Verb+ mit + Dativ ( D)
Teil: 1
sich abgeben mit + D
خود را با چیزی/ کسی در گیر کردن ( حالت منفی و وقت تلف کردن)
Ich möchte mich nicht mit solchen Kleinigkeiten abgeben.
نمی خواهم خود را با چنین چیزهای بی اهمیت در گیر کنم.
addieren mit + D
با چیزی جمع کردن ( به مفهوم ریاضی)
Wenn du 5 mit 3 addierst, erhältst du 8.
هرگاه تو عدد ۵ را عدد ۳ جمع کنی، عدد ۸ حاصل می گردد.
نوت: این فعل بیشتر بدون حرف اضافه استفاده می شود.
anfangen mit + D
چیزی را شروع کردن
Sie fängt mit dem Kochen an, nachdem sie die Einkäufe erledigt hat.
او شروع به آشپزی می کند، بعد از اینکه او خرید ها را انجام داده است.
aufhören mit + D
sich auseinandersetzen mit + D
رو برو شدن/ کنار آمدن یا در گیر شدن با چیزی ( در گیری و مقابله با چیزهای جدی)
Er muss sich mit den Herausforderungen seines Lebens auseinandersetzen .
او باید با مشکلات زندگی خود مقابله کند.
sich aussprechen mit + D
با کسی بصورت دلجویانه ( به هدف آشتی) صحبت کردن
Nach dem Streit habe ich mich mit meiner besten Freundin ausgesprochen.
بعد از جر و بحث من با دوستم گفتگو ( جهت رفع سوی تفاهم) انجام دادم.
sich beeilen mit + D
در چیزی عجله کردن
Du solltest mit deiner Arbeit beeilen, sonst können wir nicht planmäßig Feierabend machen.
تو باید در کارت عجله کنی، وگرنه ما نمی توانیم سر وقت تعطیل کنیم.
sich befassen mit + D
بصورت جدی به چیزی پرداختن
Sie hat sich die ganze Woche mit Vorbereitung der Präsentation befasst.
او تمام هفته به آماده سازی ارائه پرداخت.
این فعل معادل( مترادف )فعل:
sich beschäftigen mit + D
است.
beginnen mit + D
شروع کردن چیزی
Sie begann mit dem Kochen, nachdem sie die Zutaten eingekauft hatte.
بعد از اینکه مواد لازم را خرید کرد بود، شروع به آشپزی کرد. ( ماضی بعید هر دو زمان در گذشته)
sich begnügen mit + D
قناعت کردن با چیزی
Wir begnügen uns mit den grundlegenden Informationen, die uns zur Verfügung stehen.
ما با اطلاعات ابتدایی، که آماده هستند، اکتفا می کنیم.
sich beschäftigen mit + D
خود را با چیزی مشغول کردن
Er beschäftigt sich täglich mit seinem Lieblingsmusik, um sich nach der Arbeit entspannen.
او روزانه خود را با موسیقی مورد علاقه اش مشغول می کند، تا اینکه بعد از کار بخود استراحت بدهد.
این فعل، با فعل زیر
sich befassen mit
مترادف است. اما فعل دومی رسمی تر هست.
diskutieren mit + D
گفتگو کردن ( جرو بحث) با کسی
Der Lehrer möchte mit den Schülern über unsere Urlaubspläne diskutieren.
معلم قصد دارد با شاگردان در باره پلانهای تعطیلات ما گفتگو کند.
🌸🌱🌸🌸🌱💐💐🌸🌱
Verb+ bei+ Dativ ( Teil 2 ⬇️)