فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی @javidpajin Channel on Telegram

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

@javidpajin


این کانال در تاریخ ۱۳۹۸/۸/۱۹ به سرپرستیِ دکتر جاوید پاژین آغاز به کار کرد.

Exploring the Cultural Roots of Universal and Scholarly Lexicons (Persian)

کانال فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی به رهبری دکتر جاوید پاژین، یک فضای منحصر به فرد برای کسانی است که علاقه‌مندند تا در عرصه‌ی زبان‌شناسی و فرهنگ‌شناسی عمیق‌تر بروند. این کانال به بررسی و تبادل اطلاعات درباره‌ی ریشه‌ها و نوواژه‌هایی که در زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف به کار می‌رود، می‌پردازد. با توجه به تخصص و تجربه‌ی دکتر پاژین در این حوزه، اعضای این کانال فرصتی مناسب برای یادگیری عمیق‌تر از اصول و مفاهیم پشت زبان‌ها و واژگان دارند. اگر به دنبال افزایش دانش و شناخت بهتر از نوع واژگان و زبان‌ها هستید، به کانال فرهنگی جذاب دکتر جاوید پاژین بپیوندید و دنیای جذابِ ریشه‌های نواژه‌ها را کشف کنید.

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

16 Feb, 13:48


↕️

  #banderole
روبانِ باریک و نسبتاً بلندی که دورِ یک کالا یا اثر می‌پیچند و کاربردهای گوناگون از جمله تزئین یا معرفیِ آن اثر یا کالا دارد.

ا👇👇👇
🌵🌵🌵


   ╔═══▧•⌘•▨═══╗
          @JavidPajin
   ╚═══▧•⌘•▨═══╝  

I    کانالِ پذیرفتارِ نوواژه‌ها

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

16 Feb, 13:36


👆👆👆
ا👇👇👇

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

14 Feb, 13:13


↕️

  #barnacle
نوعی گوش‌ماهیِ کوچک که به سنگ‌ها، تنهٔ کشتی‌ها و به بدنِ برخی جانورانِ دریایی مانندِ وال‌ها، لاک‌پشت‌ها، خرچنگ‌ها و ... می‌چسبند.‌ برخی از گونه‌های این جانوران به شیوهٔ انگلی زیست می‌کنند.

ا👇👇👇
🌿🌿🌿



   ╔═══▧•⌘•▨═══╗
          @JavidPajin
   ╚═══▧•⌘•▨═══╝  

I    کانالِ پذیرفتارِ نوواژه‌ها

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

12 Feb, 08:20


↕️
ا↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑ا
ادامهٔ فرستهٔ پیشین:

🟣 ☛#exceptionless
🟣 ☚#بی‌جداوه
  یا: ☚#بی‌جداوش

💎 مثال:
👈 قاعده‌ای بود بی‌جُداوه (بی‌استثنا) که باید موبه‌مو رعایتش می‌کردی.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#exceptionlessness
🟢 ☚#بی‌جداوگی

💎 مثال:
👈 بی‌جُداوگیِ (بی‌استثنابودگیِ ) این قانون آن را بسیار سخت‌گیرانه کرده‌ و هیچ جایی برای نرمش در کار فراهم نکرده‌است.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

✍️ نکته: سه واژهٔ بعد اشاره‌ٔ منفی به «استثنایی بودن» دارند؛ یعنی نوعی استثنا را در نظر دارند که از هنجار بیرون است و جایِ اعتراض دارد.
سه واژهٔ بعد از آن‌ها نیز با پیشوندِ -un دوباره بارِ مثبت به خود گرفته‌اند.
یادآوری می‌شود که برای برابرنپاریِ این شش واژه می‌توان به ریشه‌های دیگر نیز اندیشید:

🟣 ☛#exceptionable قابلِ بحث، قابلِ اعتراض (بارِ منفی)
🟣 ☚#جدافتنی
  یا: ☚#جداوه‌شو

💎 مثال:
👈 رفتارِ او در مهمانی جُدافتنی (قابلِ مستثنی شدن از رفتارِ هنجار و بنابراین قابلِ اعتراض) بود.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#exceptionability
🟢 ☚#جداوه‌شوی
  یا: ☚#جداوه‌شوایی
  یا: ☚#

💎 مثال:
👈 جداوه‌شویِ (قابلیتِ مستثنی شدنِ از وضعیتی عادی و بی‌آزار) یادداشت‌های او از خطِ نخستِ آن‌ها پیدا بود.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#exceptionably
🟣 ☚#جداوه‌شوانه

💎 مثال:

👈 رفتارِ او در نشست جُداوه‌شوانه (به‌طورِ قابلِ اعتراض و غیرِ قابلِ قبول) تند و بی‌منطق بود.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#unexceptionable غیرِ قابلِ مستثنی شدن از رفتارِ هنجار
🟢 ☚#ناجدافتنی
  یا: ☚#جداوه‌نشو

💎 مثال:
👈 اخلاق و رفتارِ یک قاضی باید ناجُدافتنی (مستثنی نشدنی از اخلاقِ هنجار) باشد.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#unexceptionability
🟣 ☚#جداوه‌نشوایی

💎 مثال:
👈 جداوه‌نشواییِ (قابلِ‌قبول‌بودگیِ ) کارِ او سبب شد که او گزینهٔ اصلی برای دستیابی به مقامِ سرپرستیِ این بخش باشد.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#unexceptionably
🟢 ☚#جداوه‌نشوانه
 
💎 مثال:
👈 آن پروژه جُداوه‌نشوانه (به‌طورِ مستثنی نشده از وضعِ هنجار و نیکو) به پایان رسید و همهٔ شاخص‌های پذیرفتنی برای پیش‌بردِ کار را داشت.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

☑️ هم‌ریشه‌های دیگرِ جزء دومِ  #جداویدن و #جداوش  در زبان‌های ایرانی و هندی‌ایرانی‌اروپاییِ غیرِایرانی:

اوستایی  👈  بودن، شدن     -bav
فارسی باستان   👈 بودن، شدن    -bav
فارسی میانه   👈  بُوِش   bavešn
پارتی  👈  شدن   bwdn
پارتی  👈  بذر، تخم    bāvaγ
فارسی میانی ترفانی  👈  شدن   bwdn
سغدی  👈  بودن، شدن    -βw
خوارزمی  👈  بودن، شدن    -bava
سکایی  👈 بودن، شدن   -vä
فارسی  👈 بودن، بُوِش، بودِش، انبودن، انبوسیدن، نوباوه، باشیدن، بوم (سرزمین)
کردی  👈  بودن    būn
بلوچی  👈 بودن، شدن    būta
پشتو  👈  بود    wu
وخی   👈 شدن    -vit
شغنی  👈 بودن   -vi
سانسکریت  👈 بودن، شدن    baávati
آلمانی کهن  👈 هستم.  bim
یونانی  👈  طبیعت، رشد    φυή
یونانی  👈 رشد کردن   φύειν  
انگلیسی  👈  بودن    be
پ.ه.ا.ا 👈  بودن، رشد کردن    -bheu

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

✍️ نکته:
۱- برای دیدنِ فعلی دیگر از ریشهٔ جزءِ نخستِ جُداویدن بروید به:
to diagnose .

۲- برای دیدنِ فعلی دیگر از ریشهٔ جزءِ دوم جُداویدن بروید به:
to physicalize .

╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
   💤 @JavidPajin 💤
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

12 Feb, 08:19


↕️

❇️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_except به معنای چیزی یا کسی را از شمولِ یک گروه بیرون کردن، چیزی یا کسی را جدا از یک مجموعه به حساب آوردن، مستثنی کردن، و جُزین


ا⬇️⬇️⬇️


❍◄#جدافتن (jodâ.f.t.an)
  یا:
❍◄#جداویدن (jodâ.vi.d.an) 👈 جُداوی ❮ستاکِ برساخته از ریشه‌ٔ نیاایرانیِ -bav به معنای «بودن، شدن»❯ + --دن ❮نشانه‌ٔ‌ مصدر❯

⟦پایینِ صفحه را ببینید.⟧


✍️ نکته:
۱- ستاکِ حالِ جُدافتن می‌شود: جُداو .(بسنجید با: کافتن کاو ، رفتن رو .)

۲- برای دریافتِ بهترِ فعلِ جُداویدن می‌توان به عبارتِ «جدابودگی قائل شدن» یا «جدابوده بودن» اندیشید.

💎 مثال:
👈 ۱- وقتی گفتم که از کشورهای اروپایی خوشم نمی‌آید، همانجا آلمان را جُدافتم (مستثنی کردم.)

👈 ۲- قرار است دولت غذاخوری‌هایی که به میکده‌ها متصلند را از ممنوعیتِ سیگارکشی بِجُداوَد (مستثنی کند.)

📢 توجه:
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#exception
🟢 ☚#جداوش
  یا: ☚#جداوه
  یا: ☚#جدافت

💎 مثال:
👈 ۱- بی‌گمان هر قاعده‌‌ای همیشه یک جداوِه (استثنا) دارد.

👈 ۲- همهٔ پرتقا‌ل‌های درون جعبه بدونِ جداوش پوسیده بودند.


👈 ۳- مردی که در خانه می‌ماند و از بچه‌ها نگهداری می‌کند حتی امروز هم یک جداوه به حساب می‌آید.
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#excepted
🟣 ☚#جدافته

💎 مثال:

👈 چند موردِ جدافته (استثنا شده) را پایینِ صفحه می‌توانید ببینید.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#exceptive
🟢 ☚#جداوا

💎 مثال:
👈 این قانون یک شرطِ جُداوا (استثنایی) نیز دارد.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#exceptant استثناگذار (کهنه)
🟣 ☚#جداوان

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#exceptional غیرمتعارف، جدا از حالتِ عادی (بسیار خوب)
🟢 ☚#جداوین
  یا: ☚#جداوشی
  یا: ☚#جداوا

💎 مثال:
👈 ۱- کارخانه‌ٔ آن‌ها طیِ دو سالِ گذشته رشدی جداوین (استثنایی) داشته‌است.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#exceptionally
🟣 ☚#جداوانه
  یا: ☚#جداوینانه

💎 مثال:
👈 زمستانِ امسال جُداوانه (استثنایی، متمایز از سال‌های دیگر) سرد بود و بارندگی داشت.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#exceptionality
or: ☛#exceptionalness
🟢 ☚#جداوینگی
یا: ☚#جدافتگی

💎 مثال:
👈 جُداوینگیِ (استثنایی‌بودگی) استعدادِ او در زمینه‌های هنری زبانزدِ مردم بود.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#exceptionalism باوری که خود یا آنچه متعلق به خود است را استثنایی و بهتر از دیگران می‌داند.
🟣 ☚#جداوین‌گرایی
یا: ☚#جداوه‌گرایی

💎 مثال:
👈 آن دوران جُداوین‌گرایی (خوداستثنایی‌پنداری) در ژرفای روانِ آمریکائیان لانه کرده بود.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#unexceptional
or: ☛#nonexceptional
🟢 ☚#ناجداوین
یا: ☚#ناجدافته

💎 مثال:
👈 اگرچه آدمی ناجُدافته (عادی و غیرِاستثنایی) بود، ولی بسیار سخت‌کوش بود.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#unexceptionally
🟣 ☚#ناجداوینانه
 
💎 مثال:
👈 فیلمی بود ناجُداوینانه (به طورِ معمولی و غیرِاستثنایی) متوسط و بدونِ برجستگی در یک زمینهٔ خاص
👈 ۲-

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#except_for  به استثنایِ
🟢 ☚#جدافته_از

💎 مثال:
👈 جُدافته از (به استثنایِ ) آشپزخانه، همه جا سرد و خاموش بود.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#except (حرفِ اضافه، حرفِ ربط)
🟣 ☚#جدا_از
یا: ☚#جز
یا: ☚#جز_برای
یا: ☚#مگر

💎 مثال:
👈 همه در آن جشن شرکت کرده بودند جز فرامرز.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#exceptor
🟢 ☚#جداوه‌گر

💎 مثال:
👈 در این پرونده، قاضی مانندِ یک جُداوه‌گر (استثناقائل‌شونده) عمل کرد و به متهم اجازه داد بیش از آنچه در قانون آمده مدرک و گواه بیاورد.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈


• بروید به فرستهٔ پَسین:
اا▼▼▼▼▼▼▼▼اا

╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
   💤 @JavidPajin 💤
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

12 Feb, 08:19


☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
┅┅─┅─┅─┅─┅─┅─┅

✴️ ❍►#exception

✳️ ❍◄#جداوش (jodâ.v.eš)

خوراکِ تند در رژیمِ غذاییِ من یک #جداوش ( جُداوِش ، استثنا ) است و کمیاب، نه یک قاعده و همیشگی.

ا⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓ا

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

08 Feb, 09:18


↕️

  #ballet  
a classical style of expressive dancing based on precise conventional steps with gestures and movements of grace and fluidity
نوعی رقصِ نمایشیِ کلاسیک با گام‌‌زنی‌های دقیق و آیین‌مند، و حرکت‌هایی که نشان از ظرافت، سبکی و روان‌گشتگی دارند.

ا👇👇👇
🍁🏝🍁🏝🍁


   ╔═══▧•⌘•▨═══╗
          @JavidPajin
   ╚═══▧•⌘•▨═══╝  

I    کانالِ پذیرفتارِ نوواژه‌ها

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

06 Feb, 13:53


↕️
ا↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑ا
ادامهٔ فرستهٔ پیشین:



🟢 ☛#antibulldozing
🟢 ☚#پادویرفتار
  یا: ☚#پادویروبی

💎 مثال:
👈 زمین‌دوستان یک کارزارِ پادویرُفتار (ضدِ تخریب) راه انداختند تا آن بوستان را نجات دهند.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#megabulldozer
🟣 ☚#کلان‌ویروب
  یا: ☚#مساویروب ( مَساویروب )

💎 مثال:
👈 یک کلان‌ویروب (بولدوزرِ غول‌پیکر) آوردند تا در مدت‌زمانی که گفته بودند منطقه را هموار کنند.

✍️ نکته: برای دیدنِ پیشوندِ مَسا بروید: اینجا .

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#bulldizerish
🟢 ☚#ویروب‌سان
  یا: ☚#ویروب‌گون
یا: ☚#ویروبین

💎 مثال:
👈 شیوه‌های ویروبینِ (قلدرمآبانهٔ) او بسیاری را در آن نشست ناراحت کرد.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

✍️ نکته:
۱- برای دیدنِ فعل‌ها یا واژه‌های دیگر از ریشهٔ «روب» بروید به:
to scan .

۲- برای to bulldoze همچنین می‌توان سه فعلِ خوش‌ساختِ دیگر نیز نِپاشت:

🍀  #بارفتن (bâr.(r)of.t.an) (باروبیدن) 👈 بار + رُوبیدن


🌸  #بارشتن (bâr.oš.t.an) (بارولیدن) 👈 بار + --ول (از ریشهٔ واژهٔ «هُل» (هُل دادن)) + --یدن


  #ویرشتن (vir.oš.t.an)(ویرولیدن) 👈 ویر (از «ویران») + --ول (از ریشهٔ واژهٔ «هُل» (هُل دادن)) + --یدن

✍️ نکته:
۱- ستاکِ حالِ بارُفتن می‌شود: باروب .(بسنجید با: رُفتن —> روب .)

۲- ستاکِ حالِ بارُشتن می‌شود: بارول .(بسنجید با: هِشتن —> هِل .)

۳- ستاکِ حالِ ویرُشتن می‌شود: ویرول .(بسنجید با: هِشتن —> هِل .)

╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
   💤 @JavidPajin 💤
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

06 Feb, 13:52


☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
┅┅─┅─┅─┅─┅─┅─┅

✴️ ❍►#bulldozer

✳️ ❍◄#ویروب‌گر (bâr.(r)ub.gar)

یک ویروب‌گرِ (بولدوزرِ ) غول‌آسا در عرضِ سه ساعت دو هکتار زمین را هموار کرد.

ا⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓ا

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

06 Feb, 13:40


👆👆👆
ا👇👇👇

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

03 Feb, 14:02


↕️

  #bribe
پول یا هدیه‌ای که به کسی داده می‌شود تا ناعادلانه و غیرِ‌اخلاقی کاری برای فرد انجام دهد، پاداشِ وسوسه‌آمیز و غیرِ‌اخلاقی، رشوه

ا👇👇👇
🌴🎆🌴🎆🌴


   ╔═══▧•⌘•▨═══╗
          @JavidPajin
   ╚═══▧•⌘•▨═══╝  

I    کانالِ پذیرفتارِ نوواژه‌ها

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

31 Jan, 12:03


↕️

  #baby_buggy
or:   #pram
کالسکهٔ بچه (واژهٔ کالسکه وام‌واژه‌ای روسی است.)

ا👇👇👇
🎆🎆


   ╔═══▧•⌘•▨═══╗
          @JavidPajin
   ╚═══▧•⌘•▨═══╝  

l     فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

25 Jan, 13:37


↕️

❇️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_attenuate به معنای چیزی را کم‌تر یا سُست‌تر کردن، چیزی را نازک و درازتر کردن، رقیق کردن، تضعیف کردن، تُنُک کردن و جُزین


ا⬇️⬇️⬇️


❍◄#تنودن (tonu.d.an)
  یا:
❍◄#تنوییدن (tonu.yid.an) 👈 تُنو ❮ستاکِ برساخته از واژهٔ فارسیِ «تُنُک» به معنای «نازک، لطیف»، در نهایت از ریشه‌ٔ نیاایرانیِ  -tan به معنای «کشیدن، بسط دادن»❯ + --ییدن ❮نشانه‌ٔ‌ مصدر❯

⟦پایینِ صفحه را ببینید.⟧


✍️ نکته: ستاکِ حالِ تنودن می‌شود: تُنوی .(بسنجید با:  زُنودن  زَنوی .)

💎 مثال:
👈 ۱- پرتوهای خورشیدی با گذر از هواسپهرِ زمین می‌تُنویَند (رقیق می‌شوند.)

👈 ۲- کُدهای مالیاتی ابزارهایی بودند که نابرابری در درآمدها را می‌تُنودند (کم می‌کردند.)

👈 ۳- عامل‌های بسیاری هستند که اثرِ زیست‌شناختی استرس را می‌تُنویند (کم و رقیق می‌کنند

📢 توجه:
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#attenuate صفت
🟢 ☚#تنوده ( تُنوده )
  یا: ☚#تنویین ( تُنویین )

💎 مثال:
👈 ۱- برگ‌های تُنویینِ (باریک‌شوندهٔ، نازک‌شوندهٔ) درخت حکایت از آن داشت که این گیاه از آن جنسی که ما به دنبالِ آنیم نیست.

👈 ۲- دست و پایِ تُنویینِ (لاغرِ ) کودک را گرفتند و او در گور گذاشتند.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#attenuation
🟣 ☚#تنویش (tonu.yeš)
  یا: ☚#تنود (تُنود)

💎 مثال:
👈 ۱- صدا با این فناوری می‌تواند هزاران کیلومتر بدونِ هیچ‌گونه تُنویِشی (ضعیف‌شدنی) راه بپیماید.

👈 ۲- این دارو در تُنویشِ (کم کردنِ ) آماس و التهابِ روده نقشِ خوبی داشته‌است.

👈 ۲- تُنویشِ (تضعیفِ) احتمالیِ این ویروس با این روش می‌تواند آن را برای ساختِ واکسن مناسب‌تر از پیش کند.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#attenuator
🟢 ☚#تنوگر ( تُنوگر )
 
💎 مثال:
👈 تُنوگرِ (رقیق‌کنندهٔ) اصلیِ دودِ غلیظِ برآمده از احتراق همان مبدلِ تجزیه‌کننده‌ است که در خودرو نصب شده‌است.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣 ☛#attenuant آنچه باعثِ رقیق‌شدن یا نازک‌ شدنِ چیزی (محلول، خون و ...) می‌شود.
🟣 ☚#تنویا ( تُنویا )
  یا: ☚#تنویان ( تُنویان )

💎 مثال:
👈 در حقیقت شیوهٔ عملِ این تُنویا (رقیق‌گر) در خون هنوز برایِ دانشمندان مبهم است.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢 ☛#unattenuated رقیق‌نشده
🟢 ☚#ناتنوده ( ناتُنوده )

💎 مثال:
👈 ۱- پژوهش‌گران چند موش را با ویروسِ زنده و ناتُنودهٔ (ضعیف‌نشدهٔ) التهابِ نخاع درآلودند.

👈 ۲- مردم از محکومیت‌های ناتُنوده‌ای (بدونِ تخفیفی) که قاضیِ آتلانتا آن روز صادر کرد شگفت‌زده شده بودند.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

☑️ هم‌ریشه‌های دیگرِ  #تنودن، #تنویش و #تنویان  در زبان‌های ایرانی و هندی‌ایرانی‌اروپاییِ غیرِایرانی:

🖌 اوستایی  👈  گسترده ‌کردن، کشیدن    -pair.tan
🖌 فارسی باستان 👈  تن    -tanu
🖌 فارسی میانه  👈  تن    tan
🖌 فارسی میانه 👈 تُنُک tanuk
🖌 سکایی 👈  لاغر، کوچک، تُنُک    ttamga
🖌 خوارزمی  👈  تن    tn
🖌 سغدی  👈  تن    tn
🖌 فارسی 👈  تن، تنیدن، تُنُک، تار (رشتهٔ باریک)، تور (پارچهٔ مشبک)، تله
🖌 فارسی تاجیکی 👈 تُنُک، لاغر tənək, tunuk
🖌 آسی  👈  لاغر، نازک    tænæg
🖌 بلوچی  👈  باریک    tanakk
🖌 یدغه  👈  کم‌عمق    tunuk
🖌 کردی  👈  ظریف، نازک   tenik
🖌 بختیاری  👈  نازک، رقیق    tonok
🖌 علی‌آبادی  👈  پهن، گسترده    tanek
🖌 سانسکریت  👈 کوچک، لاغر    tánuka
🖌 یونانی  👈  کشیدن، گسترده کردن    τανύω
🖌 لاتینی  👈  باریک، نازک    tennis
🖌 آلمانی 👈 نازک، باریک dünn
🖌 روسی 👈 لاغر، ظریف tónkij
🖌 انگلیسی  👈  رقیق کردن    to attenuate
🖌 پورواهندواروپایی  👈  گسترش دادن، کشیدن    -ten

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

✍️ نکته: برای دیدنِ فعل‌ها یا واژه‌های دیگر از این ریشه بروید به:

to continue , to tone , to intend , to expatiate , to gesture


╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
   💤 @JavidPajin 💤
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

25 Jan, 13:35


☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
┅┅─┅─┅─┅─┅─┅─┅

✴️ ❍►#attenuation

✳️ ❍◄#تنویش (ton.uy.eš)

درمانِ جایگزین‌سازیِ نیکوتین باعثِ #تنویشِ ( تُنویِشِ ، تخفیفِ ) کاهشِ وزن در طولِ ۱۲ ماهِ نخست می‌شود.


ا⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓⇓ا

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

25 Jan, 13:33


👆👆👆
ا👇👇👇

فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

20 Jan, 16:08


↕️
ا༺↑↑↑↑↑↑↑↑༻ا
ادامهٔ فرستهٔ پیشین:

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #animus
دانش‌واژه‌ای در روان‌شناسیِ کارل گوستاو یونگ است که به بخشِ نرینه یا مردانهٔ شخصیتِ زن اطلاق می‌گردد.
🟢  #مرتین ( مَرت همان «مرد» است.)

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣  #anima
دانش‌واژه‌ای در روان‌شناسیِ کارل گوستاو یونگ است که به بخشِ مادینه یا زنانهٔ شخصیتِ مرد گفته می‌شود.
🟣  #مادین ( ماد همان «ماده»)

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #anorak
نوعی کاپشن که معمولا کلاه‌دار است و تا رویِ باسن را می‌پوشاند.
🟢  #برپوش
  یا:   #روتن ( رو + تَن )

🔺نکته:
یادآوری می‌شود که واژهٔ «بادگیر» در فارسی برابرنهادهٔ #windbreaker_jacket است.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣  #anticlimax
هنگامی به کار می‌رود که یک سخن یا رویدادِ برجسته و پراهمیت ناگهان به سخن یا رویدادی افت‌کرده و کم‌اهمیت تبدیل می‌شود و سیرِ قهقرایی می‌پیماید.
🟣  #افتایه ( اُفتایه )

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #anticlockwise
چرخشِ یک چیز خلافِ عقربه‌های ساعت
🟢  #پادساعت‌گرد
  یا:   #چپ‌گرد

💎 توجه:
◽️  #clockwise
◽️  #ساعت‌گرد
  یا:   #راست‌گرد

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣  #allusion
هنگامی به کار می‌رود که گوینده یا نویسنده نوعی کنایه، تشبیه یا ارجاع به چیزی بیرون از کانتکست (بافتار) دارد. مثال:
the film is full of allusions to Hitchcock.
فیلم سرشار از ارجاع‌های کِنایی به (آثارِ) هیچکاک است.
🟣  #سان‌گویه

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #alms_box
صندوقی که برای جمع‌آوریِ کمک‌های (نقدی) مردمی در جایی (بیمارستان، کلیسا و ...) گذاشته‌اند، صندوقِ صدقات و خیرات
🟢  #دهش‌دان ( دِه + -ِ-ش + دان )

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣  #altar
به جایگاه یا میزی گفته می‌شود که پشت یا جلوِ آن می‌ایستند و آیین‌های گوناگونی همچون قربانی (فدیه) کردن، قربانی پذیرفتن، نیایش کردن، سخنرانیِ مذهبی، به عقد درآوردن و ... را انجام می‌دهند.
🟣  #آیین‌گاه

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #ambience
به فضا، حس، ویژگی و هرآنچه با یک مکان، شخص یا چیز پیوند خورده‌است (یا در آن وجود دارد) گفته می‌شود.
🟢  #پیرایند (پیرا + آی (از «آمدن») + -َ-ند(پسوندِ اسم‌‌- یا صفت‌ساز)

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣  #ammunition
مهمات یا کالاهایی که در جنگ و زدنِ دشمن جنبهٔ انفجاری و مصرفی دارند، مانندِ تیر، نارنجک، خمپاره، بمب و ...
🟣  #تیرافزار
  یا:   #زد‌افزار

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #amphitheater
جایی روباز یا سرپوشیده که سکوهای شیب‌دار به سویِ یک جایگاه دارد. تماشاچیان می‌توانند در این سکوها بنشینند و رویدادهایی چون نمایش، بازی، آزمایش و کالبدشکافی (در دانشگاه) و ... را به‌آسانی ببینند.
🟢  #نمایش‌سرا
  یا:   #نماسرا

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

واژه‌هایی که زبان‌پژوهانِ دیگر پیشنهاد داده‌اند و به پذیرفتارِ (تصویبِ) بقیهٔ گروه نیز رسیده‌است:
(برای تعریفِ واژه‌ها بروید به بالای همین فرسته و فرسته‌های پیشین، و درآیه‌های هر یک از واژه‌ها را ببینید.)

ا🚩🚩🚩

🟣  #adduction
کشیدن یا هل دادنِ چیزی به سمتِ درون یا نزدیک به یک خطِ مرکزیِ قراردادی، مثلِ آوردنِ دست‌ها به سمتِ درونِ بدن
🟣  #نزدایش (از فعلِ فرضیِ نَزداییدن (نزداستن)) 👈 پیشنهادِ سرورِ گرامی، امیرِ رادی

🔺نکته:
فعلِ نزداییدن (نَزداستن) برای جایگزینیِ #to_adduct بارگذاری خواهد شد.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #apostasy
🟢  #دین‌وانهی 👈 پیشنهادِ سرورِ گرامی، راستینِ هستی‌پرست

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣  #quarto
🟣  #چاراک 👈 پیشنهادِ سرورِ گرامی، راستینِ هستی‌پرست

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #aquatint
🟢  #خراش‌نگاری 👈 پیشنهادِ سرورِ گرامی، بزرگمهر

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟣  #astride
🟣  #پادوبر
  یا:   #زین‌وار 👈 پیشنهادِ سرورِ گرامی، پارسازاده

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

🟢  #archbishop
🟢  #سردین‌بد (سر + دین + بُد (پسوند، به معنایِ «صاحب، نگهدار، پشتیبان») 👈 پیشنهادِ سرورِ گرامی، پارسازاده

💎 توجه:
◽️  #bishop
◽️  #دین‌بد ( دین‌بُد )

🔺نکته:
مثلِ همیشه دوستانِ گرامی می‌توانند نقد‌های خود را به واژه‌های تصویب‌شده بنویسند. همچنین، اگر خود پیشنهادی برای هر یک از واژه‌های انگلیسی دارند، بنویسند. پس از بررسی و تصویب به متنِ وبگاهِ واژگان افزوده خواهد شد.

╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
   💤 @JavidPajin 💤
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی