️👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️ @bartarinhaxxxx Channel on Telegram

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

@bartarinhaxxxx




سلام دوستان عزیزم
به کانال بــرتــریــنــهــا
خـــوش آمـــدیـــــد😘😘

👈 بََََِِِِِِرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِهـٍََََِِِِِِـاََََِِِِِِِِ ️👉️ (Persian)

به کانال بــرتــریــنــهــا خوش آمدید! این کانال یک منبع عالی برای کسب اطلاعات و دسترسی به آخرین و به روزترین مطالب در زمینه‌های مختلف است. اگر به دنبال اطلاعات مفید و جذاب هستید، بهترین انتخاب برای شما کانال بــرتــریــنــهــا است. از آخرین رویدادها، مقالات جالب، تحلیل‌های فوق‌العاده، ویدیوهای آموزشی و اطلاعات روز در برتری‌های مختلف، همه چیز را در اینجا پیدا خواهید کرد. با عضویت در این کانال، هیچ خبر جدیدی را از دست نخواهید داد و همیشه در اولین خبرهای مهم حضور خواهید داشت. پس بی‌درنگ به کانال بــرتــریــنــهــا ملحق شوید و از تمامی امکانات و محتواهای ارزشمند آن بهره‌مند شوید. بهترین دارایی شما اطلاعات است، پس همواره بهترین منبع اطلاعات را دنبال کنید!

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:54


👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️ pinned «رمان #تاوانی_برای_عشق قسمت چهل و یکم از تهدیدش در آن حال به خودم لرزیدم، داشت دگمه های پیراهنش را با حالتی عصبی باز می کرد جیغ زدم تو حق همچنین کاری را نداری. خنده‌ای عصبی کرد و دست چپش را مقابلم گرفت و در حالی که به حلقه در دستش اشاره می کرد، گفت : مگه…»

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:54


https://t.me/shadtarinxxxx

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:54


رمان #تاوانی_برای_عشق

قسمت چهل و یکم
از تهدیدش در آن حال به خودم لرزیدم، داشت دگمه های پیراهنش را با حالتی عصبی باز می کرد
جیغ زدم تو حق همچنین کاری را نداری.
خنده‌ای عصبی کرد و دست چپش را مقابلم گرفت و در حالی که به حلقه در دستش اشاره می کرد، گفت : مگه
یادت رفته من و تو هنوز به هم محرم هستیم ، هیچ احدی ، هیچ قانون و شرعی نمی تونه من رو زیر سوال
ببره، مجبورت می کنم که ازم تمکین کنی.
حالا پیراهنش را در آورده بود و همان جا روی زمین پرت کرده بود.
چشمانم از زور وحشت و تعجب گرد شده بود، هنوز نمی توانستم باور کنم، در چه وضعیتی هستم، سریع از
روی تخت بلند شدم و به طرف در خروجی اتاق رفتم و گفتم : تو نمی دونی چی داری می گی؟ دیوانه شدی، من باید برم.
بهروز به یک قدمی آمد هر دو تا دستم را گرفت و در حالی که چشم در چشمم دوخته بود، بار دیگر روی تخت پرتم کرد
- کجا؟
با یک حرکت زیر پیراهنش را از تنش در آورد و همان جا انداخت، با دیدن با تنه برهنه اش ، ناخودآگاه دستم
روی دهانم رفت، و از روی ترس جیغ خفیفی کشیدم بهروز همان طور که ایستاده بود و نگاهم می کرد گفت :
همیشه برام مثل یک گل پاک بودی اما تو ..... پر پرت میکنم ، مثل یک گرگ وحشی تیکه و پارت می کنم تا دیگه من رو لو لو سر خرمن فرض نکنی
دوباره از روی تخت بلند شدم ، نمی تونستم آروم باشم به هر قیمتی که شده باید از این اتاق لعنتی بیرون می رفتم
- من باید برم.
اما بهروز بار دیگر دستانم را گرفت و مرا روی تخت انداخت
اما بهروز بار دیگر دستانم را گرفت و مرا روی تخت انداخت، حاضر نبودم به هیچ وجه تسلیم شوم، با تمام
وجودم شروع به تقلا کردم، دست و پا می زدم، بهروز که آن همه تلاشم را دید ،خودش را رویم انداخت، با
پاهایش، پاهایم را طوری قفل کرد که دیگر نمی توانستم تکانی به آن بدهم، دستانم را بالای سرم گرفته و
اجازه کوچک ترین حرکتی از من سلب شده بود، آن لحظه به تمام معنی احساس عجز و ناتوانی می کردم.
با ناله گفتم : بهروز غلط کردم، غلط کردم، تو رو خدا بگذار برم
بهروز با چشمان وحشی و سیاهش نگاهم کرد و گفت : هنوز غلط کردنت مانده!
چشمانم شروع به باریدن کرد، بد جوری اشک ها به چشمانم هجوم آورده بودند، آخرین باری که گریه کرده
بودم بعد از فوت مادر بزرگم بود، خیلی اشکم دم مشکم نبودم . اما حالا واقعا داشتم غالب تهی می کردم، با اوج
گرفتن گریه ام یک لحظه احساس کردم از فشار دست هایش کاسته شده است، داشتم امیدوار می شدم که با
صدای خشنی گفت : فکر نکن خام گریه هات می شم! نمی گذارم باز هم احمق فرضم کنی!
حتم داشتم گریه ام قلبش را لرزانده بود اما جریح تر از آن شده بود که به احساساتش اهمیتی بدهد. .....
نفس های داغ و خشنش که به صورتم خورد بد جوری مشمئز شدم ، سرم را به چپ و راست حرکت می
دادم ، در حالی که به شدت هق هق می کردم تلاشم را می کردم که حرفم را بزنم بریده بریده گفتم : بهر....بهروز. ....تو رو ....به روح پدر و. ....مادر ت. ....با من. ....کاری. .. نداشته باش
نمی دانستم میان گریه و ناله ام متوجه شده چه گفته ام یا نه؟
اما نگاه برق گرفته اش و فریادش نشان داد که در همان حال هم حواسش هست که چه می گویم
- خفه شو
دست راستش را روی دهانم گذاشت و آنقدر محکم فشار داد که فکر کردم دندانهایم لبم را پاره کردند
- اسم آنها را به زبانت نیار

ادامه دارد...

نویسنده : طاهره قاسمی

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:53


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فیلم 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:53


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فال🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:52


.

🌼شـــبتون پــر از ارامـــش🌼

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:52


شب ها آرامشی دارند
از جنس خدا
پروردگارت همواره
با تو همراه است
امشب از همان شب‌هایی‌ست
که برایت یک شب بخیر
خدایی آرزو کردم
شبتون بخیر


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:52


ُ
سـتاره اَم بـاش..
قـول مے دهـم
یـک عمــر؛
آســمانِ
شــب هـایت باشـم.

♥️شبت بعشق _جـانم♥️


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:47


💫الهی

دلتون شـاد
💫شبتون پر از نشاط

و قلب مهربونتون
💫هميشه تپنده باد

شب خوبی
💫در ڪنار عزیزانتون‌ داشته باشید

شبتون بخیر و شـادی


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:46


صفر عاشقی❤️❤️00:00❤️❤️

محسن ابراهیم زاده
منتظر تماس تو هستم عشقم
وعده هر شب من و تو هست
این ساعت

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:46


❤️❤️00❤️❤️

بــازگــشـــتـــ تــو

شــروع دوبــاره ے مـــن اســتـــ

همــچــو #ساعت_صفر

تــا بــه صــفــر مــیــرســـد

دوبــاره روز از نــو مــیــشـــود

#درساعت_صفر_عاشقی🌾

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:46


چش بد دور عاشق توام
فدا مداتم بی برو بیا



❤️❤️:❤️❤️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:46


💋💋::💋💋

💓💓"عشق" همین است
💓💓تنت می‌رود...
💓💓و دلَت جایی میانِ
💓💓دست‌هایِ کسی
💓💓تا ابد جا می‌مانَد.
♥️
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:46


عششششششقم (خاصم)
❤️ شبت بخیرنفسم❤️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

09 Jan, 16:45



پست_ویژه_برای_عشقم 😍❤️
♥️دوست دارم♥️
     ♥️دوست دارم♥️
      ♥️دوست دارم♥️
       ♥️دوست دارم♥️
       ♥️دوست دارم♥️
      ♥️دوست دارم♥️
     ♥️دوست دارم♥️
    ♥️دوست دارم♥️
   ♥️دوست دارم♥️
  ♥️دوست دارم♥️
♥️دوست دارم♥️
♥️دوست دارم♥️
♥️دوست دارم♥️
  ♥️دوست دارم♥️


   ❤️تا_آخرین_نفس_دوستتدارم_عشقم♥️💋

‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 14:13


یہ حلقہ طلایے ترڪے 💃💃💃😍💃💃💃

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 14:11


تقدیم حال خوش دل تک تکتون..🫰

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 14:11


ژان پل سارتر چقدر خوب گفته:

گاهی باید به دور خود
یک دیوار تنهایی کشید؛
نه برای اینکه دیگران را از خود دور کنی
بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت
دیوار را خراب می‌کند!✌️


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 14:10


دست‌ها
چیزهای خوبی‌اند
به‌خصوص اینکه
از عشق‌بازی برگشته باشند


👤ریچارد_براتیگان

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 14:07


تو❤️
بࢪاۍ من
هࢪ چقدࢪم ڪہ زندہ بمونم
چیزۍ هستے ڪہ ازت سیࢪ نمیشم
قبل منے
بعد منے
حال منے
امࢪوز منے
فࢪداۍ منے
هࢪ باࢪ ڪہ بهت نگاہ میڪنم
نهایت شڪࢪ من از خداوند هستے


👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 14:07


🍁🍁🍁
چند قدم مانده که پاییز به یلدا بِرسد ...
بوی باران و نمِ خاک و دلِ برگ به یغما بِرَود ...
همه حال و هوای من و تو، زیر بارانِ خزان ...
بارِ دیگر شود آئینه یاد و به دل خاطره ها سَر بِزَند ...
🍁🍁🍁

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 14:07


شنبہ ها انگار
خستگے یڪ عمر جمعہ با من است...
انگار جمعہ را صدسال زندگے ڪرده‌ام...
اما دل خوشم بہ هفتہ اے
ڪہ قرار است تمامش را
با یاد تو زندگے ڪنم ...
!
👉 @shadtarinxxxx👈

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:54


تقدیم به رویای زیبای من


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:54


تو را با غیر می‌بینم صدایم درنمی‌آید
دلم می‌سوزد و کاری ز دستم برنمی‌آید...

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:54


کسی را بسیار دوست داشتن یعنی از آرامشِ او مراقبت کردن.🚶‍♀


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:54


از وقتی شوخی آفریده شد،هیچ حرفی تو دله هیچکی نموند…

✌️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:53


غروبتون پرازنواهای عاشقانه


🌷👌

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:53


راهِ مرا اشاره شو   
من به کجا رسیده ام؟

هرچه دویده ام تو را
خسته شدم ، ندیده ام

#مولانا

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:52


چه آهنگِ شاااااد و خوشگلی
شاد باشید 💃💃💃

🍃
💐🍃👌👌

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:52


غروبت بی غم جان ••

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:52


🎶تقدیم بہ قلب مهربونتون🎶موزیڪ ویدیوعالی       ‎‌‌‎‌
#آذربایجان

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

07 Dec, 13:51


مردم هیچ وقت بابت ضعفت
ازت متنفر نیستن.
اونا بہ خاطر قدرت و توانایے هات
ازت متنفرن!
پس سعے ڪن قوے باشے
و بہ نظر دیگران بے اهمیت!


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:41


👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️ pinned «رمان #تاوانی_برای_عشق قسمت ششم بالاخره بعد از مکثی گفتم : آقا بهروز می دونید که بابا و مامانم خیلی شما رو قبول دارند و دلشون می خواد که من با شما ازدواج کنم، اما من به اندازه آنها مطمئن نیستم. شاید به خاطر این که شمارو خوب نمی شناسم به همین خاطر نظرم این…»

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:41


https://t.me/shadtarinxxxx

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:41


رمان #تاوانی_برای_عشق

قسمت ششم
بالاخره بعد از مکثی گفتم : آقا بهروز می دونید که بابا و مامانم خیلی شما رو قبول دارند و دلشون می خواد که
من با شما ازدواج کنم، اما من به اندازه آنها مطمئن نیستم. شاید به خاطر این که شمارو خوب نمی شناسم به
همین خاطر نظرم این که چند ماهی با هم نامزد بشیم تا نسبت به هم شناخت پیدا کنیم، شاید اصلا شما
نظرتون نسبت به من عوض شد.
- اولا پدر و مادرتون لطف دارند، بعدش هم، من حرفی ندارم هر طور شما بخواهید، و جناب فتوحی صلاح بدونند.
سکوت بین مان حکم فرما شده بود، که خودش سکوت را شکست و با لحنی آمیخته به شوخی پرسید : فقط همین بود؟ مورد دیگه ای نبود؟
این ریلکس بودنش اذیتم می کرد، بلافاصله گفتم : چرا بود! باید تذکر بدم در هر صورت که پدرم خواست، چه
بین ما صیغه محرمیت خوانده شه یا نامزدی، بین من و شما محرمیت فقط در حد حرف زدن هست و بس.
همان طور که یک لحظه هم چشم از من بر نمی داشت، با همان لحن قبلش دست هایش را روی چشمانش
گذاشت و گفت :به روی چشم. بازم هر چی شما خواستید. اصلا شراره جان در مورد من چه فکری کردی؟ من رو چطور مردی فرض کردی؟
با تعجب نگاهش کردم چی شد؟ تا چند دقیقه پیش شراره خانم صدام می کرد، حالا در کسری از ثانیه شراره
جان شده بودم؟ با اعتراض نگاهش کردم و گفتم :
- خوب شد همین حالا شرطم را گفتم! چه زود پسرخاله شدید؟ شراره جان؟ ؟
شراره جان را که به لحن خودش و به تقلید از صدای خودش گفتم، خنده کوتاهی کرد و معذرت خواست و
گفت: من شیفته همین حاضر جوابی ات هستم، چند دقیقه پیش وقتی ان طور محجوب و آرام مقابلم نشسته
بودی ، باورم نمی شد که این همان شراره همیشگی است که این طور ساکت نشسته است .
نفهمیدم چرا از اینکه در موردم حرف می زد و نظر می داد عصبی شده بودم با همان حال سریع گفتم : اصلا هم
قضاوتتان درست نیست چه خجالتی؟
شاید هم از این که او تردید و عذاب وجدانم را با حجب و حیای دخترانه ام اشتباه گرفته بود، ناراحت بودم؟
در حالی که لبخندی بر لب داشت دستانش را به علامت تسلیم بالا برد و گفت : من تسلیم، تسلیمم،فقط تا
نظرتان عوض نشده و پشیمان نشدید بریم پیش ، پدر و مادران و من هم قول می دهم هیچ وقت دست از پا خطا نکنم.
لحنش بدون این که بخواهم لبخند به لبم آورده بود. راستش اصلا چنین شخصیتی را برایش متصور نبودم،
خواستم بلند شوم که گفت بنشینم، سرش را پایین انداخت و بدون این که نگاهم کند با لحنی که غمی در آن
آشکار بود گفت : شراره خانم حتما در مورد من می دونید که متاسفانه از نعمت پدر و مادر محروم هستم،
مادرم بیمار بود، یعنی زمانی هم که با پدرم ازدواج میکرد مریض بود وقتی هشت سال داشتم، ما رو تنها
گذاشت و فوت کرد، پدرم هم شش سالی می شه که سکته کرد و به رحمت خدا رفت، از دست دادنشان برام
سخت بود، اما کاری از دستم بر نمی یاد جز این که فراموششون نکنم.
- خدا رحمتشون کنه
متاسف شده بودم، بهروز که حالم رو فهمیده بود نگاهم کرد و گفت : ببخش نمی خواستم ناراحتت کنم باید
برات می گفتم، اما من رو یکی از اقوام بزرگ کرده که هم حکم دایه ام را داره و هم زن بسیار خوب و مهربانی
هست، به قول معروف اگر خدا ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری. حالا به زودی باهاش آشنا می شی.

ادامه دارد...

نویسنده : طاهره قاسمی

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:38


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فیلم 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:38


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فال 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:34


💫خدایا
امشب به آغوش

💫مهربان تو پناه می‌آوریم
تا بزدایے رنج

💫روزگاران را از جانمان
و با عطرخوش نفسهایت

💫نبض خوشبختے
در روحمان جریان پیدا ڪند

💫شبتون ناب_ دوستان همراه💫

‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:34


شب را دوست دارم
ڪافے ست صدایم ڪنی
و شب بخیرے ڪوتاه بگوئی
ڪه ملودیِ خاصِ دلنوازت
بهترین بهانه براے باتو بودن میشود
ڪه نفسهایم رامست ولبهایم را تشنه ے ِ
بوسیدنِ لبانت میڪند.

♥️شبت ماه_عمرم♥️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:34


درصفرعاشقے
♥️♥️:♥️♥️

ایواے از دلـم
اگه از تو بیخبر باشه
هیچڪسے جز خودت
نمیتونـه تـو دلـم جاشـه 😍😉


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹      ‌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:32


       00 : 00
❤️❤️:❤️❤️
کاش من
الهه‌ نگهبان زمان بودم

تا برای ابد زمان را
در ساعت صفر نگه می داشتم
تا دیگر هیچ عاشقی💋
بیم از پایان وقت قانونی


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:27


🎬دانلود فیلم " آژیر خطر "



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
🔥 🔥

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:27


🎬دانلود فیلم " آژیر خطر "

#محصول1349

کارگردان: مهدی میرصمدزاده
بازیگران: ایرج قادری
گرشا رئوفی، آذر حکمت شعار
طاهره غفاری، امید زند


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:18


💢 آهنگ جدید احسان دریادل به نام صورتی

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 18:00


آهنگ شلوار پلنگے واست

آوردم باهم برقصیم😍😍💃🌺‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎﷽

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
❤️🍃🌺

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Nov, 17:44


‌قلب ڪسے
براے تو در شهر مے تپد

اے خوب بے نهایت شب هاے من بیا...

🌙
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:19


👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️ pinned «رمان #تاوانی_برای_عشق قسمت دوم حرف مادر که به اینجا رسید ،رو ازش برگردوندم، راستش ترسیدم چشم تو چشم نگاهش کنم. اما انگار دست بردار نبود. - هان ساکت شدی دیگه نطق نمی کنی؟ درحالی که سرم پایین بود حق به جانب گفتم : آن بیچاره که چند بار…»

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:19


https://t.me/shadtarinxxxx

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:18


رمان #تاوانی_برای_عشق

قسمت دوم

حرف مادر که به اینجا رسید ،رو ازش برگردوندم، راستش ترسیدم چشم تو چشم نگاهش کنم. اما انگار دست بردار نبود.
- هان ساکت شدی دیگه نطق نمی کنی؟
درحالی که سرم پایین بود حق به جانب گفتم : آن بیچاره که چند بار برای خواستگاری آمد، اما شما و باباجون که اصلا...
مادر حرفم را قطع کرد، دستم را گرفت و مرا پیش خودش نشاند و مهربانانه گفت:شراره جونم بابات اونا و
خانواده شون می شناسه می دونه به درد تو نمی خورند ما که با اون ها دشمنی نداریم عزیزم.
حوصله شنیدن حرفهای تکراری را نداشتم، مادر که چهره در هم کشیده ام را دید بحث را ادامه نداد شاید هم حس می کرد فایده ای ندارد.
- الان که، بیان ملاحظه پدرت رو بکن، به بهروز بی احترامی نکن
مکثی کرد و برای این که خیالش آسوده بشه با تاکید گفت: باشه؟
برای اینکه قضیه ختم به خیر شود، دستم را روی چشمم گذاشتم و گفتم : چشم .
با رفتن مادر خودم را روی تخت انداختم و به یاد پرویز افتادم، یعنی دلم یه جورای برای خودم و او سوخت،که
پدر مادرم این قدر با ازدواج ما مخالف بودند .
در افکار خودم غرق بودم که صدای آیفون مرا از جایم بلند کرد، خودم را به کنار پنجره اتاقم که مشرف به حیاط بود رساندم.
آمده بودند، بهروز و کامران به همراه خانمش. یک دست گل زیبا هم در دست بهروز بود.
بر عکس پسر عمه کامران او قد بلند و لاغر اندام بود، هیکل متناسب و رو فرمی داشت، دقیقا چاق و لاغر خیلی بهشون می خورد.
بهروز با کامران از همان دوران دانشگاه دوست بودند، پسر عمه کامران هم پای، او رو به کارخانه بابام باز کرده بود، نمی دونم چه مهره ماری هم داشت که بابام این طوری عاشقش شده بود.
نمی دانم چه مدتی گذشت که مادر ، زهره خانم را پِیَم فرستاد که به مهمان ها ملحق بشم. ناچار باید باید می رفتم.
شالم را سر کردم و از اتاقم بیرون رفتم.
وقتی به جمع شان پیوستم، بهروز با دیدنم گل ازگلش شکفت، این علاقه‌مندی او کلافه ام می کرد.
با فاصله یک مبل کنار خانمِ کامران نشستم، ضمن خوش آمد گویی به مهمان ها یه احوال پرسی تقریبا رسمی
با آنها کردم، پدرم روبه‌روی من و مادرم هم کنار او نشسته بود، وبهروز هم ضربدری مقابلم وحواسش کاملا به من بود.
آن لحظه آرزو کردم، کاش به جای او الآن پرویز این جا نشسته بود و پدر و مادرم این قدر تحویلش می گرفتند.
نگاهم به دسته گل بزرگ و زیبا یی که بهروز آورده بود و داخل گلدان روی میز خودنمایی می کرد افتاد، فکری از سرم گذشت.
رو به زن کامران کردم و گفتم : الهام جون تو که این قدر با سلیقه بودی، به دسته گل اشاره کردم و ادامه دادم
این چه دسته گلی که گرفتی؟ چه قروقاطی گلهاش آخه؟
الهام با تعجب نگاهم کرد و گفت : عه واه شراره جون! دسته گل به این زیبایی؟ !
در حالی که زیر چشمی حواسم به بهروز بود که چطور رنگ به رنگ می شد، رو به کامران گفتم : آخه تو بگو
پسر عمه، از الهام به این خوش سلیقه گی که شوهری مثل تو رو انتخاب کرده، خرید همچنین دسته گلی بعید.
قبل از این که او بخواهد جوابی بدهد بهروز نگاهش را به من دوخت و گفت : شراره خانم این دسته گل انتخاب
من، شرمنده که مورد پسند شما نیست، هر چی باشه سلیقه خانم ها بهتر از آقایون.
در حالی که وانمود می کردم خیلی متعجب شده ام با شرمندگی گفتم : وای تو رو به خدا ببخشید اصلا نمی دونستم.
بعد مکثی کردم و زیر لب گفتم؛ پس بی راه نگفتم؟ !
متوجه چشم غره های مادر به خودم شدم فهمیده بود که حرفهایم تعمدی بوده، و همین وادارم کرد دوباره عذر
خواهی کنم، و خودش هم از گل تعریف کرد.

ادامه دارد...

نویسنده : طاهره قاسمی

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:18


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فیلم 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:16


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فال 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:15


امشب
از خـدایی که از همیشه
نزدیکتر است برایتان

عاشقانه‌ترین
لحظات را میطلبم
زیباترین لبخندها

را روی لبهایتان و
آرام ترین لحظات را
برای هر روز و هر شبتان

شب خوش🙏🌹
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌
‎  ‎  ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:15


خدایا
💫هرشب نورے ازوجود نورانیت

برقلوب تاریک وگرفتہ ما
💫بتابان وبا حرارت

عشق ومعرفت خویش
💫قلبهاے خستہ ویخزده مارا

گرمے ببخش واحیاڪن قلب مارا

💫شبتون سرشار_ازعشق الهی💫


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:14


‌ ای کاش...
ای کاش یکی بیاید
که وقت رفتن نرود....🍂🌸

معین
‌‌‌
شبتتون ارام🌺


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:14


تــو
زیباترین
اتفاق شبهای منی
اتفاقی شبیه "مــــاه"
در تاریک ترین شب جهان...


♥️شبت بخیر_عشق نابم♥️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:14


درصفرعاشقے
♥️♥️:♥️♥️


اینقده جذاب مگه داریم و مگه میشه😍😉

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:12


تقدیم به مخاطب خاصم ❤️
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:12


♥️♥️00 : 00♥️♥️

ساعت صفر شد بہ وقت عشق
عشق بازے ساعت با عقربہ ها

عشق بازے چشم با خواب
عشـق بازے من با تو

و چہ زیباست ساعت وصال
ڪہ تو باشے در آغوشم و زمان بایستد💋


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:12


عشق پاڪم بهشت را
میخواهم چه ڪــار وقتے
تــــــو
تمام نشدنے ترین
دنیاے منـــے..
قلب منے تـــوعشقم

♥️♥️::♥️♥️


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:11


.. ' 12 '..  
9- ⇧  -3         ♥️♥️::::♥️♥️
' .  6 . '

ساعت عـاشقــــ❣️ــــ

دم به دم
شانه به شانه 

هفت شهر عشق را
دست به دست ،

منزل به منزل
با تورفتن آرزوست....

♥️♥️::::♥️♥️

ساعت عاشقی مبارک💋


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

23 Nov, 17:11


♥️00 : 00♥️
ساعت صفر عاشقی
ساعتی ست
تنظیم شده
راس
ساعت
چون " تـ❤️ــویی "
که آن را معنا می بخشی


♥️♥️::♥️♥️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:33


یه. حس خوب

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:32


نیلوفر. دل دیوونم

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
🎧 ▷ ◉──────── 🎼

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:21


💃💃💃💃😍😍😍😍👏

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👏👏

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:21


كاش ياد ميگرفتيم
به جای اينكه به هم بگيم
دوست دارم، عاشقتم
همو آروم كنيم
احساس همو درك كنيم
اخلاقای همو بفهميم
باعث ناراحتی هم نشيم
همو تنها نذاريم
با قهر و آشتی های بچگانه
به حال هم گند نزنيم
كاش ياد ميگرفتيم...
همه چی پول و خرج كردن نيست
كاش ياد ميگرفتيم...
واسه عشقمون يه بغل پُر از آرامـش بخريم


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:20


رضا شیری پشت سر☑️


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:20


#زن🤍💔❤️‍🩹🖤

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:20


مهم نیست چقدر به دیگران نزدیکیم،
مهم این است کە هر کس
باید به تنهایی با زندگی روبرو شود ...

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:19


شادمهر _ باورم کن🎼

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 07:19


‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌
‏زشت و زيباش مهم نيست 
با كسی باشيد كه پشتتون به معرفتش گرم باشه
...

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 04:15


مستی قشنگه ولی با آدمش❤️.🤍


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 04:14


انسان‌هاى زيبا هميشه انسان‌هاى خوبى نيستند
اما انسان‌هاى خوب هميشه زيبا هستند👌👌


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 04:07


آهنگ شاد بندری

نی انبان بوشهری 👌👌

عشق فقط بوشهر 😍😉👌👌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 04:07


تقدیم آذری زبانهای عزیزم
دلتون شاد و لبتون خندون

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 04:07


کوردای عزیزمون باغیرتیایا
مهمون نوازا
لوتیا
بامعرفتا👌👌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 04:07


اهنگ مازنی👌
باصدای فاطمه عطایی
تقدیم به مازنی های عزیز

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 04:07


لرهای عزیزمون😍
همه مهمون نوازا
همه مهربونا
همه گل ها
تقدیم بهتون👌👌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 04:04


باور داشته باشیم 👍👍👍👍

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 03:42


🌺              🌸             🌸     1403/8/30 
🌱    🌸     🌱    🌺    🌱
         🌱             🌱

چهارشنبه پاییزیتون بخیرونیکی🌸🍃

امــروزتــون چـون گــــل  🌺🍃

بـا شکوه و قشنگـــــــ🌸🍃

هـمراه بـا مـوفـقیـت 🌺🍃

روزتون سراسر شـادی🌸🍃

زیبـایی و کلی انـرژی مثبت 🌺🍃

آخرین روز آبان ماهتون عالی و بینظیر🌸🍃

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

20 Nov, 03:42


صبح است 🌞
و دلم به مهر باور دارد 🍁

آبان که گذشت دل به آذر دارد🍁

پاییز بـرای مـن شـدہ ایـن تعبیر 🍁

فصلی که فقط خاطرہ در سر دارد🍁

امیدوارم آذر ماه آغاز
بـرآورده شـدن آرزوهـاتون باشه🍁

درود برشما عزیزان
صبحتون پراز مـهر و شادی🍁



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:37


👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️ pinned «۴۸🌸کم کم وارد دنیاي خوابی بی رویا شدم. این دفعه خودم تونستم بیدار بشم...نگاهی به ساعت بغل دستم کردم تقریبا 10:30 بود...مانیا ساعت 1 تعطیل میشد...از جام بلند شدم بردیا تو اتاق نبود صداي شر شر اب رو میشنیدم پس معلوم شد که حموم رفته...از جام بلند شدم نگاه کن…»

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:37


https://t.me/shadtarinxxxx

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:36


۴۸🌸کم کم وارد دنیاي خوابی بی رویا شدم.
این دفعه خودم تونستم بیدار بشم...نگاهی به ساعت بغل دستم کردم تقریبا 10:30 بود...مانیا ساعت 1 تعطیل

میشد...از جام بلند شدم بردیا تو اتاق نبود صداي شر شر اب رو میشنیدم پس معلوم شد که حموم رفته...از جام

بلند شدم نگاه کن انقدر خسته بودم که حتی لباسم هم عوض نکردم سري از روي تاسف تکون دادم.همون

لحظه بردیا اومد داخل فهمیدم که میخواد لباس عوض کنه قبل از اینکه چیزي بگه خودم بیرون رفتم...بعد از 5

دقیقه در اتاق باز شد و بردیا حاضر و اماده بیرون اومد...همزمان در اتاق کامران باز شد با دیدن من و بردیا صبح

بخیري گفت و راه خودش رو رفت...سمت اشپزخونه رفتم اول توي کتري اب ریختم و گذاشتم جوش بیاد...از

داخل یخچال هرچی براي صبحونه قابل خوردن بود بیرون اوردم و رو میز چیدم...چند ثانیه بعد اشکان و کامران

و بردیا و امیر به سمت میز اومدن و نشستن...نون هم اوردم و خودمم نشستم...سعی کردم اروم بخورم که به

چاي هم برسم ولی این قحطی زده ها افتاده بودن رو میز کاملا...تقریبا یه 10 دقیقه اي گذشت چاي جوش

اومد یه لیوان براي خودم ریختم اعتراض کامران بلند شد:

-یعنی چی؟چرا نگفتی چاي هم داریم؟

-خب الان میگم چاي هم داریم...میخوري؟

-اره

به پشت سرم اشاره کردم و گفتم:

-پس برو براي خودت بریز

یه نگاه به میز کرد و یه نگاه به چاي من...بعدش گفت:

-بیخیال کسی بدون چاي نمرده

من هم چند لقمه کوچیک خوردم و سیر شدم از سر سفره بلند شدم چند دقیقه بعد من اشکان و همزمان باهاش

کامران هم بلند شدند...

*

ساعت تقریبا 12 بود وقت اجراي نقشه ام...من سوار پراید دیروزي شدم و از راه کوتاه تر که از مرکز شهر بود

رفتم بردیا هم پشت سرم میومد...فقط خدا خدا میکردم به پلیس برنخوریم ولی خیابونی که من ازش میرفتم

خلوت بود...به در مدرسه رسیدم در گوشه ترین قسمتی که میشد پارك کردم که چشم کسی بهش نیفته بردیا

هم وقتی از من مطمئن شد پیچید از محیط مدرسه بیرون رفت...بعد از نیم ساعت گوشیم زنگ خورد با بی

حوصلگی گفتم:

-بله؟

-اوکی شد ماشینش رو پنچر کردم...

-خیلی خب دختره ساعت 1 میزنه بیرون و از دوستاش جدا میشه من میرم جاي همیشگی راننده...

-اوکی منم تا یه ده دقیقه دیگه کوچه .... هستم

-باشه زود بیا

جاي پارك ماشین رو تغییر دادم و جایی که راننده اش وایمیساد رفتم دستم رو توي کیسه بغل دستم کردم یه

کلاه برداشتم و باهاش کل صورتم رو پوشوندم عینک مشکی که کامل چشمام رو بپوشونه زدم و با بیتابی به

ساعتم نگاه کردم فقط 5 دقیقه مونده بود....

*

مانیا با اخم و پاهاش رو روي زمین میکوبید و منتظر بود...لحظه اي زنی از روبروش گذشت سمتش رفت و

چیزي بهش گفت زن هم گوشیش رو بیرون اورد و به مانیا داد لحظه به لحظه اخمش بیشتر میشد ولی با لبخند

از زن خداحافظی کرد و منتظر راننده جدیدي که پدرش براش میفرستاد شد...تقریبا یه ربع صبر کردم سپس

استارت زدم و جلوي پاش وایسادم و گفتم:

-خانوم منوچهري؟

با خستگی و صورتی سرخ نگاهم کرد و گفت:

-خودم هستم

-من از طرف پدرتون اومدم

انگار دنیا رو بهش دادن با خوشحالی دستگیره رو کشید و روي صندلی عقب جا خوش کرد...دلم براش

میسوخت ولی نمیذاشتم بلایی سرش بیارن...گوشیم رو برداشتم و به بردیا اس ام اس دادم:

"دختره رو سوار کردم داریم میایم اماده باش"

وقتی تو کوچه اي که بردیا داخلش کمین کرده بود پیچیدم مانیا با اعتراض گفت:

-اقا کجا میرین؟

اب دهنم رو قورت دادم و گفتم:

-یه کار واجبی دارم

دیگه چیزي نگفت همون لحظه زدم رو ترمز بردیا پرید داخل ماشین انقدر ناگهانی که من هم شوکه شدم چه

برسه به این دختر بدبخت...با اون ریش مصنوعی و عینک ته استکانی صورت ترسناکی پیدا کرده بود...قبل از

اینکه دختره فرصت حرف زدن داشته باشه پارچه سفید رنگ رو روي دهن مانیا گذاشت...مانیا کمی تقلا کرد و

روي دستاش افتاد...اروم سرش رو کف ماشین گذاشت از صندلی عقب پیاده شد و جلو نشست به ظاهر خونسرد

ولی در باطن پر از عصبانیت و استرس گفتم:

-کجا برم؟

پاهاش رو عصبی تکون میداد با بی میلی جواب داد:

-همین کوچه رو برو بپیچ دست راست تو یه باغ مخروبه یه خونه هست دختره رو باید ببریم اونجا،صالح هم

ساعت 3 میاد میگه تا اون موقع باید نگهش داریم...

فقط سرم رو تکون دادم خودم دختر بودم میفهمیدم چه حسی داره در همچین وضعیتی قرار گرفتن ترس از

دست دادن هستی همه و همه رو میفهمیدم...به باغی که میگفت رفتم بردیا دختر رو به ارومی بغل کرد و همراه

با خودش به اون خونه متروکه اورد...شیشه هاش شکسته بود و در اهنیش زنگ زده بود تنها نور ممکن اونجا
نوري بود که از پنجره بیرون میزد...مانیا رو،روي صندلی وسط اتاق نشوند و تند و فرز با طناب دستش رو

بست...
پلک هاي مانیا تکونی خورد خواست خودش رو حرکت بده ولی نتونست در یک حرکت چشماش رو باز کرد یه
نگاه به اطرافش انداخت و با صداي بلندي جیغ کشید...تعلل بیشتر رو

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:35


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فیلم 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:34


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فال 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:33


♥️الهی در این🙏
🌷⭐️شب زیبای پاییزی

♥️زندگی دوستانم را سبز
🌷⭐️تنور دلشان را گرم
♥️فانوس دلشان را روشن
🌷⭐️لحظه هایشان را بدون غم
♥️و چرخ روزگار را
🌷⭐️به کامشان بچرخان

♥️ شبتون خوش در پناه خدا🙏


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:33


پاتوق هر شبم
ڪُنج آغوش تُ ست

و بودن در این بهشت را
با هیچ چیز عوض نمی‌ڪنم

♥️شبت خوش_عزیزدلم♥️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:32


درصفرعاشقے
♥️♥️:♥️♥️


اے دلرباے من شیرین اداے من😍


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:32


⭐️الهی
💫گفتے ڪریمم
⭐️پس تاڪـرم
💫تو درمیان است
⭐️نا امیدے برما حرام است
💫خـدایـا
⭐️توسختی هاے زندگی
💫دستمان را بگیـر
⭐️ڪه سخت محتـاج
💫نگاهت هستیم
⭐️شبتـون سرشار از ارامش الهی💫


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:31


❤️❤️:❤️❤️

زندگی یعنی:

همین ساعت عاشقی همین حالا
یعنی در آغوشت تا همیشه
تا فردا

زندگی یعنی نگاه تو
کوک کردن قلبم 💌
با صدای تو

💋💋❤️💋💋


‎‌‎‌@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
            

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:31


‌‌‌

❤️❤️:❤️❤️


پرسید:


طلب ؟!

تنها
ــو👉🏿

قرار دل قرار منے

❤️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
‌‌‌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:29


فیلم " فرار از بهشت "

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
🔥 🔥

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:29


🎬دانلود فیلم " فرار از بهشت "



کارگردان: نصرت اله وحدت
بازیگران: وحدت، ژاله کریمی
علی زاهدی، نادره، جعفرپور

🔥 🔥

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:27


👌👌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

18 Nov, 16:27


درونم شعله ها دارم
ولی سبز است رخسارم.. 👌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 15:13


هر رفتار مانند
یک نخ نازک است
نخ های نازک
رفتارهای تکراری
تبدیل به
طناب عادت میشوند
و آن طناب برای همیشه
دور زندگی ما میپیچد...
مواظب نخ های نازک زندگیمان باشیم


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 15:12


.

         بخند جانم
     از آن خنده هایی
   که همیشه شهردلم را
     طوفانی میکند...



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 15:04


رضـــا بهــــرام

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 15:04


مـــاهــور افـشـــار

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 15:04


آنچه را كه
غمگينت می‌کند، فاش نکن!
مگر برای آن کسی که مدام خوشحالت می‌کند.✌️


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 15:02


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:43


غـــروب تمــاشــایی🌱🤍


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:43




بیا به جرم عاشقی بکش منو نرو 💔


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:43


🍂🌸خوبیهای دنیا
🍂🌸شادیهای پی در پی
🍂🌸تقدیم به شما دوستان عزیز

🍂🌸خوشبختی
🍂🌸ستونِ زندگیتون باشه

🍂🌸مهرتون ماندگار
🍂🌸لحظه هاتون خوش رنگ

🍂🌸عصرشنبه تون بخیر 🌸🍂



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:43


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:42



تا حالا فکر کردین
دلیل با هم بودنتون چیه ؟ 🤔

دیدن این پست به شدت پیشنهاد میشه☝️


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:42


این شما و این کلیپ برای غروب جمعه تون 👌 🌱🤍

غـــروبتون بیــــغم🌺


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:42


موزیک جدید 🌸 حالا حالاها
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواننده🌸
#مسعود_صادقلو

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:41


در این عصر زیبا
بهترین آرزویی
که میتونم براتون
داشته باشم اینه که:

خدا انقدر عاشقانه
نگاهتون کنه که حس کنین
خوشبخت ترین
موجود کائنات هستین

🌺عصرتون دلچسب🌺



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:37


🍂 لحظه هاتون لبریز از آرامش

🧡 قلبتون مملو از عشق

🍁 وزندگیتون سرشار از نیکبختی

🍂عصرتون با صفا ☕️🌼


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:37


تمام کافی شاپهای دنیا را هم بگردی هیچ چیز یک فنجان چای داغ مادر نمی شود..😔😢

عصرتون دلنشین❤️❤️


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
.

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:36


براے عصر تون 🌺
شادے دم ڪردہ ام🍓🌺
لبخند بزن🍒
عصرتون آروم و شاد🍓🌺
و سرشار از خوشبختی🍓🌺
و عشق و آرامش❤️

عصرتـــــــــون بخیر دوستان🌺

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

16 Nov, 12:35


انسان باشیم .......😍😍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...........رقص

😍❤️

𝄠♥️‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:18


تنها کسی که حق داره نصیحتم کنه نویسنده‌ی این متنه؛ میگه:

زندگی؛
چه با خلاف،
چه بی‌خلاف،
چه برخلاف،
می‌گذرد!✌️


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:17


برای ازدواج هیچ وقت عجله نکنید..

حتی به اجبار خانواده
هیچ کس از مجردی نمرده!
اما خیلی ها ....
به خاطر بودن با آدم اشتباه مردن!!!✌️



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:17


مهستی
🎼🎼☕️☕️



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:17



لبخند - مهستی

«گفتی که عاشق شو بگذار بتازونم
در عین خودخواهی اون رو بسوزونم
تا با تو خندیدم خود را خدا دیدی
از نسل خاکی‌ها خود را جدا دیدی»


با این من ساده تو بدترین کردی!

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:17


حجم نمڪ مهم نیست؛ قدر نمڪ مهمہ ... نمڪ نشناس نباشیم..✌️


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:16


‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
پیدا ڪردن نقطہ ضعف‌هایِ دیگران ڪمے هوش می‌خواهد اما سوء استفادہ نڪردن از آنها مقدار زیادے شعور..✌️



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:16


دوست‌داشتن‌ و عشق
یک جریان کلیشه‌ ایست‌..

آدمی باید برای آدمی " پناه " باشد..✌️



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:16


باید گذشت گاهی از دلت
گاهی از دلش..

و این گذشتن
چه سخت میگذرد از دل آدم‌‌ها...✌️



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 08:16


یه آدمایی پشت بندِ یه اتفاق تلخ
«برق چشمـاشون»‌ برای همیشه خاموش میشه.
مثل از دست دادن یک عزیز...
دیگه هیچوقت از ته دل نمی‌خندن، قشنگ میشه دید تو چهره‌شون که چشماشون برق نداره...

الهیی که این اتفاقا از زندگیتون دور باشه..👌



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 07:32


ما که جوانی نکردیم !
یعنی وقت و حوصله اش را نداشتیم !
ما سرمان شلوغ بود ، خیلی شلوغ !!!
به قدری فکر و مشغله رویِ سرمان سنگینی می کرد ، که درکِ درستی از سن و سال نداشتیم ...
ما حتی کودکی هم نکردیم ،
چشم باز کردیم و پیر بودیم ...
جوری شکستیم ، که زبانِ اعتراضمان ، بند آمد !
ما قربانیانِ بدترین بُرهه ی تاریخ بودیم !
نسلِ جوانی هایِ بر باد رفته ...
نسلِ بحران و بلا تکلیفی ...✌️



@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 07:31


تمام دنیا را بگردی
هیچکس جز مادر
دوستت نخواهد داشت🌺♥️

🍃🌹🍃🌹


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 07:31


قشنگ ترین کنسرت دنیا هم ..
صدای نفس کشیدنت تو بغلمه...🫂♥️
عشق من ...🫀💋

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 07:26


‌‎‌‌‎‌#‌‌𝑴𝑼𝑺𝑰𝑪‌.
‌‌‎ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎
‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 07:26


و زن زیباست
و زیباتر از او

جای پای اوست بر صفحھ ‌ی کاغذ ...!


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 07:24


‏کی میگیره جاتو؟
هیچکی عزیزم هیچکی
با خیال راحت برو دوراتو بزن و برگرد من اینجا منتظرتم.

👉 @shadtarinxxxx👈

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 06:55


ما نه بلد بودیم چجوری شروع کنیم و نه آدم تموم کردن بودیم، آدما خودشون میومدن و خودشونم میرفتن..

آخرشم خودمون بودیم...

👉 @shadtarinxxxx👈

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 06:47


🎀متولدین بهمن

🦄فال روز 22 آبان ماه🦄

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

12 Nov, 06:47


🎀متولدین اسفند

🦄فال روز 22 آبان ماه🦄

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:40


👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️ pinned «۳۰🌸موفق شد و من بدون کمترین تجربه سمت موتور رفتم و روشنش کردم و اروم زیرلب زمزمه کردم: -به نظر نمیاد خیلی سخت باشه... گاز و ترمز رو تشخیص دادم و با ترس و لرز سوار شدم زیرلب صلواتی فرستادم دروازه رو باز کردم و گاز رو گرفتم و با سرعت خیلی خیلی کمی روندم کم…»

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:40


https://t.me/shadtarinxxxx

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:39


۳۰🌸موفق شد و من بدون کمترین تجربه سمت موتور رفتم و روشنش کردم و اروم زیرلب زمزمه کردم:

-به نظر نمیاد خیلی سخت باشه...

گاز و ترمز رو تشخیص دادم و با ترس و لرز سوار شدم زیرلب صلواتی فرستادم دروازه رو باز کردم و گاز رو

گرفتم و با سرعت خیلی خیلی کمی روندم کم کم جرئتم بیشتر شد و سرعتم رو بالاتر بردم و لبخندي روي لبم

نشست از اون چه فکر میکردم راحت تر بود بازم سرعتم رو بیشتر کردم کنترل کردن خیلی سخت نبود حواسم

به پاهام بود که با شنیدن بوق ماشینی هول شدم و به جاي ترمز گاز رو فشار دادم و با کمر خوردم زمین موتور

هم کمی اونور تر پرت شد کمرم خیلی درد گرفت اخ بلندي گفتم صداي اشنایی گفت:

-اقا،اقا خوبین؟

صدا متعجب شد:

-نیکا توئی؟

سرم رو بلند کردم و به سامان توپیدم:

-تو چرا اینجوري بوق میزنی؟زهرترك شدم کمرم خورد شد

-حالت خوبه؟میتونی بلند بشی؟

دستش رو پس زدم و خواستم بلند بشم که از درد شدید کمرم دوباره نشستم و ناسزایی به سامان گفتم...دوباره

دستش رو سمتم دراز کرد و با غر غر گفت:

-دختره لجباز وقتی بلد نیستی براي چی سوار میشی؟

با حرص گفتم:

-به تو چه؟زدي ناکارم کردي طلبکارم هستی؟

-خیلی خب بابا اتفاقی بود

و دستم رو کشید و بلندم کرد...از شدت درد لبم رو گاز گرفتم...

-حالت بهتره؟

سر تکون دادم و سعی کردم راه برم و کمرم رو صاف کنم دردش کمتر شد و تونستم کاملا صاف راه برم...

-برو سوار ماشین شو موتورت رو من میارم...

سوار ماشینش شدم و به سمت خونه راه افتادم امیدوارم این تصادف مزخرف کارام رو عقب نندازه...اخه تو مرض

داري وقتی بلد نیستی سوار میشی؟ننت موتور سوار بود یا بابات؟دختره احمق هر بلایی سرت بیاد حقته...

رسیدیم خونه با هر قدمی که بر میداشتم کمرم تیر میکشید و یه فحش به خاطر این سر به هوایی به خودم

میدادم. سامان یکم چپ چپ نگام کرد و گفت:

- کمتر غر بزن اینجوري که تو غرغر میکنی همه میفهمن دختري والا پسر سوسول ندیدم اینجوري!

یکم به ابروهاي برداشته و تمیزش نگاه کردم و گفتم:

- سوسول اون پسریه که از دخترا ابروهاشو قشنگ تر بر میداره!

سریع قرمز شد و ابروهاش رفت تو هم

-زیاد حرف نزن برو تو.

موتورو اورد داخل حیاط و شروع کرد به توضیح دادن همه چی سعی کردم خوب گوش بدم تا دستم بیاد نباید

جلوي صالح خان سوتی میدادم. میدونستم کارمو با موفقیت به انجام رسوندم و تونسته بودم نظر صالح خان رو

جلب کنم ولی میترسیدم از چاقویی که زیر گلوم گذاشت و تهدیدي که کرد ترسیدم. از این که قرار بود برم

جایی که قرار گاهشون و محل همه اون ئکاراي کثیفی که میکردن بود ترسیدم! حتی از انجام ماموریت هاي

بعدي که حس بدي بهم میگفت به این سادگیا نیستن هم میترسیدم.

سامان درسارو یادم داد و رفت و باز خودم موندم و خودم. وقتی تنها میشدم تازه میفهمیدم زمان چقدر دیر

میگذره. بارها همه جوانب رو سنجیدم و فکر کردم به شرایطی که ممکن بود برام پیش بیاد ولی تا اینجا که

اومده بودم دیگه جاي جا زدن نبود! و روز با هر سختی و تردید و ترسی که بود گذشت وقتی صداي زنگی که

مخصوص صالح خان بود رو از گوشیم شنیدم موهام سیخ شد. گوشی رو جواب دادم.

- سلام صالح خان

- سلام پسر الوعده وفا! امروز دیگه وقتشه با گروه آشنا بشی.

- خوبه. کی و کجا؟

آدرس رو برات میفرستم ساعت 5 خودتو برسون جایی که میاي هر هفته اسم رمز داره براي اینکه پلیسی نتونه

نفوذ کنه. اسم رمز امروز سیگار برگ یادت نره تا اینو نگی راهت نمیدن داخل.

- باشه اقا حتما میام.

تا ساعت 4 خودمو آماده کردم گریمم رو درست و ترتمیز کردم بلوز مردونه مشکی پوشیدمو و موهامو یکم سیخ

کردم. از اینجا به بعد کار من تازه شروع میشد جلوي اینه تیره و کثیف ایستادم و به خودم نگاه کردم، از الان

نیکا باید از ذهنم بره بیرون غم و غصه و هر کوفت و زهرماري رو میزارم کنار حالا که تا این حد به هدفم

نزدیک شدم میتونم خودم باشم باید با نهایت شوخ طبعی خودمو با گروه پسرایی که باهاشون اشنا میشم

صمیمی کنم و بشم یکی مثل خودشون. اونقدر صمیمی که منو به سمت رئیس بزرگترشون و کاراي زیرپوستی

که انجام میدن هدایت کنن. دیگه نشستن یه گوشه زانوي غم بغل گرفتن و اشک ریختن تموم شده وقت نقابی

از شادي و سرزندگیه. سعی کردم نیکایی که قبل بودم روب ه یاد بیارم الان وقت خوب شدن بود از الان همه

چی خوب پیش میره و من خوب میمونم تا زمانی که دستم به اون ادمی برسه که خونتو ریخت زمین اون موقع

است که همه خشم و کینه ام رو خرجش میکنم و حتی ثانیه اي هم رحم نمیکنم بهش.
موتورو از حیاط بردم بیرون و نشستم روش زیر لب کلی ذکر گفتم که نیوفتم و خودمو درب و داغون نکنم. بسم
الله گویان موتورو روشن کردم و یواش یواش روندم تا این که قلقش دستم اومد. خوشم اومده بود از ماشین
بیشتر کیف میداد از بچگی دوست داشتم موتور سوار شم و چه خوب بود که این پسر شدن حداقل یکی از
ارزوهامو برآورده کرد.
به جایی که صالح خان گفته بود

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:39


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فیلم 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:38


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فال🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:38


شبتون بخیر

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:37


چـون "شـــب" برسـد 🌟
بـا تــو کـه آرام بگیـرم
هی نـاز کنـم ...
بـوســه بخـواهـم💋
دو، سه، صد، کام بگیرم.‌‌‌!


♥️شبت بخیر عشقم♥️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:37


🍂مهربان معبودم
💫شب خود و دوستانم را
🍂بـه تـو میسپارم
💫آرزوهایم زیاد است
🍂اما ناب ترین آرزویم
💫نعمت سلامتیست
🍂بـراے همه ے عزیزانم
💫صبور باشیم
🍂مشڪلات هم تاریخ انقضا دارند

💫امشب بـراتـون
🍂سلامتے آرزو میڪنم
💫ان شـاءالله همیشه
🍂سلامت و شـاداب باشید

💫شبتون بخیر🍂


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:36


آهنگ هایده به نام گم شده ام (هوش مصنوعی)

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:36


🌸وقتے شب میشه
یـہ دنیـا خاطره
🌸یـہ دنیـا خیـال
میـاد تـو دل آدم

🌸من آرزو میڪنم امشب
دلتـون آروم باشـہ ♡
🌸و رویاهاتـون شیرین

شبتون قـشنگ
🌸دلتون پـر از زیبـایی

     
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:36


_‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لـب بازیـامون💋😻••


شب بخیرجانانممم💋🤤


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:36


آرزوے امــشــبــمــ:
خــوبــے رو آرزو مــیــڪــنــم بــراے آنــهایــے ڪــه بــا تــمــام بــدیــهایــے ڪــه دیــدنــد یــاد نــگــرفــتــنــد بــد بــاشــنــد...
‌‌شــبــتــون بــه عــشــق🌹🌹🌹❤️❤️❤️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:36


♥️♥️00:00♥️♥️

♥️ صفر عاشقی ♥️

مینویسی مرا
واژه به واژه
میخوانم تو را
دیوان به دیوان
مینوسی ام ذوب میشوم
میخوانمت آتش میگیرم
و این یعنی تعادل
یعنی تو
یعنی عشق♥️

:


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:35


❤️صفر عاشقی  

فقط برای تو ❤️


❤️ساکتم....!

نه اینکه فراموشت کرده باشم❤️

❤️صبر کردم ببینم توهم

دلتنگم می شوی❤️

❤️❤️:❤️❤️


          
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:35


❤️❤️:❤️❤️

قسم بہ ساعت عشق
و بہ لحظہ ے دلتنڪَے
دلــــــــــم
بہ شوق حضور اندڪ تـــو
درخیاڸ ساعت صفر
همہ ثانیہ ها را
نمـــــے شمارد
نمـــــے تپد
ازشوق وانتظار مـــــے‌میرد ..

❤️❤️:❤️❤️

ساعت عاشقی مبارک💋

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌   

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

27 Oct, 19:35


.
.. ' 12 '..
9- ⇧ -3 ❤️❤️:❤️❤️
' . 6 . '

امشـبـــ آرزو دارمـــ
آرزوے باشـمـــ

امشـبـــ نـه را
نـه خــودمــ ، امشبـــ ما را آرزو دارمــ


🍃🕛00♥️00🕛🍃


            
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
          

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:08


👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️ pinned «۲۹🌸بزنی نذاشت جوابی بهش بدم ادامه داد: - این کار واسه ما کار خیلی مهمی بود که توسنتی از پسش بر بیاي کم کم کاراي بزرگتري ازت انتظار میره که با این زبر و زرنگ بودنت فکر میکنم بتونی خوب خودتو بالا بکشی و نشون بدي. پس پسر خوب و وفاداري بمون تا به هرچی میخواي…»

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:07


https://t.me/shadtarinxxxx

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:07


۲۹🌸بزنی
نذاشت جوابی بهش بدم ادامه داد:

- این کار واسه ما کار خیلی مهمی بود که توسنتی از پسش بر بیاي کم کم کاراي بزرگتري ازت انتظار میره که

با این زبر و زرنگ بودنت فکر میکنم بتونی خوب خودتو بالا بکشی و نشون بدي. پس پسر خوب و وفاداري

بمون تا به هرچی میخواي بررسی اینجا قانون خودش رو داره واسه این پوشه پاداشت رو میگیري

- کی میتونم کارمو شروع کنم؟

- پس فردا بهت زنگ میزنم میاي و با اعضاي گروه آشنا میشی بعد کم کم کاراي خورده پا رو یاد میگیري

گرچه کار اصلیت سر جاشه

- کار اصلی؟

- دست به دزدیت از اینایی که دورو برم دیدم بهتره. میتونی کاراي بزرگتري انجام بدي

- یعنی دزدي کنم؟

- بعدا بهت میگم چه کارایی میتونی بکنی. براي اینکه رئیس قبولت کنه و مثل اشغال بعد یه مدت بیرونت

نکنه باید خودي نشون بدي

- چرا اینارو به من میگی؟

- چون دیدم انگیزشو داري و جربزه هم داري حیفم میاد استعدادت حروم شه.

و همون لحظه از جاش بلند شد به تبعید ازش بلند شدم سمت پله ها رفت و به پارکینگ رسید با دستش به

موتور قراضه اي که اون گوشه افتاده بود اشاره کرد و گفت:

-از این به بعد با این میتونی کارات رو انجام بدي...و مزاحم کسی نشی....

یا خدا من که با موتور نمیتونم برونم الان بهش چی بگم؟؟؟ادامه داد:

-من برم سوئیچش رو بیارم...

نمیخواستم بهش بگم با موتور بلد نیستم کار کنم ممکن بود ردم کنه برم پس کمی به مغزم فشار اوردم و یه

راه حل پیدا کردم کمی سرك کشیدم و دیدم کسی اونجا نیست یه چوب برداشتم و اروم سمت چرخ موتور رفتم

و پنچرش کردم و چوب رو به گوشه اي پرت کردم...بعد از چند دقیقه صالح برگشت و سوئیچ تو دستش رو به

من داد و گفت:

-میتونی بري

با لبخند سمت موتور رفتم و سپس با لحن ناراحتی گفتم:

-اقا این پنچره که!!!

-چی؟

اومد جلوتر چرخ رو دید گفت:

-خیلی خب میتونی با عباس بري موتور رو برات میفرستم...

و سپس داد زد:

-عبااااس؟عبااااس کدوم گوري هستی؟

صدایی از گوشه پارکینگ گفت:

-اومدم،اومدم اقا

رنگ از روم پرید نکنه این دیده باشه که من موتور رو پنچر کردم؟اومد جلوتر و نگاه پرتردیدي بهم انداخت ولی

چیزي نگفت و صالح بهش توضیح داد که من رو برسونه و بعدش بیاد موتور رو بهم بده سوار پیکان قراضه اش

شدیم روشنش کرد و راه افتاد کمی نرفته بودیم که پرسید:

-چرا موتور رو پنچر کردي؟

دید جوابی نمیدم ادامه داد:

-چیزي به اقا نمیگم فقط میخوام بدونم...

کمی موقعیت رو چک کردم دیدم جواب بدم بهترین کاره...

-راستش اخرین باري که موتور سوار شدم خیلی وقت پیش بود منم نمیخواستم به اقا بگم بلد نیستم پس

مجبور شدم پنچرش کنم...

-خوشم اومد راه هوشمندانه اي بود فقط بعدش رو میخواي چیکار کنی؟

-یاد میگیرم...

فقط سر تکون داد و بقیه راه در سکوت طی شد

****

از ماشین پیاده شدم و سمت خونه رفتم موبایلم رو برداشتم و شماره نادیا رو گرفتم لعنتی چرا جواب نمیده؟بهش

اس ام اس دادم:

"کار مهمی باهات دارم لطفا زنگ بزن"

و بعدش شماره سامان رو گرفتم قطعا اون میتونست بهم رانندگی با موتور رو یاد بده...

-الو؟

-سلام سامان

-نیکا

و سپس با لحن تمسخر امیزي گفت:

-چیه تو دردسر افتادي؟

-نه،تو بلدي موتور رو برونی؟

با تعجب گفت:

-اره،براي چی میپرسی؟

موضوع رو بهش توضیح دادم و فقط گفت:

-باشه موتور رو برات فرستاد بهم زنگ بزن خدافظ

و قطع کرد همون لحظه دوباره موبایلم زنگ خورد با دیدن شماره نادیا با خوشحالی گوشی رو برداشتم و گفتم:

-نادیا...

سرد گفت:

-سلام نیکا چیزي شده؟

خوشحالیم پر کشید هنوزم دلخور بود ولی لحن گرمم رو حفظ کردم و موضوعات رو بهش توضیح دادم

-خب الان من چیکار کنم؟

صدام پر از التماس شد:

-نادیا توروخدا اینجوري نباش من تو این دنیا فقط تورو دارم لطفا

عصبی شد و گفت:

-تو میدونی اون روز من چه حالی بودم؟فکر اینکه تو گیر اون نره غولا بیوفتی دیوونم کرد؟

-میدونم،میدونم ولی من باید میرفتم پیشش...

-پیش کی؟

زمزمه کردم:

-نیکو

لحنش رنگ دلسوزي گرفت:

-باهاش حرف زدي؟

-اره به خاطر همین دیر شد نادیا منو میبخشی؟

-معلومه که میبخشم فقط دیگه هیچ وقت اینجوري نکن باشه؟

-باشه

جرئت نکردم بهش بگم که دیدن همدیگه تا مدتی ممنوعه...بعد از کمی حرفهاي متفرقه قطع کردم...

صداي در من رو از افکارم خارج کرد بیرون رفتم و در رو باز کردم با دیدن عباس گفتم:
-چیزي شده؟
-نه موتور رو اوردم...
فقط سر تکون داد...

-کجا بذارمش؟

به گوشه حیاط اشاره کردم:

-اونجا

موتور رو به همونجا گذاشت و قبل از رفتن گفت:

-فردا باید کارت رو شروع کنی

لبخند کجی روي لبم نشست بالاخره موفق شدم سوئیچ رو سمتم گرفت خداحافظی کرد و رفت دوباره سمت

گوشیم رفتم و به سامان اس ام اس دادم:

"موتور رو اورد میاي اینجا؟"
کمی نگذشت که جواب داد:

"یه ربع دیگه اونجام"
احساسی بهم میگفت برم موتور رو روشن کنم راه بیوفتم ولی مغزم از اینکار خودداري میکرد بالاخره احساس

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:06


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فیلم 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:06


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فال🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:05


🍁 شبتـان در پناه خـدا 🍁
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:05


🍁در این شب پاییزے
🍂دعا میڪنم

🍁شبتون پر امید
🍂عشقتون خدا
زندگیتون پویا
🍁و لحظہ هاتون پر از آرامش باشہ.

🍁زندگیتون پر از آدمهاے خوب
🍂و امضاء خدا پاے تک تک آرزوهاتون

شبتون بخیر 🍁


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:04


تقدیم ب مخاطب خاص دلم خیلی دوست دارم

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:04


💋💋00:00💋💋


❤️ ساعت به وقت عاشقی ❤️


در این صفر عاشقی
مي‌خواهم ...
”ذرہ ذرہ ”داشتہ باشمت...

امـا
بــراے همیشـہ
همینقـدر ڪه سایہ‌ات
بـر تنهایي‌ام باشد
ڪافـیــــست...!!

❤️‍🔥❤️‍🔥00::00❤️‍🔥❤️‍🔥

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:03


:

به آغوشم که می کشی
سر بر سینه ات می سایم
و لبانم پر می شود از
شیرینی دوست داشتنت
طوریکه عشقم ♡
بر این علاقه گواهی می دهد
ای دلیل حیات من ..


#ساعت_صفرعاشقی🌹

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:03


👅👅:👅👅

بـه شـــــــــــرابِ
شیـــرین ات قسـم
کــه نخـــــــورده
مســــت می کنــم
و دهانــــم بـــوی
لـــــب هـایـــــت را
مـی گیــــــــــــرد
دستــــــم را بگـــیر
بـه آغــوشـــــــت
هدایتــم کـــن ...!!


#ساعت_صفرعاشقی 💏

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:03


❤️❤️:❤️❤️

با عاشقانه هایم
ارتشِ سرخی خواهم ساخت
برای هجوم به قلبِ تو ...
من با منطقت هیچ کاری ندارم
تو را اسیر نمیخواهم
مجنون میخواهمت!!!


💏

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:01


فیلم " بیدار در شهر "


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

🔥 🔥

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 19:01


🎬 دانلود فیلم بیدار در شهر



کارگردان: ایرج قادری
بازیگران: ایرج قادری
مرتضی عقیلی، روشنک صدر

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹
🔥 🔥

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

26 Oct, 18:59


عرفان طهماسبی

لیلای مرا می‌برند.. ای کوچه ها کاری کنید..دیوار دورم بستنه..👌👌
  
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

22 Oct, 04:38


🌸صـــدای یــک پـــرواز
🎊فــرود یــک فــرشــتــه
🌸آغـــاز یــک مـــعـــراج
🎊و شــروع یــک زنــدگــی
🌸آبان ماهی های نازنین تولدتون مبارک
🎈🎁🎉🎂
🌸ایـــــشــــالا
🎊صدو بیست سالہ بشین

🌸امــیــدوارم به تــمــام
🎊آرزوهای قشنگتون برسید

🌸و هــمـــیـــشــه
🎊شاد و خندون باشید🎂🎈🎁

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

22 Oct, 04:38


❤️💫ســـــ😊ـــلام
🤍💫به آبان ماه خوش آمدید
❤️💫امـــــیــــــدوارم
🤍💫دلـخـوشی و شـادی
❤️💫مهمون خونه هاتون

❤️💫سلامـتی و آرامـش
🤍💫در وجــــودتــــون

❤️💫خدا هر لحظه همراهتون
🤍💫وآبان ماهتون مثل عسل
❤️💫شــیـــریـــن بــــاشـــه🍯

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

22 Oct, 04:37


🍁🍂🍁

🍁ماه مهر پایان یافت

🍂مـــاه بـــاران وفـــا

🍁چون بهاران گذشت

🍂آنــچــه زیــبــا آمــد

🍁جـوهـر عـاطـفـه اسـت

🍁 اولـــــــیــــــن روز
🍂آبــان مــاهــتــون بــخــیــر

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

22 Oct, 04:37


🌼خــــــدايــــــا 🙏
🌸در اولـیـن سه شنـبـه آبــان مــاه

🌼تمامي درهاي رحمت و مغفرتت
🌸را بر روی ما بندگـان بـگـشـا

🌼و ازخزانه غيبت حاجات همگان را اجابت فرما 
🌸ونور ايمان وتقواي الهـــی رابر قلبهای ما بتابان

🌼و با گرمي ذكر و يادت قلوب ما را روشن كن
🌸تا در مسير مستقيم و مطلوبت گام برداريم

🌼آمیـــن یا اَرْحَمَ الرّاحِمین
🌸ای مهربان ترین مهربانان
.
@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

22 Oct, 04:37



🔘سـ🍁ــلام
🕊روزتـــون
🔘پر از خیر و برکت

🕊امروز  سه شنبه↶

✧       1         آبان           1403  ه.ش
❖       18      ربیع الثانی    1446  ه.ق
✧       22         اکتبر         2024  میلادی

┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
🔘 ↯ ذڪر روز ؛
🕊《 یا اَرْحَمَ الرّاحِمین 》


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

22 Oct, 04:36


🍁بــــه نـــام خـــدا
🕊ســـــلام آبــــان😊

🍁دفـتـر آبـان را بـاز کـن
🕊بـــــرگ اولـــش را
🍁با کاغذي از جنس دلت جلد کن
🕊صـفـحـه هــایــش را
🍁با اميد خط کشي کن
🕊صـاف و يـکـدســت
🍁اينبار بهتر ورق بزن‌
🕊شروع به نوشتن کن
🍁اينبار خوش خط تر از قبل

🍁بِسـمِ الله الرَّحمـن الرَّحیـم
🕊الــهـی بــه امــیــد تــو...♥️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:26


👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️ pinned «۲۵🌸د رو لبام نشست به موقع رسیده بود. / راس 5 نادیا با مانتوي خیلی تنگ و چسبون و کوتاه آرایشی فوق العاده غلیظ و شالی که تا نیمه از سرش افتاده بود با دست هایی پر از خرید به این سمت میومد نگاهش با کمی تردید اطراف گشت و چشمش به من افتاد اخم غلیظی کرد از این که…»

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:26


https://t.me/shadtarinxxxx

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:26


۲۵🌸د رو لبام نشست به موقع رسیده بود. / راس 5
نادیا با مانتوي خیلی تنگ و چسبون و کوتاه آرایشی فوق العاده غلیظ و شالی که تا نیمه از سرش افتاده بود با
دست هایی پر از خرید به این سمت میومد نگاهش با کمی تردید اطراف گشت و چشمش به من افتاد اخم
غلیظی کرد از این که محبور شده بود اینطور لباس بپوشه و نقش بازي کنه متنفر بود. کفش هاي پاشنه بلند
قرمزش خیلی تو چشم میومد تقریبا نزدیک خونه مورد نظر رسیده بود که با جیغی عمدي براي جلب توجه

خودشو به زمین انداخت و پلاستیک هاي میوه از دستش افتاد و تو خیابون پخش شد. همانطور که انتظار داشتم

توجه هر دو نگهبان بهش جلب شد هردو هم جوان بودند و دیدن دختري بااین تیپ و قیافه وسوسه اشون می

کرد کمی خودشیرینی کنند. نادیا مثل هنرپیشه اي ماهر پاشنه از جا درومده کفشش رو تو دست گرفته بود و

ناله میکرد نگهبان ها با کمی تردید چند قدم به سمتش برداشتند نادیا به صورت تصنعی اشک هایی وجود

نداشته اش رو پاك کرد و با لحن پر عشوه اي رو به نگهبان ها گفت:

- میشه کمکم کنید؟ نمیتونم بلند شم مچ پام پیچ خورده

همین تلنگر کافی بود که هردو نگهبان برن سمتش از فرصت استفاده کردم و به سمت در دویدم با کم ترین

صداي ممکن دو طرف در رو گرفتم و خودمو بالا کشیدم چشم هاي وحشت زده نادیا رو روي خودم دیدم و با

اخمی بهش یاداوري کردم که حواسش به نقشش باشه بی معطلی پریدم داخل. حیاط رو بررسی کردم اثري از

نگهبان ها این سمت نبود خودمو پشت درخت هاي انبود باغ پنهان کردم و یواش به سمت داخل رفتم. پارچه

سیاهی رو مثل نقاب روي صورتم کشیدم تا بعد با بررسی دوربین هاي امنیتی نتونن منو پیدا کنن. دم در خونه

رسیدم چند ضربه محکم به در زدم و پشت درختچه کنار در پنهان شدم. خدمتکاري در رو باز کرد وبه اطراف

خیره شد ولی کسی رو ندید و احساس کرد اشتباه شنیده برگشت و در رو پشت سرش بست قبل بسته شدن در

روزنامه اي رو لاي در گذاشتم و همین باعث شد در کامل بسته نشه چون اگه بسته میشد محال بود بتونم

دراي ضد سرقت رو باز کنم با پیروزي اروم درو باز کردم و خدمتکارو دیدم که بدون این که به چیزي شک کنه

به سمت اتاقی میرفت.

همونطور که پرونده هاي اقا صالح نشون میداد اتاق مالک خونه طبقه دوم سومین در بود. با عجله پله هارو دوتا

یکی بالا رفتن. پست در دوم پنهان شدم صداي پرستار و خنده هاي پسر بچه رو می شنیدم با احتیاط از جلوي

در رد شدم و شانس اوردم پشتشون به سمت در بود گرچه کودك براي لحظه اي سایه اي رو دید ولی با تصور

اینکه تخیل بوده به بازیش ادامه داد.

دستگیره اتاق رو چرخوندم قفل نبود! زیر لب گفتم:

- خاك بر سرت که در اتاقتو قفل نکردي!

وارد اتاق شدم آه بلندي کشیدم اتاقش به اندازه کل خونه من بود تختی سلطنتی یه دست مبلمان و تلویزیون

ال سی دي بزرگی تو اتاق به چشم میخورد رو دیوار پر بود از تابلوهاي نقاشی گرونقیمت سوتی زدم و رفتم

سمت کمد درشو باز کردم به اندازه موهاي سرم لباس توش بود.

- خدایا شانسو به کیا میدي اخه این همه لباسو کی وقت می کنه بپوشه؟رفتم داخل کمد و درو بستم کیفم

تکون میخورد و میتونستم نا آرامی سگ رو حس کنم شانس اورده بودم دهنش بسته بود و زیاد صدا نمی داد. با

نور موبایلم ته کمد رو گشتم دریچه اي رو همونطور که فکرمی کردم پیدا کردم ولی الکتریکی بود و یه رمز 4

رقمی میخواست.

- اه لعنتی! رمزش چی میتونه باشه؟

یاد اطلاعات برگه افتادم تاریخ تولد خودش و بچه اشو امتحان کردم ولی نبود فقط یه بار دیگه فرصت داشتم

امتحان کنم و اگه غلط در میومد آژیر به صدا در میومد. فقط یه انتخاب مونده بود تاریخ تولد همسرش ولی اگه

تاریخ ازدواج باشه چی؟ یا اصلا تاریخ نباشه چی؟ یاد یه نکته ریزي افتادم این مرد با دختري 22 ساله که 20

سال از خودش کوچک تر بود صیغه شده بود و اونطور که مدارك نشون میداد خیلی عاشقش بود برگه هارو

دراوردم و با استیصال دنبال اون برگه گشتم وقتی تاریخ تولد دخترو هم دیدم واقعا نفس راحتی کشیدم. تاریخ 4

رقمی رو وارد کردم و تایید رو زدم و نفسم تو سینه حبس شد دستگاه صدایی خورد و باز شد. نفسمو ازاد کردم و

قطره هاي عرقی که روي پیشونیم نشسته بود پاك کردم گاوصندوق پر بود از طلا و جواهرات گرون قیمت که

چشم هارو خیره می کرد.

- حیف که دزد نیستم وگرنه خودم همشو بر میداشتم! اخه کوفتتون بشه این همه به چه دردتون میخوره؟ تف

تو روح خودم که باید اخلاقیات رو رعایت کنم!

پوشه سبز و مهر رو پیدا کردم و برداشتمش از کمد بیرون اومدم اخرین قسمت مونده بود نگاهی به ساعت

کردم. نزدیک 6 بود الان دیگه پرستار باید بچه رو اماده می کرد تا ببره پارك و من باید از این فرصت استفاده

می کردم و فرار می کردم. به سالن برگشتم صداي ذوق زده پسر کوچولو رو میشنیدم که داشت با ورجه وورجه

از پله ها پایین میومد. درو پشت رو باز کردم و خارج شدم میدونستم از در پشتی میرن سمت پارك و اگه

دنبالشون میرفتم سگ هایی که پ

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:25


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فیلم 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:24


🌹🌹🌹

🔵برای دیدن فال 🔴
بالای گل ها👆👆 کلیک کنید📢📢

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:23


🍂شب بخیر یعنی
💫سپردن خود به خدا
🍂و آرامش در نگاه خدا

💫یعنے سیراب شدن در
🍂دستان و آغـوش پُرمهر خُـدا

💫شب بخیر یعنی
🍂شڪوفایے روزت سرشار
💫از عشـق به خُـدا

🍂با آرزوے شبے آرام و
💫دوست داشتنے براے شما خوبان

💫شبتون پـر مهر🍂


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:23


درِ رحمت
خــــــــــدا
همیشہ باز است
و فانوس قشنگش
همیشه روشن است
پس فکرت را از
ترس و نا امیدی دور کن
و تردید را بخــــــاک بسپار

💞زندگیتون آرام💞
🌙شــب زیباتون بخیر 🌟


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:23


تو قشنگترین خلقت جهانی برای من


شب بخیرجانانمم💋🤤


@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹

👈 بََََِِِِِـرتِِِِِِِِِِـََََریََََِِِِِِِِنـََََِِِِِِِِهـٍََََِِِِِِِـاََََِِِِِِِِ 👉️

21 Oct, 16:22


امشب روحم را
به موسیقے آرام
صداے تو مے سپارم
و جسمم را
به تجسم نوازش دستهاے تو
با آغوش باز
تسلیم قانون شب مے شوم
شاید امشب دوباره به خوابم آمدے

شب بخیر ماه دلم 💋❤️

@bartarinhaxxxx🌹🌹🌹