بچه ها موجودی تمامی اجساد به زیر ده جلد رسیدهههه ، اگه شماره کارت گرفتید و واریزیتون بیشتر از ده دقیقه طول کشید قبل از واریزی ، مجدد موجودی رو بپرسیددد ❗️
همونطور که بهتون گفتم این کتاب چاپ سال قبله بخاطر همین قیمتش انقدر مناسبه... چاپ پارسالش رو براتون پیدا کردم… این کتاب ۳۰۰ صفحه ای با نرخ جدید که هر صفحه ۱/۱۸۰ تومنه، منتشر بشه قیمتش حداقل باید ۳۵۴ تومن میشه!!
ولی بوک لاورز مثل همیشه تونسته یک کتاب خیلی خوب اونم با قیمت چاپ پارسال براتون بیاره که قیمتش به شدت مناسبه📚✨️
شاید همه جای دنیا قتل اتفاق بیوفته ولی قتل هایی که توی شهر ما اتفاق افتاد ازهمه جا عجیب تر بود...
جسدهایی که اینجا پیدا میشدن هیچ خونی توی بدنشون نداشتن... انگار قاتل قبل از کشتنشون کل خونشون رو مکیده بود!!
چیزی که همه رو شوکه کرده بود این بود که اجساد کاملاً خالی از خون خالی شده بودن، حتی یک قطره خون هم توی صحنهی جرم یا بدن اجساد پیدا نمیشد!
هیچکس نمیدونست چه اتفاقی داره میوفته همه فقط می ترسیدن که شاید نفر بعدی خودشون باشن...
پلیس هیچ سرنخی پیدا نمیکرد تا اینکه اتفاق جدیدی افتاد و همه رو توی شوک فرو برد... توی آخرین صحنه قتل، یک دختر پونزده ساله دیده شده بود که بدنش کاملا خونی بود...
اولش همه فکر کردن اون هم قربانیه ولی برعکس بقیه قربانیها هیچ خراشی هم روی بدنش نبود! یعنی اصلا زخمی هم نشده بود!! پس قربانی نبود :))
مردم بهش مشکوک شده بودن و فکر میکردن اون مقصر تمام این قتلهاست... اما مگه میشد؟ یک دختر پونزده ساله چطوری تونسته تنهایی همه این کارها رو انجام بده؟!
پلیس خیلی سعی کرد حقیقت رو بفهمه ولی اون دختر پونزده ساله یک کلمه هم حرف نمیزد، تا وقتی که منو دید...
اسمش ماری بود... اون از بین این همه آدم، برای اینکه ماجرا رو تعریف کنه، فقط منو انتخاب کرده بود…
حالا که ماری داره داستانش رو تعریف میکنه، من باید راز اون شب وحشتناک رو که خانواده کارلسون کشته شدن، کشف کنم...
کلی سوال تو ذهنمه... اون شب چه اتفاقی افتاد؟ چطور یه دختر نوجوون سر از اون صحنه درآورد؟ ماری قربانیه یا قاتل؟
میدونم که حقیقت پشت این قتلها اونقدر تاریک و باورنکردنیه که میتونه زندگی منو برای همیشه عوض کنه… اما میخوام هرجوری شده بفهمم چه اتفاقی داره میوفته…