خط خطی های شاعرانه @tahereabazariherisi7 Channel on Telegram

خط خطی های شاعرانه

@tahereabazariherisi7


‌﷽ ؛

هذا من فضل ربی♡

خودِ طاهره اباذری هریس

[ چاپ شده ها:
یک مشت بغض کال ]

کپی با نام نویسنده آزاد

صفحه ی اینستاگرام من:
Instagram.com/_u/TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه (Persian)

خط خطی های شاعرانه یک کانال تلگرامی است که توسط کاربر tahereabazariherisi7 اداره می‌شود. در این کانال خطوط شاعرانه و زیبا از آثار طاهره اباذری هریس به اشتراک گذاشته می‌شوند. اگر به دنبال شعرهایی با محتوای عاشقانه، انسانی و پر احساس هستید، این کانال مکان مناسبی برای شماست. طاهره اباذری هریس با توانایی‌های خطی منحصر به فردش، باعث شده تا آثارش به چشمهای همه علاقه‌مندان به شعر جذاب و دوست‌داشتنی باشد. تمام مطالب منتشر شده در این کانال، حق کپی‌رایت نویسنده را دارند و هرگونه کپی برداری باید با ذکر نام نویسنده انجام شود. برای دریافت بیشتر از آثار و خطوط شاعرانه طاهره اباذری هریس، به صفحه اینستاگرام شخصی او مراجعه کنید: Instagram.com/_u/TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

23 Nov, 21:28


گفتم دعا کن سهم من باشی از این دنیا...
گفتی دعا کن از سرت عشقم بیفتد زود :)

#طاهره_اباذری_هریس

خط خطی های شاعرانه

23 Nov, 21:27


می آورم بالا خودم را بین اشک و دود
ویرانم و آوار و خنجر خورده و نابود

می خواهمت، اما نمی‌خواهی مرا دیگر...
این عشق می سوزد مرا در آتشِ نمرود

سنت شکستم عاشقم باشی، ولی حالا...
زخمم، جذامم، یک روانی، یک زنِ مطرود

دریایی و دور و برت مانندِ من کم نیست
فرقی به حال تو ندارد حسرت این رود...

گفتم دعا کن سهم من باشی از این دنیا
گفتی دعا کن از سرت عشقم بیفتد زود!

می خندی و گم می شوم در گریه بعد از تو
می خندی و گم می شوم مابینِ اشک و دود

#طاهره_اباذری_هریس
#یک_مشت_بغض_کال

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

22 Nov, 20:19


خوابیده ای آسوده و بیدارم از غمت...
اندوه دلنشینِ همیشه، شبت بخیر!

#طاهره_اباذری_هریس 🦋

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

22 Nov, 15:35


یک حبه قندِ روضه و یک استکانِ چای...
یک عمر کرده است نمک گیرتان مرا!

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

21 Nov, 16:17


مال و منال داشت، زیاد!
پول در آوردن را خوب بلد بود، اما خرج کردنش را، نه!
یک روزِ خوش توی زندگی به خودش ندیده بود که مُرد و هرچه که داشت و نداشت رسید به ورثه‌هاش...
از دعوای ارث و میراث که بگذریم، اولِ لیستِ خُرده ریزهایی که برای مراسمِ ترحیمش مصرف شده بود، نوشته بودند:
خرمای نارگیلی برای انقدر نفر، که از قضا کم هم نبودند!
فکرش را بکن؟
خرمای نارگیلی...
با پولی که خیرش را ندیده بود و کلِ زندگانیَش را به خاطرِ یک قران و دو تومانش جان کنده بود،
ورثه‌های ناراضیش، خرمای نارگیلی خریده بودند برای خیلی هایی که اصلا نمی‌شناختندش و یا می‌شناختند و دلِ خوشی ازش نداشتند و با لبخند از خرماها نوشِ جان کرده بودند و رویش هم چایِ تازه دم خورده بودند که بیشتر به دلشان بچسبد...
این همه آسمان و ریسمان بافتم که بگویم آدم باید زندگی کردن بلد باشد، دارا و ندارش مهم نیست، آدم باید بلد باشد برای دلخوشیِ خودش هر از گاهی حساب و کتاب ها را به هم بزند، آدم باید خودش حواسش به حالِ دلِ خودش باشد، خودش برای خودش حالِ خوب بخرد، خودش برای خودش کاری کند...
وگرنه وقتش که بشود، فرقی نمی‌کند خیر از داشته هایش دیده یا نه، تفاوتی نمی‌کند یک روزِ خوش برای خودش ساخته یا نه، می‌گذارندش توی یک تکه زمین دو متر در یک متر و با لباس های مشکیِ شیک و تازه‌شان، می‌نشینند بالای سرش و بی اینکه قطره اشکی خرجِ تازه از دست رفته بشود، خرمای نارگیلی نوشِ جان می‌کنند...
همین!

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

21 Nov, 06:19


گرچه آشوبم
ولی آرامش جانی مَرا :)

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

18 Nov, 20:27


دوستت داشتم و می‌دانستی...
دوستم نداشتی و می‌‌دانستم!
و من کم می‌آورمت این روزها
آنقدر که دلِ بیچاره ام
برای دوست نداشتن‌هایت هم
تنگ می‌شود گاهی!

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

14 Nov, 04:21


اولین ها هرگز فراموش نمی‌شوند...
اولین نگاه...
اولین عشق...
اولین قرار...
اولین اعتراف...
اولین بوسه...
یا
اولین بهانه...
اولین قهر...
اولین گریه...
اولین شکست...
اولین خیانت...

خوب یا بد،
تلخ یا شیرین،
اولین ها همیشه ماندگارند...
لطفا با احتیاط خاطره بسازید!

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

13 Nov, 14:51


در ابر پنهان شد دگر ماه علی امشب
پهلو شکست از یار و همراهِ علی امشب

از گریه ی مردانه ای پر شد تمام شهر...
طاقت ندارد بیش از این چاهِ علی امشب

مسمار و زخمش یک طرف، دیگر طرف سیلی...
جان می‌گدازد بغضِ هر آهِ علی امشب

پرپر شده یاسی که مرهم روی زخمش بود...
شد جاودان اندوه جانکاه علی امشب

بی فاطمه بوی بهشت خانه کمتر شد...
آمد به سر رویای کوتاهِ علی امشب

خو می‌کند کم کم به تاریکی جهان بی او...
در ابر پنهان شد دگر ماه علی امشب

#طاهره_اباذری_هریس
#سلام‌بر‌بانوی‌بی‌نشان

🏴 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

13 Nov, 14:51


#نوحه

🏴 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

13 Nov, 14:48


چقدر این روضه قلبِ منو می‌شکونه...

خط خطی های شاعرانه

13 Nov, 14:48


سَسیمه یوخدی سس وئرن،
دانیش منیله فاطمه‌م...


🏴 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

07 Nov, 11:52


اگر گفتم نمی خواهم تو را حتی...
مرا باور نکن، دیوانه ام گاهی!

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

07 Nov, 11:51


گهی در دیر و در بُتخانه ام گاهی
اگرچه واقعی، افسانه ام گاهی

شبی را تا سحر در سجده سر کردم
اگر مست می و میخانه ام گاهی

دمی شهزاده ی یک شعر شیرینم
ولی آواره ی ویرانه ام گاهی

تمام شهر را از حفظ می دانم
چرا در خانه ام بیگانه ام گاهی

زمانی گریه ی تلخی پر از بغضم
شبیه خنده ای مستانه ام گاهی

قفس بودم برای دیگران اما
خودم درگیر دام و دانه ام گاهی

پرم از بی پناهی ها و تنهایی
برای گریه اما شانه ام گاهی

اگر گفتم نمی خواهم تو را حتی
مرا باور نکن، دیوانه ام گاهی!

#طاهره_اباذری_هریس
#یک_مشت_بغض_کال

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

02 Nov, 10:53


شاعر شدم که چشم تو را مثنوی کنم...
در عمق هر نگاه تو مضمون تازه ایست!

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

01 Nov, 10:13


علت خاصی نمی خواهد،
نیازی به باران و غروب جمعه هم نیست،
زود به زود و بی دلیل می گیرد...
دلی که گیرِ کسی باشد!

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

01 Nov, 10:13


کسی چه می‌داند
سال ها بعد
وقتی تو
موهای کنار شقیقه ات سفید شده باشد
و شده باشی یک کارمند منضبط
که شور جوانیش را
لابه لای دفترهای اداری جا گذاشته باشد
و من
زنی آرام و کدبانو شده باشم
که هر پاییز تکیه بر صندلی لهستانی کهنه
که جیر جیر می‌کند
جلوی بخاری
با عینک نمره بالا
برای زمستان فرزندانم شال گردن آبی می بافم
در کدامین کوچه پس کوچه ی غرور
کدامین فصل سکوت
کدام بعد از ظهر بی حوصلگی
یا کدامین لحظه ی حماقت و بی پروایی
دوستت دارم را
و عشق را جا گذاشتیم
که نسل اندر نسلِ بعد از ما هم...
تاوان فصل های سرد دلتنگی و بی عشقی را...
با غروب های جمعه ی نهفته در هر روز
و هر لحظه شان
پس خواهند داد؟!

#طاهره_اباذری_هریس
#عاشقانه‌های‌یک‌هوشبر

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

31 Oct, 12:24


یه سوپرمارکت بود کنار خوابگاه که ما همیشه موقع برگشتن از دانشگاه ازش خرید می کردیم؛ یه فروشنده ی مسن داشت که بعد یه مدت روال دستش اومده بود. هر خریدی که می کردیم خودش به صورت پیش فرض دوتا بستنی میذاشت روشون و هزینه ی خریدامونو حساب و کتاب می کرد بعدش...
کاری ندارما، ولی برای دلخوشی هم که شده، آدم باید توی زندگیش داشته باشه کسی رو که همین قدر جزئیم که شده بلدش باشه و قلق خوشیاش دستش باشه...
حتی شده باشه به اندازه ی همون دوتا بستنی زعفرونی وسط چله ی زمستون!

#طاهره_اباذری_هریس
#عاشقانه‌های‌یک‌هوشبر

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

28 Oct, 06:37


چرا باران نمی‌بارد سر آمد طاقتم دیگر
چه شد آن آشنا با من؟! سراسر غربتم دیگر

شبی همراه باران رفت و دیگر بر نمی گردد
شدم چون خانه ای متروکه بی او خلوتم دیگر

دلم را مفتخر تر کرد با یک زخم سنگین تر
زبانی هم گشود اما به فحش و لعنتم دیگر

دگر یادم کند یا نه ندارد فرق چندانی...
گلی سرخم، به پایانش رسیده مهلتم دیگر

منم با درد تنهایی " که آن هم عالمی دارد "
 چه خوش گل کرده با دیوار و درها صحبتم دیگر

جهان فانی و جان فانی و عشقم تا ابد باقی...
به آخر می رسد هر چند فردا فرصتم دیگر

اگرچه مردنم حتمیست همچون غنچه ای تشنه
چرا باران نمیبارد؟! سر آمد طاقتم دیگر...

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7

خط خطی های شاعرانه

25 Oct, 20:12


گفتی شبت بخیر و برایت مهم نبود...
خیری نمانده در شب و روزم بدون تو!

#طاهره_اباذری_هریس

🦋 | @TahereAbazariHerisi7