Learning German with Aida @german_aida Channel on Telegram

Learning German with Aida

@german_aida


اینجا سعی می‌کنم آلمانی رو آسون یاد بدم


@aida_hashemi212

Learning German with Aida (Persian)

در کانال تلگرام 'آموزش آلمانی با آیدا' با نام کاربری @german_aida، با یک فضای آموزشی دوستانه و جذاب به یادگیری زبان آلمانی خواهید پرداخت. آیدا هاشمی، مدرس این کانال، با روش‌های مدرن و جذاب، سعی در آموزش زبان آلمانی به شما دوستان عزیز دارد. این کانال مناسب برای تمام سطوح از مبتدی تا پیشرفته است. اگر میخواهید به زبان آلمانی تسلط پیدا کنید یا حتی اگر قصد سفر یا مهاجرت به آلمان را دارید، این کانال گزینه‌ی مناسبی برای شماست. در این کانال آموزشی، علاوه بر درس‌ها و تمرین‌های زبانی، مطالب جذاب و کاربردی نیز به اشتراک گذاشته می‌شود تا یادگیری زبان برای شما لذت‌بخش و موثر باشد. پس برای یادگیری زبان آلمانی به همراه آیدا، به کانال @german_aida بپیوندید و از این فرصت بی‌نظیر برای ارتقای مهارت‌های زبانی خود بهره ببرید.

Learning German with Aida

15 Feb, 12:02


جاخالی رو پر کن 👆🏼😜

Learning German with Aida

15 Feb, 12:02


حالا وقت تمرینه 🤩

Learning German with Aida

15 Feb, 11:20


حروف اضافه مکان (Präpositionen mit Orten)

1. استفاده از „nach“ برای کشورها و شهرها

وقتی می‌خواهید به یک کشور یا شهر بروید (بدون آرتیکل)، از „nach“ استفاده می‌کنید:
nach Deutschland (به آلمان)
nach England (به انگلستان)
nach New York (به نیویورک)

2. استفاده از „in“ برای کشورهایی که آرتیکل دارند و مناطق خاص

برخی کشورها آرتیکل دارند (مثلاً die Türkei، die USA، die Schweiz). برای این کشورها و همچنین برخی مناطق خاص، از „in“ استفاده می‌شود:
in die USA (به ایالات متحده)
in die Türkei (به ترکیه)
in die Bretagne (به بریتانی)

3. استفاده از „an“ برای مکان‌های کنار آب (دریا، دریاچه، رودخانه)

اگر مقصد شما مکانی کنار آب باشد، از „an“ استفاده می‌شود:
an die Adria (به دریای آدریاتیک)
an den Bodensee (به دریاچه بودنزی)
ans Meer (به دریا)

4. استفاده از „auf“ برای جزایر

برای جزایر و برخی مناطق خاص، از „auf“ استفاده می‌شود، اما در این تمرین نیامده است. به‌عنوان مثال:
auf Kreta (به جزیره کرت)

5. استفاده از „ins“ یا „in die“ برای مناطق کوهستانی

اگر مقصد شما مناطق کوهستانی باشد، از „ins“ یا „in die“ استفاده می‌کنید:
ins Gebirge (به کوهستان)
in die Alpen (به آلپ)
in die Dolomiten (به دولومیت)

جمع‌بندی

برای کشورها و شهرها بدون آرتیکل: nach
برای کشورها و مناطق با آرتیکل: in die/in den/in das
برای کنار دریا یا دریاچه: an die/an den/ans
برای جزایر: auf
برای کوهستان: ins/in die

Learning German with Aida

15 Feb, 06:32


Guten Morgen! 🌞
Möge dein Tag so strahlend sein wie die Sonne am Himmel und dein Herz mit Glück erfüllt sein. Genieße jeden Augenblick!

(صبح‌بخیر! امیدوارم روزت به درخشندگی خورشید در آسمان باشه و دلت از خوشبختی پر بشه. از هر لحظه لذت ببر!)

Learning German with Aida

12 Feb, 16:42


فرق این‌ دو واژه رو توی ویس بالا براتون توضیح دادم 😍👆🏼

Learning German with Aida

12 Feb, 16:42


1. aufgeregt:
معنی: این کلمه به معنای «هیجان‌زده» یا «ناراحت» است و برای توصیف حالت یا احساس یک شخص به کار می‌رود.
مثال: «Ich bin aufgeregt.» یعنی «من هیجان‌زده‌ام.»
2. aufregend:
معنی: این کلمه به معنای «هیجان‌انگیز» است و برای توصیف یک موقعیت، رویداد یا چیزی که باعث ایجاد هیجان می‌شود، استفاده می‌شود.
مثال: «Das Spiel war aufregend.» یعنی «بازی هیجان‌انگیز بود.

Learning German with Aida

12 Feb, 07:16


فرق این دو واژه رو میدونی ؟ 🤔🤔

Aufgeregt

و

Aufregend

Learning German with Aida

12 Feb, 07:15


صبحتون به خیر بچه ها 😍😍

Learning German with Aida

10 Feb, 12:39


فایل زیرنویسشم براتون میفرستم

Learning German with Aida

10 Feb, 12:39


فیلم air-der-grobe-wurf-2023

Learning German with Aida

10 Feb, 10:49


#انیمیشن لوکا به زبان المانی 👆🏼👆🏼💖

Learning German with Aida

10 Feb, 10:48


Titel: Luca
Erscheinungsjahr: 2021
Länge: 95 Minuten

Learning German with Aida

09 Feb, 20:41


سلام دوستان
قصد دارم یه کلاس نیمه خصوصی بزرگسال برگزار کنم
که هزینه اش نسبت به خصوصی مقرون به صرفه تر هست
و از صفر شروع می‌کنیم
اگر مایل به شرکت هستین
به ایدی من پیام بدین
@aida_hashemi212

Learning German with Aida

08 Feb, 09:41


حالا تست پایین رو جواب بده 👇👇

Learning German with Aida

08 Feb, 09:34


Hast du Zeit? وقت داری ؟

Hast du Lust?
حوصله داری؟

Learning German with Aida

08 Feb, 09:11


Hast du Zeit ?

Hast du Lust?

فرق این دو تا چیه ؟ 🤔🤔👇💖

Learning German with Aida

07 Feb, 12:14


واژه zurückerlangen در زبان آلمانی به معنای بازپس گرفتن، دوباره به دست آوردن یا بازیابی چیزی است.

مثلاً:
Er hat seine Freiheit zurückerlangt.
(او آزادی‌اش را دوباره به دست آورد.)
Wie kann ich mein Passwort zurückerlangen?
(چطور می‌توانم رمز عبورم را بازیابی کنم؟)

Learning German with Aida

07 Feb, 10:45


اینو بخون و بهم بگو
به نظرت

Zurückerlangen

یعنی چی ؟

Learning German with Aida

07 Feb, 10:44


واژه erlangen در زبان آلمانی به معنای به دست آوردن، کسب کردن یا رسیدن به چیزی است. این فعل معمولاً برای به دست آوردن چیزهای مهم مانند دانش، شهرت، موفقیت یا آزادی به کار می‌رود.

مثال‌ها:
Er hat großen Ruhm erlangt.
(او شهرت زیادی به دست آورد.)
Sie erlangte endlich ihr Diplom.
(او بالاخره دیپلمش را دریافت کرد.)
Durch harte Arbeit kann man Erfolg erlangen.
(با تلاش سخت می‌توان موفقیت کسب کرد.)

Learning German with Aida

06 Feb, 12:59


“Wird mal Zeit, dass du was machst!” → دیگه وقتشه یه کاری بکنی!

Learning German with Aida

06 Feb, 12:58


“Es wird Zeit zu gehen.” → وقتشه که بریم.
“Wird Zeit, dass du dich entscheidest.” → وقتشه که تصمیم بگیری.

Learning German with Aida

06 Feb, 12:58


مثال هاشو برات این پایین میذارم 😍👇

Learning German with Aida

06 Feb, 12:58


عبارت “Wird Zeit” در آلمانی به معنای “وقتشه” یا “زمانش رسیده” است.

Learning German with Aida

27 Jan, 19:31


Übung macht den Meister.”
ترجمه: «تمرین استاد می‌سازد.»
معنی: برای رسیدن به مهارت و تسلط در هر کاری، تمرین و تکرار لازم است.

Learning German with Aida

27 Jan, 18:46


به نظرت
ضرب المثل

کار نیکو کردن از پر کردن است

به آلمانی چی میشه ؟

Learning German with Aida

25 Jan, 11:05


Kein Grund zu bleiben, ist ein guter Grund zu gehen

نبود دلیل برای موندن، دلیل خوبیه برای رفتن

Learning German with Aida

24 Jan, 09:35


Ich vermisse dich

Learning German with Aida

23 Jan, 09:32


چطور بگیم
دلم برات تنگ شده

Learning German with Aida

23 Jan, 07:51


Meine Erinnerung an Dich
خاطراتم از تو
So intensiv und noch so frisch
بسیار زنده و تازه هستند
Deine Stimme, ich kann sie noch hören
صدایت را هنوز می‌شنوم
Du bist nicht weg, das könnt ich schwören!
تو نرفته‌ای، می‌توانم قسم بخورم!
Du warst die Festung meiner Welt
تو دژ دنیای من بودی
Die immer alles fest zusammenhält
که همیشه همه چیز را محکم نگه می‌داشت
Zu dir konnt’ jeder, wenn Alarm war, gehen
هرگاه مشکلی بود، همه به تو مراجعه می‌کردند
Dein Rat war klug und du warst schön
نصیحت‌هایت خردمندانه و خودت زیبا بودی
Sag mal, kannst Du mich wo du jetzt bist, noch sehen
بگو، آیا می‌توانی از جایی که هستی، مرا ببینی؟
Und kannst Du, wenn ich mit dir rede, mich verstehen?
و آیا می‌توانی وقتی با تو صحبت می‌کنم، مرا درک کنی؟
Diese Welt fühlt sich, seitdem du gingst, viel leerer an für mich
از زمانی که رفتی، این دنیا برایم بسیار خالی‌تر شده است
Oh Mama, ich vermisse dich
اوه مادر، دلم برایت تنگ شده است
Ich vermisse dich
دلم برایت تنگ شده است
Dein Herz war groß wie dein Verstand
قلبت به بزرگی عقلت بود
Was uns ein Leben lang verband
چیزی که ما را یک عمر به هم پیوند داد
Wenn’s nicht mehr weiter ging konnt ich zu dir
وقتی دیگر راهی نبود، می‌توانستم به تو مراجعه کنم
Du gabst mir Trost und Rat, ’ne Stulle und ’n Bier
تو به من آرامش و نصیحت می‌دادی، یک ساندویچ و یک آبجو
Hab’s erst begriffen als du gingst
تازه وقتی رفتی، فهمیدم
Was du mir bedeutest und wie sehr ich an dir hing
که چقدر برایم مهم بودی و چقدر به تو وابسته بودم
Das du das Zentrum meines Lebens warst
اینکه تو مرکز زندگی من بودی
Das hätt’ ich dir so gerne noch gesagt
این را خیلی دوست داشتم به تو بگویم
Sag mal, kannst Du mich wo du jetzt bist, noch sehen
بگو، آیا می‌توانی از جایی که هستی، مرا ببینی؟
Und kannst Du, wenn ich mit dir rede, mich verstehen?
و آیا می‌توانی وقتی با تو صحبت می‌کنم، مرا درک کنی؟
Diese Welt fühlt sich, seitdem du gingst, viel leerer an für mich
از زمانی که رفتی، این دنیا برایم بسیار خالی‌تر شده است
Oh Mama, ich vermisse dich
اوه مادر، دلم برایت تنگ شده است
Ich vermisse dich
دلم برایت تنگ شده است
Sag mal, kannst Du mich wo du jetzt bist, noch sehen
بگو، آیا می‌توانی از جایی که هستی، مرا ببینی؟
Und kannst Du, wenn ich mit dir rede, mich verstehen?
و آیا می‌توانی وقتی با تو صحبت می‌کنم، مرا درک کنی؟
Diese Welt fühlt sich, seitdem du gingst, viel leerer an für mich
از زمانی که رفتی، این دنیا برایم بسیار خالی‌تر شده است
Oh Mama, ich vermisse dich
اوه مادر، دلم برایت تنگ شده است
Ich vermisse dich
دلم برایت تنگ شده اس

Learning German with Aida

23 Jan, 06:45


صبحتون به خیر با یه آهنگ المانی 😍🥰💖

Learning German with Aida

22 Jan, 17:41


چطور به المانی بگیم چطور با استرس کنار میای ؟
Wie gehst du mit Stress um?

Learning German with Aida

22 Jan, 17:12


انیشمین شیرشاه به المانی

Learning German with Aida

22 Jan, 11:35


زندگی در سوئیس چطوره ؟؟ 🤔🤔

Learning German with Aida

22 Jan, 05:27


صبحتون به خیر عزیزانم 💖

Learning German with Aida

22 Jan, 05:27


بیدار شدن بقیه VS بیدار شدن من
🤣

Learning German with Aida

21 Jan, 18:27


Mach deine Zigarette aus.

Learning German with Aida

21 Jan, 13:17


؟

Learning German with Aida

21 Jan, 13:17


چطور به المانی بگم

سیگارتو خاموش کن

Learning German with Aida

21 Jan, 13:06


Auf anderen Wegen — Andreas Bourani
از مسیرهای دیگر — آندریاس بورانی

Yeah
آره

Dam dam dam dam
دم دم دم دم

Du willst gehen, ich lieber springen
تو می‌خواهی بروی، من ترجیح می‌دهم بپرم

Wenn du redest, will ich singen
وقتی تو صحبت می‌کنی، من می‌خواهم بخوانم

Du schlägst Wurzeln, ich muss fliegen
تو ریشه می‌گیری، من باید پرواز کنم

Wir haben die Stille um uns totgeschwiegen
ما سکوت اطرافمان را با بی‌توجهی کشتیم

Wo ist die Liebe geblieben
عشق کجا رفته است

Ich fühl’ mich jung und du dich alt
من احساس جوانی می‌کنم و تو پیری

So fallen wir um, uns fehlt der Halt
بنابراین ما سقوط می‌کنیم، و تکیه‌گاهی نداریم

Wir müssen uns bewegen
ما باید حرکت کنیم

Ich bin dafür, du dagegen
من موافقم، تو مخالفی

Wir gehen auf anderen Wegen
ما از مسیرهای دیگری می‌رویم

Mein Herz schlägt schneller als deins
قلب من سریع‌تر از قلب تو می‌تپد

Sie schlagen nicht mehr wie eins
دیگر مثل یکی نمی‌تپند

Wir leuchten heller allein
ما به تنهایی روشن‌تر می‌درخشیم

Vielleicht muss es so sein
شاید باید اینگونه باشد

Dam dam dam dam
دم دم دم دم

Wir sind ein festgefahrenes Ritual
ما یک آیین گیر افتاده‌ایم

Das immer stärker brennt
که هر بار شدیدتر می‌سوزد

Und ich frage nicht mehr nach
و من دیگر نمی‌پرسم

Was uns verbindet oder trennt
چه چیزی ما را متصل یا جدا می‌کند

Weil ich weiß
چون من می‌دانم

Wir fahren weiter im Kreis
ما همچنان در یک دایره حرکت می‌کنیم

Wir müssen atmen, wieder wachsen
ما باید نفس بکشیم، دوباره رشد کنیم

Bis die alten Schalen platzen
تا زمانی که پوسته‌های قدیمی بشکنند

Und wo wir uns selbst begegnen
و جایی که خودمان را ملاقات می‌کنیم

Fallen wir mitten ins Leben
ما به عمق زندگی می‌افتیم

Wir gehen auf anderen Wegen
ما از مسیرهای دیگری می‌رویم

Ich geb’ dich frei
من تو را آزاد می‌کنم

Ich werd’ dich lieben
من تو را دوست خواهم داشت

Is’ ein Teil von dir geblieben
بخشی از تو باقی مانده است

Oh, mein Herz schlägt schneller als deins
آه، قلب من سریع‌تر از قلب تو می‌تپد

Sie schlagen nicht mehr wie eins
دیگر مثل یکی نمی‌تپند

Wir leuchten heller allein
ما به تنهایی روشن‌تر می‌درخشیم

Vielleicht muss es so sein
شاید باید اینگونه باشد

Learning German with Aida

21 Jan, 11:35


متنش هم بذارم ؟ 😜

Learning German with Aida

21 Jan, 11:21


یه آهنگ خوب با هم گوش بدیم ❤️🤩
#musik

Learning German with Aida

21 Jan, 09:39


دوست دارین از این متنا براتون بذارم ؟

Learning German with Aida

21 Jan, 08:30


کسی را انتخاب کن که
در اتاقی پر از
ادم تو رو انتخاب می کنه و نه
اونی که فقط تو رو میخواد
وقتی اتاق خالی است

Learning German with Aida

21 Jan, 08:30


Wähle den, der dich
in einem Raum voller
Menschen wählt und nicht
den, der dich nur will,
wenn der Raum leer ist.

Learning German with Aida

20 Jan, 06:06


Guten Morgen 🌞😃❤️

Learning German with Aida

19 Jan, 15:47


چطور بگیم تسلیم نشو
Gibt nicht auf