محکم قدم بردار شوقت را ببینم
در گوش من دائم صدای انفجار است
من سایه ای بی چکمه و بی آستینم
یاغی اردوگاه های الرشیدم
شعر بلندی روی دیوار اوینم
آن قد و بالای بلند آری همانم
این قد و بالای کمان آری همینم
من اولین شاهم که با یک شاه دیگر
تقسیم شد بی هیچ جنگی سرزمینم
من پای حرفم ایستادم پس کنارت
بر صندلی چرخدارم می نشینم
آه ای انار مانده از شب های یلدا
ای سیب سرخ سفره های هفت سینم
نارنجکی در سینه دارم دیر یا زود
از هر دو تامان قهرمان می آفرینم..
#محمدحسین_ملکیان
#بدبیاری
#بهترین_شعرایی_که_خوندم
@behtarinshear