بِشنو‌‌ از نِی... @beshno_az_neyy Channel on Telegram

بِشنو‌‌ از نِی...

@beshno_az_neyy


بشنو از نی چون حکایت میکند...
حکایاتی متنوع و متفاوت
بدونِ داشتنِ محوریت و موضوعی خاص

@mansooooooor69

بِشنو‌‌ از نِی (Persian)

بشنو از نی چون حکایت میکند... این کانال حکایاتی متنوع و متفاوت را بدون داشتن محوریت و موضوعی خاص برای شما ارائه می‌دهد. اگر به دنبال داستان‌های جذاب و متنوع هستید، این کانال مناسب شماست. از داستان‌های زندگی تا افسانه‌های قدیمی، همه چیز را در اینجا خواهید یافت. از خواندن داستان‌های شگفت‌انگیز لذت ببرید و از زندگی لذت بیشتری ببرید. بپیوندید به کانال 'بشنو از نی' و دنیایی جدید از حکایات را کشف کنید. @mansooooooor69

بِشنو‌‌ از نِی...

04 Aug, 03:27


The owner of this channel has been inactive for the last 11 months. If they remain inactive for the next 10 days, they may lose their account and admin rights in this channel. The contents of the channel will remain accessible for all users.

بِشنو‌‌ از نِی...

14 Jul, 19:26


The owner of this channel has been inactive for the last 11 months. If they remain inactive for the next 30 days, they may lose their account and admin rights in this channel. The contents of the channel will remain accessible for all users.

بِشنو‌‌ از نِی...

09 Aug, 11:31


#تلنگر

به گورستان گذر کن تا ببینی
چه خوردند و چه پوشیدند و بردند..
" دو روزی زندگی کردند " و آخر
به هر حالی که بودند جان سپردند..

طمع بسیار کردند " مال دنیا "
ز روزی بیشتر هرگز نخوردند..
همانانی که بودند نور چشمی
تنش را در لحد محکم فشردند..
اگر شاه و گدا ، نادار و دارا
اجل آمد نفس بگرفت مُردند...

ن.ش

@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

04 Aug, 13:12


#خودمونی


مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که تخت
دونفره نداشتن اما شب سرشون رو با شریک زندگیشون، روی یک متکا میذاشتن....
عاشقانه‌هاشون رو جار نمیزدن .....

مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که به قناعت و قانع بودن افتخار میکردند.......

مادرهای ما یک میز پر از عطر ولاک و سرخاب و ماتیک نداشتن اما بعد از حمام لپ‌هاشون گل می‌انداخت و لباسهاشون بوی عطرِحنا و گلاب میداد...........
مادرهای ما با کم و زیادِ زندگی
ساختن و دَم نزدن ...
صبور بودن...

کیک تولد و کادو ولنتاین و سالگرد ازدواج نداشتن اما خنده‌هاشون عمیق و از ته دل بود.......
مادرهای ما هود و ماکروفر و ظرفشویی نداشتن اما خونه‌هاشون همیشه بوی تمیزی میداد.....
عطر ِغذاشون تا سر کوچه میومد .....
سبزی و نون تازشون همیشه تو سفره بود .....
شیشه‌های ترشیشون روی طاقچه چیده بود ....
نگران مانیکور پدیکور ناخنهاشون نبودند ......
با دستهاشون کتلت درست میکردند اونقدر خوشمزه که انگشتامون رو هم باهاش میخوردیم ......
مادرهای ما واقعی بودند ......
زنده‌هاشون موندگار و با عزت
رفته‌هاشون در بهشت‌ جاودانه..

@Beshno_az_Neyy

بِشنو‌‌ از نِی...

26 Jul, 14:54


@Beshno_az_Neyy

بِشنو‌‌ از نِی...

09 Jun, 16:45


عرض سلام دارم خدمت تمامیِ دوستان بزرگوارم در کانال و گروه بشنو از نی...

چند وقتی در خدمت شما عزیزان بودم و از همراهی و هم صحبتیتون لذت بردم و درس‌های زیادی گرفتم

پست های مختلفی رو در کانال قرار دادم و شاید بعضاً این پست ها باعث رنجش و اذیتِ مخاطبین شده باشه،همینجا و از همه‌ی رفقایی که باعث ناراحتیشون شدم عذر میخوام
بَنا به درگیری و مشکلاتِ کاری که باهاشون دست و پنجه نرم میکنم،فعلا و تا مدتی نمیتونم در خدمت شما بزرگواران باشم
اگه بازم قسمت شد و لیاقت داشته باشم در خدمتتون خواهم بود

خدا به همه تون عزت و سلامتی و عاقبت بخیری عطاکنه

بنده رو حلال کنید
در پناه خدا باشید
یاعلی مدد

دوست‌دارِ همه‌ی شما:
منصور

بِشنو‌‌ از نِی...

08 Jun, 15:07


#یاد‌رفتگان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ 

اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ 

اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ 

وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ

بِشنو‌‌ از نِی...

06 Jun, 21:15


#امیرالمومنین‌علی‌علیه‌السلام‌می‌فرماید

وَجُعِلَ لَهُمْ مِنَ الصَّفِيْحِ اَجْنانٌ وِمِنَ التُّرابِ اَکْفانٌ وَمِنَ الرُّفاتِ جِيْرانٌ فَهُمْ جِيْرَةٌ لا يُجِيْبُونَ داعِياً ...

در دل سنگهاى گسترده خانه هاى قبر براى آنان ساخته شد و از خاک کفنهايى و از استخوانهاى پوسيده همسايگانى داشتند!
آنها همسايگانى هستند که هيچ صدايى را پاسخ نمى گويند و در برابر هجوم ستمگران کمکى براى نجات همسايه خود نمى کنند; و به گريه ها اعتنا ندارند!

اشاره به اين که، خانه قبر نه بنايى دارد نه سقف و ستونى و نه درها و پنجره ها، بلکه چيزى جز يک مشت سنگ و خاک گسترده نيست، وتعبير به کفن در مورد خاکها به خاطر آن است که همچون کفن بدن را مى پوشاند، به علاوه کفن موقّتى است و به زودى مى پوسد، آنچه به صورت کفن در دراز مدّت باقى مى ماند همان خاکهاست.اضافه بر اين چنان نسبت به همه چيز بى تفاوتند که «نه از بارش باران خوشحال مى شوند، نه از قحطى مأيوس و ناراحت، همه گرد هم اند ولى تنهايند; همسايگان نزديکند ولى از هم دورند، در کنار هم اند ولى هيچ گاه به ديدار هم نمى روند; نزديکند، اما با هم تماس نمى گيرند»

@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

30 May, 09:59


#سلام‌امام‌رضا‌جان

از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فراز مسند خورشید تکیه گاه من است

(حافظ)
@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

30 May, 09:50


ولادتِ باسرسعادت سلطان علی‌بن موسی‌الرضا(علیه‌السلام)بسیار مبارک

بِشنو‌‌ از نِی...

26 May, 14:14


#سخن‌مشاهیر

انسان برای عشق ورزیدن
و اشیا برای استفاده خلق شده‌اند.
دلیل بی‌سامانی جهان این است که
به اشیا عشق می‌ورزیم
و از انسان‌ها استفاده می‌کنیم.

#امانوئل_تورس

@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

25 May, 08:30


#یاد‌رفتگان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ 

اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ 

اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ 

وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ

بِشنو‌‌ از نِی...

23 May, 08:41


#یکی‌ازجالب‌ترین‌اشعار‌زبان‌فارسی

پیرکی لال سحرگاه به طفلی الکن

می‌شنیدم که بدین نوع همی راند سخن

کای ز زلفت صُصُصُبحم شاشاشامِ تاریک

وی ز چهرت شاشاشامَم صُصُصُبحِ روشن

تَتَتَریاکیَم و بی شَشَشَهدِ لَلَبت

صَصَصَبر و تاتاتابم رَرَرَفت از تَتَتَن

طفل گفتا مَمَمَن را تُتُو تقلید مکن

گُگُگُم شو ز برم ای کَکَکَمتر از زن

ممی‌خواهی مَمَمَشتی به کَکَلت بزنم

که بیفتد مَمَمَغزت ممیان دَدَهن

پیرگفتا وَوَوَالله که معلومست این

که که زادم من بیچاره ز مادر اَلکن

هَهَهَفتاد و هَهَشتاد و سه سالست فزون

گُگُگُنگ و لالالالم به‌ خَخَلاق زِمن

طفل گفتا خُخُدا را صَصَصَدبار شُشُکر

که برستم به جهان از مَمَلال و مَمَحن

مَمَمَن هم گُگُگُنگَم مِمِمِثلِ تُتُتُو

تُتُتُو هم گُگُگُنگی مِمِمِثلِ مَمَمَن

قاآنی

👈 دوستان میتونن این شعر رو که بر اساس لکنت زبان هست خوانش کنن و برای بنده بفرستن،بهترین خوانش در کانال قرار داده میشه

@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

22 May, 20:05


#تلنگر

به این جماعت دل خوش نکن ...؛
اینجا دنیای منفعت است !!

توقع زیادیست
کسی باشد تو را، “بخاطر خودت بخواهد”

تو بالاتر از خدا که نیستی !!!

اینجا خدا را هم به خاطر وعده هایش می پرستند...!


@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

21 May, 21:53


#فوق‌العاده‌زیبا

بسم المعطّرٌ الحبیب

تصدقت گردم،
دردت به جانم،
من که مُردم و زنده شدم تا کاغذتان برسد، این فراقِ لاکردار هم مصیبتی شده، زن جماعت را کارِ خانه و طبخ و رُفت و روب و وردار و بگذار نکُشد، همین بی‌همدمی و فراق می‌کُشد.

مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد.

پری‌دُخت تو را بمیرد که مَردش اسیر امنیه‌‌چی‌ها بوده و او بی‌خبر، در اتاق شانهٔ نقره به زلف می‌کشیده!

حیّ لایموت به سر شاهد است که حال و احوال دل ما هم کم از غرفهٔ حبس شما نبوده است.

اوضاع مملکت خوب نیست؛
کوچه به کوچه مشروطه‌‌چی چنان نارنج‌‌هایی چروک و از شاخه جدا بر اشجار و الوار در شهر آویزانند و جواب آزادی‌خواهی، داغ و درفش است و تبعید و چوب و فلک!

دلمان این روزها به همین شیشهٔ عطری خوش است که از فرنگ مرسول داشته‌اید و شب به شب بر گیس می‌مالیم!

سَیّدمحمودجان،
مادیان یاغی و طغیان‌گری شده‌ام که نه شلاق و توپ و تشر آقاجانمان راممان می‌کند و نه قند و نوازش بیگم‌باجی.

عرق همه را درآورده‌ام و رکاب نمی‌دهم، بماند که عرق خودم هم درآمده.

می‌دانید سَیّدجان،
زن جماعت بلوغاتی که شد، دلش باید به یک‌ جا قُرص باشد، صاحب داشته باشد.
دلِ بی‌صاحاب، زود نخ‌کش می‌شود،
چروک می‌شود،
بوی نا می‌گیرد،
بید می‌زند.
دلْ ابریشم است.

نه دست و دلم به دارچین‌نویسی روی حلوا و شُله‌زرد می‌رود، نه شوق وَسمه و سرخاب و سفیدآب داریم.

دیروزِ روز بیگم‌باجی، ابروهایمان را گفت پاچهٔ بُز.
حق هم دارد، وقتی آن که باید باشد و نیست، چه فرق دارد، پاچهٔ بُز بالای چشم‌مان باشد یا دُم موش و قیطانِ زر.
به قول آقاجانمان، دیده را فایده آن است که دلبر بیند.

شما که نیستید و خمرهٔ سکنجبین قزوینی که باب میلتان بود بماند در زیرزمین مطبخ و زهرماری نشود کار خداست.
چلّه‌ها بر او گذشته،
بر دل ما نیز.

عمرم روی عمرتان آقا سَیّد،
به جدّتان که قصد جسارت و غُر زدن ندارم، ولی به واللّه بس است،
به گمانم آن‌قدری در فالکوتهٔ طب پاریس طبابت آموخته‌اید که به علاج بیماری فراق حاذق شده باشید، بس کنید.

به یزد مراجعت فرمایید و به داد دل ما برسید،
تیمارش کنید و بعد دوباره برگردید.
دلخوشکُنکِ ما همین مراسلات بود که مدّتی تأخیر افتاد و شیشهٔ عطری که رو به اتمام است.

زن را که می‌گویند ناقص‌العقل است،
درست هم هست؛
عقل داشتیم که پیرهن‌تان را روی بالش نمی‌کشیدیم و گره از زلف واکنیم و بر آن بخُسبیم.

شما که مَردید،
شما که عقل‌تان اَتّم و اَکمل است،
شما که فرنگ‌دیده‌اید و درس طبابت خوانده‌اید،
مرسوله مرقوم دارید و بفرمایید این ضعیفهٔ ناقص‌العقل چه کند؟

تصدّقت پری‌دُخت
بوسه به پیوست است.

#حامد_عسکری
پری‌دخت، مراسلات پاریس- طهران

@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

20 May, 20:29


#حکایت

این حکایت از باب هفتم گلستان  را با هم بخوانیم 
« مردکی را چشم درد خاست، پیش بیطار رفت که دوا کن.
بیطار از آنچه در چشم چارپای می کند در دیده او کشید و کور شد.
حکومت به داور بردند گفت بر او هیچ تاوان نیست. اگر این خر نبودی، پیش بیطار نرفتی.

مقصود از این سخن آن است تا بدانی که هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آن که ندامت برد به نزدیک خردمندان به خفت رای منسوب گردد.

ندهد هوشمند روشن رای

به فرومایه کارهای خطیر

بوریاباف اگر چه بافنده‌ست

نبرندش به کارگاه حریر »


@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

20 May, 10:55


#حکایت

می گویند: روزی شاه عبّاس در اصفهان به خدمت عالم زمانه، شيخ بهایی رسيد. پس از سلام و احوالپرسی، از شيخ پرسيد: در برخورد با افراد اجتماع، اصالت ذاتیِ آن ها بهتر است يا تربيت خانوادگی شان؟ شيخ گفت: هر چه نظر حضرت اشرف باشد، همان است. ولی، به نظر من "اصالت" ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت: شک نکنيد که "تربيت" مهم‌تر است. بحث ميان آن دو بالا گرفت و هيچ يک نتوانستند يکديگر را قانع کنند. به ناچار شاه برای اثبات حقّانيّت خود، او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی بنشاند.
فردای آن روز، هنگام غروب، شيخ به کاخ رسيد. بعد از تشريفات اوّليّه، وقت شام فرا رسيد. سفره ای بلند پهن کردند. ولی، چون چراغ و برقی نبود، مهمانخانه سخت تاريک بود. در اين لحظه، پادشاه دستی به کف زد و با اشاره ی او چهار گربه، شمع به دست حاضر شدند و آن جا را روشن کردند.
در هنگام شام، شاه دستی پشت شيخ زد و گفت ديدی گفتم: "تربيت" از "اصالت" مهمّ تر است.ما اين گربه های نااهل را اهل و رام کرديم. که اين نتيجه ی اهمّيّت "تربيت" است.
شيخ در عين اين که هاج و واج مانده بود، گفت: من فقط به يک شرط حرف شما را می پذيرم و آن، اين که فردا هم گربه ها مثل امروز چنين کنند. شاه که از حرف شيخ سخت تعجّب کرده بود، گفت: اين چه حرفی است. فردا مثل امروز و امروز هم مثل ديروز! کار آن ها اکتسابی است که با تربيت و ممارست و تمرين زياد انجام می شود. ولی، شيخ دست بردار نبود که نبود. تا جایی که، شاه عبّاس را مجبور کرد تا اين کار را فردا تکرار کند.
لذا، شيخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت، بی درنگ دست به کار شد. چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد.
فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشريفات همان و سفره همان و گربه های بازيگر همان شاه که مغرورانه تکرار مراسم ديروز را تاکيدی بر صحّت حرف هايش می ديد. زير لب برای شيخ رجز می خواند. که در اين زمان، شيخ موش ها را رها کرد. در آن هنگام، هنگامه ای به پا شد؛ يک گربه به شرق، ديگری به غرب، آن يکی شمال، و اين يکی جنوب.....
اين بار شيخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهريارا ! يادت باشد اصالت گربه، موش گرفتن است؛ گرچه "تربيت" هم بسيار مهمّ است. ولی، "اصالت" مهمّ تر است. يادت باشد با "تربيت" می توان گربه ی اهلی را رام و آرام کرد؛ ولی هرگاه گربه موش را ديد، به اصل و "اصالت" خود بر می گردد.


و اين است: حکايت بعضی تازه به دوران رسيده ها...
ﺁﻥ ﻧﺨﻞِ ﻧﺎﺧﻠﻒ ﮐﻪ ﺗﺒﺮ ﺷﺪ ﺯِ ﻣﺎ ﻧﺒﻮﺩ؛
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﮔﺮ ﺷﮑﻨﺪ ﺳﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ.

@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

19 May, 19:47


#تلنگر

"سنگريزه" ريز است و ناچيز. اما اگر در جوراب يا کفش باشد، ما را از راه رفتن باز میدارد!

در زندگی هم بعضی مسائل ريزاند و ناچيز، اما مانع حرکت به سمت خوبیها و آرامش ما ميشوند!

کم احترامی يا نامهربانی به والدين؛
نگاه تحقيرآميز به فقرا؛
تکبر و فخرفروشی به مردم؛
منت گذاشتن هنگام کمک کردن؛
نپذيرفتن عذر خطای دوستان؛
بخشی از سنگريزه‌های مسير تکامل ما هستند!

آنها را بموقع کنار بگذاريم تا از زندگی لذت ببریم.

دکتر شاهین فرهنگ


@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1

بِشنو‌‌ از نِی...

18 May, 11:49


#خودمونی

گاهی فقط بی‌خیال باش.
وقتی قادر به تغییرِ بعضی چیزها نیستی؛
روزت را برای عذابِ داشتن‌ها و
افسوسِ نداشتن‌ها خراب نکن!
دنیا همین است ،
همه‌ی بادهای آن موافق،
همه‌ی اتفاقات آن دلنشین،
و همه‌ی روزهای آن خوب نیست!
اینجا گاهی حتی آب هم، سر بالا می‌رود
پس تعجبی ندارد اگر آدم‌ها جوری باشند
که تو دوست نداری!
گاه‌گاهی در انتخاب‌هایت تجدید نظر کن.
فراموش نکن ،
تو مجاز به انتخابِ آدم‌هایی،
نه تغییرِ آن‌ها...

#نرگس‌صرافیان_طوفان

@Beshno_az_Neyy
@beshno_az_ney1
          ‌‎

بِشنو‌‌ از نِی...

18 May, 10:15


#یاد‌رفتگان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ 

اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ 

اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ 

وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ

5,202

subscribers

441

photos

182

videos