من حرف قشنگ بلد نیستم بزنم ولی یه چیز میخوام بگم بخونید شاید خوشتون اومد
رفقا زندگی مثل یه کوهنوردیه هممون یه کولهبار سنگین از درد و سختی رو دوشمون داریم و داریم از یه کوه کیری که زندگیمون باشه بالا میریم هوا سرده مسیر پر از سنگه گاهی میخوریم زمین دستامون زخمی میشه نفسمون میگیره بعضیا وسط راه میشینن و...
اما این وسط بعضیا میگن "دیگه نمیکشم نمیتونم این زندگیو تحمل کنم" ولی اونایی که ادامه میدن هموناییان که یه روز میرسن به قله
سخته میدونم وقتی صبح از خواب پا میشی و حس میکنی دنیا هیچچیزی برای ارائه بهت نداره فقط تنها چیزی که میبینی اینه که قیمت دلار رفته بالا و قراره بیشتر به گا بری و وقتی هر طرفو نگاه میکنی فقط درد میبینی ولی رفیق این سختیها برای هممونه هممون یه جورایی داریم باهاشون میجنگیم هرکسی به روش خودش
خودکشی هم مثل اینه که وسط کوه بیای کولهبارو پرت کنی و بگی "دیگه نمیخوام ادامه بدم تحملشو ندارم" ولی یه سوال اگه تا اینجا اومدی چرا ادامشو نمیری؟ تو که ۱۶سال، ۲۰سال، ۳۰سال عمرتو گذاشتی یکم دیگه ادامه بده شاید بلاخره یه چیزی شد
زندگی تخمیه و گاهی بیرحمه ولی تو همین زندگی یه لحظههایی هست که تمام سختیها رو یادت میبره یه روز میرسی بالای کوه نفس عمیق میکشی به پایین نگاه میکنی و میگی کون لق همتون
اگه خستهای یه جا بشین گریه کن نفس بگیر هرکاری که فکر میکنی خوبه انجام بده ولی رها نکن.
ما همه با هم داریم از این کوه بالا میریم و از کجا معلوم شاید یه روز از قله به دنیا نگاه کنیم و یه دل سیر فحش بدیم بهش
مثل گذشته ها که این کشور و مردمش بار ها و بار ها به گا رفتن ولی بازم بلند شدن و گرفتن خار دونه به دونه دشمناشو گاییدن
حالا این بار چرا نشه؟