‌‌ها و بیرحمی‌‌های خود را در وجود شیطان جا داده‌ ایم !

📒 #خدا_و_هستی
👤 #موریس_مترلینگ
🔃 #ذبیح‌_الله_منصوری

@poemmotion

شعر و ادب فارسی

17 Sep, 20:02


همیشه آماده باش
تا هر چیزی رو که داری
بتونی تو سی ثانیه ترک کنی...



رابرت دنیرو
@poemmotion

شعر و ادب فارسی

15 Sep, 20:00


@poemmotion
برایت آرزو می‏کنم دوام بیاوری
در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار...

👤ژاک برل

شعر و ادب فارسی

11 Sep, 20:50


@poemmotion

در پاكستان نام های خيابان‌ها و محلات اغلب فارسی و صورت اصيل كلمات قديم است.
خيابان های بزرگ دو طرفه را شاهراه می‌نامند، همان كه ما امروز «اتوبان» می‌گوييم!
بنده برای نمونه و محض تفريح دوستان، چند جمله و عبارت فارسی را كه در آنجاها به كار می‌برند و واقعا برای ما تازگی دارد در اينجا ذكر می‌كنم كه ببينيد زبان فارسی در زبان اردو چه موقعیتی دارد.
نخستين چيزی كه در سر بعضی كوچه‌ها می‌بينيد تابلوهای رانندگی است.
در ايران اداره‌ی راهنمايی و رانندگی بر سر كوچه‌ای كه نبايد از آن اتومبيل بگذرد می‌نويسد:« عبور ممنوع» و اين هر دو كلمه عربی است، اما در پاكستان گمان می‌كنيد تابلو چه باشد؟
«راه بند»‌!
تاكسی كه مرا به قونسلگری ايران دركراچی می برد كمی از قونسلگری گذشت، خواست به عقب برگردد، يكی از پشت سر به او فرمان می‌داد، در چنين مواقعی ما می‌گوييم: عقب، عقب،عقب، خوب!
اما آن پاكستانی می‌گفت: واپس، واپس،بس!
و اين حرفها در خيابانی زده شد كه به « شاهراه ايران» موسوم است.
اين مغازه‌هايی را كه ما قنادی می‌گوييم( و معلوم نيست چگونه كلمه‌ی قند صيغه‌ی مبالغه و صفت شغلی قناد برايش پيدا شده و بعد محل آن را قنادی گفته اند؟)
آری اين دكانها را در آنجا «شيرين‌كده» نامند.
آنچه ما هنگام مسافرت «اسباب و اثاثيه» می‌خوانيم، در آنجا «سامان» گويند.
سلام البته در هر دو كشور سلام است. اما وقتی كسی به ما لطف می‌كند و چيزی می‌دهد يا محبتی ابراز می‌دارد، ما اگر خودمانی باشيم می‌گوييم: ممنونم، متشكرم، اگر فرنگی مآب باشيم می‌گوييم «مرسی» اما در آنجا كوچک و بزرگ، همه در چنين موردی می‌گويند:« مهربانی»!
آنچه ما شلوار گوييم در آنجا «پاجامه» خوانده ميیشود.
قطار سريع السير را در آنجا«تيز خرام» می‌خوانند!
جالب‌ترين اصطلاح را در آنجا من برای مادر زن ديدم، آنها اين موجودی را كه ما مرادف با ديو و غول آورده‌ايم «خوش دامن» گفته‌اند. واقعا چقدر دلپذير و زيباست.

📚از پاريز تا پاريس

محمدابراهيم باستانی پاريزی

شعر و ادب فارسی

08 Sep, 20:58


لذتی بالاتر از این نیست
که کسی را بیابی که جهان را مثل تو ببیند.
این‌گونه می‌فهمیم که دیوانه نبوده‌ایم!

کریستین بوبن

@poemmotion