زندگی.غم،شادی @eyvaziebrahim35 Channel on Telegram

زندگی.غم،شادی

@eyvaziebrahim35


لینک سازنده کانال
@ebrahimeyvazi36
🌷🌺🌹🌹🌹🌹:
👇👇👇👇👇
گفتگو بصورت ناشناس با مدیر
https://telegram.me/harfbemanbot?start=NjI1MzM4NzM

زندگی.غم،شادی (Persian)

زندگی.غم،شادی یک کانال تلگرامی فارسی است که به اشتراک گذاری داستان ها، تجربیات و احساسات مختلف افراد می پردازد. این کانال فضایی امن برای بیان احساسات مثبت و منفی میان کاربران خود فراهم می کند. با پیوستن به این کانال، شما می توانید با داستان ها و تجربیات دیگران آشنا شده و از نگاه های مختلف به زندگی بهره مند شوید. منتشرکننده محتوای این کانال آقای ابراهیم عیوضی است. برای ارتباط بیشتر و شرکت در گفتگو های ناشناس با مدیر کانال، می توانید از لینک زیر استفاده کنید: https://telegram.me/harfbemanbot?start=NjI1MzM4NzM

زندگی.غم،شادی

23 Nov, 18:09


‏یک نفر یک روز نوشته بود:

«سلام بر آنان که در تنهایی خودشان نیز نجیب ماندند..»

زندگی.غم،شادی

23 Nov, 18:01


من همیشه برای
بقیه اون آدمی بود که
خودم آرزو داشتم یکی
شبیه‌ش رو داشته باشم . . .

زندگی.غم،شادی

23 Nov, 18:01


یه جا نوشته بود:
"درون قلبم هیچگونه انرژی برای تنفر
از کسی ندارم و قلبم جایی برای چنین
آلودگیهایی ندارد
من یا دوستت خواهم داشت
یا برایت آرزو میکنم که بهبود پیدا کنی..!"
دقیقا همین.

زندگی.غم،شادی

23 Nov, 18:01


ارزشمندترین مکان هایی که
در دنیا میتوان حضور داشت:
در فکر کسی
در قلب کسی
و در دعای کسی

زندگی.غم،شادی

23 Nov, 17:59


هيچ روزی تکرار نمی‌شود
هيچ شبی، دقيقاً مثل شب پيش نيست
هيچ بوسه‌ای، مثل بوسه‌ی قبل نيست
و نگاه قبلی مثل نگاه بعدی
روزها، همه زودگذرند
چرا ترس، اين همه اندوه بی‌دليل برای چيست؟
هيچ چيزی هميشگی نيست
فردا كه بيايد، امروز فراموش شده است...

«ویسواوا شیمبورسکا»

زندگی.غم،شادی

23 Nov, 17:41


حاضرم تا لحظه‌ی مرگ با کسی که دنبال حقیقت است همراه شوم و حاضرم تا سرحد مرگ با کسی مخالفت کنم که ادعا می‌کند حقیقت را یافته است.


لوئیس بونوئل

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:53


نوعی بی‌خیالی هست
که معمولا بعد از انتظار کشیدن‌هایِ طولانی
پیش می‌آید…
بعد از مدتها تلاش کردن
دویدن و به در و دیوار زدن
بعد از مدتها خواستنِ بی‌نتیجه!

یکدفعه احساس می‌کنی خسته‌ای،
بریده‌ای، دیگر توانش را نداری و هیچ چیز برایت مهم نیست…
به اینجا که میرسی فقط دلت میخواهد
تماشا کنی
برایت فرقی نمیکند رسیدن یا نرسیدن…
آمدن یا نیامدن، ماندن یا رفتن…
به اینجا که میرسی
نه دلتنگ می‌شوی نه دلخوش…
می‌گویی بی‌خیال!
و این بی‌خیالی غمگین‌ترین حسِ دنیاست…!

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:48


"هُناك مَجموعَتان مِن الّناس، هم إما نِعمَة أو دَرس"

آدم‌ها دو گروهند؛
یا نعمتند یا عبرت
...

خدا کند همیشه با آدم‌های نعمت مواجه شوی عزیز من.

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:47


یه جوری زندگی کنید که دو سال دیگه حسرت این روزاتونو نخورید.
لحظه‌هاتونو پوچ نکنید؛ مهمونی برید؛ برقصید و دیوونه بازی در بیارید!
روی لبه‌های جدول راه برید و آواز بخونید!
با دوستاتون توی خیابون زیر بارون دیوونه بازی در بیارید و بخندید!
چیزایی عجیب و هیجان انگیز رو امتحان کنید.
دنبال علایقتون برید؛ با ترساتون رو به رو بشید.
خوشحال باشین و اطرافیانتون رو خوشحال کنید.
حسرت رفتن کسی رو نخورید؛ یه جوری خوشحال باشید که انگار
فردا وجود نداره.

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:45




نادر ابراهیمی یه نوشته داره که
به‌نظرم خیلی قشنگه، میگ
ه:

قلب، خاک خوبی دارد؛ در برابر هر دانه
که در آن بنشانی، هزار دانه پس می‌دهد..
اگر ذره‌ای نفرت کاشتی، خروارها نفرت
درو خواهی کرد؛ و اگر دانه‌ای از محبّت
نشاندی، خرمن‌ها بر خواهی داشت...

🍁

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:35


مال و منال داشت، زیاد!
پول در آوردن را خوب بلد بود، اما خرج کردنش را، نه!
یک روزِ خوش توی زندگی به خودش ندیده بود که مُرد و هرچه که داشت و نداشت رسید به ورثه‌هاش...
از دعوای ارث و میراث که بگذریم، اولِ لیستِ خُرده ریزهایی که برای مراسمِ ترحیمش مصرف شده بود، نوشته بودند:
خرمای نارگیلی برای انقدر نفر، که از قضا کم هم نبودند!
فکرش را بکن؟
خرمای نارگیلی...
با پولی که خیرش را ندیده بود و کلِ زندگانیَش را به خاطرِ یک قران و دو تومانش جان کنده بود،
ورثه‌های ناراضیش، خرمای نارگیلی خریده بودند برای خیلی هایی که اصلا نمی‌شناختندش و یا می‌شناختند و دلِ خوشی ازش نداشتند و با لبخند از خرماها نوشِ جان کرده بودند و رویش هم چایِ تازه دم خورده بودند که بیشتر به دلشان بچسبد...
این همه آسمان و ریسمان بافتم که بگویم آدم باید زندگی کردن بلد باشد، دارا و ندارش مهم نیست، آدم باید بلد باشد برای دلخوشیِ خودش هر از گاهی حساب و کتاب ها را به هم بزند، آدم باید خودش حواسش به حالِ دلِ خودش باشد، خودش برای خودش حالِ خوب بخرد، خودش برای خودش کاری کند...
وگرنه وقتش که بشود، فرقی نمی‌کند خیر از داشته هایش دیده یا نه، تفاوتی نمی‌کند یک روزِ خوش برای خودش ساخته یا نه، می‌گذارندش توی یک تکه زمین دو متر در یک متر و با لباس های مشکیِ شیک و تازه‌شان، می‌نشینند بالای سرش و بی اینکه قطره اشکی خرجِ تازه از دست رفته بشود، خرمای نارگیلی نوشِ جان می‌کنند...
همین!

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:28


یه جوری زندگی کنید که دو سال دیگه حسرت این روزاتونو نخورید.
لحظه‌هاتونو پوچ نکنید؛ مهمونی برید؛ برقصید و دیوونه بازی در بیارید!
روی لبه‌های جدول راه برید و آواز بخونید!
با دوستاتون توی خیابون زیر بارون دیوونه بازی در بیارید و بخندید!
چیزایی عجیب و هیجان انگیز رو امتحان کنید.
دنبال علایقتون برید؛ با ترساتون رو به رو بشید.
خوشحال باشین و اطرافیانتون رو خوشحال کنید.
حسرت رفتن کسی رو نخورید؛
یه جوری خوشحال باشید که انگار فردا وجود نداره.

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:27


ساموئل بکت یه جمله قشنگ داره که میگه :

خودم را در آغوش گرفته‌ام، نه چندان
با لطافت، نه چندان با محبت اما وفادار وفادار... 🤍

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:27


قدر کسی که صبح وقتی بیدار میشه اولین کارش اومدن به صفحه چت شماست رو بدونید.. باور کنید اینا تو خواب هم یادتون بودن.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:24


و تا زمانی‌که ذهنت درگیر مقایسه است. هیچ‌گونه
عشقی‌وجود نداره. می‌دانید، علتِ مقایسه
سنجش‌ و قضاوت چیست؟ شخص‌ می‌خواهد یک
نقطه‌ ضعف، پیدا کنه "خواه در دیگری‌‌و یا این‌ که"
خویشتنِ‌خود عشق‌ "قیاس‌یک‌جا نمی‌گنجه"

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:24


انسانها، هیچ‌وقت خوشبخت بودن‌ خود را آنگونه که
باید نمی‌بینند ولی خوشبخت بودن‌بقیه
جلو دیدگانِ‌ آنهاست و نتیجه این‌رفتار اندوهی‌بزرگ
است که روحیه‌ را از فرد می‌گیرد "باید به داشته و"
توانایی‌هایت، "باور داشته باشی، کاملا"

زندگی.غم،شادی

22 Nov, 16:12


فرق بین یک دوست واقعی و یک آشنا -یا فرد معمولی- در این است که یک دوست، موقعی که «وقتش است» حاضر است؛ ولی سایرین اعم از آشنایان فقط موقعی که «وقت دارند» حاضرند!

خورخه_لوئیس_بورخس

زندگی.غم،شادی

21 Nov, 15:58


افرادی که خود واقعی شان هستند
و بهداشت روانی سالمی دارند؛
معمولا دوستان کمتری دارند.
آنان سخت پسند هستند،
مرزبندی دارند،
و از تنهایی راضی‌اند.

زندگی.غم،شادی

21 Nov, 15:58


جان لنون خیلی قشنگ میگه:
در هیاهوی زندگی دریافتم چه بسیار دویدن‌ها که فقط پاهایم را از من گرفت درحالیکه گویی ایستاده بودم. چه بسیار غصه‌ها که فقط باعث سپیدی موهایم شد در حالی که قصه‌ای کودکانه بیش نبود.
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می‌شود و اگر نخواهد نمی‌شود؛ به همین سادگی. کاش نه می‌دویدم و نه غصه می‌خوردم.

زندگی.غم،شادی

21 Nov, 15:57


آذر ماهی تولدت مبارک😍

فکر می‌کنم وقتی خدا آذر ماهی‌هارو آفرید،
توی گوش جهان گفت:
«و وجود این آدما قشنگی‌های دنیا کامل‌تر و
مهر و عاطفه در قلب آدمها پررنگ‌تر میشه!»
و این شد که ما تکیه دادیم به حضور امن آذر ماهی‌های عزیز!
آدمهایی که خدا در بدو خلقت اونها
قشنگ‌ترین احساسات رو در ذاتشون کاشته
آنقدر که هر جایی قدم می‌گذارن
مهر از وجودشون جوانه میزنه و
روان آدمها رو سبز و با طراوت می‌کنه!
آذر ماهیای دوست داشتنی
احساسی که با حضورتون بین آدمها پخش می‌کنین
مصداق این شعر سعدیِ جان هست که میگه:
دیگران ، چون بروند از نظر ، از دل بروند ...
تو چنان ،در دل من رفته ، که جان در بدنی ...

برگ برنده پاییز تولدتون مبارک

زندگی.غم،شادی

15 Nov, 17:29


روزی خواهی فهمید که تمام هستی ، وسیله ای برای امتحان و رشد روح تو بوده است ... و تو چه حقیرانه به دنبال خواسته هایی بودی که در شآن روح تو نبود

زندگی.غم،شادی

15 Nov, 17:27


عاقل‌تر که میشی، میفهمی پیدا کردن کسی که بتونی بهش اعتماد کنی
مهمتر و سخت تر از پیدا کردن کسیه که بتونی دوسش داشته باشی...

زندگی.غم،شادی

15 Nov, 17:24


مقصد نه دانشگاهه نه ازدواج نه ثروتِ
مقصد اون زمانیه که وقتی ۶۰ سالت شد
بگی دم خودم‌ گرم،خوشحال بودم‌،آرامش
داشتم و از لحظه های زندگیم لذت بردم...

زندگی.غم،شادی

15 Nov, 17:19


یکی تو مغزم داد میزنه "تحمل کن تحمل کن روزای خوب نزدیکن" ولی من خیلی خسته‌‌ام...

زندگی.غم،شادی

15 Nov, 17:19


آدما رو خسته نکنید از خوب بودن،
‏از مورد اعتماد بودن،
‏از ساده بودن؛
‏این‌روزا تنها چیزی که پیدا نمیشه، آدمیه که کنارتون بمونه، بدون اینکه به منفعتِ خودش فکر کنه
‏آدما رو از آدم بودن خسته نکنید🤍

زندگی.غم،شادی

15 Nov, 17:17




مگذار كه عشق، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود!
مگذار كه حتی آب دادنِ گلهای باغچه، به عادتِ آب دادنِ گل های باغچه بدل شود!
عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست، پیوسته نو كردنِ خواستنی ست كه خود پیوسته، خواهانِ نو شدن است و دیگرگون شدن.
تازگی، ذاتِ عشق است و طراوت، بافتِ عشق. چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟

👤نادرابراهی
می

🍁

زندگی.غم،شادی

15 Nov, 17:17


ارنست همینگوی از سرطان، مالاریا، ‌ التهاب کبدی، دیابت، شکستن ستون فقرات و جمجمه، دو سانحه‌ی هوایی و خونریزی کبد و کلیه جان سالم به در برد ولی در نهایت خودکشی کرد!
آدم‌ها را این چیزها نمی‌کشه، بی دفاع شدن در مقابل رنج، غم و بیماری می‌کشه.
آدما را تنها شدن در مقابل مصیبت می‌کشه...

همینگوی در پیرمرد و دریا مینویسه:
«آدم برایِ شکست آفریده نشده.
آدم ممکنه از بین بره اما شکست نمی‌خوره»

🍁

زندگی.غم،شادی

14 Nov, 17:28


کاش من سه نفر بودم؛
یکی بی هیچ نگرانی و احساس گناهی به کارها و آرزوهای خودم می‌رسید
یکی با آرامش و فراغ بال، با تو زندگی می‌کرد
یکی هم تا ابد و با تمام وجود، کنار مادر بود...
از من فقط یک نسخه؛ برای اینهمه مسئولیت و دل‌مشغولی و علاقه، کفایت نمی‌کند!

🌱💛

زندگی.غم،شادی

14 Nov, 17:24


لحظاتی هست که زندگی آدم‌هایی را از هم جدا میکند.
فقط برای اینکه هر دو بفهمند چقدر برای هم مهم‌اند.

- پائولو کوئلیو

زندگی.غم،شادی

14 Nov, 17:24


‏آدمیزاد چقدر عجیبه؛
همه رو نادیده میگیره، و پیش یکی انقد فداکاری میکنه و خودش رو نمیبینه تا نادیده گرفته میشه.

زندگی.غم،شادی

14 Nov, 17:23


با این‌همه زخم
با این‌همه اندوه
با این‌همه شکست...
به‌قول آقای+محموددرویش
آیا گاهی قلب
سِزاوارتر از عقل
برای آلزایمر نیست
.؟!🪶

زندگی.غم،شادی

14 Nov, 17:07


خیلی طول کشید تا به این جمله برسم،
«افرادی رو انتخاب کن، که انتخابشون تویی»
چقدر دوستی‌های یه طرفه، روابط کاری یه طرفه، پیگیری‌های یه طرفه با همین قانون ساده از زندگیم کنار رفت.

زندگی.غم،شادی

14 Nov, 17:06


وقتی توقعت از آدمای اطراف بالا بره
اونی که نابود میشه تویی!
اونی که با کوچکترین حرکت به هم میریزه تویی
اونیکه ذهنش همیشه درگیر رفتار آدمهاست تویی...
یه لحظه فکر کن فقط ارزشش رو داره؟
فرقی نداره، نزدیک و صمیمی یا غریبه و دور،
هیچکس تو این دنیا اونجور
رفتار نمیکنه که تو بخوای
پس توقعت از آدمها رو بزار کنار
اونوقت میبینی دنیا برات شیرین میشه
زندگی راحت میشه

زندگی.غم،شادی

14 Nov, 16:59


زمان کند میگذره وقتی منتظری.
زمان تند میگذره وقتی دیرت شده.
زمان کشنده ست وقتی غمگینی.
زمان کوتاهه وقتی خیلی شادی.
زمان بی پایانه وقتی دردی داری.
زمان طولانی میگذره وقتی بی حوصله ای.

توجه کن:
زمان با توجه به اتفاقات درون تو می‌گذره
نه عقربه‌های ساعت!

.

زندگی.غم،شادی

13 Nov, 18:48


بی مقدمه از عمق جانش گفت: "چه خوب که هستی!" و من آماده بودم تا کوه را از جا بکنم و دنیا را با همین دست‌های خالی‌ام فتح کنم...
گاهی یک قدردانیِ به‌جا، معجزه می‌کند و مرهم همه جانبه‌ای می‌شود روی عمیق‌ترین زخم‌ها...
آدم‌ها فقط می‌خواهند دیده شوند. مهم نیست چقدر برایشان سخت بوده، چقدر راه آمده‌اند و چقدر تاوان داده‌اند، همین که بدانند قدرشان دانسته می‌شود، برایشان بزرگ‌ترین پاداش و دلچسب‌ترین حالت احترام و دوست داشتن است.
گاهی بدون مقدمه از خوبیِ آدم‌ها حرف بزنید، از کارهای ارزشمندشان، از گذشت‌هایی که داشته‌اند، ذکاوتی که به خرج داده‌اند، عشقی که بی‌چشمداشت نثار کرده‌اند و جهانی که به یمن حضور آنان بهتر شده...
آدم‌ها را ببینید و به آنان بگویید: چه خوب که در جهانِ شما هستند...
آدم‌ها را ببینید، پیش از آن‌که ناچار شوند با بغض و تقلا، خودشان را به شما یادآوری کنند...
که دیدن، مادامی ارزش دارد
که هنوز به التماس آلوده نشده‌باشد...

زندگی.غم،شادی

13 Nov, 18:47


می گفت به عنوان یه آدم بسیار حساس به طرز عجیبی میفهمم یه نفر ازم خوشش نمیاد، حتی اگه خیلی خوب بخواد فیلم بازی کنه.

زندگی.غم،شادی

13 Nov, 18:44



گفت: بیشترِ زن‌ها از جنگیدن و قوی بودن بیزارند، تو چی؟ گفتم: من دلم می‌خواهد قوی باشم، لباس رزم بپوشم، از خانه بزنم بیرون، فاتح جنگ‌های بسیاری باشم، به خانه که بازگشتم در آغوش امن و گرم مرد عاشقی پناه بگیرم.
من دلم می‌خواهد قوی‌ترینِ جهان باشم و ضعیف‌ترینِ یک نفر..
.
من دلم می‌خواهد یک نفر باشد در میان آدم‌ها که در بی‌رحم‌ترین حالات من، کودک معصوم و بی‌پناهی را ببیند که دلش آغوش امنی خواسته برای پناه بردن و گریستن.
من دلم می‌خواهد حتی اگر حق با من نبود، یک نفر همیشه و همه جا حق را به من بدهد.
من دلم می‌خواهد یکی باشد؛ آنقَدَر شایسته و امن؛ که نیمه‌ی ضعیف و ظریفم را به او نشان بدهم و نیمه‌ی جسورم را به آدم‌ها...

زندگی.غم،شادی

13 Nov, 18:43


‏تاحالا شده ارتباطتون با فردی قطع بشه ولی نتونید ازش دل بکنید؟
هی دوست داشته باشید پیام بدید بهش یا یجوری اون ارتباط رو دوباره برقرار کنید، با وجود اینکه میدونید کار درستی نیست؟
"یالوم" توی کتاب "روان درمانی اگزیستانسیال" میگه:
دلیل این اتفاق ترس های وجودی ما مخصوصا ترس از مرگه‌
چرا که قطع شدن یه ارتباط یجور حس و تجربه نزدیک به مرگ یا "خرده مرگ"عه برامون و ما دوست داریم برخلاف خود مرگ که اجتناب ناپذیره، از مردنمون برای اون فرد جلوگیری کنیم و خاطرمون رو برای فرد زنده کنیم تا از حس مرگ فرار کنیم

زندگی.غم،شادی

13 Nov, 18:40


کسی را
دوست داشته باش
که ویرانه ی قلب تو را
به صد آبادی دیگر نفروشد

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:30


آدميزاد دوست داره
يه رفيقى
يه عشقى
يه پناهى
هميشه منتظرش باشه
هميشه نگران احوالش باشه
حتى اگه خيلى پر رنگ نباشه لابلاى روزمره هاى زندگيش…
اگه دلش از همه ى آدماى دنيا گرفت
اگه خسته شد
اگه احساس كرد هيشكى دوسش نداره
اگه هرچى زور زد و نرسيد،
به اون يه نفر پناه بياره و
اون يه نفر بهش بگه:
ببين؛
اگه تمام دنيا هم بهت پشت كرد،
تو منو دارى
روى من حساب كن هميشه
قلبِ من
خونه ى توئه
و اين خونه هميشه جاى تو…

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:30


چه خوب بود وسیله‌ای اختراع می‌شد که خاطرات را مثل عطر در بطری نگه‌می‌‌داشت.
از آن پس دیگر محو و یا کهنه نمی‌شدند و آدم هر وقت می‌خواست، درِ بطری را باز می‌کرد و مثل این بود که لحظات را بارِ دیگر زندگی می‌کند.
دافنه دو موریه
📓ربه کا
شب بخیر💫

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:26


تو را شبيه شب دوست می‌ دارمت؛
يكدست ، يكرنگ ، بی‌ صدا
تنها و البته
بی‌ پايان
بی‌پايان
بی‌پايان . . .

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:25


اهل دلي ميگفت :
تاريخ تولدت مهم نيست،
تاريخ تحولت مهمه
اهل کجا بودنت مهم نيست،
اهل و بجا بودنت مهمه
منطقه زندگيت مهم نيست
منطق زندگيت مهمه.
درود بر کساني که
دعا دارند و ادعا ندارند.
نيايش دارند و نمايش ندارند.
حيا دارند و ريا ندارند.
رسم دارند و اسم ندارند.

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:25


انسان آهسته آهسته عقب‌نشینی میکند،
هیچکس یکباره معتاد نمی‌شود،
یکباره سقوط نمی‌کند،
یکباره وا نمی‌دهد،
یکباره خسته نمی‌شود،
رنگ عوض نمی‌کند،
تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود،
زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد و تکرار خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می‌کند؛
قدم اول را اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم
شک نکن که قدم‌های بعدی را شتابان برخواهیم داشت.


#نادر_ابراهیمی




📚

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:24


گفت: رشد درد دارد و تو دلت نسوزد برای کسی که از دردهای خودخواسته‌ی هدفمند گریخته و در چنگ دردهای ناخواسته‌ی بی‌هدف اسیر شده و حالا توقع دارد تویی که تن دادی به دردها، غنیمت تلاش‌های خودت را با او سهیم شوی!
گفت: تصور کن دریا طوفانی‌ست، تو به هزار زحمت و آسیب، تکه چوبی یافته‌ای و روی آن سوار شده‌ای. تقصیر تو نیست اگر در حوالی تو کسی منفعلانه غرقه‌ی دریاست و حتی به خودش زحمتی نمی‌دهد و دست و پایی نمی‌زند و توقع دارد تو دست‌های او را بگیری! که اگر بگیری، خودت هم غرق می‌شوی!!!
اتفاقا گاهی باید آدم‌ها را ناامید کرد، تنها گذاشت و نجات نداد. به خاطر خودشان! تا در اوج تاریکی، ناگزیر شوند بگردند و نور جهان خودشان را پیدا کنند.

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:21


به گمانم ذهنیتی که آدم ها
برای هم به یادگار می گذارند
از همه چیز مهمتر است؛
وگرنه همه آمده اند که یک روز بروند...

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:20


تکیه‌گاه خودش خیلی مهمه!
دقت کن به کجا تکیه دادی؟
به دیوار؟
یا پرده؟🪝

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:19


🌞
آدم‌ها گاهی دوست دارند قدم بزنند و به هزار فکرِ نکرده بپردازند!
بعد باران بزند و اصلا نفهمند کِی خیس شده‌اند. آدم‌ها دوست دارند دیوانه باشند. آهنگِ مورد علاقه‌شان را رویِ جدولِ کنارِ خیابان بلند بلند بخوانند. هوا را با تمام جدول مندلیفش نفس بکشند و از تهِ دل بخندند. چند شاخه گل بخرند، ساقه‌یِ آن را کوتاه نکنند و معتقد باشند همینجوری‌اش هم خیلی دوست داشتنی‌تر است. سیبِ قرمز را با تمامِ وجود گاز بزنند که ترکش‌هایش بپرد اینور و آنور!
آدم‌ها، خیلی چیز‌ها دوست دارند، اما یادشان می‌رود که می‌توانند آن‌ها را داشته باشند.
🪽🌻🍎🎶

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:19


آرام باش!
عجله نکن؛
هیچ‌جا هیچ خبری نیست،
فقط وقتی عجله می‌کنی،
کمی زودتر به‌جایی که در آن هیچ خبری نیست، می‌رسی. (: 🖇📍

زندگی.غم،شادی

02 Nov, 19:01


این شاید زندگی من باشه تو یه دنیای موازی. و در این دنیا دیدن این ۶ دقیقه برام یه نوع تراپیه.
تو دنیای شلوغی که روز به روز عجیب غریب تر میشه ، یک نفر حداقل یه بخش بزرگی از زندگیش رو اینطوری میگذرونه.
با دیدن یک ویدیو نمیشه همه چی رو فهمید اما فکر میکنم حداقل تو همین زمان این انسان خیلی رها است. خیلی زیاد.
اگر حجمش زیاده ببخشید اما واقعا دیدنش حالتون رو خوب میکنه.

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:24


کاری نمی‌توان کرد،
جمعه است دیگر، زورمان به او نمی‌رسد.

خیابان‌ها خاموش‌اند،
درخت‌ها خمیده از خستگی هفته،
و آسمان،
پُر از رازهایی که
هرگز به زبان نمی‌آیند.

آدم‌ها در کافه‌ها
پناه می‌برند به گرمای تلخ قهوه،
چشم‌ها گم‌شده در هزار توی فکرهایی
که به هیچ پاسخ روشنی نمی‌رسند.
و عقربه‌ها،
کندتر از همیشه
می‌چرخند،

همه چشم‌انتظار غروب‌اند
شاید از دلش
ذره‌ای آرامش بتراود
برای این دل‌های سرگردان و بی‌قرار...

کاری نمی‌توان کرد،
جمعه است دیگر،
زورمان به او نمی‌رسد.
.

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:22


هر احساسی پیامی برای ما دارد:

افسردگی پیامی دارد و می گوید:
سبک زندگیم خوب نیست و راکد بودن را باید رها کنم و به جای حس بیهوده بودن حس مفید بودن را تقویت کنم

اضطراب پیامی دارد و می‌گوید:
خودم را بیش از حد درگیر مسائلی کرده ام که ارتباطی به من ندارند

استرس پیامی دارد و می‌گوید:
روی مسائل زندگیم تسلط ندارم و باید مهارت هایم را افزایش دهم و نیاز به مرتب تر کردن زندگیم دارم

کمبوداعتماد به نفس پیامی دارد و می‌گوید:
من به وعده هایی که به خودم می دهم عمل نمیکنم و دیگه نمیتوانم روی خودم حساب کنم

زودرنجی برای من پیامی دارد و برای می‌گوید:
دچار خودبزرگ بینی هستم و کوچکترین مخالفتی را برنمیتابم چرا که تصور میکنم هرآنچه که میپندارم بی شک درست است

+ در واقع تمام احساسهای منفی در باطن خود پیامی دارند و اشاره به نقطه ضعفی از ما میکنند!

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:22


شکستن صدا ندارد…
اینطور نیست که مثلا وقتی کنار یک نفر ایستادی، صدای پوکیدن قلبش را بتوانی بشنوی …
یا مثلا ببینی یکدفعه خرده های دل یک نفر می پاشد روی زمین…
شکستن یک آدم، بعضی وقتها با چند قطره اشک همراه است …
و خیلی وقتها با بغض و در سکوت اتفاق می افتد…
آدم های شکسته عجیب نیستند

با ظاهری آرام
و حتی خنده ای بر لب …
اما
با باورهایی نابود شده
و امیدهایی به پایان رسیده …!

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:18


دو سال و هفت ماه، ديوانه‌وار، يک نفر را دوست داشتم!
آنقدر دوست داشتم که جرأت نمی‌کردم بگويم.
آنقدر نگفتم، که در يک بعد از ظهر پاييزی، از آن بعدازظهرهای جمعه، که انگار آسمان، فرهاد گوش داده است، خواهرم بعد از کلی مِن‌ومِن کردن گفت: «فلانی نامزد کرد!»
کمی خيره ماندم و چيزی نگفتم.
انگار اين خفه ماندن بخشی از تقديرم بود.
شايد هم بزرگ شده بودم و بايد با هر چيزی منطقی برخورد می‌کردم. خب اگر من را می‌خواست حتماً می‌ماند و دلش برای ديگری نمی‌رفت!
خلاصه، منطقی برخورد کردم و تنها تعدادی تارِ موی سفيد در اين چند ساعت برايم باقی ماند!
غروب بود که قليانی چاق کردم و به همراه آهنگی از فريدون فروغی کنار حوض نشستم.
اهالی خانه فهميده بودند چه بلایی سرم آمده! امّا، هيچ‌کدام به رويم نمی‌آوردند!
تا اينکه پدربزرگ آمد و کنارم نشست، چند کام از قليان گرفت، حالا بايد نصيحتم می‌کرد اما اين بار لحنش می‌لرزيد!
چشم دوخت به زغال قليان و بی‌مقدمه گفت:
«سرباز سنندج بودم و دير به دير مرخصی می‌دادن تا اينکه يه روز، مادرم با هزار بدبختی واسه ديدنم اومد پادگان.
فرمانده وقتی حال مادرم رو ديد دو هفته مرخصی داد!
خلاصه با کلی خوشحالی اومديم سر جاده و سوار مينی‌بوس شديم.
دو تا صندلی جلوتر از من، يه دخترِ کُرد نشسته بود که چشمای سياه و کشيده‌اش، قلبم رو چلوند.
نگاهم که می‌کرد وا می‌رفتم
نامرد انگار آرامش رو به چهره‌ش آرايش کرده بودن و موهاش رو هزارتا زنِ زيبا با ظرافت بافته بودن. هر بادی که می‌وزيد و شالش تکون می‌خورد دست و تن و دلم می‌لرزيد
اصلاً يه حالی بودم.
يک ساعتی از مسير گذشته بود، که با خودم عهد کردم وقتی رسيديم به مادرم بگم حتماً با مادرش حرف بزنه.
داشتم نقشه می‌کشيدم که چی بگم و چه کنم، که مينی‌بوس کنار جاده ايستاد و اون دخترِ کُرد با مادرش پياده شد و رفت.
همه‌چيز تو چند لحظه اتفاق افتاد و من فقط ماتم برده بود. نمی‌دونستم بايد چه غلطی بکنم، تا از شوک در بيام کلی دور شده بوديم، خلاصه رفت و ما هم اومديم
اما چه اومدنی؟ کل حسم توی مينی‌بوس جا مونده بود!
مثلاً دو هفته مرخصی بودم، همه فکر ميکردن خدمت آدمم کرده و سربه زير و آروم شدم، بعضيام ميگفتن معتاد شده  اما هيچ کس نفهميد جونم رو واسه هميشه توی نگاه يک دختر کُرد جا گذاشتم.»
پدر بزرگ گفت و رفت و حالا مفهوم لباس و شال کُردیِ مادر بزرگ، نام کُردیِ عمه و هزار رد پای ديگر برايم روشن شده بود.
پدر بزرگ گفت و رفت!
و من تا صبح،
به نامت،
به رنگ شال گردَنت،
به لباس‌هایی که می‌پوشيدی فکر می‌کردم!
که قرار است يک عمر، برايم باقی بماند!
 

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:16


مشکل اون آدم‌خوبه‌ی زندگیا، که احتمالا تو زندگیت یه‌بار بیشتر بهش برنمی‌خوری،
اینه که تو باید دوراتو بزنی تا بفهمی که آدم‌خوبه اون بوده ولی وقتی دوراتو بزنی و برگردی،
اون ولی دیگه جایی نداری تو دلش !
واست میشه یه حسرت ابدی .

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:14


گاهی‌ باید جنگید؛
نه برای به دست آوردن کسی،
برای پس گرفتنِ خودت از خاطراتی
که توی گذشته به جا مانده!/؛🪝🕸

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:07


دیر زمانی است که دریافته‌ایم،
دگرگون کردنِ دنیا محال است،
نوسازی دنیا محال است،
دنیا چهار نعل به پیش می‌تازد و
مهارِ این اسبِ سرکش محال است!

پس برای محافظت از خود، تنها یک راه
وجود دارد و آن هم جدی نگرفتن دنیاست ...

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:06


میل به دوست داشته شدن، آخرین توهم است...
رهایش کن و آزاد باش...

زندگی.غم،شادی

01 Nov, 18:00


برای همه ی دنیا دعا کنید
مثل پروردگار که مهربانی اش
بر همه سایه افکنده است
ای دوست...مرا دعا کن شاید
نزدیکتر از من به خدا ایستاده ای

" "

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:52


تا زمانی که رفتارها
و تصمیم‌های ما
به کسی آسیب نمی زنه
ما توضیحی به کسی
بدهکار نیستیم.

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:51


میگن از امید گفتن تو این روزا
مثل گول زدن میمونه!
«اما تو امید بده شاید یکی گول خورد خندید.»
بخاطرش بخشید.
بخاطرش ادامه داد. بخاطرش تلاش کرد.
این رخت سیاه نا امیدی رو از تنش درآورد.
ذهنش رو آب و جارو کرد. روزگار نفس کشید.
دنیا جای قشنگ‌تری شد.
تو کار خودت رو بکن.
تو خوب باش.
تو امید بده 🌱💚

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:51


تمام نیمه شب ها را
به هر نحوی گذر کردم
ندانست آخرش فردی
گذشتن بوده این دردم!
طلوع آتشْ همراه ِ
سقوط اشک چشمانم
غروب و عصر و عرفانم
شباهنگام و زندانم
سرابی جلوه ها کرده
روانِ تشنه‌ای تنها
ندارد شرمِ عاقل را
ندارد حاصلی پروا
نوای آسمان ها را
به قلبم می‌رساند مَه
و نجم از سِحر ارقامش
به چشمم می‌شکافد ره
دلیل انفجار دل
از این جوشش، ز جریانم
و مقصود از نوشتن ها
تمامش را نمی‌دانم

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:49


یه جوری زندگی کنین هیشکی متوجه روز خوب و بدتون نشه، باور کنین بیشتر اینایی که به عنوان رفیق و فامیل دور و برمونن با دیدن خوشحالیامون ناراحت میشن و با دیدن روزای تلخمون خوشحال میشن‌.

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:38


از کسانی که
شما را دوست دارند
قدردانی کنید به کسانی که
به شما نیاز دارند کمک کنید
کسانی را که شما را آزار داده اند ببخشید
و کسانی که شما را ترک می کنند
فراموش کنید

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:38


"در قفس را باز بگذار،
پرنده اگر به تو عاشق باشد
بر شانه‌هايت می‌نشيند..."

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:37


گفتم: تو پاریس را نمی‌شناسی،
زیباترین شهر دنیاست.
گفت: زیباترین شهرِ دنیا،
شهریست که در آن خوشبخت باشی.

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:32


گاهی برای اینکه پرداخت قسطی و شرایطی داشته‌‌باشی، ناگزیری جنس ضعیف‌تر و کم‌ارزش‌تری برداری و به همان محصول و مارکی اکتفا کنی که مقابل تو قرار داده‌اند! اما نقد که پرداخت کنی، هم قدرت انتخاب بیشتری داری، هم با خیالی تخت، دنبال بهترین گزینه می‌گردی...
می‌فهمی از چه حرف می‌زنم؟! در شرایطی که آسیب‌پذیر و شکست خورده و غمگینی و توقعاتت در سطح قرار دارد، با کسی آشنا نشو! روی خودت و روی بهبود جهانت کار کن و با فراغ‌بال و با احساساتی ترمیم‌یافته دنبال آدمِ مناسب بگرد تا به کمتر از لیاقت خودت راضی نشوی و حالت که بهتر شد و به خودت که آمدی؛ نبینی به رابطه و شرایطی تن داده‌ای که ابدا در شانِ روح و روان تو نبوده!
آدمِ زیاد تشنه، ممکن است آب گل‌آلود هم بنوشد! صبر کن قدری سیراب بشوی و بعد ببینی با خودت و با جهان و آدم‌ها چند چندی...

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:30


« احترام از هر چیزی مهم تر است، مهم تر از دوستی و خویشاوندی، حتی از عشق هم مهم تر است. »

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:12


این زندگی همونیه که همیشه روی
خوشش رو نشون نمیده.
پس نیاز نیست همیشه بهش اهمیت بدی!
گاهی وقتا باید نقطه بذاری و دوباره شروع ‌کنی و دوباره بجنگی و دوباره بخندی...

زندگی.غم،شادی

28 Oct, 19:10


با ندای درونت، رفاقت کن و بهش اطمینان که سر بزنگاه‌ها هواتو داره

زندگی.غم،شادی

27 Oct, 19:32


از کسانی که
شما را دوست دارند
قدردانی کنید به کسانی که
به شما نیاز دارند کمک کنید
کسانی را که شما را آزار داده اند ببخشید
و کسانی که شما را ترک می کنند
فراموش کنید

زندگی.غم،شادی

27 Oct, 19:31


هیچ جا خانه ی پدری نمیشود
جایی که بوی بچگی هایت را میدهد
از درب‌ِ رنگ و رو رفته ی کهنه اش
که وارد میشوی، صدای خنده و
بازی های بچگی ات را میشنوی
چشم هایت را میبندی و
در خاطراتت جان میگیری
صدای کودکی را میشنوی که
در گوشه های حیاط و پشت درختها
قایم باشک میکند،
میخندد و با خنده اش شبیه
بچگی هایت ذوق میکنی
مگر میشود چنین جایی بود و شاد نبود؟
مگر میشود عطر متفاوتِ
غذای مادرت را استشمام کنی
و خوشحال نباشی؟
اصلا مگر میشود کنار مادرت بنشینی،
چند استکان چایِ “اجباری اش” را
بنوشی و احساس خوشبختی نکنی؟
بهترین گوشه ی دنیا خانه ایست که
کودکی هایت
میان گُل های باغچه اش نفس میکشد
بهترین کاخ دنیا را هم که برایت بسازند
هیچ کجا خانه ی پدری ات نخواهد شد . . .
➡️ 💎

زندگی.غم،شادی

26 Oct, 19:10


ادم ها اول راه گناه و اشتباه با خودشون درگیر میشن با ذات خوبی که دارن مدام درجنگند به ظلمی که در حق خودشون و اطرافیان میکنن اگاهند حالشون خوب نیست مدام استرس دارن چون مسیری که میرن با خود وافعیشون در تضاده اگه همون اول مسیر راه درست رو رها نکنن نجات پیدا میکنن ولی اگه استمرار داشته باشن تو مسیر غلط با خوبی بجنگند و راه غلط رو انتخاب کنن کم کم گستاخ میشن عوض میشن
و در ظاهر چون فکر میکنن به ورژن خوب خودشون پیروز شدن اوایل احساس شادمانی و رهایی میکنن

ولی در نهایت این مدل افراد به خاطر بدی که در حق ورژن خوب خودشون کردن وظلمی که در حق دیگران کردن تا اخر عمر شادی از ته دل و خوشبختی و حال خوب رو تجربه نمیکنن

زندگی.غم،شادی

26 Oct, 19:02


حال خوب من در گروِ حال خوب کساییه که دوسشون دارم. اونا اوکی باشن منم اوکی ام. مهم نیست درونم چندتا سونامی درحال رخ دادن باشه. با خوشحالی‌شون خوشحالم. شاید برا همینه که همیشه خودمو تیکه پاره میکنم و از خودم میگذرم برا اینکه آدمای مورد علاقم خوشحال باشن. اینجوری‌ام که از رو جسد من رد شن ولی دلشون آروم باشه. انرژی منفی شون رو روی من بالا بیارن ولی حالشون خوب بشه. از پشت بهم خنجر بزنن ولی من به روشون نیارم که احساس باهوش بودن داشته باشن. خودمو بیارم پایین که اونا احساس نکنن از من دورن. اذیت بشم ولی دم نزنم. از فشار غم در حال نصف شدن باشم ولی چیزی از درونِ آشفته‌م نگم که حوصلشونو سر نبرم. عزت نفسم رو پودر کنن ولی من بهشون اعتماد به نفس بدم. خلاصه که، من با همین دوزِ بالا و به همین غلظت، خنگم بچه ها. شما نباشید.

زندگی.غم،شادی

26 Oct, 19:00


دوستت دارم...
چطور ثابت کنم ...
که حضور تو در جهان...
مثل حضور آب و درختان است؟!
تو گل آفتابگردانی نخلستان و ترانه ای ...
که از تاریکی دل به دریا زده! وقتی کلمات ناتوانند
بگذار تو را با سکوت بگویم...

زندگی.غم،شادی

26 Oct, 18:59


تنها دلم میخواست
کسی مرا میفهمید
خسته تر از آن بودم
که بهانه ای برای دوست داشتن
داشتن باشم
همـــین ...

زندگی.غم،شادی

26 Oct, 18:58


دوستی داشتم که همیشه در مورد خواندن آثار داستایفسکی یک نصیحت را درون حلق‌ام فرو می‌کرد. قوانین سفت و سختی داشت و دلش می‌خواست این قوانین را به آن‌هایی که برایش نزدیک و عزیز بودند، منتقل کند. همیشه به من می‌گفت داستایفسکی خدای اوست؛ مبالغه نمی‌کرد و به واقع در هنگام تعریف کردنش از او این را می‌فهمیدی. همیشه به من می‌گفت برای شروع خواندنش از «شب‌های روشن»، یا «نازنین»، یا «رویای مرد مضحک» شروع کن و در نهایت به «جنایات و مکافات» یا «برادران کارامازوف» برس.

من کله‌شق‌ترین نزدیک و عزیزش بودم و همیشه هم دلایل خودم را در سرم ثبت کرده بودم. من فکر می‌کنم آدمی که به نشانه‌های زندگی اعتقاد و بالاتر از آن ایمان داشته باشد، این حقیقت را درمی‌یابد که در جایی از زندگی که باید، در آن لحظه موعود که می‌بایست، همه چیز اتفاق می‌افتد. مثل فصل آخر سریال محبوبت که بی‌دلیل چند سال دیدنش را به تعویق انداخته‌ای، مثل مسافرت ساده و نزدیکی که علاوه بر داشتن وقت‌ زیاد و مرخصی‌های پشت سر هم، آن را به حال خودش مسکوت رها کرده‌ای، و در آخر به مانند کتابی که دوست سخت‌گیرت توصیه کرده بود که اولین نوشته‌ای است که باید از آن نویسنده بخوانی.

پنجشنبه شب، وقتی نشر چشمه کرکره را تا نصف پایین کشیده بود و صندوقش هم بسته شده بود، وقتی باران شلاقی می‌بارید و حاضر بودی جانت را بدهی اما از ماشین پیاده نشوی، سرم را خم کردم و به آن خانم فروشنده و آخرین بازمانده فروشگاه گفتم: «مرا پنجشنبه شب بدون کتاب نگذارید.» و او هم دلش سوخت و در را باز کرد. خواندن «شب‌های روشن» داستایفسکی زمانش فرا رسیده بود.

کتابی که حالا دیگر در میان کتاب‌های قطور کتابخانه‌ام بچه کتاب نیز به حساب نمی‌آید. در چه زمانی، در چه حالی ورق زدمش. در چه زمانی شب اول، شب دوم، شب سوم، شب چهارم و صبحش را خواندم. با او به ۱۷۶ سال پیش رفتم. تنهایی همان تنهایی بود، باران ملال‌آوری که می‌گفت می‌بارید و زندگی که انگار دست نخورده به صد و اندی سال بعد سرایت کرده بود.

او در جایی می‌نویسد: «دیشب سومین شب ملاقات ما بود. سومین شب روشن ما. وای که چقدر شادی و شیرین کامی انسان را خوش‌رو و زیبا می‌کند. عشق در دل می‌جوشد و آدم می‌خواهد که هر چه در دل دارد در دل دیگری خالی کند. می‌خواهد همه شادمان باشند، همه بخندند و این شادی بسیار مسری است.»

به این فکر می‌کردم که
چقدر انسان‌ها در تمامی ابعاد زمان به مانند یکدیگر بوده‌اند؛ فارغ از هر آنچه که زمان تغییرش داده، انگار که عواطف و احساسات بشریت دست نخورده باقی مانده‌اند. شاید در همه چیز نه، اما در عشق حتماً و عمیقاً.

در آخر نصیحت آن دوست سختگیرمان را تکرار می‌کنم: تنهایی قلم داستایفسکی بزرگ را با «شب‌های روشن» و «نازنین» شروع کنید و اگر عمر و حوصله‌ای باقی ماند، با «برادران کارامازوف» تمامش کنید.

زندگی.غم،شادی

25 Oct, 17:12


.
خوب عمل کردن بسیار بهتر از خوب حرف زدن است

زندگی.غم،شادی

25 Oct, 17:12


حال همدیگرو بپرسیم
حتی اگه کاری از دستمون بر نیاد
همین پرسیدنه قشنگه
بعضی آدما با همین اندک هم خوشحال میشن

زندگی.غم،شادی

25 Oct, 17:10


از عشق زیباتر
بودن کنار کسی است که تو
را نقطه به نقطه بلد است
بلد است ، زخمهایت را ببوسد
روحت را نوازش کند
آتش درونت را آرام کند
و در اوج غم آرامش را هدیه دهد
عشق بلد بودن میخواهد...

زندگی.غم،شادی

25 Oct, 17:09


‎دلتنگی اگر درمان نشود
‎ زندگی
‎ هرچقدر هم که آفتاب و بهار را
‎ به رخِ روزهایت بکشد
‎ باز هم همه چیز بی رنگ است
‎ دل اگر خوش نباشد
‎ خنده ها هرچقدر هم که بلند
‎ گوش هایِ همسایه را که کَر کند
‎ باز در گوشِ خودت
‎ تنها و تنها
‎ صدایِ بغضِ وامانده ی بیخِ گلو می آید
‎ هستند آدمهایی که انگار نه انگار
‎ که به رویِ همه می گویند :
‎ما خوبیم.. همه چیز خوب است
‎ خوب هم هست! نه که نباشد
‎ اما می دانی ؟
‎ روزی می رسد همان ها
‎ گوشه ی خیابان می نشینند
‎ مات نگاهشان را می دوزند به رهگذران
‎ به تمنایِ دیدنِ صورتی آشنا
‎ علم چرند می گوید
‎ این سرمایِ طولانیِ زمین
‎ هیچ ربطی به هیچ مسئله ی
‎ علمی ندارد
‎ این سرما
‎ از دل هایِ تنها آغاز شد
‎آن زمان که دیگر هیچکس
برای شنیدن خنده های لیلی
‎دنیا را وادار به سکوت نکرد
‎ این سرما
‎ تاوانِ ما آدمها برای
‎ بی مهریست

زندگی.غم،شادی

25 Oct, 17:07


هر هفته با مردمی روبرو می‌شویم که دوست دارند هنرمند یا نویسنده شوند، اما مطمئن هستند که نمی‌توانند آرزوی خود را برآورده کنند.

هنگامی که از آنها علت را می‌پرسیم، می‌گویند از استعداد یا معلومات کافی برخوردار نیستند.

آنها به دلایلی که برای شکست ارائه میدهند ایمان دارند، اما به رؤیاهایشان نه.

زندگی.غم،شادی

25 Oct, 17:01


یاد بگیرید محکم بودن را.‌
قوی بودن را.‌
کوه و سنگ بودن را..
لازمتان میشود برای وقت هایی که آدم های زندگیتان دستشان میرود روی نقطه ضعفتان و
دلتان را بند میکنند به نبودنشان..
یاد بگیرید که هیچ جای زندگی ‌جواب محبت هایتان چیزی نمیشود که شما میخواهید ..
از من به شما نصیحت
قوی بودن را یاد بگیرید برای تمام روزهایی که قرار است تنتان بلرزد از آدم هایی که قلبتان میلرزانند..

زندگی.غم،شادی

25 Oct, 16:52


یه وقتایی لازمه زمین بخوری
تا ببینی کیا پشتتن و کیا باعث رشدتن
کیا میرن و کیا همه جوره می مونن
گاهی لازمه جوری زمین بخوری که
زخمی بشی
زخمات و باز بزاری تا ببینی کیا
نمک می پاشن
کیا مرحم میزارن
کیا هم دردن و کیا هم خودِ دردن
هیچوقت تا زخمی نشی
نمیتونی بفهمی کی چه رفتاری میکنه
و یه کسایی مرهم میزارن که اصلا یادشونم نمیکردی
زمین که میخوری میبینی
کیا خودین
کیا نخودین
و کیا بیخودین ...!

زندگی.غم،شادی

24 Oct, 19:16


اصلاً رفاقت فهمیدن کار سختی است. خیلی تاوان دارد. همین طوری نیست که می‌گویند. می‌روند در کافه می‌نشینند و با هم قهوه می‌خورند و می‌گویند ما رفیق هستیم. نه بابا! رفاقت خیلی گردن کلفت‌تر از این حرف‌هاست. رفاقت تاوان سختی دارد!

زندگی.غم،شادی

24 Oct, 19:12


آدمی که چاقه می‌دونه چاقه.
آدمی كه استخونيه می‌دونه استخونيه.
آدمی كه كچله می‌دونه كچله!
آدمی كه بینی‌ش قوز داره ميدونه بینی‌ش قوز داره!
آدمی كه صورتش كک‌ و مک داره، می‌دونه صورتش کک‌ و مک داره!
هر کسی حداقل یک‌بار در روز، توی آینه به خودش نگاه می‌کنه!
نيازی به يادآوری من و شما نیست؛
باشعور باشیم 👌🏻

زندگی.غم،شادی

24 Oct, 19:12


تا حالا به دلخوشی‌های کوچیکت فکر کردی؟
به همونایی که هر روز میبینی و خیالت راحته برای همیشگی بودنشون و برای همین یادت میره اصلا وجود دارن!
این دلخوشی‌ها برای هر آدمی متفاوته. مثلا من به صدای مادرم
وابسته‌ام و هر صبح باید بشنومش.
من چای گرمم رو توی بالکنی میخورم، که برام حکم بهشت رو داره.
من طعم رفاقت خالص رو کنار دو تا دوست واقعیم میچشم.
من مینویسم، لحظه‌ها رو ثبت میکنم، کتاب میخونم،
موزیک گوش میدم؛ من باعث رشد یک گیاهم که توی اتاقمه
و برای غنچه دادنش سرشار از عشق و شادی میشم.
زندگی پر از این خوشحالی هاست که کوچیکن اما واقعی!
کنار تمام اتفاقا زندگی، ناراحتی ها، شکست ها، غم هات، حواست به این دلخوشیای کوچیک هم باشه :)

زندگی.غم،شادی

24 Oct, 19:12


من یاد گرفته ام که هیچ فرقی نمیکند
چه قدر خوب و وفادار باشم
زیرا همیشه کسانی هستند که لیاقتش را ندارند
من آموخته ام کسانی را که دوستشان دارم
خیلی زود از دست میدهم و
کسانی را که بود و نبودشان برایم اهمیتی ندارد
همیشه در کنارم خواهم داشت
ولی هرگز فلسفه‌ی هیچ کدامشان را درنیافتم ...!

📚 فراتر از بودن
👤کریستین بوبن

زندگی.غم،شادی

24 Oct, 19:07


به موهایت سنجاق بزن
باد تحمل
این همه پریشانی را ندارد
من به باد سوء ظن دارم
به تو که می رسد
نسیم می شود...

زندگی.غم،شادی

24 Oct, 19:07


بیا ﺩﺭ ﻻﺑﻼی ﻭﺭﻗﻪ ﻫﺎی ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ
‏ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺳﻴﻢ
‏ﻧﮕﺮﺍﻥِ ﺁﺑﺮﻭ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺵ؛
‏ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻫﻴﭻ ﻛﺲﻛﺘﺎﺏ نمیﺧﻮﺍﻧﺪ...

زندگی.غم،شادی

24 Oct, 19:04


‌ ‌ ‌‌

بزرگترين حماقت انسان در زندگى
لبخند زدن به كسى‌ست که
ارزش نگاه کردن هم ندارد.

زندگی.غم،شادی

23 Oct, 19:05


بعضی از آدما خاطراتشون
یه جورِ عجیبی دوست داشتنیه
گرم، دلنشین و به یاد موندنی
دقیقا مثل یه آهنگِ قدیمی
كه وقتی به آخر میرسه
دوباره میزنی عقب تا از اول گوش کنی...

#معین

زندگی.غم،شادی

23 Oct, 19:05


پاهاتو از گلیمت، توی
رویاهات دراز‌تر کن
این "جهان" به تکرار
نیازی ندارد....
فرمول‌ها رو بهم بزن
"جهانت رو تغییر بده"
با انرژی،
لبخند و قدمی تازه . . .

زندگی.غم،شادی

23 Oct, 19:05


يک جمله زيبا از نلسون ماندلا :
نقص يا کمبود زيبايي
در چهره يک فرد را ،
اخلاق خوب تکميل مي‌کند
اما کمبود يا نبود اخلاق را؛
هيچ چهره ي زيبايي
نمي تواند تکميل کند ...

زندگی.غم،شادی

23 Oct, 18:38


هیچ غمی بزرگتر از این نیست، که نتوانی کسی را برای گفتگو پیدا کنی…

ارنست_همینگوی

زندگی.غم،شادی

23 Oct, 18:23


بوسیدنت چه لذیذه...
نگاه به تصویر چشات چه نابه
دست کشیدن رو موهات چه ارامش بخشه
وجودت چه دیوونه کننده
آخرش من میمیرم از این همه حس خوبی که ازت میگیرم،اینهمه عشق...
دوستت دارم بی نهایت❤️

زندگی.غم،شادی

23 Oct, 18:22


اگه بتونيد چيزى رو تصور كنيد
حتما ميتونيد بهش دست پيدا كنيد
همه چيز با يك رويا شروع ميشه...

شبتون آروم و پر از روياهاي خوب♥️

زندگی.غم،شادی

23 Oct, 18:22


در چشمانی درست
تو  تبدیل به اثر هنری خواهی شد 🤍

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:55


آهای آیندگان!
شما که از دل گردابی بیرون می جهید که ما را بلعیده است، وقتی از ضعف های ما حرف می زنید؛ از زمانه ی سخت ما هم چیزی بگویید.

- برتولت برشت

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:55


یک‌بار است زندگانی!
یک‌بار
همان یک‌بار
که نسیم صبح را به سینه فرو می‌دهیم،
همان یک بار
که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می‌نشانیم،
همان یک بار
که سوار بر اسب در دشت تاخت می‌کنیم،
یک‌بار...
یک‌بار و نه بیشتر.
زندگانی یک‌بار است،
در هر فصل...

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:55


از محالات است كه كسی را برای آنچه كه هست دوست بدارند.
بيشتر آدمها چيزی را در ديگران دوست دارند كه خود به آنها امانت می‌دهند:
خودشان را،
تفسير و برداشت خودشان را از او!

#یوهان_ولفگانگ

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:54


 اون‌قدر آدمها قبل من و شما
غصه خوردند،
گریه کردند ،
عاشق شدند،
فارغ شدند....

اون‌قدر آدمها قبل من و شما
بردند، باختند،
گذاشتن رفتند ..
از دیگران بریدند..

اون‌قدر آدمها قبل من و شما
به گذشته‌شون فکر کردند،
حسرت خوردند،
بغض کردند...

اما حالا کجا هستند؟
پس رفیق رها کن  ،
رها کن و شاد باش..
از امروزت ، از زندگیت لذت ببر..

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:53


قشنگ ترین و حق ترین چیزی که امروز خوندم این نوشته از تورگوت اویار بود:

کاش دستِ کم شعری خوانده بودید یا در خانه، گربه ای نگه می داشتید؛ شاید آن وقت کمتر دنیا را می آلودید... :)

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:53


دنیا اگر بخواهد به‌گا بدهدت، زیاد به این فکر نمی‌کند که تو چقدر آدمِ خوبی بوده‌ای. کارِ خودش را می‌کند. و برایش مهم نیست که موقعِ رد شدن از خط عابرِ پیاده دستِ آن پیرزن را گرفته‌ای. یا توی پیاده‌رو سیگار نکشیده‌ای تا بقیه‌ی عابرها اذیت نشوند. یا ته سیگارت را آنقدر توی دستت نگه داشته‌ای و رفته‌ای و رفته‌ای تا سطل زباله‌ای پیدا کنی و شهرِ تو خانه‌ی خودت باشد و این‌جور چیزها. دنیا به وقتش به‌گا می‌دهدت. قاطع می‌گویم. ردخور ندارد. البته خوبی‌اش این است که همه را به‌گا می‌دهد. کم و زیاد دارد، دیر و زود دارد، اما نشد ندارد. یک‌سری کم به‌گا می‌روند و بقیه را هم اذیت می‌کنند و یک‌سری در عین این‌که تلاش می‌کنند تا باعثِ آزار دیگران نشوند و به‌گا نروند، بدجور به‌گا می‌روند. عدالتی که نیست. دنیای دیگری هم که نیست. همینی هست که هست. کسی هم نمی‌تواند چیزی را تغییر دهد. دور هم نشسته‌ایم و نوبتی به‌گا می‌رویم و می‌آیم و می‌رویم و دوباره نقطه سرِ خط. تا وقتی‌که سکته‌ی مغزی یا قلبی کنیم و توی بخش ویژه بستری‌مان کنند و سوند ادراری بهمان وصل کنند و چنگ بزنیم به همه‌چی تا نمیریم و تهش هم این چنگ زدن مثل مابقیِ چنگ زدن‌ها بی‌فایده باشد و بمیریم و نقطه‌ی پایان. این بود زندگیِ ما. خوش گذشت؟

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:53


مردم اینجا چقدر مهربانند؛

دیدند کفش ندارم برایم پاپوش دوختند،
دیدند سرما میخورم سرم کلاه گذاشتند
و چون برایم تنگ بود کلاه گشادتری
و دیدند هوا گرم ش
د، پس کلاهم را برداشتند.
و چون دیدند لباسم کهنه و پاره است
به من وصله چسباندند

و چون از رفتارم فهمیدند که سواد ندارم
محبت کردند و حسابم را رسیدند.

خواستم در این مهربانکده خانه بسازم
نانم را آجر کردند گفتند کلبه بساز...

روزگار جالبیست مرغمان تخم نمی گذارد
ولی هر روز گاومان می زاید...!

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:52


اگر از زندگی و روابط آدم‌ها دور ایستاده‌اید، لطفا قضاوت نکنید! معمولا همانی که بد به نظر می‌رسد اتفاقا خوبِ ماجراست!!!
آدم‌هایی که واقعا انرژی و توانشان را برای بهبود شرایط و رابطه خرج می‌کنند، انرژی و توانی برای تظاهر و تفاخر و خوب به نظر رسیدن ندارند.

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:32


آدمها
به هرحال شما را قضاوت خواهند کرد
زندگیتان را
صرفِ تحتِ تاثیر قرار دادن دیگران،
نکنید برای خودتان زندگی کنید ...

زندگی.غم،شادی

22 Oct, 18:22


‏همیشه حواستون باشه "بیجا" نباشید.
بودن های بیجا..
گریه های بیجا..
حرف های بیجا..
درد و دل های بیجا..
نگران بودن های بیجا..
خلاصه که بیجا بودن بی جایی میاره...

🍁

زندگی.غم،شادی

21 Oct, 19:44


تو با من
تو در من ،
هر لحظه شروع میشوی،
نه قبل من،
نه بعد من،
تو اکنون منی..♥️

زندگی.غم،شادی

21 Oct, 19:44


وَ...
مي داني ک؛
بعد از تو،
از من،
اندكي جسم ماند و
بسيار بسيار دلتنگي...♥️

زندگی.غم،شادی

20 Oct, 10:31


《زندگی را سخت نكنيم، خیلی ساده است.
در چهار عبارت خلاصه میشود...
آدمی باید بتواند سهم خطای خود را ببیند؛
تا بتواند بگوید: "متاسفم"
آدمی باید شجاعت داشته باشد؛
تا بتواند بگوید: "من را ببخش"
آدمی باید عشق داشته باشد؛
تا بتواند بگوید: "دوستت دارم"
آدمی باید شاکر داشته و نعمتهایش باشد؛
تا بتواند بگوید: "متشکرم"
و در نهایت آدمی باید به درک راز نهفته در این چهار عبارت برسد؛
تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را به تمامی بپذیرد.》

.

زندگی.غم،شادی

20 Oct, 10:26


#انسانیت

‍ ‍ در سال ۱۹۸۸ برنامه تلویزیونی خاصی پخش شد، مردی گمنام به برنامه دعوت شده بود اما همه به احترام او برخاستند.
او رازی ۵۰ ساله داشت.
شوی تلویزیونی اینگونه بود:
آقای #نیکولاس_وینتون به مراسمی دعوت شده که خود خبر ندارد که قرار است از او تقدیر گردد.
خودش در آنجا خبردار می‌شود چون آنقدر مرد بی توقعی است که کار بزرگی را که انجام داده بصورت سری نگه داشته است.
کسانی که در آنجا حضور بهم رسانده اند بچه هایی هستند که او از مرگ نجات داده؛
پنجاه سال قبل در ماجرای هولوکاست یهودی هایی را که قرار بود بسوزانند او جان ۶۶۹ تن از بچه های آنها را از مرگ در چکسلواکی نجات داد و با خود به انگلستان می آورد و به خانواده هایی میده که آنها را بزرگ کنند.
همسر بعد از سالها این موضوع را از عکسهایی که در مدارک او پنهان بوده پیدا میکند و راز او را با یک روزنامه نگار در میان میگذارد. روزنامه نگار همه آن بچه ها را پیدا می کند و با حضور همه آنها مراسمی را برای تقدیر از این مرد بزرگ ترتیب می‌دهند. آقای وینتون در مراسم متوجه میشه که این افرادی که در مراسم حضور دارند همان بچه ها هستند که از مرگ نجات یافته اند و از شوق به گریه می افتد.
بوده اند و هستند انسانهای والایی که در این دنیا زندگی کرده اند و کارهای بزرگی انجام داده اند. امید که تعدادشان روز به روز بیشتر گردد.

زندگی.غم،شادی

20 Oct, 10:19


هیچ‌چیز،
مطلقاً هیچ‌چیز،
جای این‌که خود خودت باشی و راحت و صریح حرف دلت رو بزنی نمی‌گیره.

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 19:17


«برای همه ی ما
همه ی روزها فراموش می‌شوند
به‌جز همان یک‌ روز
که نشانی آن را
به هیچ‌کس نگفته‌ایم...»🌱💛

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 19:16


‌نوشته بود:
«هیچکس یادش نمیمونه
واسش چیکار کردی؛ ولی همه
اون کاری که نکردی رو قشنگ یادشونه.»

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 19:16


‌آنا گاوالدا خاطره و خاطره بازی رو خیلی قشنگ تفسیر کرده؛
همونجایی که می گه :
عطرها بی‌ رحم‌ترین عناصر زمینند!
بی آنکه بخواهی می‌برندت
تا قعر خاطراتی که
برای فراموشی‌شان
تا پای غرور جنگیدی

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 19:15


تو زندگیتون با آدمی وارد رابطه بشید
که بتونید باهاش برید جنگ،
چون زندگی؛ دقیقاً همون میدون جنگه.
یکی که جا نزنه، پا پس نکشه،
جنم داشته باشه و تا اخرش در کنارتون باشه.

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 19:12


کسانی پیدا میشوند که شما را میخواهند.. و
کسانی پیدا میشوند که لیاقت شما را دارند!
تفاوت این دو را بدانید...

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 18:58


بله، این همان زنی‌ست که میخواستم تمام عمرم را با او سپری کنم.
زنی که می‌توانم با او تنها باشم، بدون اینکه نگران ترسیدن یا مضطرب شدنش باشم.
با او صحبت کنم و درک شوم، بدون اینکه سرزنشم کند.
با او خوش بگذرانم، بدون اینکه برایم از فلسفه‌ی مفید بودن سخنرانی کند.
با او بخندم بدون اینکه به من تذکر دهد سنگین باشم.
با او گریه کنم بدون اینکه اشک‌ها را نقطه ضعف ببیند.
با او فریاد بزنم، بدون اینکه بخواهد خشم مرا بی ارزش کند.
با او برقصم و مست کنم، بدون اینکه بخواهد مرا شرمنده‌ی بی‌پروایی‌هایم کند.
با او در مورد شکل آن ابر کوچک، ساعت‌ها صحبت کنم، بدون اینکه نگران باشم قرار است حوصله‌اش سربرود.
با او در خیابان‌ها قدم بزنم و از تصویرش در قاب پنجره‌ها عکس بگیرم، بدون اینکه نگران ژست و لباس و تصویرش باشد.
این درست همان زنی‌ست که عاشقش هستم.
:
.
.
پ.ن:

و آیا واقعا تمام عاشقانه‌های ما برای دیگران، به نوعی تلاشی برای پیدا کردن همان انسان در درون خودمان نیست؟
اگر تمام حرف‌ها و رفتارهای عاشقانه‌ای که از دیگران میخواهیم، فریادی برای آزادی آدمی در درون خودمان باشد که دقیقا می‌تواند همان خصوصیات را داشته باشد چه؟
آدمی که در نهایت اگر بتوانیم با او تنها باشیم و از او در تنهایی‌مان فرار نکنیم، همان عشقی‌ را به ما خواهد داد که از دیگران میخواستیم.
مهم‌ترین رابطه‌ی عاشقانه‌ی زندگی شما، خودتان هستید.
و تمام روابطی که تجربه میکنید قرار است شما را به آن عشق واقعی نزدیک کند.
به محض اینکه رابطه‌ی عاشقانه‌ی شما با خودتان به معنای واقعی شروع میشود، همه چیز تغییر میکند! حتی نوع رابطه‌های عاشقانه‌ی شما با دیگران.
آن کسی که در روابط‌تان به دنبالش هستید، اکنون در درون شماست، فقط به آن وصل نیستید.
و راه وصل شدن، راهی مملو از، از دست دادن، سوگ، شجاعت، غم، ترس و تنهایی است.
راهی سخت و دردناک اما باارزش.

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 18:56


🍁🍁🌸🍁🍁

شاد باش و غم به دلت راه نده
چون هزاران دلیل زیبا برای شاد بودن و شاد موندن وجود داره

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 18:53


به رسمِ "رفاقت" برایت دعاهای خوب می‌کنم ؛
دعا می‌کنم لبخندهایت از تهِ دل باشد ، و غصه‌هایت سطحی و زودگذر ...
دعا می‌کنم‌ مسیرِ موفقیتت هموار باشد و انگیزه‌های صعود و پروازت، بسیار ...
دعا می‌کنم هرگز در پیچ و تابِ زمانه ، بی‌پناه نباشی ،
هرگز دلت نگیرد ،
و چشم هایِ روشنت، هیچ زمانی خیس و اشک‌آلود نباشد !
دعا می‌کنم عاشقِ کسی باشی ؛
که عاشقت باشد ،
و کسانی کنارت باشند ؛
که تو را می‌فهمند و هوای دلت را دارند ...
من خوشبختی‌ات را ،
شادی ات را ، آرامشت را ؛
من آرزوهای زیبای تو را آرزو می‌کنم ...
آرزو می‌کنم به معنای واقعی
"زندگی کنی" ...🌱🤍

بهترین‌ها نصیبتون رفقاجان♡
💫شب بخیر 💫

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 18:41




‏آدم‌ها از همان‌جا که رنج دیده‌اند می‌رنجانن
د.

خودشیفته‌ها‌: تحقیر شده‌اند و تحقیر می‌کنند.
کمال‌گراها: ترسیده‌اند و می‌ترسانند.
بدبین‌ها: تهدید شده‌اند و تهدید می‌کنند.
سایکوپت‌‌ها: آزار دیده‌اند و آزار می‌رسانند.
نمایشی‌ها: دیده نشده‌اند و نمی‌بینند.
مرزی‌ها: طرد شده‌اند و طرد می‌کنند.

🍁

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 18:39


وقتی انسان‌ها از تنهایی می‌نالند منظورشان این نیست که اطرافشان خلوت است، تنهایی این است که هیچکس نمی‌فهمد چه می‌گویند.

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 18:28


ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﮐﻪ "ﺗﻮﻫﯿﻦ"ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ...

ﺣﺮﻑ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ که" ﺷﻌﻮﺭ " ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ

ﺑﻐﻞ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﮐﻪ"ﻫﻮﺱ" ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ

ﺑﻮﺱ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﮐﻪ"ﻋﺸﻖ" ﺩﺍﺷﺘﻪ با
شه

ﻋﺸﻖ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﮐﻪ"ﺭﻓﺘﻦ "ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ

ﺷﻌﺎﺭ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﮐﻪ"ﻋﻤﻞ " ﺩﺍﺷﺘﻪ باشه

ﻣﺬﻫﺐ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﮐﻪ"ﺗﻌﺼﺐ"ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ

ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﺬﺍﺑﻪ ﮐﻪ "ﺣﯿﺎ " ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ

ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺟﺬﺍﺑﻪ ﮐﻪ " ﻫﻮﺱ ﺑﺎﺯ " ﻧﺒﺎشه

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 18:10


به‌قول جناب +بیدل_دهلوی
زندگی لیلی‌ست،
مجنونانه باید زیستن
...
🪐☀️🔗

زندگی.غم،شادی

19 Oct, 18:09


آزار دادن خوب نیست؛ اما فرق است میان آن‌کس که به عمد آزار می‌دهد و کسی که ناخواسته آزار می‌رساند!
فرق است میان آن‌کس که خوب به نظر می‌رسد و نیت خوبی ندارد، با آن‌کس که بد به نظر می‌رسد اما هیچ برنامه‌‌ای برای آزار دادن دیگران ندارد!
شب را می‌بوسم، اگر به واسطه‌ی نبود آفتاب است که تاریک مانده و پشت می‌کنم به آفتاب، اگر به قصد آزار نهنگ‌هاست که گرم‌تر تابیده...

زندگی.غم،شادی

18 Oct, 19:04


پاییز می‌توانست شعری باشد
با دست خط من 
روی دامن بلندِ گُلدارت
یا شبیه یک نقاشی
از زنی شبیه تو با موهای بلوند
روی پرده ی نارنجی اتاقم
پاییز می توانست تماشای کازابلانکا باشد
کنار هم ؛ در شبی یلدایی
یا خواندن کتابی در دستهای #تو
پُر از عاشقانه هایی که بلند بلند خواندیم
درست شبیه نامه های پدر ؛ برای آیدایش....
می بینی !
شعر،نقاشی،فیلم و کتاب...
ترکیبی بی نظیر؛ همراه با موسیقی نگاه تو....
و هر آنچه که تو دوست داری
اما من قانعم !
برای من از تمام پاییز، داشتن‌ یک خاطره کافیست
گرمم میکند تا ته زمستان
تا رویش سبز دوباره ی بنفشه ها
آنجا که یاد تو
همچون شراب مست میکند مرا

زندگی.غم،شادی

18 Oct, 18:58


"وابسته" یک واژه، دردناک و بی‌ارزشه که
این‌روزها با علاقه‌ اشتباه گرفته و
برداشت می‌شه و انسانی‌که، وابسته باشه
جایگاه‌ و "ارزشه خود را، فراموش‌می‌کنه"
"شخصیت‌ِ" خود را در نظر نگرفته‌
انسانِ‌وابسته، با دستِ خود تحقیر می‌شه
محدودیت واسه خود"ایجاد می‌کنه و از"
قطار موفقیت جا می‌مونه‌و او در
"تصوراتِ‌خود اشتباه‌ می‌کنه"

زندگی.غم،شادی

18 Oct, 18:39


گذشته جای ماندن نیست
خاطرات کهنه و دل‌آزار را رها کن
جلو جلو هم ندو
که از نفس می‌افتی
حال را دریاب تا حالت خوب باشد🌿

زندگی.غم،شادی

18 Oct, 18:11


هنوز برام از عجیب‌ترین چیزهای آدمیزاد بودن اینه که چطور آدمی که یه روز براش می‌مردی، یه صبحی از خواب پامیشی و می‌بینی با رهگذرای کوچه و خیابون برات یکی شده.
هیل شدن یه فرآیند طولانیه اما رهایی انگار یه لحظه‌س. دیدی سردرد داری سردرد داری یهو به خودت میای می‌بینی اِ. دیگه درد نداری.