.. :))) دقیقاا
توی این رِنج حال و هواست این موزیک
https://t.me/dilyocean/21135
توی این رِنج حال و هواست این موزیک
https://t.me/dilyocean/21135
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
@dilyocean
"𝘪 𝘸𝘪𝘭𝘭 𝘯𝘰𝘵 𝘴𝘵𝘢𝘯𝘥 𝘧𝘢𝘤𝘪𝘯𝘨 𝘺𝘰𝘶 𝘦𝘹𝘱𝘦𝘵 𝘵𝘰 𝘬𝘪𝘴𝘴"
𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣 (English)
Welcome to the world of ocean exploration with the Telegram channel, @dilyocean. This channel is dedicated to providing you with fascinating content about the ocean, its creatures, and the importance of preserving this unique ecosystem. If you have a passion for marine life and want to expand your knowledge about the wonders of the sea, then this channel is perfect for you.nnWho is @dilyocean? @dilyocean is a group of passionate ocean enthusiasts who are dedicated to sharing their love for the ocean with the world. They are committed to raising awareness about the beauty and fragility of the ocean through engaging and informative content.nnWhat is @dilyocean? @dilyocean is a Telegram channel that offers a range of content related to ocean exploration, marine biology, conservation efforts, and much more. From breathtaking underwater photography to educational videos about marine wildlife, you will find a wealth of captivating content on this channel.nnWhether you are a seasoned marine biologist or simply someone who enjoys learning about the wonders of the ocean, @dilyocean has something for everyone. Join us on this exciting journey of discovery and dive into the beauty of the ocean like never before!
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
23 Nov, 18:50
به منم حس رفتن میده حس خونه ای که سالها خالس شده اما از دیوارای سردش صدای خاطرات و خنده میاد
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
23 Nov, 18:49
انگار دیگه زمانمون توی زندگی تموم شده و داریم همه ی خاطراتی که بوده رو یکی یکی تماشا میکنیم و از توی هوا که معلق هستن میچینیمشون که جمع کنیم بذاریم توی چمدون‌هامون که پاشیم بریم.. چون زندگی تموم شده
بهمون گفتن فقط برید.. مشخص نیست کجا فقط گفتن که یه درِ خیلی بزرگ هست که باید از اونجا رد بشیم و ادامه‌اش دیگه مشخص نیست دوباره کسایی که توی زندگی داشتیم یا خواستیم داشته باشیم رو، اونجا هم ببینیم یا نه.. فقط همینکه انگار داریم با لبخند، خاطراتمون رو نگاه میکنیم و جمع میکنیم که بریم.. فقط چون زمانِ داده شده به ما، تموم شده
https://t.me/dilyocean/21131
بهمون گفتن فقط برید.. مشخص نیست کجا فقط گفتن که یه درِ خیلی بزرگ هست که باید از اونجا رد بشیم و ادامه‌اش دیگه مشخص نیست دوباره کسایی که توی زندگی داشتیم یا خواستیم داشته باشیم رو، اونجا هم ببینیم یا نه.. فقط همینکه انگار داریم با لبخند، خاطراتمون رو نگاه میکنیم و جمع میکنیم که بریم.. فقط چون زمانِ داده شده به ما، تموم شده
https://t.me/dilyocean/21131
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
23 Nov, 18:49
مثلا اگه بخوام اسم بذارم، میذارم : تایمِ جمع کردنِ خاطرات توی چمدون فرا رسیده؛ بیایید با لبخند و مرور این کار رو انجام بدیم..
https://t.me/dilyocean/21130
https://t.me/dilyocean/21130
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
20 Nov, 22:13
ژنرال'
تو دنیایی زندگی میکنیم که ادما تا وقتی زنده هستن کسی براشون یه شاخه گل نمیگیره اما وقتی میمیرن دسته دسته گل میبرن برای سنگ سردش
تو دنیایی زندگی میکنیم که ادما تا وقتی زنده هستن کسی براشون یه شاخه گل نمیگیره اما وقتی میمیرن دسته دسته گل میبرن برای سنگ سردش
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
04 Nov, 11:24
♡ این پستُ فوروارد کُنید چَنِل//دِیلی‌تون تا بَراَساسِ وایبِ چَنِلِتون ویدیو بِدم🍒
☆چنلتون پرایوت نباشه
☆
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
01 Nov, 18:58
دلتون بسوزه چون من یه ساعت دیگه میمیرم و راحت میشم هاها. فشار بخورید و از شدت فشار کتلت بشید بدبختا.
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
01 Nov, 18:58
اگر کسی فور زده ولی من ندیدم ناشناس بگه چون احتمالا چنل یا دیلیش پرایوت مونده و ینفرم فور زده ولی چیزی نگفته
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
01 Nov, 18:57
برای عزیزترینم،
اکنون که این نامه را مینویسم مدت کمی در زمینم، با گوش جان از من بشنو:
از تو میخواهم مرا با هر وزش باد لا به لای موهایت یا بوی پائیز به خاطر بیاوری، به یاد بیاور که روزی کسی به چه شکل عاشقانه دوستت داشت.
اکنون تمامی کتاب هایم متعلق به توست، خوب مراقبشان باش.
اکنون که این نامه را مینویسم مدت کمی در زمینم، با گوش جان از من بشنو:
از تو میخواهم مرا با هر وزش باد لا به لای موهایت یا بوی پائیز به خاطر بیاوری، به یاد بیاور که روزی کسی به چه شکل عاشقانه دوستت داشت.
اکنون تمامی کتاب هایم متعلق به توست، خوب مراقبشان باش.
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
01 Nov, 18:56
من از میان شما رفتم و چیزی جز کلمات و نقش هایی پیوسته و درهم باقی نگزاشتم ، در واقع چیز دیگری نداشتم.
گویی از ابتدای وجود موجودی تهی بودم ؛ تهی از زندگی ، تهی از مرگ.
زاده ی بهار بودم اما بستر زندگانی‌ام چیزی جز پاییز نبود.
عطر سرنوشتم از ابتدا به مثال سرما بود ، به رنگ فرار ، به نشان ترس.
امید را در تک تک جملاتم می‌جستم اما ضجه های خفته اش نشان از مرگش می‌داد.
من رفتم و دلتنگ شدم اما راه بازگشتی نیست ، مرگ هم برایم توفیقی اجباری بود.
دنیا را بزرگ تر می‌پنداشتم اما ترس هایم برایم کوچکشان ساختند. برایتان آرزوی خوشحالی نمی‌کنم ؛ آرزوهایم هیچ‌گاه برآورده نشد ، فقط از شما میخواهم نترسید و بدون بال بپرید ، بال ها ماندنی نیستند و دنبال پرستار برای حال خوبتان نباشید.
زندگی من آغشته با مرگ بود ، من تافته با مرگ بودم.
دنیا برایم تنگ و نمور بود و نگاه مردمانش همیشه بر دوشم سنگینی می‌کرد.
سقف آرزو هایم بلند بود و بال امید هایم شکسته ، پایانم نیز مثل شروع بدون مقدمه بود.
داستانم بر تن سرد زمان ماسید و روحم همچون تکه آهنی زنگ زده شکست و زندگی ام بدون هیچ پایانی به پایان رسید.
گویی از ابتدای وجود موجودی تهی بودم ؛ تهی از زندگی ، تهی از مرگ.
زاده ی بهار بودم اما بستر زندگانی‌ام چیزی جز پاییز نبود.
عطر سرنوشتم از ابتدا به مثال سرما بود ، به رنگ فرار ، به نشان ترس.
امید را در تک تک جملاتم می‌جستم اما ضجه های خفته اش نشان از مرگش می‌داد.
من رفتم و دلتنگ شدم اما راه بازگشتی نیست ، مرگ هم برایم توفیقی اجباری بود.
دنیا را بزرگ تر می‌پنداشتم اما ترس هایم برایم کوچکشان ساختند. برایتان آرزوی خوشحالی نمی‌کنم ؛ آرزوهایم هیچ‌گاه برآورده نشد ، فقط از شما میخواهم نترسید و بدون بال بپرید ، بال ها ماندنی نیستند و دنبال پرستار برای حال خوبتان نباشید.
زندگی من آغشته با مرگ بود ، من تافته با مرگ بودم.
دنیا برایم تنگ و نمور بود و نگاه مردمانش همیشه بر دوشم سنگینی می‌کرد.
سقف آرزو هایم بلند بود و بال امید هایم شکسته ، پایانم نیز مثل شروع بدون مقدمه بود.
داستانم بر تن سرد زمان ماسید و روحم همچون تکه آهنی زنگ زده شکست و زندگی ام بدون هیچ پایانی به پایان رسید.
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
01 Nov, 18:55
همیشه عقیده داشتم کلمات قدرتشان از صداها بیشتر است.
کلمات کوتاه و بی اهمیتی که میتواند یک نفر را بکشد یا زنده کند..
طولش نمیدهم.. اگر دوست داشتی چرندیاتم را بخوان اگر هم که نه فقط بگذار گوشه ای خاک بخورد.
خب از چه بگویم؟
امیدوار بودم نوجوانی ام پر از نامه های عاشقانه و شعر های مطلوب و مهارت های خاص باشد، تا یک سال دیگر نوجوانی ام را پشت سر میگذارم و هنوز اتفاق خاصی نیفتاده.. شاید هم قرار نیست بی افتد.
لطفاً بعد از مرگم ناراحت نباشید،گریه و زاری هم نکنید ، من را با بوی باران و پرتو های نور به یاد بیاورید.
دوست داره همیشگیه شما باران..
خدانگهدار.
کلمات کوتاه و بی اهمیتی که میتواند یک نفر را بکشد یا زنده کند..
طولش نمیدهم.. اگر دوست داشتی چرندیاتم را بخوان اگر هم که نه فقط بگذار گوشه ای خاک بخورد.
خب از چه بگویم؟
امیدوار بودم نوجوانی ام پر از نامه های عاشقانه و شعر های مطلوب و مهارت های خاص باشد، تا یک سال دیگر نوجوانی ام را پشت سر میگذارم و هنوز اتفاق خاصی نیفتاده.. شاید هم قرار نیست بی افتد.
لطفاً بعد از مرگم ناراحت نباشید،گریه و زاری هم نکنید ، من را با بوی باران و پرتو های نور به یاد بیاورید.
دوست داره همیشگیه شما باران..
خدانگهدار.
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
01 Nov, 18:55
باید بپذیرم که زندگی را باید ترک کنم، به درک چندانی از زندگی دست نیافتم اما وجود اندک انسان‌های اطرافم آن را دلچسب و زیبا کرد.
در این لحظه فکر میکنم که زندگی خلاصه می‌شود در لحظات شادی که با دوستان گذراندم، صحبت‌های طولانی که با خواهرم داشتم، زمانی که غذاهای لذیذ مادرم را می‌خوردم،لحظات در آغوش گرفته شدن توسط پدرم، تقسیم کردن لقمه‌ی مدرسه با دوستانم، گریه‌های شبانه‌ام، برف بازی با کسی که دوستش داشتم و چیز های زیادی که همه من را دلتنگ خواهند کرد.
اما در این لحظات آخر ترجیح می‌دهم آهنگی به زبان مادری‌ام گوش کنم، به آن مرد خوش چهره‌ی رویایی‌ام فکر کنم و گمان کنم مرگم در آغوش گرم او رخ می‌دهد.
در این لحظه فکر میکنم که زندگی خلاصه می‌شود در لحظات شادی که با دوستان گذراندم، صحبت‌های طولانی که با خواهرم داشتم، زمانی که غذاهای لذیذ مادرم را می‌خوردم،لحظات در آغوش گرفته شدن توسط پدرم، تقسیم کردن لقمه‌ی مدرسه با دوستانم، گریه‌های شبانه‌ام، برف بازی با کسی که دوستش داشتم و چیز های زیادی که همه من را دلتنگ خواهند کرد.
اما در این لحظات آخر ترجیح می‌دهم آهنگی به زبان مادری‌ام گوش کنم، به آن مرد خوش چهره‌ی رویایی‌ام فکر کنم و گمان کنم مرگم در آغوش گرم او رخ می‌دهد.
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
01 Nov, 18:55
قایق ران عزیز، گوش بسپار به ناقوس ها
زمان سحر،مرگی را اعلام خواهند کرد
مرگی سرخ تر از غروب.
زمان سحر،مرگی را اعلام خواهند کرد
مرگی سرخ تر از غروب.
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
15 Oct, 11:34
انتظار نداشته باش
حس خوبی که به دیگران میدی رو پس بگیری
اونا قلب تورو ندارن...
حس خوبی که به دیگران میدی رو پس بگیری
اونا قلب تورو ندارن...
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
26 Sep, 22:21
ژنرال'
ماه رو ببین که چجوری سرشو روی شونه ابرا گذاشته و با حسرت به اقیانوسش نگاه میکنه و آرزو میکنه که تبدیل به قطره ای بارون شه و توی آغوش اقیانوسش فرود بیاد یا دونه ای شن کنار اقیانوس در انتظار لمسی از آبی ترین معشوقه اش
- مهسا
ماه رو ببین که چجوری سرشو روی شونه ابرا گذاشته و با حسرت به اقیانوسش نگاه میکنه و آرزو میکنه که تبدیل به قطره ای بارون شه و توی آغوش اقیانوسش فرود بیاد یا دونه ای شن کنار اقیانوس در انتظار لمسی از آبی ترین معشوقه اش
- مهسا
- 𝙤𝙘𝙚𝙖𝙣
10 Sep, 16:04
- تو که از رنگ مشکی متنفر بودی.
+میدونم اما رنگ چشمای اون فرق داره ژنرال:)
+میدونم اما رنگ چشمای اون فرق داره ژنرال:)
2,041
subscribers
755
photos
206
videos
