با گذشت ۲ماه ازسال تحصیلی جدید و درحالیکه هنوز کلاسهای درس از #کمبود_معلم رنج میبرد، امروز رای۳ماه انفصال ازخدمت توسط کارگزینی آموزش وپرورش مشهد به من ابلاغ شد.
پس از ۲۸سال کار خوشحالم که به جرم همراهی با مردم ازفعالیت منع شدم نه به خاطر #اختلاس و..
جالب آنکه درشرح اتهام ام به «برداشتن مقنعه، سر کلاس درس آن هم درمدرسه دخترانه، سر دادن شعار ضدارزشی #زن_زندگي_آزادي و انتشار متون ادبی کنایه آمیز نسبت به نظام»! اشاره کردهاند
مرغ پخته ازمحکومیت به خاطر این قبیل اتهامات خندهاش میگیرد.
با کلاس درس و دانش آموزانم خداحافظی کردم و در مقابل سوال متعجبانه دخترانم به این جمله بسنده کردم: گویی ولیشناسان رفتند ازین ولایت...
و با خود این ابیات حافظ زمزمه میکنم که:
در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکبِ هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود
زِنهار از این بیابان وین راهِ بینهایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟
کِش صد هزار منزل بیش است در بِدایت
شهناز رمارم،۲۷ آبان۱۴۰۲
✅ کمپین سراسری فرهنگیان کشور
🆔 @Peygirii
🔹🔷🔹