#بخش_اول
#مثنوی_نی_از_مختار_فیلی
نی غریبی درمیان مثنوی
سر وتفسیر زبان مثنوی
منطق بغض گریبان چاک دل
شعله ای از آتش بی باک دل
شیون غمناک این باغ است نی
هفت بند سینه اش داغ است نی
نی،به دلها رخصت بالا دهد
نی،سماع وشور مولانا دهد
وای ازهنگامه ی فریاد نی
داغ عاشورایی میلاد نی
نغمه خوان قحط فریاداست نی
نی گلوی کاوه ی داداست نی
نی طلوع گریه را باران کند
نی حدیث داغ عیاران کند
نی قیام قامت فریاد دل
ترجمان زخم مادرزاد دل
شعله ی آواز نی درجان گرفت
روح زخمی دامن عرفان گرفت
نی غریبی درمیان مثنوی
سر وتفسیر زبان مثنوی
منطق بغض گریبان چاک دل
شعله ای از آتش بی باک دل
شیون غمناک این باغ است نی
هفت بند سینه اش داغ است نی
نی،به دلها رخصت بالا دهد
نی،سماع وشور مولانا دهد
وای ازهنگامه ی فریاد نی
داغ عاشورایی میلاد نی
نغمه خوان قحط فریاداست نی
نی گلوی کاوه ی داداست نی
نی طلوع گریه را باران کند
نی حدیث داغ عیاران کند
نی قیام قامت فریاد دل
ترجمان زخم مادرزاد دل
شعله ی آواز نی درجان گرفت
روح زخمی دامن عرفان گرفت
#مختار_فیلی
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
#نقد👇👇👇
مثنوی نی از مختار فیلی شعری است که درونمایهای عرفانی، حماسی و اعتراضی دارد. شاعر از نی به عنوان نمادی چندلایه استفاده کرده است: نی مولوی، نی کاوهی دادخواه، نی عاشورایی، نی عیاران و نی فریاد سرکوبشدگان. این تنوع در نگاه به نی، شعر را از سطح یک توصیف صرفاً عرفانی بالاتر برده و به آن عمق فلسفی و اجتماعی داده است.
نقاط قوت:
۱. بهرهگیری از نماد نی در چند سطح معنایی
شاعر در این مثنوی، نی را از یک مفهوم صرفاً عرفانی (مانند نی مولوی) فراتر برده و آن را به نشانهای از فریاد، اعتراض، قیام و درد تبدیل کرده است. نمونههایی از این کار:
"وای از هنگامهی فریاد نی
داغ عاشورایی میلاد نی"
→ اینجا نی، هم با عاشورا پیوند خورده و هم با تولد یک حقیقت سوزناک.
"نی گلوی کاوهی داد است نی"
→ اینجا نی به دادخواهی کاوه آهنگر تشبیه شده که نشاندهندهی بعد اعتراضی شعر است.
"نی طلوع گریه را باران کند
نی حدیث داغ عیاران کند"
→ نی، هم اشکریز است، هم یادآور جوانمردان عیار.
این چندلایگی، شعر را از یک متن خطی و یکبعدی فراتر میبرد و آن را پرمعنا میکند.
۲. زبان آهنگین و موسیقی قوی
وزن مثنوی (فعولن فعولن فعولن فعل) از نظر آهنگین بودن، انتخابی مناسب است. این وزن به شاعر اجازه داده تا با تکرار کلمات و عبارات، موسیقی درونی شعر را تقویت کند. مثال:
"نی، به دلها رخصت بالا دهد
نی، سماع و شور مولانا دهد"
"نی قیام قامت فریاد دل
ترجمان زخم مادرزاد دل"
این بازیهای زبانی باعث هماهنگی محتوای شعر با حس نینوازی و غم نی شده است.تکرار م بخصوص در قیامت وقامت این حس رابیشتر می کندکە نوعی همهنگی جناسی است
۳. تکرارهای معنادار و تأثیرگذار
تکرار برخی مصرعها و ساختارها در این شعر، حالتی مانتراوار ایجاد کرده که با ذات نینوازی و موسیقی صوفیانه هماهنگ است. مثلاً:
"نی غریبی در میان مثنوی
سر و تفسیر زبان مثنوی"
"نی، به دلها رخصت بالا دهد
نی، سماع و شور مولانا دهد"
تکرار این مصرعها، ضمن تأکید بر پیام شعر، آن را به یک ذکر عرفانی-اعتراضی تبدیل کرده است.
۴. پیوند عرفان، حماسه و اعتراض
در بسیاری از ابیات، شاعر بین عرفان و اعتراض اجتماعی پیوند برقرار کرده است. مثلاً:
"نی قیام قامت فریاد دل
ترجمان زخم مادرزاد دل"
→ در اینجا، نی فقط وسیلهای برای اشکریزی نیست، بلکه یک قیام است، یک زبان زخمی مادرزاد.
"شعلهی آواز نی در جان گرفت
روح زخمی دامن عرفان گرفت"
→ این بیت نشان میدهد که عرفان در این شعر، نه فقط معنوی، بلکه همراه با زخم و مبارزه است.
این نوع نگاه، شعر را از یک متن صوفیانهی محض جدا میکند و آن را وارد دنیای مبارزهی اجتماعی و درد انسان معاصر میکند.
نقاط ضعف یا قابل بهبود:
۱. برخی تصاویر میتوانستند بسط بیشتری پیدا کنند
شاعر برخی تشبیهات قوی را به کار برده، اما گاهی آنها را خیلی سریع رها کرده است. مثلاً:
"نی حدیث داغ عیاران کند"
→ این تصویر بسیار زیباست، اما اگر عیاران در بیت بعدی بسط داده میشدند و ارتباطشان با نی روشنتر میشد، تأثیرگذاری بیشتری داشت.
۲. برخی ابیات ممکن است از نظر محتوایی تکراری به نظر برسند
تکرار در این شعر، یک ویژگی مثبت است؛ اما در برخی قسمتها، احساس میشود که ابیات مشابه بدون گسترش معنایی آورده شدهاند. برای مثال:
"نی قیام قامت فریاد دل
ترجمان زخم مادرزاد دل"
"شعلهی آواز نی در جان گرفت
روح زخمی دامن عرفان گرفت"
این دو بیت تقریباً مضمون مشابهی دارند. اگر در بیت دوم، تصویر جدیدی اضافه میشد، انسجام و تنوع بیشتری ایجاد میکرد.
۳. بخشبندی شعر میتوانست بهتر باشد
پایان بخش اول
👇👇👇بخش دوم
نقدشعر ،نثروهنردرەشهر...

Canais Semelhantes



نقد شعر و نثر در شهر: یک بررسی عمیق
نقد شعر و نثر یکی از بخشهای مهم ادبیات معاصر ایران است که به بررسی و تحلیل آثار شاعرها و نویسندگان پرداخته و به درک عمیقتری از معانی و پیامهای نهفته در آثار ادبی منجر میشود. این نوع نقد نه تنها به بررسی جنبههای فنی و فرم آثار میپردازد بلکه در تعامل با فرهنگ و جامعه مدرن نیز به بررسی تأثیرات آن میپردازد. در شهرهایی که زندگی اجتماعی و فرهنگی بسیار متنوع است، نقد شعر و نثر به عنوان یک ابزار برای فهم بهتر تجربیات انسانی و همچنین نقاط قوت و ضعف ادبیات معاصر عمل میکند. از جمله مسائلی که در نقد شعر و نثر مطرح میشوند، میتوان به تأثیر فرهنگ محلی، زبان و لحن نویسنده، و همچنین چالشهای اجتماعی و سیاسی اشاره کرد. به همین دلیل، در این مقاله به بررسی این موضوع مهم و تأثیرات آن بر روی ادبیات معاصر خواهیم پرداخت.
نقد شعر چه اهمیتی در ادبیات معاصر دارد؟
نقد شعر به عنوان ابزاری برای تحلیل و بررسی ابعاد مختلف آثار شعری به شمار میآید. این نوع نقد به ما کمک میکند تا با اندیشههای شاعر و سبک نوشتاری او آشنا شویم و بتوانیم پیامهای عاطفی و اجتماعی نهفته در اشعار را بهتر درک کنیم. همچنین، نقد شعر میتواند به بهبود کیفیت آثار شعری کمک کند و شاعران را به بازنگری در سبک و محتوای خود ترغیب کند.
علاوه بر این، نقد شعر با تاکید بر نقاط قوت و ضعف اشعار، به خوانندگان این امکان را میدهد که تفاوتها و نوآوریهای موجود در شعر معاصر را شناسایی کنند. این مسأله میتواند زمینهساز ظهور شاعران جدید و روشهای نوین در نوشتن شعر شود که خود به غنای ادبیات کمک میکند.
چگونه نقد نثر بر روی نویسندگان تأثیر میگذارد؟
نقد نثر معمولاً بر روی نویسندگان تأثیرات عمیقی دارد. این نوع نقد به نویسندگان کمک میکند تا از دیدگاههای متفاوت و نظرات خوانندگان درباره آثار خود آگاه شوند. این آگاهی میتواند به آنها در بهبود استایل نوشتاری و انتخاب مضامین کمک کند و به آنها این امکان را میدهد که با موضوعات جدید و چالشهای روز در آثار خود روبرو شوند.
نقد نثر همچنین میتواند نویسندگان را به تفکر در مورد هدف آثارشان سوق دهد و آنها را به بازنگری در مضامین اجتماعی و فرهنگی وادارد. بدین ترتیب، نقد نثر نه تنها به کیفیت آثار نثر کمک میکند، بلکه به رشد فکری و هنری نویسندگان نیز کمک شایانی میکند.
نقد شعر و نثر چگونه میتواند به درک بهتر فرهنگ کمک کند؟
نقد شعر و نثر به عنوان یک پل ارتباطی بین ادبیات و فرهنگ عمل میکند. با مطالعه نقدهای ادبی، میتوان دریافت که آثار نویسندگان و شاعران چگونه با واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی جامعهای که در آن زندگی میکنند، تعامل دارند. این تعامل میتواند منجر به درک عمیقتری از مسائل فرهنگی و اجتماعی شود.
همچنین، نقدهای ادبی میتوانند به شناسایی الگوهای فرهنگی و سنتهای موجود در یک جامعه کمک کنند. با بررسی آثار مختلف و نقدهای مربوط به آنها، میتوان دریافت که چگونه تحولات اجتماعی و فرهنگی بر روی ادبیات تأثیر میگذارد و بالعکس، ادبیات چگونه میتواند به تغییرات فرهنگی دامن بزند.
چالشهای ناقدان شعر و نثر چیست؟
ناقدان شعر و نثر با چالشهای متعددی روبرو هستند که از جمله آنها میتوان به نیاز به درک عمیق آثار و زمینههای فرهنگی اشاره کرد. در برخی موارد، تحلیل یک اثر نیازمند آشنایی با تاریخ ادبی و همچنین زمینههای اجتماعی و فرهنگی خاص است که ناقدان باید به آنها توجه ویژهای داشته باشند.
علاوه بر این، عدم توافق در مورد استانداردهای نقد و سلیقههای متفاوت دیگر چالشهایی است که ناقدان باید با آن مواجه شوند. این مسائل میتواند منجر به برداشتهای متفاوت و تفسیرهای متنوع از یک اثر شود که این خود یکی از زیباییهای نقد ادبی به شمار میآید.
آیا نقد شعر و نثر میتواند به توسعه ادبیات کمک کند؟
بله، نقد شعر و نثر میتواند به توسعه ادبیات کمک شایانی کند. از طریق نقد، نویسندگان و شعرا میتوانند به تجربیات و نظرات جدید دسترسی پیدا کنند و از این طریق آثار خود را ارتقاء دهند. این پروسه میتواند به ظهور سبکهای نوین در ادبیات و همچنین تولید آثار با کیفیتتر منجر شود.
علاوه بر این، نقد نقش مهمی در تربیت نسل جدید نویسندگان و شاعران دارد. با ارائه تحلیلهای عمیق و آموزشی، ناقدان میتوانند به جوانان نشان دهند که چگونه میتوانند آثار خود را خلق کنند و به بهبود مهارتهای نویسندگی خود بپردازند.
Canal نقدشعر ،نثروهنردرەشهر... no Telegram
بەخوێنکردنی کەنالەکە یەنی گەرمی گڵتەریمەنی ھۆشیار و زمانی ناواکراوی ئەوانی خوێندکاریانی خۆشهەوی ھەبێت. کەنالی 'نقدشعر ونثردرەشهر...' کە کەنالێکی تەواو بۆ ڕێنماییی ئەوانەی بۆشاییان و بەفریداکردنییان بەو ئەو شیعرە و نووسانە کە زۆر پتەوانە لە زمان و داھاتو. مەبەستی ئەم کەنالەیەت ئەوانی ڕاگەیاندا، نوسینەکەیان بنیادەییکی پێخەناو، پوختەی بۆ تواناییی و سوادبوونییەکانیان. بەوجیهەندەکە، کەنالی 'نقدشعر ونثردرەشهر...' چەند خشتێکی بەشدارییان بینەرواریی و پوختی مخەممەتی دەکاتەوە، کە گەورەووشێنکی خوێندکاران دەکرێت. بەهیئتی و پێشانی ڕاستیی ڕابردوو و پاتوانییی خوێندکاران بە گوێنترین شێوەی موش چاک بکرێت.