آموزش گرامر زبان آلمانی @mkkbbnkj Channel on Telegram

آموزش گرامر زبان آلمانی

@mkkbbnkj


تماس:
https://t.me/Tamas_ba_Admin
لینک اول کانال:
https://t.me/mkkbbnkj/1

آموزش گرامر زبان آلمانی (Persian)

آموزش گرامر زبان آلمانی یک کانال تلگرامی است که به آموزش اصول و قواعد گرامر زبان آلمانی می‌پردازد. اگر به یادگیری زبان آلمانی علاقه‌مندید و به دنبال یک منبع معتبر برای آموزش گرامر این زبان هستید، این کانال برای شما مناسب است. در این کانال می‌توانید با اصول و قواعد گرامری زبان آلمانی آشنا شوید و مهارت‌های زبانی خود را بهبود بخشید

برای اطلاعات بیشتر و ارتباط با مدیران کانال، می‌توانید از لینک زیر استفاده کنید:nhttps://t.me/Tamas_ba_Adminnnهمچنین می‌توانید از لینک زیر به کانال مستقیما دسترسی داشته باشید:nhttps://t.me/mkkbbnkj/1

آموزش گرامر زبان آلمانی

01 Jan, 11:58


Verben mit den festen Präpositionen:
Verb + von + Dativ ( D)
Teil 2
🌸🌱🌸🌹🌱💐💐🌱🌱
anfordern
به معنی در خواست کردن  چیزی ( عینی و ملموس ) بصورت رسمی است.
Ich habe die Unterlagen bei der Behörde angefordert.
من در اداره درخواست مدارک کرده ام.

freisprchen von + D
تبرئه کردن کسی از چیزی
Das Gericht hat den Angeklagten von allen Vorwürfen freigesprochen.
دادگاه متهم را از تمامی اتهامات بی گناه اعلام کرد.
halten von + D
نظر دادن در مورد چیزی ( بیشتر در سوال)
Was hältst du davon,  dass wir nächste Woche verreisen.

در این باره نظرت چیه، که هفته آینده مسافرت کنیم؟
handeln von + D
موضوع چیزی را گفتن
Das Buch handelt von der Geschichte von Deutschland. 
موضوع این کتاب تاریخ آلمان است.
نکته:
به تفاوت این فعل، به فعل‌های زیر دقت گردد.
handeln mit + D
sich handelt um + A
فعل
handeln mit + D
تجارت ( خرید و فروش ) کردن چیزی

Der Händler handelt mit Antiquitäten.
بازرگان تو کار خرید و فروش عتیقه جات است.

sich handeln um + A
مترادف فعل بودن است که در جمله فاعل آن es است.
Es handelt sich um ein Missverständnis.
این ( موضوع/ مشکل) یک سوی تفاهم است.

hören von + D
در جریان احوال کسی بودن
Ich habe lange von ihm nichts gehört.
خیلی وقته از او احوال ندارم.

leben von + D
امرار معاش کردن از چیزی
Er lebt von seiner Rente.
در آمد او از حقوق باز نشستگی او است.

schwärmen von + D
با هیجان تعریف کردن از چیزی
Meine Kollege schwärmt immer von seinem neuen Auto.
همکارم همیشه از ماشین جدیدش تعریف می کند.

sprechen von + D
در مورد چیزی حرف زدن
Der Lehrer hat heute von der Wichtigkeit der Bildung gesprochen.
معلم امروز در باره اهمیت آموزش حرف زد.

träumen von + D
رویای چیزی را در سر داشتن/ خواب چیزی را دیدن
Sie träumen von einem großen Haus.

آنها رویای یک خانه بزرگ را در سر دارد. ( رویا/ دست نیافتنی)
Ich habe letzte Nacht von dir geträumt.
من دیشب، خواب تو را دیدم.
überzeugen von + D
کسی را در چیزی  قناعت دادن ( مثلن با دلیل)
Als Verkäufer müssen Sie immer die Kunden von der Qualität des Produktes überzeugen.

بعنوان یک فروشنده شما باید همیشه مشتری ها رو از کیفیت محصول قناعت بدهی.

sich unterscheiden  von + D ( durch + A)
فرق داشتن از چیزی  در چیزی ( در مقایسه ای تفاوت ها)
Die neue Software unterscheidet sich von der alten ( Software) durch ihre benutzerfreundliche Oberfläche. 
نرم افزار جدید از نرم افزار قدیمی تر در صفحه نمایش خوش کاربرد اش  فرق دارد.
wissen von
با خبر بودم از چیزی
Weißt du von der Feier morgen?
آیا از جشن فردا اطلاع داری؟

دو ترکیب اسم و فعلی زیر هم با حرف اضافه von می آیند، اما در معنی اندک تفاوت دارند:

Ahnung haben von + D
سر در آوردن از چیزی ( دانش کلی، اجمالی)
Hast du eine Ahnung von Mathematik?
آیا از ریاضی سر در میاری؟ ( دانش ابتدای)
Kenntnis haben von + D
اطلاع داشتن چیزی ( دقیق تر، عینی تر، رسمی تر)

Haben Sie Kenntnis von den neuen Regelungen?
آیا در جریان مقررات جدید هستی؟ ( چیزی مشخص)

آموزش گرامر زبان آلمانی

31 Dec, 10:44


Liebe Leute,
Euch wird ein schöner Rutsch ins neue Jahr gewünscht!!🌱🍀🌿🌱🌲🎄🎄🎄🍂

آموزش گرامر زبان آلمانی

24 Dec, 11:11


Verben mit den festen Präpositionen:

Verb+von+ Dativ ( D)
Teil 1
abbringen von + D
( کسی را) از چیزی منصرف کردن
Ich konnte ihn davon abbringen,  die gefährliche Wanderung zu unternehmen.
من نتوانستم او را از این کار منصرف کنم، که دست به یک گردش خطرناک نزند.

abhalten von + D
مانع شدن از چیزی
Niemand konnte ihn davon abhalten,  die Wahrheit zu sagen.
هیچکسی نتوانست جلو او را در این  بگیرد، تا حقیقت را بگوید.

abhängen von + D
وابسته بودن به چیزی
Die Entscheidung hängt von den Umständen ab.
تصمیم گیری وابسته به شرایط است.

absehen von + D
صرف نظر کردن از چیزی ( از تقصیر کسی)
Angesichts seiner schwierigen Lage sahen sie davon ab, ihn zu bestrafen.

با توجه به وضعیت سخت او آنها از این صرف نظر کردند، تا اورا مجازات کنند.
دقت: فعل زیر:
verzichten auf + A
هم به معنی صرف نظر کردن است؛ اما بیشتر از یک حق خود است.

Mit diesem Schreiben hebe ich das Arbeitsverhältnis vom 21.03.2024 mit dem Arbeitsbeginn am 25.03.2024 zum 31.12.2024 auf. Auf meinen Urlaub verzichte ich.
توسط این نوشته قرارداد کاری تاریخ ... ( شروع کار ....) را استعفا می دهم. و از حق مرخصی خود صرف نظر می کنم.

ausgehen von + D
چیزی را مبنی قرار دادن / فرض را بر  چیزی گذاشتن
Ich gehe davon aus,  dass du morgen pünktlich bist.
فرض را بر  این می گیرم، که تو فردا سر وقت هستی.

sich befreien von + D
خود را از دست ( از شر) چیزی خلاص کردن
Er wollte sich von seinen Ängsten befreien und endlich ein neues Leben beginnen.

او می‌خواست خود را از دست ترسهایش خلاص کند و سرانجام یک زندگی جدید آغاز کند.

berichten von + D
= berichten über + A
خبر دادن از چیزی 
Die Zeugen berichten von einem schweren Unfall auf der Autobahn.
شاهدان از یک تصادف سنگین در اتوبان خبر می دهند.
sich distanzieren von + D
فاصله گرفتن از چیزی ( بصورت محتویی، ایدئولوژیکی، یا شخصی)
Das Unternehmen distanzierte sich von jeglichen Verbindungen zu illegalen Aktivitäten.

این شرکت خود را از هرگونه روابط با فعالیت‌های غیر قانونی تبره کرد.

entbinden von + D
معاف کردن از چیزی( تعدات، وظایف یا مسولیت )
Die Eltern wurden von ihrer Verpflichtungen zur Zahlung des Schulgeldes entbunden.
والدین از تعهد به  پرداخت پول مدرسه معاف شدند.
sich erholen von + D
تجدید قوا کردن از چیزی
Nach ihrer Krankheit brauchte sie Zeit,  um sich vollständig davon zu erholen.

بعد بیماری اش اون نیاز به زمان داشت، تا خودش را از آن ( از بیماری)  تجدید قوا کند.

sich ernähren von + D
تغذیه کردن از چیزی
Viele Tiere in der Wüste ernähren sich von spärlichen Vegetation 

بسیاری از حیوانات در کویر از پوشش گیاهی کم پشت تغذیه می کنند.
erwarten von + D
توقع/ انتظار داشتن از کسی
Die Lehrerin erwartet von ihren Schülern,  dass sie aufmerksam zuhören.
خانم معلم از دانش آموزان اش توقع دارد، که آنها با دقت بهش گوش بدهد.
نکته:
فعل abwarten
به معنی صبر کردن و فعل
warten auf + A
به معنی منتظر چیزی خاص بودن  است.
Manchmal hilft es,  geduldig abzuwarten,  bevor man eine Entscheidung trifft.
بعضی اوقات خوب است، که با حوصله صبر کرد، تا اینکه یک تصمیم( به موقع اش) اتخاذ شود.

Ich warte auf den Bus,  der schon wieder Verspätung hat.
من منتظر اتوبوس ( چیزی خاص) هستم، که دوباره تاخیر دارد.

Teil 2 ⬇️⬇️⬇️🌸🌹🌸🌸🌱🌱

آموزش گرامر زبان آلمانی

08 Dec, 15:04


Verben mit den festen Präpositionen:
Verb+nach+ Dativ (D)

aussehen nach+ D
مانند چیزی به نظر رسیدن
Das sieht nach einem spannenden Film aus.

مثل یک فیلم جذاب به نظر میرسه!

benennen nach + D
چیزی را بنام کسی اسم گذاری کردن
Die Straße wurde nach einem berühmten Dichter benannt.

خیابان بنام یک شاعر معروف اسم گذاری شد.

beurteilen nach + D
بر اساس چیزی قضاوت کردن
Man sollte   Menschen nicht nur nach seinem Äußeren beurteilen.
آدم انسانها را نباید بر اساس ظاهرشان قضاوت کنند.
sich erkundigen nach + D ( bei + D)
از کسی ( یا جای) در مورد چیزی کسب اطلاع کردن

Ich habe mich bei der Auskunft nach dem Fahrplan erkundigt.
از بخش اطلاعات در مورد برنامه حرکت معلومات بدست آوردم.


forschen nach + D
تحقیق کردن برای جستجوی چیزی( متون علمی )
Der Historiker forscht nach Beweisen für die Existenz dieser alten Kultur.
مورخ برای کشف شواهد وجود این فرهنگ باستانی تحقیق می کند.


fragen nach + D
در مورد چیزی سوال پرسیدن
Sie fragt nach der Uhrzeit.
او در مورد زمان ساعت سوال دارد.
greifen nach

دست خود را به چیزی رساندن
Der Mann griff nach dem Buch auf dem Tisch.

این مرد دست خود را به کتاب روی میز رساند ( گرفت.)
klingeln nach
مانند چیزی به نظر رسیدن

Das Lied klingt nach einer Melodie aus meiner Kindheit.

این آهنگ مانند یک ملودی دوران کودکیم به نظر میاد.

riechen nach
بوی چیزی را دادن
Das Angebot riecht nach Betrug.
این پیشنهاد بوی تقلب می دهد.

rufen nach
کسی را صدا زدن
Das Kind ruft nach seiner Mutter.
بچه مادرش را صدا می زند.
schreien nach
فریاد چیزی را زدن
Die Situation schreit nach einer Lösung.
وضعیت برای یک راه حل فریاد می زند.
schmecken nach
مزه ای چیزی را دادن
Die Suppe schmeckt nach Knoblauch.
سوپ طعم سیر دارد.
sich sehnen nach
دلتنگ چیزی شدن ( هوس چیزی را کردن).
Ich sehne mich nach Frieden und Ruhe.

من در آرزوی صلح و آرامش هستم.

sterben nach
چیزی را خواستن ( بصورت اغراق آمیز )
Er stirbt nach Anerkennung.
او تشنه توجه است ( برای توجه جان می دهد).

suchen nach
در جستجوی چیزی بودن

Er sucht nach einer Wohnung.

او بدنبال یک آپارتمان است.
verlangen nach
تقاضای چیزی را کردن
Die Patientin verlangte nach dem Arzt.
خانم بیمار تقاضای دکتر را دارد.
urteilen nach
بر اساس چیزی قضاوت کردن
Man sollte nicht nach dem Äußeren urteilen.
آدم نباید بر اساس ظاهر قضاوت کند.

🌱🌸🌸💐💐💐🌸🌸🌱🌱

آموزش گرامر زبان آلمانی

25 Nov, 20:18


Verben mit den festen Präpositionen:
Verb+ mit + Dativ ( D)
Teil: 2


diskutieren mit + D
گفتگو کردن ( جرو بحث) با کسی
Der Lehrer möchte  mit den Schülern über unsere Urlaubspläne diskutieren.
معلم قصد دارد با شاگردان در باره پلانهای تعطیلات ما گفتگو کند.
erklären mit + D
اعلام کردن  ( وسیله، دلیل، عامل) چیزی را
Er erklärte seinen Erfolg mit harter Arbeit und Ausdauer 
او عامل موفقیت خود کار سخت و استقامت اعلام کرد.
rechnen mit + D
انتظار چیزی را داشتن/ روی چیزی حساب کردن
Ich rechne mit einer verspäteten Lieferung,  da das Wetter schlecht ist.
من انتظار تاخیر در تحويل را دارم، زیرا آب و هوا خراب است.

reden mit + D
گفتگو کردن با کسی ( غیر رسمی همرا با احساس)

Ich muss dringend mit dem Chef sprechen.
من باید فورن با رئیس صحبت کنم.


sprechen mit + D
صحبت کردن با کسی ( رسمی، بی طرف و بدون دخالت احساس )
Ich muss dringend mit dem Lehrer sprechen.
من باید فورن با معلم صحبت کنم.
streiten mit + D
با کسی درگیر شدن ( مفهوم منفی دارد)
توجه: در فعل diskutieren mit هم معنی " جر و بحث کردن " است. اما مفهوم منفی ندارد.

Er streitet oft mit seinem Bruder über das Fernsehprogramm.
او اغبلن با برادرش سر برنامه های تلویزیونی در گیر می شود.

telefonieren mit + D
با کسی بصورت تلفنی گفتگو کردن ( گفتگوی طرفینی )
Er hat lang mit seinem Freund telefoniert.
او  به مدت طولانی با برادرش بصورت تلفنی گفتگو کرد.
توجه:
فعل anrufen زنگ زدن یکطرفه به کسی است. تاکید به گفتگوی طرفینی ندارد. حرف اضافه ندارد، و مفعول اکوزاتیوی دارد.
Ich rufe dich später an,  dann wir können miteinander telefonieren.
اول تماس ( از یکطرف) بعد گفتگو( دو طرف)

überreden mit + D ( zu + D)
کسی را توسط چیزی برای چیزی راضی کردن
Ich habe sie mit guten Argumenten zu einem gemeinsamen Urlaub überredet.
من اورا با استدلالهای خوب به  یک مرخصی مشترک اقناع کردم.
sich unterhalten mit + D ( über + A)
با کسی صحبت کردن ( غیر رسمی و دوستانه )
Ich habe mich lange mit meinem Kollegen über die Arbeitszeiten unterhalten.
من با همکارم طولانی در باره ی ساعات کاری حرف زدیم.
verbinden mit + D
باچیزی/ کسی وصل کردن
Einen Moment bitte,  ich verbinde Sie mit der zuständigen Abteilung.

یک لحظه لطفن، من شما را با بخش مربوطه وصل می کنم.
vereinbaren mit + D
با چیزی هماهنگ کردن/ سازگار کردن
Ich habe einen Termin mit dem Arzt vereinbart.
من یک وقت با دکتر هماهنگ کردم. ( وقت دکتر گرفتم)
Es ist schwierig,  die Arbeit mit der Familie zu vereinbaren.
خیلی سخته، کار را با خانواده سازگار کرد.


vergleichen mit + D
مقایسه کردن با چیزی ( بشباهت یا تفاوت )
Ich habe die Preise der beiden Produkte miteinander verglichen.
نکته:
فعل
abgleichen mit
به معنی، مطابقت دادن  دو چیز ( برای برسی مطابقت و انحراف) است.
Bitte gleichen Sie die Uhrzeit mit der offiziellen Zeit ab.
لطفن ساعت را با ساعت رسمی مطابقت بدهید.

verhandeln mit + D ( über + A)
باکسی راجع به چیزی چانه زنی کردن / مذاکره کردن
Wir müssen mit dem Kunden über den Preis verhandeln.
ما باید با مشتری در مورد قیمت چینی زنی کنیم.

verknüpfen mit + D
وصل کردن با چیزی ( معمولن انتزاعی ذهنی)
Er verknüpft das Thema mit persönlichen Erfahrungen.
او موضوع با تجربیات شخصی پیوند می دهند.
توجه: فعل verbinden mit به معنی وصل کردن است اما ( بین دو چیزی فزیکی و ملموس)

Der Kabel  verbindet den Monitor mit mit dem Computer 🖥.
این کابل صفحه نمایش را با کامپیوتر وصل می کند.

sich verstehen mit + D
باکسی کنار آمدن / با کسی رابطه خوب داشتن
Ich verstehe mich gut mit meinen Kollegen .
من با همکارانم خوب کنار میایم./ رابطه ام با همکارانم خوب است.
نکته: فعل hinweg/kommen über + A
به معنی کنار آمدن ( عاطفی) با یک ضایعه است
Ich brauche Zeit,  um über den Verlust meines Hundes hinwegzukommen.
من به زمان نیاز دارم، تا با از دست دادن سگم کنار بیام.

sich vertragen mit + D

کنار آمدن با کسی / با کسی آشتی کردن
Nachdem Streit hat  sie sich wieder mit ihm vertragen. 
بعد از درگیری او ( خانم ) با او ( مرد) دوباره آشتی کرد ( سازش کرد).

نکته: فعل sich verstehen mit هم به معنی " رابطه خوب داشتن با کسی " است؛ در این فعل مفهوم آشتی کردن و دعوای قبلی وجود ندارد.


zögern mit + D
درنگ کردن در چیزی
Er zögerte mit der Entscheidung,  weil er unsicher war.
او در تصمیم گیری تعلل کرد، چون او مطمئن نبود.
🌸🌱🌸🌹🌱🌸

آموزش گرامر زبان آلمانی

25 Nov, 19:57


استا كریم _ترانه هنرمند بزرگ خانم  عهديه باصداي  لمياء جمال هونرمندمشهورتونسي


به نظر میاد کوپی بهتر از اصل در اومده!!!

آموزش گرامر زبان آلمانی

20 Nov, 15:22


Verben mit den festen Präpositionen:
Verb+ mit + Dativ ( D)
Teil: 1

sich abgeben mit + D
خود را با چیزی/ کسی  در گیر کردن ( حالت منفی و وقت تلف کردن)
Ich möchte mich nicht mit solchen Kleinigkeiten abgeben.
نمی خواهم خود را با چنین چیزهای بی اهمیت در گیر کنم.

addieren mit + D
با چیزی جمع کردن ( به مفهوم ریاضی)
Wenn du 5 mit 3 addierst,  erhältst du 8.
هرگاه تو عدد ۵ را عدد ۳ جمع کنی، عدد ۸ حاصل می گردد.
نوت: این فعل بیشتر بدون حرف اضافه استفاده می شود.

anfangen mit + D
چیزی را شروع کردن
Sie fängt mit dem Kochen an,  nachdem sie die Einkäufe erledigt hat.
او شروع به آشپزی می کند، بعد از اینکه او خرید ها را انجام داده است.
aufhören mit + D
sich auseinandersetzen mit + D
رو برو شدن/ کنار آمدن یا در گیر شدن با چیزی ( در گیری و مقابله با چیزهای جدی)

Er muss sich mit den Herausforderungen seines Lebens  auseinandersetzen .
او باید با مشکلات زندگی خود مقابله کند. 

sich aussprechen mit + D
با کسی بصورت دلجویانه ( به هدف آشتی) صحبت کردن
Nach dem Streit habe ich mich mit meiner besten Freundin ausgesprochen.
بعد از جر و بحث من با دوستم گفتگو ( جهت رفع سوی تفاهم) انجام دادم.
sich beeilen mit + D
در چیزی عجله کردن
Du solltest mit deiner Arbeit beeilen,  sonst können wir nicht planmäßig Feierabend machen.
تو باید در کارت عجله کنی، وگرنه ما نمی توانیم سر وقت تعطیل کنیم.

sich befassen mit + D
بصورت جدی به چیزی پرداختن
Sie hat sich die ganze Woche mit Vorbereitung der Präsentation befasst.
او تمام هفته به آماده سازی ارائه پرداخت.
این فعل معادل( مترادف )فعل:
sich beschäftigen mit + D
است.

beginnen mit + D
شروع کردن چیزی
Sie begann mit dem Kochen,  nachdem sie die Zutaten eingekauft hatte.
بعد از اینکه مواد لازم را خرید کرد بود، شروع به آشپزی کرد. ( ماضی بعید هر دو زمان در گذشته)

sich begnügen mit + D
قناعت کردن با چیزی
Wir begnügen uns mit den grundlegenden Informationen,  die uns zur Verfügung stehen.
ما با اطلاعات ابتدایی، که  آماده هستند، اکتفا می کنیم.
sich beschäftigen mit + D
خود را با چیزی مشغول کردن
Er beschäftigt sich täglich mit seinem Lieblingsmusik,  um sich nach der Arbeit entspannen.
او روزانه خود را با موسیقی مورد علاقه اش مشغول می کند، تا اینکه بعد از کار بخود استراحت بدهد.
این فعل، با فعل زیر
sich befassen mit
مترادف است. اما فعل دومی رسمی تر هست.

diskutieren mit + D
گفتگو کردن ( جرو بحث) با کسی
Der Lehrer möchte  mit den Schülern über unsere Urlaubspläne diskutieren.
معلم قصد دارد با شاگردان در باره پلانهای تعطیلات ما گفتگو کند.
🌸🌱🌸🌸🌱💐💐🌸🌱
Verb+ bei+ Dativ ( Teil 2 ⬇️)

آموزش گرامر زبان آلمانی

10 Nov, 12:48


Verben mit den festen Präpositionen:
Verb +bei+ Dativ ( D)

anrufen bei + D
با جای ( شرکت) تماس گرفتن
Hast du schon bei der Firma angerufen?
با شرکت تماس گرفتی؟

sich bedanken bei + D ( für + A)
از کسی ( بابت چیزی ) تشکر کردن
Sehr geehrte Damen und Herren, 
in Hinblick auf Ihr Schreiben vom 22.10.24 möchte ich Ihnen mitteilen,  dass ich den Termin zum Vorstellungsgespräch wahrnehmen werde. Ich bedanke mich bei Ihnen für die Einladung zu diesem Vorstellungsgespräch.
خانم و آقای محترم،
در ارتباط به نامه مورخ ۲۲.۱۰.۲۰۲۴ شما به اطلاع می رسانم، که من در به مصاحبه کاری رسیدگی خواهم کرد ( حاضر می شوم). از شما به خاطر دعوت برای این مصاحبه کاری تشکر می کنم.

sich beklagen bei + D ( für + A)
پیش کسی ( راجع به چیزی ) شکایت کردن
Er hat sich bei der Personalabteilung über die Arbeitsbedingungen beklagt.
او در بخش منابع بشری راجع به شرایط کاری شکایت کرد.
bleiben bei + D
ثابت و بدون تغییر ماندن ( تصمیم، نظر، یا یک چیزی)
Ich bleibe bei meiner Meinung 
من هنوزم  نظرم تغییر نکرده است.

sich entschuldigen bei + D ( für + A)
از کسی بابت کاری عذر خواهی کردن
Sie entschuldigt sich bei ihrem Chef für die Verspätung.
او نزد رئیس اش بابت تاخیر عذر خواهی می کند.

jdm helfen bei + D
به کسی در چیزی یاری رساندن
Kannst du mir beim Aufräumen helfen?
می توانی به من در مرتب سازی ( مثلن آشپزخانه)  کمک کنی؟

آموزش گرامر زبان آلمانی

31 Oct, 09:16


Verben mit den festen Präpositionen:
Verb + aus+ Dativ ( D)

bestehen aus + D
تشکیل شدن از ( اجزای تشکیل دهنده)
Dieser Roman besteht aus zwei Teilen.
این رمان از دو بخش تشکیل شده است. ( دارای دو بخش)
entstehen aus + D
سرچشمه گرفتن/ ناشی شدن از چیزی

Die Konflikte entstehen am häufigsten aus Missverständnissen.
در گیری ها اکثرن از سوی تفاهمات سر چشمه می گیرند.
sich ergeben aus + D
Die hohen Kosten ergeben sich aus den gestiegenen Rohstoffpreisen.
قیمت های بالا از افزایش قیمت مواد خام ناشی  شوند. ( سرچشمه و دلیل )
entnehmen aus + D
در آوردن چیزی ( اطلاعات ) از چیزی ( منبع)
Aus dem Bericht kann man entnehmen,  dass die Verkaufszahlen gestiegen sind.
از گذارش می توان برداشت کرد، که ارقام فروش بالا رفته اند.
folgen  aus + D
نتیجه/ پیامد چیزی بودن
Aus dem neuen Gesetz folgt eine Verlängerung der Arbeitszeiten.
از قانون جدید تغییر در ساعات کاری در پی می آید.

folgern aus + D
از چیزی نتیجه گیری کردن
Aus Ihren Antworten können wir folgern,  dass Sie mit der von uns angebotenen Lohnerhöhung nicht einverstanden sind .
از جوابهای شما نتیجه گیری می کنیم، که شما با افزایش حقوق ما موافق نیستید.
gewinnen aus + D
از چیزی ( منبع) چیزی را بدست آوردن
Aus den Rohstoffen kann man Energie gewinnen.
نکته:  مواد خام می توان انرژی بدست آورد.
برای تولید کردن می توان از فعل erzeugen استفاده کرد.

resultieren aus + D
سرچشمه گرفتن/ ناشی شدن از
Die Spannungen in der Beziehung resultieren aus Missverständnissen und mangelnder Kommunikation. 
تنشها در روابط سرچشمه می گیرند از سو تفاهمات و ارتباط نا کافی.

schließen aus + D
چیزی را از چیزی نتیجه گیری/ استنتاج کردن
Aus dem vorliegenden Beweisen schließen wir,  dass der Verdächtige nicht am Tatort war.
از مدارک موجود نتیجه گیری می کنیم، که متهم در محل جرم نبوده است.
Was schließen Sie aus den vorhandenen Fakten?
از حقایق موجود چی چیزی نتيجه گیری می کنید؟

schlussfolgern aus + D
( از چیزی ) چیزی را نتیجه گیری کردن
Aus den Ergebnissen der Studie können wir schlussfolgern,  dass regelmäßige Bewegung die gestiegene Gesundheit verbessert.
از نتایج تحقیق نتیجه گیری می کنیم، که تحرک منظم سلامتی رو بهبود می دهد.

stammen aus + D
از جای آمدن ( اصلیت و مبدا چیزی )
Viele unserer Traditionen stammen aus dem Mittelalter.
بسیاری از سنت های ما از قرون وسطی می آید.

übersetzen aus + D ( in + A)
ترجمه کردن از ( زبان مبدا) به ( زبان مقصد)
Das Buch wurde aus dem Englischen ins Deutsche übersetzt.
این کتاب از زبان انگلیسی به زبان آلمانی ترجمه شد.
🌸🌱💐🌱🌸🌸🌸

آموزش گرامر زبان آلمانی

30 Oct, 06:50


Verben mit den festen Präpositionen:
Verb+ um+ Akkusativ (A)

sich ängstigen  um + A
در مورد کسی نگرانی داشتن
Sie ängstigt sich um ihre Kinder.
او نگران بچه هایش است. ( شخص)
sich ängstigen vor + D
از چیزی مشخص ترس داشتن
Er ängstigt sich vor der Dunkelheit.
او از تاریکی ترس دارد. ( شی)

sich bemühen um + A
برای ( بدست آوردن ) چیزی تلاش کردن
Wir bemühen uns um eine schnelle Lösung des Problems.
ما برای یک حل سریع مشکل تلاش می کنیم.
sich bewerben ( bei + D) um + A ( als + A)
Sie bewirbt sich um eine Stelle als Ingenieurin bei Siemens.
او برای یک پست ( جای خالی) به عنوان مهندس ( عنوان وظیفه ) در نزد شرکت ( نام شرکت) زیمنس درخواست کار می دهد.
um: die Arbeit
als: Funktion/ Rolle
bei: Firma

betrügen um + A
کلاه برداری کردن روی چیزی
Die Verkäufer hat die Kunden um viel Geld betrügen.
فروشنده از مشتری پول زیادی را کلاه برداری کرده است.
bitten um + A
چیزی را خواهش کردن
Sie hat ihn um Hilfe gebeten.
اون ( خانم) از آن مرد کمک خواهش کرد.
عبارت اسم زیر هم از این فعل آمده است:
mit der Bitte um + A

Er schrieb eine Email mit der Bitte um eine schnelle Rückmeldung.

ersuchen um + A
درخواست کردن چیزی ( بصورت رسمی)
Die Anwältin ersuchte das Gericht um eine Verlängerung der Frist.
خانم وکیل از دادگاه رسمن در خواست تمدید ضرب الاجل را کرد.
gehen um + A
در مورد چیزی بودن ( محاوره‌ای )
معادل رسمی این فعل، فعل
( = sich handeln um + A)
است.


Es geht um unsere Zukunft.
صحبت از آینده ما است.
فعل es handelt sich um
معادل رسمی تر آن است و بیشتر به معنی sein بودن هم به کار می رود.
Bei Sherlock Holmes handelt es sich um einen Roman von Agatha Christie.
شرلوک هلمز یک رمان از آگاتا کریستی است.


kämpfen um + A
رقابت چند نفر برای رسیدن به یک چیز ( مثلن مسابقه )
Die Bewerber kämpfen um eine ausgeschriebene Stelle.
متقاضیان برای رسیدن بک یک پست اعلام شده رقابت می کنند.
نکته: این فعل با حرف اضافه für و gegen هم استفاده می شود:
kämpfen gegen + A
بصورت فعال علیه چیزی نبرد کردن
kämpfen für + A
خود را وقف چیزی کردن ( برای ایجاد تغییر مثبت )
klagen um + A
برای از دست دادن کسی عزاداری کردن
Die Angehörigen klagen um den Verstorbenen.
باز مانده‌ گان برای از دست دادن در گذشته عزاداری می کنند.

sich kümmern um + A
مسولیت چیزی را به عهده گرفتن
Sie kümmert sich um die Kinder,  während wir arbeiten.
او مسولیت مراقبت از بچه ها را به عهده دارند، هنگامیکه ما کار می کنیم.

sich ranken um + A
خود را بدور چیزی پیچیدن
Die Ranken der Kletterpflanze ranken um das Geländer.
پیچک های گیاهان پیچک به دور محوطه می پیچند.
senken um + A
کاهش دادن به مقدار
بصورت معلوم استفاده می شود( فاعل مشخص است)
Wir senken die Preise um 20 Prozent.
sinken um + A
کاهش پیدا کردن به میزان
معنی مجهول دارد ( فاعل اهمیت ندارد)
Die Temperaturen sinken um 10 Grad.
قیمت ها به مقداد ۱۰ در صد کاهش پیدا می کند. (کاهش دهنده قیمت اهمیت ندارد و مشخص نیست.)
sich sorgen um + A
نگران چیزی بودن ( پدیده ذهنی)
Die Eltern sorgen sich um die Zukunft ihrer Kinder.
والدین نگران آینده بچه های شان هستند. ( تو ذهن)
sorgen für:
مسولیت چیزی را بعهده گرفتن ( بصورت عملی)
Er sorgt für seine kranke Mutter.
او مسولیت مادر مریض خود را بعهده دارد. ( عملن کاری انجام می دهد)
steigen um + A
صعود کردن چیزی به میزان
Die Kosten steigen um 10 Prozent. 
قیمتها به میزان ده در صد افزایش پیدا می کنند.

streiten um + A
روی چیزی در گیر شدن
Die Politiker streiten um die beste Lösung für den Klimaschutz.

سیاستمداران روی بهترین راه حل برای حفظ محیط زیست جدال دارند.

trauern um + A
برای کسی عزاداری کردن
Die Familie trauern um ihren verstorben Großvater. 

خانواده برای پدر بزرگ مرحوم شان عزاداری می کنند.
🌸🌱🌸🌸💐🌸💐

آموزش گرامر زبان آلمانی

24 Oct, 07:26


Verben mit den festen Präpositionen:

Verb + über + Akkusativ ( A)/ Teil: 2

scherzen über + A
در مورد چیزی شوخی کردن
Ich wollte nich über deine Probleme scherzen.
نمی خواستم در مورد مشکلات ات شوخی کنم.

schimpfen über + A
در مورد چیزی شکایت داشتن ( از روی عصبانیت)
Die Schüler schimpfen über die vielen Hausaufgaben. 
دانش آموزان به خاطر تکالیف زیاد شکایت دارند.

schreiben über + A
در مورد چیزی نوشتن
Die Autorin schreibt über Umweltschutz.
خانم نویسنده در مورد حفظ محیط زیست می نویسد.
spotten über + A
چیزی را مسخره کردن
Er spottete über ihre Idee,  obwohl sie eigentlich sehr sinnvoll ist.

او ایده او را به مسخره گرفت، هرچند آن یک ایده منطقی است.

staunen über + A
در مورد چیزی حیرت زده شدن
Die Kinder staunen über die Größe des Elefanten im Zoo.
بچه ها از اندازه فیل در باغ وحش حیرت کردند.

sich täuschen über + A
چیزی را اشتباه حدث زدن ( اشتباه محاسباتی)
Er hat sich über das Wetter getäuscht und keinen Regenschirm 🌂 mitgenommen.
او آب و هوا را اشتباه محاسبه کرد و با خود چتر بر نداشت.
sich unterhalten über + A
در مورد چیزی صحبت کردن
Wir haben uns überwiegend über das Wetter unterhalten.

ما عمدتن در مورد آب و هوا صحبت کردیم.
verfügen über + A
چیزی را در اختیار داشتن
Diese bekannte Firma verfügt über modernste Technologie.
این شرکت مدرن ترین تکنولوژی را در اختیار دارد.
ترکیب های اسم و فعلی زیر هم ازین فعل مشتق شده اند:
etwas zur Verfügung stehen / Passiv
jdm etwas zur Verfügung stellen / Aktiv
verhandeln über + A
روی چیزی مذاکره کردن

Wir haben gestern über die Preisgestaltung verhandelt.
ما روز گذشته روی تعیین قیمت مذاکره کردیم.

Die Politiker verhandeln über weitere Schritte zur Stabilisierung des Euro.
verhängen über + A

به کسی چیزی را تحمیل کردن/ وضع کردن 
Das Gericht verhängte eine Geldstrafe über die Angeklagte.
دادگاه یک جریمه نقدی به متهم تحمیل کرد.

weinen über + A
بخاطر چیزی گریستن
Sie weinte über den Verlust ihres geliebten Haustieres.

او به خاطر از دست دادن حیوون خونگی محبوبش گریست.
wissen über + A
دانش داشتن در مورد چیزی
Er weiß viel über die Geschichte seines Landes.
او در مورد تاریخ مملکت خود زیاد آگاهی دارد.

sich wundern über + A
از چیزی یا کسی شگفت زده شدن

Ich wundere mich über deinen Optimismus.
من از خوشبینی شما شگفت زده می شوم.

🌸🌸🌸🌱🌱🌸🌸💐💐

آموزش گرامر زبان آلمانی

22 Oct, 13:05


Verben mit den festen Präpositionen:

Verb + über + Akkusativ ( A)/ Teil: 1

sich ärgern über + A
از چیزی  عصبانی شدن
Frau Müller ärgert sich über Ihren Chef.
sich aufregen über + A
از چیزی عصبانی شدن

Er regt sich über das schlechte Wetter auf.
معادل فعل:
sich ärgern über + A
(= er ärgert sich über das schlechte Wetter. )
او بخاطر آب و هوایی بد عصبانی می شود.
sich beschweren ( bei + D) über + A
پیش کسی راجع به چیزی شکایت کردن
Er hat sich bei dem Chef über die schlechten Arbeitsbedingungen beschwert.

او نزد رئیس در ارتباط به شرایط بد کاری شکایت کرد.‌

debattieren über + A
روی چیزی بحث/ حدل کردن
Die Abgeordneten haben lange über die Klimapolitik debattiert.
نمایندگان پارلمان به مدت طولانی روی سیاست آب و هوایی بحث کردند.
diskutieren über + A
روی چیزی بحث/ گفتگو کردن
Wir haben gestern stundenlang über die Forschungsergebnisse diskutiert.
ما دیروز چندین ساعت روی نتایج تحقیق گفتگو کردیم.

sich empören über +
از دست چیزی خشمگین شدن
Die Bürger empören sich über die steigenden Steuern.

شهروندان بخاطر مالیاتهای رو افزایش خشمگین هستند.
sich erregen über + A
بخاطر ( دلیل) چیزی عصبانی شدن
Er hat sich über die unfaire Behandlung sehr erregt.

او بخاطر برخورد ناعادلانه خیلی ناراحت شد.

sich freuen über + A
بخاطر چیزی ( قبلن انجام شده) خوشحال بودن

Wir freuen uns über Ihren Besuch.
ما بخاطر ملاقات شما ( که انجام شده) خوشحالیم.
نکته: فعل
sich freuen auf + A
مشتاق چیزی ( در آینده) بودن است.
Sie freut sich auf den kommenden Urlaub.
او مشتاق تعطیلات آینده است.

herrschen über + A
بر چیزی حکومت کردن
Nach dem Sieg herrschte der Kaiser über das gesamte Land 
بعد از پیروزی قیصر بر کل کشور حکومت کرد.

berichten über + A
راجع به چیزی اطلاع رسانی کردن
Die Nachrichten berichten über den Vorfall in der Stadt.
خبر ها راجع به رویداد داخل شهر اطلاع رسانی می کنند.
sich informieren über + A ( bei + D)
کسب اطلاع کردن از یک موضوع نزد یک منبع
Er hat sich über die Studienagebote bei der Universität informiert.
او از دانشگاه( منبع) راجه به رشته های تحصیلی کسب اطلاع کرد.
نکته:
در این فعل،  فاعل جمله خود فرد است. که نباید با فعل زیر
informieren über + A
اشتباه گرفته شود. در این فعل، فاعل و مفعول دو فرد متفاوت هستند.
Die Lehrerin informierte die Schüler über die Prüfungstermine.
معلم تاریخ امتحانات را به اطلاع دانش آموزان رساند.

jammern über + A
از چیزی شکایت داشتن ( غیر رسمی )
Er jammert ständig über die vielen Hausaufgaben.
مرتبن از کارهای خانگی زیاد شکایت دارد.

klagen über + A ( bei + D)
شکایت کردن از چیزی( رسمی تر)
Die Mitarbeiter klagen über die zu wenig Gehalt.
کارمندان از حقوق خیلی اندک شکایت دارند.

lachen über + A
به چیزی ( فان) خندیدن ( نا خود آگاه)
Wir haben alle über seinen Witz gelacht.
ما همه به جوک او خندیدیم.
نکته: تفاوت دارد، با فعد
sich lustig machen über + A
که به معنی مسخره کردن است.
Sie haben sich über seine Kleidung lustig gemacht.
آنها به لباس او خندیدند ( آگاهانه با تمسخر)
nachdenken über + A
روی چیزی دقیق ( و طولانی) فکر کردن
Bevor ich eine Entscheidung diesbezüglich treffe, muss ich darüber nachdenken.
قبل از اینکه در این ارتباط یک تصمیم اتخاد کنم، باید خوب روی آن فکر کنم.

reden über + A
در مورد چیزی صحبت کردن
Wir haben gestern lange über unsere Urlaubspläne geredet.
دیروز ما طولانی در مورد پلانهای تعطیلات خود حرف زدیم.
referieren über + A
ارائه و کنفرانس دادن در مورد چیزی ( علمی)
Morgen werde ich über die Umweltpolitik der EU referieren.
فردا من در مورد سیاست محیط زیستی  اتحادیه اروپا کنفرانس خواهم داد.

آموزش گرامر زبان آلمانی

19 Oct, 10:57


Verben mit den festen Präpositionen:
Verb+ gegen+ Akkusativ ( A)

abhärten gegen + A
در برابری چیزی مقاوم کردن
Wie kann man sich am besten gegen Erkältungen abhärten?

چگونه می توان آدم خود را در برای سرماخوردگی  ها مقاوم کرد؟
sich aussprechen + gegen
با چیزی بصورت واضح مخالفت کردن
Er sprach sich entschieden gegen den Plan,  da er den ihn für unpraktisch und riskant hielt.
او بصورت واضح با پلان مخالفت کرد، چون از نظر او این پلان غیر عملی و ریسکی است.
einschreiten gegen + A
بر علیه کسی/ چیزی مداخله کردن/ ورود کردن

Die Polizei schritt gegen die Demonstranten ein,  um eine Eskalation der Situation zu verhindern.
پلیس بر علیه تظاهرات کنندگان وارد عمل شد، تا از وخامت وضعیت جلو گیری کنند.

sich entscheiden gegen +
تصمیم بر علیه چیزی گرفتن

Nach langem Überlegen hat er sich gegen das Jobangebot entschieden,  weil es nicht seinen langfristigen Zielen entsprach.

بعد از فکر طولانی او پیشنهاد کاری را رد کرد، چون این پیشنهاد کاری با اهداف بلند مدت او مطابقت نداشت.

sich erheben gegen + A
قیام کردن/ شورش کردن علیه کسی
Die Bürger haben sich gegen die ungerechte Regierung erhoben,  um für ihre Rechte zu kämpfen.
شهروندان علیه دولت ناحق شورش کردند، تا برای حقوق خود مبارزه کنند.
kämpfen gegen + A
برعلیه چیزی ( برای ایجاد تغییر مثبت ) مبارزه کردن
Die Aktivisten kämpfen gegen den Klimawandel,  um die Umwelt zu schützen.

فعالان محیط زیست برعلیه تغییرات آب و هوایی مبارزه می کنند، تا از محیط زیست محافظت کنند.


polemisieren gegen + A
بر علیه چیزی مجادله کردن ( مخالفت )
Er polemisierte heftig gegen die neuen Umweltgesetze , die er sie für unwirksam und unwirtschaftlich hielt.
او شدیدن علیه قوانین جدید محیط زیستی استدلال می کرد، چو اون این قوانین را غیر موثر و غیر اقتصادی می داند.

protestieren gegen + A
برعلیه چیزی تظاهرات کردن
Viele Menschen gingen auf die Straße,  um gegen die neuen Umweltgesetze zu protestieren.

sein gegen + A
مخالف چیزی بودن
Viele Schüler sind gegen die Abschaffung der Sommerferien,  da sie die Pausen brauchen.
بسیاری از دانش آموزان مخالف لغو تعطیلات تابستانی هستند، چون آنها به این وقفه احتیاج دارند.
stimmen gegen + A
برعلیه چیزی رای دادن
Die Abgeordneten stimmten gegen den Vorschlag,  die Arbeitszeiten zu ändern.
نماینده گان پارلمان  به پیشنهاد تغیر ساعت کاری رای مخالف دادند.

sich sträuben gegen + A
مخالفت کردن با چیزی
Er sträubt sich gegen die neuen Regeln, weil er sie  für ungerecht hält.

او با قوانین جدید مخالفت می کند، چون از نظر او این قوانین ناعادلانه هستند.
tauschen gegen + A
چیزی را در ازای چیزی عوض کردن
Ich habe meine alte Bücher gegen neue Romane getauscht.
من کتابهای قدیمی ام را در ازای یک رمان جدید مبادله کردم.

verstoßen gegen + A
چیزی را ( قانون، مقررات   دستور العمل ) را نقض کردن
Der Spieler hat gegen die Regeln verstoßen und wurde bestraft.
بازیکن مقررات را زیر پا گذاشت، و جریمه شد.

sich wehren gegen + A

از خود در برابر  چیزی دفاع کردن

Er musste sich gegen ungerechtfertigten Vorwürfe wehren .

او باید از خود در برابر اتهامات ناموجه دفاع می کرد.
sich wenden gegen + A
با کسی/ چیزی مخالفت کردن
Die Bevölkerung wandte sich gegen die neuen politischen Maßnahmen.

مردم با اقدامات جدید سیاسی مخالفت کردند.

آموزش گرامر زبان آلمانی

10 Oct, 10:08


Verben mit den festen Präpositionen:
für+ Akkusativ ( A )

ausgeben für + A
برای چیزی پول خرج کردن
Er gibt viel Geld für Kleidung aus.

sich bedanken ( bei + D) für + A
Hiermit möchte ich mich bei Ihnen für Ihre Einladung herzlich bedanken.

jdm danken für + A
Ich danke dir für deine Hilfe.

sich einsetzen für + A
برای چیزی تلاش کردن/ از چیزی حمایت کردن ( برای ایجاد تغییر مثبت)
Sie setzt sich für Umweltschutz ein.
او خود را وقف حمایت از محیط زیست می کند.
eintreten für + A
از چیزی حمایت کردن
Sie tritt für die Rechte der Minderheiten ein.
او از حقوق اقلیت ها حمایت می کند.
sich eignen für + A
برای چیزی مناسب بودن
Dieses Buch eignet sich gut für Anfänger.

sich entscheiden für + A
چیزی را انتخاب کردن/ گرفتن

sich entschuldigen ( bei + D) für +A
Ich entschuldige mich ( bei Ihnen) für den Fehler,  den ich in der vergangenen Woche begangen hatte.
من از شما برای خطای، که هفته گذشته از من سر زد، عذر خواهی می کنم.
gelten für + A
کسی یا چیزی را شامل شدن
Die neuen Regeln gelten für alle Mitarbeiter.
قوانین جدید همه کارمندان را شامل می شود. 

halten für + A
دانستن/ پنداشتن ( نظر و ارزیابی)
Die Lehrerin hält den Schüler für sehr talentiert.
از نظر خانم معلم دانش آموزان بسیار با استعداد هستند. ( نظر و ارزیابی شخصی )

sich interessieren für + A
به چیزی علاقه داشتن
Er interessiert sich für Literatur.
این فعل مترادف ترکیب اسم و فعلی زیر است:
Interesse an + D haben
Er hat Interesse an Literatur.
او به ادبیات علاقه دارد.
در هردو مورد فاعل انسان است. اگر فاعل غیر انسان ( یک شی، موضوع، رویداد) باشد، در این صورت از فعل 
etwas interessieren + A
استفاده می شود.
Die Literatur interessiert mich nicht.
این جمله معمولن منفی است. من به ادبیات علاقه ندارم/ یا ادبیات برایم اهمیت ندارد.

kämpfen für + A
برای چیزی متعهد شدن/ تلاش کردن برای تغییر مثبت 
Sie kämpft für einen Mindestlohn.
Wir kämpfen für mehr soziale Gerechtigkeit.

kämpfen gegen + A
برعلیه چیزی مبارزه کردن
kämpfen um + A
نبرد دو یا چند نفر برای رسیدن به یک چیز
Alle Bewerber kämpfen um eine freie Stelle in der Abteilung. 

sich rächen für + A
بابت چیزی انتقام گرفتن

sich schämen für + A
Er schämte sich für seine schlechten Noten in der Schule.

schwärmen für + A

مشتاق چیزی بودن
Sie schwärmt für klassische Musik.
او علاقمند موسیقی کلاسیک است.

sein für + A
طرفدار چیزی بودن/ از چیزی حمایت کردن
Die Gewerkschaft ist für die Zahlung von Weihnachtsgeld.
اتحادیه از  پرداخت عیدی سال نو ( عید کریسمس ) حمایت می کند.

sorgen für + A
چیزی را  بعهده گرفتن و برای آن اقدام کردن  ( عملی)
Die Eltern sorgen für das Wohl ihrer Kinder.
پدر مادر ها  رفاه و آسایش فرزندان خود را بعهده دارند.

( Achtung 🅰  sich sorgen um = Angst haben)
نگران چیزی بودن( ذهنی معمولن بدون اقدام)
Ich sorge mich um deine Gesundheit.
من نگران سلامتی تو هستم.

نکته: در sorgen für + A بعهده گرفتن مسولیت و انجام کار وجود دارد؛ در
sich sorgen um + A
نگران بودن ( یک پدیده ذهنی است؛ بدون اقدام در حد یک بیانیه و اظهار نگرانی است. )

stimmen für + A
به کسی رای دادن
Wir stimmen für diesen Kandidaten.

sich verantworten für + A
مسولیت چیزی را به گردن گرفتن / چیزی را به گردن گرفتن
Er musste sich vor Gericht für seine Taten verantworten.
او در دادگاه مجبور بود  اعمال اش ( جرم) را به گردن  بگیرد.

werben für + A
بصورت فعال چیزی را حمایت کردن/ تبلیغ کردن

sprechen für + A
امتیاز و مزیت بودن

Seine Sprachkenntnisse sprechen für ihn, um diesen Job zu bekommen.
دانش زبانی او برای او یک امتیاز است، تا این شغل را بدست بیاورد.
sprechen gegen + A
نکته منفی بودن

Für den Urlaub in Spanien spricht auf jeden Fall das gute Wetter. Aber dagegen spricht,  dass die Hotels relativ teuer sind.
برای تعطیلات به اسپانیا هوای خود بطور قطع یک مزیت است. اما نقطه منفی برای آن، این است که هتل ها بسیار گران هستند.

sterben für + A ( = kämpfen für)
برای آوردن تغییر مثبت جان خود را از دست دادن 

sterben an + D
بر اثر یک چیزی جان خود را از دست دادن
Viele Menschen sterben an den Folgen des Klimawandels.
بسیاری از افراد بر اثر پیامد های تغییرات آب و هوایی جان خود را از دست می دهند.
Er ist für die Freiheit seines Landes gestorben.
او برای آزادی کشورش جان خود را فدا کرد.

آموزش گرامر زبان آلمانی

27 Sep, 11:13


کدام فعل ( لیست ⬆️) با اسمهای زیر یک ترکیب اسم و فعلی
Nomen-Verb-Verbindungen
می سازد؟
zur Verfügung ...
▫️zur Auswahl ...
▫️etwas infrage ( in Frage)...
▫️zur Diskussion ...
▫️einen Antrag ...
▫️eine Aufgabe ...
▫️unter Beweis ...
▫️jdm in Rechnung...
▫️etwas unter Strafe....

Die richtige Antwort/ das richtige Verb ....


Beispiele:

Der Lehrer hat den Schülern zusätzliche Lernmaterialien zur Verfügung gestellt, um ihnen bei der Prüfungsvorbereitung zu helfen.

معلم مواد آموزشی اضافی برای دانش آموزان آماده کرده است، تا اینکه آنها را در آمادگی امتحانات کمک کنند.‌

Die Lehrer haben den Schülern mehrere Bücher zur Auswahl gestellt.

معلمین برای دانش آموزان چندین کتاب برای گزینش آماده کرده اند.

Durch seine eigene widersprüchlichen Aussagen stellte er seine eigene Glaubwürdigkeit in Frage.

با حرف های ضد و نقیض خود او اعتبار خود را زیر سوال برد.

Ich möchte den Vorschlag, die Arbeitszeiten zu ändern, zur Diskussion stellen.

میخواهم پیشنهاد، اینکه ساعات کاری را باید تغییر داده شوند، را مورد بحث قرار دهم.

Er hat einen Antrag auf den Urlaub gestellt, der nächste Woche genehmigt werden soll.

او درخواست یک مرخصی کرده است، که قرار است هفته آینده مورد تایید قرار گیرد.

Die Teilnehmer des Wettbewerbs müssen ihr Können unter Beweis stellen, um den ersten Platz zu gewinnen.

شرکت کنندگان مسابقه باید توانایی خود را ثابت کنند، تا به مقام اول برسند.

Wir müssen Ihnen die Kosten für verspätete Lieferung in Rechnung stellen.

ما مجبوریم هزینه دیرکرد در تحویل را بصورت مستند در اختیار شما قرارداده مطالبه می کنیم.

Der Gesetzgeber beschloss, das Wegwerfen von Müll in der Natur unter Strafe zu stellen.

قانون گذار تصمیم گرفت، که دور ریختن زباله در طبیعت را ممنوع ( قابل پیگرد) کند.
نکته:

unter Strafe stellen
معنی معلوم aktiv دارد، یعنی قانون گذار ممنوع می کند.
مقایسه شود با
unter Strafe stehen
که معنی مجهول دارد.
Das Wegwerfen von Müll in der Natur steht seit letztem Jahr unter Strafe.
دور ریختن زباله در طبیعت از سال گذشته ممنوع است. اشاره ای به ممنوع کننده ندارد!

آموزش گرامر زبان آلمانی

17 Sep, 10:46


کدام فعل ( لیست ⬆️) با اسمهای زیر یک ترکیب اسم و فعلی
Nomen-Verb-Verbindungen
می سازد؟

ein Verbrechen...
جرم را مرتکب شدن
einen Diebstahl ...
دزدی کردن

Fahrerflucht...
از صحنه تصادف فرار کردن

eine Straftat...
جرم را مرتکب شدن
einen Betrug
کلاه برداری کردن
eine Verletzung ( gegen + A)....
چیزی را ( قانون..) نقض کردن
eine Sünde....
گناه کردن

eine Dummheit...
دست به یک کار احمقانه زدن
eine Irrtum...
مرتکب اشتباه شدن

einen Verrat...
خیانت کردن
einen Frevel...
گناه سنگین مرتکب شدن

Die richtige Antwort lautet:  begehen

نکته: فعل begehen با فعل begegnen اشتباه نشود. فعلjdm begegnen به معنی مواجه شدن است.
Gestern bin ich einem alten Freund in der Stadt begegnet.
دیروز بصورت اتفاقی بایک دوست قدیمی در داخل شهر برخوردم.


Beispiele:
Da er ein schweres Verbrechen begangen hatte, wurde er dafür verhaftet.

Er wurde festgenommen, weil er einen Diebstahl begangen hat.

Nach dem Zusammenstoß hat der Fahrer Fahrerflucht begangen.

بعد از تصادف راننده بدون اجازه از صحنه تصادف فرار کرد.

Wer Fahrerflucht begeht, also sich unerlaubt vom Unfallort entfernt, macht sich gemäß § 142 StGB strafbar und muss mit einer Geldstrafe oder Freiheitsstrafe von bis zu drei Jahren rechnen.
کسیکه مرتکب فرار از صحنه تصادف شود، یعنی بدون اجازه محل حادثه را ترک کند، خود را مطابق با پاراگراف ۱۲۴ کتاب قانون مجازات در معرض پیگرد قانونی قرار می دهد و باید انتظار جریمه مالی یا زندان سه یا تا سه سال داشته باشد.

Wer einen Betrug begeht, kann gemäß § 263 StGB mit einer Freiheitsstrafe von bis zu fünf Jahren oder einer Geldstrafe bestraft werden.

کسی را مرتکب کلاهبرداری می گردد، می توان مطابق پاراگراف ۲۶۳ کتاب قانون مجازات از تا پنج سال زندان یا با جزای نقدی مجازات کرد.

Er hat eine Verletzung gegen die Sicherheitsvorschriften begangen, was zu einem schweren Unfall führte.

او مرتکب نقض قوانین و دستورالعمل های ایمنی شد، چیزیکه به یک حادثه سنگین منجر شد.
Er wusste, dass er eine Sünde begangen hatte, und die Scham verfolgte ihn wie ein Schatten.
او می دانست، که مرتکب گناه شده بود، و شرمساری مثل سایه او را تعقیب می کرد.

Sie bedauert, eine Dummheit begangen zu haben, indem sie ihre Meinung in der Besprechung geäußert hat.

او افسوس می خورد، که مرتکب اشتباه شده باشد، در اینکه در جلسه نظر خود را بیان کرده است.
Wer einen Irrtum begeht, sollte daraus lernen, um denselben Fehler nicht noch einmal zu machen.

کسیکه مرتکب اشتباه می شود، باید از آن ( اشتباه) درس بگیرد، که دیگه عین همان اشتباه را دو باره انجام ندهد.
Es ist unverzeihlich, Verrat zu begehen, besonders wenn man das Vertrauen seiner engsten Freunde missbraucht.

غیر قابل بخشش است، که آدم مرتکب خیانت شود، بویژه اگر آدم از اعتماد دوستانش نزدیکش سوی استفاده کند.

آموزش گرامر زبان آلمانی

10 Sep, 08:52


کدام فعل ( لیست ⬆️) با اسمهای زیر یک ترکیب اسم و فعلی
Nomen-Verb-Verbindungen
می سازد؟

( jdm) Hilfe ....
( jdm) Gesellschaft ...
( einem Befehl/ einer Anweisung)Folge...
einen Beitrag ( zu etwas +D)....
auf ( etwas + Akk) Verzicht ...
einen ( guten) Dienst ...
Ersatz...

Die richtige Antwort lautet:  .....?

Beispiele:

Die Freiwilligen leisteten den Opfern der Flutkatastrophe dringend benötigte Hilfe.

Bei Feierabend bin ich nicht sofort nach Hause gegangen, weil ich der Chefin Gesellschaft leisten möchte.


Lieber Mitarbeiter,

hiermit mahnen wir Sie schriftlich ab. Sie waren am Montag, den ××.××.24 , um 08:00 Uhr nicht am Treffpunkt ( Musterstraße 12) gewesen. Sie haben somit unserer Anweisungen nicht Folge geleistet. Infolgedessen haben wir Sie mit extra bestelltem Taxi (in Höhe von 30 Euro) zur Arbeit gefahren. Den Betrag stellen wir Ihnen in Rechnung.

Jeder Mitarbeiter kann durch eigene Ideen einen wertvollen Beitrag zum Erfolg des Projektes leisten.


Um die Umwelt zu schonen, leisteten viele Menschen Verzicht auf Plastiktüten.

( auf etwas Verzicht leisten = auf etwas verzichten)

Die Feuerwehrleute haben die Gemeinde einen großen Dienst geleistet, indem sie das Feuer schnell löschten.

آموزش گرامر زبان آلمانی

05 Sep, 09:45


کدام فعل ( لیست ⬆️) با اسمهای زیر یک ترکیب اسم و فعلی
Nomen-Verb-Verbindungen
می سازد؟

Platz ( در جایی) نشستن /
(= sich hinsetzen)
Nehmen Sie bitte Platz!

in Anspruch ( از چیزی) استفاده کردن
Um dieses Problem lösen zu können, müssen Sie unbedingt die Hilfe eines Anwalts in Anspruch nehmen.

Rücksicht رعایت ( حال کسی را کردن)

Unverschämtheit! Er möchte keine Rücksicht auf seine Nachbarn nehmen.

Stellung....
موضع گیری ( نظر خود را گفتن/ دلیل آوردن)
( = etwas begründen)
Mit diesem Schreiben bitten wir Sie darum, dass Sie zu Ihrem gestrigen Verhalten Stellung nehmen.
ازین ترکیب اسم و فعلی اسم هم ساخته می شود:
Stellungnahme zu

Ich schreibe Ihnen mit der Bitte um Stellungnahme zu den jüngsten Ereignissen in der Abteilung.
در این جمله بصورت بسیار رسمی خواسته می شود، دلیل حوادث اخیر توضیح داده شود.


in Besitz چیزی را به) تصرف خود درآوردن )
رسمن از چیزی استفاده کردن

Nachdem Sie den Vertrag unterzeichnet haben, können Sie das Haus in Besitz nehmen.

Bezug ....auf رجوع کردن به چیزی

Ich nehme Bezug auf Ihr Schreiben vom 04.04.2024.
این ترکیب اسم و فعلی ( Nomen-Verb-Verbindungen ) از فعل زیر گرفته شده است:
sich beziehen auf + Akk
که به معنی رجوع کردن به چیزی است:
Wir beziehen uns auf Ihre E-Mail vom 04.04.2024.

و از ترکیب اسم و فعلی
Bezug nehmen auf + Akk
به نوبه خود، اسم دیگری هم ساخته می شود، که حرف اضافه auf در آن محفوظ است:
unter Bezugnahme auf
در ارتباط به
Unter Bezugnahme auf Ihr Schreiben vom 04.04.2024 möchte ich Ihnen mitteilen, Ihre Anfrage bearbeitet wird.
از همین ریشه، اسمهای دیگری هم ساخته و در متون رسمی استفاده می شوند:
mit/ unter Bezug auf + Akk
با اشاره به
Mit Bezug auf unser Telefonat vom 04.04.2024 möchte ich Ihnen weitere Informationen zusenden.

in Bezug auf + Akk
در ارتباط به
In Bezug auf die neue Regelung möchte ich Ihnen einige Änderungen mitteilen.
از همین ریشه قید و حرف اضافه auf نیز در متون علمی اداری کاربرد دارد.
bezugnehmend auf + Akk

Bezugnehmend auf Ihre E-Mail vom 05.04.2024 möchte ich Ihnen mitteilen, dass Ihre Anfrage bearbeitet wurde.




Die richtige Antwort lautet: nehmen

آموزش گرامر زبان آلمانی

04 Sep, 15:39


کدام فعل ( لیست ⬆️) با اسمهای زیر یک ترکیب اسم و فعلی
Nomen-Verb-Verbindungen
می سازد؟

auf Kritik
auf Unverständnis
auf Zustimmung
auf Ablehnung
auf Resonanz

Die richtige Antwort lautet:  .....?

Beispiele:

Der Vorschlag stieß auf Kritik.
این پیشنهاد با انتقاد مواجه شد.
Mit seinen Vorschlägen war der Minister in der letzten Zeit auf heftige Kritik gestoßen.

Die Entscheidung der Regierung stieß bei vielen Bürgern auf Unverständnis.

تصمیم دولت از سوی بیسار از شهروندان درک نشد.

Der Vorschlag, flexibele Arbeitszeiten einzuführen, stieß bei den Angestellten auf Zustimmung.

پیشنهاد، معرفی ساعت کاری انعطاف پذیر تر، از سوی کارمندان با استقبال مواجه شد.

Der Plan, die Steuern zu erhöhen, stieß in der Bevölkerung auf Ablehnung.

پلان، برای افزایش مالیات، در جامعه با مخالفت رو برو شد.

Sein Vortrag über Klimawandel stieß bei den Zuhören auf große Resonanz.

سخنرانی او در باره تغییرات آب و هوایی از سوی حاضران با وا کنش رو برو شد.

آموزش گرامر زبان آلمانی

03 Sep, 12:39


کدام فعل ( لیست ⬆️) با اسمهای زیر یک ترکیب اسم و فعلی
Nomen-Verb-Verbindungen
می سازد؟

Eindruck
Angst
sich Sorgen
einen Unterschied
einen/ den Vorwurf


Die richtige Antwort lautet:  machen

Beispiele:

Der Kandidat hat auf uns einen guten Eindruck gemacht.

Die Vorstellung, in Dunkelheit allein zu sein, macht mir Angst.

Sie macht sich immer Sorgen um die Gesundheit ihres Vaters.

Auch kleine Änderungen im Tagesablauf können einen großen Unterschied machen.

Die Lehrerin hat den Schülern keinen Vorwurf gemacht, obwohl sie die Hausaufgaben nicht gemacht hatten.

آموزش گرامر زبان آلمانی

02 Sep, 08:37


....

آموزش گرامر زبان آلمانی

31 Aug, 13:43


کدام فعل ( لیست ⬆️) با اسمهای زیر یک ترکیب اسم و فعلی
Nomen-Verb-Verbindungen
می سازد؟

Interesse
Hoffnungen
Erinnerungen
Emotionen
Erwartungen
Assoziationen

Die richtige Antwort lautet:  wecken

Beispiele:

Sehr geehrte Damen und Herren,

ich habe Ihre Stellenanzeige im Internet gelesen. Die Stelle passt zu meinem Profil und hat meine Interesse geweckt.

Die neuen Forschungsergebnisse wecken Hoffnungen auf baldige Heilung der Krankheit.

Das Buch weckt Erinnerungen an die Jugendzeit.

Der bewegende Film weckte bei den Zuschauern starke Emotionen.

Mit seiner Rede hat der Politiker bei den Bürgern große Erwartungen geweckt.

Das Bild von der alten Holzhütte weckte bei mir Assoziationen an meinen letzten Urlaub auf dem Land.

آموزش گرامر زبان آلمانی

30 Aug, 09:03


کدام فعل ( لیست ⬆️) با اسمهای زیر یک ترکیب اسم و فعلی
Nomen-Verb-Verbindungen
می سازد؟

Anerkennung
Trost
Beachtung
Beifall
Unterstützung
Zustimmung

Die richtige Antwort lautet: finden

Beispiele:

Durch ihr kontinuierliches Engagement und ihre herausragende Leistung hat Maria schließlich die Anerkennung ihrer Kollegen und Vorgesetzten gefunden.

Nach dem Verlust fand er Trost in der Erinnerung an der gemeinsamen schönen Zeiten.


Seine Forschungsergebnisse fanden weltweit Beachtung.

Die Künstlerin fand mit ihrer beeindruckenden Performance viel Beifall beim Publikum.

In schwierigen Zeiten fand er Unterstützung bei seiner Familie und engen Freunden.

Sein Vorschlag fand bereite Zustimmung im Team.

آموزش گرامر زبان آلمانی

29 Aug, 10:38


Richtige Antwort: stehen

zur Verfügung
zur Auswahl
infrage
zur Diskussion
unter Druck
in Verbindung

Beispiel:
Die Unterlagen stehen Ihnen schon jetzt zur Verfügung.
مدارک برای استفاده شما ازهمین الان آماده اند.

Es stehen mehrere geeignete Kandidaten zur Auswahl.
چندین کاندید مناسب برای انتخاب موجود هستند.


Im Bundestag stehen heute die Vorschläge zur Gesundheitsreform zur Diskussion.
امروز در مجلس فدرال پیشنهادات برای اصلاحات نظام بهداشت مورد بحث قرار می گیرند.‌

Die Zukunft des Projekts steht infrage ( in Frage).
آینده این پروژه زیر سوال قرار دارد.

Die Firma steht unter großem finanziellen Druck.
این شرکت زیر فشار مالی کلان قرار دارد.

Ich stehe mit dem Kollegen schon lange in Verbindung.
از خیلی وقته که با این همکار در تماس هستم.

1,548

subscribers

339

photos

10

videos