Noise Reviews @noisereviews Channel on Telegram

Noise Reviews

@noisereviews


رسانه‌ی مُستقلِ مُرورِ موسیقیِ ایران

وب‌‌سایت: www.noise.reviews
🔽
شماره‌ی مجوز‌ نویز در سامانه‌ی رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد: 1-2-695987-61-4-1
https://t.me/itdmcbot?start=noisereviews
🔽
صفحه‌ی اینستاگرام «نُویز»:
www.instagram.com/noise_reviews

Noise Reviews (Persian)

با علاقه‌مندان به موسیقی و طرفداران صدا و سیما، کانال تلگرام 'Noise Reviews' یک رسانه مستقل برای بررسی‌های موسیقی ایران است. این کانال ارائه دهنده‌ی بررسی‌های کیفیتی و جامع از آلبوم‌ها، خوانندگان، و آهنگ‌های مختلف است. با وب‌سایت خود در noise.reviews، این کانال به جامعه‌ی طرفداران موسیقی ایرانی فرصتی برای اطلاع از آخرین اخبار و بررسی‌ها ارائه می‌دهد. اگر به دنبال اطلاعات دقیق و معتبر درباره‌ی موسیقی ایران هستید، 'Noise Reviews' پاسخگوی شما خواهد بود. با شماره‌ی مجوز ۱-۲-۶۹۵۹۸۷-۶۱-۴-۱ از سامانه‌ی رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد، این کانال اعتبار و قدرت رسمیت بخشی به ارائه‌ی محتوای خود دارد. بهترین راه برای دنبال کردن آخرین بررسی‌ها و اخبار 'Noise Reviews'، مراجعه به صفحه‌ی اینستاگرام آن با لینک www.instagram.com/noise_reviews و عضویت در کانال تلگرام با آدرس https://t.me/itdmcbot?start=noisereviews است. با 'Noise Reviews'، به دنیایی از موسیقی ایرانی با کیفیت بپیوندید.

Noise Reviews

02 Apr, 15:47


«آلبومی در دو بخش»
مروری بر آلبوم «سبز در سبز» اثری از محسن رمضان‌نژاد
📀 ناشر: #سار_و_صدا
🖋 نیما نوری
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️

آلبوم «سبز در سبز» را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد. بخش نخست آلبوم (حدوداً ۴۵ دقیقه) به ارائه‌ی دستگاه شور و آواز‌های ابوعطا و دشتی با گروهی متشکل از سه‌تار، عود، کمانچه، نی و سازهای کوبه‌ای می‌پردازد. اگر از شیار سوم این بخش‌ (که در آن از سازهای الکترونیک استفاده شده) صرف‌نظر کنیم، می‌توان این بخش را در دسته‌ی آثار ردیفی-دستگاهی قرار داد. این بخش شروعی گیرا داشته و با پیش‌درآمدی از «ارسلان درگاهی» آغاز می‌شود که به‌ویژه استفاده از ساز بِندیر بر جذابیت آن افزوده است. اما اثر در ادامه دچار تکرار ایده‌های موسیقایی می‌شود. توجه بیشتر به ایجاد تنوع در ریتم و تُندای قطعات و نیز بیان گزیده‌ای از مطالب‌ ارائه شده در مدت زمانی متناسب با ایده‌های در دسترس، می‌توانست گیرایی مذکور را به بخش‌های بیشتری از این بخش تسرّی بخشد.

ارتباط موسیقایی بخش دوم اثر (تقریباً ۲۲ دقیقه) با بخش نخست مشخص نیست. این بخش را قطعاتی با محوریت سه‌تار و با همراهی سازهای الکترونیک تشکیل می‌دهند. در یکی از این قطعات، که یادآور تجربیات مسعود شعاری در «سِیر» است، سازهای الکترونیک با اصواتی مُمتد به فضاسازی پرداخته و سه‌تار در فضای مینور نغمه‌پردازی می‌کند. در باقی قطعات از سازهای الکترونیک بیشتر به صورت ماشینِ دِرام استفاده شده است.

در مجموع، با توجه به ارتباط اندک این دو بخش با یکدیگر، اختصاص آلبوم به تنها یکی از این دو و طبعاً تمرکز بر ارائه‌ی بهینه‌ و جاافتاده‌تر ایده‌های موسیقایی بخش مذبور، احتمالاً می‌توانست بر اثرگذاری و یکپارچگی آلبوم بیفزاید.

◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
#مرور
@noisereviews

Noise Reviews

02 Apr, 15:46


«آلبومی در دو بخش»
مروری بر آلبوم «سبز در سبز» اثری از محسن رمضان‌نژاد
نوشته‌ی نیما نوری
@noisereviews

Noise Reviews

18 Mar, 05:38


👤 📜 مجتبی میرزاده
(۲۷ اسفند ۱۳۲۴ - ۲۶ تیر ۱۳۸۴)
◾️◾️
در تاریخ ادبیات شاعران کم‌شماری هستند که تنها با یک اثر به حیات ادبی خویش ادامه داده‌اند، تاریخ یک غزل آنها را به یاد سپرده و افواه واگویه‌اش می‌کنند؛ موسیقی میرزاده از این جنس است. او نیز چون بسیاری موسیقی‌دان‌ها موسیقی را در بازیگوشی‌های کودکی کشف کرد، با سنتور برادر بزرگ‌ترش. در چهارده سالگی وقتی علاقه‌ و استعدادش در موسیقی مشهود شد، پدرش به اصرار یکی از دوستانش ویولنی برایش گرفت و چون معلمی نداشت به اعتماد گوش و درک شخصی ویولن را ادامه داد و چند سال بعد در اردوی رامسر در نوازندگی ویولن رتبه‌ی اول را کسب کرد همچنان که چند سال بعد هم در سنتور و تار و آبرنگ رتبه‌ی سوم را. میرزاده بعدتر، در ۱۳۳۹، همکاری‌اش را با رادیو کرمانشاه آغاز کرد و در ۱۳۴۷ عضو گروه‌های موسیقی معتبری از جمله «ارکستر فارابی»، به رهبری «مرتضی حنانه»، در تهران شد.

میرزاده در ویولن خود را تحت تاثیر پرویز یاحقی می‌دانست هرچند که نمی‌توان درک منحصر به فرد او در نواخته‌هایش را نادیده گرفت. او تکه‌های بی‌نظیری از حد بالای توانایی‌اش در موسیقی، تنظیم و نوازندگی را در جای جای ترانه‌های پاپ دهه‌ی پنجاه به یادگار گذاشته است؛ از شوخی با باله‌ی دریاچه‌ی قو در «کاف‌شو» تا تکنوازی ویولن در میانه‌ی ترانه‌ی «مخلوق». موسیقی فیلم‌های «درشکه‌چی»، «در امتداد شب»، «خانه‌ی عنکبوت» و «مسافران مهتاب» از جمله‌ی کارهای اوست.

او که در میانه‌ی عمر کوتاهش کناره گزید و خاموشی‌اش سرآغاز فراموشی‌اش شد، تا سر ذوق بود به گوشه‌ی ابرو و با شتاب، نوری در آسمان موسیقی ایران افروخت و خاموش گشت.
◾️◾️
#آمدگان_و_رفتگان
@noisereviews

Noise Reviews

18 Mar, 05:38


👤📜 مجتبی میرزاده

(۲۷ اسفند ۱۳۲۴ - ۲۶ تیر ۱۳۸۴)
🎵ویولن مجتبی میرزاده، سی‌دی ۲، آواز شوشتری

#آمدگان_و_رفتگان
کانال تلگرام نویز👇🏻
🔗http://goo.gl/Epcd1b

Noise Reviews

17 Mar, 06:42


👤 📜 علی‌اکبر شهنازی
(۲۳ اردیبهشت ۱۲۷۶ - ۲۶ اسفند ۱۳۶۳)
◾️◾️
«آقا علی‌اکبر، به سن چهارده‌سالگی، پسر آقا حسینقلی، ساز می‌زند، ماشالله»؛ صدا‌ی «جناب دماوندی» که در انتهای صفحه‌ای که «علی‌اکبر شهنازی» در نوجوانی و از پس یک دوره تمرین‌های سخت زیر نظر پدرش «میرزا حسین‌قلی» ضبط کرد، شنیده می‌شود، نام او را برای همیشه در تاریخ موسیقی ایرانی در خاطرها نَقر کرده است. پدری که به مشق و تمرین او بی‌حد حساس بود و گاهی او را میان خانه و منزل «میرزا عبدالله» به دنبال «نخود‌سیاه» می‌فرستاد و مایه‌ی تعلیم‌اش را فراهم می‌کرد، و در میان خواب و بیداری شبانه، نواخته‌هایش را تصحیح می‌کرد و پس از شنیدن همان صفحه خلعتی تقدیم‌اش کرد و نشاندش روی پایش و بوسیدش و گفت: «مادر علی‌اکبر! بعدها این پسر اسم من را زنده نگه می‌دارد.» احترام بی‌حد و حصری که او برای «کار» پدرش و شخصیت موسیقایی و خانوادگی او قائل بود، چنان به کار موسیقی‌اش واداشت که تحصیل در مدرسه‌ی «سن‌لویی» هم او را از این راه بازنداشت؛ رسول تار شد و رسالت‌اش که رساندن مستقیم «ردیف میرزاحسینقلی» به نسل‌های آینده بود را در مدرسه و مکتبی که راه انداخت، به دقیق‌ترین شکل ممکن به سرانجام رساند. هرچند او این را برای رسالت‌اش بسنده می‌دانست اما بذل او به موسیقی ایرانی «ردیف عالی»‌اش بود. او به کارستانی سهل و ممتنع، بنیاد ردیفی را گذاشت که خود تدوین کرده بود و با این «کار» تاریخ موسیقی ردیفی را برای حداقل یک سده جان تازه‌ای بخشید؛ پیش‌درآمدها و رنگ‌های این مجموعه، هریک، قطعه‌هایی از تاج پر جواهری هستند که او بر سر موسیقی ایرانی نهاد و مانده تا این تاج به سر موسیقی ایرانی، نهایت درخشندگی‌اش را به رخ بکشد. نوازندگی او چنان کمال‌یافته بود که در کنسرت‌های گراند‌هتل ساز تنهایش خواهندگان بسیار داشت، هرچند که سر راه «باغ جعفرآباد» که برای دیدار مادرش هفته‌ای یک بار به آن سر می‌زد، «عارف» او را در خیابان دولت به استراحت ظهرگاهی دعوت می‌کرد و همراه سازش آواز سر می‌داد. تصنیف‌های بی‌نظیری ساخت و شاگردان بسیاری تربیت کرد؛ «نوع بشر»، «به اصفهان رو»، «زد لشگر گل» و «نسیم سحر» از کارستان‌های او هستند و «حبیب‌الله صالحی»، «نصرالله زرین‌پنجه»، «فرهاد ارژنگی»، «هوشنگ ظریف»، «رضا وهدانی»، «اسدالله حجازی»، «محمدرضا لطفی»، «داریوش طلایی»، «حسین علیزاده»، «ژان دورینگ»، «عطا جنگوک» و «داریوش پیرنیاکان» دست‌پرورده‌های او.
◾️◾️
#آمدگان_و_رفتگان
@noisereviews

Noise Reviews

17 Mar, 06:42


👤 📜 علی‌اکبر شهنازی
(۲۳ اردیبهشت ۱۲۷۶ - ۲۶ اسفند ۱۳۶۳)

🎵تصنیف ای نوع بشر
علی‌اکبر شهنازی و قمرالملوک وزیری

#آمدگان_و_رفتگان
کانال تلگرام نویز👇🏻
🔗http://goo.gl/Epcd1b

Noise Reviews

15 Mar, 07:30


👤 📜 علی تجویدی
(۱۵ آبان ۱۲۹۸- ۲۴ اسفند ۱۳۸۴)
◾️◾️
در کوی «صبا»، خیابان ظهیرالاسلامِ تهران، به دنیا پاگذاشت. از پدری که مینیاتور می‌ساخت و از مُبَرّزینِ حلقه‌ی شاگردان «کمال الملک» بود؛ «هادی تجویدی» که کنیه‌ی اصفهانی داشت و پسران دیگرش، «محمد» و «علی‌اکبر» هم به هنر پدر آراسته بودند. پدر نزد «درویش‌خان» تار مشق می‌کرد و «علی» از کودکی مقدمات موسیقی را نزد او فراگرفت. کم‌کم در گروه هنری پیشاهنگی با نوازندگی نی و فلوت آشنا شد و بیشترش را نزد «غلامحسین ظهیرالدینی» (ظهیرالدینی‌ها شاخه‌ای سببی از خانواده‌ی فراهانی‌اند) مشق کرد. نواختن ویولن را با «نصرت‌الله سپهری»‌ آغاز کرد، و نت‌خوانی را نزد «موسی معروفی» آموخت که هردو در مدرسه‌ی «کلنل علینقی وزیری» پرورش پیدا کرده بودند و سرآخر به محضر «صبا» پاگذاشت که از پیش‌تر و در جوانی شاگرد نقاشی پدرش بود. صبا به علی تجویدی توجهی ویژه داشت، او را به آموختن شیوه‌ی نوازندگی اروپایی تشویق کرد و مدتی نزد «ملیک ابراهیمیان» و «بابگن نامبرازیان» با ظرایف نوازندگی ویولن کلاسیک آشنا شد. نیز از سوی صبا با سه‌تار اُخت شد و به محفل «حاج آقا ایرانی مجرد» راه پیدا کرد و آنجا علاوه بر آشنایی با شیوه‌ و ردیف آوازی او با «اسماعیل قهرمانی» و «رکن‌الدین‌خان مختاری» و ... حشر و نشر پیدا کرد. هارمونی، سازشناسی و ارکستراسیون را مدتی با «هوشنگ استوار» دنبال کرد. خلیفه‌ی کلاس صبا بود و پس از صبا در هنرستان عالی، چراغ کلاس‌اش را روشن نگاه داشت. در اولین برنامه‌های «گل‌ها» همکاری داشت و آثار زیادی در این برنامه آفرید. خوانندگان بسیاری آثارش را خواندند و خوانندگان بسیاری برای جامعه‌ی هنری ایران پرورش داد، «حمیرا» و «هایده».

قریحه‌ی تجویدی پیوند دهنده‌ی دو درز ظریف میان آموخته‌هایش از سنت موسیقی کلاسیک ایرانی و آشنایی‌اش با قواعد موسیقی کلاسیک اروپایی است. روح ظریف و حساس‌اش وجه مردمی‌اش را همیشه قوت می‌داد و آثارش بر جان کوی و برزن تجددخواه و نوپوش ایرانی می‌نشست، نیز تصانیف بدیعی در «نوا» و «راست‌وپنجگاه» برای اول‌بار در تاریخ موسیقی نوین ایران پدید آورد و چراغی در افقی روشن نگه داشت تا بعدی‌ها که بعد از آن از این دو دستگاه دم زدند، چیزی به گوش‌شان خورده باشد. او در سال ۱۳۵۵ نشان هنر دریافت کرد.

از سال ۱۳۵۷ تجویدی رنجیده و رنجان شد؛ او هم در خیل تبعیدشدگان به تنهایی به واسطه‌ی دیگر شدن سلیقه‌ها و دید‌ها و کنش‌ها، به‌ویژه که ساز اصلی‌اش ویولن بود، در موسیقی کمرنگ گشت و بغض‌اش را فروخورد، گنجی بود نشسته و زانو به بغل گرفته که گاه‌گه از گوشه‌ای می‌غُرید و در خاطره‌ای یا مقاله‌ای از طلسم قلعه‌های پنهان رازی می‌گشود. در میان بیماری و کهولت، در سال ۱۳۷۷ از سوی مؤسسه‌ی تحقیقات بیوگرافی ای. بی. آی امریکا با همکاری دانشگاه کمبریج، دو لوحِ «مرد موسیقی» سال ۱۹۹۸ و همچنین «شخصیت‌های تأثیرگذارِ قرن بیستم» را دریافت کرد. پس از آن در سال ۱۳۸۳ به عنوان «چهره‌ی ماندگار» در ایران شناخته شد.
◾️◾️
#آمدگان_و_رفتگان
@noisereviews

Noise Reviews

15 Mar, 07:30


👤 📜 علی تجویدی
(۱۵ آبان ۱۲۹۸- ۲۴ اسفند ۱۳۸۴)

🎵 یادگار کودکی
خواننده: دلکش
شاعر: معینی کرمانشاهی
آهنگساز: علی تجویدی

#آمدگان_و_رفتگان
کانال تلگرام نویز👇🏻
🔗http://goo.gl/Epcd1b

Noise Reviews

13 Mar, 14:22


👤 📜 حسین گُل‌گُلاب
۵ شهریور ۱۲۷۴- ۲۲ اسفند ۱۳۶۳
◾️◾️
شاید هیچ‌کس به اندازه‌ی «حسین گُل‌گُلاب» بندبند و حرف‌حرفِ آن سرود، که شاه‌بیت سرودهای این صد‌ساله است، و ذره‌ذره‌ی این خاک و فرهنگ را زندگی نکرده باشد؛ خاک دشت‌ات بهتر از زَر است...

دوربین عکاسی نیاکانی‌اش به دست، به کوه و کمرها سَرکشیده بود: «سنگ کوه‌ات دُرّ و گوهر است»... او اگر تنها هر یک از هزارکاری که کرد را کرده بود، بسنده بود که نامش در تاریخ بماند و شاید سرودن آن سُرود باعث شد که کارستان‌های دیگرش به چشم نیاید: گیاه‌شناس، جانورشناس، جغرافی‌دان، ادیب، عضو فرهنگستان اول با «علی‌اکبر دهخدا»، «علی اصغر حکمت» و «رشید یاسمی» (از ۱۳۱۳)؛ ایران ای خرّم بهشت من...

پدرش ابوتراب خان، مشهور به مهدی مصورالملک، از نقاشان و عکاسان به‌نام دوره‌ی قاجار بود و نقاشی‌های روزنامه‌های «شرف» و «شرافت» منسوب به اوست؛ ای خاک‌ات سرچشمه‌ی هنر...

گل‌‌گلاب شاگرد «آقاحسینقلی» و «درویش‌خان» بود. با تأسیس مدرسه‌ی موسیقی جزو اولین شاگردان «کلنل وزیری» شد و تا سال‌ها مُدرس این مدرسه و هنرستان موسیقی بود؛ روشن از تو سرنوشت من...
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌ی علمیه گذراند و از «دارالفنون» فارغ‌التحصیل شد. زبان‌های انگلیسی و فرانسه را در دارالفنون آموخت و زبان روسی را در کلاس «اسکندر خان ماردیروسیان»؛ ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای، من آهنم... مدرسه‌ی عالی حقوق را به پایان رساند و تا دهه‌ی اول قرن تمام نشده، چندین جلد کتاب در زمینه‌ی علوم طبیعی نوشته بود. او اولین ترانه‌های کودکان در ایران را سرود؛ از آب و خاک و مهر تو سرشته شد گِلم...

حسین گل‌گلاب پیشنهاددهنده‌ی واژه‌های جاافتاده‌ی بسیاری در زبان فارسی، به‌خصوص در علم گیاه‌شناسی است: قارچ، کاسبرگ، گل‌سنگ، جلبک... به گفته‌ی خودش حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ واژه را در کتاب‌های درسی وارد کرد. او بسیار تصنیف و سرود، سرود و همیشه فروتنانه کار علمی‌اش را پیش برد، ادعایی نکرد و گرد نام و نان نگردید، سرودی جاودان سرود و همین بس برای جاودانگی‌اش در قلب ایرانیان: ای ایران! ای مرز پُرگهر...
◾️◾️
#آمدگان_و_رفتگان
@noisereviews

Noise Reviews

13 Mar, 14:22


👤 📜 حسین گُل‌گُلاب
۵ شهریور ۱۲۷۴- ۲۲ اسفند ۱۳۶۳

🎵 ای ایران

#آمدگان_و_رفتگان
کانال تلگرام نویز👇🏻
🔗http://goo.gl/Epcd1b

Noise Reviews

10 Mar, 06:28


👤 📜 حشمت سَنجَری
۱۹ اسفند ۱۲۹۶ - ۱۴ دی ۱۳۷۳
◾️◾️
از مادری مسیحی و پدری موسیقیدان، حسین سنجری، به دنیای تهرانِ قرنِ سیزدهم پاگذاشت. وقتی هشت‌ساله بود سرودهای کودکانِ «کلنل علینقی وزیری» را در کنسرت‌های مدرسه‌ی موسیقی می‌سرایید. تار را نزد پدرش که شاگرد «درویش خان» و «کلنل وزیری» بود، می‌نواخت. «ابوالحسن صبا» را با ویولن درک کرد و صدای سازش شباهتی مثال‌زدنی با او داشت. در خانه‌ی دایی‌هاش به صفحه‌های موسیقی کلاسیک گوش فراداد و به موسیقی اروپایی دلبسته شد. در سال ۱۳۱۰ از مدرسه‌ی «پرورش آرتیستی سینما»‌ی «اُوانس اوگانیانس» فارغ‌التحصیل شد و پس از پایان تحصیلات ادبی از «دارالفنون» به هنرستان موسیقی ملی، در زمان مدیریت «مین‌باشیان» پاگذاشت. سَنجری، ویولن کلاسیک را نزد «سرژ خوتسیف» فراگرفت و در ارکستر سمفونیکی که «پرویز محمود»، «روبیک گریگوریان» و «مرتضی حنانه» بنا‌نهادند، ویولن نواخت. او با همراهی «سیروس شهردار»، با پیانو، برای اخذ فارغ‌التحصیلی از هنرستان، کنسرتی در تالار فرهنگ اجرا کرد و در آن کنسرتو ویولنِ «بتهوون» را نواخت. با رفتن پرویز محمود از ایران، روبیک گریگوریان که رهبر ارکستر هنرستان موسیقی بود، رهبر ارکستر سمفونیک شد و حشمت سنجری جای او نشست و با رفتن روبیک گریگوریان از ایران، هرچند جایگاه رهبری ارکستر چند مدعی داشت، اما نهایتاً‌ سنجری به رهبری ارکستر سمفونیک تهران نائل آمد. سنجری در سفری به آمریکا و برای آشنایی با ارکسترهای سمفونیک آنجا، توجهات زیادی به خویش جلب کرد و پس از چند اجرای موفق به ایران بازگشت و از «پهلبد» اجازه خواست تا برای تحصیل رهبری عازم وین شود. در غیاب او «هایمو تویبر» پنج سال رهبری ارکستر سمفونیک تهران را بر عهده گرفت. سنجری در ویَن از تعالیم یکی از برجسته‌ترین استادان قرن «هانس اسواروسکی» بهره برد و با «زوبین مهتا» و «کلودیو آبادو» هم‌کلاس و هم‌دوره شد. او همواره در وین جزو شاگردان برجسته‌ی آکادمی بود. در بازگشت، مدرک فارغ‌التحصیلی سنجری، معادل دکترا ارزیابی شد و در شب خداحافظی تویبر، برنامه‌ی کنسرت را نیمی او و نیمی سنجری، رهبری کردند.

اگر ارکستر سمفونیک تهران، نهادی و بلکه سنگ بنایی مهم و میراثی فرهنگی است، سنجری، نقش پدر این نهاد را در تاریخ معاصر ایران، بازی کرده است. برخی مردم در آن سال‌ها گاهی ارکستر سمفونیک تهران را «ارکستر سنجری» می‌گفتند. او که کار ارکسترش را از چسباندن شبانه‌ی پوستر در خیابان‌های تهران تا نوشتن پارت‌های نوازنده‌ها همراه همسرش، مرسده بایگان، و تا رهبری و مدیریت و انتخاب نوازنده‌های جوان و ... به‌ عهده داشت، قلندری بود که در عین سرتراشیدن، آیین قلندری را از بَر بود؛ سرنوشت کلنل، محمود، گریگوریان... پیش چشمانش بود و با این حال، کار در ایران و روشن نگاه داشتن چراغ خانه و جانفشانی برای بَرکندن قفل‌های طلسم‌شده از درگاه‌های رشد و پیشرفت را خوب آموخته بود، چهره برافروخت، آینه ساخت، طرف کله کژ نهاد، چون دلبری و سکندری و آیین سَروری می‌دانست. ارکستر سمفونیک تهران را در دوره‌ای سخت اما درخشان به عرش اعلا رساند؛ «یهودی منوهین»، «آیزاک اشترن»، «یوجین ایستومین»، «پی‌یر فورنیه» و ... در تهران نواختند، خودش برای کنسرت‌های بسیاری به مسکو و باکو دعوت شد و «فکرت امیروف» آنچنان تحت‌تأثیر اجرای «شور» در تهران قرار گرفت که در پایان اجرا با احترام اشک ریخت و اذعان کرد که بهترین اجرای قطعه‌اش را شنیده است. امیروف همواره پرتره‌ای از سنجری را در اتاق کارش پیشِ چشم داشت...

و سَنجری شبی سرش را تراشید؛ یک شب پس از وعده‌های سرِ خرمن بسیاری که برای بهبود وضع خشت‌خشت بنایی که سرپا نگاه داشته بود، شنیده بود، و زخم زبان‌هایی که از اطراف به جانش رسیده بود، قلندری کرد و سرش را تراشید و بر سکوی رهبری نایستاد، تا وضع و حق نوازندگانی که برای امرار معاش تا سحرگاه مجبور به نواختن در کافه‌ها بودند را به جایی برساند که نشستن بر هر صندلی ارکستر سمفونیک تهران، رَشک هر موسیقیدانی شود.

سَنجری در سال ۱۳۵۱ ارکستر سمفونیک را به فرهاد مشکات سپرد. او از ۱۳۳۴ تا ۳۶ و از ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۱ رهبر و جان و وجود ارکستر سمفونیک تهران بود. از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ هم پشت و پناه و نگهبان خانه‌اش بود. حشمت سنجری، یکه و بی‌همتا مثالی ا‌ست از چهره‌ای امروزه دست‌نیافتنی؛ که ایرانیان در دوران تجدّد از خود نشان دادند.
◾️◾️
#آمدگان_و_رفتگان
@noisereviews

Noise Reviews

10 Mar, 06:28


👤 📜 حشمت سَنجَری
۱۹ اسفند ۱۲۹۶ - ۱۴ دی ۱۳۷۳

🎵 رقص مضراب‌ها، از «تابلوهای ایرانی» سوییت برای ارکستر بزرگ
اثر حشمت سنجری (۱۳۳۴)
به رهبری منوچهر صهبایی

#آمدگان_و_رفتگان
کانال تلگرام نویز👇🏻
🔗http://goo.gl/Epcd1b

Noise Reviews

09 Mar, 07:49


👤 📜 مجید انتظامی
۱۸ اسفند ۱۳۲۶
◾️◾️
آنچنان‌ که مجید انتظامی با سینما و سمفونی نوشتن در قالبی دولتی و سفارشی، بازی آغاز کرد، کار را برای جدا کردنِ آثاری برآمده از ذوق و استعداد محرز و درست آموزش‌دیده، از هرچه بی‌حس و از سر وظیفه ساخته را سخت می‌کند. موسیقی فیلم نوعی سفارش است، و آهنگساز برای خلق، خودانگیخته نیست؛ همچنان که سفارش‌های دیگر، و هیچ‌گاه آن صورت نهان و پنهانِ سلیقه به‌تمامی رخ نمی‌نماید از پشت کار سفارش؛ اما او توانسته است که در همین میانه‌ها، ترکیب‌های تازه و متنوعی از کاربرد ساز، ارکستراسیون‌های شنیدنی گسترش کار تجربی را پدید آورد.

پدرش عزت‌الله انتظامی، سه پسرش را راهی هنرستان موسیقی ملی کرد و از آن میان مجید، موسیقیدانی مطرح شد. اُبوا را از «آنتوان کاتلوس» آموخت و دروس تئوری و سلفژ و هارمونی را با «ثمین باغچه‌بان» و «مصطفی کمال پورتراب» پیش برد. سپس از کنسرواتوار برلین فارغ‌التحصیل شد و در برلین، و نانسی و مارسی در فرانسه به عنوان تکنواز بر صحنه رفت. اولین موسیقی‌هایش در سری دکلمه‌ی اشعاری که «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» در دهه‌ی ۵۰ منتشر ‌کرد، شنیده شد. «پریشانی»، برای ارکستر، بر اشعار کلاسیک با صدای «پری زنگنه» از سوی کمپانی CBS منتشر شد. سال ۱۳۵۶ اولین موسیقی متنش را برای «سفر سنگ» مسعود کیمیایی ساخت و بعد از آن یکی از پُرکارترین آهنگسازان فیلم در ایران شد و آثاری به‌یادماندنی از خود به جای گذاشت؛ ۸۷ موسیقی متن فیلم و سریال، در عرض ۴۲ سال که از میان آن‌ها:‌ «دستفروش»، «از کرخه تا راین»، «روز واقعه»، «ناصرالدین‌شاه آکتور سینما» و «گرگ‌ها» قابل تأمل‌اند.
◾️◾️
#آمدگان_و_رفتگان
@noisereviews

Noise Reviews

09 Mar, 07:48


👤 📜 مجید انتظامی
۱۸ اسفند ۱۳۲۶

🎵 پریشانی، مجید انتظامی، پری زنگنه

#آمدگان_و_رفتگان
کانال تلگرام نویز👇🏻
🔗http://goo.gl/Epcd1b