از طرف دیگر، پشتونهای افغانستان با دنبال کردن سیاستهای قومی مانند “لر و بر” و حمایت از گروههای افراطی مانند طالبان، تلاش کردهاند خود را اکثریت نشان دهند، اما این سیاستها نه تنها افغانستان را به ویرانی کشانده، بلکه سایر اقوام را نیز از حق توسعه و پیشرفت محروم کرده است. سیاست پشتونخواهی و تلاش برای ادغام پشتونهای پاکستان با افغانستان، تنها بهانهای برای تخریب کشور بوده است. در همین حال، تاکید اچکزی بر اینکه اولویت افغانستان تحصیل زنان نیست بلکه آزادی است، نشاندهنده نگاهی سطحی به مشکلات افغانستان است. هرچند آزادی مهم است، اما بدون توجه به تحصیل و توانمندسازی زنان، هیچ جامعهای نمیتواند به پیشرفت برسد.
این سیاستها، به ویژه اعطای تابعیت پاکستانی به مهاجرین، که عمدتاً از طبقه غیرپشتون هستند، پیامدهای بزرگی برای افغانستان دارد. مهاجرین تحصیلکرده و مستعد غیرپشتون، که میتوانند در بازسازی افغانستان نقش مهمی داشته باشند، با جذب در پاکستان به شهروندان این کشور تبدیل میشوند و افغانستان از نیروهای انسانی نخبه و متخصص خود محروم میشود. این روند، خیانتی بزرگ به آینده کشور و نابودی فرصتهای توسعه آن است.
برای نجات افغانستان، پشتونهای این کشور باید به جای دنبال کردن سیاستهای ویرانگر قومی، به فکر ساختن کشور خود باشند. جای شرم است که در قرن ۲۱، افغانستان بهعنوان یکی از بدنامترین و ویرانترین کشورهای جهان شناخته میشود. تنها با ایجاد یک حکومت ملی و فراگیر، متشکل از همه اقوام و مبتنی بر عدالت، شایستهسالاری و همکاری میان مردم، میتوان کشور را از مسیر نابودی خارج کرد. افغانستان باید از سیاستهای قوممحور دست بردارد و بر بازسازی در چارچوب مرزهای بینالمللی خود تمرکز کند، پیش از آنکه به طور کامل از هم بپاشد.
@tahminatajik1
@khorasanprees