🙏دعاهای مشکل گشا 🙏 @ganje_arsh Channel on Telegram

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

@ganje_arsh


‍▒ ارائه روایات معتبر دینے به شیوه نوین
▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بے‌اثرست
▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم
▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمان‌آور است

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏 (Persian)

با خوش آمدید به کانال تلگرامی 🙏دعاهای مشکل گشا 🙏 که تلاوت و ارائه دعاهای معتبر را به شیوه‌ی نوین ارائه می‌دهد. این کانال به هدف برطرف کردن مشکلات و رفع نیازهای شما ایجاد شده است. در اینجا شما می‌توانید دعاهای مختلف را بیابید که با اعتقاد و خالصانه خوانده شده‌اند تا به اهداف شما کمک کنند. ما در این کانال به دعانویسی یا سرکتابی اعتقادی نداریم و تمامی مطالب و دعاها با ذکر منبع ارائه می‌شوند. با پیوستن به این کانال، به دنیایی از دعاهای مشکل گشا و آرامش و صلح دل خواهید یافت. همچنین می‌توانید از دعاهای ما برای حل مشکلات خود استفاده کنید و به دیگران نیز معرفی کنید تا همه با هم به سعادت و موفقیت دست یابیم. پس حتما به کانال ما بپیوندید و از دعاها و روایات مشکل گشا لذت ببرید.

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 17:43


#ضحی
قسمت ۵ و ۶

اولین کاری که کردم تعویض لامپ بزرگی که خریده بودم با لامپ کوچیک پذیرایی بود... تحمل نور کم و فضای تاریک رو نداشتم.... همیشه از تاریکی بدم میومده... از وقتی که یادم میاد...

تا غروب تمام زوایا و گوشه و کنار خونه تمیز شده بود...
البته از کت و کول افتادم ولی خستگی رضایت بخشی بود...بعد از یک دوش آب گرم یه چای داغ قاعدتا مکمل خوبیه... مثل خان باجی ها از اساس خودم قوری و کتری جمع و جوری درآوردم و چای دم کردم...
دیگه واضح بود که این دوستمون هم خونه نیست و وقتی برگرده شاید با یک فنجان چای موافق باشه... اونم چای لاهیجان از آب گذشته!...

چای که حاضر شد یک فنجون ریختم و پشت صندلی نسبتا کهنه ی میز آشپزخونه نشستم... کتابی که از دیشب شروع کرده بودم و اگر چه کم حجم، هنوز تموم نشده بود هم دستم بود و مشغول خوندن بودم....

کمی که گذشت صدای چرخیدن کلید توی در به گوشم خورد...  سر بلند نکردم تا در رو بست وچند قدمی جلو اومد... اینجا سر بلند کردم چون دوست داشتم واکنشش رو به خونه ی تمیز و مرتب ببینم...

خیلی عادی و کمی صمیمانه گفتم:
_سلام...

اما نه تنها جوابی نشنیدم بلکه با قیافه بهت زده ش که توی خونه چشم میچرخوند مواجه شدم... فکر میکردم بهتش در اثر شگفتی باشه ولی کم کم آثار خشم توی چهره ش پیدا شد... تعجب کرده بودم. پرسیدم:
_مشکلی پیش اومده؟

مثل نارنجکی که ضامنش رو کشیده باشن شعله کشید و حمله ور شد سمتم:
_کی بهت اجازه داده دکور اینجا رو تغییر بدی...

مقابلش ایستادم و نگاهی به اطراف انداختم:
_تغییر چندانی ندادم فقط تمییزش کردم البته فکر نمیکردم ناراحت بشی حالا اگر فکر میکنی خوب نیست خب برمیگردونیم به حالت اولش...

تمام مدتی که حرف میزدم با چشمهایی که از شدت عصبانیت سرخ شده بود و توی حدقه میلرزید بهم خیره شده بود...
عصبانیتش کمی غیر طبیعی بود ولی هر چی که بود هرگز فکر نمیکردم منتهی به کاری بشه که کرد...

خیلی آنی دستش رو بلند کرد و کشیده ی محکمی روی گوشم نواخت..
اصلا انتظار چنین برخوردی رو نداشتم! از شدت بهت دستم رو روی جای کشیده ش کشیدم و سرم رو تا حد امکان پایین گرفتم که چشمم به چشمش نیفته... تمام تلاشم رو می کردم که عصبانی نشم ولی درونم غوغایی بود... ابروهام با تمام قدرت گره خورده بود و فکم قفل شده بود. دستهام رو محکم مشت کرده بودم که بدون اجازه م کاری نکنن... اما واقعا چرا؟

بعد از چند ثانیه با بغض و خشم گفت:
_دیگه چی رو درست میکنی تو همه چی رو نابود کردی...

و اشکهاش جاری شد! از شدت تعجب  گیج شده بودم... یعنی چی من چی رو نابود کردم؟ رفتارش اصلا قابل درک نبود...
خیلی سریع برگشت توی اتاقش و من هم رها شدم روی صندلی...
گیج و گم... به نظر نمی اومد مشکل روانی داشته باشه تمام رفتارهاش عادی بود اگر مشکلی بود حتما خانم بلر بهم میگفت...
پس منظورش از این کار و اون حرف چی بود؟ حتما علتی داشت که باید کشف میکردم...

هرچند موفق شدم واکنشی نشون ندم ولی درونم پر از تلخی و حرص بود و آروم نمی شدم... اینجور مواقع فقط یک راه برای خوب کردن حال خودم بلد بودم...
رفتم سراغش...

****
تقریبا چهار ماه زندگی جریان داشت... ساعت عبور و مرورمون تداخل نداشت و چندان هم رو نمیدیدیم... اگر هم اتفاقی برخورد می کردیم خیلی سریع دور میشد و من هم دیگه اصراری برای سلام کردن نداشتم... شاید کمی توی ذوقم خورده بود...
هرچند از این وضعیت و رابطه تاریک میان دو همسایه اصلا راضی نبودم و دوست نداشتم کسی کینه ای از من به دل داشته باشه ولی کاری هم از دستم برنمی اومد چون اصلا روی خوش نشون نمیداد حتی به اندازه پرسیدن یک کلمه ی چرا؟

اگر چه فشردگی کلاسها و حجم درسها از یک طرف و کار سنگین آزمایشگاه از طرف دیگه اونقدر ذهنم رو درگیر میکرد که جای  دیگه نره ولی هنوز هم گاهی به اون علامت سوال بزرگ گوشه ذهنم درباره برخورد عجیبش فکر میکردم... سوالی که ظاهرا راهی برای پیدا کردن جوابش وجود نداشت... 

چهارشنبه ی بعد از تعطیلات زمستانی، توی لابراتوار طبقه ی چهارم بیمارستان محل دوره تزم مشغول کشت یک ویروس خاص روی چند نمونه خون بودم که متوجه شدم مخزن خون موش آزمایشگاه خالی شده...

از پشت میز بلند شدم و دستکشم رو توی سطل زباله انداختم... راه افتادم سمت سالن بانک خون بیمارستان که انتهای راهروی همین طبقه بود و نمونه های خون انسانی و جانوری بیمارستان و آزمایشگاه اونجا نگهداری میشد...

هر چی به ورودی سالن نزدیک تر میشدم صدای مشاجره لفظی ای که توی راهرو پیچیده بود تقویت میشد و مشخص میشد منبع صدا کجاست.. همون مقصد من...

پا تند کردم که زودتر برسم... سر و صدا توی این بخش کمی عجیب بود چون محل تردد عموم نبود و حدس میزدم بین کارکنان آزمایشگاه
....


🌱ادامه دارد.....


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 17:43


🔅#پندانه

رشدکردن درد دارد

🔸ترک عادت‌های بد، دردآور است، اما نتیجه‌اش زیبایی است.

🔹همان‌گونه که برای رشد بیشتر و زیباشدن درخت و خشک‌نشدن آن، گاهی اوقات هرس، اجباری است.

🔸بریدن شاخه‌های زاید هم درد دارد و هم زحمت؛ اما نتیجه آن رشد است و زیبایی.

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 17:43


🔅 #امام_سجاد عليه‌السلام:

✍️ عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ وَلايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لَمِعَرَّتَهِ؛

💠 در شگفتم از كسى كه از غذا مى‌پرهيزد تـا گـرفـتـار زيـان آن نشـود؛ ولى از گـناه پـرهـيز نمى‌كـند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد.

📚 كشف‌الغمه، ج۲، ص۱۰۷

#حدیث_روز

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 17:42


دخترانی که خواستگار ندارند...

از مرحوم آیت الله بهجت رحمة الله علیه سوال کردند برای دخترانی که خواستگار ندارند یا خواستگاری به نتیجه نمی‌رسد چه توصیه می کنید ایشان فرمودند به مدت پنج هفته شبهای جمعه عبایی بر سر دختر قرار دهند و حدیث کسا را بخوانند انشالله  رفع می شود...

حضرت آیت الله بهجت تاکید فراوانی به این امر داشته وبنده بسیار افراد زیادی دیدم که این کار را اجرا کردند و کامل جواب داده فقط دوستان پس از اینکه عبا را بر می‌دارند شش بار جمله لااله الی الله را تکرار کنند .

عروسی دختر رهبری از زبان غلامرضا سازگار....

📚نشر آثار آیت الله بهجت (ره)

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 17:42


چند دستورالعمل مجرب جهت برآورده
شدن حاجات در حرم امام رضا(ع
) ❤️‍🔥

👈خواندن نماز جعفرطیار که بسیار
مجرب و کارگشاست و حقیقتا اکسیر
است و مرحوم آیت الله العظمی بهجت
بسیار سفارش می فرمودند که در حرم
امام هشتم حضرت رضا سلام الله علیه
خوانده شود و ایضا حضرت استاد آیت الله
شوشتری هم بسیار بر این امر تاکید می
نمودند و می فرمودند در جایی از حرم
خوانده شود که مسقف باشد(زیر سقف).

👈قسمت پایین پای مبارک حضرت 310
مرتبه “اللهم العن هارون و مامون” گفته
شود ، این لعن روح را سبک و آتش به
موانعی که ابلیس بر سر راه انسان
گذاشته می زند.

👈خواندن زیارت شریف جامعه کبیره
حتی المقدور ایستاده و پائین پای حضرت
این عمل جهت افزایش روح ادب و
معرفت نسبت به امام مفید است و برخی
از بزرگان و اهل دل مقید بوده اند به
عنوان نمونه : مرحوم حاج سید جلال
هراتی می فرمودند : مرحوم سید علی آقا
میرهادی به این شیوه زیارت می کرد.

👈یکی از اولیاء خدا می فرمودند: برای
حاجات مهم نیت کند 14هزار صلوات از
طرف امام رضا سلام الله علیه به پدر
بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر سلام
الله علیه و 1400 مرتبه ی آن را در حرم
ایستاده در همان حوالی قبر مرحوم شهید
هاشمی نژاد که سمت پائین پا است
بخواند و بقیه را بعدا هر طور خواست
بفرستد✍🏻می فرمودند : حضرت ولی
عصر ارواحنا فداه را دیده اند که در آن
مکان ایستاده و جد بزرگوارش را زیارت
نموده است.

📗منبع: یادداشت های حجت الاسلام
والمسلمین سید عباس موسوی مطلق

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 17:42


یا صدیقه الشهیده🖤

⚫️ هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو
⚫️ یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو

⚫️ همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم
⚫️ با تو معنا بشود واژه مادر بانو

مابچہ‌هاےمادرپهلوشڪستہ‌ایم🖤
ایام فاطمیه💔
شهادت حضرت زهراس تسلیت🖤

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 04:54


💠نگاه‏هاى مجاز

🔹1. نگاه بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه به چهره نامحرم.

🔹2. نگاه بدون لذت به غير مسلمان. (1)

🔹3. نگاه به زنان كهنسالى كه هيچ گونه رغبتى در ازدواج با آنها نيست (البته جاهايى كه به طور معمول نمى ‏پوشانند مانند موها، گردن). (2)

🔹4. نگاه به نامحرم به منظور ازدواج با شرايط خاص (به قصد لذت نگاه نكند، احتمال توافق ازدواج را بدهد، با نگاه كردن شناخت به ‏وى افزوده شود، مانعى براى ازدواج نباشد).

🔹5. نگاه به نامحرم به هنگام ضرورت. (3)

🔹6. نگاه به عكس زن بدحجاب ناشناس.

🔹7. كودكان مميز مى ‏توانند به نامحرمان نگاه كنند ولى بر بانوان است كه بدن و موى خود را از آنان بپوشانند. (4)

👈 البته جواز نگاه‏هاى فوق در صورتى است كه با قصد #لذت يا #ترس افتادن به گناه همراه #نباشد.

📚پی‌نوشت:
1. تحريرالوسيله، ج 2، ص 244، م 27؛ يجوز النظر الى نساء اهل الذمه بل مطلق الكفار مع عدم التلذذ و الريبة ...؛ استفتائات سبحانى، ص 315، س 971.
2. منهاج الصالحين، ج 3، م 18.
3. تحريرالوسيله، ج 2، ص 35؛ و منها معارضته كل ما هو اهم فى نظر الشارع
4. توضيح المسائل مراجع، م 2435


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 04:53


💠 توصیه‌ای برای برآورده شدن حاجات

💬 سؤال:
برای برآورده شدن حوائج مهم چه عملی را سفارش می‌فرمایید؟

پاسخ:
🔹 توصیه می‌شود به خواندن نماز جناب جعفر طیار (علیه‌السلام) که سندی معتبر دارد و مجرب است و همچنین خواندن نماز امام زمان (علیه‌الصلاه و السلام) با کیفیتی که در مفاتیح الجنانِ محدث قمی (رحمه‌الله) در بخش نمازهای ائمه معصومین (علیهم‌السلام) آمده است.

📚 پی‌نوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 04:53


به رسم ادب🙏
امروز را با سلام به تو آغاز میکنیم 😔

سلام برمادرخوبی ها🖤

🥀هرگاه به هر امامي سلام دهيد
خود آن امام جواب سلام تان را ميدهد
ولي اگر کسي بگويد:
“السلام عليک يا فاطمه الزهرا(س)🖤

🥀همه ي امامان جواب ميدهند …
مي گويند: چه شده است که اين فرد نام مادرمان را برده است !؟

    🖤السَلامُ عَلَیکٍ یافاطِمَةُالزَّهراء(س)🖤
    یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسوُل🖤

🥀تا ابد اين نکته را انشا کنيد
         پاي اين طومار را امضا کنيد🥀

🥀هر کجا مانديد در کل امور
      رو به سوي حضرت زهرا کنيد.🥀

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 04:53


دل به تو بستیم 💚
و در تاب و تبیم
منتظر بر صبح ☀️
و پایان شبیم
از فراغت دائما
اين جمله‌ ی
یا غیاث المستغیثین بر لبیم😔🙏

أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 04:53


🧡ای مظهر رحمت و عطا و برکات

🍂سرچشمه ی فیض و قبله گاه حاجات

🧡ای حجت ثانی عشرای مهدی جان

🍂بر طلعت زیبای تو دایم صلوات

🧡اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي

               🍂مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد

                        🧡وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم
🍁🍂🍁🍂🍁

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 04:53


سلام😊
صبح پاییزیتون☕️🍂
پراز خیر و برکت🍁
امروزتون زیبا 🍂
امروزتون بخیر و نیکی 🍁
حال دلتون خوب 🧡
وجودتون سلامت 🧡
زندگیتون غرق در خوشبختی🍂
روزتون پراز انرژی مثبت 🍁

سه شنبه تون پراز اتفاقات خوب🍂

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

03 Dec, 04:52


نیایش صبحگاهی 🌺🍃🌺

خدای مهربانم 🙏
امروز تمنا دارم 🙏
دوستان و عزیزانم را
در آغوش مهربانت بگیر🧡

الهی🙏
بیماری را ازهمه دور
و لباس عافیت
بپوشان برتمام بیماران🙏

آمیـــن یا الرَّحْمَ الرّاحِمین 🙏
ای مهربان ترین مهربانان 🙏

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

02 Dec, 20:06


در ایـن شـب زیـبـای پاییـزی 🕊♥️

دعا میکنـم مرغ آمین بیـاید🕊♥️
و برآرزوهایتان آمین بگوید
دلواپسی در خیالتان نماند🕊♥️
و آرام بـاشیـد...چه چیزی
از آرامش نـاب خـوش تـر 🕊♥️

شبتون در پناه خــدای مـهربون🕊♥️

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

02 Dec, 20:03


       👇تقویم نجومی سه شنبه👇
   
✴️ سه شنبه 👈13 آذر/ قوس 1403
👈1 جمادی الثانی 1446👈3 دسامبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز سه شنبه روز مناسبی برای امور زیر است.
مقدمات ازدواج.
مسافرت.
خرید وسیله سواری.
داد و ستد و تجارت.
خرید کردن.
و دیدار با حکام و سلاطین و امیران خوب است.

🚖سفر : مسافرت خوب است.
👶مناسب زایمان و نوزاد محبوب و مرزوق و مقبول است.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭  احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج جدی است و برای امور زیر خوب است:
✳️کاشت و برداشت محصولات کشاورزی.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️انواع جراحی ها.
✳️آغاز درمان و معالجات.
✳️لباس نو پوشیدن.
✳️وام و قرض دادن و گرفتن.
✳️و شکار نیک است.
🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است.

👨‍👩‍👧‍👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت کراهت دارد.
💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث کوتاهی عمر می شود.
💉💉حجامت خون دادن فصد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، برای رگ ها ضرر دارد.
✂️ ناخن گرفتن.
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن  #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند)

وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب.
تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 2 سوره مبارکه "بقره" است.
الم ذالک الکتاب لاریب فیه...
و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمی دانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی وی گردد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .

💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .

🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع ما👇
تقویم همسران
تالیف:حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

02 Dec, 17:37


#ضحی
قسمت ۳ و ۴

جلوی در شماره سه توقف کرد و زنگ در رو فشار داد... هر دو منتظر، زوایای مختلف در رو بررسی میکردیم و من باز در فکر این چالش جدید و ناشناخته...

چند بار عمیق نفس کشیدم و سعی کردم لبخند بزنم....

خانم بلر دوباره زنگ در رو فشرد و اینبار با فاصله ی کمی در باز شد و قامت دخترک خواب آلود و ژولیده ای در چارچوب در نمایان...

با اون لباس خواب  و چشمهای پف کرده خیلی کارتونی و بانمک بود و همین باعث شد لبخند روی لبم عمیقتر بشه...

البته اون برعکس من هیچ اثری از خوشحالی یا یک حس خوب از دیدار اول توی نگاهش نبود! بلکه حجم نسبتا وسیعی از تعجب، خشم و حتی تحقیر از عسلی های آشفته ی چشمهاش و نگاه نه چندان طولانی ش به سمتم ساطع شد...

سعی کردم لبخند از لبم نیفته و خانم بلر بی توجه به جو سنگین حاکم با آرامش کامل مراسم معارفه رو شروع کرد:
_شبت بخیر ژانت... ایشون خانم اشراقی هستن همخونه ی ایرانی شما...

بعد رو کرد به من:
_ایشون هم ژانت همخونه شما که فرانسوی الاصله ولی سالهاست که اینجا زندگی میکنه... امیدوارم هیچ مشکلی با هم نداشته باشید و دوستانه و مسالمت آمیز کنار هم زندگی کنید

این جمله اخر بیشتر از اینکه یک آرزو باشه یک دستور بود و من داشتم به امکان اجرای این دستور فکر میکردم...

خانم بلر هم متوجه وخامت اوضاع بود بنابراین سخن رو کوتاه کرد:
_خب دیر وقته من دیگه میرم که به استراحتتون برسید خصوصا شما که مسافر هم بودید...شبتون بخیر...

زیر لب شب بخیری گفتم و با نگاهم تا روی پله ها بدرقه ش کردم... بعد برگشتم طرف در و با لبخند خیلی کوچیکی گفتم:
_سلام...

واضح بود که جواب نمیده برای همین منتظر جواب و خوش آمدگویی ش نشدم و با چمدون حرکت کردم به سمت در طوری که مجبور شد از جلوی در کنار بره و من وارد شدم..

چند قدم جلوتر ایستادم و چمدون رو رها کردم وتوی ظاهر خونه دقیق شدم...

شاید کمتر از چند ثانیه بعد جسم آتیشینی به سرعت از کنارم رد شد و وارد اتاقش شد و در رو هم نسبتا محکم بست...

لبخند محوی زدم...
حداقل مشخص شد اتاق من کدومه...

سوئیت کوچیک و جمع  وجوری بود. معماری خونه چنگی به دل نمیزد و البته دکور شلخته و کم نورش هم مزید بر علت چنگی به دل نزدنش شده بود! اما همین که آشپزخونه و پنجره داشت جای شکرش باقی بود...تصمیم گرفتم فردا دستی به سر و روی این خونه بکشم... تا شروع هفته جدید و تشکیل کلاسها چند روزی وقت داشتم...
شاید همخونه هم از اینکارم خوشش بیاد و کمتر ناراحتی کنه...

چمدون رو بلند کردم و وارد اتاق خودم شدم...

وسایل هام قبل از خودم رسیده بودن و بی هدف وسط اتاق خواب رها شده بودن...
هرچند خیلی خسته بودم ولی باید شروع میکردم به تمیز کاری و مرتب کردن اتاق چون جایی برای استراحت نبود... لباس عوض کردم و مهیای گردگیری شدم... سعی می کردم در سکوت کامل کار کنم که همخونه اذیت نشه...

دوساعتی طول کشید تا همه چیز مرتب شد و سر جای خودش قرار گرفت... کمر خسته و گرفته م رو صاف کردم و نگاه رضایت بخشی به اطراف انداختم... پرده ی آبی لاجوردی روی پنجره کوچیک اتاق نصب شده بود و تخت چوبی قهوه رنگی کنارش قرار گرفته بود... پایین تخت  یک تحریر جمع جور قرارگرفته بود و روبه روی میز کنار در ورودی یک کتابخونه ی کوچیک و کنارش هم مرز پنجره یک کمد دیواری که حالا پر از وسایل بود...

اتاق کوچیک بود و مجموع مساحت باقی مونده ی کف با یک فرش چهار متری پر میشد... راضی کننده بود... نگاهی به ساعت انداختم... دوازده شب بود ومن هنوز شام نخورده بودم...  مشغول خوردن غذای هواپیما که نخورده بودم و همراهم بود شدم اما توی فکر بودم که زودتر برم خرید و سبد آذوقه م رو کامل کنم...

بعد از شام پشت پنجره ایستادم و کمی به خیابون بارون خورده خیره شدم... دوست داشتم پیام بدم و بپرسم اونجا هوا چطوره! ولی منصرف شدم چون وقت مناسبی نبود...
***
 
صبح خیلی زود از خونه بیرون رفتم تا هم با محیط اطرافم کمی آشنا بشم که ای کاش اصلا مجبور به آشنایی نبودم؛ و هم کمی خرید کنم...
کمی ظرف و ظروف تهیه کردم و کمی گوشت و مواد غذایی و بیشتر مواد شوینده! برای تمییز کردن کل خونه...
زندگی کردن در اون فضای کثیف که انگار سالها بود تمییز نشده بود در توان من نبود... البته تقصیر اون دختر هم نیست حتما اونقدر کارش زیاده که وقت نمیکنه به خونه برسه...

وقتی برگشتم خونه ساکت بود... کسی هم توی پذیرایی نبود... چون در اتاقش بسته بود نمیشد فهمید خونه ست یا نه ولی قاعدتا اون وقت روز سر کار بود...

البته به حال من که فرقی هم نمیکرد قصد کمک گرفتن نداشتم...هرچند فکر نمیکنم اگر هم من چنین قصدی داشتم اون علاقه ای به کمک کردن می داشت... به هر حال باید زودتر شروع میکردم...

اولین کاری که کردم
...


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

02 Dec, 17:37


🔅#پندانه

چه شد که مردم فقیرتر شدند؟

🔹روزی پادشاه در قصر نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب‌فروش را شنید که فریاد می‌زد:
سیب بخرید! سیب!

🔸پادشاه بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصلات باغش را بار الاغی نموده و روانه‌ بازار است.

🔹دل پادشاه سیب خواست و به وزیر دربارش گفت:
۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بیار!

🔸وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت:
این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!

🔹دستیار وزیر، فرمانده قصر را صدا زد و گفت:
این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!

🔸فرمانده قصر، افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت:
این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!

🔹افسر عسکر پیره‌دار را صدا کرد و گفت:
این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!

🔸عسکر دنبال مرد دست‌فروش رفت و یقه‌اش را گرفت و گفت:
چرا این‌قدر سروصدا می‌کنی؟ خبر نداری که  اینجا قصر پادشاه است و با صدای دلخراشت خواب عالی‌جناب را آشفته کرده‌ای. اکنون به من دستور داده تا تو را زندانی کنم.

🔹مرد باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت:
اشتباه کردم قربان! این بار الاغ حاصل‌ یک سال زحمت من است، این را بگیرید، ولی از خیر زندانی‌کردن من بگذرید!

🔸عسکر نصف بار سیب را برای خودش گرفت و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت:
این هم نیم بار سیب با ۱ سکه طلا.

🔹افسر سیب‌ها را به فرمانده قصر داده، گفت:
این هم ۲ سیر سیب به قیمت ۲ سکه طلا!

🔸فرمانده سیب‌ها را به دستیار وزیر داد و گفت:
این هم یک سير سیب به قیمت ۳ سکه طلا!

🔹دستیار وزیر، نزد وزیر رفته و گفت:
این هم نیم سیر سیب به قیمت ۴ سکه طلا!

🔸وزیر نزد پادشاه رفت و گفت:
این هم ۵ عدد سیب به ارزش ۵ سکه طلا!

💢 پادشاه پیش خود فکر کرد که مردم واقعا در قلمروی تحت حاکمیت او پولدار و مرفه هستند که دهقانش یک عدد سیب را به یک سکه طلا می‌فروشد و مردم هم یک عدد سیب را به سکه طلا می‌خرند! پس بهتر است ماليات را افزايش دهد و خزانه قصر را پر تر سازد.

🔺در نتيجه مردم فقیرتر شدند و شریکان حلقه فساد قصر سرمایه‌دارتر


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

02 Dec, 17:37


این دعارو سه باربخون وحاجت بگیر 🌹

✍🏻از حضرت علی بن ابی‌طالب(ع) روایت
شده، هنگامی که اتفاق ناگوار یا اندوهی
بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد می‌شد
این دعا را می‌خواندند و فرمودند «هیچ
مسلمانی نیست که این دعا را سه مرتبه
بخواند جز آنکه درخواست او عطا شود
مگر اینکه حاجت و درخواست او گناه یا
وسیلة قطع رحم باشد.

يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ، يَا حَيّاً لاَ يَمُوتُ، يَا حَيُّ لاَ
إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، كَاشِفُ اَلْغَمِّ، مُجِيبُ دَعْوَةِ
اَلْمُضْطَرِّينَ، أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ اَلْحَمْدَ، لاَ إِلَهَ
إِلاَّ أَنْتَ بَدِيعُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ ذُو اَلْجَلاَلِ
وَ اَلْإِكْرَامِ، وَ رَحْمَانُ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ وَ
رَحِيمُهُمَا، اِرْحَمْنِي رَحْمَةً تُغْنِينِي بِهَا عَنْ
رَحْمَةِ مَنْ سِوَاكَ يَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِينَ

📗منبع: الأمالي(للطوسی)،جلد۱,
صفحه۵۱۱

✍🏻آیت الله حق شناس برای رفع
گرفتاریها این دعای مجرب را توصیه می
فرمودند و تاکید میکردند قبل و بعدش
سه بار صلوات برای سلامتی امام زمان
بفرستید. ایشان خیلی این دعا را دوست
داشت و قاب کرده و در اتاقشان نصب
کرده بودند.


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

02 Dec, 17:36


توسل مجرب به حضرت زینب(س) ❤️‍🔥

✍🏻حجت الاسلام صبرآمیز: هنگام
گرفتاری و عرض حاجت
،

🔹دو رکعت نمازبخوانید و 1400 صلوات
به زینب کبری سلام الله علیها هدیه کنید
🔹بعد هم روضه ی ایشان را (برای خود)
بخوانید و متوسل به زینب کبری سلام الله
علیها بشوید
🔹سپس مقداری پول که با 69 آغاز می
شود (مثل 69000 تومان یا 690000
تومان یا ...) در میان سوره مبارکه فتح
(انا فتحنا لک...) گذارده شود و در نیت
این باشد که ان شا الله بعد از رفع
گرفتاری این مبلغ به سیده (خانم) ای
فقیر (موسوی) داده شود.
دوستان و عزیزان بسیاری از این روش،
نتایج شگفت دیده اند.


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

🙏دعاهای مشکل گشا 🙏

02 Dec, 17:36


#سوره_درمانی
#آثار_برکات_سوره_توبه :

🔰1. در امان ماندن از آتش سوزی
💎نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: هرکس این سوره را بنویسد آتش به منزل او نمی رسد و تا وقتی که این نوشته با اوست، آتش به او نزدیک نمی شود.
🔰2. در امان ماندن از شر حیوان درنده
هر کس از حیوانات وحشی و درنده می ترسد آیه 128‌ - 129 سوره توبه را بخواند از ناحیه آن به حیوانات به او ضرری نمی رسد.
🔰3. دفع وسوسه و دلشوره
به جهت رفع وسوسه و دلشوره و گمان بد آیه 129 سوره توبه را بخواند و با خود همراه کند.

⇜۞سوره مبارکه↯توبه ۞⇝


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

87,885

subscribers

28,701

photos

3,203

videos