در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی ) @dr_gorji_aliakbar Channel on Telegram

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

@dr_gorji_aliakbar


معلم حقوق اساسی

در تکاپوی حق و آزادی (Persian)

در تکاپوی حق و آزادی یک کانال تلگرامی است که توسط آقای علی اکبر گرجی اَزَندَریانی، معلم حقوق اساسی، اداره می‌شود. این کانال به منظور بررسی و تبادل نظر درباره حقوق انسانی و موضوعات مرتبط با آزادی و عدالت ایجاد شده است. آقای گرجی اَزَندَریانی در این کانال یادداشت‌ها، مقالات و اندیشه‌های خود را در مورد این موضوعات به اشتراک می‌گذارد. اگر شما علاقه‌مند به دستیابی به دانش بیشتر در زمینه حقوق اساسی و ترویج ارزش‌های انسانی هستید، این کانال برای شما مناسب است. می‌توانید از نظرات و تجربیات آقای گرجی اَزَندَریانی استفاده کنید تا درک بهتری از این موضوعات پیشرفته کنید. بنابراین، پیوستن به کانال تلگرامی در تکاپوی حق و آزادی می‌تواند قدمی موثر در جهت تحقق اهداف شخصی و اجتماعی شما باشد.

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

05 Sep, 19:20



کتاب حقوق شهروندی محصول سال‌ها تدریس این درس در اقصی‌نقاط کشور است. روزی روزگاری به تحقق این حقوق خوش‌بین بودم. اکنون، اما به نوشتن و گفتگو درباره این حق‌ها دل‌خوش‌ترم، زیرا حق‌آگاهی گام نخست پیشرفت و بهبودبخشی به حیات فردی و اجتماعی است.‌ هنوز هم بر این باورم که راه نجات ایران عزیز و منفعت نظام و مصلحت مردم در وفاداری صادقانه به حق‌ها و آزادی‌های شهروندی است.
‌محتوای این کتاب، نه تنها برای عموم مردم، بلکه برای درس حقوق اساسی سه هم مناسب است. اگر خداوند متعال توفیق دهد، کتاب حقوق اساسی (تحلیل نهادگرایانه حقوق اساسی) دو هم به زودی منتشر خواهد شد.
تجربه‌های زیسته حقوق شهروندی در دولت‌های مختلف، بویژه دولت تدبیر و امید، در چاپ‌های بعدی کتاب به تفصیل خواهد آمد.

‌مرکز پخش: کتاب ایده‌آل تهران
66345027
66409529
خرید آسان کتاب از سایت:
www.ketabsoo.com

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

04 Sep, 12:27


*چرا گنجشک ها در ایران تخم نمی گذارند؟*

مجتبی لشکربلوکی

️دانشمندان کانادایی تصمیم گرفتند که دور تا دور تمام قسمت های یک دشت را حصارکشی کنند و راه ورود دشمنان گنجشک ها را ببندند: راکون ها، جغدها، شاهین ها و ...
*گنجشک ها* در امان کامل بودند.
*بدون هیچ گونه تهدید!*

اما دانشمندان بلندگوهایی را در برخی نقاط این دشت جاسازی کردند. در گوشه ای از این دشت صداهای معمولی می آمد و در گوشه ای دیگر از این دشت *صداهای ضبط شده راکون ها، جغدها و شاهین ها* .

️نتیجه آزمایش باورنکردنی بود:
*گنجشک هایی که در بخش صداهای ناخوشایند بودند* چهل درصد کمتر تخم گذاشتند و
آن تخم هایی هم که گذاشتند کوچک تر بود.
از آن تخم های کوچک تر، نسبت کمتری هم به جوجه تبدیل شد.
برخی از آن جوجه گنجشک ها هم از گرسنگی مردند چون پدر و مادرشان جرات نمی کردند برای جستجوی غذا خیلی تقلا کنند (منبع: *هنر خوب زندگی کردن* ).

یک بار دیگر نتایج را مرور کنید:
️ *میزان تخم گذاری کمتر* .
️ *تخم های کوچک تر*
️تبدیل کمتر تخم به جوجه
️ *میزان کمتر زنده ماندن* همان معدود جوجه های سر برآورده از تخم ها.

*تحلیل و تجویز راهبردی:
*
این حکایت در مورد *انسان ها* نیز صدق می کند.
این آزمایش نشان می دهد که *برای تاثیرگذاری بر یک جامعه* یا *یک سیستم اقتصادی-اجتماعی* ، *نیازی به تهدید واقعی نیست* بلکه همان *سایه تهدید* کافی است.

*ترس و ابهام* به اندازه *تهدید واقعی* اثرگذار است.

️ما *دو نوع گنجشک مهم* داریم که *باید زاد و ولد کنند* تا *چرخ های این مملکت بچرخد.*

*صاحبان ثروت* (گنجشک های سرمایه گذار)
*نخبگان حقیقی* (گنجشگ های خلاق)

متاسفانه این روزها، آنها که می توانند می روند ( *فرار سرمایه* و *مهاجرت فراگیر نخبگان* )
و آنها که می مانند، *تخم های کمتر و کوچک تری می گذارند* و از همان تخم های کمتر و کوچک تر، *جوجه های کمتر و ضعیف تری* می ماند و بخشی از این جوجه ها نیز می میرند.

*سرمایه گذاری در ایران* چه شرایطی دارد:
*میزان ریسک پذیری کمتر* ،
میزان سرمایه گذاری کمتر،
تبدیل موفقیت آمیز کم از سرمایه گذاری به کسب وکار
و *میزان بیشتر مرگ و میر بیشتر کسب وکارها*

⭕️ *چه می توان کرد؟*

️۱- *متولیان* :
دولت و متولیان مرتبط وظیفه ندارند که بیمارستان بسازند، جاده بزنند، مدرسه داری، بانک داری و بنگاه داری کنند.

*وظیفه دولت* آن است که چیزی را تولید کند که مردم نمی توانند:
*امنیت* !

*تصویر مثبت و قابل پیش بینی از آینده*، مهم ترین خروجی حاکمیت است.
اگر این تصویر را بدهید گنجشک های مهاجر برخواهند گشت و تخم های بزرگ تر و بیشتری خواهند گذاشت.
آنگاه مدرسه ها، بیمارستان ها، بانک ها و بیمه ها دوباره جان خواهند گرفت. و این کار *نیاز به هنر دیپلماسی* و *سیاست گذاری هوشمندانه* دارد.

۲- *اعضای جامعه* :
وظیفه ما *حفظ امید* است.
اگر در شرایطی باشیم که همه متغیرهای سیاسی و اقتصادی خوب باشد و ما امیدوار باشیم که هنری نیست.

*امیدواری* زمانی معنا دارد و فضیلت است که *شرایط دشوار، مبهم و ترس آور* است.

*وظیفه اخلاقی* (تاکید می کنم وظیفه اخلاقی) *همه ماست* که *چراغ امید را روشن نگاه داریم* .
ته دل جوانان را خالی نکنیم.
اگر اعتراضی داشتند صبورانه بشنویم و به تخم های گذاشته شده و ثمر نشسته در همین فضا اشاره کنیم.

برای من *نظام استارت آپی* و جوانانی که در شرکت های استارت آپی (نوپا) کار می کنند *زیباترین چراغ امید* است.
هر گاه کسی به من می گوید که کاری نمی شود کرد من هم اسم چند استارت آپ را پشت سرهم ردیف می کنم و می گویم اگر این ها هستند پس هنوز امید هست!

️نمی شود آرزو کرد که جغدها و شاهین ها نباشند. این سنت هستی است که دشمنی ها باشند. مهم آن است که *ما چگونه، هنرمندانه دشمنی ها را تبدیل به دوستی* یا حداقل به « *دشمنی غیرموثر* » کنیم و *امنیت و امید* ایجاد کنیم.

تا شقایق هست، زندگی باید کرد!

https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

20 Aug, 19:36


https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-853578

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

11 Aug, 03:02



قدرت شمایل‌زده و حکمرانی کارآمد

قدرت پاره‌های گونه‌گون دارد. پاره‌ای از قدرت نمایش و جلوه‌گری است. قدرت بی‌نمایش اساسا قدرت نیست.
واقعیت تراژیک، اما این است که گاه نمایش بر آمایش غلبه می‌یابد و حکمرانی را دچار پدیده‌ای می‌کند که من آن را شمایل‌زدگی می‌نامم. شمایل‌زدگی با نوعی وهم‌آلودگی همراه است که اگر درمان نشود به تدریج کارآمدی، اثربخشی و حتی مشروعیت حکومت را هم نابود خواهد کرد.

سیاست شمایل‌زده سیاستی است که گمان می‌برد با تصویرسازی‌ها و جوسازی‌های رسانه‌ای می‌تواند واقعیت‌های تلخ جامعه را شیرین کند. برای مثال، به برنامه‌های صدا و سیما نگاه کنید. از هنگامی که دولت تغییر یافته، گویی ایران گلستان شده و هر روز آبادتر می‌شود. بخش‌های خبری صدا و سیما را هم ببینید. اغلب خبرها درباره گفته‌ها و کرده‌های حاکمان است.

‌سیاست شمایل‌زده سفره‌های خالی مردم را نمی‌بیند یا می‌بیند و ترجیح می‌دهد انکار کند. غایب اصلی بخش‌های خبری رسانه ملی مردمند.
سیاست شمایل‌زده همان سیاستی است که منتقدین و مخالفین سیاسی مسالمت‌جو را به محبس می‌فرستد، اما ترجیح می‌دهد آنها را مجرم امنیتی بنامد. گویی، با تغییر عنوان مردم هم باورشان درباره این افراد تغییر می‌کند.

‌قدرت شمایل‌زده همان قدرتی است که با پخش اعترافات دخترک مخالف حجاب اجباری سرخوش می‌شود، اما وجدانش در برابر سقوط اخلاقی جامعه و قدرت به درد نمی‌آید.
‌سیاست شمایل‌زده همان سیاستی است که راه شکست آمریکا و غرب را در مشت‌های گره‌کرده و شعارهای آتشین می‌جوید و از طراحی سیاست تعاملی پیچیده و استقلال‌گرا با جهان عاجز است.

سیاست شمایل‌زده دلخوش به سخنان شیرین و امیدبخش است و واقعا گمان می‌کند با ظاهرسازی‌ها می‌تواند خود را بسان الگویی برای دیگر کشورها مطرح کند. او غافل از آن است که در همین منطقه بلازده کشورهای دیگری وجود دارند که در عرصه‌های مختلف جلوتر از ایران حرکت می‌کنند.

سیاست شمایل‌زده گمان می‌کند، شعارها دست و پا دارند و خود به خود مورد تقلید دیگران قرار می‌گیرند، غافل از آنکه مردم این روزگار واقع‌بین و عینیت‌گرا شده‌اند و شعارها و سخنان شیرین را با میوه‌های عملی و ملموس آنها می‌سنجند.

‌سیاست شمایل‌زده بی‌ارتباط با شمایل‌زدگی جامعه نیست. اکنون جامعه هم کم و بیش دچار بیماری شمایل‌زدگی شده است. به عنوان مثال، نگاهی به رخدادهای دهه اول محرم بیندازید و در آیین‌های مختلفی که برای سالار شهیدان برگزار می‌شود، تامل کنید. در اغلب برنامه‌ها روح نهضت حسینی(کرامت، آزادی، آزادگی، عدالت‌خواهی، نفی ستم‌گری و ستم‌پذیری) غایب است و معمولا، به نمایش‌ها و شمایل‌ها اکتفا می‌شود.
پایان سخن اینکه، نمایش و شمایل خوب است، اما اندازه نگاه دار که اندازه نکوست.
https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

11 Aug, 02:47



آقازاده‌های خارج‌نشین و سیاست آمریکاستیزی

تصویر یک. ‌بر اساس اعلام مقامات رسمی کشور، از جمله دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر، چهار هزار نفر از آقازاده‌های متصل به قدرت در آمریکا، کانادا و اروپا زندگی می‌کنند.
باور من این است که زندگی و زمانه فرزندان از والدین آنها جداست. هر انسانی پس از رسیدن به سن بلوغ، مسوولیت اعمال خود را خود بر عهده دارد. منطقا، والدین نمی‌توانند و نباید سبک‌زندگی و حتی مرام و اندیشه‌های خود را بر فرزندان خود تحمیل نمایند.

تصویر دو. ‌واقعیت‌ها اما بسیار متفاوت از توصیف ایده‌آلی فوق است. واقعیت آن است که بسیاری از فرزندان با اتکا به موقعیت خانوادگی مسیر آینده خود را طی می‌کنند. وضعیت مالی، فرهنگی، اجتماعی و حتی تاریخی یک خانواده می‌تواند تاثیر مثبت یا منفی بر آینده فرزندان بگذارد. فرزندی که به خانواده‌ای متمول تعلق دارد یا والدین و دیگر اقربای او بر سریر قدرت تکیه زده‌اند، بی‌شک از گزینه‌ها و امکانات بیشتری برای ساختن آینده خود برخوردار است.

تصویر سه. مسوول محترمی که در تمام عمر خود مامور حقوق‌بگیر دولت بوده است، دارایی‌های آن‌چنانی را از کجا آورده است؟ اگر میزان دارایی‌های فلان قاضی یا فلان کارمند را زیر ذره‌بین قرار دهید، حتما این پرسش برای شما مطرح خواهد شد که او چگونه توانسته است، با حقوق کارمندی در بهترین نقطه شهر منزلی تهیه کند، سوار بهترین خودروهای موجود در کشور بشود، سالی چندین و چند سفر خارجی پر هزینه برود، فرزندان خود را با بهترین شرایط روانه خارج از کشور کند و از ده‌ها موقعیت برتر دیگر برخوردار شود.

تصویر چهار. در حال حاضر بسیاری از مقامات و ارباب قدرت در نقاط گران‌قیمت و مرفه‌نشین شهرها سکونت دارند و ژست‌ها و سخنان سوپر انقلابی آنها نیز گوش فلک را کر کرده‌است. اولا، بودجه خرید این منازل و دیگر اموال از چه راهی تهیه شده است؟ ثانیا، چرا این عزیزان بالانشین در دوران اقتصاد مقاومتی و جهت هم‌دردی با مستضعفین به پایین شهرها نقل مکان نمی‌کنند؟ ‌
‌‌
تصویر پنج. بیش از چهار هزار آقازاده در بلاد کفر، بویژه در آمریکا، کانادا و اروپا، مشغول زندگی شده‌اند. برخورداری از یک زندگی حداقلی در ینگه‌دنیا مستلزم داشتن ماهیانه دو هزار دلار است. این پول‌ها چگونه و از چه منبعی تهیه می‌شود؟ آیا مجلس و دولت مدعی انقلابی‌گری طرحی یا پاسخی برای این پرسش‌ها دارند؟ غرب‌ستیزی و آمریکاستیزی برای عموم مردم خوب است، اما برای این آقازاده‌ها خوب نیست؟

تصویر شش. بسیاری از اساتید دانشگاه و نخبه‌ها را می‌شناسم که به دلیل ناتوانی در تامین ماهیانه حدودا دو هزار دلار نمی‌توانند از فرصت‌های مطالعاتی خارج از کشور استفاده کنند. اخیرا یکی از همکاران مجبور به فروش خودرو و برخی دیگر از اموال خود برای استفاده از فرصت مطالعاتی شد.
https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

11 Aug, 02:04


همه‌پرسی و پر کردن شکاف‌های اجتماعی

پرسمان همگانی (رفراندوم) یکی از روش‌های دموکراسی مستقیم است. بر این اساس، مردم از طریق همه‌پرسی نظر و مطالبه خود را به حاکمان دیکته می‌کنند. مردم(حاکمان واقعی) از طریق همه‌پرسی ساختارها، نهادها، سیاست‌های کلی، قوانین، رویکردها و رویه‌های حکمرانی را تغییر می‌دهند. 
در دموکراسی مستقیم اراده واقعی مردم بهتر امکان بروز و ظهور پیدا می‌کند، زیرا میانجی‌ها و واسطه‌ها مجال کمتری می‌یابند. 
جمهوری اسلامی ایران، چنانکه از متن قانون اساسی و سخنان بنیانگذار آن برمی‌آید، در دهه نخست و از لحاظ نظری و عملی رویکرد رفراندوم‌ستیز نداشته است، اما روشن نیست چرا در سی سال گذشته و به رغم بحران‌های کمرشکن و شکاف‌های عمیق موجود، هیچ اقدامی برای استفاده از روش فیصله‌بخش همه‌پرسی نشده است.
همه‌پرسی می‌تواند به عنوان ابزار پر کردن شکاف‌های بزرگ اجتماعی و سیاسی به کار گرفته شود. این روش می‌تواند درباره معضلاتی مانند نظارت استصوابی، حجاب اجباری یا اختیاری و سیاست خارجه ستیزه‌جو یا تعامل‌گرا، در چهارچوب اصل ۵۹ قانون اساسی، مورد استفاده قرار گیرد. 

در سطوح خردترتر هم می‌توان در امور محلی، صنفی، حرفه‌ای و حتی حزبی از روش پرسمان همگانی بهره‌ها برد. لایحه همه‌پرسی محلی در دولت تدبیر و امید توسط معاونت پیگیری اجرای قانون اساسی تدوین شد تا اسباب همدلی، وحدت ملی و خودباوری محلی را در ایران تحکیم نماید، اما متاسفانه، به دلیل کوته‌بینی‌ها، تاریک‌اندیشی‌ها، تذبذب‌های فکری، باج‌دهی‌، جبونی و مانع‌تراشی مدیران وقت به دیوار محکم برخورد کرد و راهی بایگانی‌ها شد. 
https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

27 Jul, 11:26


قانون صلح‌آفرین است، نه ستیزه‌جو


‌قانون خوب ، قانونی است که به ارزش‌های بیشترین تعداد از شهروندان احترام بگذارد و باورهای اقلیت را هم سرکوب نکند.‌قانونی که منازعات، تنش‌ها و اختلافات بین مردم را بیشتر کند، ضدقانون است. این دسته از قوانین، گرچه تمام مسیر قانونگذاری را به درستی طی کرده‌اند، اما در نقش برانداز و ضد انقلاب عمل می‌کنند.
قوانین ضد نظام در جمهوری اسلامی بسیارند.
اگر اسلام ، نظام ، اخلاق ، مردم و اگر ایران را قبول دارید، دست از رفتارهای یک‌جانبه، آمرانه و تحمیلی بردارید تا آرامش به جامعه برگردد. به نظر می رسد طیفی دچار پدیده شوم خودویرانگری شده‌اند و از آن بی‌خبرند، چرا که غافلند از اینکه فلسفه حکومت و فلسفه وجودی قانون از بین بردن منازعات و کاهش سطح تنش‌های اجتماعی است. ‌قانونی که نتواند صلح مدنی و آرامش اجتماعی را در جامعه برقرار کند، اساسا، قانون نیست. ‌قانونی که بر دل عموم مردم ننشیند، قانون نیست. ‌قانونی که با وجدان عمومی عصر خود سازگار نباشد، قانونی که منفعت عمومی مردم و حقوق و آزادی‌های آنها را تضمین نکند، قانون نیست.
در روزهای اخیر رفتارهایی به اسم اجرای قانون برای ترویج اجباری حجاب انجام می‌شود که هیچ نسبتی با آموزه‌های رحمانی و اخلاقی دین ما ندارد. تبلیغ حجاب و ارزش‌های دینی با گشت ارشاد ، یک ضد تبلیغ آشکار و ناسازگار با مصلحت حکمرانی است.
از سوی دیگر ، نیروی محترم انتظامی هم خود را مامور و معذور در اجرای قانون می‌داند، اما آیا نهاد دلسوزی نیست که تکلیف مالایطاق حجاب اجباری را از دوش ماموران حافظ امنیت بردارد؟

درست است که حکومت اسلامی ، نمی‌تواند بی‌طرف باشد و خود را مکلف به ترویج ارزش‌های دینی می‌داند، اما این نکته نیز اهمیت اساسی دارد که ترویج یک عمل فکری، قلبی و فرهنگی است. هنگامی که ترویج ارزش‌ها ، با فشار و زور انجام شود، اساسا، از حوزه کار فرهنگی خارج شده‌ایم.

https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

07 Jul, 17:45


فلسفه نظارت، دفاع از اساس نظم عمومی و ساختار نظام حکمرانی محسوب می‌شود و اولین بهره‌بردار و استفاده‌کننده از این نظارت، خود نهادهای حاکمیتی هستند.

به گزارش ایکنا از اصفهان، علی‌اکبر گرجی ازندریانی، رئیس انجمن علمی حقوق اساسی 
ایران در همایش مجازی «ارتقای کارآمدی دیوان عدالت اداری در نظارت بر مقررات اداری» که امروز، ۱۵ تیرماه به همت انجمن علمی حقوق اساسی اصفهان در حال برگزاری است، به چرایی و فلسفه نظارت در نظام‌های حکمرانی اشاره کرد و گفت: در پاره‌ای از موارد، وقتی نقدهای نظارتی حقوقدانان مطرح می‌شود، برخی افراد از این نقدها برداشت‌های ناسنجیده، مبتنی بر توطئه‌اندیشی و همراه با سوءنیت ارائه می‌دهند، در حالی که این‌گونه نیست و وقتی از ضرورت توسعه قلمرو نظارت‌پذیری در دیوان عدالت اداری یا تمامی ارکان حکمرانی سخن می‌گوییم، هدف ما بی‌شک، کمک به نهاد حکمرانی است و اصلاً فلسفه نظارت، دفاع از اساس نظم عمومی و ساختار نظام حکمرانی محسوب می‌شود. بنابراین، وقتی به‌عنوان معلمان و پژوهشگران حقوق عمومی فریاد می‌زنیم که نظارت باید عام و مطلق باشد و هیچ نهاد حکمرانی از نظارت مستثنا نیست، اولین بهره‌بردار و استفاده‌کننده از این نظارت، خود نهادهای حاکمیتی هستند.
وی با بیان اینکه فلسفه نظارت، تضمین اجرای حاکمیت قانون است، افزود: اگر دولت و حکمرانی قانون‌مدار برای ما اهمیت داشته باشد، صادقانه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را باور داشته و به دیگر مصوبات و قوانین و مقررات وفادار باشیم، باید از گسترش قلمروهای نظارتی استقبال کنیم، چون معنای آن، حاکمیت همین مبانی است. بنابراین، کسی که فریاد توسعه حق دادخواهی اداری و قلمرو نظارت‌پذیری سر می‌دهد، در دفاع از قوانین حاکم بر کشور سخن می‌گوید.
رئیس انجمن علمی حقوق اساسی ایران دومین فلسفه نظارت را حسن اجرای قانون خواند و گفت: حاکمیت قانون الزاماً با حسن اجرا یکی نیست. گاهی اوقات، قانون شایسته‌ای وجود دارد و اجرا هم می‌شود، ولی در عالم اجرا به سوءبرداشت‌ها، اعوجاج‌ها و انحراف‌هایی گرفتار می‌آید. اینجاست که نهاد دادرس اداری از طریق نظارت بر اعمال فردی و نوعی اداری، حسن اجرای قانون را تضمین می‌کند.
وی ادامه داد: سومین فلسفه نظارت این است که از طریق نظارت بر اعمال فردی، مقرراتی و نوعی اداری، حق‌ها و آزادی‌های فردی و عمومی مردم صیانت می‌شود، یعنی همان چیزی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از آن با عنوان حقوق عامه یاد شده است. بنابراین، کسی که فریاد نظارت‌پذیری بیشتر نهادهای اداری و حکومتی را سر می‌دهد، اولین مقصود و هدف او، اجرای منویات قانون اساسی است. اگر نگاه ژرف و عمیقی وجود داشته باشد، از تمام انتقادها باید استقبال شود، چون جهت‌گیری انتقادها، اجرای اصول قانون اساسی است.
گرجی با تأکید بر اینکه فلسفه دیگر نظارت، بسامان، منتظم و توانمند کردن نهاد حکمرانی است، اضافه کرد: کسی که دلسوز یک نظام حکمرانی باشد، آیا بسامان شدن، نظم و انتظام بیشتر و توانمندی آن نظام را ناخوش می‌دارد؟ طبیعتاً این‌طور نیست و هدف از نظارت و بسط مطلق قلمروهای نظارتی، ایجاد حکمرانی بسامان و توانمند است. بنابراین، اگر دیوان عدالت اداری صلاحیت عام برای رسیدگی به همه اعمال حکمرانی پیدا کند و استثناهای قاعده‌ستیز و نظام‌سوز را از پیش پای آن برداریم، آن وقت می‌توان گفت در مسیر بسامان، منتظم و توانمند کردن حاکمیت گام‌های بزرگی برداشته است یا می‌تواند بردارد، اگرچه دیوان عدالت اداری در میان نهادهای نظارتی مانند ستاره‌ای می‌درخشد و کارکرد آن تحسین‌برانگیز بوده است و این را نباید نادیده گرفت.
وی بیان کرد: البته می‌دانیم که دیوان عدالت اداری کاستی‌هایی دارد و نقدهایی بر ساختار، بافتار و رویه‌های آن وارد است. اگر فلسفه‌های ذکر شده برای نظارت را بپذیریم، آن‌گاه نباید نسبت به بسط قلمرو حق دادخواهی در دیوان عدالت اداری نقد داشته باشیم. اکنون پس از گذشت چهار دهه از مأموریت دیوان عدالت اداری، بعضاً شهروند ایرانی نمی‌تواند علیه همه اعمال و مقامات به دادخواهی اداری بپردازد. هیچ دلیل حقوقی وجود ندارد که مقررات وضع شده از سوی نهادهای مختلف، نظارت‌پذیر نباشد. اگر قرار بود این نهادها از نظارت مستثنی شوند، اصل ۱۷۳ قانون اساسی این استثنا را قائل می‌شد. این اصل به صراحت می‌گوید: به منظور رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأموران یا واحدها یا آیین‌نامه‌های دولتی و احقاق حقوق آنها، دیوان عدالت اداری تأسیس می‌شود.

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

07 Jul, 17:45


رئیس انجمن علمی حقوق اساسی ایران تأکید کرد: در اکثر اصول قانون اساسی، دولت به معنای تمام نهادهای حاکمیتی است. به همین دلیل، نمی‌توان با هیچ منطق حقوقی، سیاسی و علمی پذیرفت که در یک سیستم قضایی و نظام دادرسی اداری، دسته‌ای از مقررات وجود داشته باشد که از نظارت مصون باشند.
وی اظهار کرد: حتی اگر قلمروهای نظارتی دیوان عدالت اداری به لحاظ موضوعی بسط پیدا کند و استثناها برداشته شود، باز هم مشکل ساختار، تشکیلات و بافتار این نهاد به قوت خود باقی است. تا زمانی که دیوان عدالت اداری از سوی قضاتی اداره نشود که حقوق اداری، حقوق اساسی و حقوق عمومی خوانده‌اند، شعب استانی و شهرستانی نداشته باشیم و از وجود دادستان اداری بهره نبریم، دادخواهی ناتمام خواهد بود. بنابراین، برای اینکه نظارت بر مقررات و اعمال فردی اداری بسامان و کارآمد شود، گام اصلی و مهم را باید برداشت، یعنی بسط قلمروهای نظارتی و تأسیس شعب بدوی در شهرستان‌ها و شعب تجدیدنظر در استان‌ها. این تغییر ساختار باید رخ دهد و دادستانی اداری باید تأسیس شود تا دیوان عدالت اداری از نظارت واکنشی و منفعلانه به سمت نظارت فعال و کنشگرانه حرکت کند. نظارت فعال آن است که مقام ناظر پشت درهای بسته منتظر شکوائیه یک دادخواه نباشد و به تحکیم بنیان‌های حاکمیت قانون بپردازد. در این صورت است که می‌توان انتظار برقراری حاکمیت قانون، تضمین حسن اجرای قانون و ایجاد دولت منتظم و به‌سامان را داشت.
https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

06 Jul, 07:17


https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

29 Jun, 04:15


‌‌
نکته‌ها و پرسش‌هایی درباره محکومیت دادخواهان سلامت


‌یکم. اصل یکصدوهفت قانون اساسی: رهبر در برابر قوانین با سایر افراد ملت برابر است.

دوم. اصل سی و چهارم قانون اساسی: دادخواهی حق مسلم و مطلق تک‌تک شهروندان ایرانی است.

سوم. دادخواهی یکی از روش‌های مهم نظارتی است. مطابق اصل هشتم قانون اساسی شهروندان از طریق امر به معروف و نهی از منکر صلاحیت نظارت بر حاکمان را دارند.

‌چهارم. وقتی حاکمان معصوم خود را قابل نظارت دانسته‌اند، با چه ادله شرعی، اخلاقی و قانونی حاکمان غیر معصوم را نظارت‌ناپذیر می‌دانید؟

‌پنجم. آیا می‌دانید مبارزه با نظارت‌پذیری مقامات سیاسی باعث از بین رفتن اعتماد مردم نسبت به آنها می‌شود؟

‌شش. قوه قضاییه می‌توانست به شکایت دادخواهان سلامت رسیدگی کند و حکم تبرئه بدهد. آیا این به نفع رهبری و نظام نبود؟

هفت. شروع به شکایت در کدام‌یک از قوانین جمهوری اسلامی جرم‌‌انگاری شده است؟

هشت. لطفا، خود قوه قضائیه رای صادره را عینا منتشر نماید تا افکار عمومی درباره آن قضاوت نماید. آیا می‌دانید، ترس از انتشار و پنهان‌سازی احکام دادگستری نوعی اعتراف به غیرقابل دفاع بودن آن‌هاست؟

نهم. رهبری بارها خود را قابل انتقاد دانسته‌اند. پرسش این است، دادخواهی نزد دستگاه قضایی تحت‌الامر ایشان نوعی انتقاد نیست؟ در دیدار ۷ تیر ماه ۱۴۰۱ با مسوولین قضایی هم بر اهمیت امر به معروف و نهی از منکر تاکید و تصریح کردند.

دهم. وقتی پیامبر اکرم (ص) و امام علی(ع) خود را در معرض داوری و قضاوت قرار می‌دهند، آیا منطقا می‌توان منتسبین به آنها را قضاوت‌ناپذیر تلقی کرد؟

‌یازدهم. قانون اساسی فعلی هیچ مقامی را دارای مصونیت مطلق سیاسی و قضایی ندانسته است. حتی مصونیت پارلمانی نمایندگان مجلس نیم‌بند است. قضات محترم توضیح بفرمایند، مطابق کدام اصل قانون اساسی رهبر را دارای مصونیت قضایی و شکایت‌ناپذیر می‌دانند؟

دوازدهم. آیا اطمینان دارید، مصون‌پنداری و شکایت‌ناپذیر دانستن رهبر به نفع نظام، رهبری، انقلاب، اسلام و ایران است؟ آیا حاضرید این منفعت را در یک مناظره عمومی به اثبات برسانید؟

سیزدهم. اگر ثابت شود که این دسته از برخوردها هیچ منفعتی جز نفرت‌افزایی ندارد، آیا باید جای خائن و خادم و قاضی و متهم عوض شود؟

‌چهاردهم. نیروهای امنیتی، طبعا و تبعا نتوانسته‌اند، عینکی جز امنیت بر چشم بزنند. امنیت این خادمان نظم عمومی هم کاملا تک‌عنصری و مکانیکی است، یعنی امنیت توام با حقوق و آزادی‌های عمومی نیست. پس، چرا نهادهای قضایی نمی‌توانند برداشت ترکیبی و عاقلانه‌تری از امنیت ارائه دهند؟ آیا این پیروی از ضابط که به تشخیص خود عمل می‌کند، برای اعتبار دستگاه قضایی شایسته است؟
https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

26 Jun, 04:25


قانون به کارگیری سلاح

🟢یکی از عناصر نظم عمومی، امنیت عمومی است. این عنصر زمانی به صورت کامل قابل تحقق و قابل احساس است که دیگر عناصر نظم عمومی (آسایش و بهداشت عمومی)، هم تحقق یافته باشند. به بیان دیگر، در جامعه‌ای که آسایش و رفاه غایب باشد و مردم در فقر و فلاکت به سر ببرند، ناامنی هم به کالای رایج تبدیل خواهد شد.

🟢با این برداشت، جوهره نظم عمومی خود مردم‌اند و سنجش کیفیت آن هم با شاقول‌های مردمی و دموکراتیک انجام می‌شود. اینکه در برخی از اعلامیه‌های حقوق بشری به مفهوم «نظم عمومی دموکراتیک» به مثابه عنصر محدودکننده آزادی‌ها اشاره می‌شود، برای آن است که حاکمان نخواهند و نتوانند به نام حفظ امنیت، آسایش، بهداشت، سلامت و اخلاق عمومی، رفتارهای مستبدانه در پیش بگیرند.

🟢حکمرانی خردپایه حوزه عمومی را چنان سامان می‌دهد که آزادی و امنیت شهروندان در کنار هم تامین گردد و یکی فدای دیگری نشود. آزادی خرید و فروش و نگاهداری سلاح در برخی از کشورها با چنین رویکردی تضمین می‌شود.

🟢حکومت با پذیرش اصل تکثرگرایی و آزادی رفتار شهروندان تلاش می‌کند تا فرهنگ خودکنترلی را ترویج و در همان حال آزادی‌های شهروندی را ترویج کند.

🟢تلاش ماموران عمومی برای برقراری نظم عمومی همیشه کامیاب نیست. از این‌رو، در نظام‌های مردمسالار همانند نظام‌های استبدادی، ماموران نظم عمومی مکلف به برقراری نظم با استفاده از راهکارهای گوناگون هستند.

🟢تفاوت‌ها بیشتر در مبانی، رویکردها و روش‌های حفظ نظم عمومی ظاهر می‌شوند. در نظام‌های دموکراتیک بنیان نظم عمومی حقوق و آزادی‌های فردی است و مفهوم مصلحت و حدود و ثغور آزادی‌ها نیز در همین چهارچوب شکل می‌گیرد. مصلحت عمومی در برگیرنده منفعت‌های اکثریت جامعه است. در نظام‌های غیردموکراتیک مصلحت عمومی به مصلحت نظام فروکاسته شده و حقوق و آزادی‌های فردی قربانی توهمات، زیاده‌خواهی و خودسری دولت‌ها می‌شود.

🟢در نظام‌های مردم‌سالار آزادی‌های فردی ممکن است در شمایل آزادی‌های گروهی (تحزب، تجمع، راهپیمایی) ظاهر شوند. آزادی‌های گروهی (مجازی یا واقعی) نیز همانند آزادی‌های فردی حرمت دارند و در حقیقت پوسته محافظ آنها به شمار می‌روند (نظریه پوسته و هسته). بدین‌خاطر، نیروهای امنیتی و انتظامی در نظام‌های مردم‌سالار به گونه‌ای تربیت و هدایت می‌شوند که بتوانند حداکثر آزادی فردی و گروهی را برای شهروندان تامین کنند. استفاده از روش‌های خشونت‌آمیز فقط در موارد خاص و با رعایت شرایط سختگیرانه مجاز است.

🟢ماده ۴ قانون به کارگیری سلاح، مصوب ۱۸ دی‌ماه ۱۳۷۳، شرایط نسبتا سختگیرانه‌ای را برای استفاده از سلاح در موارد مربوط به آزادی‌های گروهی پیش‌بینی کرده است: «مأمورین انتظامی برای اعاده نظم و کنترل راهپیمائی‌های غیر قانونی، فرونشاندن شورش و بلوا و ناآرامی‌هایی که بدون بکارگیری سلاح‌مهار آنها امکان‌پذیر
نباشد، حق بکارگیری سلاح را به دستور فرمانده عملیات، در صورت تحقق شرایط زیر دارند:

🔹‌الف - قبلا از وسایل دیگری مطابق مقررات استفاده شده و مؤثر واقع نشده باشد.
🔹ب - قبل از به کارگیری سلاح با اخلالگران و شورشیان نسبت به کارگیری سلاح اتمام حجت شده باشد.»

🟢ماده ۵ قانون یادشده دست نیروهای نظامی و انتظامی را در برخورد با راهپیمایی‌ها و شورش‌های مسلحانه بازتر می‌گذارد: «مأمورین نظامی و انتظامی برای اعاده نظم و امنیت در راهپیمائی‌های غیرقانونی مسلحانه و ناآرامی‌ها و شورش‌های مسلحانه مجازند از‌سلاح استفاده نمایند.

🟢مأمورین مذکور موظفند به دستور فرمانده عملیات و بدون تعلل نسبت به برقراری نظم وامنیت، خلع سلاح و جمع‌آوری مهمات‌ و دستگیری افراد و معرفی آنان به مراجع قضائی اقدام نمایند.»

🟢با عنایت به موارد فوق، به نظر می‌رسد، اکنون هم نیروهای حافظ نظم از اختیارات کافی برای انجام وظیفه خود برخوردارند و دیگر نیازی به اعطای اختیارات بیشتر ندارند. فراموش نکنیم که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هرگونه حکومت نظامی و تلاش برای ایجاد خفقان و خودسری را ممنوع می‌داند و اصلاح قانون به کارگیری سلاح نباید مخالف این رویکرد قانون اساسی باشد.

🟢گشودن دست نیروهای نظامی، انتظامی، امنیتی، شبه‌نظامی‌ها و لباس‌شخصی‌ها در استفاده از سلاح برای سرکوب آزادی‌‌های فردی و گروهی مردم کار نابخردانه‌ای است که در نهایت منتهی به تولید ناامنی از جنس دیگر می‌شود. از این‌رو، هرگونه اصلاح در قوانین و مقررات به کارگیری سلاح باید معطوف به سختگیری حداکثری و آموزش ماموران برای استفاده از راهکارهای جایگزین باشد.

https://t.me/dr_gorji_aliakbar
#امتداد
@emtedadnet

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

22 Jun, 11:41


علی اکبر گرجی حقوقدان برجسته درباره تصمیم جدید مجلس مبنی بر خارج شدن مصوبات شورای عالی فضای مجازی و شورای انقلاب فرهنگی از شمول آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، می‌گوید که مجلس به عنوان اصلی‌ترین نهاد قانون‌گذار، به نوعی صلاحیت رقبای خود و نهاد‌های غیر انتخابی را در عرصه قانون‌گذاری به رسمیت شناخته است و با تصویب اصلاحیه امروز، به جامعه این پیام را ارسال کرد که هنوز به حاکمیت قانون، به معنای حداقلی کلمه اشراف ندارد.برای ادامه کلیک کنید

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

22 Jun, 07:24


حکمرانی استصوابی و آزادی‌های شهروندی

بنیاد اندیشه استصواب اهل دانستن ناظر و عدم اهلیت نظارت شونده است. حکمرانی استصوابی نام دیگر حکومت کمال‌گراست. حکومتی که خود را دلسوز مردم و دانای به اسرار پیدا و پنهان عالم می‌داند و به خود اجازه می‌دهد تا در ریزترین و خصوصی‌ترین  امور  جامعه به نظارت و مداخله بپردازد. این دسته از حکومت‌ها‌ حتا به خوردن، خوابیدن، چگونگی نشستن و برخاستن و رفت و آمد شهروندان هم  کار دارند‌، دقیقا، مانند پدر و مادری که لحظه به لحظه کودک نادان و خردسال خویش را می‌پاید و از او صیانت می‌کنند تا چیز آلوده‌ای نخورد یا از پستی و بلندی سقوط نکند. خوشبینانه‌ترین تفسیرها از حکمرانی استصوابی همین است، یعنی دلسوزی حکومت برای مردم مفروض گرفته می‌شود، اما اگر در اعمال استصواب اندک سوء نیت یا اقتدارگرایی وارد شود،  فاجعه بسیار گسترده و عمیق‌‌تر خواهد شد.

گویی، حکمرانی استصوابی، کافر به خلاقیت خدا و انسان است و در عرصه‌های سیاست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع دست به مهندسی می‌زند تا انسان و جامعه طراز خود را بیافریند. نظم خودجوش و مردم‌ساخته اساسا مورد قبول حکمران استصوابی نیست و ممکن است جامعه را به بهشت مورد نظر او نرساند. 
انسان خردمند در حکمرانی استصوابی جایگاهی ندارد و همه آدمیان، در نهایت، باید سر تسلیم به پیشگاه عقل کل و فیلسوف-شاه بیاورند. 
حکمرانی استصوابی اختصاصی به دولت‌های دینی ندارند. همه دولت‌های ایدئولوژیک، اعم از دولت‌های فاشیست، نازیست، داعشی، طالبانی و مارکسیستی سر از حکمرانی استصوابی در آورده و خواسته‌اند با قهر و زور عریان بهشت موعود را به رعایای خود تقدیم و تحمیل کنند. 
حکمرانی استصوابی دقیقا در نقطه مقابل حکمرانی شایسته قرار می‌گیرد. اگر در حکمرانی شایسته بر خرد بشری و توانمندی انسان در تشخیص صلاح و فساد فردی و جمعی خویش تاکید می‌شود، در حکمرانی استصوابی بر ضرورت تابعیت انسان از مصلحت‌بینی‌های حاکم اصرار می‌ورزند.
اکنون، در این چهارچوب نظری، می‌توان به پاره‌ای از نکات حقوقی و سیاسی در ایران اشاره داشت:

یک. از منظر حقوقی پروانه‌ای که صادر شده اعتبار دارد و تمام اجزای حاکمیت باید به لوازم این اعتبار پایبند باشند. مانع‌تراشی پس از صدور مجوز برای فیلم، کتاب، کنسرت یا هر چیز دیگر، یعنی زیر پا گذاشتن حاکمیت قانون و خیانت به انتظارات مشروع شهروندان و تولید ناامنی روانی و حقوقی در جامعه. تکرار این روش در انتخابات اصفهان، شورای شهر یزد، کنسرت‌های خراسان، لغو پروانه فیلم‌ها، نظارت استصوابی بر وکلا، و….به تدریج و مانند موریانه پایه‌های اعتماد به ساختار حکمرانی را سست می‌کند. 

دو. از منظر فقهی نیز حکومت مجاز به تسری نظارت استصوابی به همه عرصه‌های زندگی مردم نیست. جریان اقتدارگرا، به نام دفاع از اسلام و نظام، در حال بسط تفکر نظارت استصوابی به تمام عرصه‌های حیات جمعی و فردی است.
اکنون خودروها، اماکن شخصی و موبایل شهروندان هم مشمول تفکر نظارت استصوابی شده است. به تدریج، هیچ عرصه‌ای از دلسوزی صیانتگران و ناظران استصوابی خالی نخواهد ماند، اما مطمئنا، محدود نکردن رویه‌های استصوابی بحران‌آفرین و پر مخاطره است. 
گفته می‌شود، در کره شمالی حکومت در امر ازدواج هم دخالت‌های استصوابی دارد. روشن است که حاصل این دخالت‌های آزمندانه‌ی استصوابی جز رنج و عذاب برای مردم نیست. به قول  فردوسی :
اگر پادشاه آز گنج آورد
تن زیردستان به رنج آورد.

 مصیبت عظمای استصواب‌گرایی در عرصه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و اجتماع سال‌هاست که تکرار می‌شود و کسی هم یارای مقابله با آن را ندارد. در سال‌های اخیر تولیدات مربوط به شبکه‌های خانگی، وکالت، داوری، میانجیگری، دانشگاه‌ها و...مشمول رحمت واسعه نظارت استصوابی قرار گرفته‌اند. بی‌تردید، آزمندی در استصواب چشم عقل را کور و دهان ولع را باز خواهد کرد:
دگر آز بر تو چنان چیره گشت
که چشم خرد مر ترا خیره گشت
ز بیچارگان خواسته بستدی
ز نفرین به روی تو آمد بدی

سه. مبنای اخلاقی تفکر استصواب این است که ناظر در جایگاه رفیعی از قداست، پاکی و تشخص ایستاده است و نظارت‌شونده‌ی بی‌نوا در مقامی پست‌تر قرار گرفته است. ناظر دانای کل و آگاه به مصالح پیدا و پنهان و نظارت‌شونده نادان و غافل از حسن و قبح و مصلحت و مفسدت خویش. از همین منظر به طرح صیانت بنگرید. نمایندگان خود را دلسوز ما و آگاه‌تر از ما به مصالح می‌دانند. 
با این تحلیل، روشن است که نظارت و حکمرانی  استصوابی در هر حوزه‌ای مغایر کرامت ذاتی و اکتسابی انسان و زایل کننده‌ی عقل مستقل بشر است. 

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

22 Jun, 07:24



چهار. بنیان نظارت استصوابی بر سلطه و چیرگی مطلق و غیراخلاقی ناظر بر نظارت شونده استوار شده است. ناظر به‌سان یک قیم مقتدر و بی‌رحم، نظارت‌شونده‌ی تحت قیمومت را به هر طرف که بخواهد می‌چرخاند و تشخیص او عین صواب است. به قول سعدی:
گر خود همه عیب‌ها بدین بنده در است
هر عیب که سلطان بپسندد هنر است

این نظارت مانند نظارتی است که بر صغار و مجانین اعمال می‌شود. کودک و مجنون مطلقا شایستگی تشخیص غبطه و سود و زیان خود را ندارند و قیم استصوابی، محض رضای حق‌تعالی، این کار را انجام می‌دهد. مثال بارز و بصیرت‌زای رویکرد استصوابی، داستان لاریجانی و شورای نگهبان است. نامه آیت‌الله جنتی به لاریجانی را یک بار دیگر از منظر قیمومت و استصواب بخوانید. 

پنج. گسترش نظارت استصوابی به عرصه‌های عمومی (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی) با منویات تفکر  دینی و انقلاب اسلامی هم ناسازگار است. یکی از علل قیام مردم در سال پنجاه‌وهفت، نظارت‌ها و دخالت‌های شاه خودکامه در همه امور بود. شاهی که، به قول دکتر علی‌اکبر سیاسی، کلاه دیکتاتوری بر سر گذاشته بود و در عزل و نصب روسای دانشکده‌ها، اخراج اساتید و چینش نمایندگان مجلس و... دخالت استصوابی می‌کرد.
شش. شگفتانه این است که دهه‌ها از اجرای سیاست‌ها و روش‌های استصوابی در ایران می‌گذرد، اما بهبودی در اوضاع مردم و حکومت ایجاد نشده است. حتا، شاخص‌های اخلاقی و دینداری هم آمار نگران‌کننده‌ای را نشان می‌دهند. پرسش این است که چرا در اغلب کشورهای دنیا مدیریت استصوابی وجود ندارد، اما وضعیت حکمرانی و حال و روز مردم به مراتب بهتر است؟
هفتم. پیشترها از خود می‌پرسیدم، چرا در ایران هیچ علاقه‌ای به اجرای اصول ۵۹ (همه‌پرسی تقنینی) و ۱۷۷(بازنگری) قانون اساسی وجود ندارد و حتا، آن رئیس جمهور پر ادعا هم غیرت یک اقدام کوچک در این زمینه را نداشت. اکنون، پاسخم را گرفته‌ام.‌ پاسخ این است که آنها خود را دانای کل و دیگران را نادان و محتاج به اعمال قیمومت می‌دانند.  
هشتم. درباره دیگر اصول قانون اساسی هم می‌توان تاملات مشابهی داشت. به عنوان مثال، اگر اصل ۲۷ قانون اساسی را در نظر بگیریم، می‌توان گفت، چگونگی اجرای آن قربانی رویکردهای استصوابی شده است. اصل بيست و هفتم، تصریح می‌کند، "تشكيل اجتماعات و راه‌پيمايي‌ها، بدو‌ن حمل سلاح، به شرط آنكه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است". از منظر قانونگذار اساسی مخالفان و منتقدان حکومت در تشکیل تجمعات، اعتصابات و راهپیمایی‌ها آزادند. دو شرط یا محدودیت بر این آزادی بار شده است. شرط اول عدم حمل سلاح و مسالمت‌آمیز بودن یا خشونت‌پرهیز بودن تجمع و راهپیمایی است. شرط دوم هم عدم مخالفت با مبانی اسلام که همان اصول بنیادین دین مبین، مانند توحید و نبوت، است. بنابراین، بر مبنای اصل ۲۷ شهروندان  در برگزاری هرگونه تجمع و راهپیمایی علیه نظام حکمرانی آزادند.حتی، مخالفین اصل نظام هم به شرط خشونت‌پرهیزی مجازند علیه نظام یا دولت تجمع یا راهپیمایی داشته باشند. مدلول اصل ۲۷ چنین است. وانگهی، واقعیت آن است که این برداشت آزادیخواهانه در عمل قربانی نگاه استصوابی شده است، یعنی اصل ۲۷ بیشتر در خدمت مدافعان و هواداران نظام است و عملا به گروه‌های منتقد اجازه گردهمایی داده نمی‌شود. 
https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

16 Jun, 03:04


وحدت خرداد 1401.pdf
ساختار سیاسی و تضمین حقوق و آزادی‌ها

https://t.me/dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

04 Jun, 19:23


پادکست🎙: (۱)
نخستین نشست برنامه #حقوق_اساسی_زنده ایران مورخ ۱۴۰۱/۰۱/۲۵
_بخش نخستین
(آزادی اجتماعات در آیینه رویه قضایی)
با حضور جناب آقای دکتر علی اکبر گرجی ازندریانی دانشیار حقوق عمومی
و قاضی جناب آقای دکتر محمد امرایی صادر کننده رای صادره از شعبه ۱۱۷ دادگاه کیفری شماره ۲ اهواز
#انجمن_علمی_حقوق_اساسی_ایران
#مدرسه_مجازی_حقوق_عمومی
💢
https://t.me/iacl_ir
https://t.me/public_law_school

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

31 May, 04:07


مروری بر کتاب چرا ملتها شکست می خورند.pdf
@dr_gorji_aliakbar

در تکاپوی حق و آزادی(یادداشت های علی اکبر گرجی اَزَندَریانی )

31 May, 04:06


مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها
@dr_gorji_aliakbar