مامی دستسازه |mamidastsazeh

این ویدیو از مل رابینز را هم از یوتیوب میتونید ببینید هم از پادکستش گوش کنید:
چطور سال ۲۰۲۵ را بهترین سال عمرم کنم؟
نکته های خوبی میگه
خلاصه ای کوتاهیش را امروز در استوری های اینستام نوشتم


https://youtu.be/Cm6oJwpuOYc?si=mZTdVzqSPe0Pue84
@mamidastsazeh

🎯 منِ عزیز؛
— اگر نامه‌ای برای خود ده‌سال بعدتان بنویسید، چه چیزهایی خواهید گرفت؟

🔴 اگر اهل خاطره‌نوشتن باشید، حتماً می‌دانید که عمومی‌ترین احساسی که هنگام خواندن نوشته‌های گذشته به آدم دست می‌دهد این است: «خدایا! چقدر احمق بودم!» اما اگر دربارۀ خود آینده‌مان نوشته باشیم، داستان جالب‌تر هم می‌شود. خودِ گذشته‌مان را می‌بینیم که برای آیندۀ خیالی‌اش رؤیا بافته است و بعد یادمان می‌آید که زندگی چه فراز و نشیب‌هایی داشته است، چطور به چیزهایی که می‌خواسته‌ایم نرسیده‌ایم و چقدر چیزهایی که امروز داریم برایمان پیش‌بینی‌ناپذیر بوده‌اند. آن تاپولیتن، رمان‌نویس آمریکایی، وقتی ۱۴ساله بود، تصمیم گرفت نامه‌ای برای خودِ ۲۴ ساله‌اش بنویسد.


🔴 هر سال روز تولدش که می‌رسید، جلوی خودش را می‌گرفت تا نامه را باز نکند. نمی‌خواست این مأموریت نیمه‌تمام بماند. گمان می‌کرد حقیقتِ پاکی در آن نامه هست که وقتی بخواندش، شاید خوشبخت‌تر شود. دوران دبیرستانش تمام شد، برای گذراندن دوران دانشگاه از شهر محل زندگی‌اش رفت، و بالاخره صبح روز تولد ۲۴ سالگی‌اش، در آپارتمان دوخوابه‌ای که اجاره کرده بود، نامه را باز کرد. ولی خیلی زود، شور و شوقش خوابید. خودِ ۱۴ساله‌اش یک احمقِ حوصله‌سربر بود که از خودِ ۲۴‌اش فقط دو چیز خواسته بود: لاغر بماند و عاشق شود.

🔴 در ۲۴سالگی از قضا هم لاغر بود، هم عاشق. اما بی‌نهایت هم افسرده و بدحال بود. همان روز تصمیم گرفت نامه‌ای برای خود ۳۴ ساله‌اش بنویسد. این‌بار واقع‌بینانه و جدی. حال و روزش را توضیح داد و برنامه‌هایی که می‌خواست ده سال دیگر محقق شده باشند، فهرست کرد: ازدواج خواهد کرد، یک بچه خواهد داشت، رمان اولش را تکمیل و منتشر خواهد کرد و شغلی در زمینۀ نشر یا تدریس دست‌و‌پا خواهد کرد.

🔴 آن ده‌ سال بعدی زودتر و پرفشاتر گذشت و خیلی زود وعده‌های آن نامه فراموشش شد. وقتی در صبح تولد ۳۴ سالگی‌اش نامه را باز کرد، غمی مثل آبشار بر سرش ریخت.به هیچ‌کدام از اهدافش نرسیده بود. بعد از ده سال نامزد کرد، ولی سه ماه قبل از عروسی، کارشان به جدایی کشید. رمانش را هیچ ناشری منتشر نکرد. رمانِ دومش را هم همین‌طور. بچه‌دارشدن منتفی بود و پولش را از راه نوازندگی و دستیاری یک نویسندۀ دیگر تأمین می‌کرد. البته همین اواخر با آدم جدیدی آشنا شده بود و همین. سنت نامه‌نوشتن را باز هم تکرار کرد.

🔴 در ۳۴سالگی، خودِ ۴۴ساله‌اش را چطور می‌دید؟ فقط دو چیز کافی بود: نویسنده شود و مادر. او درسِ نامه‌ها را آموخته بود: زندگی پیش‌بینی‌ناپذیر است و هر چه جلوتر می‌رویم، دایرۀ انتخاب‌هایمان کم و کمتر می‌شود. هر چقدر برنامه می‌ریزیم، باز ناگهان پنجره‌ای زیر پایمان باز می‌شود و سقوط می‌کنیم در زنجیره‌ای از اتفاقات نامعلوم که زندگی‌مان را به ناکجا می‌کشاند.

🔴 صبح روز تولد ۴۴سالگی، آرام‌تر بود. خودِ ۳۴ساله‌اش را خوب می‌شناخت، ازدواج کرده بود، دو تا بچه داشت، و بله، بالاخره رمان‌هایی به چاپ رسانده بود و دیگر نویسنده به شمار می‌رفت. به رسم همیشگی، نامه‌ای برای خودِ ۵۴‌ساله‌اش نوشت، اما به تعبیر خودش «دیگر دلم غنج نمی‌رود که نامه را زودتر باز کنم، بااین‌حال هنوز عاشق باز کردن آن هستم. این روزهای تولد هنوز برایم هیجانی شبیه روز اول عید دارند. چه کسی را در آن نامه خواهم یافت؟ شگفت‌زده خواهم شد؟ پیشنویس نامۀ بعدی را آماده می‌کنم؟ یا به خود جوانی‌ام خواهم خندید که همه‌چیز را اینقدر جدی گرفته است؟»

📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب ««منِ عزیز»: نامه‌های یک رمان‌نویس به خودِ آینده‌اش»
@tarjomaanweb
@mamidastsazeh

برای کسانیکه حواسشون به تمام جهان هست به غیر از خودشون!
خودشون را مسئول حال خوب همه میدونند
@mamidastsazeh

۳فیلم از طبیعت ونکوور میفرستم.
در اینستا جنگلهای کانادا را با حنگلهای هیرکانی مقایسه کردم
و گفتم وسعت جنگلهای کانادا چند صد برابر جنگلهای شمال است
ولی ازون طرف جنگل هیرکانی از قدیمی ترین جنگلهای دنیا هست.

بهش که فکر میکنم اون بوی جنگلهای شمال و نوع درختها و برگهاش تا عمق وجودم رفته و به نظر زیباترین جنگل در دنیاست.
@mamidastsazeh

وقتی اضطراب داری
احساس افسردگی میکنی
حتما اینو ببین
@mamidastsazeh

خطاب به سال ۲۰۲۴ چی میگین
@mamidastsazeh

🔴 چطور وارد حالت فلو بشیم؟

🤔 تا حالا شده اونقدر غرق یه کاری بشید که نفهمید زمان چطور گذشته؟ وقتی کاملاً روی یه کار چالشی که مهارت انجامش رو دارید تمرکز می‌کنید و اون کار خودش براتون لذت‌بخشه، می‌تونید وارد حالتی بشید به نام Flow.

🧠 حالت فلو فقط یه لحظه الهام‌بخش نیست، بلکه یه مهارته که می‌شه با تمرین بهش رسید. این حالت می‌تونه تاثیرات خیلی خوبی داشته باشه، مثل افزایش حال خوب، رضایت شغلی، آرامش ذهنی و حتی بهبود عملکرد توی کار.

🧐 حالت فلو چیه؟
👈 اولین بار توی دهه ۷۰ میلادی، "Mihály Csíkszentmihályi" حالت فلو رو به عنوان یه تجربه ایده‌آل توصیف کرد. تو این حالت، شما کاملاً درگیر کاری می‌شید، زمان از دستتون در می‌ره و حس کنترل کامل و راحتی دارید.

🔎 احتمالاً قبلاً این حالت رو تجربه کردید. مطالعات نشون می‌ده که این حس تو موقعیت‌های مختلفی مثل ورزش کردن، رقصیدن، انجام یه پروژه خلاقانه یا حل یه مسئله سخت کاری قابل دستیابیه.

📝 چطوری می‌تونیم در کارها وارد حالت فلو بشیم؟

✅ در قدم اول انتخاب کار درست
بعضی کارها بیشتر احتمال داره که شما رو وارد حالت فلو کنن. تحقیقات می‌گن که یه کار مناسب باید این ویژگی‌ها رو داشته باشه:

🎯 هدف مشخص: باید بدونید که دقیقاً دنبال چی هستید و ساختار یا مسیر کار چطوریه. وقتی یه هدف واضح دارید، دیگه لازم نیست مدام فکر کنید "الان باید چی کار کنم؟". مثلاً توی یه پروژه کدنویسی، به‌جای اینکه فقط بگید "می‌خوام کدم رو بهتر کنم"، هدف می‌تونه این باشه که یه قابلیت مشخص بسازید یا یه باگ خاص رو برطرف کنید.

📊 بازخورد فوری و واضح: باید مرتباً بفهمید که چقدر پیشرفت داشتید و چقدر خوب کار می‌کنید. مثلاً وقتی ساز می‌زنید، فوراً می‌شنوید که آیا نت‌ها درست اجرا شدن یا نه. این بازخورد سریع به شما انگیزه می‌ده ادامه بدید و بهتر بشید.

📉 تعادل بین چالش و مهارت: سختی کار باید متناسب با مهارت‌تون باشه. اگر کار خیلی آسون باشه، زود حوصله‌تون سر می‌ره. اگر خیلی سخت باشه، ممکنه دچار استرس بشید یا کلاً قیدش رو بزنید. بهترین حالت اینه که کار نه اون‌قدر آسون باشه که قطعاً موفق بشید، نه اون‌قدر سخت که شکست حتمی باشه.

😍 لذت ذاتی از کار: خودِ انجام دادن کار براتون لذت‌بخش باشه، بدون توجه به نتیجه. برای اینکه یه کار این ویژگی رو داشته باشه، باید چیزی توش باشه که واقعاً براتون ارزشمنده. مثلاً یادگیری، خلاقیت یا صرفاً لذت بردن از فرآیند.

🏠 محیط مناسب پیدا کنید: حالت فلو فقط به کار مربوط نمی‌شه، بلکه محیط و شرایط کار هم خیلی مهمه. یه محیط خوب می‌تونه حواس‌پرتی‌ها رو کم کنه، تمرکز رو بالا ببره و ذهن شما رو آماده کنه.

👀 تمرکز بالا: باید بدون حواس‌پرتی روی کار تمرکز کنید. حتماً محیطتون رو از چیزایی که حواستون رو پرت می‌کنه، مثل موبایل یا سر و صدا، خالی کنید. حتی می‌تونید از هدفون‌های نویزگیر یا موسیقی بدون کلام استفاده کنید. دمای محیط، نور و کیفیت هوا هم تاثیر زیادی دارن؛ پس سعی کنید شرایط رو برای خودتون ایده‌آل کنید.

⬅ حس کنترل: حس کنید کار دست خودتونه و می‌تونید از پس چالش‌ها بربیاید. تو محیط‌های کاری، داشتن آزادی عمل بیشتر، مثلاً تعیین اهداف شخصی یا تنظیم شرایط کار، می‌تونه بهتون کمک کنه بیشتر وارد این حالت بشید.

🆔 Science Magazine

یک افسانۀ انگلیسی می‌گوید: وقتی طوفان می‌آید هم گاوها و هم بوفالوها، آن را از قبل از آمدن، حس می‌کنند. گاوها پشت به طوفان فرار می‌کنند و بوفالوها رو به طوفان!

دو استراتژی متفاوت برای فرار. گاوها سعی می‌کنند که از محلی که طوفان در حال آمدن از آنجاست دور شوند تا با آن روبرو نشوند و بوفالوها سعی می‌کنند که خودشان را دقيقاً به محل وزیدن طوفان برسانند و با آن برخورد کنند.

گاوها با خودشان حساب می‌کنند که در نهايت  طوفان جایی تمام خواهد شد و اگر ما از آن فرار کنیم و پشت به آن بدویم، هیچگاه به ما نخواهد رسید؛ پس بدون آسیب و فقط با صرف انرژی می‌توانیم از طوفان در امان بمانیم.

اما بوفالوها با خودشان حساب می‌کنند که سرعت ما از طوفان کمتر است و هرقدر هم‌که سریع بدویم به‌ ما خواهد رسید. پس به جای اینکه پشت به آن فرار کنیم، به سمتش می‌رویم تا پس از یک برخورد کوتاه، از آن رد شویم و در امان بمانیم.

آنچه گاوها در حساب و کتابشان نمی‌آورند همین بصیرت بوفالوهاست. سرعت طوفان بیشتر از سرعت گاوهاست و گاوها پس از مدتی دویدن، خسته می‌شوند. طوفان به آنها می‌رسد. با جهت دویدنشان همراه می‌شود، مدت ‌زمان زیادی با آنها می‌ماند و در نهایت آسیب‌هایش را می‌زند.

اما بوفالوها که می‌دانند به هر حال طوفان به آنها خواهد رسید، تصمیم می‌گیرند که هم‌جهت با طوفان ندوند و با رفتن در دل طوفان خیلی سریع‌تر از آن بگذرند و مدت‌زمان کمتری درگیرش باشند.

گاوها طوفان را با خود همراه می‌کنند و بوفالوها طوفان را از خود عبور می‌دهند. برخلاف چیزی که از ابتدا به نظر می‌رسد، آسیبی که بوفالوها از طوفان می‌بینند بسیار کمتر از آسیب گاوهاست. اگرچه رفتار ابتدایی بوفالوها، احمقانه‌ بنظر میرسد‌ و رفتار ابتدایی گاوها عقلانی.

مسائل و مشکلات زندگی نیز حکم طوفان را دارند. می توانیم به سبک گاوها از آن فرار کنیم، یا به سبک بوفالوها به دل طوفان بزنیم. انتخاب با ماست...
🆔 Science Magazine

خداحافظی با سال ۲۰۲۴ که برای من به شخصه سال متفاوت و عجیبی بود🥺🇨🇦
@mamidastsazeh

ایده‌های تولید محتوا برای اینستاگرام در سال ۲۰۲۵:
سلام به همه دوستان عزیزم..میدونم برای سال جدید خیلی هاتون برنامه دارید که پیج اینستاگرام یا کانال یوتیوبی داشته باشید..امروز یک سری پرامپت چت جی پی تی براتون آوردم تا از هوش مصنوعی برای ساخت محتوا و ایده یابی کانتنت کمک بگیرید.برای شروع کمی بایدانگلیسی بلد باشید و با فیلترشکن به chatgpt وصل بشید و هر کدام ازین سوالها را بپرسید.

میتونید به فارسی هم بپرسید
ولی محتوای انگلیسی خب منسجمتر و‌بهتره.

*Feed Posts

1."Write an engaging 100-word caption for an Instagram post about [topic], highlighting its key benefits and including 3 trending hashtags."
2."Create a carousel post idea with 5 slides that explain [topic], including slide-by-slide text suggestions and a call to action."
3."Suggest 3 Instagram post ideas to educate followers about [specific subject], with brief caption ideas for each."
4."Write a caption for a 'before-and-after' post showing [product/service transformation] in an inspiring tone."

*Reels
5."Write a script for a 15-second Instagram Reel showcasing [product/service], including trending audio suggestions."
6."Suggest 5 Instagram Reel ideas for [topic], each focusing on a different style (e.g., tutorial, behind-the-scenes, storytelling)."
7."Create a content plan for a weekly Reel series about [niche topic], designed to engage and educate your followers."
8."Draft a Reel idea using a popular trend or challenge to promote [product/service] in a fun and relatable way."

*Stories
9."Suggest a 5-slide Instagram Story sequence for [topic], including interactive elements like polls, questions, or quizzes."
10."Write a script for an Instagram Story introducing [product/service] and ending with a swipe-up link or call-to-action."
11."Create a daily Instagram Story content plan for a week about [theme], using stickers, questions, and behind-the-scenes clips."
12."Draft a storytelling sequence for Instagram Stories about [specific experience or topic], keeping it authentic and engaging."

*Carousels
13."Write content for a 7-slide Instagram carousel explaining [complex topic], breaking it down into simple, digestible points."
14."Create a carousel idea that highlights '5 Benefits of [product/service]' with eye-catching headlines for each slide."
15."Suggest a carousel post format for a step-by-step tutorial on [topic], designed to keep users swiping until the last slide."
*Hashtags and Trends
16."Suggest 10 hashtags for an Instagram post about [topic] that balance between trending and niche."
17."Find 5 Instagram trends or challenges related to [niche] and suggest ways to incorporate your content into them."
18."Draft a caption for a post using the trending hashtag #[specific hashtag], tailored to your audience’s interests."
اگر برات مفید بود برای دوستاتون بفرستید و سیوش کنید.
@mamidastsazeh

آدم تو بغل مادرش فقط تنها نیست
برشی از فیلم خواب سفید حمید جبلی
❤️
روز همه مادران و زنان ایرانی مبارک
روح مادرانی که بین ما نیستند شاد❤️
@mamidastsazeh

صبح زود بیرون هنوز تاریک بود و ما در آشپزخانه مشغول. دستم تند تند کار میکرد که یکهو یادم آمد و به بچه گفتم «امشب شب یلداست!»
از آن پایین اخمالو نگاهم میکرد با یک دندان لق شده. کلاه بابانوئل و لباس پولکی تنش بود و عجله داشت که سیخهای پنیر و گوجه برای صبحانه آخرین روز قبل تعطیلی مدرسه را آماده کنم تا با خودش ببرد.
اخمالو بود چون بهش گفته بودم یک چیزی روی جوراب شلواری صورتی پاش کند، پهلوش باد نخورد...
گفت: ولی من فقط خوشحالم که دوستم عصر میاد که اولین بار شب تو اتاق من بخوابه، من تا حالا مهمون این شکلی که بیاد بمونه نداشتم. برای اون خیلی خیلی خوشحالم ولی انار هم تا حالا نخورده بهش نشون میدم چجوری بخوریم!
(یعنی: ببین مادر جان یلدا پلدای تو به من ربطی ندارد. اینکه دوستم مهمان ماست به من ربط دارد. فقط انار را میخورم چون مزه اش را دوست دارم).

به تعطیلات نزدیک میشوم. آنقدر کار و جلسات رسمی ناهار و شام نزدیک کریسمس روی سرم ریخته بود که نفهمیدم چجوری سال تمام شده و رسیدیم به یلدا مصادف کریسمس!
یلدا همیشه برای من مهم بود. مهم‌ بود چون برای والدینم مهم بود.
خانه روشن، آجیل «خوب»! خرمالوی به اندازه! رسیده ( با اینکه اصلا دوست ندارم)، نرگس زمستانی، اینها را من چشمی یاد گرفتم چیست بخاطر یلدا.

آیا لزومی دارد آنچه برای من سالها مهم بوده، برای فرزندم مهم باشد؟
نمیدانم.
من فقط اینجور فکر میکنم هر آدمی باید مختار باشد از میراث، انچه برایش لازم یا محل بذل توجه است، بردارد و باقی را بگذارد برای بقیه، برای اهلش.

ولی فکر کردم امشب برای بچه و مهمان کوچک موطلاییمان قصه تولد میترا و نبرد آفتاب و تاریکی را بگویم. بله ممکن است که زنده‌داری این شب کهن برایشان مهم نباشد ولی رسیدن هر سپیده‌دمی بعد شب تاریک، پدیده ای است که هر موجود زنده ای انتظار و اطمینانش را دارد. مهم این است که روشنی سرآخر پیروز میدان باشد، حال با هر نام و هر آیینی.

من هر چقدر که از خرمالو تنفر دارم، در عوض انگور را دوست دارم. به نظرم لقب ملکه‌ی میوه‌ها را باید داد به انگور. عمر پربرکتی دارد. از دوران نوزادی که غوره است تا دوران کهولت که کشمش می‌شود. یا حتی وقتی که روح از پوستش خارج می‌شود و می‌رود در کالبد شراب. درد و بلایش بخورد توی سر خرمالو.

دیروز یک ظرف انگور با خودم آوردم سر کار تا بعد از ظهر ترتیبش را بدهم. بعد از ناهار که سطح دوپامین پایین است و ناامیدی و خمیازه و کسالت از چهار جهت حمله می‌کنند به من. انگور حکم نورِ ته تونل را دارد و یک تنه با تمام این مصایب می‌تواند دست و پنجه نرم کند و من را به ساحل امن برساند.

ظرف را از صبح گذاشتم روی میز کارم. هر دقیقه چشمم بهش می‌افتاد و بزاق دهانم می‌پاشید بیرون. هزار بار دستم رفت سمتش تا درش را باز کنم و ترتیب انگورها را بدهم. اما جلوی خودم را گرفتم. ته مغزم مرد دیلاق و اخمویی زندگی می‌کند که جلوی من را این طور مواقع می‌گیرد. معتقد است که استفاده‌ی چیزهای خوب را باید نگه داشت برای زمان مناسب. یک جفت چرم دستکش دارم که چهار سال پیش خریدمشان. شبیه به دستکش‌ جیمزباند. یا شاهزاده‌ی موناکو. خیلی دوستش دارم. اما تا الان دیلاق اجازه پوشیدن‌شان را به من نداده است. الان حیفه. الان گِلی میشه. الان پاره می‌شه. همین است که دستکش‌ها مانده‌اند ته کمد و گوشه‌های آن رو به فرسودگی است و مقامش از شاهزاده‌ی موناکو رو به تقلیل است به سمت مقام فعلی بشار اسد.

دیروز لقمه‌ی آخر ناهار هنوز گلو را به سمت معده ترک نکرده بود که رییس بزرگ آمد توی اتاقم. زد روی شانه‌ام و گفت: «دو دقیقه وقت داری بریم توی اتاقم و درمورد فلان چیز و فلان پروژه حرف بزنیم؟» من این دو دقیقه‌ها را می‌شناسم. این‌ها همان دو دقیقه‌هایی هستند که معادل گذاشتن کف دست روی بخاری داغ طول می‌کشند. تا ابد. گفتم بله. چاره‌ی دیگری نبود. آمدم انگور‌ها را با خودم ببرم. اما دیلاق گفت «انگور رو جلوی رییس و وقتِ حرف زدن در مورد فلان پروژه می‌خوای بخوری؟ حیفه». و نبردم.

دو دقیقه‌ حرف زدن شد پنج ساعت. وقتی برگشتم اتاقم، هوا تاریک بود. فقط کتم را برداشتم و رفتم خانه. انگورها ماندند روی میز. اصلا یادم رفته بودند. تا امروز صبح که برگشتم سر کار. انگورها از حال رفته بودند. یکی‌شان را گذاشتم توی دهانم و دیدم که مزه‌ی خرمالوی گندیده گرفته. تمام ظرف را برگرداندم توی سطل آشغال. چهار تا فحش دادم به دیلاق و خرمالو. انگورها در هر حالتی پربرکت هستند الا وقتی که فراموش بشوند. لعنت به دیلاق. وقت مناسب برای خوردن انگور همان وقت بود. نه بعد از ناهار.
#فهیم_عطار
@fahimattar

یک مادر فرهیخته و مهربان این کارها رو برای بچه‌اش انجام می‌ده:
1. کتاب می‌خونه تا بچه عاشق قصه و یادگیری بشه.
2. مسئولیت‌های کوچیک می‌ده مثل جمع کردن اسباب‌بازی‌ها تا حس مسئولیت پیدا کنه.
3. تشویقش می‌کنه تا اعتماد به نفس بگیره و از تلاشش خوشحال بشه.
4. به حرف‌هاش گوش می‌ده و احساساتش رو جدی می‌گیره.
5. باهاش بازی می‌کنه تا خلاقیت و تمرکزش رشد کنه.
6. هیچ‌وقت تنهاش نمی‌ذاره و کتکش نمی‌زنه.
7. بر علیه پدر و خانواده پدری حرف نمی‌زنه و محیط امنی برای بچه می‌سازه.
8. بچه رو زودتر از سنش بزرگ نمی‌کنه و اجازه می‌ده از بچگی‌اش لذت ببره.
9. غذاهای سالم و مقوی درست می‌کنه تا بچه رشد خوبی داشته باشه.
10. زمان برای بازی آزاد می‌ذاره تا بچه شاد و سرزنده باشه.
11. صبوری می‌کنه و هیچ‌وقت عجله نمی‌کنه که بچه یه‌شبه همه چیزو یاد بگیره.
12. باهاش بیرون می‌ره و طبیعت‌گردی می‌کنه تا دنیا رو کشف کنه.
13. مهارت‌های اجتماعی یادش می‌ده مثل سلام کردن و تشکر کردن.
14. الگوی خوبی می‌شه و چیزهایی که می‌گه خودش هم انجام می‌ده.
15. تشویقش می‌کنه همکاری کنه تا کار گروهی رو یاد بگیره.
16. بهش یاد می‌ده که مسئولیت کارهاش رو قبول کنه و اگه اشتباه کرد درستش کنه.
17. خواب و استراحتش رو جدی می‌گیره تا سلامت و شاد باشه.
18. بهش اجازه می‌ده علایق خودش رو پیدا کنه مثل نقاشی، موسیقی یا ورزش.
19. باهاش وقت می‌گذرونه و گوش می‌ده تا بدونه چقدر مهمه.
20. با مهربونی براش حد و مرز می‌ذاره تا یاد بگیره چطور منظم و مسئول باشه.

این کارها باعث می‌شه بچه‌ای سالم، بااعتمادبه‌نفس و شاد بزرگ بشه.
شما از تجربه هاتون بگید:

@mamidastsazeh

بعضی روزها مثل امروز -سرِ کار- در معرض آماج حملات ایمیلی قرار می‌گیرم. هر چهار دقیقه کامیپوترم یک دیلینگ می‌کرد که یعنی ایمیل جدید آمد. هنوز در جواب ایمیل قبلی ننوشته بودم که «با عرض سلام و خسته نباشید...» که صدای دیلینگ بعدی بلند می‌شد. از هشت صبح این بمباران شروع شد تا دم غروب. زرت و زرت ایمیل وارده. فحوای هیچ کدام از این ایمیل‌ها هم «ملالی نیست جز دوری شما» نبود. همه ملال داشتند و طلب. این را بفرست. اون کجاست؟ چقدره؟ چند تا؟ چرا؟ تا به کی؟

حالا که این چهار خط را می‌نویسم به اندازه کل عریضه‌هایی که ناصرالدین‌شاه در طول پنجاه سال پادشاهی‌اش پاسخ داد، من امروز ایمیل جواب داده‌ام. ساعت از ده شب گذشته و هنوز دوازده ایمیل خوانده نشده مثل دوازده میمون هار و گرسنه‌ی پشت میله‌های قفس به من خیره شده‌اند و منتظرند تا موزشان را بهشان بدهم. اما کور خوانده‌اند. من جواب این‌ها را نمی‌دهم. چون شب دیر وقت است. چون می‌دانم که صاحب این عریضه‌ها خوابند و آدم خواب، انتظار چندانی ندارد. اصلا همین است که من شب‌ها را دوست دارم. چون آدم‌ها می‌خوابند و دست از سر من برمی‌دارند. شب مخفی‌گاه من است.

کاش می‌شد آدم سهمیه‌ی روزانه‌ی مخفی شدن داشته باشد. مثلا یکی از حقوق مدنی انسان این باشد که روزی بتواند دو ساعت گم بشود و هیچ کس دنبالش نگردد. بیست سال پیش نیما مقدمِ الدنگ سرم کلاه گذاشت و پول‌هایم را خورد. این را هزار بار همین‌جا نوشتم که شاید بالاخره یکی او را بشناسد و خبر بدهد که کجاست و من بهش مژدگانی بدهم. که تا حالا آن یک نفر پیدا نشده است. اما حالا یک چیز دیگر می‌خواستم بگویم. خواستم بگویم وقتی که پول‌ها را خورد، حس کردم رسیده‌ام به لبه‌ی تاریک جهان. حوصله‌ی هیچ آدمی را نداشتم. نه حوصله‌ی راهکار، نه حوصله دلداری و نه حوصله‌ی دلقک‌بازی جهت تلطیف فضای سنگین دفتر کار. همین ‌شد که می‌رفتم توی کمد دیواری اتاق کارم، درش را می‌بستم، روی کارتن خالی مانیتور ال‌جی می‌نشستم و در تاریکی خیره می‌شدم به تاریکی. جواب هر کسی که صدایم می‌کرد را هم نمی‌دادم. چرا؟ گفتم که. چون حوصله‌ی هیچ کس را نداشتم. فقط آرزو می‌کردم که کاش یک گربه‌ی خسته ‌داشتم و می‌گذاشتم روی پایم و آرام دست می‌کشیدم روی کمرش. خوبی گربه همین است که خواسته‌ی چندانی ندارد و حق مدنی انسان را برای گم شدن، به رسمیت می‌شناسد. البته بیشتر دوست داشتم آلکاپون می‌بودم و همانطور که گربه را نوازش می‌کردم به نوچه‌هایم دستور می‌دادم تا مقدم را پیدا کنند، پول‌هایم را پس بگیرند و خودش را هم جر بدهند. که خب از این شرایط حتی گربه‌اش را هم نداشتم. اما در عوض آن کمد را داشتم که در آن مخفی بشوم. که اگر نداشتم احتمالا بابت آشفتگی فکر و خیالم، حتما یک نفر را از پنجره‌ی طبقه‌ی سوم پرت می‌کردم توی خیابان ستارخان.

بگذریم. من از این‌که کائنات طوری سرهم شده که زمین به دور خودش بچرخد و اجازه بدهد تا چند ساعتی نور به نصف کره‌ی زمین نتابد و آدم‌ها مجبور بشوند بخوابند، خرسندم. البته بهتر این بود که بشر کنار این همه قانون من‌درآوردیِ اجتماعی-اخلاقی که برای خودش جفت و جور کرده است، قانون مدنی حق گم‌شدن موقت (و بلکم دائم) را هم اختراع می‌کرد. اصلا وصلش می‌کرد به یکی از فرامین لازم‌الاجرای خدا. مثلا « التخفّي وَاجِبٌ».

به امید روزی که وقتی یکی مثلا پرسید «ارسلان کو؟»، آن یکی دیگر جواب بدهد که «پیش پاتون رفت دو ساعت گم بشه. امری هست بگید، من در خدمتم.»
#فهیم_عطار
@fahimattar

دوستان برای یادگیری زبان:

۱-اول اینکه سطح زبانتون را بدونید و پارتنرتون سعی کنید هم سطح و نزدیک به شما باشه.

۲-اگر پادکست ، کتاب و یا کانال یوتیوبی را میخواید مبنا قرار بدین بهتره مناسب سطحتون باشه اگر خیلی سخت باشه ممکنه زده تون کنه.
خیلی هم اسون باشه کلمه ای جدید یاد نمیگیرید.


۳-یک برنامه هفتگی یا ماهیانه برای اموزش زبان خودخوان برای خودتون بذارید مثل زمان مدرسه که برنامه هفتگی داشتیم تا موظف به انجام باشید اینجوری جدی انجامش میدین و بعد انجام هر هفته جایزه بدین به خودتون.

خیلی هم هدف بزرگ تعریف نکنید تا زده نشید با کم شروع کنید.


۴-اگر این براتون سخته روزی حداقل یک ساعت فقط برای زبان بذارید .حداقل یک ساعت همه چیز به انگلیسی باشه.
تی وی یا رادیو یا کتاب همه چی به انگلیسی.

۵-دور و بر خودتون با انگلیسی پر کنید مثلا پیجهای انگلیسی فالو کنید که نوشته های انگیزشی کوتاه داره یا کانال یوتیوب اموزش زبان دنبال کنید تا جاوی چشم باشه.

۶-موضوعی که میخواین پادکست گوش کنید یا بشنوید یا بخونید موضوع سخت و پیجیده انتخاب نکنید موضوعی باشه دوست داشتخ باشید نه به زور انجام بشه.

۷-اگر سطحتون خیلی پایینه روی چند فعل اصلی و گرامرهای اصلی و پایه باید تمرکز بذارید رو اون مثل خوردن و خوابیدن و حرف زدن و …
چنل https://youtu.be/Ff5FUoo2YZA?si=Mb-xtEcNm9dA-6Ic
خوبه حتما روزی یکیشو گوش کنید .
کلا کانال یوتیوب فارسی که اموزش زبان میدن را فراموش کنید فقط و فقط انگلیسی حرف بزنه.

۸-اگر ویدیویی میبینید متوجه نشدین هی ببینید با زیرنویس با دور کند هی استاپ کنید و لغتها را بنویسید.

۹-فقط با نوشتن و دفتری از لغات داشتن راه میفتین و سطح زبانتون تغییر میکنه و کلمات را روزانه تکرار کنید.

۱۰-یک پادکست یا ویس رادیویی در سطح خودتون پیدا کنید و روزی نیم ساعت گوش بدین اینقدر که کلیتش را بفهمید وسطش چندتا کلمه نفهمیدین اشکالی نداره.لیست پادکستهایی که خودم گوش میدم

All ears english
Mel robbins
Explain it to me

تو بخش سرچ کست باکس بزنید لرنینگ انگلیش ببینید کدوم بهتره پادکست مورد علاقه خودتون پیدا کنید.
یا میتونه اودیو بوک باشه.
یا رادیو باشه.
موقع گوش دادن به انگلیسی
میگن بهترین راه حل اینه همراه باهاش تکرار کنید من راستش انجام نمیدم ولی میگن خیلی برای لهجه و اسپیکینگ خوبه.

تکرار تکرار حتی حفظ کردن جملات ساده مثل کاری که ما در بچگی انجام دادیم تا یاد گرفتیم.

۱۱-برای ریدینگ کتابخونه های اینجا کتابهای اموزش زبان ELS با سطحهای مختلف وجود داره حتما یکی از کتاب داستانهاشو قرض بگیرید و روزانه یکی دو صفحه بخونید.استوری برای یادگیری لغت عالیه.

۱۲-اگر میتونید کتاب اموزش زبانی را مبنا قرار بدین و بر اساس اون جلو برید خب بهتره چون همه اسکیلها را با توجه به یک سطح مشخصی جلو میبره ولی فراموش نشه هرروز مثلا ساعت ده تا دوازده فقط زبان باید بخونید.

۱۳-اگر وقت ندارید کلاس برید یا سخته یا کسی که نیتیو را نمیتونید پیدا کنید از چت جی پی تی به عنوان معلم استفاده کنید و برای پارتنر اسپیکینگ خیلی خوبه روزی میشه نیم ساعت باهاش حرف بزنید و بگید غلطاتون بگیره.
من خودم چت جی پی تی راخیلی پیشنهاد میدم.
اپ دولینگو هم خوبه.

۱۴-و در کل زبان فقط اعتماد به نفسه
اینکه حرف بزنید
اینکه از غلط حرف زدن نترسید
اینکه کانادایی ها کسی را مسخره نمیکنند اونا اتفاقا شمره و خوب حرف میزنند اگر ببینند کسی زبان اصلیش انگلیسی نیست.

۱۵-فیلم هم خیلی خوبه خیلی ها با دیدن سریال فرندز زبانشون خوب کردند.یه سریال با لهجه امریکایی ساده پیدا کنید هم فانه هم یاد میگیرید.

۱۶-من برای لغتهای جدید یه فایل اکسل شیت در گوگل درایو دارم که هر کلمه ای جدیده را مینویسم.
۱۷-برای رایتینگ میتونید تکست مسیج ها و ایمیلهاتون به انگلیسی بزنید و یا روزانه یه ژورنال نویسی کوتاه انگلیسی داشته باشید.

۱۸- سعی کنید یه تایمی فقط انگلیسی فکر کنید مثلا هر شب قبل خواب در مورد کارهای فردا تو ذهنتون با خودتون حرف بزنید.

۱۹-حتما حتما هر روز هم یک صفحه حداقل کتاب یا بلاگ بخونید
هم یک ایمیل مثلا بنویسید
هم حرف بزنید (در حد یک دقیقه میتونید یکی از وسایل خونه یا موضوعی رندم را انتخاب کنید و یک دقیقه حرف بزیند در موردش و صداتون ضبط کنید) و یک پادکست یا ویدیو چند دقیقه ای گوش کنید.

۲۰-و در آخر بدونید شما نیاز ندارید پیچیده حرف بزنید و لغات و کلمات سخت بلد باشید.
یهو بعد این تمرینها ماه بعد سطح زبانتون خیلی تغییر میکنه

کانال اموزش زبان یوتیوب

https://youtu.be/ksYCNuctkmQ?si=l6X5XaQZAtVvDKfB

https://youtu.be/ksYCNuctkmQ?si=CDiErc4nl6UoESPL

https://youtu.be/6rQNFZN4ZKc?si=7nMq01Oo89XwNtFt
@mamidastsazeh

تفاوت در سبک زندگی و خرید

قبل از مهاجرت همیشه فکر می‌کردم
که خارجی‌ها همه پولدار هستند

و راحت پول خرج می‌کنند،

انگار پول اینجا ریخته و همه در رفاه کامل‌اند.

اما وقتی به کانادا آمدم، تفاوت‌های عمیق فرهنگی در خرید و سبک زندگی برایم آشکار شد.

در فرهنگ ما، خرید ارزش زیادی دارد و اغلب به سمت زندگی لاکچری گرایش داریم.

اما در اینجا، داشتن وسیله، ماشین، یا خانه لزوماً ارزشی و جایگاه اجتماعی به حساب نمی‌آید.
ولی کلا خرید وسیله و ماشین اینجا سخت نیست
و کسی آرزوی داشتن چیزی روی دلش نمیمونه و حتی با قسط و وام هم شده میتونه همه چیز داشته باشه برای همین کسی حرص نمیزنه برای داشتن چیزی.


خرید وسایل دست‌دوم یک عادت رایج است و فروشگاه‌هایی مثل Thrift Store و Value Village پرطرفدارند.

مردم وسایل دست‌دوم خود را اهدا می‌کنند و در ازای آن بُن تخفیف می‌گیرند.

حتی کسانی که استایل شیک و ظاهری مرتب دارند را می‌بینید که در میان کتاب‌ها، ظروف، و لباس‌های دست‌دوم به دنبال خرید می‌گردند.

این رویکرد نه تنها به دلیل صرفه‌جویی اقتصادی بلکه بخشی از فرهنگ دوستدار محیط‌زیست آنهاست.

یکی از جذابیت‌ها برای من، ظروف قدیمی و عتیقه‌ای است که می‌توان در این فروشگاه‌ها با قیمت مناسب پیدا کرد، درست مثل جمعه‌بازارهای ایران.

از طرفی، اپلیکیشن‌هایی وجود دارد که بهترین تخفیف‌ها و قیمت‌ها را در فروشگاه‌های مختلف نشان می‌دهند و افراد را تشویق می‌کنند پولشان را بهتر مدیریت کنند.

اینجا بچه‌ها از سن کم یاد می‌گیرند که چطور پول خود را مدیریت کنند و کسب درآمد داشته باشند. کودکان از تابستان‌ها لیموناد یا ساندویچ می‌فروشند و زمستان‌ها برف جلوی خانه‌ها را پارو می‌کنند تا تجربه درآمدزایی داشته باشند.

در کانادا خرید کردن تنها برای رفع نیاز است و تفریح محسوب نمی‌شود. برای همین پاساژ و مرکز خرید به شدت ایران اینجا وجود نداره.

فروشگاه‌هایی مثل Costco این مفهوم را به خوبی نشان می‌دهند؛ جایی که می‌توانید همه چیز را از لباس و تلویزیون گرفته تا مواد غذایی، نان، دارو، و حتی گل با قیمت عمده بخرید.

در مقابل، در ایران خرید بخشی از فرهنگ ماست. بازارگردی و پاساژگردی از دیرباز در سبک زندگی ما بوده و علاقه به وسایل لوکس و پرزرق‌وبرق همچنان جریان دارد. این جریان توسط محیط اطراف، خانواده، و اخیراً شبکه‌های اجتماعی پررنگ‌تر شده است.

مهاجرت مثل تغییر شرایط یک درخت است که باید به نور و خاک جدید عادت کند. اولش یکم پژمرده میشه و اگر نتونه خودش را تطبیق بده، ادامه حیات برایش دشوار می‌شود. در مهاجرت هم، پذیرش نکته مهمیه
اینکه غر نزنیم و تغییرات را فرصتی برای رشد شخصی و اجتماعی ببینیم.

حتما پستهای قبلی پیجم را بخونید 😍🥰👇🏻
#مهاجرت#کانادا#ونکوور#مامی_دستسازه
@mamidastsazeh

Www.instagram.com/mamibussiness

برای اولین بار در ونکوور در یک ایونت بازاریابی با حضور کارآفرین و صاحبان کسب‌وکارهای کوچک و فریلنسرها و کپی رایترها در کانادا شرکت کردم.

‏For the first time in Vancouver, I attended an event dedicated to small business owners, where most participants were Canadian women. This experience was a mix of nostalgia from my past gatherings with women in Iran and a deeper realization of the cultural differences with native Canadians.

‏The sessions on content creation, email marketing, and sales strategies were particularly inspiring. I learned that while creating valuable content is essential, consistency and structure in content production and email campaigns can have an even greater impact.

‏Special thanks to Alex Cattoni for inviting us to an incredible event filled with networking, marketing insights, meaningful connections, dancing, and ultimately, growth!

که تجربه بی نظیر و پر از نکات جالب و هیجان انگیزی برام بود.

اکثر شرکت‌کنندگان خانم‌های کانادایی بودند و این تجربه حس‌های متناقضی برایم به همراه داشت.
از یک طرف، حضور در چنین محیطی مرا یاد جلساتی در ایران انداخت که همیشه آرزو داشتم میزبان چنین فضایی باشم .اینکه دنیای زنهای اینجا با ایران چقدر متفاوت است.
از استایل و چهره تا علاقه مندی و سبک پوشش.

در ایران با رشد سوشال مدیا اول زنان تبدیل به اینفلوئنسر شدند بعد برندی را خلق کردند ولی اینجا برعکس بوده!

از طرف دیگر، تفاوت‌های زبانی و فرهنگی‌ام با این زنان نیتیو را برای اولین بار عمیق‌تر احساس کردم.
اینکه من مهاجرم و متفاوتم.

این ایونت درباره مارکتینگ بود و یوتیوبرها، اینفلوئنسرها و مدرسین فروش به عنوان سخنران حضور داشتند:

• میزبان خانمی یوتیوبر بود که با کپی رایتینگ شروع کرد و کامیونیتی بزرگی از متخصصین را از سراسر کانادا و آمریکا و حتی اروپا جمع کرده بود ولی لزوماً متخصص همه حوزه‌ها نبود، و پنلهای گفتگوی مختلف با متخصصین مختلف داشت.

• ارزش و اهمیتی که بیزینس برای زنان در کانادا دارد، چشمگیر بود و تنوع کسب و کارها هم خیلی جالب بود.

• فضای برنامه خشک و رسمی نبود؛ در کنار جلسات کاری، رقص، موسیقی و لحظات شاد هم وجود داشت.

• کانادایی‌ها در نوت‌برداری حرفه‌ای عمل می‌کردند؛ اکثر شرکت‌کنندگان با تبلت یا لپ‌تاپ حاضر بودند و همزمان تایپ، عکاسی و مستندسازی می‌کردند.

به طور مثال چندتا از پنل های سخنرانی :

• رازهای نوشتن ایمیل‌های مؤثر

• سیستم‌های تبلیغات پولی و قیف فروش

• کلیدهای موفقیت در لانچ محصولات

• استراتژی‌های افزایش نرخ تبدیل و درآمد

در کل این تجربه خیلی برایم ارزشمند بود و فهمیدم چقدر هنوز کم میدونم و چقدر فضا برای رشد وجود داره و دنیا چقدر بررگه !
آرزو میکنم روزی بتوانم چنین ایونتی را برای زنان ایرانی، چه در ایران و یا در کانادا، برگزار کنم.

‏For more :
‏https://lnkd.in/guxrGyfR
‏https://lnkd.in/gKsyqRjV
@mamidastsazeh

اگر دنیای AI براتون جالبه حتما این ویدیو را از تدتاک ببینید که دنیا در چندسال آینده چه تغییری میکنه

https://youtu.be/KKNCiRWd_j0?si=6iflZvT2YyC2hatL
@mamidastsazeh

mamibussiness
 ماه قبل در موسسه ساکسس یک جلسه آموزشی برای آشنایی با chatgpt به‌عنوان کار داوطلبانه برگزار کردیم. حیفم اومد این اطلاعات ارزشمند رو با شما به اشتراک نگذارم.

اگر تا حالا از چت جی پی استفاده نکردید، این برنامه یک هوش مصنوعی هست که می‌تونید روی گوشی نصب کنید یا از طریق سایتش استفاده کنید که از تمام اطلاعات موجود روی اینترنت، مقالات و کتاب‌ها استفاده می‌کنه تا به ما پاسخ‌های دقیق و مفیدی بده.

این یعنی بدون نیاز به جستجو در گوگل و بین ده‌ها سایت مختلف، به راحتی می‌تونیم سوالاتمون رو از چت جی پی تی بپرسیم و در آینده نزدیک جای گوگل را هم حتی میگیره. این ابزار حتی می‌تونه برای ما مقاله بنویسه، نقاشی و تصویر طراحی کنه، گزارش تهیه کنه، آهنگ و ویدیو بسازه! همچنین می‌تونه برنامه سفر، برنامه مالی، کتاب یا فیلمنامه بنویسه!

هر شغلی که دارید، یادگیری کار با هوش مصنوعی یک مهارت ضروری هست و آینده موفق از آن کسی خواهد بود که بتونه بهترین استفاده رو از این ابزارها ببره!
برای استفاده از نسخه رایگان فقط به ثبت ایمیل نیاز دارید؛ البته محدودیت در تعداد سوالات روزانه داره، ولی نسخه‌های پولی نامحدوده و می‌تونید خروجی‌هایی مثل تصویر، فایل اکسل و ورد بگیرید.

من این روزها خیلی از چت جی پی تی استفاده می‌کنم، و دوست صمیمی شده که باید براش اسمی انتخاب کنم.کلی پلتفرم و سایت دیگه مبتنی بر AI هست که میتونه تصویر و موزیک و صدا و ویدیو تولید کنه ولی chatgpt بر روی متن متمرکزه و واقعا بعضی جاها معجزه میکنه!

به نظر من، فعلاً هوش مصنوعی جای انسان‌ها رو نمی‌گیره ولی می‌تونه افراد عادی رو به متخصص تبدیل کنه و به ما کمک کنه تا وقتمون رو صرف کارهای مهم‌تر کنیم.
ولی این روزها هنوز بعضی مردم باور ندارند چت جی پی تی به زودی چه تغییری در سبک زندگی و کاری مردم در آینده نزدیک را باعث میشه و شغلهاشون ممکنه به زودی کلا حذف بشه.

بهترین شروع کار با chatgpt به نظرم برای یادگیری زبانه!
چرا از یک معلم کمکی رایگان که هر روز کنارتون هست در هر حوزه استفاده نمیکنید؟دیگه هیچکس نمیتونه بهانه داشته باشه برای زبان نخوندن و ابزار نداشتن!
هم میتونید باهاش به فارسی یا انگلیسی حرف بزنید و جواب بده !یا بنویسید!
در آینده نزدیک اگر کسی کار با چت جی پی تی را بلد نباشه انگار بیسواده !مثل کسیکه مثلا بلد نیست با اینترنت و موبایل و کامپیوتر کار کنه!
استوری هامو ببینید چند پرامپت ساده برای آموزش زبان میذارم
الان در ایران نمیدونم دسترسی به چت جی پی تی هست یا نه! ولی از اپهای مشابه میتونید استفاده کنید
مثل claude
چندتا پرامپت ساده برای شروع و یادگیری زبان مینویسم:

1-Give me a 10-word vocabulary list for ____
2- Can you simplify the word: ____
3- Teach me 5 new words related to _

Listening
4-Say: 3 sentences about Canada
5-b) Tell a simple (beginner / intermediate / advanced) story about Iran
6-Write a short conversation/dialogue at a bank about opening an account and read aloud

Reading
7-Provide a beginner-level story about Niagara Falls with 3 comprehensive questions
and answers
8- Provide a beginner-level story about topic with 3 comprehensive questions and answers
(beginner-level / intermediate-level / advanced-level)


Writing
9-Give me 2 beginner-level topics to write and correct my work
10-Correct my grammar, sentence structure and spelling: type your paragraphs,
sentences or essays…

Speaking

11-I want to practice my English with you. Could we role-play a (beginner /
intermediate / advanced) English dialogue between a customer and salesclerk
at a mall.

12) I want to practice my English with you. Let’s have a (beginner / intermediate /
advanced) conversation about Thanksgiving and correct my mistakes.

@mamidastsazeh

پیشنهاد میدم همه مامانای گروه این یک ربع را گوش کنند.
لینک را میفرستم و ببینید چقدر مادر فرهیخته میتونه کودکانی سالم و باهوش تربیت کنه و حتی مسیر و آینده یک مملکت را عوض کنه.
کست باکس را نصب کنید

https://castbox.fm/vd/462842160
@mamidastsazeh

دوستان
من گلچینی از پادکستهایی که دوست دارم و تو لیستم همیشه هستن را میفرستم.
موضوع پادکستها متفاوته
داستانی
خودشناسی
طنز
کتاب
تاریخی
جنایی
خودتون ببینید چه حوزه ای دوست دارید ؟
باید برای گوش کردن به پادکستها برنامه
Castbox
را نصب کنید
شما هم پادکست مورد علاقه تون را بفرستین.
@mamidastsazeh

مدرسه

امروز می‌خوام از تجربه حدوداً ۷ ماهه‌ام درباره‌ی سیستم مدرسه و آموزش در #ونکوور #کانادا بگم،
یادمه روز اول که بچه‌ها رو توی مدرسه ثبت‌نام کردیم، یه بغضی داشتم از اینکه دوتاشون رو توی یه جامعه بزرگ و خارجی و ترسناک رها کردیم! ولی بعد دیدم که چقدر بچه‌ها انعطاف‌پذیرتر از چیزی که فکر می‌کردم هستن و چقدر سریع با ترس‌هاشون کنار میان و با محیط سازگار میشن.
بچه های من دو پسر شش و ده ساله
از چیزایی که برام جالب بود این بود که مدرسه ابتدایی هیچ حصار و دیواری نداشت و وسط طبیعت و جنگل بود. مدارس اینجا خیلی بزرگ و پرامکاناتن و همه دولتی و کاملاً رایگان. مدارس خصوصی هم هست ولی عمومی‌ها برای همه رایگانه.

سایز کلاس‌ها بزرگه و بچه‌ها دور تا دور هرجا که دوست دارن می‌شینن، حتی روی زمین. هر بچه کفش جدا مخصوص کلاس داره و برای جزوه، کتاب، لپ‌تاپ، لباس و کوله‌اش کشو و فضای مخصوص داره. هر ماه هم فعالیت‌های جانبی جدا دارن مثل اردو، آموزش دوچرخه‌سواری، ژیمناستیک، یا مووی نایت!

تو مدرسه ابتدایی ما، بچه‌های کلاس ۴ و ۵ با هم در یک کلاس هستن. تو هر کلاس، دو سطح مختلف از بچه‌ها وجود داره چون معتقدن بچه‌ها توانایی‌های یکسانی ندارن و فقط هدف پاس کردن و رفتن به مقطع بالاتر نیست، بلکه یادگیری در سطح‌های مختلف کنار همه‌ست.
در اینجا کتاب درسی مثل ایران ندارن و تمرکز بیشتر روی تربیته.تکلیف هم ندارند. مثلاً در کلاس پنجم فقط کتاب ریاضی هست اون هم در سه سطح مختلف. معلم بقیه موضوعات مثل علوم، هنر و مطالعات اجتماعی رو به روش خودش برنامه‌ریزی می‌کنه و درس میده.

چیدمان کلاس‌ها طوریه که کلاس پنجمی‌ها کنار کلاس اولی‌ها باشن و هر کلاس پنجمی راهنما و کمکی برای یه کلاس اولی باشه. بچه‌هایی از ملیت‌های مختلف اینجا هستن که اکثرشون نیاز به یادگیری زبان انگلیسی دارن و معلم انگلیسی جدا هم دارن. از گوگل ترنسلیت و ابزارهای دیگه هم برای کمک استفاده می‌کنن.

اینجا فرهنگ کتاب خوندن و امانت گرفتن کتاب از کتابخونه خیلی رایجه و هر روز زمان مخصوصی برای مطالعه دارن. آخر کلاس هم تایم تمیز کردن کلاس هست که همه بچه‌ها توی تمیز کردن کمک می‌کنن.
به بچه‌های بزرگتر هر ماه مسئولیت‌هایی مثل مرتب کردن صندلی‌ها، کتابخونه داده میشه. اینجا چیزی به اسم بابای مدرسه ندارن که چایی بیاره یا زباله‌ها رو جمع کنه، خود بچه‌ها و معلم ها مسئول این کارها هستن.
تو استوری‌ها امروز در مورد دبیرستانهاش صحبت می‌کنم.
مرسی که دنبالم می‌کنید.

شما این روزا بزرگترین دغدغه‌تون درباره مدرسه بچه‌ها چیه؟
جزییات بیشتر از پیج اینستاگرامم میتونید ببینید
Www.instagram.com/mamibussiness
@mamidastsazeh

اگر عکس و فیلم بچه ها را در سوشال مدیا میگذارید و شاید هدف کسب درآمد دارید حتما این ویدیو را نگاه کنید
@mamidastsazeh

یک سری از عکسهای پاییزی ونکوور را میفرستم خواستین برای بکگراند استفاده کنید❤️🇨🇦
@mamidastsazeh

یک سری از عکسهای پاییزی ونکوور را میفرستم خواستین برای بکگراند استفاده کنید❤️🇨🇦
@mamidastsazeh

یک سری از عکسهای پاییزی ونکوور را میفرستم خواستین برای بکگراند استفاده کنید❤️🇨🇦
@mamidastsazeh

مهاجرت برای خیلی از زن‌های ایرانی یه شروع تازه و پر از چالش‌های جدیده. منم مثل خیلی‌ها، وقتی به کانادا اومدم با یه ترکیب از هیجان و ترس روبرو شدم. از یه طرف، شگفت‌زده‌ام از این همه احترام و آزادی که زن‌ها اینجا دارن، و از طرف دیگه، حس بیگانگی و شروع دوباره و عقب بودن همیشه باهامه.

تو کانادا، زن بودن معنای متفاوتی داره. حتی اگه مهاجر باشی، با احترام بهت نگاه می‌کنن. خبری از قضاوت یا نگاه سنگین نیست. حس آزادی داری؛ آزادی برای زندگی، کار کردن و رشد. کسی تو رو به خاطر گذشته‌ات یا ناتوانی در زبان مسخره نمی‌کنه. برعکس، درکت می‌کنن و تو مسیر همراهیت می‌کنن.
هیچکی اینجا دنبال عمل زیبایی یا تیپ و قیافه متفاوت تر از بقیه نیست!اینجا ظاهر‌ و استایلت ارزش به حساب نمیاد بلکه خودت و شخصیتت و دانش و کارت بخشی از دارایی هاته!

البته اوایل مهاجرت خیلی سخته، به‌خصوص برای زن‌ها. تو باید خانواده رو مدیریت کنی، به بچه‌ها آرامش بدی و به شوهرت قوت قلب. ولی همه اینا در حالی‌ که خودت هم داری با دنیای جدید و مشکلات شخصی خودت دست و پنجه نرم می‌کنی. طبیعیه که بعضی وقتا کم بیاری و بخوای گریه کنی یا دلتنگ شی. این بخشی از این مسیره.همه این مسیر را پشت سر گذاشتن فقط سعی کن توش گیر نکنی!

از طرفی یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌هایی که زن‌های ایرانی بعد از مهاجرت تجربه می‌کنن، پیدا کردن شغل مناسب و تطبیق با فضای جدید کاریه. اینجا شغل و هویت شخصی خیلی به هم گره خوردن، و هر کسی فرصت داره که توی جامعه بزرگ‌تر بدرخشه. بعضی از زن‌ها که شاید توی ایران هرگز سر کار نرفتن، اینجا با اعتماد به نفس بیشتری به دنبال کار و تخصص می‌گردن، چیزی که شاید توی ایران براشون دور از دسترس بوده ولی اینجا به خاطر فشار مالی حتی مجبورند که هرکاری انجام بدن!

پس یادت باشه زن‌ها هم نیاز به منبع انرژی دارن تا بتونن به خانواده انرژی بدن. پس نترس از اینکه یه‌ جاهایی احساس ضعف کنی. مهم اینه که اعتماد به نفست رو از دست ندی. خودت رو فراموش نکن. برو تو محیط، دوست‌های جدید پیدا کن، دنبال کار باش، یه شبکه حمایتی برای خودت بساز. اینجا یه فرصت بزرگ برای کشف دوباره خودته.

زندگی تو کانادا و شهر گرونی مثل ونکوور خیلی سخته، ولی با هر قدم کوچیکی که برمی‌داری، قوی‌تر می‌شی و به اون هدفی که به‌ خاطرش مهاجرت کردی نزدیک‌تر.
من گروهی در تلگرام برای خانومای ساکن ونکوور دارم اگر اینجا زندگی میکنند بهم پیام بدین اددتون کنم تا باهم اطلاعاتمون شر کنیم.

میتونید پیج دومم را در اینستا دنبال کنید
@mamibussiness
@mamidastsazeh

اوایل که به کانادا اومده بودم، همیشه به دنبال تفاوت‌ها بودم. ذهنم مشغول مقایسه تفاوت‌های فرهنگی، محیطی و اجتماعی بود! طبیعی هم بود، چون یک عمر با فرهنگ ایران بزرگ شده و به آن عادت کرده بودم!

اما وقتی دنیا را از زاویه‌ای جدید می‌بینی، تازه متوجه می‌شوی چقدر کم یاد گرفته‌ای! همه چیز برایم جذاب بود؛ از سبک زندگی گرفته تا فرهنگ رانندگی، نحوه لباس پوشیدن، تمیزی، آزادی و رعایت قانون و حقوق اولیه انسانی.

با خودم فکر می‌کردم آیا ممکن است روزی ایران هم به یک کشور توسعه‌یافته و قانون‌مدار تبدیل شود؟ ولی بعدتر به این نتیجه رسیدم که ایران همیشه ایران است و نمی‌تواند مثل کانادا شود! مقایسه ایران و کانادا از اساس اشتباه است، چون این تفاوت‌ها فقط از یک جنبه نیست!

منابع، زیرساخت‌ها، تاریخ و فرهنگ دو کشور با هم تفاوت دارند. کانادا فقط حدود ۲۰۰ سال قدمت دارد، به همین دلیل شهرسازی‌اش مدرن است و خیابان‌ها و کوچه‌هایش پهن و عریض‌اند. اما ما در ایران از تاریخی ۲۵۰۰ ساله صحبت می‌کنیم!

جمعیت کانادا با وسعت زیادش فقط حدود ۴۰ میلیون نفر است، ولی جمعیت ایران از ۸۵ میلیون نفر گذشته است. از طرفی، جغرافیا و اقلیم کانادا طوری است که بیشترین دریاچه‌های آب شیرین جهان را دارد و کشوری پر آب است، در حالی که ایران کشوری خشک و بیابانی است.

کل سیستم و قانون و شرایط اقتصادی این دو کشور نیز آن‌قدر متفاوت است که هرگونه مقایسه‌ای را از ریشه اشتباه می‌کند!

اما به نظر من، امضای متمایز ایران که آن را از سایر کشورها جدا می‌کند، فرهنگ، آداب و رسوم و غذای متنوع و تاریخ غنی‌اش است. ایران هویت خودش را دارد و مثل هیچ جای دیگری نیست. من عاشق آن سرزمین هستم!

گاهی با خودم می‌گویم که آسمان همان آسمان است و زمین همان زمین. من فقط کمی دورتر هستم و تجربه‌ای جدید دارم. با افتخار از نقشه، نام و فرهنگ ایران صحبت می‌کنم، اما از مشکلات و کمبودهایش هم نمی‌گذرم.

در ذهنم دوران پیری‌ام را در خانه‌ای کوچک در دل روستایی در شمال ایران تصور می‌کنم. عاشق بوی خاک و هوای آنجا هستم!

پ.ن: دو پادکست تاریخی از بی‌پلاس معرفی می‌کنم که اگر به ایران و تاریخش علاقه‌مندید، حتماً گوش کنید: “استراتژی توسعه ایران” و “ایران جامعه کوتاه‌مدت”. در استوری‌ها پادکست‌های بیشتری معرفی می‌کنم و عکس‌ها و ویدیوهای زیبایی از ونکوور می‌گذارم. 🇨🇦🍁❤️

@mamidastsazeh

چه کسی دقیق میدونه در مسیر پیشرفت زنها در ایران چه معضلاتی وجود داره؟
@mamidastsazeh

چرا پادکست را دوست دارم؟
از سروش صحت
@mamidastsazeh

🔰‍ آیا اسرائیل بسیار قوی شده!؟


✍️ رحیم قمیشی
بدون مقدمه بگویم ترورها و اقدامات اخیر اسرائیل باعث حقارت بسیاری از کشورها و مردم منطقه خاورمیانه شده، ایران شاید بیشتر از بقیه.
اسرائیل بسیار قوی شده، یا ما بسیار ضعیف؟
شاید برخی بگویند هر دو!
ولی من معتقدم اسرائیل رشدش متوازن بوده، ما بسیار عقب مانده‌ایم.
وقتی هنیه در تهران ترور شد، بسیاری گفتند؛ هزار دلار که رقم بسیار اندکی است نزد سازمان‌های نظامی و جاسوسی، در کشور ما می‌شود ۶۰ میلیون تومان، برویم در زندان‌ها و ببینیم چند هزار نفر بخاطر رقم‌هایی بسیار کمتر، آنجا ماه‌هاست زندانند؟
چرا کسی که زندگی‌اش با دو سه هزار دلار متحول می‌شود با سازمان‌های جاسوسی مرتبط نشود، شاید نه به عنوان یک جاسوس واقعی، به عنوان یک کارگزار، مخبری ساده، برای اهدافی بزرگ!

اینهمه سرقت اسناد از کشورمان، این همه ترور دانشمندان، ترور هنیه، دسترسی اسرائیل به جزئیات اطلاعات ایران، در حالی که امکان ندارد یک اسرائیلی بتواند وارد کشور شود، ولو غیرقانونی. تعجب‌آور نیست؟

چه کسی محل جلسه حسن نصرالله را گزارش کرده؟ چرا سردار ایرانی باید آنجا باشد؟ چرا دستگاه ارتباطی باید در صورت سفیر ما منفجر شود؟
اسرائیل ناگهان بسیار قوی شده؟
خیر!
ما به طرز حیرت‌آوری همه فقیر شده ایم.

در شهر قدم بزنید، دندانپزشکی با اقساط ۲۴ ماهه، فرش قسطی، موبایل قسطی، شلوغی خرید از میوه‌های پس‌سورت، بازار کساد، عصبانیت مردم با منشأ بی پولی، زندگی‌های از هم پاشیده بواسطه فقر، چرا اسرائیل از این فرصت بهره نگیرد؟
چرا امارات ادعای سرزمین ما را نکند؟
چرا روسیه ما را دنبال خود ندواند؟

دوستانم که می‌گفتند اقتصاد، زیربنای همه‌چیز است، زیر بنای اعتقاد و اخلاق هم هست، دعوایشان می‌کردم، باور نمی‌کردم، وقتی می‌گفتند کشور فقیر امنیت هم ندارد، توسعه سیاسی هم پیدا نمی‌کند، دین هم ندارد، صداقت هم در آنجا رنگ می‌بازد، باور نمی‌کردم.
امروز سواد ما و تکنولوژی ما هم با فقرمان عقب ماند. سلامتی ما هم، زندگی ما هم.
آنها که فکر می‌کنند فقر یعنی شکم گرسنه، و می‌گویند فقیر در ایران زیاد نیست، چقدر در اشتباهند، فقر یعنی عقب افتادن از هر سطح زندگی، متناسب زمان.
نه خانه مناسب، نه خودرو خوب، نه امکانات مناسب تحصیل، نه تغذیه اصولی، نه تفریح، نه سلامت، نه امید به آینده، نه امکان همدردی، فقر یعنی آلودن تار و پود جامعه به هر زشتی. از دروغ گرفته تا بدعهدی تا بی‌اخلاقی تا بی‌هویتی.

آیا امروز اسرائیل آدرس تک تک مقامات ما را ندارد؟
آیا محل انبار تمام مواد رادیو اکتیو ما را نمی‌داند؟
آیا از میزان خشم مردم نسبت به حاکمان نالایق بی خبر است؟
شک ندارم دقیقتر از ما اطلاعات دارد.
و برنامه‌هایی دقیق برای آینده.
نه آنکه او خیلی با هوش است
ما بسیار عقب مانده شده‌ایم
و عوارض عقب رفتن‌های ما و فقر ما، به مرور در همۀ زمینه‌ها هویدا خواهد شد.
شاید وقتی که خیلی دیر شده باشد.
اگر امروز نجنبیم!

نظامی که نتواند حداقل‌های زندگی اتباعش را فراهم کند.
تمام دنیا می‌شوند دشمنش!!
همه پیشرفت می‌کنند و سرمایه‌های کشور را به یغما می‌برند.
مثل امروز!

اگر نظام نتواند فقر هفتاد درصدی جامعه ایران را برطرف کند، اسرائیل سهل است، کشورهای کوچکتر نیز فردا برای ما شاخ و شانه خواهند کشید.
اسرائیل قوی نشده
ما گرفتار مغزهایی پوسیده شده‌ایم!
که از تامین زندگی معمولی ایرانیان هم
ناتوانند.
و هزاران خطر، در مسیر ما می‌نهند.

📊کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar

سلام به دوستان عزیز:
من و آمی دوستم در ونکوور تصمیم گرفتیم بیزینسی در حوزه دیجیتال مارکتینگ و سوشال مدیا راه اندازی کنیم و به بقیه کسب و کارها کمک کنیم تا در فضای آنلاین برند خودشان را رشد بدهند و بیشتر بفروشند.
خوشحال میشیم در ابتدای راه پیج اینستاگرام کندو مارکتینگ را فالو کنید..محتوای آموزشی در خصوص سوشال مدیا هم میگذاریم فقط محتوا به زبان انگلیسی است امیدوارم بتونیداستفاده کنید.
https://Www.instagram.com/candomarketinggroup

ما در کندو مارکتینگ کمک میکنیم که :
در فضای دیجیتال هم بیشتر بفروشید!
مشتریان آنلاین جدید به دست بیاورید.
در منطقه و شهر خود بر سر زبانها بیفتید.
در کانادا محصولی جدید را در فضای آنلاین لانچ کنید.
در سوشال مدیا فعال باشید و برند خود را بسازید.
در آمازون محصول خود را به کل دنیا بفروشید.
در سرچ گوگل اولین باشید.
بیزینس خود را در گوگل بیزینس ثبت کنید و امتیاز بیشتری کسب کنید.

https://instagram.com/candomarketinggroup

کلیه سرویسهای بازاریابی آنلاین در کندو مارکتینگ:
راه اندازی فروشگاه آنلاین
طراحی اپلیکشن
طراحی وب سایت
طراحی گرافیک
سوشال مدیا و تولید محتوا
تبلیغات فیسبوک و اینستاگرام
راه اندازی فروشگاه آمازون
کمپین تبلیغاتی
مشاوره کسب و کار

🌐 candomarketing.ca
✉️ [email protected]

🌱 @mamidastsazeh 🌱
خانم دکتر جعفری:


از هرده خانومی که به مرکز مشاوره مراجعه می کنند
9 نفر دچار غمباد و بغض ِ درونی هستند... و اگر کمی سربه‌سرشون بذارید چشم‌هاشون پر از اشک می‌شود!

از هر ده خانوم، هفت نفر عصبانی هستند و آماده‌ی پرخاشگری!

از هر ده خانوم، پنج نفر عفونت ِ ناحیه لگنی / مجاري اداري دارند!

از هر ده خانوم، سه نفر کیست ِ تخمدان، رحم یا سینه دارند!

غمباد...
غم‌هایی ست که روی هم انباشته می شود! بادی در بدن بوجود می آورد که از نظر طب چینی می‌تواند چرخه‌ی انرژی ِ بدن را مختل کند و روی عمل کرد دستگاه گوارش اثر منفی بگذارد!!!

انواع قرص و داروی شیمیایی می‌خورند و در نهایت، چرا جوابی نمی‌گیرند؟!

حرفم با پدرها، برادرها، پسران و همسرها نیست که چرا با سهل‌انگاری به این امر دامن می‌زنند!!! اون ها تربيت شدهِ من و مادرِ من و شما هستند !!!!!

روی سخنم با خود ِ خانم‌هاست...

که چرا همیشه منتظر هستند یکی از راه برسد بغض‌هایشان را بشکند و اشک‌هایشان را پاک کند...؟!

گریه کردن خیلی خوبه امّا، منتظر کسی نباشید.
زیرا اگر کسی بودکه کارشما به اینجا نمیرسید!!!
🌱 @mamidastsazeh 🌱

روش خوب‌کردن ِ حال ِ خودتون رو یاد بگیرید، وقت صرفش کنید، آزمون و خطا کنید.
شما را بخدا... کمی هم به سلامتی ِ جسم و روح و روان خودتان اهمیت دهید.
چون زن یعنی زندگی...
زن اگر حالش خوب باشه یک زندگی حالش خوب است...
شما باید با رفتارتان، شادی را به دخترانتان بیاموزید...

بغض داری گریه کن...
وقتی خالی شدی؛ بخند...
بخند تا خداوند رحمت‌ش را سرازیر کند.
كينه، حسادت، من و تويي، بغض، گذشته، جاري، خواهرشوهر، همسايهِ بد، نداري همه بهانه اي است تا تو، خودت را فراموش كني!
سلامت جسم و روحت را ....
درست غذا بخور، مطالعه كن، ورزش كن، منتظر قضاوت نباش، عشق بورز و مهربان باش ....
زندگي ات شيرين خواهد شد!
به إندازه وسعت مالي خود و خانواده ات شادي و مهرباني را برنامه ريزي كن ! مهم نيست النگو در دست داري يا نه، وقتي معاينه چك آپِ ساليانه انجام نمي دهي، مهم نيست خونه چند اطاق خوابه داري وقتي دندانِ خراب داري و أضافه وزن !
مهم نيست جهيزيه و سيسموني دخترت چگونه است وقتي دو تا سفرِ بي دغدغه با شوهرت و بچه هات نرفتي و يك عالمه خاطره نساختي....!
مهم نيست بچه هات چه مدركي دارند وقتي هنوز روحيه حسادت و رقابت با بقيه مردم آرامشِت رو از گرفته و شب دير مي خوابي و عصبي هستي ....!
زن باش و زنانگي كن ........!
زود دير ميشه ! خيلي زود!

🌱 @mamidastsazeh 🌱

امروز مصاحبه جادی را گوش دادم
سنش حدودی نزدیک سنم بود
و دیدش به زندگی برام خیلی جالب بود،اخه امروز تو پیجم گفتم سن چهل سالگی سنی که به آرامش میرسی و میگی زندگی همینه!
و اگر این فضا را دوست دارید حتما از پادکست کارگاه گوش کنید.
@mamidastsazeh

چرا برادر و خواهر ها که پدر و مادرشون یکیه ولی شخصیتشون اینقدر متفاوته!تا حالا ازین دید نگاه نکرده بودم.
حتما ببینید
@mamidastsazeh

این ویدیو و حس و حال خوبش هم تو اینستا مورد استقبال قرار گرفت❤️❤️🇨🇦🇨🇦
@mamidastsazeh

و زمان که حلال همه دردهاست
@mamidastsazeh

وطن مگه کجاست غیر از از اینکه کنار کسی باشی که دوستش داری
@mamidastsazeh

سریال ندیمه را دیدین؟
نظرتون در مورد این سکانسش چی بوده؟
@mamidastsazeh

مراقبت از کلام از دید حامد بهداد
چقدر موافقید با این نوع برخورد؟
@mamidastsazeh

بفرستید برای دوست صمیمی تون❤️❤️
@mamidastsazeh

این ویدیو کار با تقویم گوگل را در کانالی دیدم و اینجا هم میفرستم چون خیلی کاربردیه و برای ثبت فعالیتها و زمانبندی کارهاتون میتونید استفاده کنید

برنامه ریزی و مدیریت زمان با گوگل کلندر

یا

من چطور از گوگل کلندر استفاده میکنم؟



🆔 Science Magazine

دوستان در اینستاگرام بحث UGC را کردم که چطور میشه منجر به درآمد بشه:
اول بهتون بگم UGC مخفف user generated content هست یعنی محتوایی که من و شما مصرف کننده های معمولی تهیه میکنیم.

که لزوما خیلی باکیفیت و سینمایی و حرفه ای نیست ولی با تبلیغات تلویزیون مثلا متفاوته.

محتوا و کانتنت چیه همین ویدیو و عکس و ویس و کلیپ و حتب نوشته!

ولی خارج از ایران این سبک محتوا خیلی کاربرد داره چون برندها میان گروهی از افرادی که متخصص تولید ویدیو هستند را در سوشال مدیا پیدا میکنند و بهشون پول میدن و میگن با این محصول که میتونه خوراکی ،ظرف ، لباس و هرچی باشه ویدیو درست کن.

و اون برند از این ویدیوهای مردم معمولی برای تبلیغ محصولش توی سایت و سوشال میدیا خودش استفاده میکنه.

این نوع محتوا شبیه همین ویدیو تبلیغاتی هاییه که بلاگرای ایران میسازن مثلا لباس را میپوشن یا لوازم آرایش را ببرسی و نقد میکنند یا با اون محصول غذایی یک غذایی درست میکنند.

فقط اینفلوئنسر و بلاگر باید فالور زیادی داشته باشه و اون محصول را تبلیغ کنه ولی در UGC مهم نیست فالور داشته باشید یا نه!مهم کیفیت اون ویدیو و نوع و سبک شما در فیلم گرفتنه تا اون محصول را خوب نشون بدین.

پس ممکنه با هزار فالور هم به درآمد برسید.

مثال بزنم مثلا یک برند غذایی پودر کیک آماده داره و شما هم در پیج کوچیکتون نشون دادید که کیکهای خوبی میپزید و خوب عکس میگیرید و محتواسازی میکنید پس از شما میخواد براش فیلم درست کنید و غیرمستقیم با پودرکیکش کیکی بپزید .

و برای این ویدیو به شما پول میده.
حالا مزایای دیگه ای هم برای شما داره مثل برندسازی و جمع کردن فالورهای خاصی برای خودتون.

این سبک محتوا در دنیا پرطرفدار از اینفلوئنسر مارکتینگ شده چون هزینه هاش پایینتره و خیلی واقعی تره و به دور از هیاهو و افکت و دنیای غیرواقعیه.

پس اگر به موضوع خاصی علاقه دارید فیلم گرفتن برای خودتون سخت نکنید شما حداکثر به یک موبایل خوب احتیاج دارید و ایده های خلاقانه خودتون که چاشنبه و ادیت ویدیو!
الان در ایران هم خیلی ها دارن UGC کار میکنند و فقط ویدیوهای باکیفیت دارند درست میکنند و حتی با هزار یا دوهزار فالور درآمد دارند.

حتی بدون نمایش چهره تون میتونید با محتوا کسب درآمد کنید ولی اگر جلوی دوربین بیاین و محصولات مختلف را بررسی و مقایسه کنید خیلی احتمال رشد و موفقیتتون بیشتره !پس تمرکز را روی فالور نذارید 😍
چقدر حرف زدم😄
امیدوارم موفق باشید
@mamidastsazeh

سلام به همه عزیزان
اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید یه کانالی در یوتیوب تازگی پیدا کردم که نکات خیلی خوبه میگه.

اینکه چطور به انگلیسی فکر کنیم و تو ذهنمون ترجمه نکنیم:
۱-در روز کلمات و اشیا دور‌و برمون را به انگلیسی تو ذهنمون بگیم.
۲-اینکه در روز حداقل دو دقیقه حس و حال روزانه مان را به انگلیسی در ذهن مرور کنیم.
۳-اینکه در روز یک دستور اشپزی مثلا یا داستان کوتاه یا فیلم کوتاه انگلیسی یا موزیک انگلیسی ببینیم.
۴-اینکه سعی کنیم در یک تایمی کوتاه در روز (فکر کردن و حرف زدن یا خوندن و نوشن) همه چیز انگلیسی باشه و تو ذهنمون ترجمه انجام ندیم.
۵-از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی استفاده کنیم و به اپ ترجمه فارسی زیاد اتکا نکنید چون ذهن را تنبل میکند.
۶-قبل از خواب برنامه فردا را به انگلیسی در ذهن مرور کنیم.

باید خودتون را در محیطی انگلیسی زبان شبیه سازی کنید که دور و برتون پر از کلمات انگلیسی باشد تا ذهن فقط انگلیسی فکر کنه کم کم رشد اموزش زبانتون را متوجه میشید.
اینم ویدیو این خانم که تمرکز آموزش زبانش روی تلفظ صحیحه👇🏻

https://youtu.be/SJOnhWiJArM?si=gTtkhlAdFXu1wgL2

@mamidastsazeh