راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم @estekhdam712 Channel on Telegram

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

@estekhdam712


https://t.me/+OwgmmA7NQUhmMTQ0

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم (Persian)

با خوشامدگویی به همگی علاقه‌مندان به آموزش زبان، معرفی کانال تلگرامی 'راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم' را داریم. این کانال توسط کاربر با نام کاربری 'estekhdam712' اداره می‌شود و به عنوان یک راهنمای کاربردی برای معلمان زبان از پایه تا پیشرفته مخصوص دانش‌آموزان هفتم تا دوازدهم طراحی شده است. nnاین کانال شامل منابع آموزشی، تمرین‌ها، راهنمایی‌ها و موارد مفید دیگر برای ارتقای سطح آموزشی دانش‌آموزان است. با عضویت در این کانال، معلمان می‌توانند به بهترین شکل ممکن آمادگی خود را برای ارائه درس‌های زبان به دانش‌آموزان ارتقا دهند و به عنوان یک راهنمای قدرتمند در دسترس داشته باشند. nnاز آنجایی که زبان یکی از مهارت‌های مهم و ضروری در زندگی است، این کانال به عنوان یک منبع ارزشمند برای بهبود و تقویت زبان انگلیسی علاقه‌مندان خدمت می‌کند و امکان دسترسی به منابع آموزشی متنوع را فراهم می‌کند. nnبنابراین، اگر شما یک معلم زبان هستید و به دنبال یک راهنمای کارآمد برای ارتقای سطح آموزشی‌تان هستید، به کانال تلگرامی 'راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم' بپیوندید و از منابع مفید و تمرین‌های متنوع آن بهره‌مند شوید.

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

25 Feb, 19:28


🌓شرح مخارج نذری #نیمه_شعبان که با همراهی اعضای کانال و شرکت کنندگان دوره های تخصصی استخدامی، ارشد و دکترای زبان انگلیسی تدارک دیده شد:


🌸پُخت و پخش ۲۱۰ عدد غذای گرم [قیمه] به نیازمندان همراه جاکلیدی برنجی طرح یامهدی [۱۲میلیون]🌊

🌸کمک به مادر خانواده‌ای با ۳ فرزند کوچک که از تحصیل محروم مانده‌اند و منبع درآمد ندارند و پدر در قید حیات نیست [۱.۵ میلیون]❄️

🌸کمک به مادر کودکی با مشکل شناختی و ادراکی [۱.۵ میلیون]🌈

🌸کمک به تامین داروی اعصاب هموطنی که مشکل حرکتی دارد و تنها زندگی می‌کند [۱.۲ میلیون]💫

🌸کمک به مادری مبتلا به سرطان که برای کودک مبتلا به مشکل نخاعی و حرکتی‌، نیازمند خرید ویلچر بود [۱.۷ میلیون]⭐️

🌸واریز به یک مغازه بابت ارائه اقلام رایگان به مشتریان کم بضاعت [۱ میلیون]🍃

🌸واریز به یک خیریه بابت تهیه اقلام برای چند خانواده بی‌بضاعت [۱ میلیون]🪵

🌸پخش شکلات و خرما بین زائرین حرم امام رضا و مسجد جمکران با نیت شادی اموات اعضای کانال [ ۱ میلیون]🍬

🌸تامین باقیمانده مورد نیاز جهت شروع درمان بانویی مبتلا به سرطان [۶.۵ میلیون]🦢

🌸کمک به خرید چرخ خیاطی بابت اشتغال خانم سرپرست خانواده با ۳ فرزند محصل [۲میلیون]🌨

🌸کمک جهت شروع به درمان هم‌وطن مبتلا به مشکل کلیه [۱.۴ میلیون]🌜

🌸خرید کیک تولد دختری مبتلا به مشکل ادراکی و پخش شیرینی در محفل قرآنی [۵۰۰هزار تومان]🌻

🌸کمک به ۳ نفر بابت خرید منابع آزمون‌های استخدامی [۱.۵ میلیون]🪽

🌸تامین هزینه درمان خانمی مبتلا به سرطان رحم [۲ میلیون]🎨

🌸کمک به آزادی زندانیان غیرعمد [۲.۷ میلیون] 🕊


مجموع: ۳۷.۵ میلیون تومان

سپاس از حُسن اعتماد و همراهی شما خوبان. سلامت و برقرار باشید.

#مهر
@phdzone
@eltestekhdam
@estekhdam712

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

23 Feb, 17:57


کمتر از ۲ روز مانده تا #نیمه_شعبان، ولادت صاحب‌الزمان، به رسم دو سال گذشته، اگر خواستید میتونید با پیام به بنده در جمع‌آوری نذری و اطعام و کمک به نیازمندان شریک باشید.
@qafouri_m

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

21 Sep, 11:39


🛑راهنمای کانال🛑




سلام و احترام خدمت همگی،
از ابتدای تابستون سعی شد که در این کانال محتوایی که به درد بچه های زبان بخوره رو گرداوری کنیم. کانالی که فکر میکردم نهایت ۲۰ الی ۳۰ پیام محتوا داشته باشه، بالای ۲۰۰ پست توش ارسال شد که بخش زیادش رو شما سهیم بودید. از همگی شما بابت اعتمادی که به بنده و این کانال نشون دادید متشکرم. برای همه تون آرزوی سلامتی و موفقیت و شادی دارم.

🟡امروز نتایج استخدامی آموزگاری اومد و پروسه‌ی دبیری هم آخرین روزهای گزینش و مصاحبه هاست و بعدش هم اعلام نتایج. گفتم این پیام آخر رو بعنوان راهنمای چنل در نظر بگیرم و پست های مهم رو لینک کنم که دسترسی بهتر صورت بگیره. بعدش هم پیام جدیدی ارسال نمیکنم و این کانال ثبت در تاریخ بمونه به یادگار. پاک نمیشه برای عزیزانی که سال بعد میخوان تلاش کنن.

کم و کاستی ها رو به بزرگواری ببخشید.

❇️ شروع پست های مربوط به تدریس کتب راهنمای هفتم تا دوازدهم
❇️ خلاصه کتب راهنما

❇️تست های تالیفی از کتب راهنمای معلمین
❇️وقت زیاد دارم تست های تخصصی بیشتری میخوام

❇️خلاصه های دست نویس از جلسات تدریس

❇️آدرس کانال های تست و جزوه از دروس اختصاصی و عمومی

❇️پست های مربوط به طرح درس

❇️طرح درس ملی

❇️فرم هایی که بعد از سبز شدن لازم است

❇️مجموعه جلسات مدیریت کلاس

❇️ سال بعد چه بخوانیم؟
❇️توضیحات تکمیلی

🟡 برای دسترسی به پست های مربوط به تجربیات داوطلبین روی این هشتگ بزنید #مصاحبه و پیام ها رو بخونید. توصیه میکنم که دوستانی که برای سال های بعد (در صورت برگزاری آزمون) تلاش میکنن، از ابتدای چنل رو دنبال کنن چون یک سری مطالب مفید هم هست که در این پیام لینک نشدن ولی میتونن به کار شما بیان.

🌸 گروه استخدامی دبیر زبان @eltestekhdam

پایان کار چنل
۳۰ شهریور ۱۴۰۲

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

20 Sep, 07:04


#تجربه
سلام منم رفتم گزینش و #مصاحبه
گزینش سوالتش: ارکان نماز .اقسام نماز. سجده سهو . نمازجمعه .ماهواره. مفاخر.راهپیمایی. نماز جماعت . نامحرم . غسل . ولایت فقیه . دانش اموز مسئولیت پذیر. عدالت طلبی رو چجور یاد بدیم؟ جنگ ترکیبی.
مصاحبه:
تحلیلی: اینک چطور بچه هارو ب کار جمعی تشویق کنیم بجای فردی
تدریس: پرکتیس پراسپکت ۱
بحث گروهی: ۱. بچه های مدرسه ای تبلت ندارن و استفاده از اینترنت بلد نیستن.
۲. بچه های مدرسه ای گروهی دیده میشن و بقیرو تو گروهشون را نمیدن
۳. مرز حرفه ای معلم در مقابل دانش اموز
برا مصاحبه تحلیلی و تدریس ازم پرسیدن سابقه داری؟ عالی بودی
برا گزینش هم سوالات روانشناسی رو همش میگفت افرین
برای بحث گروهی ازمون خواستن هر ۳ بحث و بگیم با مدیریت زمان گروهمون انجام شد  و گفتن عالی بوده

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

19 Sep, 15:51


میخاستم #تجربه تدریس و #مصاحبه‌ مو براتون بگم که دیروز بود
تمرین تحلیلی و بحث گروهی رو‌که مثل همه دوستان که گفتن بود از من
فقط نکته ای که داشت تو تمرین تحلیلی
اگر از همه جوانب ( اقتصادی ، اجتماعی ،فرهنگی و.... ) بررسی نمیشد ارزیاب سوالات پیچیده میپرسید ک‌طرف رو گیر بندازه ( تجربه هم گروهی هام)
من واس تمرین تحلیلیم راهکار های مربوط به فناوری و اقتصادی و اعتقادی دادم ( نسبت به ساحت ها) و ارزیاب تایید کرد  و بعد سوالایی پرسید که نسبت ب اون راهکارام پاسخ دادم و ارزیاب رو‌باید قانع میکردی و از صحبت های خودت باید استفاده میکردی
در کل نیاز هست که اطلاعات عمومی و‌مطالعه داشته باشی واس این بخش
واس بحث گروهی در کنار تمام راهکار ها ارزیاب ها راهکار ها و دلایل  ساده رو‌خیلی دوست داشتن و‌ استقبال میکردن
مثل اطلاعات کم دانش آموزان ، بی اطلاعی ، تحت تاثیر جو قرار گرفتن و....
تو هر ۳ مرحله استفاده از فناوری به نظرم امتیاز زیادی داشت
و در نهایت قسمت تدریس
تو تدریس نسبت ب تجربه خودم و گفته تسهیل گرا اصلااااا محتوا ملاک نبود واس ارزیاب ها و حتی من موقع تدریس ک‌انگلیسی صحبت میکردم  و تدریس میکردم نوشته نمیشد
ولی موقع استفاده از فناوری ، قسمت ساحت ها ، ارتباط با دانش اموزا و فعالیت های متفرقه مثل کار گروهی و.... مهم تر بود
من کلمات درس ۳ ویژن ۱ بود
و خب نسبت ب پیش زمینه ای ک داشتم راجع ب مفاخر ، دانشمندا ایران صحبت کردم و ارزیاب ها خیلی دوست داشتن و مدام تایید میکردن
در کل اصلا درس و محتوا مهم نبود و خلاقیت و همون بخش ساحت ها و ارتباط با دانش اموزان تو تدریس براشون مهم تر بود

من تدریس ک میکردم ارزیاب ها حتی نمیدونستن چ درسی و کدوم کتاب هست 😄
و اینکه خیلی از ارزیاب ها حتی رشتشون زبان نبود

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

19 Sep, 14:49


سلام دوستان #تجربه ی #مصاحبه ی امروز من👇👇
ما امروز ساعت 6 وارد مدرسه شدیم
یه گروه بودیم که خیلی هم با هم دوست شدیم با این که رقیب هم بودیم
اول یه سناریو روز دادن که مطالعه کنیم که فقط درمورد ساحت ها بود بعد نیم ساعت اومدن گرفتن راهنمای روز رو بعد به سه نفر سناریو تدریس دادن و سه نفر تحلیلی
من و دو نفر دیگه از بچه ها تدریس بودیم
45 دقیقه وقت دادن تا طرح درس بنویسیم درمورد موضوع تدریس ( my family )  صفحه 23
من نفر اول تدریس بودم
بعد از 45 دقیقه من رو فرستاد اتاق تدریس و یکی دیگه رو فرستاد اتاق تحلیلی
بعد از تدریس من حدود نیم ساعت استراحت کردم و بعد به من سناریو تحلیلی رو داد یه موضوع داده بودن درمورد عدم تمایل دانش آموزان در کار گروهی و تمایل به عملکرد فردی
45  دقیقه فرصت دادن سناریو رو بخونیم و نکات مهم رو یادداشت کنیم
باید سناریو رو خوب میخوندیم و مشکل رو تحلیل میکردیم و در آخر راهکار ارائه می‌دادیم
بعد از  45 دقیقه من رو فرستادن اتاق تحلیلی 20 دقیقه ارائه دادم و بعد هم حدود 6 سوال چالشی درمورد سناریو و راهکارهایی که ارائه دادم پرسید
کلا نمیشد الکی موضوع رو بخونی بری یه چیزی بگی باید خوب سناریو رو میخوندی و میفهمیدی و تحلیل میکردی
و بعد دوباره رفتم استراحت و منتظر موندم تا بقیه ی دوستان هم تموم بشن و رفتیم میزگرد
سه تا موضوع بود که یک رب وقت دادن تا موضوعات رو بخونیم و نکات مهم رو بنویسیم و راهکار ارائه بدیم و با گروه هماهنگ بشیم
باید یه نفر سرگروه میشد تا موضوعات رو باز کنه و شرح بده و راه حل خودش رو بگه و بعد یکی یکی از بقیه بخواد راهکار بدن و بعد هم خودش جمع می‌کرد موضوع رو و بعد دوباره میرفت سراغ موضوع بعدی
یه جوری باید برنامه ریزی میکردین که تو 45 دقیقه سه تاموضوع رو جمع کنید...
که خدا رو شکر گروه ما خییلی خوب بودن و هماهنگ دقیقا سر 45   دقیقه موضوعات رو جمع کردیم....
محیط بسییییار دوستانه و ارزیاب ها خیییلی مهربون بودن و خدا روشکر باعث شد از استرسمون کم بشه....
پذیرایی هم چای و نسکافه و کیک بود ...

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

18 Sep, 23:51


#تجربه #مصاحبه (ارزیابی تکمیلی)
شیراز

ساعت 6 صبح تو حوزه حضور داشتیم.
حدودا ساعت هفت و نیم تسهیلگر اومد و حضور غیاب کرد و یه کد پنج رقمی به عنوان کد گروه و یک کد یک رقمی به عنوان کد شخصی بهمون اعلام کرد. اونجا کسی شما رو به اسم نمیشناسه و هویت داوطلبین محرمانه هست.
ساعت 8 فرایند ارزیابی شروع شد.
اولش یه متن سه صفحه ای بهمون دادن و 45 دقیقه وقت دادن که با دقت بخونیم. تو متن نوشته شده بود که شما عضو شورای دبیران هستید و این جلسه، شبیه سازی یکی از جلسات هفتگی دبیرستان هست. سه تا مشکل ذکر شده بود در مورد مشکلات جاری مدرسه  که باید بصورت گروهی پس از آماده سازی 45 دقیقه ای در موردشون اظهار نظر میکردیم، مشکلات رو ریشه یابی میکردیم و راهکار مناسب ارائه میدادیم. یک نفر رو از گروه به عنوان رئیس شورا انتخاب کردیم و جلسه رو شروع کرد و راهکار های خودش رو ارائه داد. بقیه اعضای گروه هم راهکارهای خودشون رو مطرح کردند. نهایتا رئیس شورای دبیران نظرات همه رو صورتجلسه کرد و تحویل داد. دوستان دقت بفرمایید که سناریوها همون لحظه بصورت آنلاین از اداره کل آ. پ تهران به حوزه ها ارسال میشه و بسیار متنوع هست. به اندازه ی کافی وقت دارید که نظراتتون رو بنویسید و ارائه کنید. جلسات ضبط میشه و چهار ارزیاب، همزمان نظراتتون رو مینویسند. باید با صدای رسا و شمرده و با اعتماد به نفس صحبت کنید.
بعدش زمان استراحت بود که بقیه ی گروه ها همین روال رو طی کردند. با سناریو های جدید که بصورت آنلاین از تهران ارسال میشد به حوزه.
بعد از تایم استراحت نوبت به بحث انفرادی تحلیلی بود که حدودا دو صفحه سناریو جدید با ذکر یک مشکل کلی تر بهتون داده میشه و 45 دقیقه وقت دارید که نظراتتون رو بنویسید و به عنوان معلم مدرسه و در واقع در جایگاه معلم مدرسه راهکار عملی بدین در موردش. به این دلیل موضوع چالش ها و  سناریو ها رو مطرح نمیکنم چون فایده ای نداره و روزانه چندین مرتبه عوض میشه و دونستن سناریو مصاحبه ی من کمکی بهتون نمیکنه. فقط بهتون اطمینان میدم که از پسش بر میاین و اگر تمرکز کنید و یکم تحلیل کنید راحت در میاد. تو این مرحله ارزیاب ها پاسخ هاتون رو به چالش میکشن و ساحت ها رو مطرح میکنند. باید بتونید از نظراتتون دفاع کنید. تو بحث تحلیلی گفته شده که اقداماتی هم انجام شده برای رفع این مشکل ولی به فلان دلیل مؤثر نبوده. راهکار عملی شما چیه.
این مرحله هم شما 45 دقبقه برای آماده سازی و بیست دقیقه برای ارائه وقت دارید. ارائه بحث تحلیلی دیگه گروهی نیست و انفرادی هست. صداتون ضبط میشه و ارزیاب ها نظراتتون رو مینویسند. تمام این نوشته ها همون موقع تایپ  یا اسکن میشن و ارسال میشن اداره ی کل.
مرحله ی آخر هم نوشتن طرح درس و تدریس هست. باز هم بصورت تصادفی یک صفحه یا یه مبحث از کتابهای دوره ی اول یا دوم متوسطه رو میدن بهتون. 45 دقیقه وقت میدن تا طرح درس بنویسید. 10 دقیقه در مورد طرح درستون صحبت کنید و 20 دقیقه تدریس مفید داشته باشید در کلاسی که دو تا ارزیاب که از مدرسان باسابقه ی زبان هستند حضور دارند. تکرار میکنم این که چه درسی یا چه پایه و مبحثی قراره درس بدین کاملا تصادفی هست و اصلا نمیشه گفته هفته ی قبل Prospect بوده و این هفته Vision و غیره.
صحبت کردن مستقیم در مورد ساحت ها اصلا و ابدا توصیه نمیشه. چگونگی ارائه ی مطلب، اعتماد به نفس، involve کردن دانش آموزان و کلاس داری براشون خیلی مهمه. صدای رسا، خوشرویی و شادابی و استفاده ی بهینه از وایت برد و مواد آموزشی بصورت فرضی تاثیرگذاره. اگر پایه ی هفتم یا هشتم درس میدید بیشتر فارسی صحبت کنید و جملات انگلیسی ساده استفاده کنید. نظر شخصی من اینه که حتما تو تدریستون نشون بدین که مسلط هستید به انگلیسی صحبت کردن و به ارزیابها ثابت کنید که fluency و accuracy مورد انتظار رو دارید. ارزیابها به هیچ وجه در روند تدریس شما دخالتی نمی‌کنند و صرفا مشغول نوشتن هستند.
طرح درستون رو آخرش میگیرن. باید کد ملیتون رو بنویسن روش حتما و اسکن میکنند. طرح درس خام رو میتونید داشته باشید و مشکلی نداره.
دوستان اکیدا توصیه میکنم طرح درس های دکتر غفوری رو بخونید. خیلی کمک کننده و راهگشاست.
در کل دوستان ارزیاب ها، تسهیلگر و کلا فضا و جو ارزیابی نهایی بسیار صمیمانه هست و اونجا احساس آرامش میکنید.
فقط یکم آستانه صبرتون رو ببرید بالا چون ممکنه با مشکلات پیش بینی نشده مثل قطعی سیستم مواجه بشید. بسته به تعداد نفراتی که ارزیابی میشن حدودا 10 تا 12 ساعت زمان میبره ولی کلا سه و ساعت و نیم مفید کار می‌کنید. حتما خوراکی و ساندویچ سرد برای ناهار ببرید. اونجا موبایلتون رو میگیرن ازتون و استفاده از هر گونه وسیله ی الکترونیکی ممنوعه.
نگران نباشید. مطمئنم از پسش بر میاین. 🌹

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

17 Sep, 06:17


#مصاحبه #تجربه

تجربه ی من از ارزیابی تکمیلی

ساعت 6:40 در مدرسه ی مقرر حضور داشتم و بعد از گروه بندی6 نفره وارد کلاسی شدیم 4 تا گروه بودیم و کلاسامون با فاصله بود و فقط تایم نماز همو دیدیم. کلاسمون  یک میز بزرگ در وسط و هر طرف 3 صندلی بود،چهار گوشه ی کلاس یک صندلی دسته دار برای بود و روبروی میزمون تسهیل گر با کامپیوتر و پرینتر نشسته بود؛خدا رو شکر تسهیل گر خیلی مهربون و صبوری داشتیم و خوشرو بود و در هر قسمت ما رو همراهی و کمک می‌کرد.
فضا به قدری صمیمانه بود که من استرسم از بین رفت. شماره ها رو بهمون دادن و روی مقنعه زدیم و برنامه ای دادن که‌ ساعت بندی شده بود و مراحل مشخص بود.
برامون صبحانه و چای آوردن و بعد از صبحانه مشغول نوشتن طرح درس بودیم.
سه نفر باید برای تحلیل آماده میشدن و من داوطلب شدم همراه دو نفر دیگه،  تحلیلم رو ارائه دادم و راجبش برای ارزیابا صحبت کردم و نوشتن و حتی گفتن که برگه پیشت باشه و گاهی از روش نگاه کن ولی گفتم نیازی نیست.
بعد هم تدریس بود که درس 6 پایه ی8 بود، My village
هم گروهی های خیلی خوبی هم داشتم چند تا فلش کارت درست کردم و یکیشون برام رنگ کرد و من آماده تدریس شدم.
فضا واقعا گرم و صمیمی بود، طوری که نه صدام لرزید و نه تپق زدم.
نوبتی برای تدریس و تحلیل می رفتیم، من آخرین نفر برای تدریس بودم بچه های گروه فوق العاده بودن و هوای همو داشتیم، طرح درس رو با هم کشیدیم و نوشتیم.
بعد از سلام و احوال پرسی و حضور و غیاب ایام محرم و صفر رو تسلیت گفتم
از دانش آموزی که نیومده بود پرس و جو کردم و درس قبلو مرور کردم، بعد در ابتدای درسم آیه اول کتاب "And of Allah's sign's of power"  رو از حفظ خوندم و از بچه ها خواستم آیه رو پیدا کنن و بعد ربطش دادم به محتوای درس.
بعد که  دیدم بچه ها بی حالن از همشون خواستم پاشن و یکم نرمش انجام بدن.
سعی کردم تولیدات روستایی رو  از بچه ها بخوام و از جنبه ی درآمد و اقتصاد دری تو ذهنشون بازکنم.
از فلش کارت و تعامل بچه ها خیلی استفاده میکردم
تو قسمت مرور برای جهت ها نقشه ی ایران رو کشیدم و ازشون پرسیدم شهرمون کجا میشه
بعد از مکالمه و practice گروه بندی میکردم و باید تمرین میکردن و بعد داوطلب میومدن و اجرا میکردن.
سعی کردم از برد استفاده کنم و مثلا پاورپوینتم داشتم و از اون هم استفاده می‌کردم.
فکر میکنم قوه ی تخیل واقعا مهمه
در آخر هم تلفظ  th کار کردم و از بچه ها خواستم مثال‌های بیشتری جلسه ی آینده بیارن و از روستاشون عکس و فیلم بگیرن و توصیفش کنن.
در پایان هم صلوات و اتمام تدریس

در مرحله آخر هم بحث گروهی بود.
قبلش با بچه ها هماهنگ کردیم که جوری باشه که‌ هممون صحبت کنیم و زمان بندی داشته باشیم
نوبتی جمع بندی میکردیم و همه ی این مراحل ضبط میشد و باید از کد استفاده میکردیم و تعاملمون تو این مورد واقعا خوب بود و حتی چند دقیقه زودتر از تایم مقرر راجبه هر سه موضوع صحبت کردیم.
در کل واقعا عالی بود...
حتی تسهیلگرمون برای تایم ناهار که رفته بود میگفت که ارزیابا گفتن گروهتون فوق‌العاده هستن واقعا حیفه اگه سیستم اینارو نگیره😍

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

16 Sep, 12:56


#تجربه #مصاحبه

سلام آقای دکتر
خیلی خیلی ممنونم ازتون
کلا با کانال شما پیش رفتم
امروز هم آخرین روز مصاحبه م‌ بود
اینم خوب پیش رفت
طرح درسمم با توجه ب کانال شما نوشتم.
مصاحبه تخصصی هم سه مرحله داشت برای ما

مرحله اول بحث گروهی بود ک سه تا موضوع داشت دوتاشو رسیدیم بحث کنیم( در رابطه با تاخیر دانش آموزان و مشکلات آب و هوایی و... ک فرصت دادن بخونیم و بعد بریم اتاق ارایه)
بعدش تدریس کردیم و طرح درس دادیم بهشون
بعدشم یه موضوع کلی درمورد جدال ملی گرایی و جهانی شدن بهمون دادن و مشکلاتی ک در مدرسه بوجود آورده بود رهکار خواستن ازمون این مرحله انفرادی بود.
از ۸تا ۴ طول کشید.
خوب بود فرصت کافی داشتیم فکر کنیم.
تغذیه حتما ببرید من برده بودم همشم خوردم.( یه کیک و چایی و آب دادن)
با کانال شما خیلی خوب پیش رفتم خیلی خیلی ممنونم ازتون خدا خیرتون بده.

راهنمای معلم زبان هفتم تا دوازدهم

15 Sep, 19:08


داستان کوتاه #خیالی

هوای خنک آخرین روزای شهریور میخورد تو صورتم. به صدای ناهنجار ویبره گوشی دقت میکردم. دوست داشتم زمان وایسه. چه تابستون پر استرسی داشتم. استرسی که تو وجودم بود و باهام میخوابید، باهام راه میرفت، باهام حرف میزد. با هزار قرض و قول کلی کتاب و جزوه و پرینت کف اتاقم پخش بود‌. آدم شلخته ای نبودم ولی وقت سر و سامون دادن به اتاقو نداشتم. تنها بخش مرتب  لباسای اتوکشیده‌م بود.
سوالات زیادی تو سرم میومد. "امروز چه اتفاقی میوفته؟اگر تپق بزنم چی؟ ساحت های شش گانه کدوما بودن؟"
یه بار دیگه به تصویر کارنامه م تو گوشی نگاه کردم. سرکار خانم___، شما برای بررسی مدارک و مصاحبه دعوت میشوید. حس تلخ کارنامه قرمز پارسالم جلو چشمم بود. نمیدونستم امسال نفر چندمم. اون پسره تو کانالش میگفت ۴۰ درصد مسیر به مصاحبه بستگی داره. پاشدم. مادرم سر ایوون رو سجاده خوابیده بود. هیچوقت بهم گوش نمیده. کم کم باید بهش بگم بیاد داخل، سوز اولیه ی پاییز براش ضرر داره. صبح زود که نمازشو میخونه، میره گلا رو آب میده و برام صبحونه میزاره. صبحونه رو خوردم و لقمه ای که مامان پیچیده بود رو گذاشتم توی کیفم.
لباسام رو پوشیدم. اینا بهترین چیزای اداری ای بود که میتونستم ردیف کنم. جلوی آینه، چند ثانیه ای به سکوت گذشت. کیفم رو برداشتم و رفتم پیش مامان.
پیشونیش رو بوسیدم و بهش گفتم دارم راهی میشم. یه نگاه سرشار از امید و دلواپسی داشت. سمعکش پیشش نبود. تو همون حالت نشسته، قرآن رو بالا گرفت و از زیرش رد شدم. یک آن چشمم به نوک پام افتاد که انگشتم از جوراب زده بود بیرون. فرصت دوختنش رو هم نداشتم. با همون حال انگشتمو بردم زیر پام که مادرم نبینه و دلش بابت جورابم نسوزه.
تنها دلخوشی اون لحظاتم، شارژ باتری گوشیم بود. باید زود راه میوفتادم تا محل مصاحبه ۴۵ دقیقه راه بود. نمیخواستم نفر آخر باشم.  جلوی محل مصاحبه ۵ نفر زودتر از من رسیده بودن. اینا خواب و زندگی ندارن؟
دلم شور میزد. نگاهم رو ازشون میدزدیدم. انگار یک موجود فضایی بودم براشون. با یک لبخند مصنوعی از هم استقبال کردیم. چند متر دور ازشون وایسادم. زیاد اهل جوشیدن با بقیه نیستم. صداشون رو میشنیدم. یکی شون دبیری هنر بود، دیگری شیمی، یکی ریاضی، دو نفر هم زبان. کلمه زبان رو که میشنیدم گوشام تیز میشد. سعی کردم موجه بمونم و نم پس ندم. پسره تو کانالش گفته بود با اعتماد بنفس برم و بیام. صدامون زدن. خانم تسهیلگر به هر کدوم یک فرم داد. متوجه شدم یکی از داوطلبا خودکار نداره‌. خیلی استرس داشت. خودکارمو بهش دادم طرح درسش رو بنویسه. بعد طوری که نفهمه، رفتم دورتر ازش نشستم و با صدای آروم از تسهیلگر یک خودکار خواستم. حرکت تند دست داوطلبای دیگه روی کاغذ به استرسم اضافه میکرد. فکر کنم فقط منم که بلد نیستم بنویسم. با آرامش، سعی کردم جدول بندی ها رو به یاد بیارم. یه چیز شلم شوربا دادم به ارزیاب ها و نوبت تدریسم بود. ازم خواستن لغات درس ۱ پایه نهم رو تدریس کنم. یه نگاه به برگه هاشون انداختم که آماده بودن حرفامو روی کاغذ بیارن و از یک طرف آشوبی که در دلم بود.
-خانم حالتون خوبه؟
+بله، چند لحظه، الان میام.
-هروقت اومدید، ضبط رو میزنم
تو دلم یه حسی میگفت بیخیال همه چیز شم و برگردم خونه.
به ارزیاب ها نگاه کردم که منتظر ورودم بودن،
دل به دریا زدم و رفتم داخل و با یک لبخند شروع کردم به تدریس.... .
بعدش نوبت به تحلیل گروهی رسید. سناریو رو انداختن وسط و دیدم همه یه سمت بحث رو گرفتن و دارن راجبش حرف میزنن. من ساکت بودم. صندلیم جایی بود که حس میکردم ارزیاب ها منو خوب نمیبینن. صاف نشستم، با یک لبخند وارد بحث شدم. اولش صدام لرزید. بغل دستیم یکباره برگشت سمتم که حواسم پرت شه. زیر چشمی یه لبخندی بهش زدم و بحث رو ادامه دادم. یه حسی در درونم میگفت ساکت باش داری اراجیف میگی ولی یه حسی هم میگفت تا زمانیکه به بی منطقی نیوفتادی صحبتت رو ادامه بده. سعی کردم از صحبت بقیه هم ایده بگیرم. میدونستم تو موقعیتی هستم که خجالتی و کم رو بودنم به کارم نمیاد‌.اونجا یه کم شجاعت لازم بود.
.
.
امروز چند سالی از اون ماجرا میگذره. معلم شدم. چندین دانش آموز رو هرسال راهی مقطع بعدی کردم. دوستانی رو از دست دادم، دوستانی پیدا کردم. عینکی شدم. یه کسب و کار دیگر هم کنار معلمی شروع کردم. تجربیاتم بیشتر شده. از اون گروه ها و کانال ها خبری  نیست. از اون ایام، هنوزم گاهی استرس همراهمه ولی دیگه افسارم دستش نیست. گاهی دستشو میگیرم میریم قدم میزنیم و باهاش میخندم. گاهی همه چیز به همون قدم اولیه بستگی داره که برداری یا برنداری. شاید اون روز دم در کلاس، جا میزدم، دیگه هیچوقت خودمو نمیبخشیدم. معلم شدن، قبلش، یک روحیه ی سرسخت میخواست که اون روز به تصویر کشیدمش.

حالا وقتی دانش آموزام ازم داستان یک شخص قوی میخوان، میدونم از کجا و چی بگم براشون.
م. غ

5,853

subscribers

37

photos

49

videos