کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

@farstahlil


📊رسانه بورسی تحلیل ومشاوره اماکو-فارس تحلیل
وبسایت فارس تحلیل وکانال فارس تحلیل تحت مدیریت ومجوز شرکت مشاوره سرمایه گذاری ابن سینامدبر(اماکو)
Farstahlil.ir
Emaco.pro
کانال اماکو: @EMACOADVISER

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

23 Oct, 10:30


آن موجی که سال ۹۹ برای خرید سهام درست شد و صف‌های طولانی در مقابل کارگزاری‌ها برای ورود به بورس شکل گرفت، الان در طلافروشی‌ها شکل گرفته!
تبریک!
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

23 Oct, 06:32


تفکر دسته جمعی ریزش!
احتمال سرایت پنیک به بازارهای مالی و بانکی
وضعیت بازار واقعا پیچیده شده است. تمام بازار یک جور فکر می‌کند، به یک نتیجه رسیده است و آن این است که کسی برای این بازار کاری نمی‌کند پس ریزش ادامه دار است!! دیگر کسی به تکنیکال و بنیادین اهمیتی نمی‌دهد و این خطرناکترین بازار چند سال اخیر است!

به غیر از تزریق سنگین نقدینگی هیچ راهی جوابگوی این حجم از فشار نیست. برگرداندن مجدد دامنه به ۱ درصد هم در حال حاضر کارساز نیست و بدون تزریق پول، فقط باعث مرگ کامل معاملات خواهد شد. بحران و رکود بی سابقه‌ای در بورس شکل گرفته است و احتمال سرایت این بحران به سایر بازارهای مالی و بانکی کشور وجود دارد. قدرت پنیک در بازارهای مالی، همچون سیل ویرانگری است که وقتی به راه افتاد هر آنچه سر راهش باشد را نابود خواهد کرد.
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

22 Oct, 18:56


داستان‌های اقا مضرور -قسمت سوم

-یعنی چی بورس جای سرمایه‌گذاری است؟ تو هم هر چی میبینی رو باور می‌کنی! من اصلا نمیدونم بورس رو با چه "ب" ای می‌نویسن. آقا مضرور بعد از خوندن مطلبی که آقای مغمومی براش فرستاده بود  و در حالی که دو طرف لبشو به طرف پایین کج کرده بود و ابروشو بالا انداخته بود، اینارو به آقای مغمومی گفت.
اقای مغمومی از پشت میزش بلند شد و در حالیکه مستقیم تو چشم‌های آقا مضرور نگاه می‌کرد اومد جلوی میز کارش و دستاشو گذاشت روی میز و کمی به جلو خم شد گفت:
-خب همینه که از قافله عقبی داداش! مضرور جان نوبتی هم باشه نوبت بورسه. با این تورم و گرونی مگه میشه بورس ارزون بمونه. همه چی رشد کرده غیر از بورس! میدونی سهم‌ها چقدر ارزنده هستن؟ همه دارن برای ورود به بورس ثبت نام می‌کنن. جا میمونیا!
ولی اقا مضرور فقط یه لبخند تمسخرآمیز به آقا مغموم کرد و بهش گفت باشه آقا شما برو بورس بخر نوش جونت. آقای مغمومی هم با دست راستش کوبید روی میز و از بالای عینک گردش در حالیکه یه لبخند نصف و نیمه رو صورتش بود صداشو کشید و گفت:
 -شما نخر... شما نخر، حالا ببین کی گفتم بهت.
از روزی که آقا مغموم این حرفو به آقا مضرور زد ده روز گذشته بود و بورس هم کم کم در حال رشد بود. آقا مغموم حدود ۱۸ درصد سود کرده بود و قصه‌ی سودآوریشم تقریبا برای همه تو اداره تعریف کرده بود ولی آقا مضرور طبق معمول فقط شنونده بود.
کم کم سرو صدای رشد بورس همه جا پیچیده بود و غیر از آقا مغموم حالا بقیه همکارها هم درباره‌ی بورس صحبت می‌کردند و همیشه دور میز آقای مغمومی شلوغ بود. خیلی‌ها وارد بورس شده بودند و تو یکی دو ماه فعالیت تو بورس سود خوبی به دست آورده بودند و حالا دنبال آوردن سرمایه‌ی بیشتر هم بودند.
اقا مضرور ولی گوشش بدهکار این حرف‌ها نبود. ظهر اون روز در حالیکه از صبح زل زده بود به کامپیتور اداره و زیر چشماش گود افتاده بود وارد غذاخوری اداره شد و ظرف غذای آلومینیومیِ پر از خط و خشو از تو کیف مخصوصش که پوست پوست شده بود درآورد تا ببره ناهارشو گرم کنه. دور میز غذا چند تا از همکارهاش ایستاده بودند و در حالیکه تا وسط میز خم شده بودند و سرهاشونو به هم نزدیک کرده بودند با هم صحبت می‌کردند.
-آقا من ۳۰ درصد سود کردم این دو-سه ماهه اندازه ۲-۳ ماه حقوق این اداره‌ی لعنتیه که صبح تا شب باید توش بیگاری کنیم!
-دقیقا آقا منم ۲۵ درصد سود کردم معادل یک سال سود بانکی! تازه می گن بالاترم میره!
- دست آقای مغمومی درد نکنه چقدر وارده و چقدر به فکر مردمه خدا خیرش بده.
صدای بیب بیب ماکروفر قراضه‌ی اداره می‌گفت که غذای آقا مضرور گرم شده و حواسشو از ادامه‌ی گفتگوی همکاراش پرت کرد. بر اساس حرفایی که از همکاراش شنیده بود یه حساب و کتاب ساده تو ذهنش کرد و دید اگه همون موقع به حرفهای آقا مضرور گوش داده بود تا همین الانش ۲۰ درصد جلو افتاده بود!
یه حس غریبی تو آقا مضرور شکل گرفت، یک ترسِ شیرین و حس غریبی که برای اون به معنای خارج شدن از دایره‌ی امنیتی بود که باباش تو این ۴۰ سال براش فراهم کرده بود. به فکر فرو رفت و ماشین حساب رو برداشت و شروع کرد به حساب و کتاب.
هزینه ها رو به افزایش بود و کرایه تاکسی و بلیط اتوبوس و شیر خشک و لباس و پوشک بچه هر ماه گرونتر می‌شدند و آقا مضرور سعی می‌کرد با اضافه کاری هزینه‌هارو پوشش بده. از اینکه اینقدر تو اداره سگ دو می‌زد احساس خستگی می کرد. همینطوریش هم درگیر بحران ۴۰ سالگی بود،موهای کم پشتش که از لابه‌لاشون هم، تارهای مجعد و بی حالتِ سفید رنگ بیرون زده بود می‌گفت که داره پا به سن می‌زاره. چند تا دونه ریش سفید روی چونش خودنمایی می‌کرد. صورتش لاغرتر شده بود. غروب که می‌شد پاهاش از شدت نشستن رو صندلی اداره بی حال بود و وقتی می‌رسید خونه باید ۲۰ دقیقه می‌خوابید و پاهاشو رو به بالا تکیه میداد به دیوار.
بیشتر عمرشو درس خونده بود و حالا هم تو بازار کار واسه چندرغاز باید مثل اسب عصاری تو اداره اینور و اونور می‌رفت. داشت فکر می‌کرد اگه به جای گرفتن فوق لیسانس، همون دبیرستان درسو ول کرده بود و مکانیکی یاد گرفته بود وضعش بهتر از الان بود‌ لااقل آقای خودش بود و یه حرفه هم یاد گرفته بود .
حس جاموندن از سودی که همکاراش تو بورس به دست آورده بودن و حرفهای آقای مغمومی- که به نظرش درست میومد- ذهنشو مشغول کرده بود. اگه اونم سود کرده بود میتونست کلی برای خونه خرید کنه از پوشاک و خوراک و...
این حساب و کتاب‌ها تو کل اون روز تو سرش می‌پیچید و مدام با دندون‌های نیش بالاییش لب پایینیشو فشار میداد و یه حس عجیبی داشت. ترس و شوق و حسرت رو همزمان تجربه می‌کرد.
آخرش پیش خودش گفت یه پول امتحانی میارم و یه دوره‌ی کوتاه میبینم به دردم می‌خوره یا نه. اگرم ضرر کنم عدد بزرگی نیست.
ادامه دارد...
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

22 Oct, 07:53


بعضی‌ها اعتقاد دارند بازار عمدا رو به پایین هدایت می‌شود و فشار فروش ایجاد می‌شود. به نظر من مشکل اصلا از فروشنده نیست. فروشنده همیشه در بازار وجود دارد حتی در اوج روزهایِ خوب بازار هم فروشنده است وگرنه اصلا حجم و ارزش معاملات بالا نمی‌رفت، در حال حاضر خریداری در بازار نیست که بازار را رو به بالا بخرد و علتش هم نرخ بهره‌ی بی دردسر، اوج‌گیری بازار رقیب یعنی ارز و طلا و تهدیدات بی سابقه‌ علیه کشورمان است.

کشور زیر سنگین‌ترین تهدیداتی هست که تا حالا به خودش دیده است و طبیعیست فروشنده در بازار وجود داشته باشد. از طرفی مدت‌ها دامنه ۱ درصد و صف فروش بود و خیلی‌ها به پول نیاز داشتند و نتوانستند سهامشان را نقد کنند و حالا وقتی فرصتی پیش می‌آید فشار فروش جهت نقد شدن پیش می‌آید.
بنابراین توطئه‌ای در کار نیست و از نظر من مشکل اصلی نبود چشم انداز روشن سیاسی و اقتصادی از یک طرف و وجود یک آلترناتیو بی دردسر برای ریسک گریزان به نام سود بانکی و وجود گزینه‌ی جذاب دیگر به نام طلا و ارز برای ریسک پذیران است. معلوم است در این شرایط، بورس، تهی از معامله‌گر می‌شود. تا این عوامل بالا سر بازار است و جریان نقدینگی به سمت بورس سرازیر نشود وضعیت کم و بیش همین منوال خواهد بود اگرچه که به نظر من وقتی کف بازار شناسایی شود و فرصت ورود پیدا کنید خاطرات سال ۹۹ برایتان زنده خواهد شد نمودارها وعده‌های جذابی به سهامداران نشان می‌دهند.
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

20 Oct, 16:59


جالب است بدانید :‏از زمان روی کار آمدن طالبان در سال ۲۰۲۱ تا امروز، ارزش هر افغانی ۱۲٪ رشد داشته است.
در همین مدت، ریال ایران ۶۱٪ افت ارزش داشته است.
چرا؟
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

20 Oct, 10:57


اخبار دنیا:
فرود تاریخی بوستر فوق سنگین پرتابگر استارشیپ

اخبار ما:
فرود تاریخی و فوق سنگین بورس تهران

تفاوت ما با دنیا در تیتر این دو خبر دیده می‌شود.

@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

20 Oct, 06:15


ذوب آهن در قیمت ۳۵ تومان صف فروش شده است. کاری به وضعیت تکنیکال و بنیادی سهم و ارزندگی و یا عدم ارزندگی سهم ندارم. این وضعیت به معنای شکست تفکر اصرار بر تجدید ارزیابی دارایی‌ها به عنوان محرک بازار سرمایه است! هنوز هم عده‌ای درخواست تجدید ارزیابی مجدد دارایی‌های ایران‌خودرو و سایپا را دارند تا بازار حرکت کند! این بازار از نرخ بهره‌ی بالا و نبود نقدینگی و اقتصاد دستوری و تحریم در درجه‌ی اول رنج می‌برد‌ در واقع این‌ها پیشران هستند و حکم استارت برای موتور بازار را دارند و سایر عوامل به شرط برقراری این پیشران‌ها می‌توانند سرعت حرکت را بیشتر و یا کمتر کنند
.
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

20 Oct, 06:03


زنگ خطر بزرگتری به صدا درآمده است!

تا قبل از این، پول از سهام خارج می‌شد و به سمت اوراق با درآمد ثابت می‌رفت، به تازگی پول هم از سهام و هم از اوراق با درآمد ثابت در حال خارج شدن است و مقصد پول‌های خارج شده، فقط بازار طلا (فیزیکی و سکه و صندوق‌های طلا و ... ) و ارز است و رکود مسکن و خودرو تشدید شده است. همین تفکر مجددا فشار فروش بازار سهام و ملک و خودرو را بالاتر می‌برد. زنگ خطر بزرگ‌تری برای بازار سرمایه و اقتصاد کشور به صدا درآمده است!

@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

19 Oct, 10:41


#شاخص_کل هفتگی

طبق تحلیل قبلی در حال حرکت بر مدار موج c است. خط عمودی آبی رنگ حداقل زمان مورد نیاز برای موج C بود که به نظر می رسد موج C زمان‌بر تر باشد.

محدوده دقیق کف شاخص کل می تواند محدوده‌ی 1/850/000 الی 1/770/000 واحد باشد. با کف سازی بر روی این حمایت انتظار قله های جدید و یک رالی صعودی قابل توجه را از شاخص کل دارم.

حرکات احتمالی بعدی شاخص کل را با خطوط خط چین مشخص نموده ام.
خیلی بعید است شاخص زیر محدوده‌ی سبز رنگ نزولی شود و می‌توان همین محدوده را با اطمینان بسیار بالا کف شاخص در نظر گرفت. در این محدوده ممکن است نیاز به معاملات پرحجم و کف سازی برای رالی بعدی باشد و کمی زمان صرف کند اما اصلاح قیمتی پایین‌تر از این محدوده بسیار بعید است.
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

18 Oct, 11:32


داستان زندگی اقای مضرور-بخش دوم

اقای بحرالعلوم مغمومی، همکار چندین ساله‌ی آقا مضرور بود. یه مرد قد کوتاه با موهای فِرِ بلند مشکی و یه عینک گرد و ابروهای نسبتا پرپشت که همیشه یه سررسید ( که یه خودکار هم با کِش بهش بسته شده بود ) همراهش بود. آقای مغمومی اکثر مواقع یه بِرِتِل مشکی رنگ روی پیراهنش می‌پوشید و آستین‌های پیراهنشم تا نزدیک‌های آرنج تا می‌زد. یه ساعت مچی بزرگ و سنگین دستش بود که تو مچ لاغر و نحیفش دائما بازی می‌کرد. دندون‌های بزرگ و بلند و کمی جرم‌گرفته داشت که وقتی از ته دل می‌خندید به همراه بخشی از لثه‌ی بالاییش پیدا بود. دهان بزرگ و لب‌های درشتی داشت که وقتی ریشهاشو میزد بزرگی دهانش بیشتر به چشم میومد. روزی چند بار به بالکن اداره می‌رفت و با همکاراش سیگاری دود می‌کرد و یه گپ و گفت کوتاهی در خصوص مسائل روز با بقیه انجام می‌داد. مجرد بود و به گفته‌ی خودش دم به تله نمی‌داد. خیلی معاشرتی بود و همیشه بوی ادکلن‌های تندی رو میداد که به گفته‌ی خودش دست کمی از ادکلن‌های ارجینال نداشت. تقریبا با همه‌ی افراد اداره می‌تونست ارتباط برقرار کنه و در کل از نظر همکاراش چهره‌ی موجهی داشت.
اقای مغمومی زمان زیادی رو تو شبکه های اجتماعی می‌چرخید و گه‌گاهی هم وسط تماشای مطالب، صدای خندش بالا می‌رفت. برعکس اقا مضرور که اهل سیاست نبود، اقای مغمومی علاقه زیادی به سیاست داشت. هر مطلب سیاسی که تو اینترنت به چشمش می‌خورد سریع برای بقیه ارسال می‌کرد. تو جمع و مهمونی سعی می‌کرد تحلیل‌ها سیاسیشو ارائه بده و یه جوری مطالبی که اینور و اونور خونده بود رو با حدس‌هایی که میزد به هم ربط بده، گاهی هم بحثش با بقیه بالا می‌گرفت. مغمومی همیشه حرفی برای زدن داشت و به ندرت پیش میومد تو بحث‌ها شرکت نکنه. اهل کتاب بود و به تازگی کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین رو خونده بود و تقریبا تو اداره به همه پیشنهادش داده بود.
کلی از خلاصه‌ی کتابهاش رو تو سررسید همراش نوشته بود و روزشو با خوندن اونا و شکرگزاری روزانه شروع می‌کرد.
اقای مغمومی تو یه آپارتمان کوچیک سمت جیحون که با پس انداز چند ساله و وام مسکن و سودهایی که از پیش فروش سکه و ثبت نام ماشین و فروشش تو بازار ازاد بدست آورده بود زندگی می‌کرد.
میز کار اقای مغمومی درست روبروی میز اقا مضرور قرار داشت و اقا مضرور همیشه اولین کسی بود که از خبرهای تلگرامی که اقا مغموم خونده بود مطلع می‌شد، اولین پیشنهادهای بحرالعلوم مغمومی هم همیشه به آقا مضرور داده می‌شد و آقا مضرور هم اکثر مواقع فقط شنونده بود و خودشو وارد بحث با آقا مغموم نمی‌کرد و ارتباطش با همکارش در حد امور اداره و سر تکان دادن واسه تایید بعضی از حرفای مغموم بود.
آقا مغمومی دست فرمونش هم خوب نبود، یه پژو پارس سفید رنگ مدل ۸۸ داشت که همه جاش مالیده بود و دوررنگ به حساب میومد. به ماشینش بر عکس ظاهرش خیلی رسیدگی نمی‌کرد و تو ماشینش تقریبا همه جیزی پیدا می‌شد. کف ماشین پر از پلاستیک و بطری اب خالی و پوست تخمه بود. روکش صندلیها پوست پوست شده بود و همیشه ماشینش بوی سیگار میداد. هر وقت هم هر کسی در خصوص ماشینش تذکری بهش میداد می‌گفت؛
-" قراره به زودی بفروشمش، به خرج افتاده باید ردش کنم بره. یه خرده صبور باشید می‌خوام یه اتومات مدل بالا بگیرم!

ادامه دارد...
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

15 Oct, 15:35


در جامعه ای که سالهاست رفتار و فرهنگ ایران دیدگاه کوتاه مدتی را تقویت می‌کند آقای همتی صحبت از دیدگاه بلند مدت برای بورس دارند.
همین ۴ سالی که سهامداران صبر کردند یک دوره‌ی بلند مدت است!
اصلا در حال حاضر عمر همین دولت و وزارت ایشان کمتر از ۴ سال است یعنی به اندازه‌ی عمر یک دولت صبر کرده ایم و حالا از اینجا به بعد یک دوره‌ی بلند مدت دیگر باید تعریف کنیم.
جالب اینجاست که در همین دوره‌ی کوتاه مدت چند ماهه و میان مدت یکی دو ساله و بلند مدت ۴ ساله سکه و دلار بی وقفه رشد کرده اند.

@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

15 Oct, 07:44


داستان‌های آقا مضرور‌

تصمیم گرفتم هر از گاهی داستان یکی از دوستام به اسم آقا مضرور رو براتون تعریف کنم تقریبا از ۴ سال پیشش تا الان;

اقای مضرور اسم یکی از هم محله ای‌هام که بعدا هم دانشگاهیمم شد هستش. باباش کارمند بازنشسته‌ی مخابرات بود و تو خونه قدیمی که اون موقع با حقوق کارمندیش خریده بود زندگی می‌کردند.
"مضرور عظیمی"؛ یه آدم آروم با موهای کم پشتِ جو گندمی که حدود ۱۹ سال از ۴۰ سال زندگیشو درس خونده بود و حالا فوق لیسانس داشت. باباش آقا معمول، فرد محترم و با آبرویی بود و همیشه به مضرور توصیه می‌کرد که سرت تو زندگی خودت باشه به خاطر همینم اهل سیاست و حرف‌های سیاسی نبود و هیچ وقتم پستش به این گذرهای سیاسی نیفتاده بود. سرش به زندگی خودش گرم بود. ۸ سال پیش یه جشن ازدواج آبرومند تو یکی از باغهای احمداباد مستوفی با ۳ نوع غذا و آتیش بازی و گروه موسیقی و چند مدل دسر درجه یک گرفت و ازدواج کرد. اسم همسرش آرام خانم بود و به تازگی بعد از ۸ سال برنامه ریزی تازه بچه دار شده بودند. مضرور از صدای گریه نوزادش شبها درست نمی‌خوابید و همیشه کسر خواب داشت. اقا مضرور اعتقاد داشت با اومدن این بچه خدا برکتو آورده تو زندگیش. وام ماشین اوکی شده بود و حقوق کارمندی هم خدا بده برکت زیادتر شده بود. مضرور صبح‌ها چایی و صبحانه نخورده، کت چروک طوسی رنگش که سعی می‌کرد با کشیدن رو به پایینِ لبه‌ی پایینیش، صافش کنه میپوشید و کفشهای مشکی عید پیارسال رو که با فرچه قدیمی و ظرف واکسی که تهش چند رگه‌ی سیاه از واکس دیده میشد واکس می‌زد وخمیازه کشان از خونه به سمت ایستگاه BRT می‌زد بیرون. گهگاهی ایستگاه خیلی شلوغ بود و گهگاهی هم که ایستگاه خلوت بود و جا برای نشستن بود، شور و شعفی در مضرور شکل می گرفت. خلاصه بعد از یکی دو تا خط عوض کردن بعد از BRT و چند تا ایستگاه مترو به محل کارش می‌رسید و در کل به نظر خودش وضعش نسبت به بعضی همکاراش که مجبور بودن از کرج بیان بهتر بود. تو مسیر رفتن به اداره هم یاد گرفته بود چطوری نشسته و یا ایستاده در حالی که کیفشو محکم تو بغلش گرفته بود چرت بزنه. ولی خب زندگی براش شیرین بود و این ایامو موقت می‌دید، خصوصا اینکه برنامه ریزی کرده بود بعد ۳-۴ سال دیگه کهبا این وامه ماشین خرید و قسط‌های ماشین سبک شد برای وام مسکن اقدام کنه. به زودی مضرور خان میتونست با وامی که می گرفت یه پراید اقساطی بخره و خودشو از بوی نامطبوع مترو و شلوغی و الافی خیابونا نجات بده و خیلی شیک بره اداره. همه چیز زندگی مضرور خان خوب و سخت پیش می‌رفت تا اینکه یه روزی یکی از همکاراش به نام آقای مغمومی یه مصاحبه براش فرستاد که "بورس محل سرمایه‌گذاری است"...

ادامه دارد
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

14 Oct, 14:32


در پاراگراف اخر پست ریپلای شده عرض کردم که دولت فعلا توان و برنامه‌ای برای تزریق مستقیم نقدینگی برای حمایت از بورس ندارد و با نگاه میان مدت سعی در برطرف کردن موانع ساختاری بورس و اقتصاد دارد که البته راه پر پیچ و خم و پر چالشی است. حتی اگر این موانع هم برطرف شود فقط ۵۰ درصد مشکل بورس حل می‌شود و ۵۰ درصد دیگر همان تزریق نقدینگی و حمایتی عملی در تابلوی بورس است. مصاحبه‌ی امروز وزیر اقتصاد را بخوانید تا کدهای لازم را دریافت کنید.

همتی وزیر اقتصاد:

برای انتقاد از مدیریت بورس باید عملکرد بلندمدت را مدنظر قرار داد و به مدیران جدید بورس فرصت داد تا وضعیت را بهبود دهند.

قرار شد معاون اقتصادی و رئیس سازمان بورس در جلسات بودجه حاضر شوند و مراقب باشند احکامی علیه بازار سرمایه تصویب نشود.

در عین حال لازم است که انتظارات کوتاه مدت خود را از بورس کم کنیم و به ثبات وضعیت آن در بلند مدت فکر کنیم. لازم است هر گونه اقدامات موردی و قیمت‌گذاری بی‌ربط و دخالت‌های دولتی کم شده و در نهایت از نهاد بازار حمایت شود.

@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

13 Oct, 14:30


شکست نهادسازی مالی در ایران؟
هر موبایل به مثابه یک نهاد مالی!

بزرگترین شکست در خصوصی سازی، درست جایی میانه های راه اتفاق می‌افتد. جاییکه نهال‌های ظریف خصوصی سازی، زیر پای سیاسیون و مافیای اقتصادی لگد مال می‌شوند. مافیای مسکن و خودرو و ارز و بانک و ... آنقدر قدرت دارند که اجازه‌ی ساماندهی این بازارها و حرکت به سمت خصوصی سازی و شفاف‌سازی این بازارها را نمی‌دهند و هربار در میانه های راه یا قوانینِ درست تصویب نمی‌شوند و یا بد و ناقص اجرا می‌شوند و کاریکاتوری از خصوصی سازی و شفافیت تحویل جامعه می‌دهند.

آخرین فرزند نامشروع خصوصی سازی در ایران نهادهای خصولتی هستند که هم معایب دولتی ها را دارند و هم معایب خصوصی ها را. سرمایه‌گذاریهای استانی سهام عدالت و خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس، هم در همین قالب قرار می‌گیرد. نهادها و ابزارهایی هم که با سماجت تصویب شوند اگر به نفع عده‌ای باشد گسترش می‌یاید (مانند اخزا و اراد و ...) و اگر به ضرر عده ای خاص باشد ان نهاد، کوچک و بی کاربرد، خاک می‌خورد مانند صندوق زمین و ساختمان و اتی سکه!
فشل بودن صنعت خودرو، رهاشدگی بازار مسکن و ... همه و همه نشان از رانت و فساد و وجود مافیا دارد که مانع از ساختارمندی و شفافیت این بازارها شده است.

حالا نوبت بورس شده است. شکست ساختارهای بورس حدود ۴-۵ سال است با قدرت در حال اجراست و کاهش شدید کارمزد بورس و فرابورس و کارگزاریهای بزرگ، نشان از شکستِ نهادسازی در این بازار دارد و احتمالا در چند سال آینده باید شاهد ادغام بسیاری از نهادهای مالی در یکدیگر باشیم که البته فقط چندسالی به عمر این نهادها کمک خواهد کرد.

اما نکته‌ی ظریفی در اینجا وجود دارد. که من اسمش را جهانی سازی مالی می‌نامم. که به شکل کاملا مینیمال و به دور از تکلف‌ در دسترس همگان قرار گرفته است. دنیا در حال تست بازارهای مالی جدید در قالب ایردراپ و توکن و... است و این کار را با یار همیشگی مردم انجام داده است؛ گوشی موبایل!

ساده، در دسترس و ظاهرا بدون هزینه! کافی است ضربه بزنید و بازی کنید و سکه بدست بیاورید! مقایسه کنید با سختگیری‌ها و بوروکراسی سرمایه گذاری در بازارهای ما!
این سیاست نوعی ساختار شکنی و گریز از نهادسازی در بازارهای مالی دنیاست. چالش بزرگی پیش روی اقتصاد ایران است که دولت و بخش خصوصی و مافیا و غیر مافیا را با هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.
طی چند سال آینده هر گوشی موبایل بیش از نهادهای مالی ما گزینه های سرمایه‌گذاری به مردم پیشنهاد خواهند داد.

همانطور که اینستاگرام و تلگرام با ایجاد هزاران نوع شغل جدید لزوم داشتن مکان فیزیکی را برای انلاین شاپ‌ها از میان برداشتند و بسیاری از صنایع را دچار تحول کردند، شبکه های اجتماعی با معرفی کیف پول و احتمال ورود هوش مصنوعی به صنعت مالی کم کم نیاز به نهادهای مالی را هم از بین خواهند برد و اگرچه بسیاری از نهادهای مالی دیگر وجود نخواهند داشت اما زمین بازی مافیا هم در بازار مالی ایران برچیده خواهد شد و پیگیری مسیر و هدایت پول به نهادهای دلخواه دولت هم دیگر امکان پذیر نخواهد بود.
بعد از ۴ سال با کاهش میل به سرمایه‌گذاری در بورس، کاهش ارزش معاملات و حالا کاهش شدید و ۹۵ درصدی سود نهادهای بزرگ بازار زنگ خطر شکست نهادهای مالی در بورس ایران نواخته شده است.
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

13 Oct, 13:50


جالبه بدونید کایلی جنلر (دارای بیشتری فالوور در اینستاگرام) به ازای هر پست یا استوری حدود ۱.۲ میلیون دلار درآمد دارد چیزی نزدیک به ۷۵ میلیارد تومان!!
رونالدو هم برای هر پست یا استوری حدود ۱ میلیون دلار درآمد دارد.
مقایسه‌ی تاسف‌باریست!

@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

13 Oct, 13:18


علائم مرگ مغزی بورس!
کاهش ۹۴ درصدی سود خالص کارگزاری مفید!
سود خالص سال مالی ۱۴۰۳: تنها ۵۶ میلیارد تومان!

@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

13 Oct, 05:46


چشم انداز کاهش نرخ بهره مخدوش شد؟
تمدید رکود بازارها

انتشار ۶۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی به معنای تمدید رکود اقتصاد برای حداقل چند ماه آینده است.
جدای از انتشار این اوراق حالا زمینه برای انتشار اوراق بیشتر هم باز شده است و این به معنای از بین رفتن چشم انداز کاهش نرخ بهره است زیرا در صورت کاهش نرخ بهره در نیمه دوم سال اوراق جدید فروش نخواهند رفت.

دولت در یک لوپ فرسایشی به دام افتاده است. از طرفی نقدترین بازار تامین مالی یعنی بازار بدهی را کنار دست خود دارد و از طرفی بازار راکد و بی پول بورس که تنها در میان مدت و بلند مدت برای دولت نفع و نقدینگی ایجاد می‌کند.
دولت اگر نرخ بهره را پایین بیاورد اوراق فروش نمی‌رود و در هزینه جاری خود خواهد ماند و از طرفی ترس آن را دارد علاوه بر بورس، نقدینگی سرگردان وارد بازارهای موازی خودرو و طلا و ارز و حتی مسکن شود. بالا ماندن نرخ بهره هم به رکود اقتصادی دامن می‌زند و باعث خلق پول می‌شود و تورم بزرگتری را در اینده رقم می‌زند.

به نظر می‌رسد سیاست انتشار اوراق تا زمان رسیدن به تفاهمات سیاسی همچنان ادامه داشته باشد و فعلا خبری از تزریق نقدینگی به بورس نیست. به نظر من برنامه دولت برای بورس یک برنامه میان مدت شامل اصلاح فاکتورهای اقتصادی و بودجه ای و اصلاح فرمول درآمدزایی شرکت‌ها نظیر نرخ دلار و مزیت‌های صادراتی و آزادسازی قیمت‌ها و ... باشد و نیم نگاهی هم به سیاستهای رفع تحریم و کاهش تنش‌ها باشد تا بورس از این منظر دوباره جان بگیرد و فعلا تزریق نقدینگی حداقل تا آن موقع به تعویق خواهد افتاد.
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

10 Oct, 16:40


بازار سهام گیج و منگ!
بازار طلا بلاتکلیفِ قیمت دلار و انس جهانی!
بیت‌کوین، بلاتکلیف و فرسایشی!
مسکن و خودرو در رکود بی سابقه‌ی تاریخی!
وضعیت سیاسی نامشخص!
به زودی آلودگی هوا هم میاد😁
فکر می‌کنم دیگه رسیدیم جایی که رضا صادقی می‌خواست پیاده شه!
گاهی اوقات هیچ چیز مثل رها کردن جواب نمی‌ده! به نظرم وقتشه از فکر همه چی بیاییم بیرون یا باخودمون خلوت کنیم یا با خانواده وقت بگذرونیم، خوش بگذرونید بالاخره بالاتر از سیاهی رنگی نیست از این بدتر نمیشه، اگه اینجا ته داستانه، پس میشه گفت با هر حرکتی، به نوعی کم کم باید به سمت بهبود اوضاع بریم❤️
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

08 Oct, 06:23


کسی در خانه نیست؟

به نظر من چیزی که در این بازار خیلی اذیت کننده است تعداد کم معاملات و تعداد کم خریدارهاست. جمع آوری صف‌ها اگرچه مهم است اما نشانه‌ی سلامت بازار نیست. صف‌ها مسئله‌ی ما نیستند که بخواهیم با جمع آوری آن صورت‌مسئله را پاک کنیم. صف‌ها خودشان نتیجه‌ی عامل دیگری هستند و آن ریسک سیاسی و نبود پول و دامنه‌ی ۱ درصدی است که منجر به عدم معامله و گردش سهام شده است.

نمادهای بزرگ بازار را ببینید. ۵۰-۶۰ میلیون صف فروش دارند و نهایتا با حجم کم و تعداد کم خریدار و تعدادِ کم دفعات معاملات متعادل می‌شوند و روزهای بعد باز هم شکننده معامله می‌شوند و با اولین تنش، راهی صف فروش منفی یک درصدی می‌شوند.
فعالان بورس زیرِ ابهامات سیاسی، نشاط و شادابی خود را از دست داده اند و نظاره‌گر هستند. نشاط بورس، برآیند تعداد زیاد معاملات و گردش بالای سهام در دست سهامداران و فعالان بازار است. جمع‌آوری صف‌ها اگرچه خوب است اما اگر منجر به افزایش حجم و دفعات معاملات و حضور بیشتر معامله‌گران نشود فلسفه‌ی وجودی بورس زیر سوال می‌رود و یک روند شکننده در بازار حاکم می‌شود. صف خرید و صف فروش، وقتی تعداد مشارکت‌کننده ها بالا نباشد با کوچکترین خبری(چه مثبت و چه منفی)، فرو می‌ریزد.

به نظرم تمام تلاش ما باید برگرداندن معامله‌گران به بازار باشد چه بلند مدتی ها و چه کوتاه مدتی‌ها و این چاره‌ای ندارد غیر از تزریق سنگین مالی به بازار و سپس باز کردن مرحله‌ای دامنه تا نشاط و شادابی به بازار بازگردد و بازار راه خودش را پیدا کند.
@emacoabbasi

کانال تحلیلی-مشاوره ای اِماکو -فارس تحلیل

06 Oct, 06:17


مختل شدن نقدشوندگی بازار
دعوت به صف فروش!

با توجه به عدم تزریق منابع مالی و عدم گردش سهام در بازار شاهد انباشت تقاضای فروش در بازار و سنگین‌تر شدن صف‌های فروش و کاهش معاملات هستیم گویی که ساز و کار بازار همه رو به شرکت در صف فروش دعوت می‌کند تنهاترین امید برای نقدشوندگی سهم!

کند شدن روند معاملات و عدم دست به دست شدن سهام دو اثر منفی دارد:

۱- باعث عدم معامله‌ی صف فروش‌های قبلی می‌شود و در نتیجه با باقی ماندن صف‌های فروش، سهامداران دیگر را هم از بیم عدم نقدشوندگی به صف فروش می‌کشاند خصوصا اینکه با فرض معامله در صف فروش به مدت ۵ روز متوالی تنها ۵ درصد قیمت افت می‌کند بنابراین سهامدار از ورود به صف فروش زیانی حس نمی‌کند!

۲-خریدار هم دیگر رغبتی برای خرید ندارد زیرا اولا نقدشوندگی و حجم و ارزش معاملات کاهش یافته است و بنابراین خریدار بعدی هم حس می‌کند در دام عدم نقدشوندگی گرفتار می‌شود، از طرفی با دامنه‌ی ۱ درصد امکان نوسانگیری هم مهیا نیست بنابراین حتی خریداران بالقوه هم در حال تماشای بازار هستند.

در صورت ادامه پیدا کردن این وضعیت و عدم تزریق منابع شاهد انباشت بیشتر صف فروش، صف فروش‌های چندباره و کاهش حجم و ارزش معاملات خواهیم بود. بازار به حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان منابع برای نفس‌گیری مجدد نیاز دارد.
@emacoabbasi

1,642

subscribers

1,966

photos

10

videos