حرفهای رها...🍁 @azadehramezani_raha Channel on Telegram

حرفهای رها...🍁

@azadehramezani_raha


صفحه رسمی در اینستاگرام


https://instagram.com/azad.ramezani?igshid=wa8ygz7m9ejf


ارتباط با ادمین:
https://t.me/Azadeh_ramezani

حرفهای رها...🍁 (Persian)

با ورود به کانال تلگرام "حرفهای رها...🍁" ، شما به دنیایی از آرامش و انرژی مثبت خواهید وارد شد. این کانال تلگرام زیبا توسط کاربر با نام کاربری "@azadehramezani_raha" اداره می شود و مکانی است که شما می توانید اینسایت ها، انرژی مثبت، مطالب الهام بخش و پیام های روحی را کشف کنید. اگر به دنبال یک مکان آرامش بخش هستید که از همه جنبه های زندگی پشتیبانی کرده و شما را به روزی پر از انرژی و انگیزه قرار دهد، این کانال تلگرام برای شما مناسب است. برای ارتباط با ادمین کانال و دریافت اطلاعات بیشتر می توانید به صفحه رسمی در اینستاگرام آن به نشانی https://instagram.com/azad.ramezani?igshid=wa8ygz7m9ejf مراجعه کنید. علاوه بر این، می توانید از طریق لینک https://t.me/Azadeh_ramezani با ادمین کانال در تماس باشید و سوالات خود را مطرح کنید. پس هیچ تأخیری نکنید و به جمع همین کانال فوق العاده بپیوندید تا از تمامی محتواهای مفید و الهام بخش آن بهره مند شوید.

حرفهای رها...🍁

01 Jan, 16:37


سفر نگو! که دل از خود،سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

من و تو پنجره‌های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد!

بِبر به بی‌ هدفی دست بر کمان و ببین
کجاست آن که دلش را سپر نخواهد کرد

خبرترین خبر روزگار بی‌خبری‌ست
خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد

مرا به لفظ کهن عیب می‌کنند و رَواست
که سینه‌سوخته از مِی حذر نخواهد کرد







#فاضل_نظری










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

01 Jan, 15:13


محبوبم،
این نامه را بارها نوشتم،
و هر بار خطی به آن اضافه،
سطری از آن را کاسته ام؛
تنها جمله ای که دست نخورده باقی ماند،
دوستت دارم بود
نه می شود از آن چشم برداشت
و نه نزدیک شد.







#حمید_جدیدی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

01 Jan, 12:01


حرفاش که تموم شد،
دستش رو گرفتم و گفتم‌:
جنگیدن با چیزی که اتفاق افتاده
و تموم شده ،
بی ارزش ترین کار دنیاست...

می دونی چرا...؟

چون هر چقدر بجنگی،
تلاش کنی،
زخم بخوری
هیچ کس متوجه نمیشه...

هیچ نتیجه ای نداره
فقط خسته و ضعیف میشی
آدم ضعیفم ،
فقط زورش به خودش می رسه...
با خودت نجنگ...

چون این تنها جنگیه
که هیچ وقت تموم نمیشه...






#حسین_حائریان








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Dec, 22:53


این که در سینه ی من هست
تو هستی
دل نیست...!







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Dec, 22:53


.
.
میان قلب ترک خورده
حوالی یخچال‌های قد کشیده تا سقف آسمان
گرمای پنهان تابستانی مرموز
آشیان گرفته
و آرزو.....دخترکی سالخورده در جان بی‌قرار
هر سپیده ، وقت اذان آغاز
می‌دود روی ایوان اشتیاق
زیر لب می‌خواند آرام آرام:
یا مقلب القلوب...حول حالنا...

من...و تو... تو...و من...
دوباره زندگی خواهیم کرد
از خواب هزارسالگان برخواهیم خواست
تا روی تخت فراموشی
مشغول عشقبازی مدام با ترانه و لبخند
چشم توی چشم حسود روزگار
روی گونه هامان  شکوفه های گیلاس
در جشن باشکوه بهار
چای زعفران و بهارنارنج سر بکشیم
و زخم های عمیق جان یکدیگر را
مرهمی تازه بگذاریم

تو...و من...من...و تو
از باغچه های سر به مهر دهان یکدیگر
انار و گندم برداشت می کنیم
و بوته های توت فرنگی را
روی سر همان اندکی از عمر
که برای خودمان کنار گذاشته بودیم،
می تکانیم...

حال تو ، با خنده های من بهتر خواهد شد
و فال من در فنجان بخت تو
کهکشان تازه ای خواهد ساخت
با ستاره های بسیار
و خورشید دیگری
که سرانجام از غرب ترین شفق
و محال ترین رویای شیرین
طلوع می‌کند

من...و تو....تو...و من
حیف است که از دلشکستگی بمیریم
یا از تنهایی و دلتنگی...
عدالتی در جهان وجود ندارد
که حیات نسل آدمیزاد
با مرگ یکی از ما دو نفر تمام شود

ما جرات و جسارت خواهیم کرد
و پیش چشم مردمان همین شهر
که پای چوبه های دار
چهارپایه از زیر پای دوست داشتن
و اتفاق وعده های شاعرانه می‌کشند،
حوالی شلوغ ترین چندشنبه بازار
یکدیگر را بسیار طولانی خواهیم بوسید
و آتش اشتیاق
در اجاق خاموش سینه هامان
شعله ور خواهد شد

تو...و من...من...و تو...
در تمام گفتگوهای شبانه روز
روی زبان هم پرسه می‌زنیم
و با اسم کوچک یکدیگر
شاعرانه ترین موسیقی بی کلام را
زیر گوش فلک می‌خوانیم
تا کفتران خسته
به سیم‌های سنتور و سه تار برگردند
و اثری تازه ساخته شود به نام:
"من...و تو...
وقتی یکدیگر را به آغوش می‌کشیم..."






#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Dec, 17:49


گر چه باغ من از درخت تهی‌ست،
در سرم، فکر کاشتن دارم؛
شعر را،
عشق را،
مکاشفه را،
همه را از نداشتن دارم...






#یاسر‌_قنبرلو









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Dec, 14:31


تو یک روز نیستی، تمامِ سالی؛
تو یک شب یا یک کتاب و یک قطره نیستی؛
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی،
اگر دقیقه‌ای نباشی،
ساعت‌ها از کار می‌افتند،
خانه‌ها برهوت می‌شوند،
کوچه‌ها اشک می‌ریزند،
پرندگان، سیه‌پوش می‌شوند،
و شعرها هم نیست می‌شوند.
تو ای دل‌انگیزِ شب‌های تابستانی،
گیسوان شب‌های پاییزی،
تو ای سوز بوران عشق،
تو نباشی، چه کسی باشد؟!
تو زندگی هستی...






#شیرکو_بیکس










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Dec, 10:50


-آدم چطور فراموش ميكنه؟
+ يه روز از خواب بلند ميشي،
صورتتو ميشوري،
مسواك ميزني،
لباس ميپوشي،
ميري به كارات ميرسي،
سر كار ميري و شب يادت مياد
كه كل روز بهش فكر نكردي...
بدون هيچ تلاشي...

يه روز به خودت مياي
و متوجه ميشي
ديگه ذهنتو مشغول نكرده
فقط بايد باور كني كه ممكنه...

فراموشي رو ميگم،
سخته اما باور كن كه ممكنه...







#مهتاب_خلیف‌_پور








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Dec, 21:45


ما با اميد صبح وصال تو زنده‌ايم...








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Dec, 21:44


برایش نوشته بودم
آرزوهای آدم هم تاریخ مصرف دارند
به وقتش نداشته باشیشان، ته می‌کشند
کپک می زنند ، خراب می‌شوند...

نوشته بودم شعر ، شعور ندارد
نمی‌فهمد که نیستی ، که ندارمت
که جهان من بی هوای تو
طلوع سپیده در آسمان شب پره های سرگردان است
همان‌قدر دلهره آور،
همان‌قدر نزدیک به خط پایان...

این که زنی توی عاشقانه هاش
راه برود ، نفس بکشد ،
خانه ای داشته باشد
با یک ایوان پر از شمعدانی های قرمز
یک گنجه پر از گل‌های خشک و پره های زعفران
یک روتختی چهل تکه
با چند پیراهن گلدوزی و هزار رنگ
دلیل نمی‌شود که طاقتش ، طاق نشود
و جان زندگی اش به لب مرگ نرسد،
هر بار ،حواس خیالش
پر می‌کشد آن‌جا....که تویی...!!

برایش نوشته بودم
گمان میکنی می‌شود ما دو نفر ،
همین حالا که دلم
برای گرفتن دست هات ، بوسیدن گونه ات
سر روی شانه هات گذاشتن
و برای هزار و یک اتفاق معمولی دیگر تنگ است
توی جهان دیگری ،
مشغول سر و کله زدن
با کودکانی باشیم شبیه خودمان،
که مرا " مادر " صدا می‌زنند...؟!









#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Dec, 19:30


باد دارد شهر را با خودش
از پنجره
می کشاند به اتاق؛
یا پنجره را ببند
یا موهایت را...







#کامران_رسول_زاده











@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Dec, 16:00


یکی از بهترین اتفاقاتی
که میتونه برای یک آدم
تو کلِ روزهای زندگیش بیفته،
دست کشیدن از آدمیه
که میدونستی
دوست داشتنش ،
ریشه هاتو خشک میکنه
و همیشه خودت رو
پیشِ خودت زیر سوال می‌بره...

دل کندن از کسی
که قدرِ بودنت رو نمیدونست،
تورو نمیدید،
تورو نمیخوند،
تورو بلد نبود و هیچی ازت نمیدونست...

دلتنگی و بی‌قراری نکردن
و‌ برگشتن به روتین اصلیِ زندگیت،
به شخصی که قبل از دوست داشتنش بودی...

به روزهایی که قلب و روحت
آزاد و رها بود
و تنها دغدغه‌ت ،
پیشرفت و بالا رفتن از پله هایی بود
که حتی دیدنش هم،
نفس‌هاتو بند می‌آورد
نه به چشم اومدنِ کسی
که دوست داشتنت رو،
نه تنها دوست نداشت
بلکه بودن و موندنت هم ،
هیچوقت هیچ دردی رو ازش درمان نمی‌کرد...

اونجاست که به خودت می‌گی:
"آخیش...
بالاخره قلبم از این همه غم و‌ دلتنگی آزاد شد..."







#فرگل_مشتاقی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Dec, 13:37


در مورد بعد،
بعد از تو هیچ کس را دوست نخواهم داشت.
در مورد قبل،
من اساساً عشق را بدون تو نمی‌شناختم.







#محمود_درویش









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Dec, 10:33


شبیه حس دلچسب دیدن غروب آفتاب
در کنار ساحل دریا،
یا حس لطیف بارش باران
در وسط گرمای تابستان،
یا زیباتر از همه‌ی این ها
بوسه‌ی پررنگ معجزه
بر روی تمام آرزوهایت را
برایت آرزو میکنم...

برای تویی که هیچ‌وقت
یادت نمی‌رود خدایی هست
در حوالی دنیای شدنی‌ها...







#نازیلا_زارع









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Dec, 00:00


هر کجا
نامه ی عشق است
نشان من و توست...







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

29 Dec, 23:59


تو خاطرت نیست
حافظه حواست
مدام در بازی یادم تو را فراموش
پرتِ آمد و رفتِ لبخندهای دلبرانه
انگشتانِ اشتیاقِ مرا پس میزد
من اما جائی
حوالی واپسین باران پاییز
در بدرقه ی کاروانی کوچک
از  خاطراتی که با تو نداشته ام
برای آخرین بار بوسیدمت...







#آزاده_رمضانی







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

29 Dec, 18:45


هيچ روزی تکرار نمی‌شود
هيچ شبی، دقيقاً مثل شب پيش نيست
هيچ بوسه‌ای، مثل بوسه‌ی قبل نيست
و نگاه قبلی مثل نگاه بعدی
روزها ، همه زودگذرند
چرا ترس؟
اين همه اندوه بی‌دليل برای چيست؟
هيچ چيزی هميشگی نيست
فردا كه بيايد، امروز فراموش شده است







#ویسواوا_شیمبورسکا









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

29 Dec, 15:52


دیده‌اید بعضی غذاها
به قدری از لحاظ طعم و مزه،
غنی و خواستنی‌اند
که هر چاشنی و مزه‌ای ،
کنارشان قرار بگیرد،
اضافه به نظر می‌رسد...؟!

برای آدم‌ها همان‌قدر کافی باشید،
آن قدر که حتی خوش‌طعم‌ترین چاشنی‌ها هم ،
جسارتِ کنار شما قرار گرفتن را نداشته‌باشند...!

در هر رابطه و معاشرتی
بهترینِ خودتان باشید
جوری که تا شماهستید
هر حضور دیگری،
اضافی و خسته کننده باشد..!

دور بریزید این سمِ
"من همینم که هستم"
و
"تو انتخاب کرده‌ای و موظفی به تحمل کردنِ من!"را...

آدم‌ها حق دارند برای کنار شما ماندن
و حضورِ شما را خواستن،
به قدر کافی ،
انگیزه و دلگرمی داشته‌باشند...!

تلخ نباشید، تند نباشید، سرد نباشید!

جوری باشید که آدم‌ها در کنار شما،
به قدر کفایت اشباع شوند
و در قلب و نگاهشان ،
هیچ فضایی
برای ورود و نفوذ باقی نماند...








#نرگس_صرافیان_طوفان







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

29 Dec, 13:39


جایی که مردان کامل ، کم باشند
زنان سعی می‌کنند
خود را همچون مردان سازند؛
زیرا فقط مرد کامل است
که می‌تواند زن را
در مقام زنی نگاه دارد...





#فریدریش_نیچه
📚اراده معطوف به قدرت









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

29 Dec, 12:00


به هر که گفتم دوستت دارم،
رفت!
من در کاهش جمعیت این شهر
دخیلم...







#رسول_ادهمی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

29 Dec, 09:45


اول از همه
برایت آرزومندم
که عاشق شوی
و اگر هستی
کسی هم به تو عشق بورزد
و اگر اینگونه نیست
تنهائی ات کوتاه باشد
و پس از تنهائی ات
نفرت از کسی نیابی...

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید
اما اگر پیش آمد
بدانی چگونه
به دور از ناامیدی زندگی کنی...







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

28 Dec, 21:58


‌‌
تابِ دلتنگی ندارد
آن که مجنون می‌شود...








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

28 Dec, 21:57


دو بار زندگی کرده ام...

 یک بار پیش از آن که چشم هات،
کارِ دلم را تمام کنند

بار دیگر
بعد اوّلین همآغوشی آسمان بهمن
و چله ی مرداد،
در پیراهنی با عطرِ جنگل‌های افرا...

 دو بار زاده شده ام...

یک بار از بطنِ زنی به نامِ "خاتون"
که تمامِ شالیزارهای شمال
توی کفِ دست هاش نفس می‌کشید

بار دیگر از درونِ نُت‌های " دوستت دارم"
پنهان در صدای رخوت آلودِ مردی
که در شبانگاه اردیبهشت
برای همیشه نماندن آمده بود

دو بار زن بوده ام...

یک بار توی سه جلد خاک خورده ای
روی طاقچه ی زندگی
با اسم مستعار یلدا
که در هر مرتبه زایش
شصت ثانیه دیرتر
به سرنوشت دلخواه می رسید

بار دیگر
میان مطبخ آرزوهای کال،
پای اجاقِ عاشقی
به انتظارِ همان " او"
که در میلادِ هزارباره،
تمامِ " من " را به آتش می‌کشید
وقتی به نامِ کوچک صدایم میزد...

دو بار دل بسته ام...
یک بار وقتی خدا خاکِ مرا،
اندکی دیرتر
از همان جا برداشت که " تو" را...

 
و بار دیگر وقتی جهان
در اتفاق اوّلین بارِ بوسیدنت
از گردش ایستاد
و چند خط مانده به انتهای شعرِ سکوت،
باران بارید...

 





#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

28 Dec, 19:36


مرز میان خواب و بیداری را
می‌شناسی...؟
همان نقطه‌ای که در آن
هنوز می‌توان
رویاها را به خاطر آورد؛
همان‌ جاست که من
همواره تو را
به انتظار خواهم نشست
و دوستت خواهم داشت.







#جیمز_متیو_بری









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

28 Dec, 15:47


پیش آمده هیچ وقت
پیشانی ات بلند باشد
بختت بلند تر
و مردی بلند بلند
بگوید :
"دوستت دارم..." !؟

باید پیش آمده باشد
تا خیال نکنی
زن بودنت
بر باد های بیابان شده شاید

پیش آمده باید باشد
تا انتقام خودت را
از خودت نگیری
و به خوردِ خودت ندهی بیخود
که چه بهتر که :
"می توانم زن تنهای مستقلی باشم"...!!

و هیچ زنی
پای این دروغ را امضا نمی کند
مگر آن که
پیش نیامده باشد...!







#مهدیه_لطیفی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

28 Dec, 13:59


خودت را
برای نگه داشتن هیچ فردی
در زندگی ات
عوض نکن...

باید این را بپذیری
کسی که دلش به رفتن باشد،
اگر پاهایش را هم قطع کنی
با دستانش میرود...

تو خودت باش...
آنکه دلش به ماندن باشد، میماند...







#المیرا_دهنوی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

28 Dec, 12:19


تو به فال قهوه اعتقاد داری،
به پیش بینی،
به بازی‌های بزرگ؛
من امّا فقط،
به چشم‌هايت...






#پل_وِرلِن








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

28 Dec, 10:14


اما خوب من، این شهر
بی تو معیوب است
سیاره ی بی خورشیدی می‌شود
همیشه ابری،
با هوایی مسموم و کلاغ هایی لال...

این شهر ،
بی تو بوی انقراض می دهد،
بوی نا، بوی مرگ...

شهری که یک سرسره ندارد
تا کودک درون من
که دلتنگ آغوش توست
سر خود را به بازی گرم کند
و دمی آرام بگیرد...

شهری که هیچ کوچه ی امنی
برای گریستن مردی که دلتنگ است
ندارد...

این شهر بی تو،
مزار بوسه هایی است
که اتفاق نمی افتند...!!

به داد من که هیچ
به داد شهر برس....







#حمید_سلیمی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

28 Dec, 07:51


بهترین انتقام،
گذشتن و رها کردن است...!!

بله...آن‌ها قلبت را هزار تکه می‌کنند
بله...آن‌ها وقتی
بیش از حد
محتاج شان هستی
رهایت می‌کنند
اما در عین حال
چیزی به تو می‌دهند
که متوجه آن نیستی:
قدرت سرسختی و موفق شدن...!!

از آن استفاده کن...



#ام_سوسا
📚 رهایی







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

27 Dec, 22:52


در بین موهایت
خدا را
می توان گم کرد...

 





@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

27 Dec, 22:51


غلت میخورم توی آغوش خیال
پشت پنجره ، زمستان
چشم توی شب مردمکان تو
بهار ، تحویل گونه هام می‌شود
با دلم چه کرده ای
که هرچه عطر پیراهنت را
توی فنجان اشتیاق هورت میکشم
عطش داشتنت
گریبان نفسهای مرا تنگ تر میکند...؟

روی صورت تقدیر
رنگ لبخند دخترکی چموش...

خدا دست گذاشته زیر چانه
ساعت عشقبازی را هی عقب می‌کشد...

موج موهام توی گودی گردنت
گوش ماهی آرزوهای کودکی
پیدا می‌شود هربار
به نام کوچکم صدا میزنی
میبوسمت  می‌سوزم
پلک هات روی هم می‌دوند  یخ میزنم
روی ایوان شانه هات
دلواپسی جهان چرت می‌زند...

بیا تمام قرن
حوالی تخت فراموشی
مشغول تماشای هم باشیم
باورت بشود
عمر کوتاه مان
برای آن همه دوستت دارم
که نگفته ایم
کم می‌آید....






#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

27 Dec, 18:34


انسانی که آلزایمر می‌گیرد،
قدم زدن را
از یاد نمی‌برد؛
پس چیزی هست،
کسی هست،
که هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود؛
شبیه خورشید فردا
که هر روز مرا پیرتر می‌کند،
اما یک‌شب با موهای سفید
دوباره از خود خواهم پرسید
آیا باز او را خواهم دید؟






#آریا_معصومی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

27 Dec, 16:54


بی شک
حادثه ی اولین لمسِ دستانِ یار
در تاریخِ دلها ثبت شده...
اگر لابلای گرفتاری های زندگی،
خاطراتِ عشق گم شدند
و محبت ها کم،
تاریخِ دلتان را ورق بزنید
و بارها تکرارش کنید...






#مونا_محمدی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

27 Dec, 14:38


چند روز طول می کشد
بیزار شوی از کسی که عاشقش بوده ای،
و چند ماه ،
که بفهمی در اعماق همان نفرت هم ،
هنوز دلتنگی...؟!

چند غروب،
با چند ترانه ی حزن آلود دیگر
باید گریه ات بگیرد
که این عمر تمام شود
و چند قرن،
چند هزاره باید
از خاک شدن آدم بگذرد
که دیگر از مزار کوچکش،
گلهای حسرت نروید...؟!






#رویا_شاه_حسین_زاده









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

27 Dec, 12:15


بیا و سرت را
بر سینه‌ام بگذار؛
تا این زندگی
به رنجی که می‌‌کشیم، بیارزد.







#جمال_ثریا









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

27 Dec, 08:49


بايد حسابي ،
سرد و گرم زندگي در اين دنيا را
چشيده باشي
تا بداني، بايد كسي باشد
تا با يک حس واقعي
دوستت داشته باشد...

تا زماني كه چنين آدمي
در زندگي يک فرد نباشد،
هيچ تاييدي
از ويژگي هاي مثبت خود
دريافت نمي كند...

و اين را هم بايد بداني
كه آدم ها هميشه
بخش عظيمي
از اعتماد به نفس شان را
از محيط و آدم هاي اطراف شان
مي گيرند...

دقيقا از همان هايي
كه عشق و محبت بي دريغ را
نثار مي كنند
و تا آن لحظه كه اكسيژن وجود دارد،
عشق ،
يك نياز اساسي به حساب مي آيد...

پاي درد دل تمام مردها
و زن هاي مستقل و قدرتمند جهان هم
كه بنشيني،
مي بيني كه اين اصل را
خوب از برند..‌.

حتا اگر بنا به شرايط و دليلي ،
كتمانش كنند...







#شیما_سبحانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

06 Dec, 09:06


تقدیر...
مثل گلوله ،
همیشه در راه است،
گاهی پنج دقیقه دیر می رسی،
گاهی زود،
و بعد مسیر زندگی ات
عوض می شود...

می توانستی مرده باشی...
و...زنده ای...







#عباس_معروفی
📚تماما مخصوص









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Dec, 20:51


اگر گناه
تو هستی
خدا کند که خدا

جزای آخرتم را
در این جهان بدهد...








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Dec, 20:48


برایش نوشته بودم
"اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است"
میخواستم بداند " انتظار"
نام دیگر "عشق" نیست
برزخ چند هزار ساله
در هر دقیقه ی سرنوشت سرگردان
همان چشم به راهی عاشق
پشت پنجره ی چهار فصل تقویم است
که راه نفس را گاهی
در گلوی زندگی بند می‌آورد

برایش نوشته بودم
"دل به دریا زدن موج ، تماشا دارد"
شاید نمی‌دانست
اگر قیامت دروغ باشد
ما کجا
فرصت بازگشت به آغوش پیراهن یکدیگر
قسمت روزگارمان می‌شود...؟!

شاید نمی‌دانست
اگر پای عاشقانه های من
یا عطر افرای لبخندهاش
وسط نباشد
از هر کدام ما ، یک تن می‌ماند
با چند میلیارد غریبه در جهان،
اردیبهشت های جان به لب رسیده،
غروب های بی امان روز هفتم
و کودکان بی شمار امید و ترانه
که توی جهنم میانسالی
یتیم می‌شوند..






#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Dec, 17:32


عاشقی جرم نیست ای مردم،
اتفاق است؛
پیش می آید...








#حامد_عسکری









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Dec, 15:12


آدم‌ها ، روزی
معنی حرف‌هایشان را می‌فهمند
و متوجه رفتارهایشان می‌شوند
که با کسی از جنس خودشان
مواجه شوند...







#ژوزه_ساراماگو










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Dec, 11:46


من بعد از "تو"
با این مسئله که دیگر کسی را
دوست نداشته باشم ،
کنار آمده ام...

تو اما بعد از "من"
با این درد که دیگر کسی
مثل من دوستت ندارد ،
چه میکنی....؟!!







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Dec, 09:21


یک روز
تاک بودم و مست،
یک روز
بید بودم و مجنون،

اما این بار خواهش میکنم
مرا قاصدک بیافرین؛

آدم ها
خیلی وقت است
که به خبر های خوب محتاجند...








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Dec, 21:48


حال من
حال مريضي ست
كه در كشتن او

درد و درمان و طبيبش
همه همدست شدند...!!







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Dec, 21:17


.

.
بیا قایم باشک بازی کنیم
من پشتِ پَرچینِ تنهایی چشم می‌گذارم
تو از میانِ عاشقانه های همیشه بیرون بیا
دستم را بگیر
قبل از آن که شهرِ خاکستری
جنونِ شب را هَرَس کُند، ببوسمت
میانِ کوره های عشق و شهوتِ بی امان
آرام بگیرد کفترِ بی آشیانی
بعدِ پریدن از طاقِ شانه هات
هی بال می‌زند
پشت استخوان‌های سینه
سرگیجه گرفته
بس که به هوای مردمکانِ تو
دستانِ خواهش را پس زده
اهلی هیچ بام و برزنی نمی‌شود...






#آزاده_رمضانی







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Dec, 18:29


بیا و سرت را
بر سینه‌ام بگذار؛
تا این زندگی
به رنجی که می‌‌کشیم، بیارزد...






#جمال_ثریا








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Dec, 17:02


فراموش کرده بودم
که میشود عاشق شد.
میشود دل ‌بست
و در بیقراری‌اش سوخت...

می‌شود مُرد...
آری می شود با یک نگاه مُرد...!!






#عباس_معروفی
📚تماما مخصوص









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Dec, 12:42


هیچ توجه کرده ای
بعد از مدتی آشنایی با کسی،
چطور ظاهر او در نظرت تغییر می‌کند...؟

می‌تواند خوش تیپ ترین مرد روی زمین باشد،
ولی وقتی حرفی برای گفتن ندارد،
به یک آدم کاملا معمولی تبدیل می‌شود،
و وقتی معمولی ترین مرد،
در مورد آنچه که برایت ،
ارزش و اهمیت دارد صحبت می‌کند،
در عرض دو دقیقه،
آنقدر دوست داشتنی می‌شود
که نپرس...!






#ریچارد_باخ









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Dec, 10:24


تو به فال قهوه اعتقاد داری،
به پیش بینی،
به بازی‌های بزرگ؛
من امّا فقط،
به چشم‌هايت...






#پل_وِرلِن








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Dec, 07:45


زندگی را به فصول سال تشبیه می کنم.
هیچ فصلی همیشگی نیست؛
در زندگی نیز
روزهایی برای کاشت، داشت،
استراحت و تجدید حیات
وجود دارد...

زمستان تا ابد طول نمی کشد،
اگر امروز مشکلاتی دارید
بدانید که بهار هم
در پیش است...







#آنتونی_رابینز










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Dec, 21:39


عـلاج درد مشٖتاقان
طبیب عـام نشناسد

مگر لیلی کند درمان
غم مجنون شیدا را...








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Dec, 21:04


در هیاهوی جهان خاکستری
حوالی هشیاری و غفلت کدام ساعت و ثانیه،
همنشین پیراهن تن بوده ای،
که تپش "دوستت دارم" صدات،
به گوش خواب های تختخواب بی‌تاب ،
از لالایی شبانگاهان مادرم آرامتر است...؟






#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Dec, 19:10


از آدم هایی
که حافظه ضعیفی
در به خاطر سپردن مهربانی های اطرافیانشان
دارند ، فاصله بگیرید...!

چون آن ها
بزرگترین تخصص شان،
این است که شما را
از خوب بودنتان
پشیمان کنند...!!







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Dec, 15:50


در آغوش من خفته‌ای
می‌بینم که خفته‌ای
خدا می‌آید و می‌گوید:
داری چکار می‌کنی؟
بهش می‌خندم و می‌گویم:
دیدی باز نفهمیدی که ما دو نفریم؟






#عباس_معروفی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Dec, 13:35


سعی کن همیشه در زندگی ات
رویاهای بزرگ داشته باشی؛
هر چقدر رویاهایت بزرگتر باشند،
شانس زنده ماندنشان بیشتر است...

رویاهای کوچک ،
خیلی زود
به وسیله‌ی باد و باران
از میان می‌روند...






#ژوئل_دیکر
📚پرونده‌ بالتیمور







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Dec, 11:34


نزدیکم به تو
مثل اسفند به فروردین؛

دوری از من
مثل فروردین تا اسفند...






#مصطفی_زاهدی







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 22:11


چنان
آمیختم با او
که دل با من نیامیزد...






@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 22:07


"وطن" که همیشه چند صد جریب زمین
محصور میان چند خط کج و معوج نیست
گاهی تنها وطن برای نسل آدمیزاد
چند وجب جا روی پاهای دیگری ست
که میزبان سر دلواپسی های شبانه روزش باشد






#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 19:34


هیچ وقت ، دوست نداشتم
سوار هواپیما بشم...!
اما نه از ارتفاع می‌ترسیدم
نه از سقوط کردن...

فقط وسط تکان‌های شدید چاله‌های هوایی ،
کسی رو نداشتم
که دستش رو محکم بگیرم
و بهش بگم:
عزیزم، نگران نباش...!

چاله‌های هوایی ،
تنهاییم رو
محکم‌تر می‌کوبه تو سرم...!




#روزبه_معین
📚آنتارکتیکا هشتاد و نه درجه جنوبی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 18:15


سفر نگو! که دل از خود سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

من و تو پنجره‌های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد!

بِبر به بی‌ هدفی دست بر کمان و ببین
کجاست آنکه دلش را سپر نخواهد کرد

خبرترین خبر روزگار بی‌خبری‌ست
خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد

مرا به لفظ کهن عیب می‌کنند و رَواست
که سینه‌سوخته از مِی حذر نخواهد کرد








#فاضل_نظری









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 16:26


فکر می‌کردم وقتی به تو فکر می‌کنم
هوای اتاقت ابری می‌شود،
دلتنگی از لباس‌هایت چکه می‌کند،
کنار پنجره می‌روی، غمگین می‌شوی،
دمِ غروب
چیزی را بهانه می‌کنی، از خانه می‌زنی بیرون،
و از اینجور حرف‌ها...


فکر کردن به تو
نانِ شبم شده است
و چون مُفتّشی روزمُزد
واژۀ «شب» را از زیرِ زبانِ ساعت بیرون می‌کشم
تا در تاریکی به تو فکر کنم

و آیا از سیاهیِ چشم‌هایم پیدا نیست،
که هیچ خاطره‌ای از آسمانِ روز ندارم؟
و آیا از سرخیِ چشم‌هایم پیدا نیست،
که سال‌ها از ساعتِ خوابم گذشته است؟


از من
درمقابل شب شفاعت کن؛
از من درمقابل دلتنگی،
از من درمقابل بی‌خبری،
از من درمقابل فکر کردن به اینکه حالا
درست در همین لحظه داری چه‌کار می‌کنی؟
از من
درمقابل فکر کردن شفاعت کن!
از من
که تمام شب‌هایی را
که قرص‌های خواب را از کار می‌اندازند
به نام کوچک می‌شناسم،
شفاعت کن
درمقابل هجومِ تقّ‌وتقِّ عصای عقربه‌ها
وقتی به آفتابِ اندوهناکِ فردا نزدیک می‌شوند
و هنوز خبری از پیام عاشقانه‌ای
که هر زنی پیش از خواب به آن نیاز دارد، نیست!


از من
درمقابل زندگی دفاع کن
وقتی بی‌رحمانه سخت می‌شود
و لازم است کسی حالم را بپرسد،
حرفم را بفهمد،
و بگوید:
" من کنارت هستم،
دقیقاً همین من که کنارت نیستم،
کنارت هستم...! "








#لیلا_کردبچه









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 14:17


هی نگویید اشکالی ندارد...
هی نگویید چیز مهمی نیست...
هی نگویید صبوری کن،
درست می‌شود...!!

اینقدر فرزندانتان را
به تحمل کردن ، کوتاه آمدن
و اعتراض نکردن عادت ندهید...

دنیا پر شده از آدم‌های بالغی
که مدام رنج می‌کشند
مدام تحمل می‌کنند
مدام از زخمشان می‌گریزند
و مدام به زخمشان برمی‌گردند،
چرا که در کودکی ،
هربار زمین خورده‌اند
و هربار شنیده‌اند که :
قوی باش...! هیس...!
چیزی نشده که اینقدر شلوغش می‌کنی!

دنیا پر شده از آدم‌های اندوهگینی
که وسط جهنمشان ایستاده
و همچنان لبخند می‌زنند...!!








#نرگس_صرافیان_طوفان








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 11:58


وز شوقِ این محال
که دستم به دست توست،
من
جای راه رفتن،
پرواز میکنم...






#فریدون_مشیری









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 09:48


من انتظار ساده ی ایوانم؛
و تو آن
پرستویی
که قرار است
بهار را با خود بیاورد...







#سعید_خاکسار









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Nov, 08:13


سفر کن و به هیچکس نگو،
مثل یک داستان واقعی زندگی کن
و به هیچکس نگو،
با خوشحالی زندگی کن
و به هیچکس نگو،
مردم ، چیزهای قشنگ را
خراب می‌کنند...









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Nov, 21:45


در دلم دائمی و ،
در نظرم
دیر به دیر

این همان
قصه‌ی دل بستن و ،
سرگردانی‌ست...







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Nov, 21:45


دوست داشتنت را هر روز
میان همین عاشقانه های ناگهان
می پیچم، تا می‌زنم ، می‌بوسم
و کنار می‌گذارم برای روز مبادا
به گمانت نرسد پنهانی و،
به چشم شور نامردمان حسود
نیامده ای وقتی از گل‌های پیراهنم
بافته های موهام ،
ملافه های مچاله در تخت بی خواب
عطر دست‌های تو بلند می‌شود
هر زمان که باران آفتاب  ،
روی دامن شب می‌بارد

تو را دور از مردمکان سرنوشت
برای دل خودم لقمه گرفته ام ،
برای روزگار میانسالی
برای آمد و رفت پاهای چموش
روی سنگ های ساحل شهسوار
که اگر لرزیدند ،
خیالشان از امنیت آغوش تو راحت باشد

تو را برای خاطراتی که هنوز نیامده اند
لقمه گرفته ام...
برای ترکیب رنگ قرمز همگون
در سنجاق های سر
لب های معتاد به بوسه های طولانی
ناخن‌های کوچک دخترکی گستاخ
که میان تنم ثانیه ای چند مرتبه
بهانه ات را می‌گیرد
و از هر زن دیگری توی جهان
با اسم کوچک تو رفیق تر است

تو را لقمه گرفته ام برای سفرهای نرفته
برای شمع های خاموش و شاخه های عود
چای لاهیجان و سماوری که نفس هاش،
یکی درمیان به سرفه می‌افتد
بس که
داستان شب نشینی شهرزاد بی شهریار را
برای استکان های کمرباریک
دوباره و دوباره....تعریف می‌کند

تو را برای فصل های در راه لقمه گرفته ام
زمستان های بسیار زیر صفر
تابستان‌های کبود
تعبیر دروغ های سیزده
آخرین دقیقه های آذرماه
فصل پنجم تقویم‌های نسیان زده،
در تقدیر نسل آدمیزاد
برای عشقبازی های مدام
که از سالخوردگان خسته ،
کودکان شاد می‌سازد

برای چیدن دوباره ی سیب
از بهشت ترانه و لبخند
و برای زیستن دوباره در شناسنامه ای
که بدون حضور رد پای تو،
به لعنت خدا هم نمی ارزد...!








#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Nov, 19:33


در انتظار توام؛
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد...






#شمس_لنگرودی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Nov, 15:15


ارزشش را نداشت این دنیا
همه چیز بیهوده بود ،
زودگذر ، پوچ و بی سرانجام‌...!

دوست داشتنت اما
حسابش همیشه جداست...







#حمید_جدیدی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Nov, 12:00


نمی‌شود که تو باشی،
من عاشق تو نباشم.
نمی‌شود که تو باشی،
درست همین‌طور که هستی و من،
هزاربار خوب‌تر از این باشم و باز،
هزار بار عاشق تو نباشم...

نمی‌شود،
می‌دانم،
نمی‌شود،
که بهار از تو سبزتر باشد.






#نادر_ابراهیمی
📚یک عاشقانه ی آرام











@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Nov, 09:39


ما زن ها خالق فعل برعکسیم
نیا
    نمـــان
             برو
                   و
                     دوستت ندارم...






#سارا_فراهانی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Nov, 21:33


امیدِ وصل
در این ماجرا
گلوگیر است...!!








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Nov, 21:31


خودت را برایم سوغات بیاور
از آخرین سکوی قطار
انتهای جاده ای بن بست
امید بود نامش
نرسید به فصل عشقبازی
و شبهای تب دارِ خاطره
خوابشان برد...

شکوفه کدام درخت اردیبهشتی " یار جان"...؟!

هزار پاییزِ بی قرار
در پیشواز گونه های انارگون
برگ می سابند روی سر انتظار
عقد دائم می خوانند زاغکان چموش
سه مرتبه گُر میگیرد دخترکی
سر به زیر
میان چشمهای آرزو
بی اجازه از روزگار لاکردار
حلال میکند
  تمامِ خودش را هر سال
  به نامِ تو
در آیینه ای رو گرفته از آدمیان
با مهریه ای معلوم
یک شاخه نرگس
سوغات بیاور
برویم تا مرز  جنون
در حنابندان بوسه های تو
عاقبتِ این شعر
ختم به خیر شود...








#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Nov, 18:30


اونقدر آدما قبل من و تو غصه خوردن،
عاشق شدن، فارغ شدن؛
اونقدر آدما قبل من و تو بردن،
باختن،
گذاشتن رفتن، گم و گور شدن...

اونقدر آدما ،
قبل من و تو به گذشته‌شون فکر کردن،
حسرت خوردن، بغض کردن؛
حالا کجان...؟

رها کن رفیق؛ رها کن بره...






#سعید_اسفندیاری








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Nov, 14:51


امشب به خوابم بیا...!

با خودت ، دو فنجان چای دارچین بیاور
من خودم را به خواب می زنم
گوشه ی تختم بنشین
صدایم کن
اول اسمم را بگو
بعد عزیزم
بعد هم بگو باشد انگار که خوابی
من می روم
بلند می شوی
بلند می شوم
دستم را دورِ گردنت حلقه می زنم
می گویم : بلاخره آمدی...

می گویی : شک داشتی به آمدنم ؟
می گویم گاهی...

مثلِ امشب
نگاهم می کنی
بی هیچ حرفی
چایم را
می دهی دستم
دستم را می گیری
می گویی دیر آمدم
تا ماندنی تر باشد
تا قدرِ لحظه هایمان را بهتر بدانیم

امشب بیا
اینها را بگو
مبادا
دیر شود...







#عادل_دانتیسم








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Nov, 12:52


محبوب من...!
خجالت میکشم بگویم
من همه‌ی عمرم را در پی شما دویده‌ام
و همچنان می‌دوم و می‌دوم
و دوان دوان برمی‌گردم
راه‌هایی را که دویده‌ام
اندازه می‌گیرم...
کناری می‌نشینم و خودم را دلداری می‌دهم،
این روزها از دلداری دادن خودم خسته نمی‌شوم.

محبوب من...!
ببخشید که من پیر شده‌ام...







#محمد_صالح_علاء









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Nov, 09:28


میتونستی پولدار ترین باشی
یا قدرتمند ترین آدم
میتونستی خیلی مشهور باشی
و بهترین جای زمین زندگی کنی،
اما دیروز ،
آخرین روز زندگیت بود...

تو از همه ی اتفاق های بالا
بیشترش رو داری
اگر امروز زنده ای...

اگر الان پیغامم رو میخونی
بدون ، هیچ چیز
گرون تر از سلامتی و وقت نیست،
هیچ چی...







#امیرعلی_ق







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Nov, 21:03


در هجر و وصل
کارِ دلِ ما تپیدن است

دایم
به یک قرار بود
بی قرارِ ما...









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Nov, 21:02


داشتم فکر میکردم
به این که چقدر خوب است آدم،
توی این جهان وارونه ،
از میان چند میلیارد آدم نمای بیگانه،
که هر روز
از کنار تنهایی ات ،
بی آنکه نگاه سنگینشان را بدزدند ،
رد می‌شوند
یک نفر را داشته باشد برای خودش...!

از همان ها
که نسخه ی تکرارناپذیر دلخوشی اند
همه چیزمان را انگار یکی یادشان داده
و دستخط چشم هایمان را خوب،
بلد شده اند...

اصلا باید به دنیا می آمدند
تا دوستمان داشته باشند
ناگفته هایمان را بشنوند
از فکر نبودنمان ، نفس توی سینه شان
دو تا درمیان فراموش بشود
و از شوق دیدارمان
کودکی ، توی وجودشان
گرگم به هواش بگیرد...

گاهی وقت‌ها ،
بی هیچ رودربایستی
غصه هایمان را بدهیم دستشان
بگوییم:
" این را میگیری ؟ "

و فرار کنیم جایی
دور از هیاهوی زندگی
چشم بگذاریم پشت دیوار انتظار
و خیالمان راحت باشد
که باز همان یک نفر پیداش می‌شود
با یک مشت دلخوشی
یک سبد توت فرنگی نوبرانه
و لبخندهای از سر شوق...

راستش را بخواهید
این آدم‌های "به ندرت" و "کمیاب"
نسخه ی اصل دلدادگان تمام عیار
توی اوراق کهنه ی ادبیات
و نمایشنامه های قدیمند...

آن‌قدر پای تمام عاشقانه هایشان
لجباز و یک دنده می ایستند
و آن‌قدر با هوسهای دلت راه می‌آیند
که وقتی به خودت آمدی
میبینی دوست داری الی ابد روزگار
زانو به زانویشان ،
بیخیال تمام دیروزهای رفته
و فرداهای در راه مانده،
دمنوش عاشقی را تا از دهان نیفتاده
هورت بکشی     
و شانه به شانه هایشان
تمام شهرهای دیده و نادیده را
قدم بزنی...

گاهی با خودم فکر میکنم
چقدر خدا حال خوشی دارد
وقتی خاک دو نفر را،
که به همه چیز هم می‌آیند
از یک‌جا برمی‌دارد
و خوشبختی را در حقشان تمام می‌کند...!




#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Nov, 18:34


اگر کنارش هستی
یک شب هم صبر کن
تا خوابش ببرد...

بعد ، بنشین
یک دل سیر
صورتش را در خواب
تماشا کن...

آن آرامش محض را
آن خطوط برجسته ناب
و آن اجزای دلربای صورتش را...

نگاهش کن و،
برایش بمیر
حتی اگر از او دور شده ای
و بیدار که باشد
دوست داری
سر به تنش نباشد...!

و اگر کنارش نیستی...
آخ ....
      کنارش نیستی...؟!







#حمید_سلیمی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Nov, 17:16


گفت:
همه ی آدم ها مثل هم نیستن،
همه یه جور دل نمیبندن،
بعضیا ،
چشماشون از خودشون
عاشق تره...!!






#پویا_جمشیدی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Nov, 14:38


زن‌ها،
گاهی عاشقانه هایشان را دم می‌کنند؛
و می‌شود همان چای خوشرنگ
با عطر هل و دارچین
که کنارِ حبه قندی از عشق،
چقدر می‌چسبد.







#سارا_قبادی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Nov, 12:20


لبخند بزن؛
به تمام آدمهايی كه آمدند،
لايقت نبودند
و رفتند...

به همين راحتی...
اندوه تو آنها را خوشحال‌تر می‌کند...!!

آدم‌ها اغلب
دنبال بدبخت‌تر از خود می‌گردند،
تا به خود ثابت کنند خوشبختند.







#علی_قاضی_نظام








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Nov, 08:51


ايمان بياوريم؛
به بهار، به عشق، به بوسـه...
ايمان بياوريم؛
به انتظار آغوش هاى بى هوس،
دنيا جهـنم است
براى آنهايى كه ايمان نياورده اند...







#عليرضا_اسفنديارى









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Nov, 06:57


آرزو می کنم
که خنده ات
تنها به عادت مرسوم
عکس گرفتن،
نبوده باشد!
و تو خندیده باشی
در لحظه
از ته دل...






#یغما_گلرویی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

18 Nov, 20:48


دل نیست
آن‌چه جز
به هوای تو می‌تپد

مجموعه‌ای‌ست
از رگ و این‌جور چیزها...





@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

18 Nov, 20:46


شادی‌های من
توی جیب خنده‌های تو جا مانده‌اند
همان شب آرزوها
پشت بام سکوت بی‌پایان آسمان
وقتی چهار انگشت
پایین تر از گوش چپ
آرام گفتی : "دوستت دارم "

کجا  دوباره  به هم می‌رسیم...؟!
پای کدام تک درخت آرزو
در جاده ی سرنوشت،
با مرغ آمین  وعده گذاشته ای...؟!

نوبرانه ی کدام فصل و سالی،
که هرچقدر می‌دوم
به گرد پاهای سه جلد لاکردار نمی‌رسم...؟!

در مسیر کدام باد
روی کدام کوه نسیان ایستاده‌ای
که تمام آدمیان
عطر پیراهن تو را پوشیده اند
و زاغکان همسایه
خبر می‌آورند هر روز
که گنبد کبود
فقط همان جا که تویی،
رنگین کمان هفتاد رنگ می‌زاید...؟!

جهان وارونه را به حال خودش بگذار،
تمام کن قصه دور و دیر لالایی مادران
پای گهواره‌های سالخورده را...

بیا برایم چیزی بخوان...
ترانه‌ای  شعری  داستانی
که در آن
عاشق ، معشوق همزمان است
و خوشبختی،
شاخه‌ای جدا مانده
بالای درخت انتظار نیست...

بیا برایت بگویم این روزها
بیشتر از آن که من
توی این تن نفس بکشم
تو در من رسوب کرده‌ای...

شنیده‌ای یک نفر
به دلش حسادت کند
بس که دیگری را
بیشتر از تمام کسانی که می‌شناسد و نه...
دوست دارد...؟!








#آزاده_رمضانی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

18 Nov, 18:15


بايد دوست داشتنت را
بپيچم در يك بقچه
بغل بگيرم
و دور شوم از اين همه بى مهرى
تنهايى بزرگش كنم نوازشش كنم
و در گوشش بگويم :
براى بودنت ؛ براى ماندنت
دور شدن، تنها راه حلِ من بود، مرا ببخش !
و برايش لالايى بخوانم به خواب كه رفت
باز هم هوايت را يك نفس
به ريه هايم بفرستم
تا باز وقتى بيدار شد
عطر ِ وجودت آنقدر همه جا را پر كرده باشد
كه خيال كند تو اينجا بوده اى
بايد دوست داشتنت را تنهايى بدوش بكشم
حالا كه آمده و خانه كرده در دلم
پناه مى خواهد عشق مى خواهد






#عادل_دانتیسم







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

18 Nov, 14:12


تو وقتی می‌بینی که‌ من افسرده‌ام، نباید بگذری، سکوت کنی
یا فقط همدردی کنی...
بناکننده‌ی شادی‌های من‌ باش؛
مگر ما چقدر وقت داریم...؟






#نادر_ابراهیمی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

18 Nov, 12:32


ساده‌دلانه گمان می‌کردم
تو را در پشت سر رها خواهم کرد.
در چمدانی که باز کردم، تو بودی
هر پیراهنی که پوشیدم
عطرِ تو را با خود داشت
و تمام روزنامه‌های جهان
عکس تو را چاپ کرده بودند.
به تماشای هر نمایشی رفتم
تو را در صندلی کنار خود دیدم
هر عطری که خریدم،
تو مالک آن شدی.
پس کی؟
بگو کی از حضور تو رها می‌شوم
مسافر همیشه همسفر من...؟







#نزار_قبانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

18 Nov, 10:18


به خودت کمی اهمیت بده...!
وگرنه لابه‌لای زندگی از بین می‌روی،
و هیچکس هم نمی‌فهمد...





#جان_ماکسول








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

17 Nov, 21:04


می‌خواهم
همیشه کنارم باشی
تا اگر اندوه زمین
روی شانه هایم افتاد
به سمت تو خم شوم...




@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

17 Nov, 20:57


@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

17 Nov, 18:07


هزار نفر در حسرتِ تو؛
تو،
در حسرت یکی... !

همه تنهاییم...






#علیرضا_روشن









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

17 Nov, 16:24


خوش به حال باد...
گونه‌هایت را لمس می‌کند
و هیچ‌کس از او نمی‌پرسد
که با تو
چه نسبتی دارد؟!

کاش مرا باد می‌آفریدند
تو را برگ درختی خلق می‌کردند؛
عشق‌بازیِ برگ و باد را دیده‌ای...؟!

در هم می‌پیچند و عاشق‌تر می‌شوند...







#صادق_هدایت









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

17 Nov, 14:07


‏و گفت: اگر دوزخ را به من بخشند،
هرگز هیچ عاشق را نسوزانم،
از بهر آنکه عشق، خود
او را صدبار سوخته است...









#عطار_نیشابوری
📚تذكرة الاوليا









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

17 Nov, 12:26


لکنت،
فقط از کار ماندن زبان نیست؛
چشم‌ها هم
گاهی
      روی یک چهره گیر می‌کنند...







#رسول_ادهمی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

11 Nov, 23:32


با رفتن شب
صبح نمی آید که...!

وقتی
که تو پلک می گشایی
صبح است...








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

11 Nov, 23:31


دوستت دارم
آن چنان که نوزادی نورس
انگشت‌های مادرش را می‌گیرد به شوق

عطش بوتۀ تمشک به باران مردادی
یا هوس دمنوش دارچین و بابونه
زیرِ دانه های برف...دربندسر

سر انداخته ای شالِ امید را در من
گره میزنی‌ام دوباره بر دارِ زندگی
تارِ گیسو به پودِ خوشبختی

پیدات شده از پسِ سایه های خاکستری
انگار جهان یخ بسته
من اما در آتشِ مردمکان تو
گویی که صاعقه ای بر گندمزارِ قلبم..!

نگاهت میکنم
یاخته های تنم گُر میگیرند
از تیررس چشم هایم دور میشوی
میسوزم

بگو با دلم چه کرده ای
که صدایت در آغوشم میکشد مدام
کم می آورم تمامِ تو را
میانِ دست های گشوده

میخندی
هزار بادبادکِ رنگی
توی آسمان دلم پر میکشند
سکوت میکنی
نوروزِ تقویم به یلدا میفتد

کاش دو بار به دنیا می آمدم
یک بار برای دیروزهای بی تو
یک بار برای قدم زدن
در فرداهای تو را داشتن
چند صد شیرینِ بی مجنون
در دلم چنگ به رختِ دلواپسی میزنند
از بس که شبیهِ هیچکس نیستی
ولی تمام شهر
به تو می مانند
وقتی باران میگیرد
جان به لبم میرسد
روزی چند مرتبه....






#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

11 Nov, 18:38


حروف،
سفر خود را
از چشمانت آغاز می‌کنند؛
تمام زبان‌ها
بدون چشمان تو،
منقرض می‌شوند...




#نزار_قبانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

11 Nov, 15:29


بعضی ها آمده اند
که معجزه ی زندگی آدم باشند،
می آیند که وسط بدبختی های روزمره ات،
برای لحظاتی هم که شده
پرت شوی وسط خوشبختی،
می آیند که حتی
وقتی از دردهایت
برایشان حرف میزنی،
از اینکه او را داری
که اینطور ،
دو جفت گوش شده
برای شنیدن حرف هایت،
کیف کنی و یکهو،
دردهایت فراموشت شوند...

اصلا بعضی ها ،
آنقدر با خودشان معجزه می آورند
که اگر یک روز نباشند،
همین نبودنشان
می شود بزرگ ترین درد زندگی...






#آنا_جمشیدی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

11 Nov, 13:10


چراکه مثل طعمِ گیلاس
در آخرین سکانس فیلمی غم‌انگیز
مهم بودی
و آدم کنار تو نمی‌توانست
نگران قلبش نباشد

زمانِ ایستادن قلبم را که نمی‌دانستم
قلبم را که نمی‌توانستم
به دو قسمت کنم؛
پس تو را دوست داشتم
و تو را دوست داشتم

تو ناگهان بودی
مثل صبح آن شنبۀ بی‌هنگام
که پرده را کنار زدم
برف آمده بود
و به رختخواب برگشتم

تو را دوست داشتم
و هیچ‌چیزی غمگینم نمی‌کرد
حتی برفی که آن‌همه راه آمده بود
پروازِ آن ‌روزم را کنسل کند،
و صدای خنده‌های کودکان دبستان را 
به کوچه ریخته بود.






#لیلا_کردبچه







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

11 Nov, 10:39


از لیوان‌ها،
به لیوان شکسته فکر می‌کنی

از آدم‌ها،
به کسی که از دست داده‌ای
به کسی که به دست نیاورده‌ای

همیشه،
چیزی که نیست،
بهتر است.






#علیرضا_روشن






@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

10 Nov, 22:22


لیلی شدنم
باز در آغوش تو
حتمی ست

مجنون شو و ،
در کوه و بیابان
بغلم کن...!!









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

10 Nov, 22:19


.
آمدی و...
"همه ی فرضیه ها ریخت به هم..."
تا عاقبت شاعرانه های غمباد گرفته
توی جشن آتش بازی نفس هامان
ختم به خیر شود..

پیوند ستاره باران مردمکان تو
با کابوس‌های متصل شبانه های من
حکایت پناه بردن از هیاهوی روز قیامت
به هیاهوی بازار شب عید شهرهای شمالی ست
همان‌قدر شورانگیز... همان‌قدر عصیانگر...

قد کشیدن توی تاکستان اشتیاق تو
شبیه ذکر مدام "یا حبیب القلوب العارفین"
میان دانه های تسبیح درویشان مست
آبروی شناسنامه ی من است
که از همان ابتدای آفرینش
نوبرانه های دستچین،
زیر پوست پیراهنت را
خواب دیده بود...

دخترکی چموش میان یاخته های تنم
می‌دود آرام آرام
گرگم به هواش می‌گیرد
با زنی که پیش از اتفاق دوباره ات
خودش را توی آیینه ی عمر بر باد نشسته
هزار مرتبه هر غروب
دیوار به دیوار شب یلدا
قاب می‌گرفت...

چه خوب شد که آمدی...
آیدای دیگری میان انتظار روزگار من
توی دست های نوظهور شاملو
به جشن میلاد دوباره دعوت شد
تا مردمان شهر خاکستری
صاحب سیاه مشق عاشقانه های مرا
به اسم کوچکش صدا بزنند
شاعری که تویی
و دیگرانی که به اشتباه
گمان می‌کنند "من"م...

من... که بعد نخستین بار بوسیدنت
نمی‌دانستم با آن همه خوشبختی
که توی سرانگشتان بی‌قرار نفس می‌کشید
چکار کنم...؟!
من...که شعر لبخندهات، اردیبهشت آغوشت
و عطر جنگل افرای دست‌های تو را
ردیف به ردیف
روی طاقچه ی زمان گذاشتم
تا قسمت ما از آن همه دوری و دیری
جای جوانی سالخورده
رنگین کمان هفتاد رنگی باشد
به وسعت آسمان رسیدن های بدون پایان
حوالی جایی که قصه ی آدم
دوباره از نو نوشته شد...









#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

10 Nov, 17:09


بغل کن مرا
چنان تنگ
که هیچکس نفهمد
زخم 
روی تن ِمن بود ،
  یا تو...!







#حسن_آذری









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

10 Nov, 14:23


گاهی دلتنگى ،
شبیه دیدن عکسی قدیمی
میان آلبوم خانوادگی ست،
شبیه پیداکردن نوشته ای غبارگرفته
از زیر فرش های کف اتاق،
چیزی مانند بوی کمرنگ عطر
از شیشه ی خالی ادکلن مورد علاقه ات،
دیدن شاخه گلی خشک
میان صفحات کتاب قطوری
که مدت ها بازش نکرده ای،
خواندن دوباره ی کارت پستال های نَم کشیده،
و ملاقات اتفاقی
با چهره ای که سال ها پیش
همسایه ات بوده...

ما در گذشته هایمان زندگی می کنیم،
و همیشه جسممان
به ناچار
به روزهای بعدی منتقل می شود.








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

10 Nov, 10:45


و شعر
داستان پرنده ای است
که پرواز را دوست دارد
و بالی ندارد...







#شمس_لنگرودی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

10 Nov, 08:26


یکی از بهترین اتفاقاتی
که میتونه برای یک آدم
تو کلِ روزهای زندگیش بیفته،
دست کشیدن از آدمیه
که میدونستی دوست داشتنش
ریشه هاتو خشک میکنه
و همیشه خودت رو
پیشِ خودت زیر سوال می‌بره...

دل کندن از کسی
که قدرِ بودنت رو نمیدونست
تورو نمیدید،
تورو نمیخوند،
تورو بلد نبود
و هیچی ازت نمیدونست...

دلتنگی و بی‌قراری نکردن
و‌ برگشتن به روتین اصلیِ زندگیت،
به شخصی
که قبل از دوست داشتنش بودی...

به روزهایی که قلب و روحت
آزاد و رها بود
و تنها دغدغه‌ت ، پیشرفت
و بالا رفتن از پله هایی بود
که حتی دیدنش هم،
نفس‌هاتو بند می‌آورد...

نه به چشم اومدنِ کسی
که دوست داشتنت رو
نه تنها دوست نداشت
بلکه بودن و موندنت هم،
هیچوقت ،
هیچ دردی رو ازش درمان نمی‌کرد.

اونجاست که به خودت می‌گی:
آخیش...
بالاخره قلبم
از این همه غم و‌ دلتنگی آزاد شد...










#فرگل_مشتاقی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

09 Nov, 20:52


من به خورشید تنم سپرده ام
که دست به یکی با ستاره های درخشان چشمهام
آسمان حضور تو را
در خلوت کوچک بازوان دخترکی
از جنس شمالی ترین شالیزار
روشن نگهدارند
تا شاپرکان حواس
پای بساط شب نشینی "تن ها"ی ما دو نفر
سرگیجه بگیرند... از پا بیفتند
و خدا هم باورش بشود که پیکر تو..و...من
از خاک یک ساحل همیشه طوفانی ست
تا سیاهچاله های عظیم دلتنگی
در صحرای بی انتهای قبلمان
به گندمزاران طلایی بهشت گشوده شوند

من...به تمام یاخته های جان و جوانی
سپرده ام
که اگر پای خاطرات دلنشین عشقبازی
میان پلک‌های همیشه بی‌خواب
با مردمکان چموش تو وسط نباشد
توی دانه های برف برج دوازده،
محکوم به حبس ابد بمانند...






#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

09 Nov, 18:49


‏آدمی به مرور آرام می‌گیرد
بزرگ می‌شود
‏بالغ می‌شود
و پای اشتباهاتش می‌ایستد
‏گذشته‌اش را قبول می‌کند،
نادیده‌اش نمی‌گیرد
‏می‌فهمد که زندگی یک موهبت است،
یک غنیمت است
‏یک نعمت است
و نباید آن را فدای آدم‌های بی‌مقدار کرد...!
‏اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب می‌شود...







#محمود_دولت_آبادی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

09 Nov, 16:10


بارانی که روی این شهر می بارد
یک شب
روی استانبول نیز خواهد بارید،
همینطور که روی لندن،
پراگ و یا باکو،
هر کجا باشی
یک شب به یاد نخستین دیدار
دل تو نیز خواهد شکست،
مثل دل من
زیر بارانی که از ابر خاطره ها می بارد.






#رسول_یونان









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

09 Nov, 13:53


نگفته ایم و ندانی
که چیست در دل ما

کفایت است
بدانی
که دل ، بی تو آشوب است...






#صادق_علیزاده









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

09 Nov, 12:14


زن ها يا عاشقى نمى كنند
يا اگر مَردِ ايده آلشان پيدا شد ،
حرفِ دوست داشتن و خواستن
و ماندن كه به ميان آمد ،
با تمامِ وجودشان دل مى دهند...

شک نكن ، نقص در كارشان نيست...

مواظبِ عشقِ زندگي ات باش
واى به روزى كه بفهمد آدمِ زندگي اش، سَرش به كارِ خودش نيست...!

مى نشيند آنقدر فكر مى كند ،
غصه مى خورد ، گريه مى كند ،
و همين كه دردهايش را آب كرد
و دور ريخت ،
لَم مى دهد پشتِ يک حالِ خوب
و تو تازه به خودت مى آيى
كه تا عمر دارى
پشتِ درهایِ بسته ،
حسرتِ نداشتنش را مى كشى....







#امیر_وجود










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

09 Nov, 10:11


تو،
سکوت لا به لای حرفهای منی؛
از حرف هایم
آن چه نمی گویم،
تویی...






#عباس_معروفی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

09 Nov, 08:04


سلام بر آنان
که ما را ندیده فهمیدند،
نخوانده دانستند
و نبوسیده دوست داشتند.







#جبران_خلیل_جبران









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Nov, 22:53


نزديك...
شبيه مهر تا آبان ماه

دوريم...
درست مثل آبان از مهر...!








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Nov, 22:51


دلم می‌خواهد توی این جهان وارونه
از میان چند میلیارد غریبه ای
که هر روز از کنار روزگار هم
بی حتی نیم نگاهی رد می‌شوند و،
آخر شب ، تنهاییشان را تنها به رختخواب می‌برند
یک نفر داشته باشم برای خودم
برای تقسیم همزمان دلتنگی و دلخوشی
برای چشم گشودن با لبخندهای بی‌شمار
و برای جا گذاشتن روزمرگی های دلواپس
روی گردنه ی تابستان شانه هاش

یکی از همان نسخه های توأمان رفاقت و عاشقی....

سفره ی دلم را بیندازم توی ایوان چشم هاش ،
قصه های تلنبار شده ،
خنده های سرخوشانه
از ترس چشم شور آدم نماهای خاکستری ،
زیر سکوت همیشه خاک می‌خورند
و تمام عاشقانه های یواشکی،
همه را بچینمشان به ردیف
و برایش بگویم
گاهی چقدر آمد و رفت نفس
توی گلوگاه ساعت و ثانیه سخت می‌شود
وقتی آن یک نفر ،
که خدا خاک وجودش را
از همان جا برداشته که جان مرا...ندارم!!

دلم می‌خواهد
دست ببرم توی کتاب سرنوشت
از  بساط دستفروشان نوبرانه،
از میان دیروزهای رفته
و فرداهای نیامده
یکی از آن مرغوب ترین های نسل آدمیزاد را،
که خدا کنار گذاشته بود برای روز مبادا
بیرون بکشم
به اسم کوچک صداش بزنم
و جانم گفتنش
شبیه یخ در بهشت چله ی مردادماه شالیزار
رسوب کند توی رگهای تنم

تمام شکوفه های رنگ رنگ را
بریزم روی پیراهن تقدیر
گیلاس و انار و شاه توت
سوغات من برای آغوش او
تا عطر عود و صنوبر بوسه های طولانی اش

حواس دلواپسی و دلتنگی را
به جنون پرت بکشاند
و سرانجام این قصه ، خوب تمام شود...





#آزاده_رمضانی







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Nov, 18:30


سیگاری آتش بزن؛
و
اندام دلتنگی را
بسوزان...






#عاطفه_دلارام








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Nov, 15:36


زندگی می گذرد
و هر کس ، سهمی از عمر دارد.
تا آن جا که از دست برآید
باید چنان زندگی کرد
که تلخ نباشد
و برای دیگران هم تلخی نیاورد،
که زندگی ،
همه اش شوخی است...






#احمد_محمود








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Nov, 13:26


دلم میخواهد چنان بنوشمت،
که در استخوانم حل شوی،
باشد...؟!








#شمس_لنگرودی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

05 Nov, 11:25


خودِ معمولی ات را پیدا کن؛
خودِ معمولی ات را نشان بده؛
به‌ دنبال بهترین و برترین نباش
تا از زندگی ات
و از هر آن چه داری لذت ببری...

از خودِ معمولی ات لذت ببر
و به آن عشق بورز...







#الیف_شافاک
📚شیر سیاه








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Nov, 22:39


اگر به دامن وصل تو
دست ما نرسد

کشیده ایم
در آغوش
آرزوی تو را...







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Nov, 22:37


.
تو برای ماندن یا نماندن
آمدن یا رفتن...خواستن یا نخواستن...
مختاری...
من اما هیچ انتخاب دیگری ندارم
هزار مرتبه
درد زایش از شکم مادران بی‌شمار
و زندگی های پس از مرگ را
به جان خریده ام
تا جای خالی بین انگشتان دو دست ،
آرامکده ی دست‌های تو باشد
برای عاشقانه های مدام
زیر آسمان کبود...نور ماه...ایوان آفتاب

من از همان ابتدای آفرینش
میان بطن حوای چهارده ساله
به هوای دزدیدن سیب لبخند های تو
دویده ام به شوق
تا در قامت زنی که دوست داشتن تو را
از میان هزاران خوشبختی بادآورده
انتخاب میکند
پیراهن پرچین و رنگ رنگ دانه اناری بپوشم
شعله های زیر دمنوش بهارنارنج و دارچین را
پایین بیاورم
عطر عهد قدیم بپیچد میان کوچه های شهر
همه بدانند تو با " من " وعده گذاشته ای
و درختان ریشه دوانده روی دامن بلند من
به انتظار در آغوش کشیدن توست
که اینگونه در چهار فصل تقویم
سرمست و شکوفه بارانند

"وطن" که همیشه چند صد جریب زمین
محصور میان چند خط کج و معوج نیست
گاهی تنها وطن برای نسل آدمیزاد
چند وجب جا روی پاهای دیگری ست
که میزبان سر دلواپسی های شبانه روزش باشد

من به خورشید تنم سپرده ام
که دست به یکی با ستاره های درخشان چشمهام
آسمان حضور تو را
در خلوت کوچک بازوان دخترکی
از جنس شمالی ترین شالیزار
روشن نگهدارند
تا شاپرکان حواس
پای بساط شب نشینی "تن ها"ی ما دو نفر
سرگیجه بگیرند... از پا بیفتند
و خدا هم باورش بشود که پیکر تو..و...من
از خاک یک ساحل همیشه طوفانی ست
تا سیاهچاله های عظیم دلتنگی
در صحرای بی انتهای قبلمان
به گندمزاران طلایی بهشت گشوده شوند

من...به تمام یاخته های جان و جوانی
سپرده ام
که اگر پای خاطرات دلنشین عشقبازی
میان پلک‌های همیشه بی‌خواب
با مردمکان چموش تو وسط نباشد
توی دانه های برف برج دوازده،
محکوم به حبس ابد بمانند...







#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Nov, 19:38


آدم هرقدر بیشتر بفهمد،
تنهاتر می شود...
یک عمر با ترس هایمان زندگی کردیم.
با ترس هایی
که توی مغزمان فرو کرده اند
این تنها چیزی است که یاد گرفته ایم...!!

اگر از بچگی ،
می گذاشتند وقتی دلمان می خواهد
فریاد بزنیم
و آن را توی گلویمان خفه نکنیم،
وضعمان بهتر از این بود...






#روح_انگیز_شریفیان
📚روزی که هزار بار عاشق شدم








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Nov, 17:19


گفته بودم
گاهی اتفاق ها ،
درست می افتد
وسط خوش باوری هايت...

گاهی خدا،آنقدر دلش
به حال باورهای ساده ی ما می سوزد
كه زمين می زند ما را با همان باورها؛
و بعد كنارمان می ايستد
دستش را دراز می كند
و ما را از دوباره شروع می كند...

با يک زخم ،
كه يادمان باشد گاهی سادگی،
درماندگی می آورد...!!







#عادل_دانتیسم









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Nov, 14:32


بیا برگردیم به عصر حجر؛
بیا پایاپای معامله کنیم،
مثلاً من سیب شکار ‌کنم،
تو سرم را توی دامنت بگیر،
من اسب رام ‌کنم،
تو روی دیوار تنم نقاشی بکش،
با انگشت ، طلوع خورشید را
به من نشان بده،
غروب ،
خودم در تنت غرق می‌شوم،
تا نبینم جهان،
نا امن شده،
توهین‌آمیز و نا امن...







#عباس_معروفی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

04 Nov, 12:04


لباس هاى رنگى بپوشيد
تيپ هاى رنگين كمانى بزنيد!!

حرف مردم...؟
می گويند سر خوش هستيد...؟
می گويند و می گويند...؟
به درک...!
واضح تر از اين...؟!
حرف مردم ، به درک...

براى خودتان زندگى كنيد،
نه براى دهان هميشه باز مردم،
فراموش نكنيد:
فقط يک بار فرصت زندگى داريد...
اين يک بار را
بدرخشيد و لذت ببريد...







#سهيل_شهابى









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Nov, 23:31


تقویم را
معطلِ پاییز کرده است

در من
مرورِ باغِ
همیشه‌بهارِ تو...






@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Nov, 23:30


از دخترکی چموش و گستاخ
زنی پیچیده در عطرِ باران و نرگس
آبستن هزار شعر و عاشقانه ی مست 
زاییده شد
وقتی کنارِ پنجره ی سالخورده
در خانه ای که با شنیدن صدای قدم هات
غبار از تن چهارستون متروک می تکانید،
روی ته مانده ی جان پاهای بی‌تاب
قد کشیدم و....
چنان بوسیدمت
انگار که از همان ابتدای آفرینش،
یک پیکر بوده ایم...!!





#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Nov, 18:34


مادر می گوید:
درون هر زنی ،
اتاق های قفل شده ای هست،
آشپزخانه های لذت،
اتاق خواب های اندوه
و حمام های بی علاقگی...

مردها گاهی وقت ها با کلید می آیند،
گاهی وقت ها با چکش...!!






#وارسان_شایر









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Nov, 15:07


باید کسی باشد
برای دوست داشتن،
کسی باشد
که وقتی تمامت را
گوشه ای گم ‌می کنی
بیاید
پیدایت کند...!







#عادل_دانتیسم










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

03 Nov, 12:25


از كف رفتن ثروت دنیوی،
یک غم است،
از دست رفتن دوست خوب ،
صد غم است؛
اما آن كه شهامتش را از دست می‌دهد
همه چیز را از كف داده است...!!







#سروانتس_سآودرا








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

02 Nov, 21:54


رشکم آید به چشمِ خود گاهی

که چنین خیره در تو می‌نگرد






@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

02 Nov, 21:54


دلم می‌خواهد توی این جهان وارونه
از میان چند میلیارد غریبه ای
که هر روز از کنار روزگار هم
بی حتی نیم نگاهی رد می‌شوند و،
آخر شب ، تنهاییشان را تنها به رختخواب می‌برند
یک نفر داشته باشم برای خودم
برای تقسیم همزمان دلتنگی و دلخوشی
برای چشم گشودن با لبخندهای بی‌شمار
و برای جا گذاشتن روزمرگی های دلواپس
روی گردنه ی تابستان شانه هاش

یکی از همان نسخه های توأمان رفاقت و عاشقی....

سفره ی دلم را بیندازم توی ایوان چشم هاش ،
قصه های تلنبار شده ،
خنده های سرخوشانه
از ترس چشم شور آدم نماهای خاکستری ،
زیر سکوت همیشه خاک می‌خورند
و تمام عاشقانه های یواشکی،
همه را بچینمشان به ردیف
و برایش بگویم
گاهی چقدر آمد و رفت نفس
توی گلوگاه ساعت و ثانیه سخت می‌شود
وقتی آن یک نفر ،
که خدا خاک وجودش را
از همان جا برداشته که جان مرا...ندارم!!

دلم می‌خواهد
دست ببرم توی کتاب سرنوشت
از  بساط دستفروشان نوبرانه،
از میان دیروزهای رفته
و فرداهای نیامده
یکی از آن مرغوب ترین های نسل آدمیزاد را،
که خدا کنار گذاشته بود برای روز مبادا
بیرون بکشم
به اسم کوچک صداش بزنم
و جانم گفتنش
شبیه یخ در بهشت چله ی مردادماه شالیزار
رسوب کند توی رگهای تنم

تمام شکوفه های رنگ رنگ را
بریزم روی پیراهن تقدیر
گیلاس و انار و شاه توت
سوغات من برای آغوش او
تا عطر عود و صنوبر بوسه های طولانی اش

حواس دلواپسی و دلتنگی را
به جنون پرت بکشاند
و سرانجام این قصه ، خوب تمام شود...





#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

02 Nov, 19:17


یادت باشد
از دوازده شب به بعد
هر زن دو نفر است
یکی که ساکت
پیامهای عاشقانه ات را
می خواند
و دیگری تا صبح مدام تصور میکند
که آیا این عاشقانه ها
اصلا به تو می آید یا نه...؟!







#فرید_صارمی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

02 Nov, 15:25


جنگ ، دردهای جهان را بزرگ‌تر می‌کند.
جنگ ، هر چند هم
بر ضد خرابی‌ها باشد
در آخر ، جور دیگری
زمین را آکنده از درد می‌کند...

اگر جنگ ، نهایت عدالت هم باشد
همیشه زمین را
لبریز غم می‌کند...






#بختیار_علی
📚آخرین انار دنیا









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

02 Nov, 13:16


می ایستد
و دست می کشد
به موهایش
می گوید:
پریدن
ربطی به بال ندارد
قلب می خواهد...






#گروس_عبدالملکیان









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

02 Nov, 10:44


همه‌ی اتفاقاتی که تجربه می کنیم
در بسترِ زمان
معنا پیدا می کنند.
صبور باشیم
و به جریان اتفاقات اعتماد کنیم.
درد عبور می کند
و رد آن درد،
معناهای ما را تغییر می دهد.







#پونه_مقیمی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

01 Nov, 22:38


منعم مکن
ز گریه
که آغاز عاشقی‌ست

لازم بوَد
ترشح آب
از سفال نو...









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

01 Nov, 22:37


با قلب مردمکان من
از غربت واژگان صبر و انتظار ، سخن نگو
من آفریدگار التهاب و پریشانی
در پستوی شاعرانه های بی تاب
و تمرین رقص‌های محلی
در کوچه های شبانگاه خیال و رویا
دست توی دست لبخندهای توام

لیلای مجنونی که صبح تا غروب
با زوج و فرد پلاک ماشینهای خیابان
فال "مرا می‌خواهد ، مرا نمی‌خواهد" می‌گیرد...!

من آفریدگار خودزنی هزار زن بی معشوق،
روی نیمکت‌های دونفره
ته فنجان های قهوه
گره های کور سبزه های هفت سین
و عصر جمعه های سالخورده ام

دیوانه ی بی طاقتی
که در جزر و مد دوازده ماه کامل
به چشم‌های دیو سیاه تنهایی خیره می‌شود
تنور حنجره ی تو را آرزو می‌کند
و آن‌قدر از شنیدن صدای تمام آن‌ها
که تو نیستی
روزه ی واجب می‌گیرد
تا پشت ابرهای آسمان ،
هلال نازکی به دنیا بیاید

من آفریدگار نوبرانه های تازه ام
ترکیب طعم بستنی توت فرنگی
با رنگ بوسه های داغ
عطر دمنوش زعفران و دانه های باران
ترشی دانه های انار و مربای دوستت دارم

زنی جا مانده از قبیله های دور
با هزار بادبادک رنگی
توی هوای خنده هاش
وقتی به نام کوچک صداش میزنی

من آفریدگار دیوانه ی نوروز
در چله ی زمستانم
معتاد به افیون پوست مردی
از تبار گردنه ی حیران
که اگر بماند عطر بهارنارنج
از دهان چهارفصل تقویم نمیفتد
و اگر زبانم لال ، نباشد
سقوط بهمن در عطش مرداد
همه ی آرزوهایم را خانه خراب میکند

من ، آفریدگار معماهای پیچیده و رنج آورم...

چه کسی می‌داند یک زن عاشق
چگونه در دسترس نبودن های طولانی را
تاب می‌آورد
تا لذت خواسته شدن
بیشتر ، میان رگهای تنش رسوب کند؟

اصلا همین خودت...
تا به حال توانسته ای
از میان پیچ و تاب موهای دخترکی چموش
که توی دست‌های نوازش تو
آرام می‌گیرد و خواب را می‌خواباند،
دمای تنش را اندازه بگیری؟

تا به حال ، از حجم سنگین این تصمیم،
که یک نفر را دیگر،
زیاد دوست نداشته باشی
ترسیده ای...؟!

بهشت را در فاصله ی میان دو استخوان،
روی سینه ی یک تن از نسل آدمیزاد،
یافته ای....؟!

از خودت پرسیده ای
که اگر پای نفس‌های من وسط نباشد
با چند میلیارد غریبه در جهان،
چه می‌کنی...؟
اگر قیامت ، دروغ باشد چه...؟!
دوباره کجا به هم برگردیم....؟!







#آزاده_رمضانی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

01 Nov, 17:08


خاطراتی که از هم نداریم
کجای تقدیرمان گم شده‌اند
که تو هم پیدایشان نمی کنی؟
کی می‌خواهی قرار بگذاری
تا با هم  دنبال خاطراتمان بگردیم؟







#افشین_یداللهی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

01 Nov, 15:34


برای ماهی با سه ثانیه حافظه،
تنگ و دریا یکی ست،
دست من و شما درد نکند،
که دل تنگ آدم ها را،
با یک عمر حافظه توی تنگ می اندازیم،
و برای ماهی ها دل می سوزانیم...!!







#مهدیه_لطیفی
📚برف روی خط استوا










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

01 Nov, 13:51


چشمان تو معنای
تمام جمله هایِ ناتمامی ست
که عاشقانِ جهان
دستپاچه در لحظه ی دیدار
فراموشی گرفتند
و از گفتار بازماندند...








#عباس_معروفی











@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

01 Nov, 11:26


زندگی میگذرد
و هر کس سهمی از عمر دارد؛
تا آنجا که از دست برآید
باید چنان زندگی کرد
که تلخ نباشد
و برای دیگران هم تلخی نیاورد،
که زندگی ،
همه اش شوخی است...







#احمد_محمود
📚از مسافر تا تبخال









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Oct, 23:42


حتی به جایگاه خدا غبطه میخورم

بگذار امشب از رگ گردن ببوسمت







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Oct, 23:40


خانم جان میگفت:
" عطر ، حیله ی اجنبی بود
برای از سر باز کردنِ معشوق...
به ما نمی افتد...!"

آقاجان امّا
هر صبحِ اردیبهشت
قبل از آن که آفتاب پیدا شود
مُشتی بهارنارنج
از روی زمین جمع میکرد
می ریخت توی سجّاده ی خانم جان
میگفت یار اگر عطرِ یار ندهد
خانه میشود غربتِ آدمیزاد...







#آزاده_رمضانی










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Oct, 18:13


بهشت می تواند
کسی باشد که دوستش داری،
و مهم نیست
اگر
غروب ها
به جای نهر های شیر و عسل
با قرصی نان تازه به خانه بیاید.






#ﺭﻭﯾﺎ_ﺷﺎﻩ_ﺣﺴﯿﻦ_ﺯﺍﺩﻩ










@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Oct, 15:16


بعد از هیتلر،
همه‌ی آلمان درک کردند
که او چه بلایی بر سر کشور
و زیربناهای آن آورده است،
اما یک چیز نابود شده‌ی اساسی
که هرکسی متوجه‌ش نمی‌شد،
خیانت هیتلر به کلمات بود...!!

خیلی از کلمات ،
دیگر معنی خود را از دست داده
و پوچ و مسخره شده بودند...

کلماتی مثل :
" آزادی و عدالت..."







#هاینریش_بل









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Oct, 13:34


بگذار
برايت چاى بريزم
امروز به شكل غريبى ، خوبى...
بگذار برايت چاى بياورم...

راستى
گفتم كه دوستت دارم؟
گفتم
كه از آمدنت
چقدر خوشحالم؟
حضورت شادى بخش است
مثل حضور شعر
و حضور قايق ها
و خاطرات دور...






#نزار_قبانى









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

31 Oct, 11:25


‏آدم‌ها همیشه به نصیحت احتیاج ندارند؛
گاهی تنها چیزی که واقعا به آن محتاجند
دستی‌ست که بگیرد،
گوشی‌ست که بشنود،
لبی‌ست که ببوسد،
و قلبی که آنها را درک کند.








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Oct, 22:32


خدا ، امانت خود را
به آدمی بخشید

که بار عشق
برای فرشته سنگین بود...






@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Oct, 22:29


.
عشق در خانوادۀ ما موروثی ست
خانم جان دلش را
در مکتب خانه به آقاجان باخته بود
مادرم از وقتی خودش را شناخت
زمستان که میشد
برای پدرم شال های رنگی میبافت...

و من...
دخترکی با شاعرانه های مست
سالیانِ طولانی
تو را به نامِ "یارجان" مشق می‌کند
به هوای همآغوشیِ سرانگشتانی
که در فصلِ عاشقانه های اردیبهشت،
درست به اندازۀ باغچۀ دست‌های خودش
شکوفه می‌دهند...








#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Oct, 17:20


دعای مادرم همیشه این بود:
الهی هرجا که می روی ؛
خدا آدم هایِ خوب سر راهت بگذارد...

آن موقع ها نمی فهمیدم
که دعایی بهتر از این
نمی شود برای کسی کرد...!!

حالا بزرگ شده ام...
جایی از زندگی ایستاده ام ؛
که ناچارم سادگی ام را
از چشم آدمها پنهان کنم...

جایی که دلم
برای یک آدمِ خوب لک زده،
جایی که از دنیا ترسیده ام...

کاش از مادرم خواسته بودم
بیشتر برایم دعا کند ،
کاش دعایش تَمدید پذیر بود!
من اینجا برای ادامه ی زندگی ؛
یک آدمِ خوب هم نمی بینم...

خدایا...!
آدم های خوبت را
کجای کهکشانت تلنبار کرده ای
که جهانمان از انسانیت خالی ست...؟!






#نرگس_صرافیان_طوفان









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Oct, 13:30


نسیم خنکی
که موهایت را تکان می دهد
صدای من است
بارها از تو میگذرد
و تو او را نخواهی شناخت...!






#نیما_یوشیج







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

30 Oct, 11:08


غم ، هرگز عقب نمی‌نشیند
مگر آن که به عقب برانی اش،
آرام نمی‌گیرد
مگر آن که بی رحمانه
سرکوبش کنی...

عزیز من؛
من محتاج آن لحظه‌های دلنشین لبخندم،
لبخندی در قلب،
علی رغم همه چیز...






#نادر_ابراهیمی
📚چهل نامه کوتاه به همسرم‌









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Oct, 17:32


‍ ‏
تَوَلُدِ مَن تُویی
وَ پیش اَز تو
به یاد نِمی‌آوَرَم که وجود داشتم....






#نزار_قبانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Oct, 14:38


وقتی آدم ، یک بار در زندگی
شانس بی‌نهایت عشق‌ ورزیدن را
به دست بیاورد،
پس از آن ،
همه ی زندگی‌اش ،
در جستجوی همان اشتیاق
و همان روشنایی می‌گذرد...






#آلبر_کامو
📚تابستان









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

22 Oct, 11:52


و من به تازگی ها کشف کرده ام،
رویِ این کره ی خاکی
موجوداتی زندگی میکنند،
ناشناخته،
به نام سخت جانان؛
همانهایی که عاشقند،
و امیدوار و زنده...






#هستی_دارایی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Oct, 22:17


هراس نیست مرا
تا تو
در کنار منی...








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Oct, 22:15


تو از کدام دیاری
که اینگونه توی تمام من
جا خوش میکنی...؟!

در عبورِ گاه و بیگاه
از کنار روزمرگی های مدام
عطر پیراهنت را
شبیهِ سیگاری که جان میستاند
پک میزنم عمیق
و حال دلم خوب نه
بدتر میشود
چنان گر میگیرند یاخته های این تن
که گویی انبوه هیزم در بغل
به پیشوازِ آتش میروم
نمیبوسمت  یخ میزنم
میبوسمت  میسوزم...!

تو از کدام دیاری
که من اینگونه سراسیمه
در سال و قرن هایی که گذشت
دوباره و دوباره زاده شدم
تا تمامِ خودم را به نامت بزنم
پایان بگیرم  شروعم کنی باز
در کوچه ای شاید
رد نگاهم تو را به این اتاق برساند
میانِ ملافه هایی که خوابشان
به هم میریزد اگر
بالشتِ شانه هایت
زیرِ سرِ دلواپسی ام نباشد...

تو از کدام دیاری
که با تو تنهاتر میشوم
بی تو سر به جنون تر
شانه بر گیسو نمیکشم
تا انگشت هایت گیر کند میانشان
فاصله ام با تو
یک نفس هم باشد  دلم تنگ میشود

تو از کدام دیاری...؟!







#آزاده_رمضانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Oct, 20:36


ای فکرهای لعنتیِ احمقانه ام...!

این وقت شب
          به من چه
    که او در خیال کیست...؟







#پدیده_زارع









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Oct, 17:39


همه چیز
در آخرین آدمی خلاصه می‌شود
که در تنگنای شب
      به یاد می‌آورید...

قلب شما آنجاست...






#چارلز_بوکوفسکی








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Oct, 14:14


گرم است دلم
به دوست داشتنت...
شبیهی به هر چیزی که زیباست
به هر چیزی که دل آدم را می برد
فرقی ندارد
چه روزی
از چه فصلی...
تو عجیب شبیهی به زندگی...





#معصومه_صابر









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

21 Oct, 11:14


می‌گفت:
هر وقت تردید کردی
که باید بمونی یا بری،
تکلیف روشنه، باید بری...

آدمیزاد، همیشه ته دلش می‌دونه
باید بره یا بمونه؛
فقط بعضی وقتا که می‌دونه باید بره،
تردید می‌کنه بین موندن و رفتن...

شاید بخاطر حرمت‌ها،
خاطره‌ها، حس‌های قدیمی
و خیلی چیزای دیگه...






#فاطمه_محمدلو









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Oct, 22:48


اینجا
به هرکه دل بدهی
دور می‌شود

یوسف
همیشه
فکر زلیخای دیگری‌ست...








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Oct, 22:47


نباش
فراموش کن
حواس هوس نوبرانه
و لبخندِ بی تفاوتی ات را
توی تمام شهر
دست به دستِ دخترکانِ کولی بچرخان...

من تو را پشتِ همین شعرِ سالخورده
که بارِ سکوتِ هزار ساله بر دوش،
توی جیب های زندگی
مستِ اندکی عطرِ سرانگشتانِ تو
گرگم به هوا بازی می کند،
پنهان می‌کنم
و در بطنِ هر واژه
یک " دوستت دارم " کنار میگذارم
برای نیمه شبی
که چمدانِ خاطره ات
زیر تختِ فراموشی چشمک میزند
و دلت " به اختیار " پر می‌کشد
برای هم‌آغوشی با زنی همزادِ پاییز
که مست رخوتِ لبهات
دمنوشِ بهارنارنج دَم می‌گذاشت
بارانِ ترانه می‌ریخت روی دلواپسی هات
عنابِ عشق و آفتابگردانِ بوسه می‌چید
توی پیشدستی ساعت و ثانیه
و نبافته های پیچ در پیچِ یلدا
حوالی پیراهنِ دانه اناری اش
هوش از سر مردمکانِ تو میبُرد...

برای آدمیانِ خاکستری
آسمان و ریسمان به هم می‌بافد
تا زبانش بند بیاید،
مبادا بگوید دلش بسیار تنگ است...

بگوید صدای کفشهای آمدنت
باید سر به جنونش کند باز
وقتی پرده را کنار می‌زند
انتهای کوچه ای بن بست
تمامِ خودش را
میان التهاب نفس هات گم کُنَد...

بگوید آن نیمه شب اگر زود نباشد
جنینِ اردیبهشت
الی ابدِ روزگار،
از شکمِ تمام عاشقانه هاش
سقط می‌شود...









#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Oct, 20:04


اگر بپرسی: چقدر دوستم داری؟
می‌گویم: به اندازه‌ی " انار "...
از بیرون ،
تنها من دیده می‌شوم
در درونم ،
هزاران " تو " فرو می‌ریزد...





#آتیلا_ایلهان








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Oct, 16:31


- او هم شما را می خواست؟
+ به اندازه ی یک قرن ساکت ماند...
بعد گفت:
- هیچوقت مطمئن نشدم!





#فریبا_وفی
📚رویای تبت








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Oct, 13:39


با اینکه بعضى کار ها را
نباید انجام داد
اما به لذت اش مى ارزد
مثل سر کشیدنِ پارچِ آب
آن هم در چله ى تابستان
و یا فکر کردن به تو
وقتى مى دانم معشوقه ى من نیستى!

خدا شفا "ندهد"
خدا شفا ندهد
وقتى این روزها
دوست داشتن ات
نوعى مرض شده است....!







#بهرنگ_قاسمی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

20 Oct, 11:40


حقیقت این است
که در این دنیا،
همیشه کسی هست
که با کمال میل ،
بخواهد جایش را با شما عوض کند،
بخواهد مثل شما نفس بکشد،
مثل شما راه برود،
در جایی که شما زندگی می کنید
زندگی کند...

آیا اخیرا خداوند را
به خاطر خانواده، دوستان، سلامتی
و فرصت‌هایی که به شما داده است،
شکر کرده اید...؟!







#جوئل_اوستین








@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Oct, 21:14


بغضِ
میانِ
خنده ی غمگینِ من
تویی...





@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Oct, 21:12


بیا قایم باشک بازی کنیم
من پشتِ پَرچینِ تنهایی چشم می‌گذارم
تو از میانِ عاشقانه های همیشه بیرون بیا
دستم را بگیر
قبل از آن که شهرِ خاکستری
جنونِ شب را هَرَس کُند، ببوسمت
میانِ کوره های عشق و شهوتِ بی امان
آرام بگیرد کفترِ بی آشیانی
بعدِ پریدن از طاقِ شانه هات
هی بال می‌زند
پشت استخوان‌های سینه
سرگیجه گرفته
بس که به هوای مردمکانِ تو
دستانِ خواهش را پس زده
اهلی هیچ بام و برزنی نمی‌شود...

دوباره اتفاق بیفت...

آن قدر این روزها به تو فکر میکنم
لباس هام تنم نمی‌شوند
یک نفر شده ایم، اما
یکی ، آن جا که تویی
         دیگری ، این جا...

امان از اینجا که " من" نیستم
آینه در گرگ و میش زنانگی
دچار دلتنگی و نسیان
پیراهنِ تو را قاب می‌گیرد
لحاف بخت    دچارِ هذیان و کابوس
توی هوس عطرِ تو
مچاله می‌شود    هر شب
ردِ بوسه هات روی فنجانِ چای
حواس دلم را هورت می کشد
می بَرَد آن دورها، کنارِ خدا
چمباتمه می زند دخترکی
با موهای فرفری
ذکر میخواند زیر لب آرام:
    "بِسم اللهِ الّذی خَلَق اِنتِظار "

پاییز    دست به دامن باران
خیس می شود    سیاه مشق این شعر
باز یک " تو " می‌مانَد
          بی حضورِ دستهات...!





#آزاده_رمضانی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Oct, 18:26


نمی‌توانی هنرمند بشوی؛
کسی که در عمرش گرسنگی نکشیده،
کسی که از سرما نلرزیده،
کسی که شب تا سحر بی‌خواب نمانده،
چگونه ممکن است
از سیری، از گرما،
     از پرتو آفتاب، لذت ببرد.‌‌..؟!







#بزرگ_علوی







@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Oct, 15:40


بشمار ببین
تا همین جا چند دست لباس پوشیدی
با کدامشان به دیدار های خوب رفتی
اولین قرار عاشقانه چه پوشیده بودی
وقت جدایی ،
آستین کدام یکی گریه کرد
کدام، بیشتر از همه بوی آغوش می داد
کدام را هدیه دادی
با کدامشان زیاد زیر باران  بودی
با کدام زمین خوردی و با کدام
کلافه خوابیدی...؟!

به یاد بیاور همه را...
آن که دیر رسیدی فروختند
آن که دلت را برد
ولی به تو نیامد که نیامد
آن که زود برایت تنگ شد
آن که سلیقه ات نبود اما سر این که...

آری همانی ، که مدام تنت بود را
می گویم
آن که بعد ها از جیبش ،
پول کهنه یافتی
به همه... به تمامشان فکر کن
حتی به همین که اکنون
نزدیک ترین آن ها به توست
همین خوشبخت ترین پارچه
همین خوشحال ترین...
همین که از بوسیدن پوستت
دست بر نمی دارد...!!

به لباس هایت فکر کن
به رنگ هایی که وسط ِ تمام اتفاق ها هستند...






#رسول_ادهمی









@AzadehRamezani_RAHA🍁

حرفهای رها...🍁

19 Oct, 14:06


عشقت‌ به‌ من‌ آموخت‌ که‌ عشق‌،
زمان‌ را دگرگون‌ می‌کند؛
و آن‌هنگام‌ که‌ عاشق‌ می‌شوم‌
زمین‌ از گردش‌ باز می‌ایستد،
عشقت‌ بی‌دلیلی‌ها را به‌ من‌ آموخت‌...







#نزار_قبانی








@AzadehRamezani_RAHA🍁