کتابفروشی گدار

@godarbook


فروشگاه انلاین کتاب و لوازم التحریر
هر کتابی که بخوای ما داریم، چه ترجمه چه زبان اصلی
لوازم‌التحریر:
@godarDream
اینستاگرام:
Godarbook
ثبت سفارش:
@godarbookadminn
کانال رضایت مشتری:
@Godarcustomers

کتابفروشی گدار

23 Oct, 12:45


📻 تمام تنم از درد پر شده بود به سختی خودم رو از دستاش نجات دادم و فرار کردم وقتی چشم‌هام رو باز کردم توی بیمارستان بودم...

📻 یکی از جذاب‌ترین داستان‌های ایرانی که تا امروز خوندم کتابی که از صفحه‌ی اولش من رو میخکوب کرده بود و فوق العاده بود و نظرم رو درباره‌ی رمان‌های معاصر ایرانی عوض کرد...

کتابفروشی گدار

23 Oct, 12:39


📻 مهندس درحالی‌که از اون بطری شراب توی لیوانش میریخت شروع به تعریف خاطرات قدیمی‌ کرد گفت و نوشید و سیگار کشید احساس می‌کردم خشمگین تر میشه و فقط چند لحظه بعد...

📻 دست‌هایی پر از خشم و عصبانیت توی لباسم بودن! سنگینی مردی رو روی بدن بدون لباسم احساس میکردم که داشت...

کتابفروشی گدار

23 Oct, 12:39


ـ رودابه :
دخترش همسن و سال من بود و حالا من بجای اون کنار پدرش بودم و انبوهی از ظرف های نشسته رو میدیدم که نشون از تنهایی پدرش داشت دلم میخواست اون خونه رو مرتب کنم اما من فقط مهمان امشب بودم...

رو به روی هم نشسته بودیم و چای میخوردیم که مهندس جمله‌ای گفت که تمام‌ تنم از شنیدنش یخ کرد! میدونستی تو خیلی شبیه عمه‌ت هستی؟
همه میدونستن که اون چقدر عاشق عمه بود...

کتابفروشی گدار

23 Oct, 12:39


📻 دشمن اعلام کرده بود که قراره مرکز شهر رو بمب بارون کنه! خان و نامزد رودابه اون شب با اصرار از رودابه خواستن که شب رو توی خوابگاه نمونه و پیش یکی از بستگان دور خانوادگی‌ بره...

📻 وقتی رودابه به خونه‌ی آقا یوسف مهندس قدیمی شرکت نفت رسید همه چیز آشفته بود ۴ سال پیش دختر و همسر آقا یوسف اون رو به مقصد کانادا ترک کرده بودند...

کتابفروشی گدار

23 Oct, 12:38


📻 توی خونه‌ی اعیانی خان ولوله به پا شده بود و خان ناراضی از اینکه حالا دختر عزیزش رودابه قراره برای درس خوندن در دانشگاه به تهران بره. همه‌ی اعضای خونه داشتن مقدمات رفتن فراهم می‌کردند...

📻 تازه انقلاب شده بود و سایه‌ی جنگ روی کشور بود و کمی بعد از رفتن رودابه اوضاع بدتر شد اون شب همه‌ی دختران خوابگاه توی پناهگاه جمع شده بودند چون...

کتابفروشی گدار

23 Oct, 12:37


خب، با من آماده شید بریم کتاب جدیدو معرفی کنیم.

کتابفروشی گدار

23 Oct, 10:45


خیلی ها می‌گند که این بهترین اثر نویسنده است

کتابفروشی گدار

23 Oct, 10:18


بچه‌های خوبی باشید
ساعت ۴ معرفی رو میذارم😶🤚

کتابفروشی گدار

23 Oct, 10:18


‌ ‌ ‌‌‌ ‌
تروخدا دق نده معرفیش کن

کتابفروشی گدار

23 Oct, 10:16


کتاب از این نظر خیلی خوب بود که اومده بود درمورد یکی از تابوهای کشورمون صحبت کرده. چیزی که تو کشور ما همیشه حرف زدن درباره‌اش ممنوعه، شده موضوع اصلی این کتاب😶🤫

کتابفروشی گدار

23 Oct, 10:15


داستان ما درمورد دختری به اسم رودابه است که دختر یه خانواده‌ی سرشناس توی کرمانه. رودابه تصمیم گرفته بیاد تهران که ادامه تحصیل بده. ادامه‌ی داستان ...

کتابفروشی گدار

23 Oct, 10:14


چاپ سه سال پیشه و با ۲۰۰ صفحه قیمتش زیر ۱۰۰ تومنه!

اما بدیشم اینه که کلا ازش ۸۰ جلد بیشتر موجود ندارم!