بعضی روزام نمیمونم، نماز میخونم و بعد از کلی تلاش مذبوحانه دوباره میرم سمت رختخواب و تا ۷ و ۸ میخوابم.
حقیقتا داشتم نگران میشدم، چون تازه به ذهنم رسیده بود برای من بهترین راه برای جبران کمبود وقت، استفاده بهتر از چند ساعت طلایی اول روزه، پس برنامه ریزی کرده بودم واسه اینکه از ساعات بعد بیداریم بهینه تر استفاده کنم.
حتی یک بخش از گامک این ماهم، چک نکردن شبکه های اجتماعی یک ساعت بعد از بیداریه.
امروز بجای ساعت ۶، ساعت ۵ بیدار شدم واسه نماز.
یهو دیدم بااینکه دیشب دیر خوابیدم و شام هم شام سبکی نبود، عین قدیما سرحالم :)
حتی وقتی دخترم واسه دستشویی بیدار شد و ازم خواست برم پیشش دراز بکشم تا بخوابه هم خوابم نبرد!
حتی وقتی بجای چک کردن تلگرام و اینستاگرام، سی صفحه کتاب خوندم هم چشام سنگین نشد!
(همینجا بگم، این روزا که صبحمو بجای چک کردن شبکه های اجتماعی، با چند هزار کلمه شروع میکنم و آروم آروم به استقبال روز میرم، به روزهای گذشته فکر میکنم که صبحام مثل آب از لای انگشت های زمان میچکید و من ازش غافل بودم...)
یادم اومد خیلی قبل تر هم بررسی کرده بودم و کشف کرده بودم که برای من بیدار شدن و بیدار موندن، ساعت ۴ و ۵ صبح، راحت تر از ۶ صبحه بااینکه ساعت خوابم کمتر میشه!
انگار آدمیزاد به یک آینه نیاز داره که توش بتونه، افکار، احساسات، عملکرد، عادتها و خیلی چیزهای دیگه رو توش ببینه.
بنظرم اینا مهمتر و سرنوشت ساز تر از چند تا دونه تار موی زیر ابرو هستن.
خدایا ما اونقدر وقت نداریم که همه چی رو بخوایم با آزمون و خطا بفهمیما
خودت دست مارو بگیر بذار تو مسیری که درسته.
موانعم بی زحمت بردار.
تابلوی راهنما هم اممم.... هر نیم میتر بی زحمت.
پررو شدم؟
باشه خب حالا، پیشنهاد بود فقط:)
فعلا میرم چای دم کنم و تخم مرغا رو بذارم آب پز شه
ولی رو پیشنهادم فک کن
خودت یا یه کس دیگه که مثل من نبود و خیلی آدم حسابی بود، گفته بودین بند کفشتونم از من (خدا) بخواین.
البته منم قول میدم، بی عرضه و ترسو و تنبل نباشم، هر چند قدم هم آینهمو از جیبم در بیارم و خودمو نگاه کنم.
آینه ای که تازه پیداش کردم و نگاه کردنی که تازه بلدش شدم...
کلا ماچ بهت خدا 😘
خیلی باحالی
۱۴۰۳/۱۰/۲۱
@atiemohamadzade