honor is the last thing left in this world...
@Diyastom👩🎨
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
@diyastom
see where I'm now...
http://t.me/HidenChat_Bot?start=2084963254
دیاستومـــــی؛ (Persian)
در کانال تلگرام دیاستومـــــی؛ با نام کاربری diyastom قرار است به سفری جذاب و هیجان انگیز راهنمایی شوید. این کانال منحصر به فرد به شما کمک می کند تا نقاط جدیدی از دنیای مجازی کشف کنید و با جذابیت های آن آشنا شوید. اگر علاقه‌مند به کاوش در دنیای دیجیتال هستید، دیاستومـــــی؛ بهترین گزینه برای شماست. این کانال تلگرامی برای افرادی است که دنبال خبرها، راهنماها و تجربیات جدید در فضای مجازی هستند. با عضویت در این کانال، شما قطعا تجربه‌ی جالبی را خواهید داشت و از اطلاعات مفیدی بهره‌مند خواهید شد. پس بی‌تردید به کانال دیاستومـــــی؛ بپیوندید و از محتواهای فوق‌العاده آن بهره مند شوید.
دیاستومـــــی؛
20 Nov, 09:11
تنهایی چیزیست که آدم از آن وحشت دارد
اما تا به حال به این فکر کردی که در عمق تنهایی میتوان بن لذتی دست یافت که سکوتی ستودنی‌ست؟
@Diyastom👩🎨
اما تا به حال به این فکر کردی که در عمق تنهایی میتوان بن لذتی دست یافت که سکوتی ستودنی‌ست؟
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
19 Nov, 22:19
ماه ها میگذرد، از اولین برخورد با حقیقت تلخ دیگری.
هرچند، سخت و دشوار بود هرآنچه که بود، اما نوشتن هرآنچه که بود دردناک تر از فاجعه و رخ داد است، زمان نزدیک می‌شود، به لحظه و روزی که با او اشنا شدم. روزی که برایم سعادت اور بود، تا به امروز که زجر آور و حال بهم زن شد. هرچند که نفرتی از او ندارم با آنکه مرا آواره کرد و برای خود دگری بود، برای دیگران همه وقت آنجا بود اما برای من که خسته از حال روزگار بودم، نشسته منتظر. خیره به ساعت که بگذرد و شب شود، که شاید با من هم کلام شود، شاید مرا دوست داشته باشد، شاید دوباره... اما از خود به غلط نوشتم و در این مخمصه باز افتادم، هرچند که الان آزادم، اما رد و اثار مخربش هنوز بر تنم باقیست، ریزش موها و شب بیداری های بی دلیل و بی ارزش و تحمل دیدنش با دیگران وقتی که با من آنگونه شاداب و خندان نبود، می‌گفت من برای دیگران نقابی پوشیدم که در نزدت آن را نمی‌پوشم، اما برای من حالتی بود که دژاوو شدم، این حرف ها را شنیدم از آدم هایی که مرا رها کردند، در آن لحظه فهمیدم که او را از دست دادم. اما الان فهمیدم که من هیچوقت او را بدست نیاورده بودم و مرا هیچوقت به چشم عشق ندیده بود! و این دردناک ترین قسمت روایتم بود که میگذشت شب هایی بدون او، با کمی غم و اندوه، اما الان که متوجه خطایم شدم، آرزو میکنم زمان به عقب برگردد و هیچوقت با او اشنا نمی‌شدم، هیچوقت با قبل تر از او آشنا نمی‌شدم... زخم ها را می‌بندیم، اما جای زخم برای همیشه باقیست، شاید یک آدم خوبی باشد، شاید یک روزی موفق شود، شاید کمی عاقل تر شود، شاید به خطایش پی ببرد و سعی بر اصلاح خود کند، و شاید ها که بماند برای دلم... اما او هیچوقت در ذهن من عوض نخواهد شد، که خودخواه و کمی بچگانه بود، بگذریم از این پل و این خاطرات که چیزی جز غم و درد و رنج به بار نیاوردند، روزی روزگاری بود عاشق بودم که خودم را فدایش کردم، اما نگاهی انداختم و دیدم که او کاری نمیکند، قدمی برنمیدارد، و همچنین من، ارامِ ارام قدم هایم را به عقب کشاندم تا ناپدید شوم. و این آخرین حرف هایم، آخرین ذکر هایم، آخرین گفته هایم و آخرین یادم از اوست، که او را زین پس رها نمودم حتی در خاطراتم که بگذرد.....
@Diyastom👩🎨
هرچند، سخت و دشوار بود هرآنچه که بود، اما نوشتن هرآنچه که بود دردناک تر از فاجعه و رخ داد است، زمان نزدیک می‌شود، به لحظه و روزی که با او اشنا شدم. روزی که برایم سعادت اور بود، تا به امروز که زجر آور و حال بهم زن شد. هرچند که نفرتی از او ندارم با آنکه مرا آواره کرد و برای خود دگری بود، برای دیگران همه وقت آنجا بود اما برای من که خسته از حال روزگار بودم، نشسته منتظر. خیره به ساعت که بگذرد و شب شود، که شاید با من هم کلام شود، شاید مرا دوست داشته باشد، شاید دوباره... اما از خود به غلط نوشتم و در این مخمصه باز افتادم، هرچند که الان آزادم، اما رد و اثار مخربش هنوز بر تنم باقیست، ریزش موها و شب بیداری های بی دلیل و بی ارزش و تحمل دیدنش با دیگران وقتی که با من آنگونه شاداب و خندان نبود، می‌گفت من برای دیگران نقابی پوشیدم که در نزدت آن را نمی‌پوشم، اما برای من حالتی بود که دژاوو شدم، این حرف ها را شنیدم از آدم هایی که مرا رها کردند، در آن لحظه فهمیدم که او را از دست دادم. اما الان فهمیدم که من هیچوقت او را بدست نیاورده بودم و مرا هیچوقت به چشم عشق ندیده بود! و این دردناک ترین قسمت روایتم بود که میگذشت شب هایی بدون او، با کمی غم و اندوه، اما الان که متوجه خطایم شدم، آرزو میکنم زمان به عقب برگردد و هیچوقت با او اشنا نمی‌شدم، هیچوقت با قبل تر از او آشنا نمی‌شدم... زخم ها را می‌بندیم، اما جای زخم برای همیشه باقیست، شاید یک آدم خوبی باشد، شاید یک روزی موفق شود، شاید کمی عاقل تر شود، شاید به خطایش پی ببرد و سعی بر اصلاح خود کند، و شاید ها که بماند برای دلم... اما او هیچوقت در ذهن من عوض نخواهد شد، که خودخواه و کمی بچگانه بود، بگذریم از این پل و این خاطرات که چیزی جز غم و درد و رنج به بار نیاوردند، روزی روزگاری بود عاشق بودم که خودم را فدایش کردم، اما نگاهی انداختم و دیدم که او کاری نمیکند، قدمی برنمیدارد، و همچنین من، ارامِ ارام قدم هایم را به عقب کشاندم تا ناپدید شوم. و این آخرین حرف هایم، آخرین ذکر هایم، آخرین گفته هایم و آخرین یادم از اوست، که او را زین پس رها نمودم حتی در خاطراتم که بگذرد.....
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
18 Nov, 21:00
و مرگی که بر دوشم بار است
زودتر به مقصد برس
پاییزم را سوزاندم
تا زمستانم روشن بماند
از هرآنچه گرم است نفرت دارم
بگذار سردی مرا درهم بشکند...
@Diyastom👩🎨
زودتر به مقصد برس
پاییزم را سوزاندم
تا زمستانم روشن بماند
از هرآنچه گرم است نفرت دارم
بگذار سردی مرا درهم بشکند...
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
17 Nov, 20:28
How could I ever know you?
When everything lies in disguise
How could I ever forget?
Those eyes looking for my weal
@Diyastom👩🎨
When everything lies in disguise
How could I ever forget?
Those eyes looking for my weal
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
17 Nov, 18:00
میبوسمت بر لبی که حاکم نیست
بر سرزمینی که لباسی به تن نیست
تن لخت و عریان بادها، سوار اسب ها
پشت به پشت دنبال عقیده ها
اگر خطا گویند بوسیدنت را
مرا خطاکاری گناهکار بدانند
که نیست هیچ قانونی در این ره
که مرا آسوده خاطر کند
بر این بوسه لب میزنم
که انگار جام شراب است
آخرین شراب شیرین به وقت نهار
و آخرین دیدار شیرین به وقت بهار
پیش از پیش و ریزش برگ ها
در پاییزی سوزناک و در نبودنی ها
مرا ببوس که ندیدنت برام عذابی میگذشت
که نوشتنم برایت نامه ای می‌شد
و صدای زندان به آواز خوش لحظه ها
تبدیل و تغییر می‌گشت
به سمت آرزوی خفته بر بادم
امشب که شبی سرما رو بود
تابستان را بشکاف
به دنبال من راهی جز قدم مگذار
دستت را محکم در دستم به آغوش گرفتم
و هرآنچه بین ما بود، باز آغاز شد
در بالای تپه ای از کوه و رنگ ها
و در بستر نور ماه و ستاره ها
تو را بوسیدم بر قله ای نمادین
که نماد شود این عشق، عشق شجاعانه
بر ترسی غلبه کرد، که خدایان را به کشتن داد...
@Diyastom👩🎨
بر سرزمینی که لباسی به تن نیست
تن لخت و عریان بادها، سوار اسب ها
پشت به پشت دنبال عقیده ها
اگر خطا گویند بوسیدنت را
مرا خطاکاری گناهکار بدانند
که نیست هیچ قانونی در این ره
که مرا آسوده خاطر کند
بر این بوسه لب میزنم
که انگار جام شراب است
آخرین شراب شیرین به وقت نهار
و آخرین دیدار شیرین به وقت بهار
پیش از پیش و ریزش برگ ها
در پاییزی سوزناک و در نبودنی ها
مرا ببوس که ندیدنت برام عذابی میگذشت
که نوشتنم برایت نامه ای می‌شد
و صدای زندان به آواز خوش لحظه ها
تبدیل و تغییر می‌گشت
به سمت آرزوی خفته بر بادم
امشب که شبی سرما رو بود
تابستان را بشکاف
به دنبال من راهی جز قدم مگذار
دستت را محکم در دستم به آغوش گرفتم
و هرآنچه بین ما بود، باز آغاز شد
در بالای تپه ای از کوه و رنگ ها
و در بستر نور ماه و ستاره ها
تو را بوسیدم بر قله ای نمادین
که نماد شود این عشق، عشق شجاعانه
بر ترسی غلبه کرد، که خدایان را به کشتن داد...
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
16 Nov, 21:23
به هرآنچه که دوست دارید
وفادار باشید
تنها و در خلوت خود
مباشد یاری که وفادار نیست
در کنج خلوتم که تنهایی صدا می‌دهد
آسمان را آبی ندیده بودم
شب را با ماه ندیده بودم
که همه دیدنی ها آمد سراغم
چشم هایم را باز کردم
بهشتی بیصدا و بی قدم
تا چشم به دیدن قادر بود
بنی بشری در این دیدگاه نبود
و این سعادتی برای روحم شد
که زخم هایم را با سکوت مرهمی بزنم
شاید یک‌روزی برسد
زخم هایم جایی بر خود نگذارند
و مرا با خشنودی ترک کنند
آرام شوم، و نگاهم به سوی سقف
خیره ای بی معنی نباشد
که هدفی برای فردا نیست
اما چنان خواهم نوشت، از آن روز
روز سیاه و دردناک
شبی بی ماه و مهتاب
که در نوشتن مالی نیست
اما من، قلمی دارم در دست
که اگر بنویسم
قسم به روح زخم خورده ام
که جز حقیقت چیزی نخواهم نوشت
هرآنچه باشد حقیقت
شر یا خیر، ظلم یا خوبی....
@Diyastom👩🎨
وفادار باشید
تنها و در خلوت خود
مباشد یاری که وفادار نیست
در کنج خلوتم که تنهایی صدا می‌دهد
آسمان را آبی ندیده بودم
شب را با ماه ندیده بودم
که همه دیدنی ها آمد سراغم
چشم هایم را باز کردم
بهشتی بیصدا و بی قدم
تا چشم به دیدن قادر بود
بنی بشری در این دیدگاه نبود
و این سعادتی برای روحم شد
که زخم هایم را با سکوت مرهمی بزنم
شاید یک‌روزی برسد
زخم هایم جایی بر خود نگذارند
و مرا با خشنودی ترک کنند
آرام شوم، و نگاهم به سوی سقف
خیره ای بی معنی نباشد
که هدفی برای فردا نیست
اما چنان خواهم نوشت، از آن روز
روز سیاه و دردناک
شبی بی ماه و مهتاب
که در نوشتن مالی نیست
اما من، قلمی دارم در دست
که اگر بنویسم
قسم به روح زخم خورده ام
که جز حقیقت چیزی نخواهم نوشت
هرآنچه باشد حقیقت
شر یا خیر، ظلم یا خوبی....
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
15 Nov, 16:14
محبت ورزیدیم
بی آنکه بخواهیم، کسی به ما محبت کند
همهِ این عالم ملال
فدای یک تار مویت
که به حلقه اویزان است
و نگاهت که مرا می‌بُرد به آن سوی باد
بی چون و چرا به دنبالت آمدم
آری، رد پایت برای من است
که تو را بیابم در این میانه
و پایانی غم انگیز و شاد
رقم بزند برایم سرنوشتِ باد
@Diyastom👩🎨
بی آنکه بخواهیم، کسی به ما محبت کند
همهِ این عالم ملال
فدای یک تار مویت
که به حلقه اویزان است
و نگاهت که مرا می‌بُرد به آن سوی باد
بی چون و چرا به دنبالت آمدم
آری، رد پایت برای من است
که تو را بیابم در این میانه
و پایانی غم انگیز و شاد
رقم بزند برایم سرنوشتِ باد
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
14 Nov, 22:54
و تو را که از میان آن همه ادم
برای خود چیدم
که مهره ای پشت مهره است
تو را خواهم برد
به بهشتی که در خواب هایت
رویایش در پیش داشتی
و مرا ببر به سمت مرگ
که در رویایت بمیرم
و رستگاری مرا در آغوش بگیرد
@Diyastom👩🎨
برای خود چیدم
که مهره ای پشت مهره است
تو را خواهم برد
به بهشتی که در خواب هایت
رویایش در پیش داشتی
و مرا ببر به سمت مرگ
که در رویایت بمیرم
و رستگاری مرا در آغوش بگیرد
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
13 Nov, 09:03
شامل همه نمیشه
ولی خب، بعضیا واقعا عقل زنن
نمونش هم مثال نمیخواد بزنم، خودتون میدونید و در جریانید
ولی خب، بعضیا واقعا عقل زنن
نمونش هم مثال نمیخواد بزنم، خودتون میدونید و در جریانید
دیاستومـــــی؛
12 Nov, 19:44
از طرف شکاف لایه ها
اوج حضورم
توی عمق عبورت
تو لمس پدیده هاست
از طرف کفه برابر
تا میون خنده ها نمیری
از طرف لبی پاره خط گون
تا گوشاتو از رو صدا نگیری
از سمت جرئت حمل قامت
بیدار شبونه امانت
از سمت چیزی به اسم حقیقت...
اوج حضورم
توی عمق عبورت
تو لمس پدیده هاست
از طرف کفه برابر
تا میون خنده ها نمیری
از طرف لبی پاره خط گون
تا گوشاتو از رو صدا نگیری
از سمت جرئت حمل قامت
بیدار شبونه امانت
از سمت چیزی به اسم حقیقت...
دیاستومـــــی؛
12 Nov, 09:18
به تو نیومده دیسم کنی
بنظرم بیخیال شو
چون بعد اون یجوری میزنم صدا جنده بدی
بنظرم بیخیال شو
چون بعد اون یجوری میزنم صدا جنده بدی
دیاستومـــــی؛
11 Nov, 11:03
شیرو با تیر میزنن
جنده رو با کیر
اولی زخمی میشه و ممکنه بمیره
دومی حال میکنه و میره زیر کیر
جنده رو با کیر
اولی زخمی میشه و ممکنه بمیره
دومی حال میکنه و میره زیر کیر
دیاستومـــــی؛
10 Nov, 21:51
بدون عشق
میتوان زندگی کرد
تا سالیان سال بدون یک قطره اشک
بدون یک درد و قلبی آشفته
عشق که دوایی بر این زخم بود
نمکی شد بر این دل غم دیده
زیبا سخن گر آخر این قصه ای
نیامده بساطت را جمع کن
و دنبال بگرد به تمسخر دیگری
از دست خود و خشمم در عذابم
که چنان باهم دوستند
مرا تنها در این جسد رها کردند
روحی بی پروا
به دنباله اسیری در مرگ
و خیانت به دربار اژدها
رقص بر بِرکه آب
شاید عشق چیزی نباشد
جز حسی که روزی از بین خواهد رفت
شاید برای من، که عشق افسانه ای را ندیدم
شاید برای من، که عاشق هرچه فاحشه شدم
شاید برای من، که گول فاحشه ها را می‌خوردم
شاید برای من، که قلبم را شکستند...
@Diyastom👩🎨
میتوان زندگی کرد
تا سالیان سال بدون یک قطره اشک
بدون یک درد و قلبی آشفته
عشق که دوایی بر این زخم بود
نمکی شد بر این دل غم دیده
زیبا سخن گر آخر این قصه ای
نیامده بساطت را جمع کن
و دنبال بگرد به تمسخر دیگری
از دست خود و خشمم در عذابم
که چنان باهم دوستند
مرا تنها در این جسد رها کردند
روحی بی پروا
به دنباله اسیری در مرگ
و خیانت به دربار اژدها
رقص بر بِرکه آب
شاید عشق چیزی نباشد
جز حسی که روزی از بین خواهد رفت
شاید برای من، که عشق افسانه ای را ندیدم
شاید برای من، که عاشق هرچه فاحشه شدم
شاید برای من، که گول فاحشه ها را می‌خوردم
شاید برای من، که قلبم را شکستند...
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
10 Nov, 21:37
Hear it in your tone
You're slowly letting go
Are you turning off your phone? Oh
Feelings turn cold
@Diyastom👩🎨
You're slowly letting go
Are you turning off your phone? Oh
Feelings turn cold
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
10 Nov, 14:54
یه حس و حال عجیبیه
نمیدونم، کل روزو بی‌حال و خستم
شاید بخاطر چیزیه که وجود خارجی نداره
بخاطر دنبال کردن آدمیه که وجود خارجی نداره، آدمی که اهمیت بده و بخواد به حرفای شبانه مزخرف من گوش بده... ، از دنیایی که روزاش حداقل برای من اینطور میگذشت، میتونستم بفهمم که همچین آدمی وجود نداره، یا اگرم داره لیاقت داشتنش رو ندارم
درسته تنهایی خوبه، ولی بعضی وقتا یه همصدا که صداتو بهت برگردونه هم بد نیست
یه نفر که درکت کنه و تفکرش با تفکرت یکی باشه، یه نفر که تلاش کنی بهترین خودت برای اون باشی، همه میگن تلاش کن بهترین خودت بشی برای خودت، خب اگه من میخواستم یه خودِ برتری برای خودم باشم که تلاش نمیکردم، کی تحسینم میکنه؟ کی بهم انرژی ادامه دادن رو میده؟ هیچکس! قله های بزرگ یا کوچیکی که فتح میکنیم تو این زندگی قرار نیست موقع فتح کردنشون کسی کنارمون باشه، اگرم بود باید خیلی ادم عزیزی باشه که تا به اینجای کار به پامون مونده و دست نکشیده، رفتارای ناشی از رنج و درد و عصبیت های مزخرف شخص خودم رو کسی نمیتونه تحمل کنه، حتی خودم. ریشه‌ش برمیگرده به چندین سال پیش که واقعا درک کاملی ازش ندارم، ولی خب من که میدونم همچین کسی ام، چرا باید یکی دیگه رو درگیر این مخمصه بی پایان کنم؟ منطقی نیست، اگرم کسی بخواد درگیر بشه، باید عواقبشو بدونه و بپذیره صادقانه، شاید اون روز آدم خوبی بودن بدرد بخوره، تنها موندن بهتر از آشنا شدن با آدماییه که بعد سالها مجبوری برگردی و بهشون بگی « کاش هیچوقت باهات اشنا نمی‌شدم»، خلاص...
@Diyastom👩🎨
نمیدونم، کل روزو بی‌حال و خستم
شاید بخاطر چیزیه که وجود خارجی نداره
بخاطر دنبال کردن آدمیه که وجود خارجی نداره، آدمی که اهمیت بده و بخواد به حرفای شبانه مزخرف من گوش بده... ، از دنیایی که روزاش حداقل برای من اینطور میگذشت، میتونستم بفهمم که همچین آدمی وجود نداره، یا اگرم داره لیاقت داشتنش رو ندارم
درسته تنهایی خوبه، ولی بعضی وقتا یه همصدا که صداتو بهت برگردونه هم بد نیست
یه نفر که درکت کنه و تفکرش با تفکرت یکی باشه، یه نفر که تلاش کنی بهترین خودت برای اون باشی، همه میگن تلاش کن بهترین خودت بشی برای خودت، خب اگه من میخواستم یه خودِ برتری برای خودم باشم که تلاش نمیکردم، کی تحسینم میکنه؟ کی بهم انرژی ادامه دادن رو میده؟ هیچکس! قله های بزرگ یا کوچیکی که فتح میکنیم تو این زندگی قرار نیست موقع فتح کردنشون کسی کنارمون باشه، اگرم بود باید خیلی ادم عزیزی باشه که تا به اینجای کار به پامون مونده و دست نکشیده، رفتارای ناشی از رنج و درد و عصبیت های مزخرف شخص خودم رو کسی نمیتونه تحمل کنه، حتی خودم. ریشه‌ش برمیگرده به چندین سال پیش که واقعا درک کاملی ازش ندارم، ولی خب من که میدونم همچین کسی ام، چرا باید یکی دیگه رو درگیر این مخمصه بی پایان کنم؟ منطقی نیست، اگرم کسی بخواد درگیر بشه، باید عواقبشو بدونه و بپذیره صادقانه، شاید اون روز آدم خوبی بودن بدرد بخوره، تنها موندن بهتر از آشنا شدن با آدماییه که بعد سالها مجبوری برگردی و بهشون بگی « کاش هیچوقت باهات اشنا نمی‌شدم»، خلاص...
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
05 Nov, 08:08
البته این توییتم از اوناس ک واسه مبتلا کردن تایم لاین به پورنه، که احتمال رفع فیلترینگ از بین بره
دیاستومـــــی؛
05 Nov, 07:14
الان که فکرشو میکنم
خیلی خوش شانسم که با بعضیا ادامه ندادم رابطمو
وگرنه اخرش این بلا سرم میومد
خیلی خوش شانسم که با بعضیا ادامه ندادم رابطمو
وگرنه اخرش این بلا سرم میومد
دیاستومـــــی؛
04 Nov, 06:56
شماها ایستادید رو نوک قله مادرجندگی
یادتون نره که دوتا چشم داره «ت» تاریخ...
@Diyastom👩🎨
یادتون نره که دوتا چشم داره «ت» تاریخ...
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
02 Nov, 21:36
چه مغز کثیفی دارم
و بازم فک کنید شوهره اونور نشسته داره جق میزنه
داش میرفتی تی‌وی ۱۰۰ اینچی میخریدی پورن میذاشتی هزینش کمتر میشدا، هم خودت حال میکردی هم لقب زن جنده بهت نمیدادن
و بازم فک کنید شوهره اونور نشسته داره جق میزنه
داش میرفتی تی‌وی ۱۰۰ اینچی میخریدی پورن میذاشتی هزینش کمتر میشدا، هم خودت حال میکردی هم لقب زن جنده بهت نمیدادن
دیاستومـــــی؛
02 Nov, 21:33
حالا فک کنید شوهره از اول خبر داشته
و بازم فک کنید شوهره خودش اینارو جور کرده زنشو بکنن
و بازم فک کنید شوهره خودش اینارو جور کرده زنشو بکنن
دیاستومـــــی؛
02 Nov, 20:59
البته اینم باید گفت
مهریه باطله کلا
زنا کردن زنه ثابت شده
حکم اعدامشم میاد احتمالا
مهریه باطله کلا
زنا کردن زنه ثابت شده
حکم اعدامشم میاد احتمالا
دیاستومـــــی؛
02 Nov, 20:36
همین ملت ایرانو ولشون کنی
دو روز بعدش
یکی تو خیابون میرینه
یکی میشاشه
یکی زنشو میده ۶نفری بکننش
یکی جندس هرروز زیر کیره
یکی خیانت میکنه و میگه حقمه کارم عالیه و....
دو روز بعدش
یکی تو خیابون میرینه
یکی میشاشه
یکی زنشو میده ۶نفری بکننش
یکی جندس هرروز زیر کیره
یکی خیانت میکنه و میگه حقمه کارم عالیه و....
دیاستومـــــی؛
02 Nov, 20:35
دم از ازادی مردم به خصوص زنا میزنن
اونوقت خودشون جنبه ازادی ندارن
هرچیزی جنبه میخواد، تو جنبه‌شو نداشته باشی لیاقت داشتنشو نداری
اونوقت خودشون جنبه ازادی ندارن
هرچیزی جنبه میخواد، تو جنبه‌شو نداشته باشی لیاقت داشتنشو نداری
دیاستومـــــی؛
02 Nov, 17:42
من قصد توهین ندارم واقعا
یکی از اکسام که روحش شاد تصادف کرد فوت شد، خانوادشم همینطور
قبرشونم ۴ ۵ کیلومتر از خونمون فاصله داره
یکیشونم مشکلاتی براش پیش اومد نتونستیم ادامه بدیم
ولی بقیه‌شون نگم....
یکی از اکسام که روحش شاد تصادف کرد فوت شد، خانوادشم همینطور
قبرشونم ۴ ۵ کیلومتر از خونمون فاصله داره
یکیشونم مشکلاتی براش پیش اومد نتونستیم ادامه بدیم
ولی بقیه‌شون نگم....
دیاستومـــــی؛
02 Nov, 17:00
تظاهر یکی مثل اون علی
قیافه خوش گرفته به خودش و ظاهر مهربون، باطن کصشر و کیری
قیافه خوش گرفته به خودش و ظاهر مهربون، باطن کصشر و کیری
دیاستومـــــی؛
29 Oct, 21:34
و ی چیز دیگری
همیشه حق با بقیه نیست
جلو یه احمقو بگیرید نذارید بهتون بگه چطوری باشید
خودتون باشید دیگه، رفتار بدی دارید فلانید و... تصمیمش با خودتونه که درستش کنید، برای خودتون نه برای بقیه!
همیشه حق با بقیه نیست
جلو یه احمقو بگیرید نذارید بهتون بگه چطوری باشید
خودتون باشید دیگه، رفتار بدی دارید فلانید و... تصمیمش با خودتونه که درستش کنید، برای خودتون نه برای بقیه!
دیاستومـــــی؛
29 Oct, 21:32
چقدر سطح خودمو واسه بعضیا آورده بودم پایین واقعا، یه کصخلی بودم دومی نبود ازم
نصیحتی بخوام بکنم، خر نباشید دوستان، به هر خری هم خوبی نکنید سوارتون میشه. زیادم منتظر کسی نمونید، چون از یه حد که بگذره میفهمید اون همه صبر کردنتون به هیچ جایی نمیرسه
به فکر خودتون باشید بعد بقیه، موقع مشکلاتتون خودتون و خودتونید بقیه ای درکار نیستن، آدما همیشه همینن و شما هم برای اونا همینید، یه طبیعت ناجوریه
نصیحتی بخوام بکنم، خر نباشید دوستان، به هر خری هم خوبی نکنید سوارتون میشه. زیادم منتظر کسی نمونید، چون از یه حد که بگذره میفهمید اون همه صبر کردنتون به هیچ جایی نمیرسه
به فکر خودتون باشید بعد بقیه، موقع مشکلاتتون خودتون و خودتونید بقیه ای درکار نیستن، آدما همیشه همینن و شما هم برای اونا همینید، یه طبیعت ناجوریه
دیاستومـــــی؛
25 Oct, 15:59
آدما میبینن، و اگه جایی حضورشون اضافی و لزومی نداره، بدون هیچ سروصدایی دور میشن، در یه نقطه ی سیاه‌گونه خودشونو غلاف میکنن، کسی دنبالشون نمیکنه و کسی قرار نیست اونارو پیدا کنه...
دیاستومـــــی؛
22 Oct, 22:47
این دیالوگ یه کرکتر تو یه فیلمی بود ساخت سال ۲۰۰۳ اینا
دقیق یادم نمیاد اسمشو
تو ی کانال ماهواره ای دیده بودمش قبلا
اسم شبکه رو هم یادم نمیاد😂
ولی درکل دیالوگ جالبی بود ی ادیت دیدم ازش تو اینستا، دنبال اسمش گشتم تو کامنتا ولی چیزی نیافتم
دقیق یادم نمیاد اسمشو
تو ی کانال ماهواره ای دیده بودمش قبلا
اسم شبکه رو هم یادم نمیاد😂
ولی درکل دیالوگ جالبی بود ی ادیت دیدم ازش تو اینستا، دنبال اسمش گشتم تو کامنتا ولی چیزی نیافتم
دیاستومـــــی؛
19 Oct, 16:14
کاش تلگرامو دیلیت میکردیم ولی با خیلیا اشنا نمیشدیم، اشنا شدن باهاشون یه پشیمونی بزرگیه. وجودشون و خاطراتشون حال ادمو بهم میزنه
دیاستومـــــی؛
17 Oct, 21:29
لایق آنچه که هستی نیستند
آنان که سنگت را به سینه نزدند
خنجری از پشت به ارمغان آوردند
@Diyastom👩🎨
آنان که سنگت را به سینه نزدند
خنجری از پشت به ارمغان آوردند
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
17 Oct, 17:35
ملت شب جمعه برنامه میچینن با رفیقاشون یا پارتنرشون برن بیرون
من میرم گیم میزنم
من میرم گیم میزنم
دیاستومـــــی؛
16 Oct, 09:44
امروز
روز جهانی غذاست
روز شکموهای عزیز(از جمله خودم) بجز بعضیا، مبارک باشه
روز جهانی غذاست
روز شکموهای عزیز(از جمله خودم) بجز بعضیا، مبارک باشه
دیاستومـــــی؛
15 Oct, 20:07
هرچقدر هم بخوای به من بچسبی
خودتو با من یکی جلوه بدی
نه من نه تو، نیاز نداریم به هم
تو رو آوردم یه جایی
که تکو تنهایی آرزوشم تو سر نداشتی
رفاقت که تعطیله، شرف تعطیل نشده
نوش جونت، ولی بار بعدی انتظار خوبی از منی که شکوندی نداشته باش...
@Diyastom👩🎨
خودتو با من یکی جلوه بدی
نه من نه تو، نیاز نداریم به هم
تو رو آوردم یه جایی
که تکو تنهایی آرزوشم تو سر نداشتی
رفاقت که تعطیله، شرف تعطیل نشده
نوش جونت، ولی بار بعدی انتظار خوبی از منی که شکوندی نداشته باش...
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
15 Oct, 20:01
دل من تنگه برای
همه روزایی که رفتن
خاطره هایی که ساختیم
نه دیگه برنمیگردن
@Diyastom👩🎨
همه روزایی که رفتن
خاطره هایی که ساختیم
نه دیگه برنمیگردن
@Diyastom
دیاستومـــــی؛
15 Oct, 15:07
یه تستی هست که تقریبا هممون یا انجام دادیم یا قراره انجام بدیم با روابطمون با دیگران
اینم اینه که واکنشی نشون بدیم به کنش یه آدمی تو زندگیمون که بی توجه شده، و اگه شمارو بخاطر واکنشتون به کنشش که نظر شمارو موقع انجام دادنش نخواسته محکوم کرد، دورش باید خط بکشید هرچقدر که عزیز باشه...
اینم اینه که واکنشی نشون بدیم به کنش یه آدمی تو زندگیمون که بی توجه شده، و اگه شمارو بخاطر واکنشتون به کنشش که نظر شمارو موقع انجام دادنش نخواسته محکوم کرد، دورش باید خط بکشید هرچقدر که عزیز باشه...
دیاستومـــــی؛
14 Oct, 17:33
روشن فکری؟ چه جالب
کیرم تو قیافت، واسه بیغیرتی اسم جدید درنیارید گداهای توجه
کیرم تو قیافت، واسه بیغیرتی اسم جدید درنیارید گداهای توجه
دیاستومـــــی؛
14 Oct, 14:50
در حضورت بی صدا نشسته بودم
در این خلوت خالی از فکر و خیال
اما، فکر و خیال تو چه بود؟
به دنبال رویای دگری
در قلبی که عشقی در آن نمی‌تپید
تو را یک فرشته دیده بودم
اما در آخر، با خود گفتم
وای بر من، این بود آخرین امیدم؟
ای معشوقهِ فندک به دست
که قلبم را به آتش کشاندی
قلبی که برای تو بود
قلبی که خانه‌ت بود
در خاکستر قلبم نشسته‌ام
شکسته‌ام چنان که روزی روشن نیست
روحم در رنج است چنان که حال خوشی در من نیست
در پایان داستانت، من دیو زشت شدم
و دگران که در آغوشت لبخند می‌زدند
قهرمان قصه ای شدن
که در آن، پشتت را خالی کردند
مرا گفتن و حرفی نیست
که خوبی کرده‌ام، اما بدی دیده‌ام
دیوانه ام که بعد دیدن آن همه بدی
هنوز بر این باورم، که باید خوبی کرد
روزی چوب بدی را خواهی خورد...
@Diyastom👩🎨
در این خلوت خالی از فکر و خیال
اما، فکر و خیال تو چه بود؟
به دنبال رویای دگری
در قلبی که عشقی در آن نمی‌تپید
تو را یک فرشته دیده بودم
اما در آخر، با خود گفتم
وای بر من، این بود آخرین امیدم؟
ای معشوقهِ فندک به دست
که قلبم را به آتش کشاندی
قلبی که برای تو بود
قلبی که خانه‌ت بود
در خاکستر قلبم نشسته‌ام
شکسته‌ام چنان که روزی روشن نیست
روحم در رنج است چنان که حال خوشی در من نیست
در پایان داستانت، من دیو زشت شدم
و دگران که در آغوشت لبخند می‌زدند
قهرمان قصه ای شدن
که در آن، پشتت را خالی کردند
مرا گفتن و حرفی نیست
که خوبی کرده‌ام، اما بدی دیده‌ام
دیوانه ام که بعد دیدن آن همه بدی
هنوز بر این باورم، که باید خوبی کرد
روزی چوب بدی را خواهی خورد...
@Diyastom
7,425
subscribers
121
photos
20
videos
