EL vIsiOn @channelel98vision Channel on Telegram

EL vIsiOn

@channelel98vision


| جایی برای نزدیکی خود… |
ممنون که عکس‌ها و مطالب متعلق به خودم رو بی‌‌منبع ‌و اجازه برنمی‌داری‌ و قبلش سوال می‌کنی.
اگر حرفی هست 👇🏼
@ellltalk_bot

عزیزانم تبلیغ ندارم سوال نکنید بی‌زحمت

EL vIsiOn (Persian)

با عضویت در کانال EL vIsiOn ، شما به یک دنیای پر از زیبایی و هنر وارد می شوید. این کانال با نام کاربری channelel98vision ، یک جایی برای نزدیکی خود و لذت بردن از زیبایی های هنری فراهم کرده است. اینجا مکانی است که شما می توانید عکس های زیبا و مطالب متنوع را مشاهده کنید و از آنها لذت ببرید. آیا به دنبال الهام بخشی هستید؟ آیا به دنبال کاوش در عالم هنر هستید؟ EL vIsiOn پاسخ شماست. این کانال ممنون می شود اگر از عکس ها و مطالب منتشر شده در آن بدون اجازه استفاده نکنید و قبل از استفاده، اجازه از مدیران کانال بگیرید. اگر سوال یا نظری دارید، می توانید با استفاده از ربات @ellltalk_bot به مدیران کانال پیام دهید. به EL vIsiOn بپیوندید و از دنیای زیبایی و هنر لذت ببرید!

EL vIsiOn

24 Jan, 20:26


کاش عاقل باشم نصف شب نرم پای دیدن ویدیوهای آشپزی!

EL vIsiOn

24 Jan, 18:56


[ خوبی زندگی همین ناپایداری است. ]

EL vIsiOn

24 Jan, 15:55


اول خودت خودتو تحمل کن بعد توقع داشته باش بقیه این کارو بکنن.

EL vIsiOn

24 Jan, 14:52


آدما هیچ‌جا به همدیگه تعهد ندادن که همیشه طبق انتظار هم باشن، این توهم آدمه. هرچی تمرین کنیم آماده‌ی پاسخ‌های متفاوت‌تر از سمت بقیه باشیم بهتره و کمتر به خودمون و دیگران‌ آسیب می‌زنیم.

EL vIsiOn

24 Jan, 08:56


[ تو تنها نمی‌مانی ای مانده بی من
تو را می‌سپارم به دل‌های خسته ]

EL vIsiOn

23 Jan, 21:37


[ خیلی وقته بهت نگفته‌م؛
نشونه‌ت رو لازم دارم! ]

EL vIsiOn

23 Jan, 13:19


[ چون دوستت دارم ؛
راهی پیدا خواهم کرد تا نور زندگی تو باشم؛
حتی اگر در تاریک‌ترین و
دلگیرترین حال خود باشم... ]

جسیکا کاتوف

EL vIsiOn

23 Jan, 05:36


برای پخشان عزیزی و تمام افرادی که با ناحقی حکم اعدام جون و زندگی‌شون رو تهدید می‌کنه.

EL vIsiOn

23 Jan, 05:33


به جفتمون گفته بود سوگ شجاعتیه که برای دوست داشتن یکی دیگه داری. پس هرچقدر اون دوست داشتن خاص‌تر و بزرگ‌تر باشه، هزینه‌ و بهای سوگی هم که ممکنه در آینده براش بدی منحصر به فردتره.

آره جانم، سوگ از دست دادن یه نفر، یادآوری حجم عشقته بهش… شجاعتی که برای حمل این مهر در وجودت داشتی و با وجود علم به احتمال از دست دادن و ناپایداری این زندگی، بازم حفظش کردی. و باور کن خیلی‌ها هم در این جهان شجاع نیستن.

EL vIsiOn

23 Jan, 05:28


درست

EL vIsiOn

23 Jan, 05:27


این رو هم بنویسم که توی کانال پین کنم:

چند روز پیش بهش فکر کردم و گفتم حتما باید درمورد فضای مجازی و روانشناسی بنویسم. «از جانب خودم و محتوای خودم»

به محتوای روانشناسی در فضای مجازی اینجوری نگاه نکنید که این متن، این ویدئو قراره زندگی من رو تغییر بده و مشکلات ریشه‌ایم اینجاست. و کامل با زندگی من مطابقت داره. محتوای روانشناسی رو فقط به شکل محتوای روانشناسی در فضای مجازی ببینید. «محتوا، نه بررسی مشکلات شخصی و فردی من و بهبود دادنشون.» چون دقیقا همینه. شما راه‌حل‌های مشکلات عمیقتون رو قطعا توی فضای کانال و اینستاگرم پیدا نمی‌کنید. یا اگر فکر کردید که این راه‌حل برای شما جواب می‌ده و گاهی هم داده، لطفا کل زندگیتون رو براساس چیزی که توی فضای مجازی می‌بینید بنا نکنید. به خودتون یادآوری کنید: مشکلات عمیق‌تر و ریشه‌ای من نیاز به اتاق درمان داره. یادتون باشه نسخه‌های همگانی برای حل کردن مشکلات ریشه‌ای شما نیست. حتما یادتون بمونه این نسخه‌ی همگانیه و فقط به گوشه‌ی کوچکی از زندگی شما مرتبطه.

پس یادتون باشه: این محتوا ممکنه بهتون بینش بده و آگاهتون کنه، ولی اینجا فضای مجازیه، نه اتاق درمان.

#impinfo

EL vIsiOn

23 Jan, 05:24


[ خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش

بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر ]

مولانا

EL vIsiOn

22 Jan, 20:20


بله.

EL vIsiOn

22 Jan, 16:10


شکر خدا از هوش مصنوعی فقط واسه درست کردن حلوای رولی کمک نگرفته بودیم که اینم آنلاک شد.

EL vIsiOn

22 Jan, 09:20


رفتم بعد یک‌سال تونستم درست‌حسابی واسه مامبزرگ سوگواری کنم. تنهایی نشستم پیش مزارش و سر درددلم وا شد. این اولین باره توی زندگیم همچین کاری می‌کنم. ولی تازه، واقعا تازه، درد یک‌سال پیشو دارم بالا می‌آرم و هضم می‌کنم. عقبم. روان و وجود و ذهن و تحملم از اتفاقات جا مونده… وسط سوگ جدید برای یه عزیز تازه دارم واسه نبود یه عزیز دیگه سوگواری می‌کنم. وجودم از هضم اتفاقات جا مونده…

EL vIsiOn

22 Jan, 06:23


[ شبم از بی ستارگی، شب گور
در دلم پرتوی ستاره‌ای دور
آذرخشم گهی نشانه گرفت
گه تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره گشت چون پر زاغ
مرغ شب‌خوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی برگشت... ]

سایه

EL vIsiOn

21 Jan, 11:30


آدم‌های بسیاری نرمش و مراعات رو درک نمی‌کنن، ازش سواستفاده می‌کنن. پس واسه اینه می‌گن با هرکسی باید مثل خودش رفتار کنی. نه به معنی کاملا نابالغ شدن و آسیب‌زدن، بلکه به شکلی که اون آدم واقعا حساب کار دستش بیاد. مرز نشون دادن یه وقتایی جدیت و حتا تلخی می‌طلبه.

عزت و حرمت آدم یه چیزی نیست خودبه‌خود حفظ بشه، نیازمند دفاع و مراقبت فعالانه‌ست و این همیشه به یه شکل نیست. بسته به چیزی که بهش حمله می‌کنه و قدرت تخریبش، شکل دفاع هم ممکنه عوض بشه و لازمه! پس نرمش و گفت‌وگو و انعطاف همیشه جواب کارآمد و درست نیست…

EL vIsiOn

21 Jan, 11:28


متاسفانه همیشه منعطف بودن، سکوت کردن و آروم بودن باعث نمی‌شه طرف مقابلت اشتباهشو بفهمه یا رفتارشو الزاما تغییر بده. این روش فقط مقابل کسی جواب می‌ده که رگه‌ی خودشیفتگی نداشته باشه، یه ذره پذیرش اشتباه و مسئولیت‌پذیری و و تامل و فاکتور شعور رو منهای وقاحت و توقع بی حد و اندازه داشته باشه… که متاسفانه در خیلی از موارد اینجوری نیست و برای نرمش زیاد نه تنها بهت مدال نمی‌دن بلکه به صورت ناخودآگاه بیشتر بالا سرت رو قهوه‌ای می‌کنن و طلبکارن. خیلی وقت‌ها مرز کشیدن نیازمند رفتار به شدت محکم‌تر و جدی‌تره و تو نمی‌تونی همیشه از ترس اینکه طرف برنجه، گاردتو باز بذاری و وقتی به خودت بیای که جای جای روحت رد چنگشونه.

EL vIsiOn

21 Jan, 08:56


[…]

EL vIsiOn

21 Jan, 08:41


حتا حین گرفتن عکسم دستم لرزیده…

به هرحال اینم از امروز. ✔️

EL vIsiOn

21 Jan, 07:51


دخترا دفعه دیگه خواستید برنامه جدید باشگاهتون رو شروع کنید حواستون باشه مثل من جوگیر نشید بندازیدش اوج پی‌ام‌اس و نزدیک تایم پریود. بدنم انقدر بهم فحش داده رسما گردنم نمی‌گیره دیگه.

EL vIsiOn

20 Jan, 23:00


حالا منظورم به این شخص خاص نیست واقعا، ولی اینه می‌گم وقتی یه چهارچوب دروغین واسه خودت و دنیا وضع می‌کنی خیلی عجیبه که بعدش از آدما و زندگی غر بزنی. واقعیت جهان مد‌ام در حال تغییره، آدما هم همینطور، ذات آدمیزادم با نقص گره خورده و با انکارش فقط داری شانس زندگی و زیستن در این دنیا و رشد و سازگاری رو ازش می‌گیری.

واقعا بعضیا توی یه درجه‌ی دیگه از پرت بودن و متوقع بودنن. اشتباه کردن و نقص داشتن چنان براشون بد تعریف شده مساوی شده با ویرانی. نگاه صفر و صدی. سیاه سفید. و ادامه‌ش می‌رسه به تعصبب و دگم بودن و درجا زدن. توی جهانی که اگه نگاه نسبی رو بلد نباشی اسیب‌هایی که می‌بینی و می‌زنی وحشتناکه!

EL vIsiOn

20 Jan, 23:00


انقدر از جواب به این کامنت خوشم اومد دلم نیومد نذارم.

واقعا چرا اصرار داریم همیشه همه‌چیز‌و باید از شکم مادرمون بدونیم و حق تغییر کردن به خودمون و بقیه ندیم، این دیدگاه آماده‌ی تنبیه و شماتت و سرزنش و توقع چیه؟ خب لعنتی تغییر و پی بردن و پذیرش اشتباه نباشه که هیچ رشدی در کار نخواهد بود باید کلا از گونه‌ی آدمیزاد امید برداری!

اشتباه حق طبیعیه انسانه ولی تعصب یه انتخاب احمقانه‌ی زشت و پر از ترس و خودخواهیه!
کی می‌تونه همیشه کامل و تماما آگاه باشه؟

EL vIsiOn

20 Jan, 21:10


شب، شب دلتنگی برای بغله گویا… واسه همه.

EL vIsiOn

20 Jan, 21:08


داستان طولانی‌ست اما تو آغوش خودت را پناه داری.

EL vIsiOn

20 Jan, 20:57


[ زِ من لبخند می‌بینی،
ولی جانم پریشان است. ]

بهار آزاد

EL vIsiOn

20 Jan, 20:52


دیروز سالگرد هایده بوده. به مناسبت همچین روزی توروخدا هرچی آهنگ با هوشی مصنوعی ازش دارید رو پاک کنید.

EL vIsiOn

20 Jan, 16:31


پروردگار عزیزم من همینجوری وسط پی‌ام‌اس و صدتا فروپاشی هستم، ممنون می‌شم دقیقا در همین برهه چالش نری و هرچی انسان که با بدبختی خار و چنگ زهراگینشون رو از زندگیم دور کردم به شکل واقعی و مجازی جلو چشمم نیاری و وجودشون رو بهم یادآوری نکنی.

عاجزانه خواهش می‌کنم این یه موردو وا بده! بذار من به ذره آستانه تحملم از صفر بیاد بالا.

EL vIsiOn

20 Jan, 16:27


سلامت روان؟

نه مرسی من تک‌فرزندی‌ام که زیادی نگران بودن لوس بار بیاد!

EL vIsiOn

20 Jan, 16:26


سلامت روان؟ نه مرسی من بچه اول خونواده‌م.

EL vIsiOn

20 Jan, 16:16


بهمن پارسال رسما سوار ترن هوایی احساسات بودم. اوایلش گره خورد به یکی از باورنکردی‌ترین دوره‌ها و خاطرات زندگیم و آخرش ختم شد به رفتن مامانبزرگ و از هم پاشیدن خیلی چیزا. خیلی چیزا… از آخر بهمن پارسال شره کرد حتا به بهار امسال هم. همه‌چی به زیر و رو شدن ادامه داد. قلبم مشت می‌شد. از دست می‌دادم. دلتنگ می‌شدم. تحت فشار بودم و حتا هنوزم از یادآوری اون روزها اشک به چشمام می‌آد. از اینکه فاصله‌ی بین خوشی و سرخوشی محض تا تاریک شدن همه‌چیز می‌تونه خیلی کوتاه باشه. و برگشت‌ناپذیر بشه. شاید بیشتر دلم برای اون همه ذوق اول بهمن تنگ شده. شاید حافظه‌ی تاریخی و لعنتی و قوی این ناهشیار باز داره کار دستم می‌ده. ولی من فقط می‌تونم بگم پر از هزارجور احساس حل نشده‌م هنوز که دنیا دنیا زمان لازم دارم براش و شدیدا در عجبم از توان زنده موندنم… اون ورق بهمن‌ماه برگشت تا شاید من رو عوض کنه. عوض که نه؛ بکشه و یکی دیگه رو به دنیا بیاره. یه منی که با تمام دلتنگی‌ها، عاشق الان خودشه.

EL vIsiOn

20 Jan, 15:47


شکرت 🤍

EL vIsiOn

20 Jan, 15:18


از اومدن بهمن خوشحالم ولی از اینکه زمستون قراره تموم بشه وحشت دارم.

EL vIsiOn

05 Jan, 10:17


روزهایی که باشگاهمو رفتم و تا دو روز دیگه باشگاه ندارم و می‌تونم برای کل روزم برنامه بریزم یا کلا چیل کنم خیلی انسان زیباتری‌ام.

EL vIsiOn

05 Jan, 09:37


[ چه فایده از دوست‌ داشتنم
وقتی مرا نمی‌فهمی
دلتنگم می‌شوی ولی به دنبالم نمی‌گردی
که من قسمتی از توام، اما مهمترینِ تو نه. ]

نزار قبانی

EL vIsiOn

05 Jan, 08:42


متاسفانه با اینکه شهرم کافه کم نداره ولی اکثرا کافه رستورانن و اغلب همیشه به شدت شلوغن و یه حالت مهمونی‌طور همه توی معده‌ی هم و به شدت در رفت و آمد و عجله ‌دارن که می‌ری نمی‌تونی ریلکس کنی یا بشینی؛ بیشتر انگار رفتی رستوران باید سریع غداتو بخوری پاشی. درحالی که اصل کافه به اون فضای چیل کردن و دنج بودنشه که واقعا اکثر کافه‌های تهران این حالتو داشتن و دیگه دلم داره تنگ می‌شه. اونجا آدم واقعا می‌تونه وسط شلوغ‌ترین و پر رفت‌وآمد‌ترین کافه هم فضای دنج و امن و حریم خصوصی و پاتوق خودشو بسازه… اینه که شهرهای بزرگ انتخابمن.

EL vIsiOn

05 Jan, 08:17


هنوزم تنها خواسته‌ی فراانسانی که دارم طی‌العرض کردنه. می‌دونم هیچ‌وقت قرار نیست در این کالبد اتفاق بیفته ولی خیلی دلم می‌خواست در کمتر از صدم‌ثانیه همیشه جایی باشم که احساس می‌کنم لازمه. گرچه خوب می‌دونم هرچقدر بیش‌تر در دسترس‌تر باشی، زودتر از یاد می‌ری.

EL vIsiOn

05 Jan, 08:14


نوشته بود:«کاش آدم های درست سر راه آدم‌های درست قرار بگیرن،درست بودن با آدم های غلط خیلی دردناکه.»

EL vIsiOn

05 Jan, 07:55


این ویدیوهایی که توی فضای مجازی از دیدار آدم‌ها بعد سال‌ها وایرال می‌شه واقعا همونقدر که قشنگه قلبمو آتیش می‌زنه. ته همه‌اش اشکم درمی‌آد و می‌گم بختت ایرانی. هربار وقتی اون بغل‌ها و بغض‌ها و گریه‌ها و دلتنگی‌های طولانی مدتی که بالاخره شکسته می‌شه رو می‌بینم فقط می‌پرسم چرا؟ چرا هرکدوممون پاره پاره افتادیم یه گوشه و سهم و میراثمون این همه بغض و دوری و دلتنگیه؟ واسه یه ذره رویا، پیشرفت و حق زندگی طبیعی که بیشتر جمعیت دنیا به شکل عادی دارنش …
ما باید از قشنگ‌ترین بخش و سهممون بگذریم و هزاران چیزو فدا کنیم.

EL vIsiOn

05 Jan, 07:44


اینم از امروز…

🏋🏻‍♀️✔️

EL vIsiOn

04 Jan, 22:19


هرجایی که احساس گناه کمتر و عشق بیشتر باشه، سلامت روان بیشتر به چشم می‌خوره و برعکسش هم که مشخصه.

به عبارت دیگه، حس گناه در اغب موارد یکی از غیرضروری‌ترین، غیرلازم‌ترین، اضافی‌ترین و مخرب‌ترین احساساته که بخاطر افکار و باورهای ما مدام ظاهر می‌شه و الکی مونده؛ بدون اینکه کارکردی به جز آسیبِ بیشتر، خراب کردن همه‌چی و گرفتن نیروی زندگی داشته باشه!

EL vIsiOn

04 Jan, 20:32


به بعضیام باید بگی یه دو دیقه ایراد نگیر و حالت زرنگ بودن پیدا نکن شاید حالا بدون اینا واقعا جالب توجه بودی!

EL vIsiOn

04 Jan, 19:08


وسلام!

EL vIsiOn

04 Jan, 18:44


فاصله‌ی چیزی که هست با چیزی که دوست داشتیم باشه، می‌شه افسردگی، می‌شه طرحواره، می‌شه اختلال، می‌شه ناخوشی، میشه غصه.
حالا دو تا راه وجود داره: یا چیزی که هست رو بپذیریم و همون رو دوست داشته باشیم؛ و یا از چیزی که هست به سمت چیزی که باید باشه حرکت کنیم. اگر یکی از این دوتا انتخاب‌تون نیست، نگران‌تونم.

EL vIsiOn

04 Jan, 18:44


برای رسوندن زمانم به گردنبند زمان‌برگردان هرماینی، برای رهایی از ترافیک به نیمبوس دوهزار، برای انجام کارهای خونه به دابی و برای خوب شدن قلبم به طلسم آکولوس ریپرو نیاز دارم.

EL vIsiOn

04 Jan, 18:43


تا حالا از جاری بودن خسته شدی؟

EL vIsiOn

04 Jan, 18:42


شما رو نمیدونم ولی من گاها دلم میخواد برای کودکی خودم که تقصیری نداشته و رنج های زیادی رو به دوش کشیده ساعتها گریه کنم.

EL vIsiOn

04 Jan, 17:06


[ دلتنگی اتفاق عجیبی است
گویی خواهی مُرد
اما نمی‌میری… ]

جمال ثریا

EL vIsiOn

04 Jan, 16:05


یعنی واقعا خواب بعدازظهر انقدر مزخرفه که بیدار می‌شی نه می‌دونی کجایی؟ کی‌ای؟ از کجا آمده‌ای به کجا می‌ری؟
واقعا جهنم و دل‌گرفتگی محض.

EL vIsiOn

27 Dec, 22:40


همین صدای بارون شدید نصف شبی انگیزه‌ی دق نکردنه عجالتا.

EL vIsiOn

27 Dec, 21:51


می‌گه:

[ یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتم اینه که مدام بین اینکه آیا با بعضی آدما باید صبوری کنم یا بذارمشون کنار دارم کش می‌آم. گاهی خیلی سخته که بفهمی این آدم کسیه که باید بخاطرش طوفان رو تحمل کنی تا به هوای آفتابی و دوران درخشش بعدش باهاش برسی یا نه، اون صرفا یه و کلا آدم تاکسیکه و آدم زندگی تو نیست! ]

EL vIsiOn

27 Dec, 21:12


-شما میتونید اسمش رو ممنوع کنید، وسایلش رو پنهان کنید، ولی نمیتونید باعث بشید که از نظر مردم یک فرد باارزش نباشه، نمی‌تونید این رو کنترل کنید که دل من واسه‌ش تنگ نشه.
• Silo | Season 2

EL vIsiOn

27 Dec, 20:29


یکی از تکیه کلام‌ها و شیوه‌های نشون دادن توجهم به آدم‌ها عبارتِ «مراقبت کن» هستش. منتها تازگی‌ها به سطحی از «به تو چه» نسبت به خودم رسیدم که هربار قبل گفتنش اینطوری‌ام که خوب شد گفتی الهام، مردم خودشون آخه بلد نیستن از خودشون مراقبت کنن. تو بهتر صلاحشون رو می‌دونی؟ تو نمی‌گفتی مراقبت نمی‌کردن. وای چشم بسته غیب گفتی. منتظر بودن تو بهشون بگی :))))

EL vIsiOn

27 Dec, 19:00


کانال موزیک خودم؛ اگر دوست داشتید… 🤍

EL vIsiOn

27 Dec, 17:43


یک مرحله از شکستن وابستگی و خوداتکایی و درمان هست، که به لحاظ درونی روانت مطمئن شده هر اتفاقی هم بیفته تو به لحاظ هیجانی می‌تونی حواست به خودت باشه و ازش عبور کنی پس دیگه مثل قبل وابسته به رخ دادن یا ندادن خیلی از اتفاقات بیرون و ترس‌هات نیستی.

درواقع احتمالات و ترس‌ها از بین نمی‌رن، این تویی که دیگه روانت و حال خوب و بدت وابسته به اون اتفاق نیست و از ابهام مثل قبل نمی‌ترسه. چون بالاخره یک چیزی اون تو ساخته شده که می دونی هرچی هم بشه، می‌تونی بهش تکیه کنی و کل روان و هویت و حس خوبت به منبع بیرونی وصل نیست و به یک چیز ثابت درونی تحت هر شرایطی وصله… آره؛ نه به مقوله‌های بی ثبات و متغیر کنترل‌ناپذیر و پیش‌بینی‌ناپذیر بیرونی!

EL vIsiOn

27 Dec, 17:28


اونجایی که ترسی از آسیب‌پذیری نداری، قدرتمندترینی.

EL vIsiOn

27 Dec, 17:27


همین که گریه‌م می‌آد و نمی‌دونم چرا و فقط اجازه می‌دم گریه کنم و هیچ معنای خاصی برام نداره و مشکلی باهاش ندارم، از خود آسیب‌دیده‌ی سابقم صد هیچ جلو افتاده‌م!
من در کنار من…

EL vIsiOn

27 Dec, 17:19


نمی‌دونم شده مدت‌ها درگیر یه چیزی باشی و از یه جا به بعد برسی به نقطه‌ای که بگی «دیگه واقعا حوصله ندارم» و نخوای هم روانت خودش رها کنه؟

مشکل اینجاست بعدا معلوم می‌شه که این حوصله نداشتنه به نفعت بوده یا چی!

EL vIsiOn

27 Dec, 16:50


Deleting some people from my life doesn’t seem to be enough…
I need to unknow them from the very first place!

EL vIsiOn

27 Dec, 15:29


ماشین مدل پایینی که چندوقت یه بارم خاموش می‌کنه ولی کلی کارتو راه می‌ندازه و فایده هم داره بیشتر می‌ارزه به ماشین چندده میلیاردی‌ای که توی پارکینگ خاک می‌خوره و فقط از دور به‌به و چه‌چه دریافت می‌کنه ولی نه کسی بلده برونتش نه می‌شه اصلا ازش استفاده کرد و فقط به درد همون قصه‌ها و به‌به‌ و چه‌چه از راه دور می‌خوره.

آره جانم. واقعی بودن این شکلیه و اگر بخوای خط نخوری و هیچیت نشه و اصطلاحا کامل باشی، ویترینی و دور و غیرواقعی و نچسب و ناملموس می‌مونی و باور کن؛ کامل و جذاب و زیادی واو که باشی، فقط و نهایتا به درد همون واو گفتن می‌خوری نه زندگی در جریان که اصل ماجراست! نه می‌شه روت حساب کرد نه هیچی…

تهش غیرواقعی و دور از دسترس می‌مونی و آدم‌ها می‌فهمن و حالیشونه و هرچی هم بشه واقعیت رو مجبور می‌شن ترجیح بدن چون براشون اون کارکرد داره. آدم‌ها کاملا یک‌جایی می‌فهمن حتا اگه تو هرروز خودتو مثلا چشمگیرتر کنی!
ولی خب چه فایده؟

EL vIsiOn

27 Dec, 15:26


از دیروز که دوستم پیشم بود تا خود امروز درمورد خیلی از چیزها حرف زدیم. ولی یکی از پررنگ‌ترین‌هاش تعصب و ادعا بود.

و تهش می‌دونی به چه نتیجه‌ای رسیدیم؟
برای بار هزارم…
من همیشه فردی رو ترجیح می‌دم که سر ایدئولوژی خودش تعصب داره، اشتباه می‌کنه، ولی لااقل داره یه کاری برای همون انجام می‌ده. ادعایی هم نداره. اصراری هم نداره و پذیرفته که کامل نیست.

چنین فردی پیش چشمان من هزاران بار شرف داره به کسی که از دور ایستاده و فقط دو تا کتاب می‌خونه، یه خط‌کش دستشه و همه چی رو با همون اندازه می‌گیره، صدتا پیج اینستا دنبال می‌کنه و تحلیل انجام می ده و حتا محض رضای خدا برای یک موضوع خودش به صورت عملی وارد میدون نشده و در معرض نبوده. اون‌وقت ادعا و تحلیل‌هاش گوش فلک رو کر کرده، از دور برای همه حکم می‌ده و قضاوت می‌کنه و پای عمل که می‌آد؟ بازم مثل همیشه از دور ایستاده و خاک مسیر چیه، حتا یه ریزگرد روی لباسش ننشسته!

خلاصه آدم ناقص باشه، نابلد باشه، اشتباه کنه، ولی یه کاری کنه و در حال بالا و پایین باشه و نظر بده به شدت محترم‌تر و محق‌تره برای لااقل تعصب داشتن تا کسی که از دور ایستاده و فقط حرف‌هاش قشنگه و کل زندگیش فقط حرف زده و تئوری بوده و پای عمل که می‌رسه دونه دونه حرف‌های خودش رو نقض می‌کنه و هیچ زندگی‌‌ای رو نزیسته!

EL vIsiOn

27 Dec, 14:28


فرقی نمی‌کنه در چه حالی باشی؛
غروب جمعه سلاخی اعصابه!

EL vIsiOn

27 Dec, 11:49


آخیش؛
زندگی!

EL vIsiOn

27 Dec, 09:27


افراد خودشیفته با نزدیکان و خانوادشون بد و بی رحم و پراز بازی های روانین!
ولی برعکس با آدمای بیرون میتونن بامحبت باشن و خودشون و کاملا برعکس چهره ی داخل خونه نشون بدن، و این باعث میشه افراد محیط بیرون فکر کنن اینا چقدر مهربون و افراد باشخصیتی هستن!
دلیلش اینه اینها میدونن نقابشون پیش نزدیکانشون برداشته شده، میدونن که دیگه باور خانوادشون رو نسبت به خودشون از دست دادن، و حالا میان دست به تایید طلبی در محیط بیرون میزنن، نقاب میزنن و میخوان تاییدیه آدمارو بگیرن تا باورشون کنن تا به خودشون بقبولونن که من خوب و دوست داشتنیم! اگر خانوادم با من بدن مشکل من نیستم! اونان که با بد و پراز نقص هستن نه من!
#روانشناسی

EL vIsiOn

27 Dec, 08:52


روز جمعه رو با خبر مهاجرت دکتر رضاعی عزیز و بزرگوار شروع کردم. کسایی که توی زمینه‌ی روان‌شناسی و روان‌پزشکی فعالن محاله ایشون و‌ خدماتشون و شخصیت بزرگشون رو و عشقشون به خدمت به این مردم رو نشناسن. قلبم مچاله‌ست…

EL vIsiOn

26 Dec, 23:26


کاش یه «من» تو زندگی خودم بود.

EL vIsiOn

26 Dec, 19:46


[ ما، به داغ خود خوشیم ...]

صائب تبریزی

EL vIsiOn

19 Nov, 20:54


[ همه‌چیز در آخرین آدمی خلاصه می‌شود که در تنگنای شب به یاد می‌آورید، قلب شما آنجاست. ]

چارلز بوکوفسکی

EL vIsiOn

19 Nov, 11:27


یه صحنه دیدم راننده اسنپه گوشیش زنگ خورد و اتفاقی چشمم خورد به صفحه موبایلش که اسم پارتنرشو سیو کرده بود «چشام» با دوتا اموجی زیبا.

قلبم ذوب شد :))

EL vIsiOn

19 Nov, 08:35


آدمی که شنیده نشه بلندتر حرف می‌زنه.
‏ادمی که درک نشه دیگه حرفی نمی‌زنه.
: لوکوموتیو

EL vIsiOn

19 Nov, 08:29


دلِ پیشاپیش تنگ…

۱۴۰۳/۰۸/۲۹
🍂

EL vIsiOn

19 Nov, 08:05


تازگیا شوخی بینمون اینه؛

اونقدری که احتمالش هست آدمی که شاید جذبش بشم شبیه پدر مادرم باشه احتمال اینکه یک سلولم دیگه شبیه والدینم باشه وجود نداره. به قول طاهره شاید در حالت خام دیگه فقط شباهت داشته باشیم. از یه جا به بعد من رسما خودمو انداختم تو فرایند دردناک ریست فکتوری و از سر تربیت کردن من :)
این به معنای الزاما بد و کاملا کنسل بودن تربیت پدر و مادرم نیستا؛ نه اتفاقا یه چیزهایی رو کاملا عمدی حفظ کردم. منتها یکی باید اون وسط می‌اومد و واقعا پاکسازی انجام می‌داد وگرنه هزارتا ویژگی اکتسابی خوب هم داشتم یه تنه با یه ویژگی ناسازگارانه به باد رفته بود…

EL vIsiOn

19 Nov, 08:01


آره. اون روزی داشتیم با الهام می‌گفتیم که هرچندم گل اخلاقای مادروپدرمون رومون مونده، شبیهشون نیستیم و همونا رم صد دست ارتقا دادیم. کلاً یه چیز دیگه شدیم. شاید اون «یه چیز دیگه» خود واقعی‌مونه که اگه می‌خواستیم تربیت‌یافتهٔ مامان‌بابامون بمونیم، هرگز به‌ش تبدیل نمی‌شدیم.

EL vIsiOn

19 Nov, 07:58


واقعا برام جالبه بدونم این پیام چرا فوروارد شده :)))

EL vIsiOn

19 Nov, 07:17


بچه‌ها اگه این چندروز توی بات پیامی فرستادید جواب نگرفتید باید بیخشید من شدیدا درگیرم و تمرکز ندارم و در حال بدو بدوئم و اصلا دورم آروم نیست. یعنی نهایتا بتونم بیام یه پستی بنویسم اینجا برگردم به دویدن :)))

یه چندروز دیگه شرایطم استیبل شه جبران می‌کنم🤍

EL vIsiOn

18 Nov, 15:26


[ برای دوست داشتن گاهی وقت لازم است، اما برای نفرت گاهی فقط یک حادثه، یک ثانیه، کافی است. ]

اسماعیل فصیح

EL vIsiOn

18 Nov, 14:17


امروز برای گرفتن یه سری مدارک رفتم مطب پزشکی که جراحیم ‌گردنش بود و کل تابستون هی راهی اونجا بودم. اتفاقی حین رد شدن منو دید و سریع شناخت. اومد بپرسه خوبی؟ یه کم مکث کرد گفت نه مشخصه الان خوبی. برق چشمات برگشته. تو واقعا قوی بودی دختر، خیلی اذیت شدی و با این وجود یک ثانیه از درمانت پا پس نکشیدی. خوشحالم برات. هیچی دیگه با وجود کلی غر که هنوز توی جونمه ولی نیشم از صبح بازه :)))

حقیقتا خدا تابستون امسالو ببره و هیچ‌جوره برنگردونه!

EL vIsiOn

18 Nov, 08:33


یه چندوقت یه بار به این فکر کن اگه خودت یه آدمی بودی که از بیرون می‌دیدی و می‌شناختیش، چی در موردش فکر می‌کردی و چی بهش می‌گفتی؟

EL vIsiOn

17 Nov, 21:54


[ همیشه کمی قبل از رسیدنم ناپدید می‌شی. حس می‌کنم پشت سرِ منی و تا برمی‌گردم، رفتی. همه‌ جا حضور داری. تنها راهِ داشتنت اینه که جستجوت نکنم. ]

معین دهاز

EL vIsiOn

17 Nov, 14:30


من دیگه نمی‌کشم.
دیگه نمی‌کشم…

EL vIsiOn

17 Nov, 09:08


و لحظه‌ای هم رسید که دیدم دارم بابت امیدوارشدنم به یک اتفاق از خودم جواب پس می‌گیرم. انگار کن که همسری همسرش را از دست داده باشد، براثر سرطان، و کسی از اطرافیان باشد که مدام بزند توی سرش که اصلاً چرا باید عاشق او می‌شدی و با او ازدواج می‌کردی که حالا اینجور از فقدانش به خودت بپیچی؟! همین اندازه بی‌منطق و احمقانه!
آی بمیرم برات، آدمیزاد طفلک معصوم، که فقط خودت را دم دست داری برای مقصر دانستن و جواب پس گرفتن!

EL vIsiOn

17 Nov, 06:02


من واقعا نمی‌کشم هم این همه فشارو تحمل کنم هم نصف بیشتر خواننده‌های قدیمی موردعلاقه‌م آخرین کنسرتاشونو برگزار کردن یا دارن انجام می‌دن… یعنی چی آخه :(

EL vIsiOn

16 Nov, 23:02


ببین من سر تو با خودتم شوخی ندارم. مبادا اون تصویری که ازت ساختمو زیادی خراب کنی؛ مبادا…

EL vIsiOn

16 Nov, 22:51


واقعا تا من باشم زمان‌هایی که درمورد چیزی دودلم یا ذهنم درگیره و اضطراب دارم سمت مدیا به خصوص اینستاگرام نرم. انقدر رندوم مطالب مختلف می‌بینی و ناخواسته ربطش می‌دی به خودت و موضوع توی ذهن که مثلا به خیال خودت کمکی بشه، ولی بعد می‌بینی برعکس ده برابر نشخوار فکریت رو درمورد چیزی زیاد می‌کنه و هرچقدر هم مطلب صحیح باشه در اون لحظه چون شخصی‌سازی شده و متناسب با موقعیت تو نیست فقط الکی با کلی اطلاعات زیاد، اگر و اما و اضطراب بیشتر روی دوشت می‌ذاره…

پشت دستمو داغ کنم من یعنیا!

EL vIsiOn

16 Nov, 21:57


بهش گفتم اگه اشتباهه باید اونقدر بچشمش و تا یه جایی ازش برم که بفهموم غلطه و اون‌وقت عقل و وجدان و مغز و قلب با هم چنان یه حرف می‌شن که کامل عقبم می‌کشن و هیچ نقطه ترس و پشیمونی‌ای نمی‌مونه در حدی که ازم مراقبت می‌شه و یک ثانیه به عقب نگاه نخواهم کرد و سبک‌بال پر می‌گیرم به جلو.

رفتن سمت یه مسیری که احتمال اشتباه بودنش هست گاهی هیجانیه گاهی ولی آگاهانه و لازمه امتحان بشه تا درست و غلطش رو بفهمی؛ می‌گم آگاهانه چون گاهی تنها راه به سرانجام رسوندن یه احساس اینه که فقط با تجربه (لااقل یه مقدارش رو) بهش بفهمونی. پس بله با مسئولیت خودم پا توی این میدون مین می‌ذارم و هشیارانه چشم می‌گردونم تا احساس و عقلم بالاخره کنار هم وایسن دیگه؛ حتا اگه زخمی باشم. چون خودمو اونقدر می‌شناسم و بهش نزدیکم که دیگه فهمیده باشم راه نجاتم چیه. وقتی از قبل با خودم طی و تعیین تکلیف کرده‌م، نه ترسی هست نه حسرتی نه بدهکاری و نه پشیمونی‌ای. من همه جوره پشت منم!

EL vIsiOn

16 Nov, 21:44


خیلی جالبه که عشق یا کافر می‌کنه یا مومن.

EL vIsiOn

16 Nov, 21:43


قبلا اینجوری بود که به زندگی و خدا و کائنات و مقدسات التماس می‌کردم؛
الان اینجوریه که می‌گم درستش نکنید خرابش می‌کنم خود دانید. والا.

EL vIsiOn

14 Nov, 08:22


الان یادم اومد تا همین یه سال پیش به انعطاف و سازگاری بیش از حدم افتخار می‌کردم.

Pain.
Pain.

EL vIsiOn

13 Nov, 18:23


یه خبر تکان دهنده دیگه شنیدم که در عرض یک ثانیه ریختم. ترجیح می‌دم اگه قراره به گوشتون برسه از اینجا نباشه چون احتمالا حسابی پخش بشه خبرش و من صرفا نمی‌خوام بی‌تفاوت باشم و فقط خواستم بگم بمیرم برات ایرانی…

کیانوش سنجری 🥀

EL vIsiOn

13 Nov, 18:19


چه عجب ما یه انتخاب به حق دیدیم *_*

EL vIsiOn

13 Nov, 16:35


دارم از اسنپ سفارش سوپرمارکت می‌دم و قیمت اقلام به شکل واضحی نسبت به هفته پیش زیاد شده. یه بسته تردیلا ۴۵۰۰۰ تومن. یه بسته شکلات تلخ ایرانی ۱۳۰۰۰۰ تومن😐😐

ما خود به خود در وضعیت جنگیم ^___^

EL vIsiOn

13 Nov, 14:20


[ یک احساساتی هست، یک چیزهایی هست که نمی‌شود به دیگری فهماند، نمی‌شود گفت، آدم را مسخره می‌کنند، هرکسی مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت می‌کند. زبان آدمیزاد مثل خودِ او ناقص و ناتوان است.]

صادق هدایت

EL vIsiOn

13 Nov, 09:16


نفرت از پزشک‌ها و کادر درمان قابل تقلیل به بحث "حسادت و حسرت مردم جامعه" نیست. سی‌سال پیش یه پزشک تو این مملکت جایگاه اجتماعی و اقتصادی فوق‌العاده‌ای داشت‌. ولی هیچکس راه نمیفتاد قمه‌ بگیر دستش پزشک رو بکشه‌! هیچکس با حسادت در مورد پزشک حرف نمی‌زد. به هوش و استعدادش احترام می‌گذاشت‌، همون‌طور که به قدرت یه فرد نظامی احترام می‌گذاشت.
پزشکِ امروز جایگاه اقتصادی و اجتماعی خوبی نداره‌. با این وجود چی شده که مردم این همه خشمگین شدن؟ این موضوع برمی‌گرده به "نفرت‌سازی". در اصل حکومت از جایگاه برتر پزشک می‌ترسید و با قدرت‌دادن به امثال مجید حسینی باعث شد نفرت در جامعه "ساخته بشه‌".
این نفرت و خشم در ادامه‌ی نفرت و خشم شدید صاحبان قدرت نسبت به کادر درمانه‌.

EL vIsiOn

13 Nov, 09:14


امروز که پاییز بر من هجوم آورده و به محاصره‌ش درآمدم، احساس می‌کنم باید نامت را بر زبان بیاورم،به اینکه با ذکر نامت، آتش کوچکی بیفروزم احتیاج دارم.

•نزار قبانی

EL vIsiOn

13 Nov, 09:14


صحبت‌های همسر دکتر داوودی رو که شنیدم، واقعا دلم گرفت. حماقت یک نفر چندین نفر رو از درمان، نجات و بهره‌مندی از تخصص و تجربیات یک پزشک خوب و جامعه رو از داشتن یک عضو درست، بی‌بهره کرده.
حماقت و خشم دشمنِ یک نفر نیست، دشمن کل جامعه است.

EL vIsiOn

13 Nov, 06:14


ذکر امروز و روزهای آینده‌ام اینه‌:
تو این دنیای شلوغ‌پلوغ، من از زندگی‌ام چی می‌خوام؟ فارغ از تبلیغات و دستاوردها و موفقیت‌های بقیه، من می‌خوام چیکار کنم؟

EL vIsiOn

13 Nov, 05:58


عمیقا هم دوست دارم یه صحبتی با عزیزانی داشته باشم که تاکید بسزایی روی دنبال نکردن اخبار و موندن روی فرکانس مثبت دارن. آخه وضعیت این کشور در حد اخبار بده یا وضعیت فوری و اورژانسیه؟ که واسه توجیه بیخیالی خودتون واسه بقیه نسخه می‌پیچید؟ دلبندم اونی که شما داری خودت و بقیه رو باهاش گول می‌زنی و بهش دعوت می‌کنی، درست عین سر زیر برف کردن کبکه… عین اینه بگی سقف خونه داره می‌آد رو سرمون ولی شما مثبت باشید به نقاط ضعف توجه نکنید واقعیت‌ها رو نبینید. آخی 😔🤌🏼

EL vIsiOn

13 Nov, 05:58


انقدر این چندوقت اخبار وحشتناک راجع به قتل و جنایت در ایران خوندم و تعدادش زیاد شده که واقعا هرکاری می‌کنم مغزم لود نمی‌شه. کدوم سیستم قضایی؟ کدوم قانونی؟ کدوم عدالتی؟ این حکومت تخته گاز به سمت فاسد و قاتل پرورش دادن حرکت کرد و اینم نتیجه‌شه…

بعد فقط اونایی که دلشون خوشه یکی از خاکمون دفاع می‌کنه :)
خاکی که خودش جانی‌پروره و از همه‌ بیشتر جون و سلامت روان و جسمتو تهدید می‌کنه؟ :))

EL vIsiOn

13 Nov, 04:15


نمی‌دونم کدوماتون تهرانید ولی یه رعد و برق‌های وحشتناکی داره می‌زنه منی که عاشق رعد و برقم خوف کردم و کل در و دیوار و پنجره‌های خونه می‌لرزه :////

EL vIsiOn

12 Nov, 23:15


از مزیت‌های رفاقت طولانی اینه که چت بینتون دیگه شبیه دفترچه خاطراته، دلت واسه هرچی تنگ می‌شه یا چیزی از زندگیت یادت رفته تاریخ رو سرچ می‌کنی و رویداد با جزییات پیداش می‌شه؛ اصلا هم که موبه‌مو زندگیمون کف پی‌وی هم نریخته بوده :))))

EL vIsiOn

12 Nov, 19:28


اگر هر روز کمی بارون میومد می‌شد خیلی چیزها رو تحمل کنیم.

EL vIsiOn

12 Nov, 17:58


در مورد اتفاقی که برای پزشک ایرانی افتاده زبونم لاله فعلا. فقط شوک و مات و مبهوت دارم نگاه می‌کنم. جامعه ما حقیقتا داره به پایین‌ترین سطح افول پیدا می‌کنه و فعلا فقط دارم می‌خونم، می‌بینم و احساساتم رو هندل می‌کنم.

ترسناکه. همه‌چیز زیادی تلخ و ترسناکه و نباید به سادگی از کنارش گذشت!

EL vIsiOn

12 Nov, 16:37


من کلا گزینه ناز کشیدن نیست روم ببخشید. نهایتا یه باشه می‌گم می‌گذرم. نه به این معنی که تلاشی واسه حفظ رابطه نکنم، ولی کلا مغزم مقابل غر بیخود و حرف غیرمستقیم و ادا اصول بیخود و لقمه رو دور سر پیچوندن خاموش می‌شه. دیگه تو یا منو می‌شناسی یا نه… والا.

EL vIsiOn

12 Nov, 13:10


[ هربار که نیاز داشته باشم به خودم یادآوری کنم در دنیا زیبایی و خوبی نیز وجود دارد، به تو فکر خواهم کرد. ]


خاطرات یه گیشا | آرتور گلدن

EL vIsiOn

12 Nov, 10:01


از اینکه هنوزم می‌تونی اینطوری به همم بریزی عصبانی و خشمگینم.

EL vIsiOn

12 Nov, 09:25


به قرآن اگه بفهمم داره چی میشه. یکی منم در جریان بذاره.

EL vIsiOn

08 Nov, 15:55


امروز بعد قرن‌ها رفتم کوه و تمام عضلاتم دارن علامت‌های بسیار بی‌ادبی بهم نشون می‌دن.

EL vIsiOn

08 Nov, 15:23


[ فرض کن سرتو بذاری رو شونه‌ی کسی که نیست و
بری تو بغل اونی که رفت…. ]

EL vIsiOn

07 Nov, 23:12


کاش آدمو به خوبیاتون معتاد نکنید وقتی قرار نیست همیشگی باشید…

EL vIsiOn

07 Nov, 20:45


بهش گفتم شدم مثل استخون لای زخم، نه راه پس دارم نه راه پیش. چی‌کار کنم با خودم؟
گفت روا نیست این حالِت…
گفتم آره نیست. ولی کاش خدا هم می فهمید، کاش زندگی هم می‌فهمید، کاش اون بی‌انصافی که این وضعیت رو روا دید می‌فهمید!
گند بزنن همچین چیزی رو اگر صلاحه؛ گند بزنن همچین صلاح و مصلحتی رو.

EL vIsiOn

07 Nov, 16:41


ما خوب می‌شیم عزیزم. یه روزی وسط تعریف کردنش، وسط یادآوریش، جای بغض و چکیدن اشکمون فوقش یه لبخند تلخ می‌زنیم و رد می‌شیم. ما خوب می‌شیم جانم…

EL vIsiOn

07 Nov, 13:47


ناخودآگاه هم واقعا چیز عجیبیه. کاملا مطمعنی که دیگه واست مهم نیست و یهو وسط تعریف کردنش از خودت میپرسی این اشکا چیه؟!

EL vIsiOn

07 Nov, 13:44


پنجشنبه‌ی خوبی بود…

🍝🍻

EL vIsiOn

07 Nov, 13:41


این چهارتا پست طاهره رو نخونید ضرر کردید 👆🏼

EL vIsiOn

07 Nov, 13:40


یه مثال برات می‌زنم:
دختربچه به آرایش کردن مامانش نگاه می‌کنه و به‌نظرش می‌آد که اون خوشگل‌ترین زن دنیاست! چطوری خوشگل‌ترین زن دنیا شده؟ از اون وسایل رنگی‌رنگی استفاده کرده! پس دختربچه لوازم آرایش مادرش‌و کش می‌ره به خیال تبدیل خودش به خوشگل‌ترین دختر دنیا، اما کاری که می‌کنه فقط خط‌خطی کردن صورتشه؛ نه‌تنها خوشگل نمی‌شه که به‌دردسرم می‌افته.

EL vIsiOn

07 Nov, 13:40


مفاهیم ترندشدهٔ روان‌شناسی هم این شکلی‌ان، بچه‌هاجون: اون مامان‌خوشگله‌ن که باعث می‌شن آدم دلش بخواد شبیهشون بشه! مثلاً به‌نظرتون واقعاً جذاب نیست که آدم خودش‌و بی‌قیدوشرط دوست داشته باشه؟ هست دیگه! می‌بینیش، دلت می‌خواد. خب... حالا چطوری به‌دستش بیارم؟ آها، برم فرمولی که فلانی برای رسیدن به‌ش زده رو امتحان کنم! برم این کتابه که خیلی تعریفش‌و می‌کنن‌و بخونم و طبق اون عمل کنم! روزی صد مرتبه به خودم بگم آی لاو یو! و الخ. ولی نهایتش چیه؟ من می‌شم همون دختربچه‌ای که بدون شناختن لوازم آرایشی، بدون دونستن اصول آرایش کردن و بدون اینکه حتی اطلاعی دربارهٔ تناژ و نوع پوست خودش داشته باشه وسایل مامانم‌و برداشته‌م و کل صورتم‌و رنگی کرده‌م و حالا بیا و درستش کن!

EL vIsiOn

07 Nov, 13:40


می‌خوام از گفتن اینا به چه نتیجه‌ای برسم؟
اینکه روان انسان بسیار چیز متغیریه. تو اگه می‌خوای اون مامان‌خوشگله بشی، باید شروع کنی از صفر یاد گرفتن. دونه‌دونه زخمات‌و شناختن، دونه‌دونه دنبال مرهم بودن. گرچه اصول و قواعد یکیه، ولی هر انسانی سفر شخصی خودش‌و داره. پس فکر نکن با از دور تماشا کردن دیگران و تقلید محض ازشون تو هم به همون احساس خوب اونا دست پیدا خواهی کرد! خیر. باید پا شی یاد بگیری خودت‌و. باید خودت قدم‌به‌قدم بری جلو. بری تراپی. بری کتاب بخونی. بری خودت‌و بندازی تو دل موقعیتا و هرچه بیشتر بشناسی. بری روابطت‌و واکاوی کنی. بری اصول و قانونای خودت‌و برای حال خوب کشف کنی! و وقتی، و فقط وقتی، تا این حد پوستت کنده شد هست که اون مامان‌خوشگله می‌شی، چون در اون نقطه مهارت آرایش کردن‌و یاد گرفتی!

EL vIsiOn

07 Nov, 13:40


در انتها:
به‌قول تد لسو که از کسی نقل کرده بود، Be curious not judgemental. دربارهٔ خودت، این انسانی که هستی، عزیزم، کنجکاو باش نه قضاوتگر. فقط و فقط و فقط وقتی دربارهٔ خودت کنجکاو باشیه که آروم‌آروم خودت‌و یاد می‌گیری، جلو می‌ری، رشد می‌کنی و بزرگ می‌شی.
دربارهٔ شخصی که هستی قضاوتگر باش تا هیچ‌وقت از نوک دماغت اون‌ورتر نری!

EL vIsiOn

07 Nov, 13:33


می‌دونی قشنگی و تلخی ماجرا چیه؟

هربار که به یادم می‌آی هم درست عین بار اولی که قلبم لرزید، تمام روحم میخکوب می‌شه!

EL vIsiOn

07 Nov, 13:31


[طاقت حضورش را ندارم، از هجران می‌ترسم]

EL vIsiOn

07 Nov, 12:25


Chihiro - Spirited Away🐉

EL vIsiOn

07 Nov, 11:52


جریان زرد امروزی خصوصا درمورد مطالب سلامت روان اینطوری شده که فرد چندتا فکت درست بین حرفاش می‌آره، مخاطبو با اونا جذب می‌کنه و بینش هر گزاره‌ی باب میل خودشو همینجوری می‌چپونه توش و اینجوری خیلی‌ها فکر می‌کنن تمام دیتایی که این آدم داره می‌ده درسته و حجم بی‌نهایتی از مطالب زرد و نادرست و آسیب‌زننده به شکل خیلی زیبایی به جماعت زیادی خرونده می‌شه و تفکرشون رو شکل می‌ده. و همین می‌شه که حیطه‌ی روان‌شناسی رفته رفته به این فلاکتی می‌افته که امروز می‌بینیم…

EL vIsiOn

07 Nov, 11:49


واقعا اینستاگرام برای امروز بس. یکی دیگه از افرادی که سال‌ها دنبال می‌کردم دقیقا داره مرز عقلانی و‌ زرد بودن رو گم می‌کنه و از این بابت ناراحتم که خیلی‌ها چون در مراحل اول این فرد معقول ظاهر شده، قراره هر حرفیشو کورکورانه بپذیرن. حال داشتم می‌آم درموردش حرف می‌زنم.

EL vIsiOn

07 Nov, 11:30


دوستم که جز درونگراترین انسان‌های زنده‌ی جهانه یه پیج مخفی اینستا زده. بعد انقدر به من لطف داشت آیدیش رو بهم داد. بعد قبل اینکه حتا چیزی بگم برگشت گفت می‌تونی برام چیزمیز بفرستی فوقش نمی‌بینم :))


می‌خواستم قورتش بدم یعنی. این شخصیت‌های غالبا غایب اما امن بخشی از رفیقای من رو تشکیل دادن که شاید بگید خب اکثر اوقات نیستن که، ولی شما نمی‌دونید هرموقع هستن چه حجم بی‌نظیری از اتصال و امنیت درون من جاری می‌شه و تا مدت‌ها آرامش روحم رو تامین می‌کنه!

بودن و محبتشون هرچند کمرنگ و کوتاه اما انقدر واقعی و شفافه که تا ابد حالت باهاش خوبه. واقعی و صادقانه. کمیت شاید پایین ولی کیفیت ماورایی و جبران‌کننده.
قشنگ‌ترین بخشش اینه که بارها دیدم تونستم توی زندگی این آدم‌ها اونقدر امنیت بدم که حداقل در مقایسه با بقیه باهام راحت‌تر باشن. حس خیلی خوبی داره راستش.

به نظرم وجودشون تو زندگی هرکسی لازمه؛ ولی به شرطی که اونقدر ظرفیت روانی داشته باشیم‌که بتونیم با حجم درونگرایی‌شون کنار بیایم و پذیرش داشته باشیم، اون موقع درست عین سنگی که وسطش یه جواهر قایم شده یهو ماهیت خارق‌العاده‌شون نور به زندگیتون می‌تابونه. از عزیزترین انسان‌های زندگی منن اینا!

EL vIsiOn

25 Oct, 23:52


بچه ها چجوری بگم کاش واقعا هممون خاورمیانه رو نمی‌شناختیم

EL vIsiOn

25 Oct, 23:40


اها الانم که فرمودن تصاویر قدیمیه… تهوع‌آورتر از شما خودتونید!

EL vIsiOn

25 Oct, 23:31


بابا خیلی تباهید که هردفعه می‌گید پدافند هواییه. یه کم خلاقیت داشته باشید تباها🤣🤣

EL vIsiOn

25 Oct, 23:16


دریغ از یه آژیر. دریغ از یه بستن حریم هوایی!

بعد بعضیا می‌گن از خاکمون دفاع می‌شه!

EL vIsiOn

25 Oct, 22:55


من نمی‌دونم چی بگم. واقعا نمی‌دونم چی بگم!

EL vIsiOn

25 Oct, 22:48


نه مثل اینکه جدیه!

EL vIsiOn

25 Oct, 22:47


چندتا صدای مهیب از فاصله دور شنیدیم و الان حقیقتا تن رعشه دارم با اینکه احتمالا خبری نیست….

EL vIsiOn

25 Oct, 22:00


متاسفانه رسیدم به درجه‌ای که فهمیده‌م یا جواب سوال اول طرف رو ندم یا اگر بدم سقوط می‌کنم توی یه سراشیبی بی‌انتها از سوالات که نیازمند صبر و حوصله‌ی فراوان و پاسخ‌های آماده و لقمه‌‌های جویده‌ست. من نمی‌دونم مشکل منم یا واقعا کمی وقت گذاشتن و رسیدن به حداقل بخشی از جواب انقدر واسه همه سخت شده؟ چه خبره؟
دیگه عزیزم یه سرنخ گرفتی وا بده… اشتراک هوش مصنوعیت نیستم که!

EL vIsiOn

25 Oct, 20:24


بچه‌ها یادتونه تا همین یکی دو سال پیش راجع به قیمت دلار می‌گفتن حبابه می‌ترکه؟ :))))

قربون حباب هفتاد هزار تومانی‌تون ^___^
همه‌شم تقصیر دشمنه!

EL vIsiOn

25 Oct, 20:20


باز خوبه این دو روز اومدم پیش دوستم اسراییل هم بزنه تنها نیستیم.

EL vIsiOn

25 Oct, 20:00


بهش گفتم مدت‌هاست دارم منی رو زندگی می‌کنم که خوشایند دیگرانه چون اگر اون من واقعی درونم رو بخوام نشون بدم شاید سال به سال حتا یادمم نیفتن و اعتراف سختیه اما این، ترسناکه!

EL vIsiOn

25 Oct, 19:33


باید وقتی خسته‌‌ی جسمی یا روانی هستی با خودت مهربون باشی.

EL vIsiOn

25 Oct, 19:32


واقعیت‌ش اینه که دیگه گولِ خوشی‌های نمایش‌داده‌شده توی اینستگرم و موفقیت‌های کورکننده‌ی توی لینکدین رو نمی‌خورم. می‌بینم، تشویق می‌کنم، می‌گذرم.

EL vIsiOn

25 Oct, 18:35


غم هایت را دوست بدار بلکه تو را ترک کنند، مانند تمام چیزهایی که دوستشان داریم و میروند.

EL vIsiOn

25 Oct, 18:34


من عاشقِ این نور ام.

EL vIsiOn

25 Oct, 18:33


بس که دلتنگم اگر گریه کنم می‌گویند
قطره‌ای قصد نشان دادن دریا دارد

- فاضل نظری

EL vIsiOn

25 Oct, 18:33


نمی‌دونم چی بگم جز اینکه قلبم بدنم رو درید تا باهات خداحافظی کنه.

EL vIsiOn

25 Oct, 18:20


.

EL vIsiOn

25 Oct, 18:19


یه یادآوری بکنم. من در مورد موضوعات سیاسی‌ای که در موردشون اطلاعات ندارم اظهار نظری نمی‌کنم.
در مورد ترکیه هم همیشه گفتم کشور و برخی مسائل فرهنگی و هنر و موسیقی و مدل زیست و زبانشون رو دوست دارم و حس خوبی می گیرم. این به معنای تایید تمام عقاید و خط مشی و باورهای اون‌ها یا تایید دولتشون نیست. همچنین کسی نگفته چون کورد هستم باید با ترک‌ها، با همه‌شون، دشمنی کنم. همون‌جوری که مردم ایران دوست ندارن با حکومتشون شناخته بشن منم کل یه ملت رو دشمن خودم و هم‌زبون‌هام نمی‌دونم. اولویت انسانیته. بله به شدت کشتار و ظلم رو از سمت هر زبان و نژادی باشه محکوم می‌کنم. چه ترک‌ باشه، چه عرب، چه کورد، چه لر، چه فارس، چه اروپایی…
اما چه بسا این مسائل انقدر پیچیده‌ست که افراد سال‌ها زندگیشون رو روش می‌ذارن تا بخوان درمورد مرز حق و ناحق بودنش اظهار نظر کنن و متاسفانه در دنیایی هستیم که همه‌چیز زیادی پیچیده شده و نمی‌شه راحت با دوتا گزاره طرف درست و غلط رو جز در مواردی تشخیص داد. من ایرانی‌ام و در مورد ایران قد خودم سعی می‌کنم این مرز رو تشخیص بدم، در سایر موارد قبل از هرچیز انصاف رو در نظر می‌گیرم.


قبلا هم گفتم. توی این کانال به هیچ عنوان توقعات نژادی حتا در مورد نژاد کورد خود من نداشته باشید. من همونقدر کوردها رو دوست دارم که سایر اقوام رو و سایر چیزها صرفا سلیقه و روحیات شخصیه. گویا چندوقت یه بار باید این مرزگذاری رو اینجا تکرار کنم.

EL vIsiOn

25 Oct, 18:11


متاسفانه نصف بیشتر آدم‌ها هم…
وای عاشقتم و خیلی قبولت دارم ولی تا وقتی که خلاف عقاید من نباشی و باید بشی در غیر این صورت الله اعلم :)

EL vIsiOn

22 Oct, 20:30


فیلم «کیک محبوب من» رو امشب قسمت شد بشینم با رفیق ببینم. لذت‌بخش بود. جدا از خط داستانش و اینکه اصلا قصد داشت درسی بده یا نه، حال و هوای قصه چنان ساختارشکنی شیرین و جذابی برای مای ایرانی داره که به نظرم لازمه هرکسی یه بار ببینتش. یعنی اصلا لازم نیست بخواد نکته‌ی خاصی بگه، همین فضای متفاوتی که تونسته انقدر ملموس دربیاره کافیه. من که اولین باره اثری رو با فضای اینطور واقعی مملکت و انگار با انسان‌های واقعی می‌بینم! چه بسا داستان هم مغز داره و ‌ بازی‌های جذابشم به کنار.

در مورد داستان هم به نظرم خیلی برداشت‌ها شخصیه و عمق خوش‌ساختی قصه و اینکه نمی‌شه راحت درموردش نظر داد در عین راحت بودنش، بیشتر تبدیلش می‌کنه به یه اثر ارزنده. حتا نمی‌شه دقیق خلاصه‌ش کرد توی یک اثر درام یا کمدی!

ارزش دیدن؟ قطعا بله
واجب؟ به نظرم بازم بله

EL vIsiOn

22 Oct, 17:54


[ نمی‌دانم رسیدن چیست، اما بی‌گُمان مقصدی هست که همه وجودم به سوی آن جاری می‌شود. ]

فروغ فرخزاد

EL vIsiOn

22 Oct, 14:52


بچه‌ها یادتون باشه: کتاب‌های جفری یانگ درمورد طرحواره؛ برای خوندن به تنهایی نیست و باید درموردشون توی جلسات درمانی با درمانگر صحبت بشه. حالا اگر خودتون می‌خونید؟ اصلا باشه اشکال نداره. لطفا به بقیه پیشنهاد ندید که به جای تراپی رفتن، کتاب‌ درمورد طرحواره‌ها بخونن! طرحواره موضوع بسیار سخت و سنگینیه. دوره‌ی یادگیریش ۶ ماهه هست! متاسفانه شما با یک کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای درمورد طرحواره خوندن نه متخصص طرحواره درمانی می‌شید که به آدم‌ها برچسب فلان تله و فلان طرحواره رو بزنید و نه متاسفانه می‌تونید خیلی فوق‌العاده و تاثیر‌گذار طرحواره‌ی خودتون رو بشناسید و کنترل کنید. می‌خونید بخونیییید، ولی خواهشا به آدم‌ها پیشنهاد ندید که به جای درمان، کتاب تخصصی بخونن.


بچه‌ها درجریانم خیلی‌هامون نمی‌تونیم از پس هزینه‌های درمان بربیایم. و دوست داریم این کتاب‌ها رو بخونیم، ولی خیلی کتاب‌‌های «خودیاری» بهتری هست! طرحواره خیلی خیلی تخصصیه.

EL vIsiOn

22 Oct, 14:48


چه‌میدونم عزیزم… کی دوست نداره یار خوب داشته باشه؟

EL vIsiOn

22 Oct, 09:06


بچه‌ها من دیگه واقعا کنسرت آرمان‌ گرشاسبی می‌خوام!

EL vIsiOn

22 Oct, 08:39


باشه حالا خودتم رفتی رفتی؛
ولی دیگه حوصله و رغبتم رو کجا می‌بری با خودت؟

EL vIsiOn

22 Oct, 08:06


بیا کم بدبختی داریم معلوم شد شادمهر از مریم حیدرزاده، ترانه‌سرای معروف، یه خروار سرقت ادبی کرده واسه آلبوم آخر خانم مهستی و الان سال‌هاست قهرن.

مراقب گلدون اطلسی باش. گلدون اطلسی دزدیه😭
اه اه چه بی نمک شدم امروز :/

EL vIsiOn

22 Oct, 06:27


تبعات حضور انسان‌های ناامن توی زندگی فقط به اون لحظه ختم نمی‌شه. مصیبت اصلی مال ترکش‌های بعدشه. که مدام نگرانی از تکرار تروما، بدرفتاری، بی‌ثباتی، ناامنی، استرس… مدام درحال تفسیر و پیش‌بینی و کنترلی که مبادا این طرف مقابل جدیدی هم که هست و تازه داری می‌شناسیش بازم همون بلا رو سرت بیاره. شاید بشه گفت می‌تونیم آدما رو راحت حذف کنیم، ولی اثری که ازشون در ما و زندگیمون یه جا می‌مونه به این راحتی‌ها از بین نمی‌ره. آدم هرچی بزرگتر می‌شه باید خیلی حواسش باشه کی رو تا چه حد وارد حریم زندگی و لحظاتش می‌کنه. پارتنر و رفیق و همکارم نداره. این قاعده واقعا برای هر ارتباطی ضروریه وگرنه به خودمون می‌آیم می‌بینیم چیزی جز بی‌اعتمادی و ناامنی مفرط و آسیب غیرقابل برگشت ازمون باقی نمونده… ارتباط درسه درس!

EL vIsiOn

21 Oct, 23:06


سلام علی کلمات بَقیَت فی القلب؛
و ربّما ستبقی...

[ سلام بر حرف‌هایی که در قلب ماند
و خواهد ماند... ]

EL vIsiOn

21 Oct, 19:27


شهید شدم با دیدن این و باز هی پلی می‌کنم از اول =)))))

کی باشه من از دست شما آنپلاکتوس بگیرم 🤌🏼😔🤣

EL vIsiOn

21 Oct, 17:54


خدا جون نق زیاد زدم از دست بنده‌هات، ولی اون بنده خوب‌هاتو انقدر توی زندگیم پررنگ کن که جا و فرصتی حتا برای فکر به اون خرده‌شیشه‌دارهاش نمونه :)

EL vIsiOn

21 Oct, 15:26


پاییز شد بالاخره… گوش شیطون کر :)))

EL vIsiOn

21 Oct, 13:27


یعنی هر روزی که حوصله‌ی انسان‌ها رو ندارم پرجمعیت‌ترین مراجعا و برونگراترینشون به پستم می‌خورن. وای توروخدا دو ساعت آرام‌تر باشید…
آخه مرد بزرگ چرا باید با شیش تا از اعضای خانواده‌ش بیاد. هرجلسه. مگه قشون‌کشیه 😭

EL vIsiOn

21 Oct, 13:23


احتمالا دلبستگی ایمن یه همچین چیزیه :)

EL vIsiOn

21 Oct, 08:39


یعنی ملتی که هنوز قشر غالبش تفکر نقادانه بلد نیستن، هنوز یک‌ذره در پی کاووش باورهای قبلی‌شون نمی‌رن و هرچی دیتا‌ و باور خام از همون اول بهشون تزریق شده رو سفت و سخت نگه می‌دارن و مرجع تقلیدشونم دوتا پیج فضای مجازی و نهایتا چندتا کتاب معروفه که بی چون و چرا هرچی گفته شده رو کپی کنن، آدمایی که دم از انسانیت و حمایت می‌زنن ولی وقتی پای عمل می‌آد وسط فقط چشمشون به دیگریه… چطور منتظر تحول توی زندگی و‌ جامعه‌ی خودشونن؟ چطور روشون می‌شه برن یه کشور دیگه و از برخورد بد مردم و ویژگی‌های بد اون کشور شکایت کنن درحالی که پاش بیفته خودشون هرچی غیربومی هست رو نابود و اخراج می‌کنن و دامن می‌زنن به مصیبت‌های موجود در کمال بی‌مسئولیتی و طلبکاری؟

شاهکار واقعا شاهکار!

EL vIsiOn

21 Oct, 08:28


یه پست از یه هنرمند محترم افغان دیدم که توی یه نشست یا همایش داشت در مورد درست خطاب کردن افغان‌ها صحبت می‌کرد و کامنت‌ها رو باز کردم و بالای ۹۵ درصدشون ایرانی‌هایی بودن که گفته بودن اخراج و از این قبیل توهین و حمله‌ها!!

این حجم هوار زدن وقاحت و نژادپرستی بدون ذره‌ای شرم و در عین دم زدن از فرهنگ‌ چندهزارساله حقیقتا نوبره. تن و بدنم لرزید… انگار خدا می‌خواست در جواب همون پستی که گفته بودم ایرانی‌ها هم‌نوعشون براشون مهمه این رو هم نشونم بده:) ترسیدم. خیلی هم ترسیدم. کاش مثلا اون حجم وحشی‌گری برنامه‌ریزی شده از قبل و هدفمند بوده باشه.
(قطعا جمع نمی‌بندم و همه رو قضاوت نمی‌کنم)

EL vIsiOn

21 Oct, 07:50


قبلا هم گفتم؛
حسم به این کار مثل یه زندانیه که چندوقت یه بار بهش مرخصی می‌دن ولی خب بازم زندانیه و حتا پابند داره و باید برگرده توی اون حصار و عملا هیچ مرخصی و استراحتی معنا نداره و زیر سایه‌‌ی برگشت و برده‌ی اونجا بودنه. حتا حالا که قراره نجات پیدا کنم، حتا این خوان آخرشم عذابه. تا جایگزین پیدا شه، تا شرایط اوکی شه و من آزاد شم قطره قطره‌ی خون توی رگ‌هامو حس می‌کنم دارن می‌خشکونن.

EL vIsiOn

21 Oct, 07:47


خسته شدم از اینکه توی نشونه ها دنبالت گشتم؛ کاش بودی و این انتظار معنی می‌گرفت‌‌‌.

EL vIsiOn

21 Oct, 06:51


به مرادم رسیدم…

از لحظاتِ دلتنگی پیشاپیش.