↬Kyungժօო ༉ @kyungdomi Channel on Telegram

↬Kyungժօო ༉

@kyungdomi


ᯓ𝑯𝒆𝒓𝒆 𝒊𝒔 𝒕𝒉𝒆 𝒌𝒊𝒏𝒈𝒅𝒐𝒎 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆 𝒎𝒂𝒏 𝒐𝒇 𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅𝒔
ᯓ𝑯𝒆𝒓𝒆 𝒊𝒔 𝒕𝒉𝒆 𝒌𝒚𝒖𝒏𝒈𝒅𝒐𝒎




𑶤𝐶𝑜𝑛𝑛𝑒𝑐𝑡 𝑎𝑛𝑑 𝑟𝑒𝑞𝑢𝑒𝑠𝑡:
https://t.me/kyungpathy

𑶤𝐷𝑎𝑖𝑙𝑦:
https://t.me/kyungdomDaily

↬Kyungժօო ༉ (English)

Welcome to ↬Kyungժօო ༉, the kingdom of the man of legends. This channel is dedicated to the world of legends, where mythical tales and stories come to life. Join us to explore the fascinating realm of legends and uncover the mysteries of ancient folklore. Whether you are a fan of folklore, mythology, or simply enjoy a good story, this channel has something for everyone.




Connect and request:
https://t.me/kyungpathy

Daily updates:
https://t.me/kyungdomDaily

↬Kyungժօო ༉

14 Jan, 18:32


᎙ جونینا تروااا😭😭




༗#KaiSoo
𞋈#Moment

࿎─Kai day
࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

14 Jan, 16:32


" حالا که دارم اینو می‌نویسم،‌ حس می‌کنم کلمات توی ذهنم خشک شدن و حتی انگشتم مثل یه بی‌سواد، فقط خودکار رو بی‌هدف روی کاغذ می‌چرخونه.
ولی من فقط می‌خوام یه‌چیزی رو بدونم؛ به‌نظرت تا کِی باید در سکوت فقط تماشا کرد هیونگ؟‌
چقدر می‌شه تحمل کرد، عشق ورزید و عشق نگرفت، انتخاب کرد و انتخاب نشد، خواست و خواسته نشد، دوست داشت و دوست داشته نشد؟
مگه ما آدم نیستیم؟‌ مگه توی همه‌ی قصه‌ها، افسانه‌ها، شعرها، لالایی‌ها، آدم‌ها، آدم‌ها رو دوست ندارن؟ پس چرا اینجا کسی برای من نیست؟
هیونگ تو تنها کسی بودی که همه‌چیز منو دوست داشت، همه‌ی حرکاتم رو از حفظ بود و از چشمام می‌فهمید که یه‌جای کارم می‌لنگه.
من با تو خوشحال بودم، خنده‌هام با تو واقعی‌تر بود و اشک‌هام به‌جای درد، مرهم قلبم بودن.
بی‌ تو، از این بیشتر نمی‌گذره. نباید منو با این آدمای غیرقابل تحمل، اینجا تنها می‌ذاشتی.
تو همیشه می‌گفتی باید آدم‌ها رو دوست داشته باشم تا دوستم داشته باشن‌، ولی من فقط تو رو دوست داشتم کیونگسو هیونگ‌.
پس یا برگرد، یا به دنیا بگو تا فردا به آخرش برسه. "



༗#KaiSoo
𞋈#Light

࿎─Kai day
࿎──Phonix_L1486
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

14 Jan, 12:33


᎙ من تیر خوردم شما ادامه بدید 💔





༗#KaiSoo
𞋈#Edit

࿎─Kai day
࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

14 Jan, 10:30


᎙ این داستان:
الهه ها روی هم کراش میزنند...

|بفرمایید داستان..کلیک کنید..|


༗#KaiSoo
𞋈#Imagine

࿎─Kai day
࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

14 Jan, 08:33


༗#KaiSoo 𞋈#TWT

کیونگسو: نمیشه، یه آرزوی دیگه بکن.
جونگین: ولی این درخواست تولدمه :<
کیونگسو: جونگین اینی که میگی اصلا ممکن نیست
جونگین: فقط برای دو دقیقه، لطفا؟
کیونگسو: نمیتونم، نمیشه مرد
جونگین:*اخم‌هاشو تو هم میکشه* ولی تو میگفتی همه کاری برام میکنی، مردها همشون دروغگوئن
کیونگسو: چجوری باید بهت بفهمونم که من یه هایبرید نیستم و نمیتونم تبدیل به پنگوئن یا گربه بشم؟ㅠㅠ
جونگین:
جونگین:*با سر کج شده* حتی برای یه دقیقه؟



࿎─Kai day
࿎──Raziel
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

14 Jan, 06:15


Happy Kai Day ! ‌(~‾▿‾)~

↬Kyungժօო ༉

13 Jan, 18:32


-᎙ It's hard when something you love so much changes...




༗#KaiSoo
𞋈#Prof
𞋈#Edit

࿎─KaiSoo day
࿎──Phonix_L1485
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

13 Jan, 16:33


᎙ از این ادیتا که خوراک فن‌فیکه





༗#KaiSoo
𞋈#Edit

࿎─KaiSoo day
࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

13 Jan, 14:34


اتاق خودشون رو با گل رز ریسه نور و شمع های کوچیک و عکس های دو نفره هر ساله سالگردشون تزئین کرده بود

پیرهن مشکی براق جذابش رو که هم قلبش عاشقش بود پوشیده بود دکمه های پیرهنشو همونطور که اون دوست داشت باز گذاشته بود و موهای پریشونش پریشون تر از همیشه روی پوست طلاییش ریخته بود...


╔ ᯓ Name: Birthday Boys

╠ ᯓ Author:Melia

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple: #Kaisoo

╚ ᯓ Read: Click here


࿎─KaiSoo day
࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

13 Jan, 12:31


᎙ پک استیکر اختصاصی کایسو به مناسبت کایسو دی

برای دسترسی کلیک کنید




༗#KaiSoo
𞋈#Sticker

࿎─KaiSoo day
࿎──Tamana
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

13 Jan, 10:27


᎙ اینجا جونگین به زبون چینی به کیونگسو میگه دوست دارم...
همین...مومنت همینه:))




༗#KaiSoo
𞋈#Moment

࿎─KaiSoo day
࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

13 Jan, 08:33


╾─ کامیک {نینی‌ خرسی و پیشی سو}🧸💕

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯  ⎯


╠ ᯐ Couple: #KaiSoo

╠ ᯐ Genre: Fluff

╠ ᯐ Translater: #Phonix_L1485

╠ ᯐ Full Part

╚ ᯓ Download: Click
 


࿎─KaiSoo day
࿎──#Comic
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

13 Jan, 06:33


_خیلی از آشپزخونه سلطنتی فاصله گرفتی... برای چی اینجایی؟

+برای این گیاه...این گل برای کنترل رایحه‌ست...


╔ ᯓ Name: Menyanthes

╠ ᯓ Author: Jong

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple:‌ #KaiSoo

╚ ᯓ Read: Click


↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

13 Jan, 06:15


Happy KAISOO Day! ‌\(ϋ)/♩⁩

↬Kyungժօო ༉

12 Jan, 18:35


ثردِ "چانیول و کراش بزرگِ نه چندان نامحسوسش روی پسر تولدیمون، دو کیونگسو" رو از چنل زیرمجموعه‌ی خودمون به صورت کامل بخونید♡

↬Kyungժօო ༉

06 Jan, 17:30


از نظر چانیول مادربزرگش عجیب ترین آدم دنیا بود.
چرا؟!!
خب کی وصیت میکنه بعد از مرگش تمام اموالش به کسی برسه که گربه ی عزیزش باهاش اخت بشه و اونو انتخاب کنه؟

چرا چانیول سر بدست آوردن برند و فروشگاهی که خودش براش زحمت کشیده بود باید با خواهر برادرش و بچه های عمو و عمه های افاده ای و مفت خورش رقابت کنه و ناز یه گوله کاموا پشمالوی متحرک نق نقو رو بکشه؟!

گرچه اون فسقلی همینجوریشم با چانیول بیشتر از بقیه اخت شده بود چون به یک دلیل نامشخص برای چان هر وقت که به دیدن مادربزرگش میرفت با وجود تمام کم محلی هاش مدام با یه اسباب بازی تو دهنش دنبال چان راه میوفتاد و خودشو به پاهاش می‌مالید.

ولی خب چانیول که نمی‌دونست اون به قول خودش گوله کاموای پشمالوی متحرک در واقع یک پسر بی نهایت زیبا و کیوت که اتفاقی عاشق نوه بداخلاق و خوش تیپ صاحبش شده و اون پیرزنم که از همه چی با خبر بود این راه و انتخاب کرد تا شاید بعد از مرگش کیتن کوچولوش طعم داشتن عشق و شاید بعدها یک خانواده کامل رو بچشه.

البته اگر چانیول دست از اخم و تخم به کیونگسو بیچاره می‌کشید و سرپرستیش رو قبول می‌کرد.




༗#ChanSoo
𞋈#Light

࿎──LIO
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

06 Jan, 15:33


╾─ Yours ᄀ

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


-کاری که میکنی تجاوز محسوب میشه!
زیر گوش برادر داماد گفت و کیونگسو لب پایینیش رو برگردوند و با نگاه به ظاهر معصومی تو چشماش خیره شد.
+میخوای تلافیش کنی؟

دستشو دوباره بین پاهای جونگین جا داد و قبل اینکه جونگین به خودش بیاد زیپشو پایین کشید.
+بیا تظاهر نکنیم که دفعه اولمونه آجوشی.


⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


╔ ᯓ Name: #Yours

╠ ᯐ Couple: #KaiSoo

╠ ᯐ Genres: Romance, Dram, Smut

╠ ᯐ Author: #Maniac

╠ ᯐ Part: 9

╚ ᯓ Read: Click



¦ •دیلی نویسنده• ¦

¦ •ناشناس‌ نویسنده• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦




࿎──Multishot
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

06 Jan, 14:30


᎙ یکی از سرگرمی‌ یا حتی عادت‌های بکهیون، نگاه کردن به پسری شده بود که هر روز از یه مسیر مشخص با دوچرخه‌اش به خونه میرفت.

عجیب بود اما بکهیون، پسر سرد دانشکده افسری، گاهی حتی مثل یه استراکر دنبال پسری راه میفتاد که از تمام اطلاعات مربوط بهش فقط آدرس خونش رو میدونست!

معلوم نیست از کِی، اما تو یکی از همون شب‌ها بالاخره ذهن بکهیون هم مثل قلبش قبول کرد که پیش اون پسر اسیر شده و باید زودتر فکری به حال خودش بکنه.





༗#BaekSoo
𞋈#Imagine

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

06 Jan, 12:07


᎙ خارج از داستان حسادت و اینا از نظر من کیونگسو یکی از حرفه ای ترین کیسرای کی دراماست..موافقین؟🙂




༗#Soo
𞋈#Proud

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

06 Jan, 09:30


༗#ChanSoo 𞋈#TWT

[چانیول لایو گذاشته]
مغز چانیول: هرجور شده به کیونگسو اشاره کن
چانیول: چرا؟
مغز چانیول: کاریت نباشه، فقط انجامش بده
چانیول:
چانیول: خب راستی گفته بودم که کیونگسو هم دوتا پا داره؟



࿎──Raziel
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Jan, 17:30


- سر جات بمون.
کیونگسو که تا اون لحظه چشماشو بسته بود، با حس اینکه کسی رو تشک کنارش نشسته، چشماشو باز کرد و خواست به سمتش برگرده که صدای جونمیون رو شنید و همونطوری که بود، سرجاش موند:
- می‌خوام اینو بذارم رو پاهات. دردشو کم می‌کنه.
حس گرمای دلنشینی روی رون پاهاش، باعث شد نفس عمیقی از آسودگی بکشه.

رگ به رگ شدن اون قسمت پاش باعث شده بود درد وحشتناکی بکشه و مدام به خودش بپیچه. اما حالا اون اینجا بود، لیدر هیونگ عزیزش!
- کومایو هیونگ. متاسفم که بخاطر من...

- ادامه نده کیونگسو! تو خسته‌ای و نیاز به استراحت داری. این فرصت خوبیه که بقیه هم استراحت کنن. راستی! رفتن بیرون که شام بخورن. بهشون گفتم که برای ما هم بخرن و بیارنش اینجا.

- تو هم باید می‌رفتی هیونگ...
کیونگسو غمگینانه گفت و جونمیون با لبخند نگاهش کرد:
- من دونسنگ عزیزمو تنها نمی‌ذارم!

لبخند کمرنگی روی لب‌های کیونگسو اومد و جونمیون با خنده گفت:
- غذا که برسه، اونا باز دورهم می‌شینن و به سهم من و تو ناخنک می‌زنن!
و صدای خنده جفتشون تو اتاق کوچیک پخش شد...





༗#SuSoo
𞋈#Light

࿎──Phonix_L1485
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Jan, 14:30


᎙ بست قر و قمیش کاپل... :))))))





༗#BaekSoo
𞋈#Moment

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Jan, 11:33


╾─ Just One Step ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


قرار بود بخاطر پرو بازی‌هات رئیس یه دهنی ازت سرویس کنه که فعلا به تعویق افتاده، تو هم بهتره اسارت رو به اون چیزی که در انتظارته ترجیح بدی و خفه خون بگیری، وگرنه خوب میدونی که من از خدامه همین الان پوستتو بِکنم و بالای سر لَشِ‌ت پارتی بگیرم. حالا هم گمشو برو تا عصبانیت این مدتُ سرت خالی نکردم..

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯

╔ ᯓ Name: #JustOneStep

╠ ᯐ Couple: #ChanSoo

╠ ᯐ Genres:Criminal,Action,Psychology,?

╠ ᯐ Author: LoeySoo

╠ ᯐ Part: 38

╚ ᯓ Download: Click


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦

࿎──Fic
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Jan, 09:49


༗#ChanSoo 𞋈#TWT

کیونگسو: ولی من یادمه که از این شکلات فقط دو تا تیکه برداشتم^^
کیونگسو:
کیونگسو: موش کوچولوی مو فرفری بیا بیرون..
*چانیول با موهای پاپی‌طور، صورت شکلاتی و چشمای گرد از پشت اوپن میاد بیرون*

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Jan, 08:31


تیم کیونگدم در زمینه‌های زیر همراهی میپذیره:
-فیک چت
-فیک ساب
-ایمجین
-توییت
-ترجمه و ادیت
-ایو و سناریو
-مومنت و پست‌های تیک‌تاک
-فیکشن و وانشات
-مودبرد و پروف



*اگه ایده برای فیک چت و ایو دارید اما راهش رو بلد نیستین خودمون بهتون آموزش میدیم❤️


کیونگدم به همیاریتون نیاز داره.

منتظرتونیم:
@Kyungdombot

↬Kyungժօო ༉

04 Jan, 06:55


کیونگسو با پشت انگشتاش چشم‌های بسته‌ش رو مالید و مرد دستش رو دور دسته‌ی صندلی محکم کرد تا بلند نشه و پسر رو توی بغلش له نکنه.


╔ ᯓ Name: gardener🌱

╠ ᯓ Author: Jong

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple:‌ #KaiSoo #BaekSoo #KrisSoo

╚ ᯓ Read:
KaiSoo
BaekSoo
KrisSoo

↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

27 Dec, 19:25


آپولو یوتیوبر همجنسگراییه که همراه پارتنرش ولاگ‌ و ویدیوهای کاپلی می‌ذاره. چند وقتی هست که معروفیتش زبان‌زد شده و توی برنامه‌ها و ریلیتی‌شوهای مختلف هم شرکت کرده. و حتی به عنوان تاثیرگذارترین مرد سال کره شناخته شده.

همه چیز خوب به‌نظر می‌رسه تا زمانی که آپولو ویدیوی جدیدی که درمورد بهم زدن با دوست‌پسرشه رو آپلود می‌کنه...

اون انتظار افت حمایت‌ها و کنسل شدن‌ها رو داشت؛ اما انتظار درخواست همکاری از طرف کیونگسو، یوتیوبر پشت نقاب و سوار بر موج شایعه‌های روز رو؟ نه نداشت.


+اگه عقل داشتی همین الان به دورترین نقطه از من می‌رفتی و فراموش می‌کردی کیونگسویی هم وجود داره!
-برای همینه که احمق صدام میکنی.
  

ɴᴀᴍᴇ༴ #ApolloRumor


ᴄᴏᴜᴘʟᴇ༴ ???


ᴡʀɪᴛᴇʀ༴ Raziel


sᴛᴀᴛᴜs༴ #coming_soon



↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

27 Dec, 16:30


بیون بکهیون بهترین شاعر و آهنگ ساز تو نسل خودش بود.



جوری که تک تک خواننده ها برای اینکه اون آهنگ سازشون باشه یا شعر هاشون رو بگه حاضر بودن هر کاری بکنن. ولی متاسفانه بکهیون کسی نبود که هر قرار ملاقاتی رو بپذیره یا برای هرکسی شعر و آهنگ بسازه و همین اون رو برای بقیه دست نیافتنی تر می‌کرد.




༗#BaekSoo
𞋈#Light

࿎──LIO
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

27 Dec, 12:30


اومد سریع بهش گل داد و رفت...
دیگه اتفاقی خاصی نیفتاد!
اینکه با این کارش دل همه رو دزدید و در رفت که اتفاق خاصی نیست مگه نه؟!...




༗#SeSoo
𞋈#FanArt

࿎──Ð🍩ηʊт
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

27 Dec, 10:31


᎙ استیج برای داشتن همچین صدایی به خودش میباله.. :)
چند دقیقه بهشت رو نفس بکشین




༗#Soo
𞋈#Ethereal

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

25 Dec, 18:15


پارک چانیول بزرگترین و معروف ترین محقق و استاد دانشگاه در رشته علوم ماورالطبیعه کره جنوبی که حتی دستاورد های تحقیقاتش تو مدارس و دانشگاه ها تدریس می‌شد .
چانیول تمام زندگیش رو وقف تحقیقاتش کرده بود.
اما بزرگترین دستاورد تمام زحماتش یک چیز بود، یا بهتره بگیم یک نفر بود. کسی که بزرگترین راز زندگی پارک چانیول بود.
دو کیونگسو، شاهزاده چند هزار ساله ومپایر ها و البته معشوق چانیول.

در واقع انسانها فقط خیال میکردن وجود خون آشام ها تو قصه ها و فیلم‌هاست ولی در واقعیت اونها در بین مردم و کنارشون زندگی میکردن.

شبها درست زمانی که مردم می‌خوابیدند استتار به پایان می‌رسید و این خون‌آشام ها بودن که بر دنیای شب سلطنت میکردن.
ولی تنها چند نفر بودن که از این حیات با خبر بودن و یکی از اونها چانیول بود.

_چان، تو شاید فقط یک انسانی فانی باشی، ولی قدرتت از تمام خون آشام ها بیشتره.
+چرا این و میگی سو؟
_چون تو تنها کسی هستی که تمام قلب و وجود ولیعهد اونهارو تسخیر کردی و پلک زدنت به تنهایی میتونه باعث سقوط قلب عاشقش باشه.




༗#ChanSoo
𞋈#Light

࿎──LIO
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

25 Dec, 15:30


[ییشینگ به رستورانی رفته که کیونگسو گارسونشه]
کیونگسو: چیز دیگه‌ای نیاز ندارید، آقا؟
ییشینگ: آم، شمارتو؟
کیونگسو:
ییشینگ: و همین‌طور یه دوست‌پسر، لطفا^^



༗#LaySoo
𞋈#Imagine

࿎──Raziel
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

25 Dec, 13:30


╾─ Just One Step ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯



~همونطور که میدونید شغل من چارچوب خاصی نداره، هر جا خوشگذرونی و لذت باشه من درست همون‌جام، اما پسرش رو واقعا نمیشناسم. این آخر به دیدنم اومد چون منو با یه نفر اشتباه گرفته بود!

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯

╔ ᯓ Name: #JustOneStep

╠ ᯐ Couple: #ChanSoo

╠ ᯐ Genres:Criminal,Action,Psychology,?

╠ ᯐ Author: LoeySoo

╠ ᯐ Part: 37

╚ ᯓ Download: Click


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦

࿎──Fic
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

25 Dec, 11:31


᎙ ناز بودن نگاه جونگین به کنار...بیون پوزخند میزنی؟!




༗#BaekSoo
𞋈#Moment

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

25 Dec, 08:30


༗#KaiSoo 𞋈#TWT

شیومین: مارمالاد توت فرنگی من کجاست؟
جونگین: هیونگگگ...چرا بهشون گفتی من اینجوری صدات میکنم؟
کیونگسو: جونگین مینسوک هیونگ خوراکیشو میگه...:/
اکسو:

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Dec, 14:30


╾─ Bloody Smile ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


مرد برگشت و نگاه چپ شده‌اش رو به سمتش حواله کرد، نگاه تصادفی هردو به هم گره خورد و قلب هاشون که یک تپش رو از دیدار دوباره اون چشمها یاداور میشد هر دو رو شوکه کرد.

با دستپاچگی از هم رو برگردوندن، یکی از عشق قدیمی سرباز شده و دیگری از تجربه حسی اشنا که انگار تا یادآوریش راه زیادی در پیش داشت.
_هی... تو‌...

پیچیده شدن دوباره‌ی عطر آشنا و خوشمزه قدیمی، توده گیر کرده گلوی مرد رو زخمی میکرد ...


⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


╔ ᯓ Name: #Bloody_Smile

╠ ᯐ Couple:
║ Ver1:#LaySoo𝃆 #Krishun
║ Ver2:#Chansoo𝃆 #Krishun

╠ ᯐ Genres: Angst, Criminal, Romance

╠ ᯐ Author: Tamana

╠ ᯐ Part: 33

╚ ᯓ Download:
         ChanSoo Ver
          LaySoo  Ver


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦



࿎──Fic
↬ Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Dec, 11:30


᎙ چجوری صداش میکنن آخه..🥹





༗#ExoSoo
𞋈#TikTok

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Dec, 08:31


༗#ChanSoo 𞋈#TWT

چانیول: کیونگسو حلقت کو؟
چانیول: چرا جواب نمیدی؟یااااا
چانیول: اگه فقط گمش کرده باشی..
کیونگسو: خو چیکار میکنی طلاقم میدی؟
*چانسو از خنده پاره میشوند*
اکسو: اینا مگه نمیخواستن دعوا کنن؟
اکسو:

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Dec, 06:30


کنار سهون نشست و از پاکتی که به سمتش گرفته شد یه نخ سیگار بیرون کشید.
صورتش رو جلو برد و با فندکی که مرد براش نگه داشته بود، سیگارش رو روشن کرد.


╔ ᯓ Name: little star☆

╠ ᯓ Author: Jong

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple:‌ #KaiSoo

╚ ᯓ Read: Click


↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Nov, 18:31


私はすべてがうまくいっているふりをします
これは気分を悪くするだけですが





༗#Soo
𞋈#Moodboard

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Nov, 13:30


╾─ Can You Blow The Bubblegum? ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯  ⎯

" اون برای این آزمون استخدامی خیلی تلاش کرده بود، خیلی خیلی تلاش کرده بود! اون‌قدری که روی جون خودش شرط بست و با خودش قرار گذاشت اگر این‌بار هم قبول نشه، خودشو از بالاترین طبقه‌ی ساختمون اون اداره پرت کنه پایین!
و یک ثانیه بعد از این فکر بود که بوی خوشایند قهوه‌، زیر بینی‌ش زد و پسر جوونی با لبخند دندون‌نماش، کنارش ایستاد و از آدامسی که انگار بوی دلنشین از اون میومد، به‌ش تعارف زد:
- هِی! ریلکس باش! بلدی باهاش بادکنک درست کنی؟ "





⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯

╔ ᯓ Name: #Can_You_Blow_TheBubblegum?

╠ ᯐ Couple: #ChanSoo #KaiSoo #BaekSoo

╠ ᯐ Genres: Bromance, Slice of life, Fantasy

╠ ᯐ Author: Phonix_L1485

╠ ᯐ Full Part

╚ ᯓ Download: Click




¦ •دیلی نویسنده• ¦

¦ •ناشناس‌ نویسنده• ¦



࿎──#Multishot
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Nov, 11:30


᎙ آب دستتونه بذارید زمین بیاید این کلوچه کوشولو رو نگاه کنید! 💞






༗#Soo
𞋈#Edit

࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Nov, 09:30


᎙ نینی خرسی و پیشی سو: خانواده💒





༗#KaiSoo
𞋈#Comic

࿎──Phonix_L1485
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Nov, 06:30


اوايل فكر ميكردم نديدن دنيايى كه هرروز
ازش بى تفاوت می‌گذشتم، اونقدرا هم سخت
نيست.
نديدن اسمون يا نديدن صورت پدر
و مادرم، دوست هايى كه هرروز كنارشون
بودم، اوايل خودخواهانه فكر ميكردم هيج
چيز اونقدر كه اطرافيان با دلسوزى بيجاشون
بهم می‌فهمونن سخت و مهم نيست.






╔ ᯓ Name: Being Normal

╠ ᯓ Author:Tamana

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple: #ChanSoo

╚ ᯓ Read: Click here


↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

20 Nov, 18:30


당신이 나를 내버려둔 후 함께 외로움을 이겨내자고 다짐했습니다.





༗#ChenSoo
𞋈#Moodboard

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

20 Nov, 15:30


اطرافیانشون میگن عادت دارن همه جا با هم برن، رستوران، کافه، همه جا. هر کاری بکنن با هم میکنن. اسم یکیشون کیونگسوعه، اون یکی بکهیون.

وقتی دیدمشون بکهیون پسر کنارش رو بغل کشیده بود و روشن ترین لبخند ممکن روی لبهاش بود.

ازشون خواستم بیشتر از خودشون بگن تا خواننده های مجله با موفق ترین بیزینس من های جوان کشور آشنا بشن ولی کیونگسو فقط خندید بکهیون از کنار نگاه شیرینی به پسر توی بغلش انداخت و جواب داد:
جزئیات چه اهمیتی داره؟ فقط تیتر بزنین دو روح در یک بدن تیتر بزنین بکسو..

بعد لبخندهای درخشان زدن و دست در گردن هم از اتاقم بیرون رفتن من هیچوقت برق نگاهشون رو فراموش نخواهم کرد اینو به تاریخ قول میدم..!




༗#BaekSoo
𞋈#Imagine

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

20 Nov, 10:31


╾─ Just One Step ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯

حتی توی سرخوشی های بعد از مستی‌ش،هر زمان به این فکر میکرد که اگر کودکی و گذشته‌ش به این شکل نبود، مثلا حتما الان با یه دختر ریزه میزه و حاضرجواب در حال عشق سازی و برنامه چیدن برای دیت و کمپینگ می‌بودن...

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯

╔ ᯓ Name: #JustOneStep

╠ ᯐ Couple: #ChanSoo

╠ ᯐ Genres:Criminal,Action,Psychology,?

╠ ᯐ Author: LoeySoo

╠ ᯐ Part: 32

╚ ᯓ Download: Click


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦

࿎──Fic
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

20 Nov, 08:30


༗#SuSoo 𞋈#TWT

کیونگسو: هیونگ میشه امشب بیام پیشت یه کم حرف بزنیم
کیونگسو: راستش نتونستم به مامانم چیزی بگم
کیونگسو: و خب توام که مامان اکسویی و اینا
کیونگسو: میشه به حرفام گوش بدی مامان؟
جونمیون:

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

20 Nov, 06:30


'میتونه راحت از پله‌ها بیاد پایین؟'
'خیلی مسخره به‌نظر میرسه اگه برم کولش کنم و بیارمش پایین؟'
'آره واقعا مسخره به نظر میاد'



╔ ᯓ Name: knock down

╠ ᯓ Author: Jong

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple:‌ #KaiSoo #BaekSoo #SeSoo

╚ ᯓ Read
KaiSoo
BaekSoo
SeSoo

↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

19 Nov, 18:31


수많은 날을 괴로워하다 이제 좀 알겠어요
가만히 앉아 걱정하기엔 난 너무 소중해요





༗#Soo
𞋈#Moodboard

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

19 Nov, 16:31


_وقت مبارزه‌ست کیونگسو شی
+به شدت منتظر این لحظه بودم جانگ شی
_میخوام بدونم الان که مبارزه فقط بین منو تو هست هم میتونی مبارزه رو ببری؟

+من هنوز هم همون کیونگسوی قدیمم .. ما با هم میجنگیدیم. فکر نمیکنی تکنیک هات رو از برم؟
_و همینطور من کیونگ... منو تو همبازی مبازه همیم. مشتاقم بدونم کدوم میبره.
+خب .. سر چی؟

لی خنده‌ای کرد و گفت:
_خودت چی میدونی؟
+هه .. باشه جانگ. اگه تو بردی من برای تو و اگر من بردم دیگه جلوی چشمم نباش... قبول؟
_قبول.






༗#LaySoo
𞋈#Imgine

࿎──Raya
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

19 Nov, 14:30


᎙ تراپی فقط رابطه یونگجی و کیونگسو ❤️‍🩹







༗#Soo
𞋈#Edit

࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

19 Nov, 12:30


༗#ChanBaekSoo 𞋈#TWT 

کیونگسو: *ناراحته* اصلا چرا باید کسی من رو دوست داشته باشه؟
بکهیون: خوشحالیم که بالاخره پرسیدی
چانیول:*با چشم‌های اشکی* سال‌هاست منتظر این لحظه‌ام
چانبک:*پاورپوینت ۶۱۴ دلیل برای دوست داشتن کیونگسوی کیوت رو باز میکنن*
کیونگسو:



࿎──Raziel
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

19 Nov, 11:30


᎙بگین ببینم بیبی جونمیون کیه؟🥹




༗#SuSoo
𞋈#Moment

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

19 Nov, 06:30


امگا روی زانوهاش فرود اومد و خنجری که پدر جونگین براش ساخته بود رو از بین پارچه دورش بیرون کشید و روی دستاش بالا آورد.
+ترجیح میدم حتی به اسم خودکشی با دستای تو بمیرم تا اینکه من رو به اون خونه برگردونی...



╔ ᯓ Name: Scarlet stain

╠ ᯓ Author: Maniac

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple: #KaiSoo

╚ ᯓ Read: Click here


↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

18 Nov, 18:31


내 인생은 드라마가 아니다
남들이 즐겨야 하는 것
나는 나를 위해 산다





༗#SuSoo
𞋈#Moodboard

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

18 Nov, 16:30


همه هیجان زده آماده بودن تا عروس دسته گل و پرتاب کنه.
هه‌سو پشت به جمعیت ایستاده بود، سرش رو چرخوند و نگاهی به عقب انداخت، با دیدن سهون که کنار کیونگسو ایستاده بود چشم هاش برقی زد و دوباره سرش رو به جلو چرخید کمی دست گل رو تو دستاش تاب داد و با حرکت یکدفعه ای به عقب پرتابش کرد‌.

با دیدن سکوت یکدفعه ای که تو سالن عروسی حاکم شد کاملا به عقب چرخید تا نتیجه کارش رو ببینه.

با دیدن سهونی که مفتخر دست گل رو تو دست داشت و کیونگسویی که با دهن باز نگاهش می‌کرد و بقیه مهمون ها که متعجب و خندان خیرشون بودن خوشحال از پرتاب درستش دستش رو دور بازوی همسرش که حالا کنارش قرار داشت حلقه کرد.
جونمیون نگاه خندانش رو بهش داد.
+از قصد بود اره؟

×پس چی؟ سهون بدبخت مرد از بس بیخ گوشم ناله و زجه زد که کمکش کنم به برادرم پیشنهاد بده. خب اینم کمک.

با فریاد یکدفعه ای مهمونا نگاهی به سهونی که با لبخند دست گل به دست جلوی کیونگ زانو زده بود و کیونگی که با گونه گلگون و خجل در حال گرفتن گل ها بود انداخت.

×یسسس، بفرما اینم نتیجه.





༗#SeSoo
𞋈#Light

࿎──LIO
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

18 Nov, 12:30


اولین جایزش به عنوان سولوییست کمپانی خودش.. درسته اون کیونگسوئه پسر تبدیل روزهای سخت به فرصت🌸

༗#Soo
𞋈#Proud

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

18 Nov, 10:30


༗#BaekSoo 𞋈#TWT

کیونگسو: *اتفاقی انگشتشو با چاقو زخمی میکنه*
بکهیون: کیونگجا زخمی شدی!!
بکهیون: زود لباستو درار تا زخمتو ببندم
کیونگسو:
کیونگسو: بکهیون من فقط انگشتمو بریدم
بکهیون:
بکهیون: خب؟

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

12 Nov, 09:30


᎙ ری‌اکشن کیونگسو به این اجرا رو باید تو تاریخ ثبت کنن








༗#Soo
𞋈#Edit

࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

12 Nov, 06:30


خون تو رگهای چانیول یخ زد..چی می‌گفت این بچه قرتی تازه سر از تخم درآورده..
*چه زری زدی الان؟
صدای خنده سهون تا مغز استخونش رو سوزوند..!





╔ ᯓ Name: caudillo And capo

╠ ᯓ Author:Melia

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple: #ChanSoo

╚ ᯓ Read: Click here


𞋈#Fanart
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

11 Nov, 16:30


کیونگسو تلاش کرد از همه حس خوب بکهیون به خودش استفاده کنه..دستش رو جلو برد تا پوزه گرگ جوان رو نوازش کنه که بکهیون دستش رو بین دندون های نیش تیزش گرفت و چنان گاز محکمی زد که اگر شانس با کیونگسو نبود و در ثانیه نمیتونست دستش رو دور کنه دستش قطع میشد..




༗#BaekSoo
𞋈#Light

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

11 Nov, 13:56


ᛃ─#Game

᎙ بگید کیونگسو رو با کدوم عضو/عضوهای اکسو شیپ میکنید بدون اینکه بگید

مثلا: با کسی که گفت من عمیق‌ترین احساس رو به دی او دارم


࿎─Raziel
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

11 Nov, 10:30


╾─ Just One More Time ᄀ

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯  ⎯


~ کیونگسو توی یک حادثه‌ی دردناک، همه‌ی دوست‌های نزدیکش رو از دست می‌ده و به نهایت پوچی و افسردگی می‌رسه. چی می‌تونه دوباره روزهای خوب زندگیش رو برگردونه؟ معجزه؟ یا جادو؟
آیا می‌تونه حرف‌های دیوونه‌ای که توی آخرین اتاق راهروی اون بیمارستان روانی زندگی می‌کنه، رو باور کنه و دوباره به زندگی خوش قبلی‌ش برگرده؟

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


╔ ᯓ Name: #Just_One_More_Time

╠ ᯐ Couple: #LaySoo

╠ ᯐ Genre: Fantasy, Angst

╠ ᯐ Author: #Phonix_L1485

╠ ᯐ Full

╚ ᯓ Download: Click
 


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •دیلی نویسنده• ¦




࿎──#Multishot
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

11 Nov, 08:30


༗#Soo #TWT

مجری: راز موفقیتت چیه؟
کیونگسو: در چه زمینه ای؟
مجری: اینکه در حالی که داری کیوت بودنتو با جدیت تمام انکار میکنی بازم کیوتی(:
کیونگسو:
کیونگسو تا ابد:



࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

11 Nov, 06:30


_حرفش رو هم نزن!! من بهت آسیب زدم و ایرپادت رو خراب کردم... چطور میتونی بگی خوبی؟ پاهات رو ببین...


╔ ᯓ Name: knock down

╠ ᯓ Author: Jong

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple:‌ #KaiSoo #BaekSoo #SeSoo

╚ ᯓ Read
KaiSoo
BaekSoo
SeSoo

↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

10 Nov, 14:30


᎙ شوهر رویاهای دندنی‌ها








༗#Soo
𞋈#Edit

࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

10 Nov, 12:30


᎙ دلتنگی چیه کم کم دارم واسه دیدن دوباره این قاب دق میکنم:(




༗#KaiSoo
𞋈#Moment

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

10 Nov, 10:30


༗#BaekSoo 𞋈#TWT

بکهیون:سالاد من کو کیونگجا؟
کیونگسو:جونمیون خورد
بکهیون با بغض:تو سهم منو دادی اون؟چطور تونستی...من تو رو از جونم بیشتر دوست دارم بعد تو..
کیونگسو:صبر کن بابا بذار حرف بزنم:/
کیونگسو:خیار داشت بهش قالب کردم عزیزم:)
جونمیون:واتتتت؟
کیونگسو:اوه..شتت..تو کی رسیدی خرگوش نازم؟
جونمیون:

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

10 Nov, 06:30


میون شلوغی چشمش به صورت کوچولویی خورد که بین جمعیت داشت چلونده میشد و دستش رو به سختی دراز کرده بود تا کریس عکس خودش رو امضا بزنه،و کریس همونجا میون هیجان و آدرنالینی که احساس می‌کرد.

ضربان قلبش یکی رو جا انداخت.دقیقا تو چشمای درشتی که از براق بودن و زیبایی زیادش محوش شده بود.غرق شدن تو لبخند قلبی شکل پسرک خیلی طول نکشید چون بلافاصله توسط جمعیت به عقب رونده شد اما کریس تا قطع شدن اتصال نگاهاشون،چشمهاشو ازش نگرفت..








╔ ᯓ Name: Ricer wu and his cute fan [part1]

╠ ᯓ Author:Tamana

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple: #KrisSoo

╚ ᯓ Read: Click here


↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

07 Nov, 16:30


زندگی تو سه سال گذشته به کام کریس وو شده بود.فکر میکرد با رها کردن ورزش مورد علاقش که حسابی در اون رکورد میزد و همیشه صدر جدول بود،با انتخاب حرفه دیگه،خیلی محبوب نباشه اما طرفدارانی که روز به روز برای دیدنش بعد مسابقاتی که جاده ها رو درو میکرد و رقیباش رو مثل دود لاستیک های فراری خوشگلش جا میذاشت،اضافه میشد خط بطلانی به افکارش میزدن.



بعد از سه سال که نامش به ریسر وو تغییر کرده بود و جام های متعدد رو در مسابقات بالا می‌برد،احساس می‌کرد زندگی تا همینجا هم کافیه و نیازی به داشتن شریک زندگی یا عشقی که همه اطرافیانش ازش حرف میزدن نبود.اما



یه روز بعد از پیروزی مسابقه سنگینی که با رقبای قدرش داشت.بعد از پیاده شدن مثل همیشه که جمعیت دوره اش میکرد و کریس با شادی همیشگی بهشون امضا میداد.چشمش به صورت کوچولویی خورد که بین جمعیت داشت چلونده میشد و دستش رو به سختی دراز کرده بود تا کریس عکس خودش رو امضا بزنه،و کریس همونجا میون هیجان و آدرنالینی که احساس می‌کرد.

ضربان قلبش یکی رو جا انداخت.



༗#KrisSoo
𞋈#Light

࿎──Tamana
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

07 Nov, 14:30


᎙ نینی خرسی و پیشی‌سو: فاصله ❤️‍🩹



༗#KaiSoo
𞋈#Comic

࿎──Phonix_L1485
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

07 Nov, 12:30


کاش توانایی آتیش زدن اون شرکتو داشت اینجوری همشون راحت میشدن..هم خودش..هم ووبین..هم جونگهیون..هم سهون‌‌..همشون...!



༗#BaekSoo
𞋈#Light

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

07 Nov, 09:36


╾─ Can You Blow The Bubblegum? 🫧

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯  ⎯


~ اون برای این آزمون استخدامی خیلی تلاش کرده بود، خیلی خیلی تلاش کرده بود! اون‌قدری که روی جون خودش شرط بست و با خودش قرار گذاشت اگر این‌بار هم قبول نشه، خودشو از بالاترین طبقه‌ی ساختمون اون اداره پرت کنه پایین!
و یک ثانیه بعد از این فکر بود که بوی خوشایند قهوه‌، زیر بینی‌ش زد و پسر جوونی با لبخند دندون‌نماش، کنارش ایستاد و از آدامسی که انگار بوی دلنشین از اون میومد، به‌ش تعارف زد:
- هِی! ریلکس باش! بلدی باهاش بادکنک درست کنی؟


⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


╔ ᯓ Name: #Can_You_Blow_TheBubblegum?

╠ ᯐ Couple: #KaiSoo, #ChanSoo, #BaekSoo

╠ ᯐ Genre: Fantasy

╠ ᯐ Author: #Phonix_L1485

╠ ᯐ Part: THE END

╚ ᯓ Read:
ChanSoo ver
KaiSoo ver
BaekSoo ver
 


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦




࿎──Multishot
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

06 Nov, 16:30


᎙اون همیشه منبع الهامش بود؛ زیباترین سمفونی‌ها، هماهنگ‌ترین نت‌ها، عاشقانه‌ترین سناریوها و بهترین آثارش همیشه توی برق چشم‌های پسری که توی جلوترین ردیف با جون و دل تشویقش می‌کرد رقم می‌خورد.







༗#KaiSoo
𞋈#Light

࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

06 Nov, 14:30


ᛃ─#Game𝃆#KaiSoo

ترجیح میدین یه مدت طولانی فقط از صبح تا شب استاکر زندگی کایسو باشین یا برای یک شب باهاشون هم اتاقی بشین؟🙊

࿎─Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

06 Nov, 12:31


╾─ Just One Step ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


لویی چیزی نمی‌گفت و جو خیلی سنگین بود و کیونگسو تا حد مرگ معذب بود.
با ناچاری حرفش رو ادامه داد:
+را..راستش من الان سر و وضعم مناسب نیست..
بهتر نیست اول برم لباس بپوشم؟
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯

╔ ᯓ Name: #JustOneStep

╠ ᯐ Couple: #ChanSoo

╠ ᯐ Genres:Criminal,Action,Psychology,?

╠ ᯐ Author: LoeySoo

╠ ᯐ Part: 30

╚ ᯓ Download: Click


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦

࿎──Fic
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

06 Nov, 10:30


یادش به خیر یه زمانیم کیونگسو دست سهونو می‌گرفت دوتایی میرفتن ججو🙂

༗#SeSoo
𞋈#Moment

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

05 Nov, 16:30


روتین زندگی کیونگ‌سو، همیشه به یک شکل بود.
از خواب بیدار میشد. روتین پوستیش رو انجام میداد. صبحانه‌ی خوبی میخورد و تیپ ساده ولی جذابی میزد. به کتابخانه‌ی محلشون میرفت و با گذاشتن هنذفری‌هاش در گوشش، به موزیک ملایمی گوش میسپرد.

همه‌چیز آروم بود تا زمانی که اون رو دید!
پسر زخمی‌ای که از دست نزول‌خور ها فرار کرده بود و به کتابخانه، پناه اورده بود.
نمیدونست جادوی چشم‌های پسر بود، یا رنگ نگاهش، فقط بدون گفتن حرفی پسر رو مخفی کرد و با صاحب کتابخانه، هماهنگ.

و این آغاز عشق پاک و ساده‌ی اون‌ها بود.




༗#BaekSoo
𞋈#Light

࿎──Kyungiii
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

05 Nov, 13:30


╾─ Yours ᄀ

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


-کاری که میکنی تجاوز محسوب میشه!
زیر گوش برادر داماد گفت و کیونگسو لب پایینیش رو برگردوند و با نگاه به ظاهر معصومی تو چشماش خیره شد.
+میخوای تلافیش کنی؟

دستشو دوباره بین پاهای جونگین جا داد و قبل اینکه جونگین به خودش بیاد زیپشو پایین کشید.
+بیا تظاهر نکنیم که دفعه اولمونه آجوشی.


⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


╔ ᯓ Name: #Yours

╠ ᯐ Couple: #KaiSoo

╠ ᯐ Genres: Romance, Dram, Smut

╠ ᯐ Author: #Maniac

╠ ᯐ Part: 8

╚ ᯓ Read: Click



¦ •دیلی نویسنده• ¦

¦ •ناشناس‌ نویسنده• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦




࿎──Multishot
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

05 Nov, 12:30


᎙ از زیباترین عادت‌های دو کیونگسو که زخم‌های زیادی به پیکر دندنی‌ها وارد کرده.




༗#Soo
𞋈#TikTok

࿎──Raziel
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

05 Nov, 11:08


╾─ Bloody Smile ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


مرد برگشت و نگاه چپ شده‌اش رو به سمتش حواله کرد، نگاه تصادفی هردو به هم گره خورد و قلب هاشون که یک تپش رو از دیدار دوباره اون چشمها یاداور میشد هر دو رو شوکه کرد.

با دستپاچگی از هم رو برگردوندن، یکی از عشق قدیمی سرباز شده و دیگری از تجربه حسی اشنا که انگار تا یادآوریش راه زیادی در پیش داشت.
_هی... تو‌...

پیچیده شدن دوباره‌ی عطر آشنا و خوشمزه قدیمی، توده گیر کرده گلوی مرد رو زخمی میکرد ...


⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


╔ ᯓ Name: #Bloody_Smile

╠ ᯐ Couple:
║ Ver1:#LaySoo𝃆 #Krishun
║ Ver2:#Chansoo𝃆 #Krishun

╠ ᯐ Genres: Angst, Criminal, Romance

╠ ᯐ Author: Tamana

╠ ᯐ Part: 27

╚ ᯓ Download:
         ChanSoo Ver
          LaySoo  Ver


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦



࿎──Fic
↬ Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Nov, 18:30


᎙ 나는 더 이상 채우고 낙서한 뒤 구겨서 버리는 줄이 그어진 종이가 아닙니다





༗#XiuSoo
𞋈#Moodboard

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Nov, 16:30


᎙ منطق لی:
کیونگسو رو ببوس.
بعدش خودتو بزن به اون راه😔😂




༗#LaySoo
𞋈#Moment

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Nov, 14:30


᎙ این دنیا به همه ما یه پارتنر مثل سو بدهکاره






༗#Soo
𞋈#tiktok

࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Nov, 12:30


╾─ Can You Blow The Bubblegum? 🫧

⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯  ⎯


~ اون برای این آزمون استخدامی خیلی تلاش کرده بود، خیلی خیلی تلاش کرده بود! اون‌قدری که روی جون خودش شرط بست و با خودش قرار گذاشت اگر این‌بار هم قبول نشه، خودشو از بالاترین طبقه‌ی ساختمون اون اداره پرت کنه پایین!
و یک ثانیه بعد از این فکر بود که بوی خوشایند قهوه‌، زیر بینی‌ش زد و پسر جوونی با لبخند دندون‌نماش، کنارش ایستاد و از آدامسی که انگار بوی دلنشین از اون میومد، به‌ش تعارف زد:
- هِی! ریلکس باش! بلدی باهاش بادکنک درست کنی؟


⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


╔ ᯓ Name: #Can_You_Blow_TheBubblegum?

╠ ᯐ Couple: #KaiSoo, #ChanSoo, #BaekSoo

╠ ᯐ Genre: Fantasy

╠ ᯐ Author: #Phonix_L1485

╠ ᯐ Part: 6

╚ ᯓ Read:
ChanSoo ver
KaiSoo ver
BaekSoo ver
 


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦




࿎──Multishot
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Nov, 10:30


᎙ اوه سهون وقتی یهو وسط کنسرت ددی میشه*-*
اول با چشماش سوژه رو دنبال می‌کنه بعد وقتی کیونگسو رفت کنارش تستش می‌کنه!؟
کیونگسو عزیزم تو حالا چرا عین تو فیکا دستتو کشیدی فرار کردی..گادد..




༗#SeSoo
𞋈#Moment

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

04 Nov, 08:30


༗#ChanKaiSoo 𞋈#TWT

کیونگسو: بچه ها من اگر زمین بخورم
کیونگسو: شما ها چیکار میکنید؟
چانیول: من اونجا کنارت هستم
چانیول: میگیرمت و نمیذارم زمین بخوری
کیونگسو: ^-^
جونگین: منم باهات خودمو میندازم زمین و نمیذارم تنها باشی
کیونگسو:
کیونگسو: …ممنون جونگین

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

03 Nov, 16:30


هالووین همیشه جشن مورد علاقه‌ی کیونگسو و جونگین بود.

بوی شکلات و تزئینات و لباس‌های مسخره آدم‌ها همیشه اون دو رو به وجد می‌آورد.

اما بهترین قسمتش آزادی مطلقی بود که این شب ترسناک براشون به ارمغان می‌آورد.

اینکه می‌تونستن با خیال راحت از آکادمی بیرون برن، توی شهر قدم بزنن و بدون ترس از اینکه کسی از دندون‌های عجیب جونگین یا پوست زیادی رنگ‌پریده و چشم‌های قرمز کیونگسو ایراد بگیره، خوش بگذرونن.

اما همه چیز ناگهان بهم ریخت زمانی که جونگین درست وسط یکی از بزرگترین جشن‌هایی که تا به حال برگزار شده بود، تبدیل شد و وحشیانه به مردم حمله کرد...






༗#KaiSoo
𞋈#Light


࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

03 Nov, 13:30


کیونگسو کمی از نوشیدنیش خورد و به جیغ و فریاد های از ترس و هیجان بچه های داخل خونه خندید.

احساس سرمایی که رو شونه هاش نشست، بهت زده خودش رو کمی جمع کرد: هوا سرد شده.








╔ ᯓ Name: Halloween party

╠ ᯓ Author:Tamana

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple: #Chansoo

╚ ᯓ Read: Click here


↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

03 Nov, 09:30


_ زود باش دیگه کیونگجا!
+ولی آخه-
_ نترس گفتم که منم باهات میام. نباید از غریبه‌ها بترسی!
سعی میکنم...
کیونگسو زیرلب زمزمه کرد و با هردو دستش، محکم دست های بکهیون رو گرفت تا توی خیابون پیش برن.
ترس کیونگسوی نوجوان از حرف زدن با غریبه‌ها از ۶ سال پیش که وارد پرورشگاه شده بود روز به روز در حال رشد بود و این باعث نگرانی همه، از جمله مدیر پرورشگاه شد.
حالا بکهیون، بهترین دوست کیونگسو کنارش بود تا ماسک به چهره بزنه و کنارش شهر پر از آدمهای غریبه رو با یه سبد دوره کنه!















༗#BaekSoo
𞋈#Light
𞋈#Fanart

࿎──cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

03 Nov, 06:30


#WetTime 🔞💦


ماسک آدم فضاییش رو از روی صورتش برداشت روی کاناپه نشست.
گوشیش رو دراورد و یک سلفی از صورت بدون ماسکش که مثل روح سفید بود، گرفت.
ریز خندید و عکس رو آپلود کرد.



╔ ᯓ Name: Halloween

╠ ᯓ Author: Jong

╠ ᯓ Type: #Scenario🔞

╠ ᯓ Couple:‌ #KaiSoo

╚ ᯓ Read


↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

01 Nov, 18:31


᎙ I miss you.





༗#Soo
𞋈#Moodboard

࿎──Raziel
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Oct, 18:30


᎙ 過去を通り抜けて、それを残さなければならない
時が過ぎていくように





༗#Soo
𞋈#Moodboard

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Oct, 16:30


کیونگسو و چانیول وارث های آینده کمپانی پدر هاشون بودن.البته آشنایی آقای دو و آقای پارک به قبل از بدنیا اومدن اونها برمی‌گشت. دوتا دوست صمیمی که تصمیم گرفته بودن در آینده بچه هاشون باهم ازدواج کنن و تجارت خانوادگیشون رو به صورت مشترک ادامه بدن.

اما دست سرنوشت هر دو فرزند اونها رو پسر کرد و البته که هیچ تغییری در تصمیمشون ایجاد نشده بود.تنها ترس و نگرانیشون این بود که پسرانشون بخوان از ازدواج کاریشون سواستفاده کنن و تبدیل به دشمن های قدری برای هم بشن.

پس برای همین بعد از بدنیا اومدن کیونگسو و چانیول از هم جدا شده بودن تا در آینده لطمه ای به هیچکدوم وارد نشه.

اما چه میدونستن اون دو نفر بطور اتفاقی در یک مهمونی اشراف زاده ای،باهم آشنا شده بودن و شب هاتی رو گذرونده بودن؟!



_میخوام با پدرم اشنات کنم سو‌‌...من شریکی که میخوام آینده امو باهاش تقسیم کنم،پیدا کردم.


+متاسفم..متاسفم چانیول...اما خانواده من همین الانشم قول ازدواج من رو به کس دیگه ای دادن...











༗#Chansoo
𞋈#Light

࿎──Tamana
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Oct, 13:30


᎙ آب قند به دست کلیپو نگاه کنین که اگه فشارتون افتاد من گردن نمی‌گیرم 🙏🏻






༗#Soo
𞋈#tiktok

࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Oct, 10:30


᎙ نینی خرسی و پیشی سو: "جشن سال نو" قسمت دوم
🪄🎁



༗#KaiSoo
𞋈#Comic

࿎──Phonix_L1485
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Oct, 08:30


༗#ChanSoo 𞋈#TWT

چانیول: بیا امشب شام بریم بیرون
کیونگسو: باشه^-^
چانیول: اما نه به عنوان دوست
کیونگسو: پس چی؟
کیونگسو: به عنوان دشمن؟
چانیول:
کیونگسو: غریبه؟
چانیول:
چانیول: دوست پس-
چانیول: هیچی فراموشش کن
کیونگسو:

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

24 Oct, 07:30


📣 رای‌گیری‌ Korea Grand Music Awards در اپلیکیشن فن‌کست

💢 بخش Artist:

♨️ بخش Best 10 Artist
🏷 کاندیدا: EXIST, HELLO WORLD

♨️ بخش Best R&B
🏷 کاندیدا: BLOSSOM

📯 لینک این بخش:

🔹Link

💢 بخش Song:

♨️ بخش Best 10 Song
🏷 کاندیدا: PINEAPPLE SLICE, I DO

♨️ بخش Best Hip Hop
🏷 کاندیدا: SMALL GIRL

♨️ بخش Best OST
🏷 کاندیدا: FOREVER

📯 لینک این بخش:

🔹Link

💢 بخش Trend Of The Year:

♨️ بخش K-Pop Group
🏷 کاندیدا: EXO

♨️ بخش K-Pop Solo
🏷 کاندیدا: BAEKHYUN, D.O., KAI

📯 لینک این بخش:

🔹Link

🗓 شروع فینال: ۲۲ اکتبر
🗓 پایان فینال: ۹ نوامبر
🗳 هر اکانت میتونه روزی ۱۰۰ رای توی هر بخش بده.
💌 هر رای= ۲۰۰ قلب طلایی
🎁 جایزه نفر اول: تندیس ویژه جشنواره

‼️کیونگسو توی این جشنواره شرکت و اجرا می‌کنه، پس جایزه‌(ها)مون رو مستقیم می‌گیره.
رای هر سه راند اول (۲۵٪)، دوم (۲۵٪) و فینال (۵۰٪) توی برد تاثیر داره و از اونجایی که کیونگسو توی بخش R&B، راند اول و دوم رو برنده شده و شانس خیلی زیادی برای برد نهایی داره، تمرکزمون روی همین بخشه🫶🏻

←آموزش فن‌کست→


𓂃˖‹ #FanCast #KGMA
𓂃˖‹ #EXO
───────────ᵂᵉ ᴬʳᵉ ᴼⁿᵉ
𐂂 T.me/WeProtectEXO;

↬Kyungժօო ༉

24 Oct, 06:30


#WetTime 🔞💦


کیونگسو خسته و بی‌حال بود اما یه راند دیگه میخواست و آلفا این و به خوبی میدونست.
_میخوای توی حموم انجامش بدیم یا روی تخت؟
+حتی نمیتونم روی پاهام وایستم پس تخت...



╔ ᯓ Name: watching movie?

╠ ᯓ Author: Jong

╠ ᯓ Type: #Scenario🔞

╠ ᯓ Couple:‌ #KaiSoo #KrisSoo #ChanSoo

╚ ᯓ Read:
KaiSoo
KrisSoo
ChanSoo


↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

23 Oct, 18:30


᎙ 전보다 더 빨리 달려도 이길 수 없지만 결승선까지 계속





༗#ChenSoo
𞋈#Moodboard

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

23 Oct, 16:30


دزد دریایی ای بود که بهترین خدمه‌ی دنیا رو در خدمتش داشت. بهترین مبارزان عازم ماجراجویی دریا ها شده بودند و بین اون‌ها، پسری با موهای سفید و چشم‌های آبی رنگ بود به نام یونگ‌سو.

پسرک زیبایی خاصی داشت و فرمانده‌ی اول اون خدمه بود.

به دلیل گذشته‌ی پر رمز و رازش، اسم واقعیش رو به هیچکس نگفته بود!

در پی ماجراجویی های دریایی، پیش‌بینی شده بود کسی با موهای سفید درخشانش، دریا رو به آتش میکشه!

طوفان عظیمی از راه رسید و کیونگ‌سو، از کشتی به بیرون پرت شد.

ماهیگیری با پوست برنز، اون رو پیدا کرد و نجاتش داد.
و وقتی که در چشم‌های کیونگ‌سو خیره شد، گرمای آتشی شعله‌ور سراسر بدنش رو گرفت.

اون کیم جونگین، تنها کسی بود که میتونست قدرت نفهته‌ی درون کیونگ‌سو رو ببینه و تنها کسی بود که قادر بود اون رو کنترل کنه.

سرنوشت دنیا در دست‌های جونگین بود و اون چه‌طور میتونست از آینده‌ای که پیش روشون بود، محافظت کنه؟!





༗#KaiSoo
𞋈#Light

࿎──Kyungiii
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

23 Oct, 12:30


╾─ Just One Step ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯

لویی همونطور که چشماش بسته بود، چشماشُ روی هم فشار داد. هیچکس حق نداشت لویی رو از خواب بیدار کنه و امشب این مرد هوس کرده بود بمیره.

بعد از گفتن پارک چانیول این دومین اشتباه مشهودش مقابل شخص لویی‌کوتن بود و احتمالا فقط یک فرصت دیگه داشت.
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯

╔ ᯓ Name: #JustOneStep

╠ ᯐ Couple: #ChanSoo

╠ ᯐ Genres:Criminal,Action,Psychology,?

╠ ᯐ Author: LoeySoo

╠ ᯐ Part: 28

╚ ᯓ Download: Click


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦

࿎──Fic
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

23 Oct, 08:30


༗#SeChanSoo 𞋈#TWT

سهون: هیونگ من یا چانیول هیونگ؟
کیونگسو: از چه لحاظ؟
سهون: از همه لحاظ.. تیپ صدا قیافه همه چی
چانیول:
کیونگسو: از هر لحاظی که دلم میخواد بگم یعنی؟
چانیول: اوه سهون به نفعته حرفتو پس بگیری
سهون: نمی‌خوام
چانیول:
سهون: بگو دیگه هیونگ..کدوم کدوم؟
کیونگسو:
کیونگسو: هیچکدومتون..
کیونگسو: ووبین هیونگ°^°
سهون:
چانیول:
چانیول: گفتم نپرس اوه سهون.. گفتممم
کیونگسو:*بلند بلند می‌خنده*

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

23 Oct, 06:30


╾─ Bloody Smile ᄀ
⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


مرد برگشت و نگاه چپ شده‌اش رو به سمتش حواله کرد، نگاه تصادفی هردو به هم گره خورد و قلب هاشون که یک تپش رو از دیدار دوباره اون چشمها یاداور میشد هر دو رو شوکه کرد.

با دستپاچگی از هم رو برگردوندن، یکی از عشق قدیمی سرباز شده و دیگری از تجربه حسی اشنا که انگار تا یادآوریش راه زیادی در پیش داشت.
_هی... تو‌...

پیچیده شدن دوباره‌ی عطر آشنا و خوشمزه قدیمی، توده گیر کرده گلوی مرد رو زخمی میکرد ...


⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯ ⎯


╔ ᯓ Name: #Bloody_Smile

╠ ᯐ Couple:
║ Ver1:#LaySoo𝃆 #Krishun
║ Ver2:#Chansoo𝃆 #Krishun

╠ ᯐ Genres: Angst, Criminal, Romance

╠ ᯐ Author: Tamana

╠ ᯐ Part: 25

╚ ᯓ Download:
         ChanSoo Ver
          LaySoo  Ver


¦ •ناشناس نویسنده• ¦

¦ •پاسخ ناشناس‌ها• ¦

¦╸ گروه رمز و نظرات╸ ¦



࿎──Fic
↬ Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Oct, 16:30


- سر جات بمون.
کیونگسو که تا اون لحظه چشماشو بسته بود، با حس اینکه کسی رو تشک کنارش نشسته، چشماشو باز کرد و خواست به سمتش برگرده که صدای جونمیون رو شنید و همونطوری که بود، سرجاش موند:
- می‌خوام اینو بذارم رو پاهات. دردشو کم می‌کنه.
حس گرمای دلنشینی روی رون پاهاش، باعث شد نفس عمیقی از آسودگی بکشه.

رگ به رگ شدن اون قسمت پاش باعث شده بود درد وحشتناکی بکشه و مدام به خودش بپیچه. اما حالا اون اینجا بود، لیدر هیونگ عزیزش!
- کومایو هیونگ. متاسفم که بخاطر من...

- ادامه نده کیونگسو! تو خسته‌ای و نیاز به استراحت داری. این فرصت خوبیه که بقیه هم استراحت کنن. راستی! رفتن بیرون که شام بخورن. بهشون گفتم که برای ما هم بخرن و بیارنش اینجا.

- تو هم باید می‌رفتی هیونگ...
کیونگسو غمگینانه گفت و جونمیون با لبخند نگاهش کرد:
- من دونسنگ عزیزمو تنها نمی‌ذارم!

لبخند کمرنگی روی لب‌های کیونگسو اومد و جونمیون با خنده گفت:
- غذا که برسه، اونا باز دورهم می‌شینن و به سهم من و تو ناخنک می‌زنن!
و صدای خنده جفتشون تو اتاق کوچیک پخش شد...






༗#SuSoo
𞋈#Light

࿎──Phonix_L1485
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Oct, 14:30


᎙ کوچیک شروع کرد بزرگ تموم کرد...
اون کیونگسوئه آروم و دقیق قدمهاشو تا موفقیت برمیداره... اون کیونگسوئه و به خاطر این اخلاقش خیلی بهش افتخار میکنم🌸




༗#Soo
𞋈#Proud

࿎──Melia
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Oct, 11:30


᎙از عجایب بکسو اینه که کیونگسو برونگراست و بکهیون درونگرا






༗#BaekSoo
𞋈#Edit

࿎──Cacatus
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Oct, 08:30


༗#ChanSoo 𞋈#TWT

چانیول: *وقتی کیونگسو داره آشپزی میکنه بغلش کرده*
سهون: مطمئنید شما دوتا قرار نمیزارید؟
چانیول: اره
کیونگسو: صدرصد اره
سهون:
سهون: اونموقع که من فقط دست سوهو هیونگ گرفته بودم
سهون: شما دوتا اصرار داشتید بگید ما باهم قرار میزاریم
کیونگسو: مگه قرار نمیزارید؟
سهون:

࿎──Nicholas
↬Kyungժօო ༉

↬Kyungժօო ༉

21 Oct, 06:30


همه جای زندان پر شده بود از تازه واردی که با چشم های معصومش،اونها رو افسون میکرد و ترس در دل همه حتی خلافکارهای با سابقه انداخته بود





╔ ᯓ Name: Prisoner hearts

╠ ᯓ Author:Tamana

╠ ᯓ Type: #Scenario

╠ ᯓ Couple: #Kaisoo

╚ ᯓ Read: Click here


↬Kyungժօო ༉

1,652

subscribers

2,869

photos

435

videos