اتفاق @etefagh110 Channel on Telegram

اتفاق

@etefagh110


کانال شعر و سبک فرهاد ندرخانی

اتفاق (Persian)

با خوشامدگویی به کانال "اتفاق" خوش آمدید! این کانال تلگرامی با نام کاربری "etefagh110" یک جایگاه ویژه برای علاقمندان به شعر و سبک فرهاد ندرخانی است. اگر عاشق شعرهای زیبا و انسانی هستید، این کانال برای شماست. nn"اتفاق" به عنوان یک فضای ادبی و فرهنگی، شعروشعر خوانی را به شما معرفی می‌کند. از طریق این کانال می‌توانید با آثار متفاوت و جذاب فرهاد ندرخانی آشنا شوید و لحظاتی شاد و دلنشین را سپری کنید. nnبا عضویت در این کانال، به جهانی از زیبایی و احساسات عمیق وجود پیدا کنید. همچنین، امکان برقراری ارتباط با سایر علاقه‌مندان به ادبیات و شعر را نیز دارید. nnبنابراین، اگر دنبال یک مکان مناسب برای خواندن و شنیدن شعرهای زیبا هستید، به کانال "اتفاق" بپیوندید و از تجربه‌ی منحصر به فرد آن بهره‌مند شوید.

اتفاق

24 Jan, 17:46


سرود مولا
امیر المومنین علیه السلام
روبرو ایوونت میشینم
تموم دنیام‌و‌میبینم
خوشبحالم که تورو دارم دوست دارم
پای دردو دلم میشینی
درد نگفته رو تسکینی
خوشبحالم که تورو دارم دوست دارم
-
همه آبرومه علی. اوج آرزومه علی
نفس کشیدن بی حب تو
برا من حروم علی
-
نم نم بارون میگه یا علی مجنون میگه یاعلی
لبا ی خنون زیر چشمای گریون میگه یاعلی
جبرییلِ محو صلابت صحن با ابهتت
وسط سجده زیر طاق این ایوون میگه یا علی
علی یا علی یا علی
//////////////////////////:

همه ی سرمایه و داراییم
رفیق لحظه های تنهاییم
خوشبحالم که تورو دارم دوست دارم

مهرت،میشکم به اغوشم
نمیشه عشق تو فراموشم
خوشبحالم که تورو دارم دوست دارم

اسدالله الغالبی دست تو فوق ایدیهم
ضرب شصتت با ذوالفقار . حس عزت داده بهم

با بسم الله خداعلی. سر کبریا علی
وقت خلقت گفته خدا فقط ،هو یا مرتضی علی
تیغ تو لاسیف و به شان تو تنها لافتی علی
بی زره میجنگی و فاطمه میکه مرحبا علی
علی یا علی

شعر و سبک؛ فرهاد ندرخانی

اتفاق

22 Jan, 17:26


👆🏼مولودی برای مولا جانمون
سیّد العرب❤️

اتفاق

22 Jan, 17:25


https://www.instagram.com/reel/C2aMON5t3Nu/?igsh=ZnN4b3BndDJzc2pu

اتفاق

30 Apr, 08:39


شور يا زمينه امام حسن عليه السلام


حجة الله علی الخلق
ولی الله علی الخلق
پسر حیدر کرار
هوالحق و مع الحق

شمیمه، موی تو پیچیده تو هر نسیمه
عمريه دستت رزق نوکریمه
همه میگن امام حسن ع کریمه

آخر می برم بالا
تو دل دنيا علمت رو
دنیا روبروم باشه
آخرش می سازم حرمت رو

وفا یعنی حسین
رحیم یعنی حسن
سخا یعنی حسین
کریم یعنی حسن

@etefagh110

——————————-
تویی فاتح المیادین
و امانت الوصیین
نسب تو از رسولان
و سلالة النبيين


براما،اقربُ من حبل الوریده عشقت
تولیلا به سرم رسیده عشقت
تو مسیحا به دلم دمیده عشقت

عالم،مست آوازت
فاتح جنگ جملی تو
دنیا با تو شیرینه
تاکه اهلی من،عسلی تو

باید از روی تو
نوشت صدها غزل
منم مجنون تو
ای عشق بی بدل

@etefagh110
////—//////////-/////////
كار مشترك فرهاد ندرخاني و عبدالحسين مخلص آبادي

اتفاق

30 Apr, 08:38


زمینه امام حسن علیه السلام

نه گنبد و نه سنگ مزاری
حتی یه زائر کنارت نداری
قبر غریبت بی سایبونه
سقف روی قبر تو آسمونه

حتی نواده هات زائر دارن آقا تو نداری
اینجا مؤذنه ها گنبد دارن اما تو نداری

آرزودارم که برسه دستم به تربت تو آخر یه روز حسن جان
قبر تو دلگیره جونمو میگیره غربت تو آخر یه روز حسن جان



زهرا به نامت حساسه آقا
کل گداهاتو میشناسه آقا
خیلی کریمی آقا ترینی
اما بمیرم که تنها ترینی

آقای با کرم سائل نور تو شده خورشید
ممنون حیدریم که سفره داریشو به تو بخشید

پسر زهرایی تو همون آقایی که غذا میداد به جذامیا هم
امید فردامی همه جا باهامی خیلی دوسِت داره خودِ خدا هم


اشکت حسینه آهت حسینه
غم های توی نگاهت حسینه
تو روضه خونِ خون خدایی
از گریه کن های کرب و بلایی

اونی که زنده کرد یاد عاشورارو تویی آقا
اونکه به کربلا میرسونه مارو تویی آقا

زائر شیش گوشه مشکی که میپوشه میزنه اسمت رو به روی سینه
کاش میشد با پای پیاده فردای اربعین راهی شیم سوی مدینه
-------------
علی ذوالقدر
فرهاد ندرخانی

اتفاق

12 Jan, 19:50


یا ام البنین یا ام العباس (سلام الله علیها)

از تو گفتن و سرودن کار بوتراب تنها
چه شکوه و چه مقامی همسر جناب مولا ۲

دست لغت خالی پای کمال تو
علقمه بود غرق (شیر حلال تو )۲

تو فنای در دینی با حیا ترین مظهر
تو فداییه ارباب تو به زینبین مادر

یا ام البنین یا ام العباس

------------
گوشه ی خرابه بازم گریه ی بی حساب کرده
داره باز ناله میزنه دل سنگ و اب کرده

ای ولدی عبداله ای ولدی جعفر
ای ولدی عثمان ای قمر مادر

ای عصای دست من قمرم کجا رفتی
امید دل زینب پسرم کجا رفتی

یا ام البنین یا ام العباس
----------
الا مادرت فدای قد رعنا و جمالت
شنیدم که اب نخوردی شیر مادرت حلالت

سرو قدت خم شد پای حسین اخر
رو سفیدم کردی پیش حسین مادر

شنیدم که دستات و بریدم بمیرم من
سرت و به رو نیزه کشیدن بمیرم من

یا ام البنین یا ام العباس
-------------

حسین‌رویت
فرهاد ندرخانی

اتفاق

02 Jan, 21:41


التماس دعا دارم🙏🏽

اتفاق

02 Jan, 21:34


رویای سفر

ميدونم كه چند سال، حرم آرزوته
خیال کن رسیدی،حسین روبروته

یه پرچم تو دستت،یه کوله رو دوشت
جوابِ سلامت، رسیده به گوشت

چشاتو ببند و خیال کن الان/ زیرِ قبه‌ای و کنارِ ضریح
خیال کن که شالِ عزاتو میخوای/تبرک کنی با غبارِ ضریح

با چشمایِ خیس و باحالی عجیب/خروجیِ باب السلامی ببین!
تو با پایِ دل،کربلایی شدی/زیارت قبول،زائرِ اربعین

اتفاق

02 Jan, 21:34


-رفیقِ شهیدم، رفیقِ قدیمی
-روزایی که اینقد، نبودیم صمیمی

-تاحرف ازحرم شد، چقد گریه کردم
-بهم گفتی شاید، دیگه برنگردم

+تا حالا نرفتی،نمیدونی‌که/شلوغیِ جاده یه چیز دیگه‌س
+رفیق جانمونی،حرم،اربعین/با پایِ پیاده یه چیز دیگه‌س

-گذاشتی یه عکس از گذرنامه‌تو/نوشتی حلالم کنید عازمم
-منم زیرِ عکست نوشتم رفیق/دعام کن که بدجور حرم لازمم

به یادِ قدیما، کجایی ببینی
چقد بی‌قرارم، شبِ اربعینی

دلم پشتِ مرزِ، ولی راهو بستن
شنیدی تو مشهد، رواقارو بستن

نگفتی کجایی،رسیدی حرم؟/بگو از مسیر و شلوغی راه
سحرگاه جمعه،کجا دعوتی؟/رواقِ حبیبی یا تو قتلگاه؟

دعام کن که شاید،یه روزی منم/بمیرم حوالیِ کربُ‌بلا
بی‌غسل و کفن،تا که خاکم کنن/با گریه اهالیِ کربُ‌بلا

اتفاق

02 Jan, 21:32


حسین مخلص آبادی:
تو حالت خراب نیست
حالا وقت خواب نیست
سکوت و یه لبخند
برا من جواب نیست

خدا چاره ساز شد
تا وقت نماز شد
چقدر گریه کردم
که چشم تو باز شد


برا اینکه زحمت ندی دستتو،جای آسمونو عوض می کنم
بهت قول میدم اگه خوب شدی،در خونمونو عوض میکنم

کجا رفته بودی بدون علی؟؟؟؟؟؟؟
نگاهت چرا غرق بارون شده
ترک خورده آیینه ی گونه هات
دو چشمت چرا کاسه ی خون شده؟؟؟؟

نرو فاطمه جون حیدر نرو

اتفاق

02 Jan, 21:31


بیا فک کن اصلاً، کنارت نشستم
همه زخماتو من، یه جورایی بستم

مداوا نمیشن، یه زخمایی مادر!
نه زخمِ زبونا، نه این زخم بستر

یه چیزی بگو، حرفامو می‌شنوی!؟/ نگاهی کن آخه به دور و برت
پریشونیِ من به چشمت میاد؟/ فدات‌شم الهی... منم، دخترت

نمی‌دونم اصلاً میبینی منو/ با این پلکِ مجروح و چشمِ کبود
بیا‌و با زینب غریبی نکن/ بیا فک کن اصلاً که فضه نبود!!!

اتفاق

02 Jan, 21:31


قرار بود که تنها، تو باشی قرارم
من از دارِ دنیا، کسی رو ندارم

می‌دونم عزیزم، از این دنیا سیری
یه امروزو میشه، ازم رو نگیری

چه خوب شد که از بسترت پا شدی/ چه خوب شد که جمع کردی این بسترو
نیازی نبود تا دمِ در بیای/ نیازی نبود وا کنی این درو

مرتب که دیدم مویِ زینب‌و/ باید حس میکردم یه کم بهتری
بازم خونه رو آب و جارو زدی/ میخواستی که ثابت کنی مادری!



علی رو حلال کن، شبم تارِ زهرا
علی تا بمیره، بدهکارِ زهرا

تو حوریه بودی، دو بالت ولی سوخت
همه زندگیتم، به پایِ علی سوخت

سه ماهه به غیر از مغیره کسی/ نخندیده به من... بخند فاطمه!
خودت حال و روزِ علی رو ببین/ یه بار قبلِ رفتن بخند فاطمه

علی غیرِ زهرا مگه چی میخواد/ (بزار بی تفاوت همه رد بشن)*
به دنیا می‌ارزه "یه لبخند تو"/ یه دنیا بزار با علی بد بشن

* کنایه از بی جواب موندنِ سلام علی




به غیر از صبوری، ندارم پناهی
من‌و غسلِ زهرا؟... بمیرم الهی

پاشو عمر حیدر، نگاهی به من کن
به همراهِ اسماء، علی‌تو کفن کن!

باید جایِ تابوت علی این شبا/ یه گهواره میساخت ای ماهِ من
نه اینکه خودم کفن‌و دفنت کنم/ بسوزه همه عالم از آهِ من

چه جوری ببندم چشات‌و آخه!؟/ هنوز بازه این زخمِ پهلویِ تو
بگو وقتِ تلقین چه جوری علی/ باید دس بگیره به بازویِ تو

اتفاق

02 Jan, 21:29


بمیرم برایِ، غمِ کوچه یا در؟
یه سایه فقط از تو جا مونده مادر

یه همسایه هم که، به یادِ تو افتاد
تو رو دید و رفت‌و، فقط سر تکون داد

دعاهاتو در حقِ همسایه کن/ یه دَستَم ولی رو سرِ ما بِکِش
نمیبینی اوضاعِ این خونه‌رو!؟/ یه آهم برایِ مداوا بِکِش!

یه آهی بِکِش شاید آرووم شدم/ چی میخوای بگی؟ با اشاره بگو...
غماتو به من نه! به این ذوالفقار/ به گهواره و گوشواره بگو



دیدم راهِ یاسی، به یک لاله چین خورد
همون لحظه مادر، به صورت زمین خورد

غرورم شکست‌و، تا چشمام‌و بستم
دیدم پاره‌هایِ، فدک رو تو دستم!

به اون ناله‌هایی که گوشواره زد!/ به آهی که اون لحظه چادر کشید
فدک نه...که بندِ دلم پاره شد/ تو کوچه وقارِ علی لطمه دید

میخواستم سپر باشم اما نشد.../ باید برمی‌گشتیم و چاره نبود
با وضعی که مادر تو اون لحظه داشت/ دیگه راهی غیر از اشاره نبود!!!



قدم بَرمی‌داشتم، به شوقِ قدم‌هاش
فدک تویِ دستش، فلک زیرِ پاهاش

تمومِ مسیرو، به من بود حواسش
برام مِهرِ مادر، یعنی عطرِ یاسش

من‌و کوچه‌ها و رگِ غیرتم/ من‌و سایه‌یِ مادری با وقار
مدینه،اُحُد...فاطمه، حیدر و/ رجز خطبه‌هاش‌و... فدک، ذولفقار

حوالیِ مغرب،به وقتِ غروب/ از اون کوچه تا خونه راهی نبود
دلِ سنگِ این کوچه‌ها شاهدن/ پناهی به جز بی پناهی نبود

اتفاق

02 Jan, 21:27


زمزمه۱۴۰۰

به دستایِ آتیش، دری گُر گرفته
پایِ نحس شعله، به چادر گرفته

علی مات و مبهوت، نگاهش به در بود
در از جا شکست‌و، هنوز شعله‌ور بود

غرورِ علی، پهلویِ فاطمه/ درِ خونه و بارِ شیشه شکست
دل‌و حرمت‌و قامت‌و هیبتِ/ یه مردی برایِ همیشه شکست

نه بی رحمیِ میخ، نه آتیش و دود/ نه سنگینیِ در، به مویی که سوخت
به خونِ رو دیوار، میسوزه هنوز/ دلِ فضه از آرزویی که سوخت



.........................

به دستی که بستن، به یاسی که پژمرد
چقد ذوالفقارِ، علی خونِ دل خورد

نه دستارِ زردی، نه شمشیرِ یاری(نه همدم نه یاری)
غم‌و شرمِ حیدر!؟... عجب روزگاری!

به داغی که آتیش رویِ در گذاشت/ به آهی که مسمار رویِ در کشید
به نصِ روایت، زنی پا به ماه/ جلو چشمِ پَر بسته‌ای، پر کشید

پسر پیشِ چشمِ پدر شد شهید/ پرستارِ مادر شده دختری
گُل از غنچه و، شعله از میخِ در، خجالت کشید همسر از همسری


جواد نصيري
فرهاد ندرخاني