تو شیرین و لطیفی؛
مثل باران‌های رشت،
مثل انحنای لب‌ها به‌وقت لبخند.
مثل باران‌های رشت،
مثل انحنای لب‌ها به‌وقت لبخند.
منِ او
@namira_channell
درد زمانی که درسش رو بهتون بده از بین میره
Woman life freedom
https://t.me/SendHarfBot?start=1383723bccf7
منِ‌او (Persian)
با عنوان "منِ‌او"، کانال تلگرام "namira_channell" راهی برای همه زنان است که به دنبال آزادی و آگاهی در زندگی خود هستند. این کانال به عنوان یک فضایی برای به اشتراک گذاری تجربیات، ایده‌ها و دیدگاه‌های مختلف زنان در مسائل مختلف زندگی شناخته می‌شود. از موضوعاتی که در این کانال مورد بررسی قرار می‌گیرند می‌توان به آموزش‌ها و مشاوره‌های مربوط به زندگی، زنان و جامعه، مسائل روزمره خانوادگی و حتی موضوعات روانشناختی اشاره کرد. با پیوستن به این کانال، شما فرصت خواهید داشت تا از دیدگاه‌های متنوع دیگر زنان بهره‌مند شوید و از تجربیاتشان بهره ببرید. اگر به دنبال یک مکان مطمئن و پویا برای تبادل اطلاعات و تجربیات مرتبط با زندگی هستید، به منِ‌او بپیوندید و با ما همراه باشید در جستجوی آزادی و آگاهی در زندگی خود.
منِ او
24 Jan, 07:20
حق با شما بود آقای آریانفر ،چشماش جوری لمسم میکنه که هیچ دستی هیچوقت نمیتونه.
منِ او
19 Jan, 20:39
زمانی که به دیدار خدا رفته و در خانه شده ست.
خانه را دیده، خدا را نه ولی ، با همه بیگانه شده ست.
خانه را دیده، خدا را نه ولی ، با همه بیگانه شده ست.
منِ او
18 Jan, 08:42
من هیچوقت نمی‌تونم دست از دوست داشتنت بردارم چون کنارت حسی رو تجربه کردم که قبل از بودنت حتی نمی‌دونستم وجود داره.
تا وقتی که نفس میکشم دوست داشتنت همراهمه.
تا وقتی که نفس میکشم دوست داشتنت همراهمه.
منِ او
16 Jan, 09:48
هر چی بیشتر میگذره بیشتر میفهمم آدمی که برای دوست داشتن انتخاب کردم آدم درستیه.
شبا وقتی دیر وقت بهش زنگ میزنم جواب نمیده، ولی همون ثانیه بهم پیام میده و میگه:دخترم چطوری الان زنگ زدی بهم، همه چی مرتبه؟ بابا خونه نیست؟
یا وقتی بهش میگم حالم خوب نیست همه کاراشو ول میکنه و میاد کنارم تا بتونه حالمو خوب کنه.
صداش و حرفاش جوری میتونن بغلم کنن که هیچ آدمی تو دنیای واقعی نمیتونه اون حس رو بهم منتقل کنه.
خدایا مرسی بابت وجود این پسره تو زندگیم🐈🤍
شبا وقتی دیر وقت بهش زنگ میزنم جواب نمیده، ولی همون ثانیه بهم پیام میده و میگه:دخترم چطوری الان زنگ زدی بهم، همه چی مرتبه؟ بابا خونه نیست؟
یا وقتی بهش میگم حالم خوب نیست همه کاراشو ول میکنه و میاد کنارم تا بتونه حالمو خوب کنه.
صداش و حرفاش جوری میتونن بغلم کنن که هیچ آدمی تو دنیای واقعی نمیتونه اون حس رو بهم منتقل کنه.
خدایا مرسی بابت وجود این پسره تو زندگیم🐈🤍
منِ او
14 Jan, 06:48
کسی که همیشه دلش شکست تا دل من نشکنه؛
کسی که همیشه از خودش گذشت تا من تو راحتی بزرگ شم.
خیلی دوست دارم خیلی زیاد:) 🩵
روزت مبارک قهرمان زندگیم''
کسی که همیشه از خودش گذشت تا من تو راحتی بزرگ شم.
خیلی دوست دارم خیلی زیاد:) 🩵
روزت مبارک قهرمان زندگیم''
منِ او
13 Jan, 20:32
به تو بازخواهم گشت بعد از مرگ... در لباسی دیگر، در جهانی دیگر و دوباره تو را خواهم بوسید.
منتظرم بمان.
منتظرم بمان.
منِ او
13 Jan, 18:52
مثل خودتون باهاتون رفتار میشه بعد بهتون بر میخوره و ناراحت میشید؟
خیلی جالبید.
خیلی جالبید.
منِ او
12 Jan, 05:36
تو زندگیم شاید حماقت ها و اشتباهات زیادی انجام داده باشم، اما هیچ وقت تاکید میکنم هیچ وقت طرح پرچم کشور اسرائیل رو که جلوی در مدرسه یا هر جای دیگه ای بود رو له نکردم و از کنارش رد شدم و یا از روش پریدم.
منِ او
11 Jan, 10:44
سرم را گذاشت رو شانه‌اش و دست‌هایم را
محکم گرفت و گفت: «من کنار تو هستم تا خستگی‌ها و غم‌هایت را با من تقسیم کنی.»
محکم گرفت و گفت: «من کنار تو هستم تا خستگی‌ها و غم‌هایت را با من تقسیم کنی.»
منِ او
10 Jan, 13:39
تو دقیقا برام مثل همون لحظه ای هستی که شارژم یه درصده و به موقع میرسم خونه و گوشیمو میزنم به شارژ؛ مثل خوشحالی پیدا کردن پول ته جیب لباسای پارسالم، مثل آخرین تیکه ی پیتزا، مثل بوی خاک بارون خورده، مثل آخرین زنگ مدرسه روز چارشنبه، مثل ذوق نخوابیدن شبی که فرداش میخوای بری اردو، مثل استرس اولین قرار، مثل قدم زدن رو ماسه های ساحل، مثل حسی که وقتی وارد مغازه لوازم تحریری میشی و یه عالمه چیزای قشنگ می بینی، مثل وقتی که خسته از مدرسه میرسم میبینم مامان قرمه سبزی بار گذاشته، مثل حسایی قشنگی که هر بار تجربشون کنی هیچوقت برات تکراری نمیشن . .
منِ او
08 Jan, 09:59
لانگ دیستنس اینجوریه که حتی پشت چت یا کال کلی میخندی و خوشحالی ولی وقتی قطع میکنی یه نگاه به اطرافت میندازی و نبود اون آدمو با تمامِ وجود احساس میکنی و انگار برای یه لحظه به غمگین‌ترین خوشحال جهان تبدیل میشی.
و دلت میخاد اون لحظه وجودشو در اغوش بکشی و براش از تموم روزای دوریتون بگی..
و دلت میخاد اون لحظه وجودشو در اغوش بکشی و براش از تموم روزای دوریتون بگی..
منِ او
07 Jan, 19:17
دست در گلویش کرد و هر چه را خورده بود روی میز بالا آورد.
روی میز پر شد از حرف های نا گفته، بغض های گریه نشده، سر کوفت های مختلف از آدم های اطرافش.
بین آن لجنزار به دنبال مرهم می‌گشت. اما مگر مرهم در لجن غرق می شود؟
با لبخند به محتویات روی میز خیره ماند و قطره اشکی روی گونه اش روانه شد.
ناخودآگاه دستش را به لجن روی میز زد و صداهای آشنا مانند پرنده ای که با باز شدن درِ قفس در هوا می‌رقصد، در هوا می رقصیدند.
دستش را کشید و صداها دوباره در قفس زندانی شدند. اما مگر لجن ها هم صدا داشتند؟
دوباره دستش را به لجن ها زد و بار دیگر صداها در فضا به رقص درآمدند.
تشخیص صداها برایش سخت بود.
اما کم کم توانست آن ها را از هم سوا کند.
صدای گریه های مادرش، بد دهنی های دوستانش.
لبخند زد و با لبخندش صدای قهقهه در خانه پیچید.
گویی خنده ها هم نیاز به شنیده شدن داشتند.
لبانش را به قصد صحبت باز کرد و یکهو با ضربه آرامی به پهلویش به خودش آمد.
+حالت خوبه؟
-اینجا کجاست؟
+بخش اورژانس آسایشگاهه. داشتی هذیون میگفتی، خیلی ترسیده بودم.
حالت خوبه؟
دهن باز کرد تا حال واقعی اش را بیان کند که یکهو صدایی قوی در ذهنش فریاد زد'' خفه شو! حال تو براشون مهم نیست پس باید بگی خوبم''
لبخندی زد و ادامه داد:آره حالم خوبه.
روی میز پر شد از حرف های نا گفته، بغض های گریه نشده، سر کوفت های مختلف از آدم های اطرافش.
بین آن لجنزار به دنبال مرهم می‌گشت. اما مگر مرهم در لجن غرق می شود؟
با لبخند به محتویات روی میز خیره ماند و قطره اشکی روی گونه اش روانه شد.
ناخودآگاه دستش را به لجن روی میز زد و صداهای آشنا مانند پرنده ای که با باز شدن درِ قفس در هوا می‌رقصد، در هوا می رقصیدند.
دستش را کشید و صداها دوباره در قفس زندانی شدند. اما مگر لجن ها هم صدا داشتند؟
دوباره دستش را به لجن ها زد و بار دیگر صداها در فضا به رقص درآمدند.
تشخیص صداها برایش سخت بود.
اما کم کم توانست آن ها را از هم سوا کند.
صدای گریه های مادرش، بد دهنی های دوستانش.
لبخند زد و با لبخندش صدای قهقهه در خانه پیچید.
گویی خنده ها هم نیاز به شنیده شدن داشتند.
لبانش را به قصد صحبت باز کرد و یکهو با ضربه آرامی به پهلویش به خودش آمد.
+حالت خوبه؟
-اینجا کجاست؟
+بخش اورژانس آسایشگاهه. داشتی هذیون میگفتی، خیلی ترسیده بودم.
حالت خوبه؟
دهن باز کرد تا حال واقعی اش را بیان کند که یکهو صدایی قوی در ذهنش فریاد زد'' خفه شو! حال تو براشون مهم نیست پس باید بگی خوبم''
لبخندی زد و ادامه داد:آره حالم خوبه.
منِ او
06 Jan, 11:17
اگه یه روز حالت خیلی بد بود و نمی‌تونستی حرف بزنی؛ بهم زنگ بزن و سکوت کن، من اونقدر به سکوتت گوش میدم که خالی شی.
Namira...
01 Jan, 20:47
واسه مستی نیاز به الکل نداریم..
چشات، صدات، لبات، طرز نگات،خودت، لبخندت، بغلت، وجودت، وجودت، وجودت.
از هر چیز مستی آوری، گیرا تر و مستی آور تره.
چشات، صدات، لبات، طرز نگات،خودت، لبخندت، بغلت، وجودت، وجودت، وجودت.
از هر چیز مستی آوری، گیرا تر و مستی آور تره.
Namira...
31 Dec, 05:45
چقدر دلتنگشم.
وقتی نیست. عصبیم، غر میزنم، حالم بد میشه، دعوا راه ميندازم.
هیچکس اینجوری نمیتونه تحملم کنه.
ولی اون...
اون با تموم بد اخلاقیام، حال بدم، عصبی بودنام، غر زدنام و... کنارمه و دوسم داره و بابتشون منو سرزنش نمیکنه، کنارمه و خب این خیلی برام خاصه.
نمیخام بگم فقط پارتنرم این شکلیه ها نه..ولی بین ادمایی که تا حالا دیدم پارتنرم واقعا کامل ترین بینشونه.
اون لحن حرف زدنش، صداش، مراقبتاش، همه چیش خاص ترینه.
نمیدونم شایدم چون انقد دوسش دارم خاص میبینمش ولی خواستم از همین فاصله بهش بگم ببین
تو دلیل زندگیِ یه ادمی. خیلی مراقب خودت باش:)
خیلی دوست دارم.🩵
وقتی نیست. عصبیم، غر میزنم، حالم بد میشه، دعوا راه ميندازم.
هیچکس اینجوری نمیتونه تحملم کنه.
ولی اون...
اون با تموم بد اخلاقیام، حال بدم، عصبی بودنام، غر زدنام و... کنارمه و دوسم داره و بابتشون منو سرزنش نمیکنه، کنارمه و خب این خیلی برام خاصه.
نمیخام بگم فقط پارتنرم این شکلیه ها نه..ولی بین ادمایی که تا حالا دیدم پارتنرم واقعا کامل ترین بینشونه.
اون لحن حرف زدنش، صداش، مراقبتاش، همه چیش خاص ترینه.
نمیدونم شایدم چون انقد دوسش دارم خاص میبینمش ولی خواستم از همین فاصله بهش بگم ببین
تو دلیل زندگیِ یه ادمی. خیلی مراقب خودت باش:)
خیلی دوست دارم.🩵
Namira...
29 Dec, 14:01
گاهی وقتا خدا واسه اینکه بهت بگه: من کنارتم؛
یه ادمایی رو سر راهت قرار میده.
و تو واسه من همون'' من کنارتمِ خدایی''.
یه ادمایی رو سر راهت قرار میده.
و تو واسه من همون'' من کنارتمِ خدایی''.
Namira...🎄
24 Dec, 12:57
:))))
به هیچی نرسی بازم دوست دارم.
یکی که تو بغلش بیمه بدنم، بدشو بخواد کسی ریشه شو میزنم.
A<3
به هیچی نرسی بازم دوست دارم.
یکی که تو بغلش بیمه بدنم، بدشو بخواد کسی ریشه شو میزنم.
Namira...🎄
24 Dec, 08:03
روی سیگار نوشته : No Smoking
روی موشک نوشته : نه به جنگ
کی به کیه !
توعم استوری بزار از زیاد بودن پیک میا ناله کن🤡👌🏻
روی موشک نوشته : نه به جنگ
کی به کیه !
توعم استوری بزار از زیاد بودن پیک میا ناله کن🤡👌🏻
Namira...🎄
23 Dec, 20:31
به تو فکر میکنم..
مثل حروف الفبا به عین.
مثل حروف الفبا به شین.
مثل حروف الفبا به قاف.
مثل حروف الفبا به عین.
مثل حروف الفبا به شین.
مثل حروف الفبا به قاف.
Namira...🎄
22 Dec, 21:14
من راه خانه را گُم کرده بودم
و ناگهان دست‌های تو را دیدم
دست‌هایت، دریچه‌های ورود به خانه، به آغوش‌ت.
و ناگهان دست‌های تو را دیدم
دست‌هایت، دریچه‌های ورود به خانه، به آغوش‌ت.
Namira...🎄
22 Dec, 11:26
به ریه هایش امید میداد. کامی عمیق تر از سیگارش می‌گرفت و از ریه هایش میخواست مهمان نوازی را به خوبی فراگیرند.
کامی عمیق تر. و دوباره و دوباره و دوباره.
زمستان زودتر از همیشه مهمان قلبش شده بود. زمستانی بی همتا. زمستانی که حتی گرمای شومینه هم حریفش نمیشد.
چه بلایی سرش می آمد؟
ناخودآگاه از جایش بلند شد و به دستور او عمل کرد.
زیرا توان مقابله با غول سیاه را نداشت.
غول سیاه؟ غول سیاه که بود؟ چه بود؟
سوالاتی مبهم همانند اجرام آسمانی در کهکشان افکارش بر روی مدار های خیال در حال حرکت بودند.
ارتباط با موجودات دوپا برایش غیر ممکن بود.
او اعتقات داشت که دنیای بیرون پر از وارونگی های عجیب و غریبیست که ازار دهنده هستند.
گنجشک بر روی سیم برق نشسته و از شاخه درخت میترسید.
کودکی به جای بازی در سطل زباله می آرامید.
شنیدن صدای شیون گروهی از موجودات دوپا اورا بی اختیار به سمت آنها سوق میداد
با بی تفاوتی راهش را از آنها جدا کرد.
اما سیاه اورا وادار به نزدیک شدن کرد
نزدیک تر شد و به نشانه همدردی دستی بر روی شانه ی یکی از موجودات دوپا گذاشت اما آن موجود حتی کوچک ترین واکنشی هم از خود نشان نداد.
پوزخندی زد و نزدیک تر شد.
چشمانش را گرد کرد تا بتواند نوشته روی کاغذ را بخواند.
اعلامیه ترحیم!
در عین ناباوری مشخصات خود را روی ان تکه کاغذ دید.
چشمانش را بست.
اگر آن فردی که داخل کاغذ است اوست پس این فردی که خیره به آن کاغذ مانده کیست؟
-پایان ناموفق.
-ارواح بازگشتند.
کامی عمیق تر. و دوباره و دوباره و دوباره.
زمستان زودتر از همیشه مهمان قلبش شده بود. زمستانی بی همتا. زمستانی که حتی گرمای شومینه هم حریفش نمیشد.
چه بلایی سرش می آمد؟
ناخودآگاه از جایش بلند شد و به دستور او عمل کرد.
زیرا توان مقابله با غول سیاه را نداشت.
غول سیاه؟ غول سیاه که بود؟ چه بود؟
سوالاتی مبهم همانند اجرام آسمانی در کهکشان افکارش بر روی مدار های خیال در حال حرکت بودند.
ارتباط با موجودات دوپا برایش غیر ممکن بود.
او اعتقات داشت که دنیای بیرون پر از وارونگی های عجیب و غریبیست که ازار دهنده هستند.
گنجشک بر روی سیم برق نشسته و از شاخه درخت میترسید.
کودکی به جای بازی در سطل زباله می آرامید.
شنیدن صدای شیون گروهی از موجودات دوپا اورا بی اختیار به سمت آنها سوق میداد
با بی تفاوتی راهش را از آنها جدا کرد.
اما سیاه اورا وادار به نزدیک شدن کرد
نزدیک تر شد و به نشانه همدردی دستی بر روی شانه ی یکی از موجودات دوپا گذاشت اما آن موجود حتی کوچک ترین واکنشی هم از خود نشان نداد.
پوزخندی زد و نزدیک تر شد.
چشمانش را گرد کرد تا بتواند نوشته روی کاغذ را بخواند.
اعلامیه ترحیم!
در عین ناباوری مشخصات خود را روی ان تکه کاغذ دید.
چشمانش را بست.
اگر آن فردی که داخل کاغذ است اوست پس این فردی که خیره به آن کاغذ مانده کیست؟
-پایان ناموفق.
-ارواح بازگشتند.
منِ‌او
25 Nov, 20:30
چشمات بوسیدنیه
گردنت بوسیدنیه
دستات بوسیدنیه
عطر تنت بوسیدنیه
نفسات بوسیدنیه
مهربونیِ ته قلبت بوسیدنیه
موهات بوسیدنیه
کلاً تو بوسیدنی ترین موجودِ این کره خاکی هستی پسر کوچولوم
Happy 3 month🥹🩷
گردنت بوسیدنیه
دستات بوسیدنیه
عطر تنت بوسیدنیه
نفسات بوسیدنیه
مهربونیِ ته قلبت بوسیدنیه
موهات بوسیدنیه
کلاً تو بوسیدنی ترین موجودِ این کره خاکی هستی پسر کوچولوم
Happy 3 month🥹🩷
منِ‌او
24 Nov, 12:24
می‌گفت نجات دهنده در آینه است ولی بیاید قبول کنیم نجات دهنده گاهی خانواده است، رفیقه، یه کتابه، یه پادکسته، یه مهارته، یه پیاده رویه، یه قهوست، یه حمومه، گاهی آشنایی با آدم‌ها و تجربه‌های جدیده، شاید یه فیلم یا سریاله، موسیقیه، تراپیسته، همیشه دنبال نجات دهنده تو آینه نگرد، اون هم گاهی خسته میشه و از پس خودش بر نمیاد.
منِ‌او
22 Nov, 14:13
کاش می‌توانستیم
لحظات زیبایمان را پنهان کنیم، مثل گلِ رُز خشکشان کنیم و برایِ همیشه نگهشان داریم.
لحظات زیبایمان را پنهان کنیم، مثل گلِ رُز خشکشان کنیم و برایِ همیشه نگهشان داریم.
منِ‌او
21 Nov, 07:28
هیچوقت تاکید میکنم هیچوقت؛به پسری که کل تایمشو سرکاره و همون وقت کمی که بعد از سرکار میاد واستون وقت میزاره نگید تو واسم وقت نمیزاری و بهم توجه نمیکنی !
و هیچوقتم ب دختری که بخاطر یه لحظه دیدن تو
قید اعتماد خانوادشو میزنه نگو مگه من ازت خواستم!
و هیچوقتم ب دختری که بخاطر یه لحظه دیدن تو
قید اعتماد خانوادشو میزنه نگو مگه من ازت خواستم!
منِ‌او
20 Nov, 19:14
با بعضیا قطع ارتباطم کنی کافی نیست،
همین که هنوز میشناسیشون و تو گذشتت بودن هم اعصاب خورد کنه.
همین که هنوز میشناسیشون و تو گذشتت بودن هم اعصاب خورد کنه.
منِ‌او
15 Nov, 09:39
الان من بگم آره این پیامم ده تا فور تو ثانیه میخوره میره میرسه چنلش میاد میگه اره تو به من میگی تخمی
منِ‌او
15 Nov, 09:34
فک کن یکی به پارتنرت همیشه بگه پیرمرد بعد یه روز جلو تو به پارتنرت بگه پسرم بعد بیاد پی ویت بهت بگه صبام ناراحت نشی اشتباه تایپی بود و میخواستم بگم پیرمرد چی میگی بهش؟
منِ‌او
15 Nov, 09:31
هی میخام سکوت کنم راجب این موضوع هی ناشناسا باعث میشن بگم راجب این موضوع
بیخیال بچه ها یه چیزی بود تموم شد
بیخیال بچه ها یه چیزی بود تموم شد
منِ‌او
15 Nov, 09:30
#پیام_ناشناس
https://t.me/namira_channell/125464
وای فک نمیکردم قضیه اینجوری باشه
چه تلخ🫠
یبار تو چنل گفتی نرگسو ناراحت کردم باهام قهره فک میکردم سر همون تموم کردید
https://t.me/namira_channell/125464
وای فک نمیکردم قضیه اینجوری باشه
چه تلخ🫠
یبار تو چنل گفتی نرگسو ناراحت کردم باهام قهره فک میکردم سر همون تموم کردید
منِ‌او
15 Nov, 09:14
همه ما یه جاهایی تو اوج خواستن، نخواستیم،
تو اوج خواستن، ادما رو گذاشتیم کنار،
چون بدون ما حالشون بهتر بود، بدون ما راحت تر بودن.
زمان میبره تا بفهمیم که بعضی چیزا تو گذشته قشنگه، بعضی چیزا باید همونجا جا بمونن تا ما با یاد آوریشون لبخند بیاریم رو لبمون.
باید بعضی چیزا مختص گذشتمون باشن که هر وقت یادش افتادیم،
نفس عمیق بکشیم و بگیم یادش به خیر.
التماس نکنید که کسی که رفته رو برگردونید، بزارید جا بمونه تو گذشته و براش آرزوهای خوب کنید.
یادمون باشه که اون آدم بدون ما بهتره حالش!
تو اوج خواستن، ادما رو گذاشتیم کنار،
چون بدون ما حالشون بهتر بود، بدون ما راحت تر بودن.
زمان میبره تا بفهمیم که بعضی چیزا تو گذشته قشنگه، بعضی چیزا باید همونجا جا بمونن تا ما با یاد آوریشون لبخند بیاریم رو لبمون.
باید بعضی چیزا مختص گذشتمون باشن که هر وقت یادش افتادیم،
نفس عمیق بکشیم و بگیم یادش به خیر.
التماس نکنید که کسی که رفته رو برگردونید، بزارید جا بمونه تو گذشته و براش آرزوهای خوب کنید.
یادمون باشه که اون آدم بدون ما بهتره حالش!
منِ‌او
08 Nov, 08:17
اگه نمیتونی دیر جوابشو بدی و قهر بمونی؛اگه هی بهش فکر میکنی، تایمایی که باهم گذروندینو یادت میاد، لبخند می‌زنی،اگه فاصلت از خدایا منو بکش" تا "چه زندگی قشنگی" فقط نوتیف اونه،اگه تیکه کلاماشو استفاده میکنی، اگه وقتی باهات خوبه انگار کل دنیا باهات خوبه و وقتی باهات بده کل دنیا باهات لجه،اگه با دیدن کوچیک ترین چیزا یادش میفتی،اگه وسط شلوغ ترین روزات فکر اون آرومت میکنه،اگه چشمات فقط اونو زیبا می‌بینه، تبریک میگم عاشق شدی.
منِ‌او
06 Nov, 20:34
من تورو به اندازه تموم اشکایی که ریختی ، تموم بغضایی که قورتشون دادی ، هر نخ سیگاری که کشیدی ، تموم دردایی که تحمل کردی، تموم وقتایی که به یکی احتیاج داشتی، شبایی که خوابت نمیبرد، تموم حال بدیات، تنهاییات، من به اندازه تک تک ثانیه‌های تاریکی که برات گذشته،دوست دارم.
منِ‌او
04 Nov, 16:57
یکی از مهم ترین دلایلی که باعث میشه حالم خوب باشه و خوشحال باشم؛
وجود تو توی زندگیمه خدایِ کوچیکِ قلبِ من.
وجود تو توی زندگیمه خدایِ کوچیکِ قلبِ من.
منِ‌او
03 Nov, 17:34
حالا تو دیگه جنده بازیات و خرابکاریاتو نذار پای ”im just a girl” ، این جمله حرمت داره😂🫶🏻.
منِ‌او
03 Nov, 12:30
روح او پاره بود. روح من سوخته. اما وقتی باهم بودیم زخم‌هایمان کمی کم‌تر درد می‌کردند. وقتی باهم بودیم تحمل گذشته، به دردناکی همیشه نبود. وقتی با هم بودیم، هیچوقت برای لحظه‌ای احساس تنهایی نمیکردم.
منِ‌او
01 Nov, 17:01
خداروشکر من و حنانه هیچ وقت سر پسر رفاقتمون به هم نمیخوره
تایپ اون:کاراکترایی که واقعی نیستن
تایپ من:علی
تایپ اون:کاراکترایی که واقعی نیستن
تایپ من:علی
منِ‌او
31 Oct, 02:05
آره سکس خوبه ولی تا حالا شده با آدم مورد علاقه‌ت از شب تا صبح حرف بزنی؟ :)))
منِ‌او
28 Oct, 11:32
کسی را نباشد به کس برتری..
امروز روز پدر ایرانه:)
روز مهربون ترین پدر.
روز بهترین حامی.
روز کوروش بزرگ:) 💚
امروز روز پدر ایرانه:)
روز مهربون ترین پدر.
روز بهترین حامی.
روز کوروش بزرگ:) 💚
منِ‌او
26 Oct, 20:31
چشمات بوسیدنیه، گردنت بوسیدنیه، دستات بوسیدنیه، بوی موهات بوسیدنیه، نفسات بوسیدنیه، عطر تنت بوسیدنیه، لبات بوسیدنیه، لپات بوسیدنیه، حرف زدنت بوسیدنیه، صدات بوسیدنیه، ترقوه هات بوسیدنیه، پوستت بوسیدنیه، رفتارت بوسیدنیه، طرز فکرت، ذهنت بوسیدنیه، سرت بوسیدنیه، کل وجودت از سر تا پات بوسیدنیه. تو بوسیدنی ترین موجود این جهانی.
دو ماهه شدنمون مبارک پسر کوچولوم:) 🐢😭💕
دو ماهه شدنمون مبارک پسر کوچولوم:) 🐢😭💕
منِ‌او
25 Oct, 16:50
تنها جایی که نریدم انتخاب شما واسه رفاقت بود🌝💕🫂
علی_مژده_امیر_دیا_حنانه_دامون
علی_مژده_امیر_دیا_حنانه_دامون
منِ‌او
25 Oct, 07:28
تو هر جور که باشی از نظر من قشنگی. اخم کنی قشنگی، باهام دعوا کنی قشنگی، خسته باشی و انرژی همیشه رو نداشته باشی قشنگی، عصبانی باشی قشنگی، حالت بد باشه قشنگی، استرس داشته باشی قشنگی، گریه کنی قشنگی، بترسی و رنگت بپره قشنگی، موقع غذا خوردن یادت بره دور دهنتو تمیز کنی قشنگی، موهات به هم ریخته باشن و به خودت نرسی قشنگی، شب نخوابی صبح زیر چشمت گود شده باشه قشنگی، صبح که از خواب پا می شی قشنگی، از حموم میای قشنگی، وقتی از بالای ترن هوایی می آی پایین و وحشت کردی و داری داد می زنی قشنگی، توی خواب قشنگی، وقتی می خوای عطسه کنی قشنگی، وقتی از ته دلت می خندی قشنگی، کنار من نیازی نیست نگران قیافت و حفظ کردن ظاهر و وضعیتت باشی، به نظر من تو هر جوری باشی خیلی قشنگی و من توی هر حالتی پتانسیل مردن برای قشنگیاتو دارم.
منِ‌او
24 Oct, 08:44
هر انسانی باید این حرفا رو بشنوه.
تو مسئول کار های بقیه نیستی پس الکی حرص نخور.
تو مقصر حال بقیه نیستی پس عذاب وجدان نگیر.
تو نمیتونی همه وقتت رو برای بقیه صرف کنی یکمم به خودت اهمیت بده.
همه قرار نیست ازت راضی باشن اگه کسی خواست به هر دلیلی بره که مقصرش تو نبودی، بذار بره.
به خودت اهمیت بده برای بار اخر میگم خودت واسه خودت مهم باش چون این بار اگه گوش ندی واقعا دیگه دهنتو سرویس میکنم.
تو مسئول کار های بقیه نیستی پس الکی حرص نخور.
تو مقصر حال بقیه نیستی پس عذاب وجدان نگیر.
تو نمیتونی همه وقتت رو برای بقیه صرف کنی یکمم به خودت اهمیت بده.
همه قرار نیست ازت راضی باشن اگه کسی خواست به هر دلیلی بره که مقصرش تو نبودی، بذار بره.
به خودت اهمیت بده برای بار اخر میگم خودت واسه خودت مهم باش چون این بار اگه گوش ندی واقعا دیگه دهنتو سرویس میکنم.
منِ‌او.
23 Oct, 15:35
The things that i want is:
you you
you you you
you you
you you
you you
you you
you
you you
you you you
you you
you you
you you
you you
you
منِ‌او.
23 Oct, 09:45
چیه این آدمیزاد که با یه حرف بهم میریزه و همه ذوقشو کور میکنه و هزارتا حرفم نمیتونه حالشو خوب کنه.
منِ‌او.
22 Oct, 16:47
وقتی میگم دوستت دارم منظورم اینه میخوام باهات پیر شم، میخوام تو روزای سخت و بد کنارت بمونم تا همه چی و باهم درست کنیم، میخوام خوشحالت کنم، میخوام باعث پیشرفتت بشم، میخوام اونقد باهات خوب باشم که همه بهت حسودی کنن، میخوام دستتو بگیرم باهم به آرزوهامون برسیم، میخوام تا آخر زندگیت بهت انرژی مثبت بدم و خوشحالیت و ببینم، میخوام باهم آیندمونو بسازیم، میخوام وقتی حالت بده انقد بخندونمت تا حتی دلیل حال بدت یادت نیاد، میخوام تا آخر عشق و باهات زندگی کنم. دوستت دارم منو با دوستت دارمای بقیه مقایسه نکن.
منِ‌او.
21 Oct, 11:17
ببخشینا ولی هممون یه دوست خیلی صمیمی داشتیم که الان حتی دوس نداریم اتفاقی باهاش رو در رو شیم.
منِ‌او.
20 Oct, 13:31
پشته هر
- هنوز دوسم داری؟
- از دستم عصبانی ای؟
- قول میدی؟
- رو مختم؟
- کاره اشتباهی کردم؟
یه دختره نگرانه که بدجور از این میترسه یه روز از خواب بیدارشه و ببینه اونی که خیلی دوسش داره دیگه نیست:)
- هنوز دوسم داری؟
- از دستم عصبانی ای؟
- قول میدی؟
- رو مختم؟
- کاره اشتباهی کردم؟
یه دختره نگرانه که بدجور از این میترسه یه روز از خواب بیدارشه و ببینه اونی که خیلی دوسش داره دیگه نیست:)
منِ‌او.
18 Oct, 20:30
من عزیزم؛
تو این یه سالی که گذشت.
زیاد گریه کردی
زیاد سختی کشیدی.
طرد شدی.
اذیت شدی.
خورد شدی.
زمین خوردی.
حرفایی بهت زده شد که حقت نبود.
رفتار هایی باهات شد که مقصرشون نبودی
ولی با همه اینا باز هم موندی و ثابت کردی که چقدر من میتونم قوی باشم و ادامه بدم.
ببخشید که امسال اونجوری که باید کنارت نبودم، وقتی زمین خوردی دستتو نگرفتم، موقع گریه اشکاتو پاک نکردم.
بهت قول میدم امسال برخلاف سال پیش
بیشتر مراقبت باشم
دستتو بگیرم و باهم از منجلاب زندگی سالم و شاد بیرون بیایم
مرسی که تو این 16 سال زندگی یک لحظه هم ترکم نکردی
تولدمون مبارک🤍
تو این یه سالی که گذشت.
زیاد گریه کردی
زیاد سختی کشیدی.
طرد شدی.
اذیت شدی.
خورد شدی.
زمین خوردی.
حرفایی بهت زده شد که حقت نبود.
رفتار هایی باهات شد که مقصرشون نبودی
ولی با همه اینا باز هم موندی و ثابت کردی که چقدر من میتونم قوی باشم و ادامه بدم.
ببخشید که امسال اونجوری که باید کنارت نبودم، وقتی زمین خوردی دستتو نگرفتم، موقع گریه اشکاتو پاک نکردم.
بهت قول میدم امسال برخلاف سال پیش
بیشتر مراقبت باشم
دستتو بگیرم و باهم از منجلاب زندگی سالم و شاد بیرون بیایم
مرسی که تو این 16 سال زندگی یک لحظه هم ترکم نکردی
تولدمون مبارک🤍
11,137
subscribers
53
photos
7
videos
