FROM Series/فرام/سریال از جانب

Happy New Year

سال نویه میلادی رو به تمام مسیحیان عزیز تبریک عرض می نماییم.

🥳🥳🥳🎉🎉🎉🎊🎊🎊

دانلود کلیه فصل های سریال سیلو تقدیم همراهان گرامی کانال فرام فن


silo 2023 imdb: 8.1

خلاصه داستان

زمانی رسیده است که مردان و زنان در یک سیلوی زیرزمینی بسیار بزرگ زندگی می‌کنند که قوانین و مقررات زیادی دارد و فکر می‌کنند که این سیلو می‌تواند از آنها در مقابل دنیای سمی و ویران شدۀ بیرون محافظت کند.


نسخه زبان اصلی (سافت ساب فارسی):

▪️ 2160p x265 10bit Web-DL Full HD فصل S01
📥 Download

▪️ 1080p Web-DL Full HD فصل S01
📥 Download

▪️ 1080p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 1080p x265 10bit Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p x265 10bit Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 480p Web-DL فصل S01
📥 Download



نسخه دوبله فارسی (دو زبانه):

▪️ 1080p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 480p Web-DL فصل S01
📥 Download


فصل دوم کیفیت ۷۲۰ زیر نویس چسبیده


قسمت اول فصل دوم

قسمت دوم فصل دوم

قسمت سوم فصل دوم

قسمت چهارم فصل دوم

قسمت پنجم فصل دوم

قسمت ششم فصل دوم

قسمت هفتم فصل دوم

قسمت هشتم فصل دوم

قسمت نهم فصل دوم

این لیست به روز می شود 📈

⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️

کلیه فصل های سریال بازی مرکب

Squid Game 2021

خلاصه داستان

داستان افرادی که هر کدام به نوعی در زندگی خود مشکل بزرگی دارند و برای جبران آن وارد بازی مرموزی می شوند که فقط یک برنده با جایزه۴۰ میلیون دلاری خواهد داشت.

نسخه زبان اصلی (سافت ساب فارسی):

▪️ 1080p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 1080p x265 10bit Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p x265 10bit Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 480p Web-DL فصل S01
📥 Download



نسخه دوبله فارسی (دو زبانه):

▪️ 1080p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 1080p x265 Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p x265 Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 480p Web-DL فصل S01
📥

فصل دوم کیفیت ۷۲۰ زیر نویس چسبیده

📥 720 Web-DL فصل S02


قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

قسمت چهارم

قسمت پنجم

قسمت ششم

قسمت هفتم

فصل دوم کیفیت 480 زیر نویس چسبیده

📥 480 Web-DL فصل S02

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

قسمت چهارم

قسمت پنجم

قسمت ششم

قسمت هفتم

هرآنچه که گفتی شنیدم ..

🫣

فرارسیدن سال نو میلادی رو به فرامی های عزیز تبریک میگم
سال خوبی داشته باشین 😅
پیشاپیش 🥳

عزیزان کانال در چه حالین ؟؟

کلیه فصل های سریال فرام به
صورت زیر نویس چسبیده فارسی

نام انگلیسی: From 2022


نسخه زبان اصلی (سافت ساب فارسی):

▪️ 1080p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 1080p x265 10bit Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p x265 10bit Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 480p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 1080p Web-DL Full HD فصل S02
📥 Download

▪️ 1080p x265 10bit Web-DL فصل S02
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S02
📥 Download

▪️ 720p x265 10bit Web-DL فصل S02
📥 Download

▪️ 480p Web-DL فصل S02
📥 Download



نسخه دوبله فارسی (دو زبانه):

▪️ 1080p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S01
📥 Download

▪️ 480p Web-DL فصل S01
📥 Download


نسخه زبان اصلی فصل سوم (هارد ساب فارسی):

▪️ 720p MP4-فصل S03

قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
قسمت هفتم
قسمت هشتم
قسمت نهم
قسمت دهم

دانلود فصل دوم سریال سیلو تقدیم همراهان گرامی کانال فرام فن


silo 2023 imdb: 8.1

خلاصه داستان

زمانی رسیده است که مردان و زنان در یک سیلوی زیرزمینی بسیار بزرگ زندگی می‌کنند که قوانین و مقررات زیادی دارد و فکر می‌کنند که این سیلو می‌تواند از آنها در مقابل دنیای سمی و ویران شدۀ بیرون محافظت کند.

قسمت اول فصل دوم

قسمت دوم فصل دوم

قسمت سوم فصل دوم

قسمت چهارم فصل دوم

قسمت پنجم فصل دوم

قسمت ششم فصل دوم

⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️

سریال پیشنهادی به اعضای عزیز کانال فرام

the strain امتیاز 7.3

سریال بسیار زیبا در ژانر ترسناک و دلهره اور
خلاصه داستان
یک سریال دلهره آور و آخرالزمانی است که داستان دکتر افریم گودوتر و تیمش را در نیویورک تعریف میکند. از او و تیمش بعد از پخش یک ویروس مرموز خون‌آشامی درخواست کمک میشود ولی ویروس هر روز گسترده
تر می شود...

نام فارسی: دگردیسی

نام انگلیسی: The Strain 2014


نسخه زبان اصلی (سافت ساب فارسی):

▪️ 1080p x265 BluRay فصل S01
📥 Download

▪️ 720p BluRay فصل S01
📥 Download

▪️ 1080p x265 BluRay فصل S02
📥 Download

▪️ 720p BluRay فصل S02
📥 Download

▪️ 1080p x265 BluRay فصل S03
📥 Download

▪️ 720p BluRay فصل S03
📥 Download

▪️ 720p x265 BluRay فصل S03
📥 Download

▪️ 1080p x265 Web-DL فصل S04
📥 Download

▪️ 720p Web-DL فصل S04
📥 Download

▪️ 720p x265 Web-DL فصل S04
📥 Download

سریال پیشنهادی به اعضای عزیز کانال فرام

the strain امتیاز 7.3

سریال بسیار زیبا در ژانر ترسناک و دلهره اور
خلاصه داستان
یک سریال دلهره آور و آخرالزمانی است که داستان دکتر افریم گودوتر و تیمش را در نیویورک تعریف میکند. از او و تیمش بعد از پخش یک ویروس مرموز خون‌آشامی درخواست کمک میشود ولی ویروس هر روز گسترده
تر می شود...

قسمت اول فصل یک
قسمت دوم فصل یک
قسمت سوم فصل یک
قسمت چهارم فصل یک
قسمت پنجم فصل یک
قسمت ششم فصل یک
قسمت هفتم فصل یک
قسمت هشتم فصل یک
قسمت نهم فصل یک
قسمت دهم فصل یک
قسمت یازدهم فصل یک
قسمت دوازدهم فصل یک
قسمت سیزدهم فصل یک

سریال جدید شبکه :

Earth Abides
"زمین پایدار میماند "


با حضور کراش بن کراش ، پسر رگنار (کراش العالمین )🤩🤩


خلاصه داستان ::


پس از چندین ماه در انزوا زندگی کردن، "ایشروود ویلیامز " متوجه می‎‌شود که یک بیماری گریبان دنیا را گرفته است.
ایشروود برخلاف میل باطنی‌اش به انزوا، تصمیم می‌گیرد تمدن جدیدی بنا کند و...


لینک دانلود مستقیم فصل اول بدون نیاز به وی پی ان :

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

اولین یک شنبه بدون فرامتون به خیر 😅😂

پست سریال با تایید اینکه صدای پشت رادیوی جیم همون مرد زرد پوشه قسمت اخر فصل سومه ..

بنظر میاد با نواختن موسیقی
خاطرات افرادی که تناسخ پیدا کردن درونشون مرور شد ..
ایا ممکنه فاطیما هم تناسخ شده باشد ؟

جشن تولد ۵۱۷ سالگیت مبارک 🥳
(1506 ~ 2023 )

ایتان با توجه به اینکه بچه است و روحش با دنیای قصه ها سازگار تره ، باعث ایجاد اگاهی و هدایت جولی به سمت سفر در زمان میشه .. و it ، همون موجودی که قول زندگی ابدی در ازای قربانی شدن بچه هارو داد ، مخالف قصه نوردی جولیه ..

با توجه به راهنمایی هایی که ایتان کرد و تاکید سریال بر اینکه صداهای سر سارا خوب نبودن ، میشه این تئوری مطرح کرد که علت اینکه به سارا گفته میشد بچه رو بکش ( ایتان ) میتونه به این دلیل باشه که ایتان باعث ایجاد جرقه سفر در زمان و رفتن جولی به گذشته و احتمالا اتفاقاتی میشه که در فصل چهارم بیشتر متوجهش میشیم ..

بنظر میاد جولی توسط قصه نوردی های متعددی که در اینده قراره انجام بده ، تبدیل به یکی از حیاتی ترین عنصر های داستان خواهد شد ..

اسمایلی کیست؟

طبق اونچه که تا الان متوجه شدیم اسمایلی ممکنه از ساکنان بومی شهر یا دهکده باشد که در ازای قربانی کردن بچه ها و یا کمک در این عمل دوباره متولد شد و اینگونه زندگی جاودانه پیدا کرد (بر اساس معامله ساکنین با موجود و یا جادوگر یا مرد زردپووش…)

نظر شما چیست؟؟😐

مسابقه این هفته 😎😍
نکته قسمت دهم چی بود ؟؟؟🫣🫣

برام تو این پست کامنت کنین بچه ها

اینجا منظور مرد زردپوش اینه شما به روشی باعث اگاه شدن از گذشته و فهمیدن داستان بچه های انگکویی شدین که باعث ورود من به شهر شد ..

اما زن کیمونو پوش ..
سوال خیلی مهم این بود که چرا لباس زن کیمونو پوش وقتی برای بار اول الجین رو دید تمیز بود اما بعدا خونی شد ..
نمیشه قطعا جواب داد اما فکر میکنم به این که بوید اسمایلی رو کشت مربوط باشه

مرد زرد پوش کیه ؟؟

میراندا قبل از ورود به شهر ، نقاشی هایی از فرام لند کشیده بود که در یکی از این نقاشی ها مرد جوانی با کت و شلواری زرد رنگ با پس زمینه قرمز دیده میشد ، که رنگ قرمز نشون دهنده ی شر هست ..

زمانی که تابیتا در زیر زمین خونش حفره ای رو‌کند ، همزمان جیم مشغول تنظیم کردن رادیویی برای درخواست کمک بود که سیگنال صوتی دریافت کرد از مردی که به طور کامل در جریان اتفاقات فرام بود ، همزمان با به کار گیری رادیو طوفان عظیمی در فرام شروع شد و ناگهان امواج دچار نوسان شدید شدن و لامپ ها شکسته شد ..

تابیتا از طریق حفره وارد فضای زیر زمینی شد و اونجا بنای سنگی ای رو دید و یک کودک ، بنظر میاد این الهامات تابیتا شروع پروسه ی یاد اوری او از خاطرات تناسخ های قبلیش بود .. و به همین دلیل صدای پشت رادیو به شدت نسبت به این اتفاق واکنش نشون داد..


از اونجایی که راه ارتباطی مرد زرد پوش از طریق رادیو بود ، بنظر میاد این مرد توسط طلسمی در زنجیر قرار گرفته باشه و‌توانایی نشون دادن خودش و انجام کاری رو نداشته باشه ..


در قسمت اخر فصل سوم ، وقتی جید اکورد موسیقی مدفون شده در درخت بطری رو به یادش اورد ، بارها جیم بهش تاکید کرد ممکنه این موسیقی شیطانی باشه ..

و نواختن همین موسیقی توسط جید باعث از بین بردن طلسمی شد که مرد زردپوش رو در انزوایی نگه داشته بود ..

با نواختن ویولن جید ، پرتال ورود مرد زردپوش به شهر باز شد ..

سکانس پر حاشیه ی قسمت دهم ..

بچه ها دقت کنید یک بار برای همیشه ، اینجا جولی از اینده اومده و‌میخواد مانع مرگ پدرش بشه اما چون توانایی تغییر داستانی که اتفاق افتاده وجود نداره موفق نمیشه ..

در بین طرفداران تئوریه محبوبی ارائه شده که نقاشی توی غار تصویری از نحوه پیدایش هیولاهاست ..

مهندس جید از نظریه ی دیگه ای در قسمت دهم پرده برداشت که نشون میده این سریال بسیار دقیق مساعل فیزیکی و متا فیزیکی رو بهم ارتباط میده ..

طبق صحبت های جید ، روح از بین نمیره . پس اینجا سریال اثبات میکنه تا زمانی که فردی نمیره ، روحش تناسخ پیدا نمیکنه . پس ایتان ویکتور نیست !

مورد بعدی با توجه به این قانون فیزیک ، طبق صحبت های تیلی مرگ پایان سفر روح در فرام نیست و بعد اززمرگ انرژی روح به جسم دیگه ای یا چیز دیگه ای منتقل میشه ..

پس شاید صداهای سر سارا ، نوعی از تبدیل انرژی أبی باشن !

حالا که بچه ها رو شناختیم و متوجه شدیم فرزند تابیتا و جید در زمان پیدایش فرام یک دختر در میان بچه های انگکویی بود ، پس نظریه ی اینکه پسررسفید‌پوش فرزندشون بود رد میشه ..

پسر سفید پوش بنظر میاد خط داستانی خودش رو‌داره و من همیشه به خاطر منش و‌رفتار محترمانه ای که داره معتقدم نوعی روشن گری در فرامه و‌نماد هدایت به مسیر درست در شهره ..
تموم کارهایی که تا الان کرده در مسیری بوده که به نفع مردم باشه و‌همیشه خیر خواه بوده ..

دوتا از سکانس های مهم قسمت دهم ..

ببینید فاطیما گفت هیولاها کسانی بودن که بچه هاشون رو قربانی کردن چون اون موجود بهشون قول یک زندگی ابدی رو‌داد

خب اوناهم بچه هاشونو قربانی‌کردن و گرفتار چرخه معیوب جاودانگی شدن ، خودشون هم نمیخواستن که اینجوری باشن .. در واقع میخواستن به عنوان انسانی عادی زندگی جاودانه داشته باشن

در سکانس دیگه تابیتا گفت که اون و‌جید در اولین خط زمانی و موقع پیدایش فرام اینجا بودن و میخواستن بچه ها رو نجات بدن، همون بچه هایی که در تاریکی بدنیا اومدن و در تاریکی هم مردن . بچه هایی که وقتی روی سنگ ها دراز کشیدن ، کسی که دوسشون داشت براشون قصه ای از امید گفت و اونا امیدشون رو توی ریشه درخت ها ریختن و درخت بطری بوجود اومد ..
یکی از این بچه ها بچه های جید و تابیتا بودن .. اما چون موفق نشدن ، روحشون بارها و بارها دچار تناسخ شده ..

علت این تناسخ بنظر میاد با توانایی سفر در زمان جولی در ارتباط باشه ، میشه اینجوری گفت که برای نجات بچه ها تابی و جید باید توسط جولی به زمان قربانی شدن بچه ها برن .. و توسط نیروی جادویی مانع این اتفاق بشن ( بنظر رندال و ماریل هم باید نقشی داشته باشن )


از طرف دیگه بچه ها در تونل ها بنظر میاد مدتی زندانی بودن و در تاریکی به سر بردن ، این بچه ها به زبانی ناشناخته صحبت میکنن و توانایی های عجیب دارن مثل ایجاد درخت پرتال .. پس این بچه های انگکویی گویا بچه هایی با ویژگی جادوگری بودن

تقویت تئوری دو فرام
به تفاوت درها دقت کنین 🤗
ارسالی از اعضای باهوش گروه 🤌🏻😍

و اما خبر خوشحال کننده به طرفداران سریال فرام
بازیگر نقش بوید با انتشار این پست خبر از تمدید سریال برای فصل چهارم می دهد😍😍😍

اشاره ی زیاد سریال به اشعار ادگار الن پو

اینجا جاییه که سارا، توبی مک‌ری رو کشت. بالای سر توبی شعری از ادگار آلن پو از مجموعه‌ی The raven رو می‌بینیم.

شاید خلاصی از این کابوس، جایی که همه توی اندوه و پشیمانی و افسردگی می‌لولن با قدم گذاشتن تو جنبه‌های تاریک‌ترِ روان کاراکترها و درگیر شدن با تروماها و کنار اومدن باهاشون میسّر بشه...


ترجمه ::


در اعماق آن تاریکی نگاه می‌کردم، مدت‌ها آنجا ایستاده بودم، تعجب می‌کردم، می‌ترسیدم، شک می‌کردم، رویاهایی می‌دیدم که هیچ موجود فانی‌ای تا کنون جرأت رویا‌دیدنش را نداشته است.




Deep into that darkness peering, long I stood there, wondering, fearing, doubting, dreaming dreams no mortal ever dared to dream before.

- The raven by Edgar Alan Poe

"تمام آنچه ما می بینیم یا به نظر می رسیم جز رویایی در رویا نیست"
از ادگار الن پو
پست بازیگر ویکتور همراه با کپشنی عجیب

🤌🏻 پروموی قسمت ده

حالا که فهمیدیم تئوری تناسخ درسته ، تابیتا حلول روح میراندا بود ، نمیشه به طور دقیق گفت بچه هاشون هم حلول هم هستن ، چون ویکتور هنوز زنده است پس نمیتونه روحش در ایتن حلول کنه باید ببینیم سریال چه تصمیمی میگیره برای این موضوع ..
اما بنظر میاد سرنوشت ها یکی باشن .. در قسمت هشتم فصل سه ویکتور میگه الوییز مهارت خاصی در قایم شدن داشت
این دیالوگ با هدف شناخت ما از الوییز و کاملا هدفمند طراحی شده
وقتی در قسمت نهم میراندا رو دیدیم ، طبیعتا باید الووییز هم میدیدیم که پشت سر مادرش باشه چون با فاصله زمانی کوتاهی رفت دنبال میراندا ، اما ندیدیمش
در مجموع این توضیحات دوتا تئوری وجود داره ::

تئوری اول اینکه الوییز زنده است و مثل جولی سفر در زمان انجام داده ولی به کجا و کی هنوز مشخص نیس شاید به اینده رفته باشه و یا شاید به گذشته ( تقویت تئوری اینکه الوییز ابیه ( زن بوید ) و یا اینکه اکوستاست و یا شاید همون مسافر زمانی باشه که در زندان های غار، برای بچه های انگکویی داستانی از امید‌گفته و این شهرو بوجود‌اورده )

تئوری دوم اینکه متاسفانه الوییز مرده که بعید میدونم درست باشه چون اکه اتفاقی براش میفتاد باید جسدش رو‌میداشتیم‌که نداریم ..


بررسی سرنوشت الوییز اولین بار در :
@Fromfanschannel

https://t.me/fromfanschannel/700

این هم شروع پست توضیح تئوری تناسخ که قبلا قبل از اسپویل ها گفته بودم❤️❤️

خرابه ای که بالای سردابه بافتی قدیمی و شبیه خرابه هایی داره که مارتین بود
این سازه های سنگی و قدیمی بنظر میاد با اتفاقی به شکل اصلی خودش برمیگرده مثل مشعل بوید ..

قبلا بارها تاکید کردم رندال هم خاطراتی از شهر میبینه اما شخصیتش مرموزه
رندال قطعا خط داستانی خودشو داره در اینده خاهیم دید
بنظر میاد این سکانس اخطاری از اینده باشه ..

مهم ترین سکانس قسمت نهم سکانسی بود که تابیتا وقتی ویکتور رو بغل کرد خاطرات میراندا یادش اومد و این اثبات میکنه تئوری تناسخی که قبلا بهتون گفتم درسته ، روحی که در تابیتا حلول پیدا کرده همون روحی هست که در میراندا بود ..

تئوری تناسخ ✅

بررسی قسمت نهم ❌❌❌❌❌

سکانس های قسمت دهم 🔮

لینک های دانلود سریال فرام با زیرنویس چسبیده ، کیفیت ۷۲۰ حجم کم تقدیم شما


قسمت اول -فصل سه

قسمت دوم -فصل سه

قسمت سوم -فصل سه

قسمت چهارم - فصل سه

قسمت پنجم -فصل سه

قسمت ششم -فصل سه

قسمت هفتم -فصل سه

قسمت هشتم - فصل سه

قسمت نهم -فصل سه کیفیت ۷۲۰
قسمت نهم -فصل سه کیفیت ۱۰۸۰
قسمت نهم- فصل سه کیفیت ۴۸۰



روی هر قسمت کلیک کنید ، لینک دانلودش رو کپی کنین در مرورگر خودتون پیست کنین تا دانلود شروع بشه ( فیلتر شکن خاموش )

همش هفتا لایک ؟؟؟ 🤨

پسر سفید پوش رو کیا دیدن ؟؟

پسر سفید پوش حالت خیالی داره و فقط برای افراد خاصی تا الان توی شهر خودشو نشون داده . بنظر میاد توصیه هایی که میکنه مفید هستن و خیرخواهه.

اولین بار در سال ۱۹۷۰ وقتی دوتا ماشین ( ماشین میراندا و ویکتور و الوییز و ماشین کریستوفر ) تصادف کردن ، ویکتور پسر سفید پوش رو دید .. بعدا وقتی همه شهر توسط‌ موجودات قتل عام شدن ، ویکتور کوچولو دوباره پسر سفید پوش رو دید که روی چرخ و فلک در حال چرخش بود سپس به ویکتور میگه از افرادی که کشته شدن ی وسیله بردار یک سگ ژرمن هم همراهش بود اما هنوز مشخص نیست چه ارتباطی بین این سگ و پسر سفید پوش وجود داره چون در سکانس های دیگه سگ به تنهایی هم ظاهر شده ..


اختصاصی از کانال :
@Fromfanschannel




همچنین وقتی ویکتور کوچیک بوده کریستوفر رو در حال صحبت با پسر سفید پوش در زیر زمین کلیسا میبینه که در حال تعریف کردن داستان فرام برای کریستوفر بود ..


زمانی که خانواده متیوز در خانه اجتماعات بودن ، ایتان پسر سفید پوش رو در پشت پنجره در جنگل دید که براش بای بای میکرد .. ایتان این موضوع رو به ویکتور میگه و ویکتور نقاشی پسر سفید پوش رو‌نشونش میده و ایتان تایید میکنه همین بود ..
ویکتور و ایتان در جست جوی پسر سفید پوش به جنگل میرن و ویکتور بهش توضیح میده که وقتی بچه بوده پسر سفید پوشو دیده .. ویکتور دوباره پسر سفید پوشو میبینه و به ایتان میگه بریم دنبالش ..

در جریان حمله هیولاها به خانه اجتماعات ، ویکتور به جولی کمک میکنه تا از خونه فرار کنه و‌ میرن به جنگل اونجا پسر سفید پوش رو میبینه و به دنبالش وارد جنگل میشن ، اونجا ی درخت راه دور میبینن و هردو‌واردش میشن ..


اختصاصی از کانال :
@Fromfanschannel



وقتی تابیتا درون حفره ی زیر زمین خونش میفته ، ویکتور میاد و بهش میگه پسر سفید پوش گفته بیام اینجا منتظرت باشم چون تو قراره بیای ..

در سکانس دیگه بوید و سارا در جنگل گرفتار طوفان شدن ، بوید به دلیل نیش عنکبوت حالش بده و به سارا میگه منو تنها بذار و برو ! همین حین پسر سفید پوش ظاهر میشه و از طریق تله پاتی به سارا میگه حق با ناتان ( داداش سارا ) بود و این مکان عصبانی شده ، سپس به درخت راه دور اشاره میکنه و میگه برین داخل درخت ..


وقتی هیولای جعبه موسیقی اون سه نفر رو‌میبره ، الجین به بوید میگه حاملگی فاطیما اونو یاد خوابی میندازه که داخل اتوبوس دیده بود ، خوابی که پسر سفید پوش براش اهنگ انها برای سه چیز میان رو‌میخونه سپس از خواب بیدار میشه و‌میگه باید برگردن اما دیگه متاسفانه دیر شده !


تابیتا وقتی به فانوس میرسه و از پله ها بالا میره اونجا پسر سفید پوش رو‌میبینه که عذر خواهی میکنه و‌میگه این تنها راهه و بعد تابی رو از شیشه هل میده

وقتی تابی در دنیای واقعی از بیمارستان فرار میکنه پسر سفید پوش رو اونور خیابون میبینه

اختصاصی از کانال :
@Fromfanschannel

رندال شخصیت مرموزی داره و به نظر میاد خیلی بیشتر از چیزی که نشون میده میدونه و احتمالا رندال هم تصوراتی از فرام رو دیده
معمولا در حال تراشیدن چوب به شکل توتم هایی هست که کنار اب ساخته شده بودن ، ( همونایی که تابی کوچولو میدید )
جواب مسابقه ، ی مجسمه ی چوبی دیگه ای بود که رندال در طی اقامتش در بیمارستان( درواقع مدرسه ) ساخته بود و روی میز قرار داشت ..

با توجه به تئوری تناسخ و اینکه سریال سفر در زمان داره ، میتونیم تئوری ارتباط رندال ( یا روح رندال ) با توتم ها رو بیان کنیم ..
بنظر میاد رندال ( یا روحش در زمان های گذشته ) به توتم ها ربطی داشته باشه ..

آنچه در قسمت بعدی خواهید دید👽

ایا ابی مثل‌جولی سفر در زمان تجربه کرده بود ؟؟ و به همین دلیل مردم شهر رو کشت ؟

بنظرتون ممکنه تیلی توسط تاروت متوجه اتفاقی که قراره برای فاطیما بیفته شده باشه برای همین با دمنوش گیاهی ها سعی در مسموم کردن فاطیما داشت تا مانع اتفاق پیش رو بشه ؟؟ و به همین دلیل اونا فاطیما رو مجبور کردن تیلی رو بکشه ..

برای همین تیلی به فاطیما گفت : تو باید فرار کنی
چون متوجه اتفاقات پیش رو بود ..

این هفته هم براتون مسابقه میذارم 😇😇
نکته قسمت هشتم چی بود ؟؟ کامنت بذارین زیر این پست 🩷
چرخ و ویلچر جواب نیس😅

جولی ؟ ملکه ی فرام ؟ 🥹
مسافر زمان؟؟ 😍

نکته قشنگ دیگه این بود که در قسمت هشت وقتی جولی به گذشته سفر کرد مکالمه ی ویکتور و تابی رو شنید مربوط به زمانی که تابی وقتی زیر زمین خونش رو‌کند افتاد و‌ویکتور اومده بود .. اما مکالمه ای که جولی شنید ، با مکالمه ای که ما دیدیم در فصل قبلی متفاوت بود ..
این سکانس بسیار مهمه و تئوری دوتا فرام بودن رو تقویت میکنه ..
بعیده که این اتفاق اشتباه صحنه باشه ..
اولین بار در کانال
@Fromfanschannel

ادامه ی تئوری پرتال :

با باز شدن درگاه ها بین گذشته و اینده و همچنین باز شدن درگاه های جهان های موازی ، نیروهای شر و خیر در جهان های مختلف جابه حا شدن و بعضی هاشون توسط خدایان بعضی از این سرزمین ها زندانی شدن ..
مثلا هنگام عبور خانواده متیوز از جاده جهان واقعی و جادهی فرام لند شاهد تغییرات حزئیی هستیم که میتونه نشونه ی عبور اونا از پرتال و ورود به فرام لند ( یک‌جهان دیگه در یک زمان دیگه ) باشه ..

یا دیالوگی که سارا میگه خوشحاله چون تو ازادش کردی ، میتونه از طرف نیروی شر یک دنیای دیگه باشه که در دنیای فرام لند توسط خدای فرام لند ( مثلا پسر سفید پوش ) زندانی شده بود ..

و یا صدای پشت میکروفن خطاب به جیم میتونه از طرف خدای جهانی باشه که به فرام لند از طریق پرتال وارد شده ..

همچنین دستبنیدی که تابیتا گم‌کرده میتونه از طریق عبور از پرتال و توسط اتفاق خاصی ( مثل مشعل بوید ) به گذشته پرت شده باشه ..

اگر مادر ویکتور متوجه این اتفاق شده باشه ، به دنبال راهی برای بستن این پرتال ها راهی برج شد تا در زمان سفر کنه و با رفتن به گذشته ، مانع قربانی شدن بچه ها و باز شدن درگاه ها بشه
اما احتمالا یک نیروی شر ( کریستوفر ) از جهان دیگه که وارد اینجا شده بود ، مادر ویکتور رو به قتل میرسونه

همچنین با توجه به‌تئوری پرتال میتونیم علت نوسانات برق و‌چشمک زدن لامپ ها و اینکه گاهی رادیو شروع به کار میکنه رو‌توضیح بدیم ..
در‌واقع علتشون میتونه باز شدن پرتال و یا ورود و خروج از پرتال باشه ...

به احتمال زیاد نماد ، اشاره به برج داره که پرتالیه برای عبور در سه بعد زمان ، یعنی ٫ گذشته / آینده / حال

تصویری که به ما نشون دادن ..

طبق چیزی که ما دیدیم ، هیچ اطلاعات خاصی نمیتونیم از این نماد دریافت کنیم ، همچنین هیچ ارتباطی بین این سه تا خط داخل دایره وجود نداره ...



اما 🔥🔥🔥🔥


کافیه فقط تصویری که سریال به ما نشون داد رو ، ۱۸۰ درچه بچرخونیم ..
ادامه پست بعدی 👇🏼

تصویری که ما کشف کردیم ..
با چرخش ۱۸۰ درجه نماد ، متوجه میشینم که سه تا خط از یک فاصله معین و مکان تقریبیا نزدیک بهم شروع میشن و در سه جهت امتداد پیدا میکنن : چپ راست بالا که می تونه بیانگر فانوس و درخت راه دور باشه


چطور بود ؟ 😎

پستی که قبلا گفتم بهتون نماد میتونه اشاره به باز شدن پرتال ها باشه ..

تئوری سفر در زمان 🤗

تئوری پرتال و سفر در زمان که قبلا براتون بررسی کردم 😇😇😇

پستی که قبلا راحب تئوری سفر در زمان و‌نماد اشاره به درختان راه دور گذاشته بودم براتون 🤗😇

نکته مهم دیگه مکالمه ی پسر سفید پوش و‌کریستوفر بود ،

همه چیز در جایی که شروع شده ، تموم میشه ..
و فرام با بلایی که عزیزان اون بچه ها ( کسایی که بهشون اعتماد داشتن ) سرسون اوردن شروع شد..

بچه ها در تاریکی به دنیا اومدن و در تاریکی هم کشته شدن ..
ولی کسی که دوسشون داشت براشون قصه ای گفت ، این قصه بهشون امید داد .. وقتی بچه ها روی سنگ ها دراز کشیدن ، امیدی که داشتن به ریشه هایی رسید و اون ریشه ها درخت راه دور شدن ..
برای نجات بچه ها باید کریستوفر به اون درخت راه دور میرفت اما قبول نکرد بره ، و در نتیجه مادر ویکتور وقتی این حرف ها رو از ویکتور شنید تصمیم گرفت خودش دست به کار بشه ..

به نظر میاد طبق این مکالمه ، توسط امید یا نوعی جادو یا نوعی طلسمی که بچه ها انجام دادن ، یک نوع پرتال توسط درخت ها ایجاد شده و هدفش سفر در گذشته قبل از قربانی شدن بچه هاست تا اونا نجات پیدا کنن ..
پس اتفاقی که باعث بوجود‌اومدن خط زمانی فرام شده ، امید داشتن بچه هایی بود که قرار بود قربانی بشن ..

پالی‌پریدون ( Paliperidone) ، عمدتا برای درمان اسکیزوفرنی استفاده میشه ،
از عوارض جانبیش ، لرزش دست ها و بدتر شدن علائم پارکینسون هست ..

اینم فارسی حرف زدن فاطیمااااا😜

ضبطی که کنی در قسمت دوم به طور کامل خرد کرد در قسمت هفتم ، سالم بود ، تعداد ضبط های داخل سالن غذاخوری دو عدد هستن ، یکی در سمت راست در ورودی و دیگری روی میز سمت چپ در ورودی . .
اشتباه صحنه
یا تقویت تئوری دو فرام ( حداقل )

با توجه به تئوری دو تا فرام میشه گفت سکانس هایی که افراد فرام میبینن در واقع یک سفر در زمان کوتاست
به این صورت که دررزمانی در گذشته یا اینده و یا در همین زمان در یک جهان دیگه ، این اتفاق در حال رخ دادن در همین مکان هست اما در مکان شما اتفاق دیگه ای در حال رخ دادنه
بیشتر توضیح میدم .. مثلا در خمیدگی زمان فضا که قبلا کامل توضیح دادم ، گفته میشه که گذشته اینده و حال به طور همزمان وجود دارن .. یعنی جید اکنون که زیر درخته ، در همین مکان اما در تایم دیگه ای و یا در جهان فرام دیگه ای اون سرباز وجود واقعی داره و اینا رویا نیستن .. بلکه واقعیت هایی در فضا و زمان دیگری هستن ..

اشاره زیاد سریال به قایق ها
با اینکه اصلا این تئوری رو‌دوست ندارم اما طبق تئوری اینکه بوید یک بیمار روان پریشه و‌تحت درمانه و تمام این اتفاقات در ذهن بویده و این شخصیت ها هر کدوم‌گوشه ای از احساسات بویده ، اشاره سریال در گوشه کنار ها به قایق ها میتونه این تئوری رو تقویت کنه ..

تیلی بارها در حال طالع بینی از طریق کارت ها دیده شده ..
حتی در رویای تابیتا کارتی دیدیم که مشخص نبود اما وقتی در قسمت دهم از برج بالا رفت کارت های ۴ و ۸ و ۷ رو روی پله برج دید ..
این یعنی کارت ها در نشون دادن اتفاق پیش رو بسیار مهم هستن
حتی احتمالا از طریق کارتها تالی سرنوشت فاطیما رو‌متوجه شده و بهش گفت که " باید فرار کنی "

جواب مسابقه کارت های روی میز اشپزخونه ای بود که دانا در حال شستن ظرف ها بود ..

اشاره ی دوباره سریال به کارت بازی تیلی ..
قبلا گفتیم قبل از هر اتفاقی ، بنظر میاد ی کارتی کشیده میشه .. تیلی هم با توجه به مقدر بودن سرنوشت ها ، احتمالا به مرگش و اتفاقات پیش رو‌اگاه بوده .. به همین دلیل موقع صحبتش به الیس گفت حالا که میدونم چی میشه دیگه از مرگ نمیترسم ❤️

جواب مسابقه 👇🫣

انچه خواهید دید ..

بچه ها دو هفته است براتون مسابقه میذارم برنده نداشتیم
دوست دارم این هفته ی برنده حتما داشته باشیما 🤌🏻🤌🏻

بهم بگین توی قسمت هفتم ، چه نکته جالبی دیدین ؟؟؟ 🫣🫣🫣
نفر اولی که به اون نکته مدنظر من اشاره کنه جاییزه رو برده ❤️

زیر این پست بنویسین برام ..

با‌توجه به مهارت تیلی در اینده بینی و باورش به تاروت و طالع بینی و اینکه همه چیز از قبل مقدر شده ، بنظر میاد درفرام مرگ پایان زندگی نیست .. 🫣



برای درک بهتر این تئوری یادی از تئوری تناسخ کنیم ..


وقتی فاطمه تیلی رو به قتل رسوند ، جمله پایانی تیلی این بود که باید فرار کنی .. ایا تیلی از اتفاقات پیش رو‌خبر داشت ؟؟
اگر تئوری اینکه تیلی یکی از چرخاننده های شهر بود رو در نظر بگیریم ، ایا تیلی بر ضد هیولاها بود و‌میخواست به مردم شهر کمک کنه ؟ برای همین شهر فاطمه رو‌مجبور به قتل تیلی کرد ؟

وجود چشم در مثلثی که توسط سه تا لامپ ایجاد شده ، در نقاشی میراندا دیدیم ..
بنظر میاد زیر شیروانی حرفی برای گفتن داشته باشه ..

جواب مسابقه قبلی که کسی نگفت ..
تاریخ سونو گرافی بود که اشاره به هفتم برج فوریه سال ۲۰۲۰ داشت .. با توجه به اینکه تاریخ ورود خانواده متیوز ۲۰۲۲ بود و این تاریخ دو سال عقب تره ، شاید اشتباه صحنه باشه
اما با توجه به تئوری دو فرام ، میتونه نکته مهمی باشه 🤌🏻

رمان درام مربوط به یک خانواده، با کانتنت تنش نژادی، انزوا، آزار خانگی، ازدواج با کودک، سکس با محارم، تجاوز، مرگ و قتل.
نقطه‌ی اشتراکی که با سریال داره روایت داستان در Nova Scotia کانادا—محل فیلمبرداری سریال—هست.

سه تا کلبه ای که کنار اب بود و در جلوش توتم هایی مثل نگهبان ها به شکل طلسم ساخته شده بودن به احتمال زیاد مربوط به یکی از شخصیت هاییه که تو نقاشی های میراندا اشاره شده ..

کسی که عنکبوت ها و حشرات رو‌کنترل میکنه

مرد زرد پوش

کسی که کلاغ ها رو‌کنترل میکنه و به احتمال زیاد طلسم ها رو ساخته ..

بنظر میاد سرداب ها ( انبار اذوقه هم یاد میشه ) متفاوت باشن ..

حالا که متوجه تئوری فضا زمان شدیم ، با توجه به سکانس های سریال بنظر میاد این تفاوت ها عمدی بوده باشه و حداقل ما دو‌جهان فرام و دو تا از هر کرکتر رو داریم میبینیم 🤌🏻

در قسمت شیشم تئوری اینکه همه چیز از قبل چیده شده توسط استدلال جید تایید شده ✅
قبلا توی پست زیر نظریه شکاف میان بعدی رو کامل توضیح دادیم و جمله اخری که نتیجه کلی این تئوری بود رو دوباره میگم :

اگر این نظریه درست باشه ، یعنی همه چیز از پیش تعیین شده است و بنابراین یک فرد اختیاری نسبت به نتیجه زندگی خودش نداره و فقط باید اجازه بده مسیر طی بشه ..




https://t.me/fromfanschannel/885

خیلیا به دلیل تشابه لباس جسد پیدا شده در سرداب با لباس جید معتقدند که این جسد جیده ، اما اگه با دقت به طرح لباسش نگاه کنین کاملا متفاوته ..
وقتی جولی و رندال و‌ماریل روحشون به جایی که مارتین بود رفت، جسمشون در فرام وجود داشت و چشماش سیاه شد ..
وقتی‌جید‌وارد سرداب شد جسد مردی با چشمان سفید بهش الهام شد که سنگی رو پاشه

با توجه به اینکه مارتین باید جسمش در فرام در جایی حضور داشته باشه ، ممکنه جسدی که الجین پیدا کرده مربوط به مارتین باشه که توسط هیولای جعبه موسیقی به این نقطه منتقل شده . چون برای بودن روح در اونجا ، نیازه حتما جسم هم در فرام حضور فعال داشته باشه

با این حساب وقتی مارتین مرد احتمالا بدنش شروع به سوختن کرده..


البته ممکنه مارتین مثل بوید از درخت راه دور عبور کرده باشه و داخل چاله افتاده باشه و سپی " انها " مارتین رو از چاله بیرون کشیدن

تئوری جسد سرداب = مارتین اولین بار در
@Fromfanschannel

پیش نمایش قسمت شیشم
تاریخ پخش یکشنبه یازده صبح

اخرین سکانسی که از جولی و الجین در زیر زمین خانه اجتماعات دیدیم ، و بنظر میاد که دوربین پولارویدی که جولی پیدا کرده مهم باشه .. اینجا فقط دوتا عکس گرفتن اما در پشت صحنه ما شاهد ادامه ی روند عکاسی هستیم ..خبری از زن کیمونو پوش هم نخواهد بود چون اسم بازیگرش دیگه تا اخر فصل نیست ..

بچه ها سریال در فصل اول و دوم‌مجموعه ای از اتفاقات رو به ما نشون میداد و افراد فرام باهم حرف نمیزدن .. کانال هم‌موازی با سریال ، تئوری محور ، پیش رفت .. اما سریال در فصل سوم داره متفاوت عمل میکنه و افراد فرام دارن باهم تجربه هاشون رو به اشتراک میذارن و در لایه های مکالمه هاشون جواب بعضی سوال ها و تئوری های مطرح شده رو میدن ،..
پس طبیعتا ماهم موازی با سریال به جمع کردن و ارتباط اطلاعات دریافتی از مردم شهر میپردازیم ..
خلاصه صحبتم اینه فعلا تئوری ای‌نمیشه داد چون سریال تئوری محور پیش نمیره ..
فعلا ما اطلاعات رو فقط بهم ربط میدیم ..
با عشق برای شمایی که همراهین ❤️

اشاره های سریال به دریا و کشتی و همچنین جنگ داخلی امریکا

میتینگ در سالن غذا خوری 🤣🤣🤣

به نظر میاد مصرف ماده مخدر از گذشته ها در ارتباط با این شهر نقش مهمی داشته

خب خب میخوام ی مسابقه بذارم
ببینم بچه هایی که با من پیش اومدین توی این قسمت ی سر نخ خیلی خیلی مهم داریم
به من بگین چی بوده ؟؟
اولین نفری که اشاره کنه جاییزه نقدی داره 👁️🎊🎉❤️🤌🏻😍

طبق تئوری مختصات ، اعداد درون بطری های درخت بطری ، اشاره به مقصد سوراخ داخل درخت داره ..
با این حال میتونیم توضیح بدیم که چرا تنها درختی که مقصدش مشخص بود درخت بطری ها بود ، چون مختصات مقصد توسط بطری ها و اعدادشون مشخص شده بود ..

خب برگردیم به تئوری تاروت ..

طبق تئوری تاروت فرام توسط نیرو هایی ( حداقل دو گروه خوب و بد) اداره میشه و هر کدوم از افراد نماینده ی یک کارت تاروت هستن ..
قبلا به طور مفصل به تئوری تاروت پرداختیم

روز و شب در فرام به معنای واقعی چرخش زمین و طلوع و غروب افتاب نیست ، بلکه تغییر نوبت بازیه ..
مثلا شب ها هیولا ها میان ولی در روز در زیر زمینن چون نوبت حرکت نیروی خوبه

در روز بوید راجب برنامه هاش صحبت میکنه اما در شب که نوبت بازی نیروی شره برنامه هاش منحل میشه ( مثل ازاد کردن حیوانات توسط هیولاها )


در شب غذاها گندیده شدن و یک نفر تیر خورد تا برای فاطیما غذا باشه
اما در روز در نزدیکی جیم غذا گذاشته شد تا مردم غذا داشته باشن ..


حتی نقاشی روی طلسم هم اشاره به دو طرف بازی در بالا و پایین و هم چنین اشاره به روز و شب در چپ و راست داره ..


حتی این نقاشی ویکتور هم اشاره به غارهای زیر زمینی ای داره که بهم وصلن ، همونجور که خونه ها در کنار هم قرار دارن ، زیر زمین توسط شر اداره و دیزاین میشه و روی زمین توسط نیروی خوب .. برای همین وقتی تابیتا حفاری کرد ، خونه ریخت ، چون در واقع مرز سرزمین خوب و بد رو از بین برد


شما چه مثال های دیگه در نظرتون هست ؟؟

در آخرین قسمت پخش شده، مشخص می شود که هیچ چیز در فرام لند به طور تصادفی اتفاق نمی افتد، چون کاراکتر ها بارها این جمله رو تکرار میکنند "بازی تقلب شده است".

در پایان اپیزود می بینیم وقتی آمبولانس می رسد، هیولاها پزشکان اورژانس رو فریب می دهند و اونارو می کشند، اما پلیس فرار می کنه و به خانه کلونی میره، جایی که او به طور تصادفی به نیکی شلیک می کنه و باعث مرگ اون میشه. این حادثه به فاطمه اجازه میده تا خون نیکی را بنوشد که بیشتر شبیه یک حرکت حساب شده هست تا تصادفی.

همان طور که در سکانس اخر دیدیم هیولاها برای شکستن بوید به اون حق انتخاب بین افراد فرام (رندال، جیم و تابیتا و هنری ) رو دادند ضمن اینکه طبق نظریه تعادل در شهر ما متوجه شدیم با مرگ نیکی هیولا ها از کشتن رندال صرف نظر کردند.

با توجه به غذای فاسد قسمت‌های قبلی، به نظر می‌رسد شهر اجازه نمی‌دهد جامعه گرسنگی بکشد، بلکه از آن برای مسموم کردن احتمالاً فاطمه و یا نوزادش استفاده می‌کند، در حالی که کنی و جیم به راحتی محصولات جدیدی را در جای دیگری پیدا کردند. هیولاها ممکن است این وقایع را در جهت "کمک" به فاطمه و جامعه سازماندهی کرده باشند.

نظر شما چیست؟🤨

غارها

ساختمان برج 🌸

ویکتور دیوار ون رو با نقاشی هلو به شکل دیوار اتاقش در اورده بود ..

سه تا از رو‌مخ ترین ها 😐

دوتا از سکانس های مهم سریال رو بررسی میکنم براتون ::

اول سکانسی که ویکتور سنگی رو داخل درخت راه دور میندازه ، و سنگ کنارشون فرود میاد .. ویکتور میگه مشکل اینه که نمیشه گفت وقتی وارد این درختا بشی بعدش سر از کجا در میاری ، ممکنه دقیقا ی مکانی نزدیک درخت بیای یا ممکنه به مکان های دور دست بری .. ( تنها درختی که همیشه مسیرش ثابته درخت بطری هایی که تابیتا رفت )
بعد صدای سگ پسر سفید پوش رو از داخل درخت میشنوه و در لحظاتی بعد سه تا سگ ژرمن ی شکل اطراف تابیتا هستن .. بنظر میاد سگ ها از پرتال عبور کرده باشن و به اینجا اومده باشن !!
نکته خیلی جالب راجب این سگ اینه که وقتی بوید وارد جایی که مارتین بود شدو وقتی از اونجا خارج شد دوباره این سگو دید و گاس صداش کرد .. !! پس بنظر میاد این سگ در دنیایی که مارتین بود وجود داره
صحنه دیگه ای که این سگو دیدیم ، صبح شب قتل عام ، همراه پسر سفیدپوش بود !!
پس میشه گفت ما حداقل در دو جهان فرام داریم خط داستانی رو پیش میبریم

دوم اینکه جایی که جید در غار بود ، سقف غار به این شکلی که فرستادم بود اما وقتی بچه ها رو دید انگار لحظه ای در جهان دیگه ای وارد شد و سقف غار به اون شکل در اومد


سوم اینکه جاییکه مارتین بود ، گویا در یک عالم دیگه ای بود اما در فرام فقط خرابه های اون مکان وجود داره
پس میشه گفت پای یک عالم دیگه ای در میونه


من راجب جهان های موازی صحبت نمیکنم
راجب عالم های دیگه ای دارم توضیح میدم که مثل شاخه های یک درخت به فرام وصل شدن ..

اونا شاخه های سرزمین فرام هستن اما به شکل های متفاوت و در همین زمان .. برای وارد شدن به اون دنیاها سریال سه تا راه رو تا الان به ما نشون داده ::

روشن کردن مشعل ( رفتن بوید به جهان مارتین )
درخت راه دور ( رویت سگ ها )
به احتمال زیاد وایسادن در نقطه ای خاص یا استقاده از یک علامت مثل سازه هایی که تابیتا ساخت در جنگل( عالم بچه های انگکویی )


سکانس مهم دوم :: وقتی پسر سفید‌پوش تابی رو هل داد و بعد تابی وارد دنیایی واقعی شد ..
بنظر میاد فانوس پرتالی باشه بین این عالم ها ..چون تابی وقتی از برج سقوط کرد ، واقعا سقوط نکرد بلکه از پرتال رد شد و‌وارد جهان واقعی شد ..
به نقاشی ویکتور از درخت های راه‌دور دقت‌کنید ، این نقاشی سر و ته نداره
شما نمیتونید بگید ریشه درخت ها کدوم سمته
حتی من نقاشی رو چرخوندم و فیلیپ کردم باز هم کسی متوجه نشد و این دقیقا ارتباط عالم های فرام رو توضیح میده ، شما وقتی وارد درخت راه دور میشین مشخص نیست از کجا سر در بیارین و وارد کدوم عالم بشین

توی هر کدوم از این عالم ها قصه هایی در حال حریانه
مثل رویای جید که مرد تک چشم از اسکلت خون‌خورد
یا زن کیمونو پوش که از الجین کمک خواست
بچه های انگکویی که درون برج یکی از این عالم ها گرفتارن
زن بالرین که در عالمی مشغول پرورش کرم هاست
دوباره تاکید میکنم من راجب جهان های موازی حرف نمیزنم راجب خونه ای حرف میزنم که اتاق های زیادی داره👁️

با توجه به شواهدی که توی عکس توضیح دادم بنظر میاد فرام یک جهان تنها نیست 😑 !!
از هرچیزی حداقل دوتا وجود داره ..
درخت های بطری دوتا هستن
برجی که سارا و بوید دیدن با اونی که تابیتا دید یکی نیست ( اونی که تابیتا رفت داخلش و ازش پرت شد صدای بوق نداره )

حتی سکانسی که بوید داره توضیح‌میده به بقیه چجوری رسیده به برج ، طراح صحنه بسیار زیرکانه صحنه رو‌چیده و داره نشون میده فرام یک جهان متقارنه ..

https://t.me/fromfanschannel/322
قبلا بهتون قول داده بودم این کتابو بررسی کنم ❤️🤌🏻

کتاب پرواز کرومینوکل کتابیه که توسط کی دیلون نوشته شده و در دنیای واقعی وجود نداره..
داستان این کتاب موازی با داستان افراد شهره ، با نگاهی به این کتاب میتونیم این تئوری رو بدیم که تابیتا مثل کرومونیکل هست و وظیفش نجات بچه های حبس شده توی برجه .. یکی دیگه از شخصیت های کتاب نورمنه که یک خط داستانی با دریاچه ی اشک داره .. هم ایتان و هم الجین موقع ورود به شهر توی خواب رویای این دریاچه رو دیدن .. ( بررسی تئوری الجین پست بعدی )

در سکانسی بین جیم و ایتان ( قسمت چهارم فصل اول ) دیالوگ جالبی داریم ::

ایتن : فکر کنم ما اینجا ی ماموریتی داریم .
جیم: مثل نورمن که مجبور شد به دریاچه اشک بره ؟
ایتن : اگر میخواییم به خونه برگردیم، احتمالاً باید کسی رو نجات بدیم . این کاری بود که نورمن باید انجام می داد ..



ایتن وقتی به فرام میرسه تشنج میکنه و بعد از اینکه چوب از پاش در میاد و از خواب بیدار میشه میگه که ["دریاچه اشک" رو که مکانی در کتابه ، در نقاشی های روی دیوار دیده و بعدش همه جیغ کشیدن چون عنکبوت بررگ از سقف اومد داخل ]

در سکانسی که تابیتا و ایتان و چیتان پیتان ( 😂) داشتن توی زیر زمین غذا خوری میگشتن ، ایتن گفت اینجا مثل " غار اژدهای تنها " میمونه ، جایی که وقتی کرومینوکل در " آسمان رنگین کمان " گم شد ، غار " اژدهای تنها " رو پیدا کرد . وسایلی که مردم نمیخواستن برای این اژدهای تنها مثل گنج باارزش بود و ازشون نگهداری میکرد .. در بین این خرت و پرت هایی که اژدهای تنها جمع کرده ، " نقشه ی آسمان رنگین کمان " بود که اژدها این نقشه رو به کرومینوکل داد و باعث شد اون راهش رو پیدا کنه .. ایتن به تابیتا میگه که ما‌هم‌میتونیم اینجا نقشه رفتن از فرام رو‌پیدا‌کنیم و لحظاتی بعد تابیتا دستبند جیم رو در زیر زمین پیدا کرد !!

در سکانسی دیگه در فصل اول ایتن راجب کرومینوکل با جید داره صحبت میکنه که حید با کلافگی وسط حرفش میپره و‌میگه میخواد بره دنبال ویکتور .. !


همچنین بعدا که سارا قصد جون ایتان رو‌کرده بود و ایتان ترسیده بود که از خونه بره بیرون ، جیم بهش میگه مثل کرومینوکل قوی باش اون هم میترسید وارد غار بشه اما به ترسش غلبه کرد !!

اطلاعات دیگه ای از این‌کتاب نداریم اما اگر تئوری اینکه فرام رو سرزمین افسانه ها در نظر بگیریم ، در واقع جاییکه شخصیت های کتاب ها و شعر ها زندگی میکنن ، ارتباطات جالبی از این کتاب و شهر میتونیم پیدا کنیم ..