پس تو هم گاهی از اینکه نمیشود فکر را به قالب کلمه درآورد افسرده میشوی! چنین اندوهی نجیبانه است. آدمهای کودن همیشه از چیزی که میگویند رضایت دارند و همیشه هم بیش از حد لزوم حرف میزنند.
-داستایوفسکی
@Az_man_barai_to_325
از من برای تو...
15 Feb, 07:40
59
قلوب البشر؛ تظهر في أعينهم.
+قلبِ انسانها در چشمانشان نمایان میشود.
@Az_man_barai_to_325
از من برای تو...
14 Feb, 19:41
61
اکثراً میشنوم اینکه میگویند: تنهایی را بیشتر ترجیح میدهم... قبول دارم! چون افکار و اندیشهها در تنهایی به رُشد میرسند. اما تنهاییِ بیشاز حد، گاهی انسان را از خویش تُهی میسازد. آنوقت است که نه فکر و ذهنی باقی میماند و نه هم آرامشی که به اندیشیدن بپردازیم. انسان فطرتاً نیاز به بودن با کسی دارد، به یک همصحبت، به یک دوست و خلاصه آدمی که از دنیایِ خودش باشد و او را بفهمد. انسان با تنهایی سازگار میشود ولی هیچوقت کنار نمیآید چون سِرشتِ انسان بدینسان بوده که از یک مرحلهی به بعد، دلتنگیِ عمیقی را در تنهایی احساس میکند و این طبیعی است. بر میگردم به مصرعی از استادِ سُخن (سعدی) که میگوید: اندازه نگهدار که اندازه نِکوست! پس هیچوقت بیش از اندازه خویش را به تنهایی موکول نکنیم تا از لذتِ باهم بودن محروم نگردیم.