Venting Mechanism

ماه های اخیر اطلاعات خیلی خوبی از سیکل تغییرات اکوسیستم ها و استراتژی های مارکتینگ گیرم اومد و با یه سری افراد جدید اشنا شدم که از طریق اونها با فضای داخلی خیلی از تیم ها اشنا شدم
اینارو گفتم که یه مشاهده جالب رو باهاتون در میون بذارم.
با Lead Engineer یک شبکه نسبتا معروف صحبت میکردم و داشت میگفت که فعلا رو حالت maitenance هستیم و حالا اگر بشه چیزی اضافه میکنیم با هزینه کم ولی بجز اون فعلا تا وقتی که funding بیشتری بتونیم بدست بیاریم برنامه بزرگی در کار نیست.

دو روز بعد دیدم ینفر تو توییتر نوشته که همون پروژه برنامه های بزرگی رو دارن روش کار میکنن و وقتی فلان فیچر (که بزودی قراره لانچ بشه) اضافه بشه یک رشد میلیارد دلاری برای اون پروژه اتفاق خواهد افتاد‌ :))))

به خودتون بستگی داره چه برداشتی از این اطلاعات بکنید.

https://mixbytes.io/blog/how-liquidations-work-in-defi-a-deep-dive

https://youtu.be/vc4yL3YTwWk

واکنش صادقانه همه شرکت های میلیارد دلاری که توی تمام بحران های اقتصادی از Great depression به اینور به خاک سیاه نشستن و "تیم داشتن" :

قبلا در مورد انفصال از دنیای واقعی و جدا بودن احساسات(بازار) از واقعیت زیاد صحبت کردم. خیلیا معتقدن از دلایل اصلی دیدن همچین صحنه هایی ضعیف شدن بنیان های خانواده در قرون جدیده. که باعث میشه مردم به صورت ناخودآگاه در شکل اون بچه خردسال که پدرشو در مرکزیت دنیا می بینه عمل کنن. در غیاب همچون figure تخیلی پدری که همه چیو میدونه و همه چیو بلده اون خصوصیات توی دولت ها، شرکت های بزرگ، اشخاص و محیط های برجسته اکادمیک جستجو میشه.
البته زیادی حاشیه رفتیم. جدا از اینکه تو بازار چی میشه که بدیهیه کسی نمیدونه. به نظر من دلیل اصلیش ترسه. چون رد این گزاره تو عکس یعنی یه دنیای خشن که نه تنها خودت نمیدونی بلکه اون بالاییها هم نمیدونن چی میشه و هر لحظه ممکنه هرچی بشه.
خیلیا دوس ندارن حتی فکر کنن همچین دنیایی وجود داره و توش زندگی کنن.

https://www.paradigm.xyz/2024/12/distribution-markets

https://youtu.be/VXHt-vsXYWU

https://4pillars.io/en/articles/solana-mega-report-like-apple-but-unlike-apple-v2


این ریپورت خوبیه و بررسی خیلی جالبی رو اکوسیستم سولانا انجام داده.

https://4pillars.io/en/articles/layer-1-tokenomics?s=35

اینو علاوه بر بحث خود شبکه در متمرکزتر بودن محصولات هم میشه دید.
الان روی Solana خیلی از پروژه های دیفای یا اپن سورس نیستن.
یا نسبت به پروژه های روی اکوسیستم EVM نیاز به مدیریت فعالانه تری از سمت فاندرها دارن و بیشتر میشه گفت یه بیزنس نیمه متمرکز هست که داره به صورت Permissonless خدمات میده‌.

https://paragraph.xyz/@1a35e1/on-network-economies

https://en.m.wikipedia.org/wiki/Roko%27s_basilisk


کلا تو دنیای علوم کامپیوتر و یکم وسیعتر علم به طور کلی
مفاهیم انتزاعی و یا Metaphorical زیادی هست که خیلیاشون به شکل مفاهیم تخیلی یا داستانی خودشو نشون میده.
امکان داره یه مدت میم کوین ساختن از اینا رایج بشه
شاید همین الانشم شده.

https://www.syncracy.io/writing/application-fee-capture

https://www.paradigm.xyz/2024/11/pm-amm

https://blog.cotten.io/the-commit-reveal-pairwise-comparison-protocol-crpc-e1434fff94c4?gi=d169c322b780

https://www.powdr.org/blog/powdrvm

https://nothinghuman.substack.com/p/meditations-on-machinic-desire



این مقاله واقعا خوبه، ارتباط خاصی هم به کریپتو نداره گرچه کسی به طور جدی بخواد تو این فضا فعالیت ارزشمندی بکنه بنظرم خوندن تکست بوک های اقتصادی/سیاسی/فلسفی اجتناب ناپذیره
کتابی که در موردش صحبت کرده هم به همین پست اتچ میکنم.

https://sergiogallardo9.substack.com/p/cryptos-incentive-misalignment-problem

یه نگاه کلی به این لیست بکنید اولین الگوی مشترکی که دیده میشه اینه که بخش راست بالا علاوه بر بحث های مالی، بک گراند تکنیکال خیلی قوی دارن و حتی خیلیاشون ابزار اپن سورس توسعه میدن و نگه داری میکنن، اونایی هم که موفقیت پایینتری دارن اکثرا به طور اختصاصی فقط با بکگراند اختصاصی فایننس یا بنکینگ وارد بازار شدن.

https://twitter.com/nuss_eli/status/1849487011717284194

> Founder: [I'm building a] quiz dApp that let users answer questions. after answering a certain number of questions correctly they get rewarded with our fungible token. [we’ll] develop a dex where they will be able to swap the fungible token for other tokens that will be available in the dex

Me: So you’ll incentivize users to take quizzes and answer questions correctly by rewarding them with your token? What gives value to the token? Why will people want to earn it by taking quizzes? Why will other people want to buy it from the quiz takers who have earned it?

Founder: we are thinking of rewarding users with the token, then when they want to swap the token we take a fee from the swap

Me: Hmm. That doesn't make much sense imo. The purpose and value of the token has virtually nothing to do with the usage of the quiz platform. It seems like you might as well be building a DEX at that point.

Founder: so what's your advice on building the revenue and value?

Me: Well that’s the million-dollar question. Blockchain products are not fundamentally different than Web2 in the sense that you still need to build something people want to use badly enough that they are willing to pay to use it. And to do that requires solving a problem. It all comes back to the basics: a) what problem are you solving? b) who has this problem? c) how much (if anything) would they be willing to pay to solve this problem?

Founder: we didn't think of problems, we just thought it will be nice to bring education into the ecosystem
>


یه hint کوچیک:
95‌ درصد پروژه هایی که میرید براشون تسک میزنید و توکنشونو میخرید و داخل دیسکوردشون فعالیت میکنید فاندراشون دقیقا همچین مکالمه هایی رو در مورد مکانیزم دیزاین محصولشون دارن. و همین مسائل رو هم نمیدونن. صرفا اعتماد بنفس بیشتری دارن.

https://terminallyonchain.xyz/zktls

https://blockworks.co/news/0xresearch-newsletter-mev-trusted-execution-environments

https://research.nansen.ai/articles/object-oriented-finance

https://research.auditless.com/p/al-79-lies-damned-lies-and-the-memecoin

ایده پردازش پارالل رو میتونید اینطوری ببینید : فرض کنید قراره بلاک X رو پردازش کنیم که داخلش یه سری تراکنش هست، سواپ از دکس، قرض گرفتن, یه فلش لون، ترنسفر و...
که هر کدوم در حالت عادی قراره state رو تغییر بدن مثل اطلاعات آنچین و بالانس کاربرها که تو اکثر شبکه ها اینا خطی پردازش میشن‌.
مثلا
tx1->tx2->tx3->....
پشت هم پردازش میشن.
، حالا شما اگر از قبل از شروع بدونید هر تراکنش کجای استوریج بلاکچین رو میخواد بخونه یا بنویسه برای مثال وقتی من یه سواپ میخوام بزنم.
ینفر میخواد یه اپلیکیشن سوشال رو استفاده کنه.
یا ینفر ترنسفر میکنه.
میشه از مزیت های پردازش پارالل استفاده کرد.
اینطوری شبکه میتونه کارهایی که با هم تداخل ندارن(اهمیت تداخل تو یکپارچگی state هست ، مثلا یک استخر نقدینگی باید سواپ هاش خطی پردازش بشه چون بعد هر سواپ نقدینگیش عوض میشه و هر تراکنش به تراکنش قبلی بستگی داره) رو به صورت موازی پردازش کنه که میتونه هم تو throughput هم تو زمان کلی پردازش هر بلاک تاثیر خیلی زیادی داشته باشه.
محدودیت های اصلی این موضوع در حال حاضر دو چیزه: اولیش سخت افزار و دومی hotspot شدن، یعنی اگر بیشتر تراکنش های یک شبکه با یک پروگرم تعامل کنه یا یکار مشخص انجام بده اونوقت این موازی پردازش شدن تاثیر خیلی زیادی نداره چون همه با یه جای مشخص از استوریج کار دارن.
برای همینه که مثلا solana بجای fee market از local fee market استفاده میکنه. ینی رقابت و بالا رفتن فی ها موقع شلوغ شدن فعالیت یه پروگرم خاص اتفاق میفته نه به طور عمومی.

https://research.2077.xyz/block-stm_vs_sealevel

پنج تا کلاینت داره سولانا که همشون هم با هزینه و انرژی زیاد و کیفیت بالا دارن maintain میشن و هر کدوم هم امتیازهای خاص خودشو داره
اکوسیستم دیگری در حال حاضر نمیشناسم که داخلش به این شکل مجموعه های مستقل و متفاوت از هم‌ در حال خرج کردن منابع برای زیرساخت باشن .

https://blog.syndica.io/introducing-sig-by-syndica-an-rps-focused-solana-validator-client-written-in-zig/

https://www.helius.dev/blog/solana-gulf-stream

https://www.anza.xyz/blog/a-deep-dive-into-solana-s-accountsdb

یکی از جنبه های مخرب کتابها یا کلا محتوای با محوریت رشد فردی راحت خوان بودنشه(عموما، استثنا هم داره) تجربه بیشتر افراد از خوندن این کتاب ها رضایت نسبی هست. مسئله اینه به نسبت حجم و زمانی که صرف اینها میشه ورودی کمی دارند اما خروجی رو تغییر میدند، فرض کنید شما نسبت به مسئله ایکس پنج واحد اطلاعات یا دانش دارید یا پنج بلاک دیتا که به صورت افقی کنار هم چیده شدن و نتیجه ایگرگ رو ازش میگیرید، بعد از مطالعه این کتابها اون پنج نهایتا شده شیش یا تغییر خاصی نکرده.
صرفا چینش اطلاعات جدید و نتیجه گیری از اون دیتارو برای شما تعییر میده یا پرسپکتیو جدیدی بهتون میده(مثلا فک کنید چینش افقی میشه عمودی و یه نتیجه و شکل جدید میبیند شما) که در بلندمدت ورودی جدید برای هر فردی خیلی تاثیرگذار تر از تغییر دادن خروجیه.
مشکل اصلی اینه برای بخش بزرگی از افراد جا افتاده که رشد و تغییر و یادگیری جزو ملزومات اصلی زندگیه، که خب مشخصا کار آسونی نیست و اگر هم مدتی انجام نشه جدا از عواقب فیزیکی حس بدی رو هم برای شخص میاره، حالا سولشن این کتاب ها برای بازار این افراد اینه که بهت محتوایی میدم که خیلی مغزت رو لازم نیست فشار بیاری موقع خوندنش و حس بدت هم رفع میشه نسبت به خودت
Easy fix.
تجربه شخصی من اینه که اگه موقع یادگیری حس نمیکنیم پا از گلیم خودمون فراتر گذاشتیم خیلی وقتا یچیزی اون وسط غلطه.

این make-believe کریپتو یه طوریه که بعد یه مدت خودتم باور میکنی.
خیلی از این تیم های کریپتویی که عملا محصولشون همون لحظه بهترش وجود داشت اونم چندتا (حالا جدا از اینکه در مورد ایندش چی گفته میشد) با استفاده از incentive ای که انتظار ایردراپ ایجاد میکنه کلی کاربر گرفتن و کم کم خودشون باورشون شد که آره بابا! ما به pmf رسیدیم توکن چیه؟ما فقط روی محصول تمرکز میکنیم هرکی انگیزه کوتاه مدت مالی داره باید بره همون بهتر که نباشه.
و پنجره طلایی توکن دادن رو از دست دادن و الان راستش برای اکثر پروژه ها خیلی دیره برای جبران.