رابطه ای که توش دختر بیشتر علاقه داره، به نفع تراپیسته
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
@itdiazpam
-my daily channel-
❌کپی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع❌
Ads: @diazpamads
-00431-
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢. (Persian)
با خوشامدگویی به کانال تلگرامی جدیدمان، 𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖م. این کانال روزانه من، کانالی است که شما را با مطالب جذاب و متنوع همراه می کند. از تصاویر و ویدیوهای جذاب گرفته تا مقالات جالب، اینجا همه چیز را پیدا خواهید کرد. اگر دنبال یک کانال تلگرامی پر از اطلاعات مفید و سرگرم کننده هستید، 𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖م بهترین انتخاب برای شماست. پیوستن به این کانال باعث خواهد شد که همیشه از آخرین مطالب منتشر شده مطلع باشید. بنابراین، برای عضویت در 𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖م، از دیرین دیر به کانال ما بپیوندید. عضویت در کانال رایگان است و شما هیچ گونه اطلاعات شخصی خود را وارد نخواهید کرد. منتظر حضور گرم شما در کانال ما هستیم!
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
10 Feb, 18:43
اصلیه همونه که اولین‌نفر پیامشو چک میکنی؛ همونیه که چتشو پین کردی، همونیه که میدونی نوتیف پیامش با همه فرق داره و اصن همونیه که وقتی باهم حرف میزنین و چت میکنین، لبخند روی لباتون میکاره:))
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
06 Feb, 05:22
اگه براتون سواله که اولویت کسی هستین یا نه؟ بدونین که نیستین. چون اگه بودین، کاری می‌کرد که این‌سوال هیچوقت براتون پیش نیاد.
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
05 Feb, 09:19
زندگی تو شهر کوچیک خیلی ترسناکه
مخصوصا وقتی از یکی بدت میاد و میخوای نبینیش دیگه اون آدم تبدیل به ویوی ابدی تو تا روزی میشه که باهاش آشتی کنی
مخصوصا وقتی از یکی بدت میاد و میخوای نبینیش دیگه اون آدم تبدیل به ویوی ابدی تو تا روزی میشه که باهاش آشتی کنی
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
05 Feb, 07:02
شما که غريبه نيستين من الان دردم اینه كه حالا كووو تا دوباره از یکی خوشم بياد
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
04 Feb, 23:44
ببین پسر جون
دوستای من اینجوری بهم اعتماد به نفس میدن
بخوای نزدیکم شی باید صدبرابر دوستام بهم توجه کنی تا به چشم بیای🎀💕💓💗💝💖
دوستای من اینجوری بهم اعتماد به نفس میدن
بخوای نزدیکم شی باید صدبرابر دوستام بهم توجه کنی تا به چشم بیای🎀💕💓💗💝💖
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
08 Jan, 19:17
متأسفانه خودتو انقدر ازم دور کردی که ترس از دادنت‌و ندارم ، یعنی کاری باهام کردی که بود و نبودت واسم مهم نیس .
حتی اگه یهو بزاری بری هم فرقی به حالم نمیکنه چون من خیلی وقته حذفت کردم
الانم اگه بخاطر من موندی ، خودتو اذیت نکن ، من که میدونم دلت پیش من نیست. برو ؛ تو خیلی وقته برام تموم شدی.
حتی اگه یهو بزاری بری هم فرقی به حالم نمیکنه چون من خیلی وقته حذفت کردم
الانم اگه بخاطر من موندی ، خودتو اذیت نکن ، من که میدونم دلت پیش من نیست. برو ؛ تو خیلی وقته برام تموم شدی.
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
05 Jan, 20:19
ملو ساعته رو بزار تو سوتینت و وقتی رفتی تو سالن یجوری سوسکی درش بیار
حتما بپیچش لای فویل آلومینیوم که اگه از اون دستگاها گرفتن بوق نزنه
حتما بپیچش لای فویل آلومینیوم که اگه از اون دستگاها گرفتن بوق نزنه
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
05 Jan, 19:43
اگه از اون ساعتا داری عکس از صفحه ها بگیر بعد ب مچت نبند بزار وسط پات وقتی نشستی و از روش بنویس
مراقبم نزدیکت شد سریع پاتو ببند
مراقبم نزدیکت شد سریع پاتو ببند
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
29 Dec, 22:34
رفیق اینو الان میگم ، همیشه یادت بمونه
اگه یه روز من رفتم نه گریه میکنی نه عذاداری میکنی
بشینید همه رفیقام دورهم سر خاکم عرق بخورید
از خاطراتمون بگید بخندید منم اون پایین میخندم
آهنگ بذارید بخونید منم اون پایین میخونم
پیک بزنید به سلامتی هم آخرین پیکم بریزید
زمین برای من
🥂🖤
سلامتی رفاقتمون
اگه یه روز من رفتم نه گریه میکنی نه عذاداری میکنی
بشینید همه رفیقام دورهم سر خاکم عرق بخورید
از خاطراتمون بگید بخندید منم اون پایین میخندم
آهنگ بذارید بخونید منم اون پایین میخونم
پیک بزنید به سلامتی هم آخرین پیکم بریزید
زمین برای من
🥂🖤
سلامتی رفاقتمون
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
29 Dec, 22:18
روزی که من نبودم برای شادی روحم به حیوانات غذا بدید...
چه دست هایی که تا آرنج تو عسل کردیم و آدمیزاد گاز گرفت :)
چه دست هایی که تا آرنج تو عسل کردیم و آدمیزاد گاز گرفت :)
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
04 Dec, 20:24
ممنون میشم اگه یک فاتحه برای پارتنر بنده بخونید
حتماً مرده که نتونسته من و پیدا کنه.
@thtweet
حتماً مرده که نتونسته من و پیدا کنه.
@thtweet
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
04 Dec, 19:04
یادتون باشه جنس مخالف
همیشه واسه عشق وعاشقی نیست،
بعضی اوقات میشه بهترین رفیق زندگیت:)🤎
همیشه واسه عشق وعاشقی نیست،
بعضی اوقات میشه بهترین رفیق زندگیت:)🤎
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
14 Nov, 23:05
همیشه ۹۰ درصد اشتباهای زندگیمو وقتی انجام دادم که حوصلم سر رفته بود و دلم یه کار (بگایی ) جدید میخواست.
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
09 Nov, 23:18
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
09 Nov, 16:50
امیدوارم هیچوقت تو حالت انتظار نباشید، خیلی سخته انگار تو برزخی هیچ وقت حالت خوب نیست، انتظار برای چیزی که مال شما نیست، انتظار برای کسی که مال شما نیست، انتظار برای چیزهایی که درست نمیشن، انتظار آدم‌ها رو پیر میکنه.
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
09 Nov, 12:46
افرادی که دست و پاهاشون خیلی سرده، افرادی هستن که دچاره اضطراب یا افسردگین. این به این دلیل که قلب روی پمپاژ خون به مغز متمرکزه. افرادی که از این مشکل رنج می‌برن مغز‌شون هرگز در آرامش نیست، بنابراین قلب پمپاژ خون را به اندام‌هایی که اهمیت کمتری دارن متوقف میکنه.
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
09 Nov, 10:51
متنفرم از اینکه انقدراهمیت داري برام که با یك کلمه سرد حرف زدن، کل روزمو بهم میریزي…
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
09 Nov, 10:10
فقط بدون اگه در مورد بابام باهات حرف زدم ،
تو یه سطح دیگه ای به تو اعتماد دارم .
تو یه سطح دیگه ای به تو اعتماد دارم .
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
09 Nov, 10:08
فکت:
همونجور که تو‌یه نفرو یواشکی دوست داری،
یه نفرم یواشکی تورو دوست داره!
همونجور که تو‌یه نفرو یواشکی دوست داری،
یه نفرم یواشکی تورو دوست داره!
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
09 Nov, 04:38
یه روزی با یکی آشنا میشی که فقط انتخابش تویی، اون روز میفهمی که چرا اوضاع با یه نفر دیگه هیچوقت درست نشد.
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
21 Oct, 05:30
⚖⚖⚖
⚖⚖
⚖
#ائتلاف75
با هق هق ادامه دادم:«خودخواهی من باعث شد اینجوری بشه، به خدا همه چیو درست می کنم، زنش می شم بعد قول میدم کاری کنم از اینجا بری دیگه دستشم بهت نرسه. بابا منو ببخش!»
سرمو نوازش کرد و با همون آرامش همیشگیش با صدای ضعیفی گفت:«قوی باش دختر! تو مگه دختر حاج فتاح نیستی؟ پس گریه نکن، خودم به وقتش نجاتت میدم.»
ازش فاصله گرفتم و نگاهم به اردوان افتاد که لبخند تلخی زد و شرمنده شدم. حتی نمی دونستم چی باید بهش بگم! فقط نگاهش کردم و گفتم:«منو ببخش اردوان.»
چشماشو با اطمینان بست و من بلند شدم. با جدیت از جام بلند شدم و با همون لباس سفید خونی جلوی شاه ایستادم. خنجری که قایم کرده بودمو برداشتم و مستقیم به چشمای شاه نگاه کردم.
خنجرو که زیر گلوم گذاشتم صدای همهمه ی مردم بلند شد و من با تحکم گفتم:«اگه پدرم و اردوان و این سرباز آزاد نشن، همینجا خودمو می کشم، نه تن به ازدواج با شما میدم نه دیگه چیزی برام مهمه. انتخاب با شماست!»
نگاه تحقیر آمیز مادر و همسر شاه رو می دیدم ولی برام مهم نبود. پوزخند روی لبای وزرا دیگه اذیتم نمی کرد و الان تنها چیزی که برام مهم بود، جون پدرم و اردوان بود.
شاه که انگار انتظار این حرکاتو از من داشت، سری تکون داد و گفت:«آزادشون کنین.»
خنجرو پایین آورد و با قدم های استوار، به سمت جایگاهم رفتم و نشستم. اونا رو که بردن، شاه با خشم گفت:«پس عاقد کجاست؟»
_داخل قصر منتظر شماست.
_توی ادامه ی مراسمات من و بانو دلربا حضور نداریم، خودتون به پایکوبی ادامه بدین. می خوام موقع خوندن خطبه تنها باشیم.
وقتی که راه افتاد، بالاجبار منم دنبالش رفتم و وارد قصر شدیم. خوشحال بودم از اینکه تونستم نجاتشون بدم ولی انگار زندگیمو قمار کرده بودم! زندگی کردن با آدمی که حتی سره سوزنی بهش حس نداری سخت ترین کار دنیاست. آدمی که یک درصد هم از معیار هات برای زندگی و ازدواج رو نداره و تو مجبوری سالها تحملش کنی. نمی دونم، شایدم این تقدیرِ من بود!
روی صندلی نشستیم و می دیدم که شاه بدجور عصبانیه و اخماش توی همه. عاقد که شروع کرد به خوندن خطبه ی عقد، اشک از چشمام سرازیر شد و از اینکه بابا اینجا نیست دلم گرفت.
⚖⚖⚖⚖⚖⚖⚖⚖⚖
https://t.me/+4sP8dL6gDnhiNTdk
⚖⚖
⚖
#ائتلاف75
با هق هق ادامه دادم:«خودخواهی من باعث شد اینجوری بشه، به خدا همه چیو درست می کنم، زنش می شم بعد قول میدم کاری کنم از اینجا بری دیگه دستشم بهت نرسه. بابا منو ببخش!»
سرمو نوازش کرد و با همون آرامش همیشگیش با صدای ضعیفی گفت:«قوی باش دختر! تو مگه دختر حاج فتاح نیستی؟ پس گریه نکن، خودم به وقتش نجاتت میدم.»
ازش فاصله گرفتم و نگاهم به اردوان افتاد که لبخند تلخی زد و شرمنده شدم. حتی نمی دونستم چی باید بهش بگم! فقط نگاهش کردم و گفتم:«منو ببخش اردوان.»
چشماشو با اطمینان بست و من بلند شدم. با جدیت از جام بلند شدم و با همون لباس سفید خونی جلوی شاه ایستادم. خنجری که قایم کرده بودمو برداشتم و مستقیم به چشمای شاه نگاه کردم.
خنجرو که زیر گلوم گذاشتم صدای همهمه ی مردم بلند شد و من با تحکم گفتم:«اگه پدرم و اردوان و این سرباز آزاد نشن، همینجا خودمو می کشم، نه تن به ازدواج با شما میدم نه دیگه چیزی برام مهمه. انتخاب با شماست!»
نگاه تحقیر آمیز مادر و همسر شاه رو می دیدم ولی برام مهم نبود. پوزخند روی لبای وزرا دیگه اذیتم نمی کرد و الان تنها چیزی که برام مهم بود، جون پدرم و اردوان بود.
شاه که انگار انتظار این حرکاتو از من داشت، سری تکون داد و گفت:«آزادشون کنین.»
خنجرو پایین آورد و با قدم های استوار، به سمت جایگاهم رفتم و نشستم. اونا رو که بردن، شاه با خشم گفت:«پس عاقد کجاست؟»
_داخل قصر منتظر شماست.
_توی ادامه ی مراسمات من و بانو دلربا حضور نداریم، خودتون به پایکوبی ادامه بدین. می خوام موقع خوندن خطبه تنها باشیم.
وقتی که راه افتاد، بالاجبار منم دنبالش رفتم و وارد قصر شدیم. خوشحال بودم از اینکه تونستم نجاتشون بدم ولی انگار زندگیمو قمار کرده بودم! زندگی کردن با آدمی که حتی سره سوزنی بهش حس نداری سخت ترین کار دنیاست. آدمی که یک درصد هم از معیار هات برای زندگی و ازدواج رو نداره و تو مجبوری سالها تحملش کنی. نمی دونم، شایدم این تقدیرِ من بود!
روی صندلی نشستیم و می دیدم که شاه بدجور عصبانیه و اخماش توی همه. عاقد که شروع کرد به خوندن خطبه ی عقد، اشک از چشمام سرازیر شد و از اینکه بابا اینجا نیست دلم گرفت.
⚖⚖⚖⚖⚖⚖⚖⚖⚖
https://t.me/+4sP8dL6gDnhiNTdk
𝘿𝙞𝙖𝙯𝙥𝙖𝙢.
20 Oct, 09:02
بعد تا دم در کلاس داشتم چک میکردم ببینم کدوم کلاسم
دیدمممم و باز اشتباه نشستم
دیدمممم و باز اشتباه نشستم
13,579
subscribers
1,283
photos
702
videos
![[Freixeñet] Telegram Channel](/avatar/1733/1733655790.jpg)
