شعر و غزل امروز @asru1 Channel on Telegram

شعر و غزل امروز

@asru1


آرشیوی از بهترین سروده های ایران و
جهان

تبلیغ نداریم

asru.blogfa.com وبلاگ

@asr_u ادمین

شعر و غزل امروز (Persian)

با عضویت در کانال "شعر و غزل امروز" با نام کاربری "asru1"، شما به یک آرشیو از بهترین سروده های ایران و جهان دسترسی خواهید داشت. این کانال تمامی نوشته ها و شعرهای زیبا و احساسی را برای شما فراهم کرده تا به دنیایی پر از احساسات عمیق و زیبایی وارد شوید. از سروده های معروف ایرانی گرفته تا شعرهای معتبر جهانی، تمامی این اثار هنری در کانال ما به شما ارائه می شود. اگر علاقه مند به ادبیات و اشعار زیبا هستید، این کانال برای شماست. بدون تبلیغات مزاحم و با دسترسی آسان به محتواهای فوق العاده، از این فرصت برای لذت بردن از خواندن و شناخت نوشته های خوب بهره ببرید. برای اطلاعات بیشتر و دسترسی سریعتر به محتواها، می توانید وارد asru.blogfa.com بشوید یا با ادمین کانال به آیدی @asr_u در تماس باشید.

شعر و غزل امروز

24 Nov, 18:42


در عشق، زنی هست که به اختیار خودمان دوستش می‌داریم و غرق در عشقش می‌شویم و زن دیگری نیز هست که هیچ اختیاری در برابرش نداریم،
تو همیشه؛ آن زن دیگر هستی...


#قيس_عبدالمغنی
ترجمه: #سعید_هلیچی
@asru1

شعر و غزل امروز

18 Nov, 18:19


@asru1

شتاب کردم که آفتاب بیاید
نیامد
دویدم از پیِ دیوانه‌ای که گیسوانِ بلوطش را به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش می‌ریخت که آفتاب بیاید
نیامد
به روی کاغذ و دیوار و سنگ و خاک نوشتم که تا نوشته بخوانند
که آفتاب بیاید
نیامد
چو گرگ زوزه کشیدم
چو پوزه در شکمِ روزگارِ خویش دویدم
دریدم
شبانه روز دریدم
که آفتاب بیاید
نیامد
چه عهدِ شومِ غریبی!
زمانه صاحبِ سگ، من سگش
چو راندم از درِ خانه
ز پشت بامِ وفاداری
درون خانه پریدم
که آفتاب بیاید
نیامد
کشیده‌ها به رُخانم زدم به خلوتِ پستو
چو آمدم به خیابان
دو گونه را
چنان گدازه‌ی پولاد سوی خلق گرفتم
که آفتاب بیاید
نیامد
اگرچه هق هقم از خواب، خوابِ تلخ برآشفت خوابِ خسته و شیرین بچه‌های جهان را
ولی، گریستن نتوانستم
نه پیشِ دوست
نه در حضور غریبه
نه کنجِ خلوتِ خود
گریستن نتوانستم که آفتاب
بیاید
نیامد

#رضا_براهنی
@asru1

شعر و غزل امروز

14 Nov, 11:12


خلاصه مثل مترسک گذشت زندگی من

نشد که عرصه ی پروازی از عقاب بگیرم

#محمدعلی_بهمنی
@asru1

شعر و غزل امروز

11 Nov, 06:18



أخرج لنا من قبّعتك بلاداً،
أخرج لنا أمهات لا يمرضن وأصدقاء لا يهاجرون،
أخرج لنا بيوتاً لا تعرف الحرب عناوينها،
لقد سئمنا الأرانب أيها الساحر...


از کلاهت برای ما سرزمینی بیرون بیاور
برای ما، مادرانی که بیمار نشوند بیرون بیاور
و دوستانی که مهاجرت نکنند...
خانه‌هایی را بیرون بیاور
که جنگ نشانی‌شان را نمی‌داند
ای شعبده‌باز، به ستوه آمده‌ایم از خرگوش‌ها...‌



#كاتيا_راسم
ترجمه: #سعید_هلیچی
@asru1

شعر و غزل امروز

10 Nov, 14:50


چترها در شُرشُر دلگير باران می‌رود بالا
فكر من آرام از طول خيابان می‌رود بالا

من تماشا می‌كنم غمگين و با حسرت خيابان را
يک نفر در جان من مست و غزلخوان می‌رود بالا

خواجه در رؤيای خود از پای‌بست خانه می‌گويد
ناگهان صدها ترک از نقش ايوان می‌رود بالا

گشته‌ام ميدان ‌به‌ ميدان شهر را، هر گوشه دردی هست
ارتفاع درد از پيچ شمیران می‌رود بالا

درد من هرچند درد خانه و پوشاک ارزان نيست
با بهای سكه در بازار تهران می‌رود بالا

گاه شب‌ها بعد كار سخت و ارزان خواب می‌بينم
پول خان با چكمه‌اش از دوش دهقان می‌رود بالا

جوجه‌های اعتقادم را كجا پنهان كنم وقتی
شک شبيه گربه از ديوار ايمان می‌رود بالا

فكر من آرام از طول خيابان می‌رود پايين
يک نفر در جان من اما غزلخوان می‌رود بالا

#حسین_جنتی
@asru1

شعر و غزل امروز

09 Nov, 15:03


من زیستنم قصه‌ی مردم شده است
یک «تو» وسط زندگی‌ام گم شده است

#علیرضا_آذر
@asru1

شعر و غزل امروز

08 Nov, 05:30


قرار بود يكی از ميان شما
براي كودكان بی خواب اين خيابان
فانوس روشنی از رويای نان و ترانه بياورد!

قرار بود يكی از ميان شما
برای آخرين كارتون خواب اين جهان
گوشه ی لحافی لبريز از تنفس و بوسه بياورد!

قرار بود يكی از ميان شما
بالای گنبد خضرا برود
برود برای ستارگان اين شب خسته دعا كند!

پس چه شد چراغ آن همه قرار و
عطر آن همه نان و
خواب آن همه لحاف؟!

من به مردم خواهم گفت
زورم به اين همه تزوير مكرر نمی رسد
حالا سالهاست كه
شناسنامه های ما را موش خورده است
فرهاد مرده است
و جمعه
نام مستعار همه هفته های ماست...


#سیدعلی_صالحی
@asru1

شعر و غزل امروز

07 Nov, 17:33


سنگ قبر پدرم مشکل املایی داشت
چند سالی است به گور پدرم می خندم!

#محمد_رنجبری

@asru1

شعر و غزل امروز

06 Nov, 03:49


ای دوست،
درازنای شب اندوهان را از من بپرس
که در کوچه عاشقان تا سحرگاه،
رقصیده‌ام!
و طول راه جدایی را
از شیون عبث گام‌های من
بر سنگفرش حوصله‌ی راه
که همپای بادها در شهر و کوه و دشت
به دنبال بوی تو
گردیده‌ام
و ساعت خود را
با کهنه ساعت متروک برج‌ شهر،
میزان نموده‌ام!
ای نازنین
اندوه اگر که پنجه به قلبت زد،
تاری ز موی سپیدم
در عود سوز بیفکن
تا عشق را بر آستانه درگاه بنگری!

#نصرت_رحمانی
@asru1

شعر و غزل امروز

05 Nov, 18:57


یک سمت تویی و عشق: مرگی ساده
یک سمت جهان به قتل من آماده!
می‌ترسم! مثل بچّه‌گنجشکی که
در دست دو بچّه‌ی شرور افتاده

#سیدمهدی_موسوی
@asru1

شعر و غزل امروز

04 Nov, 14:34


ودعتُها قبل المغيب
فلمّا توارت قُلت:
الآن غابتِ الشّمس!


قبل از غروب خداحافظی اش کردم ،
آنگاه که رفت گفتم:
آری که اکنون آفتاب غروب کرد..!

#محمد_المقرن
ترجمه: #سعید_هلیچی
@asru1

شعر و غزل امروز

03 Nov, 21:09


یه خط شعر🌸

شعر و غزل امروز

03 Nov, 18:55


@asru1


وقتی گفتی دوستت دارم

خورشید از پشت کلیسا بیرون آمد

بر قلاب کمربند مردان چاق درخشید

سوسیس فروشها بستنی فروختند

مستان گوشه ی خیابان رفتند به عالم هپروت

اما وقتی گفتی خداحافظ

شنیده ام جایی دور دست

در خیابان کاسِل

خورشید رفت زیر چرخ اتوبوسِ عاشقانی که

آمده بودند تو را ببینند



#راجر_مگاف

@asru1

شعر و غزل امروز

03 Nov, 03:38


از نو شکفت نرگسِ چشم انتظاری‌ام
گل کرد خارخارِ شب بی‌قراری‌ام

تا شد هزارپاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینه‌کاری‌ام

گر من به شوق دیدنت از خویش می‌روم
از خویش می‌روم که تو با خود بیاری‌ام

بود و نبود من همه از دست رفته‌است
باری مگر تو دست برآری به یاری‌ام

کاری به کار غیر ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخمِ کاری‌ام

تا ساحل نگاه تو، چون موج بی‌قرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاری‌ام

با ناخنم به سنگ نوشتم: «بیا»، بیا
زآن پیشتر که پاک شود یادگاری‌ام

#قيصر_امين‌پور
@asru1

شعر و غزل امروز

31 Oct, 14:30


آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟
آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟

سیمین و تابناک بود روی مه ولی
سیمینه مه کجا و بناگوش او کجا؟

دارد لبی که مستی جاوید می‌دهد
مینای می کجا و لب نوش او کجا؟

خفتم بیاد یار در آغوش گل ولی
آغوش گل کجا و بر و دوش او کجا؟

بی سوز عشق ساز سخن چون کند رهی؟
بانگ طرب کجا لب خاموش او کجا؟

#رهی_معیری
@asru1

شعر و غزل امروز

31 Oct, 05:53


دنبال من نگرد که درمتن خود گم ام
راز مرا نخواه، من آن "خط سوم "ام

#رضا_علی‌اکبری
@asru1

شعر و غزل امروز

30 Oct, 15:58


فکر کردی چیست موزون می کند شعر مرا؟
در قدم برداشتن های تو دقت می کنم!

#کاظم_بهمنی
@asru1

شعر و غزل امروز

30 Oct, 05:24


روزی مرا بیاد خواهی آورد
چونان کویری
که دریا را بخاطر می آورد
چونان دشتی
که جنگل را به بخاطر می آورد
چونان قلب گلوله خورده ای
که خون را به یاد می آورد
چونان پیرزنی
که جوانی اش را
و چونان پیراهنی
که پیکری که در آن زیسته است را.

روزی مرا به یاد خواهی آورد
هنگام که پیراهن های کهنه را
از گنجه در می آوری
هنگام که دست
بر سر فرزندانت میکشی
و نام های دیگری را برای آنان زیر لب با خود زمزمه می کنی.

همواره اسمی در زندگی هست
که مستعارِ تمام اسم های دیگر است.
روزی مرا به یاد خواهی آورد
چونان شناسنامه ای
که نام پیشین اش را بخاطر می آورد

#بابک_زمانی
@asru1

شعر و غزل امروز

29 Oct, 04:07


دلم شاخه‌ای
كه می‌خواهد با پرنده پرواز كند

#علیرضا_روشن
@asru1

شعر و غزل امروز

24 Oct, 19:04


برایِ تو چه بگویم
بگویم زخمم آن‌قدر عمیق شده که می‌توان در آن درختی کاشت؟
بگویم غمگینم و مرگ کاری نمی‌کند؟

#رضا_بروسان
@asru1