داره درد نسخیتو پس میده این تَن بی مصرف
ＤＥＰＴＵＲＩ
@dpturi
ممنون که اینجا رو
برای آروم شدن توی حالخرابی هات
انتخاب کردی...🖤🌈
ＤＥＰＴＵＲＩ (Persian)
با ورود به کانال ＤＥＰＴＵＲＩ، یک دنیای جدید و آرام برای زمان‌های سخت و اتفاقات ناخوشایند در زندگی خود را تجربه خواهید کرد. این کانال با نام کاربری @dpturi، یک فضای مطمئن و آرامش‌بخش برای شما فراهم کرده است. با عضویت در این کانال، شما می‌توانید از محتواهایی که برای آرامش و آرامش بخشی طراحی شده است، بهره مند شوید. از آموزش‌های روانشناسی تا تکنیک‌های تنفسی و مدیتیشن، همه چیز در اینجا برای شما آماده شده است. آیا احساس استرس یا اضطراب می‌کنید؟ آیا به دنبال راهکارهایی برای آرامش داخلی خود هستید؟ اگر پاسخ شما بله است، حتما به کانال ＤＥＰＴＵＲＩ بپیوندید و زندگی‌ای متعادل و آرام را تجربه کنید. ما در اینجا منتظر شما هستیم تا با هم به سوی یک زندگی بهتر و آرامتر برویم.
ＤＥＰＴＵＲＩ
20 Nov, 00:01
وَ...
بين ِخودمان باشد؛
شايد دوستمان نداشتند،
فقط كنارِ ما
زخم هايشان را درمان مي كردند،
همين...
بين ِخودمان باشد؛
شايد دوستمان نداشتند،
فقط كنارِ ما
زخم هايشان را درمان مي كردند،
همين...
ＤＥＰＴＵＲＩ
19 Nov, 12:20
این ایردراپ ۳ روز دیگه نقد میشه به اندازه سن تلگرامتون پول میده❤️🌹
👇👇👇
AirDropLogIn
کلیک کنین ---> 👆
👇👇👇
AirDropLogIn
کلیک کنین ---> 👆
ＤＥＰＴＵＲＩ
16 Nov, 19:20
اگر دوسش دارید برای بدست آوردنش یکاری کنید؛
نمیدونم چه کاری ولی هیچکاری نکردن ینی دوست نداشتن...
نمیدونم چه کاری ولی هیچکاری نکردن ینی دوست نداشتن...
ＤＥＰＴＵＲＩ
14 Nov, 20:20
روزی التماس کسی را کردم تا مرا همانطور دوست بدارد که من او را دوست داشتم، و این غم انگیزترین کاریست که تا امروز کرده‌ام.
ＤＥＰＴＵＲＩ
10 Nov, 17:38
گفتی دوستم داری
و معلوم بود آن‌روز از آن روزهاست
که خورشید ده‌بار غروب می‌کند
و آن پاییز از آن پاییزها
که درختها مجبورند
چندبار برگ‌هایشان را بریزند
#لیلا_کردبچه
و معلوم بود آن‌روز از آن روزهاست
که خورشید ده‌بار غروب می‌کند
و آن پاییز از آن پاییزها
که درختها مجبورند
چندبار برگ‌هایشان را بریزند
#لیلا_کردبچه
ＤＥＰＴＵＲＩ
09 Nov, 06:21
یه روز که مست بودم منو بکش کنار و درباره زندگیم ازم بپرس ،
اون موقع میتونی بفهمی دقیقا دارم چی میکشم حالت عادی بازیگر خوبیم...
اون موقع میتونی بفهمی دقیقا دارم چی میکشم حالت عادی بازیگر خوبیم...
ＤＥＰＴＵＲＩ
08 Nov, 18:05
تاحالا شده دراز بکشی و به سقف خیره بشی
بعد گوشات خیس شه؟!
نگرفتی؟بیخیال چرت گفتم :)
بعد گوشات خیس شه؟!
نگرفتی؟بیخیال چرت گفتم :)
ＤＥＰＴＵＲＩ
08 Nov, 15:14
ب اندازه تموم شبایی ک باعث شدی شبا تا صب از شدت اورثینک نخوابم ازت متنفرم.
ＤＥＰＴＵＲＩ
06 Nov, 23:40
بعد رفتنش سخت ترین بخشش وقتیه که صبح از خواب پا میشی ، شب به هر سختی ای که هست رد میشه میگذره گریه میکنی خون دل میخوری عکسارو مرور میکنی بلاخره یه جوری میگذرونی ، ولی امان از صبح چشاتو باز میکنی دوباره یه فقدانیو ته دلت حس میکنی انگار یه چیزی ته دلت کمه بازم نداریش یه روز دیگه هم گذشته و تو به امید اون از خواب بیدار شدی ولی دیگه نداریش اون حسی که اون لحظه بهت دست میده اون حسه که ادمو از درون نابود میکنه تازه فکرشو بکن تو خوابتم بیاد
اون حسی که هر روز بعد بیدار شدن تکرار میشه فکر میکنی میگذره کم میشه درسته شاید گریه هات کمتر بشن غصه هات کمتر بشن دلتنگی هات کمتر بشن ولی اون حس لعنتی مثل کنه بهت چسبیده مهم نیست چقدر بگذره بازم ولت نمیکنه...
اون حسی که هر روز بعد بیدار شدن تکرار میشه فکر میکنی میگذره کم میشه درسته شاید گریه هات کمتر بشن غصه هات کمتر بشن دلتنگی هات کمتر بشن ولی اون حس لعنتی مثل کنه بهت چسبیده مهم نیست چقدر بگذره بازم ولت نمیکنه...
ＤＥＰＴＵＲＩ
02 Nov, 21:59
بیخیال بابا!
اصن چی دارم میگم؟!..
راستی فلانی جانم! فکرشو میکردی یه روزی چنان ضربه ی عمیق روحی ای از نداشتنت بهم وارد شه که نصف شبا بشینم درد و دلامو بنویسم و مردم بخوننش و باهاشون کلی عشق کنن؟!
اصن چی دارم میگم؟!..
راستی فلانی جانم! فکرشو میکردی یه روزی چنان ضربه ی عمیق روحی ای از نداشتنت بهم وارد شه که نصف شبا بشینم درد و دلامو بنویسم و مردم بخوننش و باهاشون کلی عشق کنن؟!
ＤＥＰＴＵＲＩ
02 Nov, 21:50
الان چند ساعتی میگذره از این موضوع و من هنوز درگیر اینم که چقدر اون پیراهنه مردونه‌ی سفیدت بهت میومد!
ＤＥＰＴＵＲＩ
02 Nov, 21:49
اما متاسفانه پام وسط راه پیچ خورد و همه خاطراتت پخش زمین شد و دوباره مثل یه مریضیه واگیردار جذب قلب و ذهنم شد...
ＤＥＰＴＵＲＩ
02 Nov, 21:49
اخرش یه شب تصمیم گرفتم خواستم خاطراتتو ببرم بزارم سر کوچه بین اون پلاستیک زباله مشکیا که شب ماشین آشغالی بیاد اونم لا به لای پلاستیکا با خودش برداره و ببره!
ＤＥＰＴＵＲＩ
02 Nov, 21:45
به هر شکلی که بگی دراومدم تا بتونم یه بخشی از تو بشم ولی انگار اون جای خالی با هیچ شکلی نمیخوند!...
ＤＥＰＴＵＲＩ
27 Oct, 13:26
من همیشه ترس از دست دادنشو داشتم درصورتی که هیچوقت اونو به دست نیاورده بودم!
ＤＥＰＴＵＲＩ
27 Oct, 13:16
ولی خب ایرادی نداره!کاریه که شده!
ولی آخرش یه روز ی کتاب مینویسم و اسمشو میذارم : اگه میموندی!
و اون تو بهت ثابت میکنم که خیلی اشتباه کردی رفتی.
ولی آخرش یه روز ی کتاب مینویسم و اسمشو میذارم : اگه میموندی!
و اون تو بهت ثابت میکنم که خیلی اشتباه کردی رفتی.
ＤＥＰＴＵＲＩ
27 Oct, 13:13
تو هزار بار خودتو از چشم من انداختی ولی من چون دوستت داشتم هر هزار بار فوتت کردم و باز گذاشتمت اون بالا...
ＤＥＰＴＵＲＩ
27 Oct, 13:12
منتظر بودم تو بیای و قشنگ شه اما آخرش یادم اومد تو سنگ دل تر این حرفا بودی!
ＤＥＰＴＵＲＩ
27 Oct, 00:08
ایکاش مثل قبل می‌تونستم گریه کنم ، قبلنا به سقف خیره میشدم دهنمو میبستم و یواش یواش گریه میکردم و خوابم میبرد یه خواب عمیققق که همه چیو فراموش میکردم برای چند ساعت ، ولی همه اشکام تموم شدن دیگه سخت گریم میگیره و سخت می‌خوابم خوابیدن قبلا واسم یه راه حل واسه مشکلاتم بود الان ولی خوابیدنمم یه مشکل دیگه شده...
ＤＥＰＴＵＲＩ
27 Oct, 00:03
عذرخواهی کردن مال وقتیه که مثلا حواست نیست پا رو کفش یکی گذاشتی، نه مال وقتی که پا رو قلب و احساسات یه نفر گذاشتی و لهش کردی .
ＤＥＰＴＵＲＩ
23 Oct, 00:58
همیشه بهمون میگن که تموم میشه این شب صبح میشه هیچکس نمرده به خاطر دردایی که شب داشته بلاخره صبح شده ، ولی هیچکدومشون نمیگن روح آدم تو اون شبا میمیره اونی که صبح بیدار میشه فقط یه تصویر باقیمونده از اون آدمیه که اطرافیانش میشناسنش دیگه هیچی مثل قبل نمیشه واسش یه آدم دیگه شده دیگه اونی که دیشب خوابیده نیست اون خیلی وقته تو خودش مرده...
به قول یکی از اون آدما:
اون شب صبح شد ولی من بعد اون شب دیگه نتونستم زندگی کنم :)
به قول یکی از اون آدما:
اون شب صبح شد ولی من بعد اون شب دیگه نتونستم زندگی کنم :)
ＤＥＰＴＵＲＩ
21 Oct, 22:37
هنوز یادم نرفته که چقدر پشتم حرف زدن که تو با من نمونی ،اما موندی، الان چیشد پس؟
همه اون روزای سختو یادت بیار!.. :)
@dpturi
همه اون روزای سختو یادت بیار!.. :)
@dpturi
ＤＥＰＴＵＲＩ
21 Oct, 21:50
حرومم کردی، مهربونیمو، احساساتمو، صبر و حوصلمو، اعتمادمو، انگیزمو، همرو نابود کردی
ＤＥＰＴＵＲＩ
21 Oct, 07:27
نشون دادن احساساتت به آدما و خوبی کردن بهشون مثل اینه که کنار یه کوسه خونریزی کنی.
ＤＥＰＴＵＲＩ
20 Oct, 19:54
بزرگترین فاحشه‌هایی که در عمرم دیدم، آرزوهایی بودند که مال من بودند اما به دیگران می‌رسیدند.
ＤＥＰＴＵＲＩ
20 Oct, 10:36
قدیما میگفتن وقتی پلکت میپره عزیزت داره میاد، من تموم وجودم برات پر پر زد و نیومدی!...
ＤＥＰＴＵＲＩ
20 Oct, 00:46
چشماش رو دوخته بود به آسمون خدا... تو چشماش حرف بود حرفایی که به زبون نمی آورد ولی من چشماش رو از حفظ بودم نگام کرد و گفت چرا آسمون امشب یه شکل دیگست؟! انگار خیلی غم داره... به آسمون نگاه کردم و گفتم حتما دلش گرفته... چشماش رو بست و گفت پس من امشب آسمونم ، خیلی دلم گرفته... چی میشه آسمون امشب بباره؟ دلم لک زده واسه یه بارون درست حسابی یه بارون که همه ی این سالهای دوری رو بشوره و ببره با حرف بارون چشماش خیس شد... دستم رو محکم گرفت و گفت چی شد که خشکسالی زد به دوست داشتنمون؟ راست میگفت هیچی به جز خشکسالی دلامون نمیتونست این همه سال ما رو از هم دور کنه تو دریای چشماش نگاه کردم و گفتم میدونی دوست داشتن مثل بارون میمونه... بعضی بارونا تندن، شدید و پر سر و صدا؛ تو چند ثانیه شدت بارون رو حس میکنی اما خیلی زودتر از اون چیزی که فکرش رو کنی بند میان و تموم میشن بعضی بارونا کندن آروم و بی سر و صدا ... وقتی شروع میشن حالا حالا ها بند نمیان... ما دوست داشتنمون با هم فرق داشت یکی تند و کوتاه... یکی آروم و طولانی... همین شد که قید بارون رو زدیم و دلمون شد کویر حرفام که تموم شد اولین قطره ی بارون از چشماش اومد... دستم رو گرفت و گفت می دونی چیه؟! هیچی لذت بخش تر از یه بارون به موقع نیست... یه بارون که همه ی دلتنگی ها رو بشوره و ببره.... به آسمون نگاه کردیم بارون اومد... یه بارون که نه تند بود و نه آروم... یه بارون که معلوم
نبود کی بند میاد...
نبود کی بند میاد...
ＤＥＰＴＵＲＩ
20 Oct, 00:20
نوشته بود:
تصادفی باهات آشنا شدم ولی به جون مادرم قسم تصادف میکردم میمُردم دردش کمتر بود .
تصادفی باهات آشنا شدم ولی به جون مادرم قسم تصادف میکردم میمُردم دردش کمتر بود .
2,351
subscribers
36
photos
14
videos
