Amir Pouria @amiropouria Channel on Telegram

Amir Pouria

@amiropouria


این کانال اخبار مربوط به فعالیت های امیر پوریا مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد.

Amir Pouria (Persian)

Amir Pouria یک کانال تلگرامی است که اخبار و مطالب مربوط به فعالیت های امیر پوریا، مدرس و منتقد سینما را بازتاب می‌دهد. امیر پوریا یک شخصیت معروف در عرصه سینما و تئاتر است که با نقدهای خوب و تحلیل های عمیق خود توانسته است جایگاه خاصی در میان علاقمندان به هنر سینما پیدا کند. این کانال منابع مختلفی را بورس می‌دهد از جمله مصاحبه ها، بررسی های فیلم ها و نقدهای تخصصی امیر پوریا درباره آثار سینمایی مختلف. اگر علاقه‌مند به اخبار و تحلیل های امیر پوریا در زمینه سینما هستید، حتما این کانال را دنبال کنید تا از آخرین اخبار و نقدها مطلع شوید.

Amir Pouria

06 Jan, 21:26


همین تازگی‌ها درباره‌ی ویدئوی کنسرت پرستو احمدی در پادکست "صدای کانون" محصول کانون فیلمسازان مستقل ایران [ایفما] گفته بودم که هیچ کداممان نمی‌دانیم جلوه‌ی بعدی عصیان و بروز خشم از سوی یک "انسان ایرانی و یک ایرانی ِ انسان" چه خواهد بود. تأکیدی که کردم، از ته دل بود و واقعیت هم پیدا کرد: این که قاعدتاً مثل تمام آن چه این اواخر دیده‌ایم، این عصیان از جانب یکی دیگر از زنان ایرانی خواهد بود؛ و همین طور هم شد.‌
خصلت این جلوه‌های عصیان، همین است: آن قدر "بی‌تدارک" و ناگهانی‌اند که ذهن استدلالی نمی‌تواند آنها را کنار هم بگذارد و به هم ربطشان بدهد. برای همین اگر عبارت "مبارزه‌ی مدنی" را به کار ببری، ممکن است برود طرف این بحث که طرف اصلاً قصد مبارزه نداشته.
این خودش ویژگی مهم دیگری‌ست: واکنش‌هایی از این دست، از روشنک مولایی تا آهو دریایی تا این خانوم خشمگین در فرودگاه مهرآباد، همه "در لحظه" اتفاق می‌افتند و به منزله‌ی "زدن به سیم آخر"ند.
اما هم حکومت با تمام آچمزشدنش در برابر زنان ایرانی، این را می‌داند و هم ما: هیچ کدام از این به سیم آخر زدن‌ها همین سه سال پیش، تا پیش از "زن زندگی آزادی" هرگز رخ نمی‌داد. پس هر چه قدر هم تصور کنید این از کوره در رفتن‌ها الزاماً انگیزه‌ی اعتراضی ندارد، در نهایت بیش از بسیاری زر زرهای مثلاً سیاسی بنده و شما در توییتر فارسی، مثل پتک توی سر حکومت می‌خورد.

مجموعه‌ی همین‌‌ ویژگی‌هاست که باعث می‌شود مثل هر بار، حکومت به شکل قابل پیش‌بینی به طرح توجیه نخ‌نماشده‌ی "مشکل روانی و عصبی" بانوی خشمگین متوسل می‌شود. چه به نظرتان مضحک باشد و چه عصبی‌کننده، این نشانه‌ی استیصال است.
جلوه‌ی بعدی این خشم و عصیان، کِی و کجا خودش را نشان خواهد داد؟ از مردم، جامعه و زنانی که دیگر هیچ حصاری را تحمل نمی‌کنند، خلق هر نوع غافلگیری، دور از انتظار نیست.
@amiropouria

Amir Pouria

06 Jan, 21:26


یادداشت امیر پوریا درباره‌ی ویدئوی خانوم خشمگین فرودگاه مهرآباد: جلوه‌ی بعدی این خشم و عصیان
@amiropouria
متن در ادامه می‌آید👇

Amir Pouria

29 Dec, 15:13



جدا کردن بخشی از یک پادکست، آن هم پادکستی که خودت در تولیدش نقش داری، مثل حراج اموال و به منزله‌ی "آتیش زدم به مالم" است. اما این روزها و هفته‌ها از یک طراح گرافیک که نیاز به کار با فجر کوفتی ندارد اما کار می‌کند و بعد در نامه‌اش خطاب به منتقدان پوسترش به "ممنوعیت پرواز" خانم بازیگری که دیگر حاضر به بازی زیر سایه‌ی سنگین و دروغین حجاب زورکی نیست، اشاره‌ی مثلاً انتقادی می‌آورد؛ تا فیلمسازانی که بابت یک پروانه (ساخت یا نمایش) مجیزگوی دستگاه سانسور می‌شوند، آن قدر باید جواب و واکنش می‌دادم که گفتم به جایش این تکه از پادکست آخر مربوط به سانسور در اپیزود ۲۷ "صدای کانون" محصول ایفما یا کانون فیلمسازان مستقل ایران را به صورت دوستان و دشمنان بکوبم.
هر کسی چیزی در این زمینه‌ها گفته و نوشته، از مشکوک قلمداد کردن کنسرت پرستو احمدی تا انواع "از خودشونه"ها درباره‌ی مبارزان دیگر، از کرنش به رعایت حجاب تا طرح توجیهاتی همچون "بالأخره ما هم زندگی داریم"، حق دارد این پُست را به خودش بگیرد. حق دارید برای هر کسی که تصور می‌کنید منظورم به اوست، این پُست را بفرستید. حق دارید آن را متوجه تمام سینماگرانی بدانید که به جای زدن زیر میز بازی مجوز، از مجوز گرفتن، پذیرفته شدن در فجر کوفتی، شركت در اکران مردمی و غیره، بال هم در می‌آورند!
به احدالناسی نخواهم گفت "منظورم به تو نبود". بشنوید و ببينيد چه قدر حق می‌دهید. بعد بروید و کاملش را در صفحات ایفما بشنوید تا درست بدانید شیوا ابراهیمی در اینجا دارد چه می‌گوید و از چه حرف می‌زند.

لینک پادکست در کست‌باکس:
https://castbox.fm/vb/765882870

در یوتوب:
https://youtu.be/wRoGIca_PTk?si=6YBifGJI6tf--Mk6

در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/DEEVcagxELc/?igsh=MWE1MTU0a3o3MHU3Mw==

در فیسبوک:
https://www.facebook.com/share/p/sGMPNAYjKRDQEWQu/


هدفم تبلیغش نیست چون به قدر کفایت دیده و شنیده شده. هدفم رسیدنش به گوش‌هایی‌ست که خود را به ناشنوایی می‌زنند و چیزی که برای جیبشان صرف نمی‌کند را به شیوه‌ی "نَمی‌دانم" نادیده می‌گیرند.

@amiropouria

#سانسور #صدای_کانون #ایفما #کانون_فیلمسازان_مستقل_ایران #زن_زندگی_آزادی #پادکست

Amir Pouria

29 Dec, 15:10


لطفاً به خودتان بگیرید!
@amiropouria

توضیح در یادداشت امیر پوریا👇

Amir Pouria

27 Dec, 08:57


🔸مینا اکبری، کارگردان و مستندساز، اعلام کرده که #ترانه_علیدوستی، بازیگر معترض به #حجاب_اجباری، «ممنوع‌الپرواز» شده است.

🔸خانم اکبری در پستی که در روز جمعه هفتم دی در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده، نوشته است: «ترانه علیدوستی قصد داشته با دخترش به قشم سفر کند؛ اما فهمیده کد ملی‌اش برای تمام پروازهای داخلی و خارجی مسدود شده. حالا دخترش اشک می‌ریزد؛ چون مادرش ممنوع‌الپروازه!»

🔸او در ادامه نوشته است: «بله؛ این‌جا ایران است.»

🔸ترانه علیدوستی، به دلیل حمایت از #اعتراضات_سراسری_۱۴۰١، مدتی بازداشت بود و به دلیل سرباز زدن از حجاب اجباری، توسط وزارت ارشاد «ممنوع‌الکار» شد.

@RadioFarda

Amir Pouria

25 Dec, 08:05


فیلم مستند-داستانی "زندگی عیسی" بر اساس انجیل لوقا

مدیران دوبلاژ: محمود قنبری، کامران ملک مطیعی

صدای راوی: کیومرث ملک مطیعی
جبرئیل: پارسا پیروزفر
مریم: مینا فومنی
عیسی: محمود نزهت‌سرشت
مار/شیطان: سروش خلیلی

تاریخ دوبله: ۱۳۷۰

لینک نسخه‌ی کامل دوبله‌ی گیلکی فیلم:

https://youtu.be/aHDhU8fAmjo?si=HO2s28SS-xaoqodH


@amiropouria

Amir Pouria

23 Dec, 11:46



وقتی کرک داگلاس در ۱۰۳ سالگی از دنیا رفت، در مقاله‌ای از اهمیت صد ساله شدن در حیات اهل سینما نوشتم. بابت این که خود سینما هنوز عمری حدود ۱۳۰ ساله دارد، تأکیدم بر این "یک قرن پیش آمدن با خود سینما" در آن نوشته حتی از کارنامه‌ی داگلاس هم بیشتر بود.
نمی‌دانم چرا پیش خودم مطمئن بودم که خانوم-ژاله (آن طور که قدیمی‌ها مثل عزت‌الله انتظامی صدایش می‌زدند) به باشگاه صدساله‌ها خواهد پیوست. اما این طور نشد. فقط ۳ سال باقی داشت. همان طور که بازیگر فرانسوی بزرگ، آنوک آمه - که جوانی خانوم-ژاله به چشمم بسیار به او مانند بود و با قطعیت می‌شد گفت خانوم-ژاله خیلی زیباتر از او پیر شد - هم به صدسالگی نرسید و چند ماه پیش، مرگ را پذیرفت.
در پادکست "صدای خیال" ماهنامه‌ی فیلم امروز که چند ماهی‌ست منتشر شده، ببینید خانوم-ژاله چه ترکیب ویژه و یگانه‌ای بود از استقلال فردی و فروتنی. چه دل‌گنده بود که بعد از یک دهه کار در سطح بالای تئاتر، با نقش منفی در فیلم "افسونگر" وارد سینما شد؛ و چه مدیر دوبلاژ و شعرشناس قهاری بود‌ و چه قدر بیشتر از یگانه‌ فرزندش، برای بسیاری مادری کرد.
و چه سریع و صریح، از "بغض سوگواری فرزندان این آب و خاک" نوشت وقتی سازمان ضدفرهنگی اوج، از تصویر او نیز در پلاکارد تبلیغاتی بچه‌گول‌زن "زنان سرزمین ايران" در میدان انقلاب/۲۴ اسفند در اوج اعتراض‌های "زن، زندگی، آزادی" استفاده‌ کرد و جلوی این سوء‌استفاده، ایستاد.

تا آخرین باری که از نزدیک (ولی با فاصله) در مراسمی سینمایی او را دیدم (میانه‌های دهه‌ی ۱۳۹۰)، قامتی داشت که جز "ماشالله"، هر واکنش دیگری به آن، کوردلی می‌خواست و بی‌واکنشی، عین نابینایی بود.

یادش زنده است و به بلندای قامتش
@amiropouria

#ژاله #ژاله_علو #خانوم_ژاله #زن_زندگی_آزادی #سازمان_اوج #مبارزه_مدنی #دوبلاژ #بازیگری #تئاتر #تاریخ_سینما #فیلم_امروز #صدای_خیال #آنوک_آمه #کرک_داگلاس #عزت_الله_انتظامی

Amir Pouria

23 Dec, 11:36


کوتاه درباره‌ی ژاله علو که اندکی تا عمری به یک قرن، فاصله داشت
@amiropouria
یادداشتی از امیر پوریا
👇

Amir Pouria

20 Dec, 00:23



آگاهی‌های اجتماعی به سطحی فراتر از آن رسیده که تصور کنی با جلب توجه مردم به قطع برق، دستاوردی مثل کنسرت فرضی پرستو احمدی را کم‌اهمیت تلقی می‌کنند؛ ای شاگرد قدیمی، روزبه بمانی زاده، که می‌شد دوست بمانی و با همین آن ور ایستادن، نتوانستی
.
تناقض اول در این است که تو گویا وسط یک کنسرت (ظاهراً واقعی)، تماشای کنسرت دیگری را سخیف و به معنای پرت شدن حواس مردم تلقی می‌کنی!! یعنی کلاً کنسرت به نظرت این قدر سخیف است؟ وقتی امکان و مجوزش را داشته باشی، البته که چندان مهم نیست
.
معضل دوم آنجاست که بین ۲۰ تا ۳۰ سال، عقبی برادر! به جمله‌ی اول متنم دوباره نظری بیانداز. جهتش را دریافتی؟ تو داشتی می‌گفتی مردم باید حواسشان به بی‌برقی باشد، نه به کنسرت پرستو احمدی. حکومتی که با مجوزش و با این حرف باب طبعش کنسرت دادی، حتی از اتفاقات مهیب‌تر از بی‌برقی هم حاضر است استفاده کند تا حواس مردم از کنش پرستو و همتایانش پرت شود. مردم ولی از هیچ کدام ِ اینها غافل نیستند. از ده‌ها فضاحت همزمان ِ دیگر ِ حکومت هم. الان دیگر دو دهه پیش نیست
.
نکند آنجا که سوت و کف زدند، تصور کردی متلک انداختنت به کنسرت فرضی را ستودند؟ در غلط فهمیدن ِ حال ِ مردم، دیگر این قدر شبیه وزارتخانه‌ای که ازش مجوز می‌گیری، نباش پسر! مردم با آن صدای بد کنسرت و سالنت و با تردید و تعللت در ادای کلمات، تصور کردند داری زبان به ستایش کنسرت فرضی باز می‌کنی و دست و پایت برای نام بردن از آن دختر، بسته است. کافی بود کمی صریح‌تر به او می‌تاختی تا ببینی مردم برایت چه شبی می‌ساختند!
.
گفته‌ام و باز عرض می‌کنم: انتقاد از وضع اقتصادی، از بی‌خطرترین کارهای این زمانه است. حتی آلودگی کشنده‌ی هوا و بی‌برقی فاجعه‌بار را هم بگذارید کنار همان انتقاد به شرایط معیشتی. حکومت از این انتقادها استقبال و از هر حمایتی از زنان و اختیار در پوشش، سکته می‌کند. نه یادش است و نه حالیَش؛ که اتحاد جماهیر شوروی سابق با آن عظمت، از وقتی شروع به فروپاشی کرد که نتوانست برق مردم، اداره‌جات و کارخانه‌ها را تأمین کند
.
@amiropouria

#پرستو_احمدی #روزبه_بمانی#زن_زندگی_آزادی
#قطع_برق #آلودگی_هوا #کنسرت #کنسرت_فرضی

Amir Pouria

20 Dec, 00:23


یادداشتی از امیر پوریا
درباره‌ی حرف‌های روزبه بمانی در کنسرت واقعی‌اش
علیه کنسرت فرضی پرستو احمدی
@amiropouria

متن در ادامه می‌آید 👇

Amir Pouria

06 Dec, 18:42


"او در خیال همه‌ی ما وارد شده"
این جمله‌ را اواخر متن "طومار شیخ شرزین"، یکی از ده‌ها فیلمنامه‌ی سترگ اما فیلم‌نشده‌ی بهرام بیضایی، در وصف خود شرزین می‌گویند. اما اینجا من دارم درباره‌ی سوسن تسلیمی به کارش می برم. نزدیک به سه هفته از زمانی که در سالن ماکسیم شهر استکهلم، او را در نمایشی از امیررضا کوهستانی به نام "مستند" دیدم، می‌گذرد. نقش یک مستندساز ایرانی را دارد که دیگر عملاً یک سوئدی تمام‌عیار شده (مثل خود او). طنین صدایش در برش‌هایی از اجرا که شخصیت‌های مقابلش را تهدید یا با مکر خود، متقاعد می‌کند، هنوز از گوش و یادم نرفته. آنها روی صحنه در جاهای مختلف و بسته به ملیت طرف مقابل، به سه زبان فارسی، سوئدی و انگلیسی حرف می‌زنند. اما این نوع تهدیدهای مکارانه‌ی مستندساز، اغلب به سوئدی‌ست. می‌شود گفت در اصل، کوهستانی دارد نمایش را برای تماشاگری اجرا می‌کند که سوئدی بلد باشد‌. کلام فارسی، زیرنویس سوئدی دارد اما کلام سوئدی، زیرنویس نمی‌شود.
با این وجود، به لطف دوستم مهدی رازی، فیلمساز هم‌گیلک مقیم استکهلم، نه‌تنها از این که به سوئدی چه می‌گفتند، باخبر می‌شدم، بلکه حتی وقتی درباره‌ی این لحن تسلیمی با او حرف زدم، دقیق و فهیمانه برایم گفت که این کار را  در ترکیب با لهجه‌ی یک ایرانی در حال سوئدی حرف زدن، چطور انجام داده. لحنی که ازش حرف می‌زنم، یادآور مکر زن آسیابان در پاره‌هایی از "مرگ یزدگرد"، هوشمندی تارا برای دل بردن از مرد تاریخی(منوچهر فرید) و قلیچ (رضا بابک) یا حتی مونولوگ‌هایی از "طلسم" و "سربداران" بود که در تمام آنها، تسلیمی طنین صدایش را به زنگی می‌آراست که انگار به جای تحکم به طرف، از طریق هوشی که دارد، می‌داند بر او تسلط خواهد یافت. در نتیجه، حتی در تهدیدش هم اندازه نگه می‌داشت.
در قیاس با "دیوار چهارم" یا حتی "ایوانف"، نمایش "مستند" شاید برای کوهستانی دستاورد شگرفی نباشد. به ویژه در به کار گیری تصاوير ویدئویی همزمان با اجرای بازیگران که در عمق صحنه، روی پرده می‌افتد، او البته همچنان دارد تجربه‌گرایی همیشگی‌اش را به روایت داستان می‌افزاید. اما دستاورد مهم کار او نه اینجا، بلکه در به اجرا درآوردن متنی خودش را نشان می‌دهد که به طور اختصاصی بر مسائل حول و حوش مهاجران ایرانی در سوئد - و شاید در نقاط دیگر- متمرکز می‌شود. نه صرفاً از منظر مسائل "مهاجرتی". بلکه از نظر "عاطفی" و در نسبت با شهروندان کشوری که وطن تازه‌شان شده. جزییاتی در ترسیم این پیچ و خم‌های عاطفی در متن و اجرای کوهستانی جاری شده که هم تلخ است، هم طنزآمیز؛ هم برآمده از خلق و خوی ایرانی که خیلی "تطبیق"ها مثل زبان یاد گرفتن، سختش است و توقع دارد دیگران همین جوری عاشق چشم و ابرویش باشند، هم درباره‌ی مهربانی/بی‌رحمی مردمان کشور مقصد در مواجهه با مهاجرها.
اما به گمانم در کار با مایه‌ی اصلی یعنی نقش و مداخله‌ی عجیب "دوربین" مستند در زندگی زوج اصلی و دلمشغولی بازیگری زن (مهین صدری) و تبدیل این دو به ابزار "معامله" و "شهرت"، تئاتر "مستند" با آن نگرشی که در امیررضا کوهستانی سراغ دارم، وارد لایه‌های متعدد این مضمون نشده است.

در نهایت، اهمیت و اعتبار اصلی را باید در کار با ریکس‌ تیاتر جستجو کرد‌. نفس این همکاری با مجموعه‌ی معظمی که به نوعی می‌توان آن را تئاتر ملی سوئد دانست، اتفاق ویژه‌ایست. این مجموعه که نمی‌دانم چرا خانم تسلیمی در گفتگو با محمد عبدی به دولتی بودن آن اشاره‌ای نکرد، سوبسید بزرگی به مردم اعطا می‌کند. می‌کوشد هنر و تئاتر را حتی به میان جنگل ببرد و به چشم چند تماشاگر کم‌شمار در بین کلبه‌هاشان برساند. "ملی" بودن مجموعه‌ی ریکس تیاتر، در این تعریف می‌شود که برای گسترش فرهنگ در هر کنج و گوشه‌ی سرزمین سوئد، از جیب دولت خرج کند؛ نه این که مضامین باب طبع دولت و حکومت و روایات شعارزده‌‌ و ایدئولوژیک را مثل فیلم‌های تهیه‌کنندگان امنیتی و فیلمسازان و بازیگران خادم‌الحکومة در ایران ِ تحت سلطه‌ی جمهوری اسلامی، "سینمای ملی" بنامد!

@amiropouria

پی‌نوشت: در فاصله‌ی زمان تماشای نمایش کوهستانی و تسلیمی و صدری در سوئد تا امشب که این چند سطر را نوشتم، فیلم‌هایی از سینمای این سال‌های ایران را تحمل کرده‌ام که در سرسپردگی به شعارهای مورد پسند نظام، از سینمای هدایتی-حمایتی دهه‌ی شصت هم پس‌مانده‌ترند. از "ملاقات خصوصی" تا "آبی روشن" تا "آسمان غرب"؛ با جلوه‌های مضحک از آن چه قوه قضاییه، سازمان حج و زیارت یا نهادهای رانت‌خوار دفاع مقدسی می‌خواهند به مردم حقنه کنند؛ و طبعاً یا کسی نمی‌بیند یا هر انسان ایرانی و ایرانی ِ انسان که می‌بیند، جز پوزخند زدن، واکنشی ندارد.
اما همچنان این است آن چه در تولیدات داخلی، "ملی" تلقی می‌شود!
که تماشای نمایش "مستند" در جایگاه محصولی از یک تئاتر ملی و دولتی در سوئد، باز کج و کولگی برداشت داخلی از هنر "ملی" را به یاد آدم می‌آورد.

Amir Pouria

06 Dec, 18:41


سوسن تسلیمی بر صحنه‌ی تئاتر ملی سوئد در نمایشی از امیررضا کوهستانی

@amiropouria

یادداشت امیر پوریا در ادامه می‌آید 👇

Amir Pouria

05 Dec, 09:22


بیانیه گروهی از سینماگران علیه قانون حجاب و عفاف

بیش از صد سینماگر ایرانی با انتشار بیانیه‌ای، قانون موسوم به حجاب و عفاف را محکوم کردند.

متن کامل این بیانیه و امضاکنندگان آن را در ادامه می‌خوانید:

«قانون تازه‌ی حجاب و عفاف، به مثابه اعلام جنگی تمام عیار با مردم ایران است. گویی اگر بخواهند نقشه‌ای برای تخریب کشور و تفرقه میان مردم بکشند، چنین کنند.
مجازات‌هایی برای تن‌ ندادن به حجاب اجباری زیر عنوان قانون که پشتوانه‌ی مردمی ندارد و حتی شامل کودکان نیز می‌شود، توهین آشکار به یکایک مردم ایران، نقض حقوق زنان و مغایر حقوق بشر است. چگونه مجلس در میان این همه فساد و ناکارآمدی و انواع مشکلات اقتصادی مردم، آسیب‌های زیست‌محیطی و جنگ‌های منطقه‌ای و در یکی از بحرانی‌ترین شرایط کشور، قانونی ضد ایرانی وضع می‌کند که اجرای آن می‌تواند بحران‌های بیشمار ِ دیگری خلق کند؟
ما سینماگران، قانون حجاب و عفاف را تحقیر ایرانیان و مغایر با حقوق انسانی و در ضدیت با میهن‌دوستی می‌دانیم.
مصطفا‌ آل‌احمد - سعید ابراهیمی‌فر - سپیده ابطحی - امیر اثباتی - محمد احمدی - ماهور احمدی - محمد احمدی‌نیا - همایون اسعدیان - ستاره اسکندری - کتایون ارسنجانی - محسن استادعلی - اشکان اشکانی - مهناز افضلی - مینا اکبری - محسن امیریوسفی - مسعود امینی‌ تیرانی - طاهره ایبد - مژگان اینانلو - مجید برزگر - حسن برزیده - احترام‌ سادات برومند - امید بنکدار - رخشان بنی‌اعتماد - مریم بوبانی - احمد بهرامی - پانته‌آ بهرام - رضا بهشتی - هومن بهمنش - بهنام بهزادی - آزاده بی‌زارگیتی - همایون پایور - پیام پارسافر - جعفر پناهی - امیر توده‌روستا - هانیه توسلی - مهدی جعفری - حمید جعفری - فرزاد جعفری - فریدون جیرانی - علی جلیلوند - وحید جلیلوند - محمد جلیله وند - مانی حقیقی - منیژه حکمت - محمد حمزه‌ای - مصطفا خرقه‌پوش - شادمهر راستین - ناهید رضایی - حافظ روحانی - کتایون ریاحی - مرجان ریاحی - علی‌رضا رئیسیان - علی زرنگار - علی زمانی عصمتی - مونا زندی حقیقی - پریسا ساسانی - رضا سبحانی - محمدعلی سجادی - محمد سجادیان - مهتاب سلیمانی- ابراهیم شیبانی - مهوش شیخ‌الاسلامی - محمد شیروانی - جعفر صانعی مقدم - رضا صائمی - ناصر صفاریان - بهتاش صناعی‌ها - ناهید صدیق - نیما عباس‌پور - داوود عباسی - امید عبداللهی - بهمن عبداللهی - محسن عبدالوهاب - پدرام علیزاده - امیرحسین علم الهدی - لیلی فرهادپور - علی فرهمند - هنگامه قاضیانی -
علی‌محمد قاسمی- بهمن کامیار - حمید کاویانی - کیوان کثیریان - مسعود کرامتی - مسعود کیمیایی - هوشنگ گلمکانی- مازیار لرستانی - ابراهیم مختاری - نادر مشایخی - علی مصفا - مجیدرضا مصطفوی - سحر مصیبی - فاطمه معتمدآریا - مریم مقدم - گراناز موسوی - محمد‌رضا مویینی - میثم مویینی - فرهاد مهران‌فر - مجتبا میرتهماسب - مازیار میری - سپیده میرحسینی - اسماعیل میهن‌دوست - کیوان مهرگان - مهدی نادری - اسماعیل منصف - اعظم نجفیان - یاسمن نصرتی - رایا نصیری - لیلا نقدی‌پری - مرضیه وفامهر - اصغر هاشمی - مریم یاوری - منصوره یزدان‌جو.»

@babakgha

Amir Pouria

02 Dec, 13:03



امروز، ۱۲ آذر، درست یک ماه از اقدام مهلا/آهو دریایی در محوطه‌ی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد می‌گذرد، یک روز از آزادی روشنک مولایی بعد از دریافت ضربات شلاق؛ و چند روز از اعلام کتیبه‌ای قرون وسطایی موسوم به "قانون حجاب و عفاف".
اعلام عمومی این مثلاً قانون، بدون هیچ اغراقی، مترادف با امضای سند بربریّت و توحش جمهوری اسلامی توسط خود این حکومت است. درست مانند چاپ عکس اجساد اعدام‌شدگان دهه‌ی شصت در روزنامه‌ها و پخش مصاحبه‌ی نوجوانان در جبهه‌‌ی جنگ ایران و عراق، مثل این است که حکومتی بخواهد برای خودش سند عینی "جنایات جنگی" و "اقدام علیه بشریت" جمع کند.
من این بیماری/توانایی ذهنی را دارم که گاه برای بهتر جا انداختن شدت و وخامت یک پدیده، مثال‌های ظاهراً بی‌ربطی بزنم و ربطش را بگویم.
دوستی دارم که خانه‌شان را دزد زد و وقتی به پلیس خبر دادند و نیروی انتظامی به خانه سرکشی کرد، آنها را بابت داشتن مقادیری مشروبات الکلی در خانه، جریمه کردند! دوست دیگری دارم که در ماه‌های اعتراضات "زن، زندگی، آزادی" گربه‌اش از در ِ خانه پرید بیرون و وقتی بابت نزدیکی خانه‌شان به کلانتری محله، از سر عجز، سری به آن جا زد و گفت می‌ترسم گربه‌ام زیر ماشین برود و جان بدهد، حضرات بهش گفتند دلت خوشه خانوم؛ جوونای مردم دارن تو خیابون جون می‌دن! یعنی از کشتاری حرف می‌زدند که هم‌لباس‌‌های خودشان عاملش بودند!!

این قدر آشکار جای شاکی و مجرم را عوض کردن (که در تاریخ شهروندی در ایران، بعید است مثالی باورنکردنی‌تر از خانم مولایی داشته باشد)، اینچنین وقیحانه انسان/زن/مادری را به وخیم‌ترین وضعیت رساندن (اول توسط بوزینه‌های حراست دانشگاه و بعد در اسارتگاهی که تحت عنوان آسایشگاه، خانم دریایی را در آن محبوس و دچار خفقان کرده‌اند)، نمونه‌های "موردی" بودند. اما ابلاغ گوش‌بُری‌ِ سر گردنه در قالب "قانون حجاب"، دیگر موضوع مطالعه‌ی موردی نیست. ادعای تمام‌عیار یک حکومت است مبنی بر این که ما بربریم و بربریّت را قانون جا می‌زنیم.
در مقابل، اروپا و آمریکای شمالی چه می‌کنند؟ در شدیدترین واکنش، صدور بیانیه! و جمهوری اسلامی چه می‌خواهد بکند؟ تسریع روند کندن گور برای خود.
و مردم چه؟
مردم ما سال‌هاست که هر روز و هر کار روزمره‌شان عین مبارزه است. این هم در همان امتداد. این اعلام بربریّت در قالب قانون، بی آن که نیازی به "کار سیاسی" باشد، از هر عضو هر خانواده‌ی ایرانی، یک مبارز خواهد ساخت. حتی به فرض ِ رعایت مقطعی و زورکیِ لجن‌پاره‌‌ی متعفنی که اسمش شده قانون.

@amiropouria

#آهو_دریایی #روشنک_مولایی #قانون_حجاب_اجباری #قانون_عفاف_و_حجاب

Amir Pouria

02 Dec, 13:03


آهو دریایی، روشنک مولایی، قانون عفاف و حجاب و امضای سند بربریّت توسط جمهوری اسلامی

@amiropouria

یادداشت امیر پوریا در این زمینه را در ادامه ببینید👇

Amir Pouria

25 Nov, 07:51


قسمت بعدی پادکست «صدای کانون» کاری از کانون فیلمسازان مستقل ایران یا ایفما همین جمعه ۹ آذر در کست‌باکس، یوتوب، فیسبوک و اینستاگرام تقدیم شما مخاطبان اهل فرهنگ و دوستدار آزادی خواهد شد.

این سومین قسمت پیاپی این پادکست است که به سانسور می‌پردازد. نه فقط در سینما، بلکه همچنین در هنرهای دیگر. نه فقط در این سال‌ها، بلکه همچنین در طول تاریخ معاصر.

مریم بوبانی، معصومه تقی‌پور، عبدالرضا کاهانی و علیرضا مجلل از جمله مهمانانی هستند که کلامشان را در این اپیزود پادکست می‌شنوید.

#سانسور
#صدای_کانون
#ممیزی
#نظارت
#ناصر_تقوایی
#مریم_بوبانی
#کیومرث_پوراحمد
#علیرضا_شجاع_نوری
#عبدالرضا_کاهانی
#معصومه_تقی_پور
#علیرضا_مجلل
#زن_زندگی_آزادی
#ما_ایستادیم
#کانون_فیلمسازان_مستقل_ایران
#ایفما

Amir Pouria

24 Nov, 18:56



اولین پیش‌بینی ایندی‌وایر از کاندیداهای احتمالی بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان اسکار ۲۰۲۵:

- آرماند (نروژ، برنده‌ی دوربین طلایی کن)
- داهومی/ بنین (مستند، سنگال، برنده‌ی خرس طلایی برلیناله)
- امیلیا پرز (فرانسه، برنده‌ی جایزه‌ی ویژه‌ی هیأت داوران و تیم بازیگران زن در کن)
- جریان (انیمیشن، لتونی)
- هنوز اینجام (برزیل، جایزه‌ی فیلمنامه‌ی ونیز)
- نیکَپ (ایرلند شمالی، Kneecap به معنای کشکک زانو، نام یک گروه هیپ‌هاپ در شهر بلفاست )
- زبان جهانی/ آواز بوقلمون (کانادا، با داستانی که به ایران ربط دارد)
- ورمیلیو (نام یک روستا، ایتالیا، جایزه‌ی ویژه‌ی هیأت داوران ونیز)
- دانه‌ی انجیر معابد (آلمان، جایزه‌ی ویژه‌ی داوران کن)

@amiropouria

#دانه_انجیر_معابد
#محمد_رسول‌_اف
#آسیب_دیدگان_چشمی
#زندان_های_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#اسکار
#آکادمی_علوم_و_هنرهای_سینمایی #آمریکا
#اسکار۲۰۲۵

Amir Pouria

26 Oct, 13:49


دوستان منتقد داخلی که انگار در اتاق-کناری سازمان سینمایی و وزارت ارشاد نشسته‌اند! از سر لجاجت، لجن‌هایی به سمت دو فیلم "دانه‌ی انجیر معابد" ساخته‌ی محمد رسول‌اف و "کیک محبوب من" ساخته‌ی بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم می‌پراکنند که هرگز نصیب "فسیل" و "انفرادی" نشده! اما در همان مجموعه هم نگرش انسانی یافت می‌شود: نقدی از منظر انسانی و اجتماعی بر "کیک محبوب من" ببینید:

https://m.youtube.com/watch?v=morVWWxuxY0&si=Aj59HL7JvZuj9rtI

@amiropouria

Amir Pouria

20 Oct, 18:38


فیلمی اکران شده یا قرار است اکران شود. خبرش به چشمم خورد. نه دقیق می‌دانم و نه می‌شناسم. نه برایم اهمیتی دارد‌ و نه آن قدر خام‌اندیشم که تصور کنم در این دوران و شرایط، با فیلمی که زیر همان قوانین نظارتی و حجاب زورکی و محدوده‌ها می‌نشیند، ممکن است چیز قابل اعتنایی هم شکل بگیرد (هر کدامتان که داعیه‌ی سینماشناسی دارید، از محصولات سینمای دارای مجوز و قابل اکران بعد از انقلاب ۱۴۰۱ اگر حتی یک نمونه می‌شناسید که بتوانید بگویید ندیدنش به معنای از دست دادن بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران است، اسم ببرید. وضعیت برزخی، جایی برای پدید آمدن فیلم درست، باقی نمی‌گذارد).
اما به آن فیلم در دست اکران برگردیم. چیزی که درباره‌اش کُفرم را درآورده و ناسزاهایی را سزاوار گروه سازندگان و مبلغانش کرده، این است که در تبليغاتش آورده‌اند: "فیلم خداحافظی افسانه بایگان با سینما". عجب وقاحتی! یک خانم بازیگر، احتمالاً پیش از شهریور ۱۴۰۱ و پیش از "زن زندگی آزادی"، با حجاب اجباری در فیلمی بازی کرده و حالا که دیگر در جایگاه یک "انسان ایرانی و ایرانی ِ انسان"، حاضر نیست به سر کردن این اجبار به عنوان پیش‌-شرط جلوی دوربین رفتن تن دهد، صاحبان فیلم از تصمیم و عزم خانم بایگان برای تبلیغ کارشان استفاده/سوء استفاده می‌کنند. انگار در این "آخرین" بودن، سهمی داشته‌اند که حالا ممنوعیت و سرکوب او را عامل تبلیغ فیلمشان می‌گیرند!

آیا کسی به آنها گفته چنین کنند؟ آیا مجبور و تحت فشار بوده‌اند که این را بگویند؟ آیا این شرطی بوده که برایشان گذاشته‌اند تا به فیلمی با بازی خانم بایگان، پروانه‌ی نمایش داده شود؟ به هیچ وجه. سازمان سینمایی و وزارت ارشاد کنونی که رسماً با وزارت اطلاعات فرقی ندارد و با عوض شدن دولت هم "اقتضای حکومت" تغییری نمی‌کند. مجموعه‌ی سانسورچی و عوضی، همچنان عوضی‌ست و عوض نمی‌شود. اما این خبط تبلیغاتی، اصلاً از گور آنها بلند نشده. فکر خود صاحبان فیلم است که سوءاستفاده‌گری و حتی توهین‌ نهفته در این تمهید تبلیغی، حالیشان نیست.

وقتی بنیان مجموعه‌ای (اینجا مجموعه‌ی صدور مجوز و تمام چارچوب‌هایش) در لجنزار بنا شده باشد، از کوچک‌ترین شاخ و برگ‌هایش هم لجن می‌چکد.

#افسانه_بایگان #حجاب_اختیاری #نه_به_حجاب_اجباری #سینمای_اکران #سینمای_دارای_مجوز #وزارت_ارشاد #سازمان_سینمایی #سانسور #سرکوب #زن_زندگی_آزادی #انقلاب۵۷ #انقلاب۱۴۰۱ #فرق_می_کنه_کی_رئیس_جمهور_باشه !!

Amir Pouria

20 Oct, 18:38


سوءاستفاده‌ی تبلیغاتی یک فیلم در آستانه‌ی اکران از افسانه بایگان و ممنوع‌‌الکاری او!

@amiropouria

یادداشت امیر پوریا در ادامه می‌آید👇

Amir Pouria

18 Oct, 11:53


با قابل تماشا شدن فیلم «دانه‌ی انجیر معابد» ساخته‌ی محمد رسول‌اف در ایران، نوعی دوگانه‌ی قابل پیش‌بینی در بین مردم و اهل هنر (یا مدعیان هنر) بر سر آن شکل گرفته است: برای تماشاگر بدون پیش‌فرض، این فیلم دوران بسیار مهمی از گذشته‌ی نزدیک را در روزهای اوج مبارزات «زن زندگی آزادی» ترسیم و جزییات برخوردهای بین هر «انسان ایرانی» و هر «ایرانی ِ انسان» با عمله‌ی حکومت را ثبت می‌کند. مردم به سادگی دلشان خنک می‌شود، آه می‌کشند، خشم می‌ورزند و آرزوی اتمام این دوران و رسیدن به تغییر بزرگ را تا تصاویر پایانی نویدبخش فیلم، در سر و دل می‌پرورانند. شماری از دوستان اهل سینما اما تصور می‌کنند در این دوران و شرایط، همچنان باید با معیارهای زمان تماشای «رزمناو پوتمکین» یا «پیروزی اراده» به تماشای فیلم بنشینند. یعنی به تفکر و زاویه‌ی نگاهش کاری نداشته باشند و مثلاً این قدر جزم‌اندیش باشند که نفهمند چیزی که بهش می‌گویند «مقدمه‌ی طولانی تا پیش از گم شدن اسلحه»، اصلاً مقدمه یا فرع یا حاشیه نیست؛ بلکه اصل و اساس ماجراست و همان تقابل‌ها، همان در مسیج با هم حرف زدن دو دختر یک خانواده‌ی محجبه‌ی حکومتی‌ست که به کنش و واکنش‌های نیمه‌ی دوم و پرالتهاب فیلم می‌رسد.
برای اندکی بهتر دریافتن این که فیلم چگونه روزها و رازهای زندگی ایرانیان واقعی و ایستاده در مقابل حکومت را تصویر می‌کند اما به عنوان نماینده‌ی آلمان در اسکار پیش رو شرکت می‌کند، حرف‌های ستاره ملکی بازیگر نقش ثنا در فیلم را در ویدئویی که در کانال یوتوبی‌ام آورده‌ام، بشنوید. ویدئویی که به لطف ادیسون فیلم‌هاب در شهر پراگ، بعد از گفتگوی آنلاین تماشاگران فیلم «دانه‌ی انجیر معابد» با ستاره ملکی، با موافقت مهمان و برپاکنندگان برنامه در اختیارم قرار گرفت، اندکی تدوین شد (که بخش‌های ترجمه به زبان چکی، زمان آن را برای مخاطب فارسی‌زبان طولانی‌تر نکند) و تقدیم شد


https://youtu.be/XdBY_UeHWq8


@amiropouria

Amir Pouria

17 Oct, 08:17


6⃣

همین که آقایان به روی خودشان نمی‌آورند و فقط به قول بهمن فرمان آرا "دعوت به سکوت" می‌کنند، آیا نشان نمی‌دهد که می‌خواهند همه به قول مسعود کیمیایی در وضع و حالی باشیم که بتوان پرسید: "مگر من زنده‌ام؟"

@amiropouria

#داريوش_مهرجویی #وحیده_محمدی_فر #کانون_فیلمسازان_مستقل_ایران #ماهنامه_فیلم_امروز #نخستین_سالگرد #بهمن_فرمان_آرا #مسعود_کیمیایی #قوه_قضاییه #نیروی_انتظامی #مطالبه_گری #پرسشگری #کانال_یوتوب_امیر_پوریا

Amir Pouria

17 Oct, 08:16


4⃣
پس روی تمام این بحث‌ها و اعتراض‌ها به نهادهای ذیربط بود. از خودتان بپرسید: چطور می‌شود این همه اعتراض و پرسش خطاب به سیستمی طرح شود و هیچ کس برای هیچ گونه پاسخی، به خودش زحمت ندهد؟! آیا سکوت بی‌معنای تمام دستگاه‌های حکومتی در مقابل این حجم از انتقاد و سؤال، دلیل آشکار دیگری بر بطلان نتایج تحقیقات قوای قضایی و انتظامی نیست؟
@amiropouria
بخش آخر یادداشت در ادامه می‌آید 👇

Amir Pouria

17 Oct, 08:15


3⃣
همان طور که نامه‌ی ایفما (کانون فیلمسازان مستقل ایران) به آکادمی اسکار بابت نبود نام و تصویر مهرجویی در بین درگذشتگان سال ۲۰۲۳ میلادی یا هر آن چه در طول نمایش مستند "الماس در گام لامینور/ گرفتگی غروب" ساخته‌ی حسن صلح‌جو محصول بی‌بی‌سی فارسی رخ داد، یکسر معطوف به همین بود که بگوید و بگوییم فاجعه‌ای به عظمت خون ریختن و جان باختن، آن هم در مورد کسی چون او، با انگیزه‌های سخیف و دلایل پرت و پلایی که پلیس و محکمه اعلام کرده‌اند، سر و تهش هم نمی‌آید.
@amiropouria
ادامه دارد... 👇

Amir Pouria

17 Oct, 08:14


2⃣
این کاری‌ست که در طول یک سال، در صدها ویدئو و نامه و اعتراض رسمی یا شخصی نیز انجام دادیم. از ویدئوهای متعددی که شخصاً در کانال یوتوبی‌ام کار کردم تا نامه‌ی سینماگران معترض به روند دادگاه بررسی قتل که اواخر سال ۱۴۰۲ منتشر شد و چنان محکم بود که در نوروز ۱۴۰۳ برایم اتفاقی امیدوارکننده به شمار می‌رفت.
@amiropouria
ادامه دارد... 👇

Amir Pouria

17 Oct, 08:13


1⃣
چند روز از نخستین سالگرد سلاخی شدن داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر می‌گذرد. چه در مراسم مختلف سالگرد، چه در پیام‌های همنسلان و دوستان مهرجویی مانند مسعود کیمیایی و بهمن فرمان‌آرا، چه در گفتگوهایی که به همین مناسبت برگزار شد، ده‌ها زمینه‌ی عاطفی و حقوقی و امنیتی مطرح شد که خلاصه‌اش، مطالبه و پرسشگری در پرونده‌ی‌ قتل بود. خطابش به مسئولان مختلف بود و حرفش این که هیچ چیز روشن نشده و ماستمالی فایده‌ای ندارد.
@amiropouria
ادامه دارد ... 👇

Amir Pouria

11 Oct, 11:07


گزارش ورایتی از فشارها بر آکادمی اسکار برای تغییر نحوه انتخاب نماینده کشورهای غیردمکراتیک

نشریه ورایتی می‌گوید انتخاب فیلم «دانه انجیر معابد» از طرف آلمان برای شرکت در بخش بهترین فیلم بین‌المللی اسکار ۲۰۲۵، به درخواست‌ها از آکادمی اسکار برای تغییر نحوه انتخاب فیلم از سوی کشورهایی با حکومت‌های غیر دمکراتیک مانند ایران و چین قدرت داده است اما آکادمی همچنان پاسخی به این درخواست‌ها نمی‌دهد.
این نشریه در گزارشی با عنوان «آیا تریلر ایرانی دانه انجیر معابد می‌تواند عاملی باشد تا آکادمی درباره نحوه انتخاب نامزدهای هر کشور برای بخش بهترین فیلم بین‌المللی بازاندیشی کند؟» نوشته باوجود تصمیم جشنواره‌های کن و برلین از زمان اعتراض‌های زن، زندگی، آزادی در جلوگیری از حضور بنیاد سینمایی فارابی در این جشنواره‌ها، آکادمی اسکار همچنان بنیاد فارابی، نهاد زیرمجموعه وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را به عنوان تصمیم‌گیر در انتخاب نماینده ایران به رسمیت می‌شناسد. به نوشته ورایتی، بنیاد فارابی «آشکارا هنوز مناسبات خوبی با آکادمی اسکار دارد».
ورایتی همچنین با مروری بر فیلم‌های معرفی شده از سوی چین در سال‌های اخیر به اسکار می‌نویسد که همگی آنها مضامین تبلیغی حکومت این کشور را دارند و این نحوه انتخاب باعث عدم معرفی فیلم‌های تقدیر شده ساخته فیلمسازان منتقد و محرومیت آنها از رقابت در اسکار شده است.
در گزارش ورایتی به نامه‌های دو سال اخیر کانون فیلمسازان مستقل ایران به آکادمی اسکار برای درخواست تجدیدنظر و تغییر نحوه انتخاب فیلم نماینده ایران در اسکار اشاره کرده و نوشته آکادمی این نامه‌ها و درخواست‌های مشابه دیگر ازجمله از سوی فیلمسازانی چون بهمن قبادی را بی‌پاسخ گذاشته است.
گزارش ورایتی در حالی منتشر شده که تعداد تماشاگران فیلم «دانه انجیر معابد» در پایان سومین هفته اکرانش در فرانسه به مرز ۴۰۰ هزار نفر رسیده است و فروش آن در مرز ۳ میلیون یورو معادل ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار قرار دارد. اکران این فیلم در آمریکا قرار است از اواخر آبان ماه آغاز شود و آلمان نیز از اواخر سال جاری میلادی این فیلم را اکران خواهد کرد.
ورایتی در تازه‌ترین پیش‌بینی‌اش از نامزدهای اسکار، «دانه انجیر معابد» را علاوه بر بخش بهترین فیلم بین‌المللی، جزو ۵ نامزد نهایی بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی هم قرار داده است. هالیوودریپورتر هم در کنار قطعی دانستن نامزدی این فیلم در بخش بهترین فیلم بین‌المللی و شانس بسیار بالای آن در بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی، محمد رسول‌اف را بخت نهم نامزدی در بخش بهترین کارگردان معرفی کرده است.
@babakgha

Amir Pouria

25 Sep, 18:43


برشی از یادداشت امیر پوریا درباره‌ی مستند "کودک-سرباز" ساخته‌ی پگاه آهنگرانی، پخش از شبکه‌ی بی‌بی‌بی‌سی فارسی:
«... تنها کسی که دو بار حضور داشت، یک پسربچه‌ی سر و زبان‌دار و ریزنقش رشتی بود‌. با دیدن عینک ته‌استکانی‌اش به این فکر کردم که خانواده‌اش و بزمجه‌های مسئول اعزام که بالأخره یک جایی دُمبشان به دُمب نظام گره خورده یوده، چطور گذاشته‌اند با آن شرایط بینایی، به جبهه برود. با شنیدن این که یک بار می‌گوید قبلاً زخمی شده و برگشته و دوباره به جبهه آمده، ناسزاهایی آکنده از حرف "ک" نثار تمام دست‌درکاران بازگشتش به جبهه کردم و با شنیدن دعایش برای خمینی در قالب تنها آرزویی که داشته، پوزخندی زدم. چون همیشه معتقد بوده‌ام خمینی بعد از پذیرش صلح، انگیزه‌‌ی کافی برای ادامه‌ی زندگی نداشت و به واقع هم کمتر از یک سال بعدش به قول حمید هامون، ریق رحمت را سرکشید.
اما آرزوی من یکی این بود که این یکی هم پیدا می‌شد و جلوی دوربین فیلم می‌نشست...»

متن کامل را در وبسایت نوشته‌های امیر پوریا بخوانید یا از همین لینک، فایل پی‌دی‌اف آن را دانلود کنید:
http://www.amirpouria.com/fimeirani_03.asp?ID=113



@amiropouria

Amir Pouria

23 Sep, 19:19




هر پیام و کلامی از هر مدیر و وزیری در واکنش به فاجعه‌ی معدن زغال سنگ طبس پیدا کردید، بخوانید یا بشنوید. ببینید در کدامش سر سوزنی حس شرمساری پیدا می‌کنید. در بهترین حالت، اندکی ابراز اندوه خواهید یافت که آن هم درجا به اباطیلی مثل "طلب مغفرت برای جان‌باختگان و صبر برای بازماندگان" آلوده می‌شود. هیچ نشانی از خشم و اقرار به ناکارآمدی نیست، چه رسد به استعفا یا دست‌کم سرافکندگی. همین ۵-۴ ساعت پیش، علی خضریان نماینده‌ی تهران در مجلس گفته "احتمال زنده ماندن بقیه‌ی محبوسین در معدن، نزدیک به صفر است". جوری بدون هیچ ابراز اسف، بدون تأکید بر این که باید هر کس هر کاری می‌تواند بکند تا حتی یک نفر هم که شده، نجات یابد، چنان خبری و گزارشی این را گفته که انگار مثلاً بگوید فردا باران نمی‌آید. یا امروز نانوایی سر راهش نبوده و فردا لشش را می‌برد تا نان بگیرد. به همان راحتی.

فیلم "تونل" (کیم سونگ هون، ۲۰۱۶) محصول کره جنوبی، درباره‌ی آوار شدن یک تونل شهریِ تازه ساخته شده است. مردی توی تونل ویران، هفته‌ها در انتظار نجات است. فیلمساز در حالی که فیلمش با مشارکت چند نهاد دولتی تولید شده، از تونل‌هایی که با شتاب ساخته می‌شود تا نوع عملکرد گروه‌های امداد و نجات تا برخورد نخست‌وزیر و تلاشش برای عکس یادگاری گرفتن در کنار امدادگران، سویه‌های انتقادی پررنگی دارد و در نهایت هم با دهن‌کجی به کل مجموعه‌ی مسئولان (و حتی رسانه‌ها و مردم) بابت زود دست کشیدن از عملیات نجات، پایان‌بندی می‌کند. در کره جنوبی، نه به سیاه‌نمایی متهم‌شده و نه حتی وجه انتقادی آن، چندان عجیب و ضدجریان بوده.

اگر از بی‌مقداریِ جان آدمی در نظر هر زیرخواب ِ جمهوری اسلامی می‌گوییم، فاجعه‌ی طبس، روند بی‌مسئولیتی‌ها و فقدان ایمنی منجر به آن و عکس‌العمل‌ بی‌رگ‌های صدر تا ذیل نظام - حتی لحن مجریان خبر- در قبال آن، فقط یکی از صدها مثال عینی و دردآورش است. طوری که حتی فیلم انتقادی ممالک دیگر و مسائل مورد انتقادش هم در نظرمان زیاده‌خواهی جلوه می‌کند! چون می‌بینیم آن همه درک و دوندگی هم در نظرشان ناکافی‌ست و تهش به دهن‌کجی می‌رسد. در حالی که عمری‌ست یک صدم همان تلاش‌ها را در هیچ گوشه‌ی سرزمینمان ندیده‌ایم. دریغ از حتی حسرتی در احدالناسی از مثلاً مدیران ...

@amiropouria

#طبس #معدن_طبس #فاجعه #فاجعه_طبس #جمهوری_اسلامی

Amir Pouria

23 Sep, 19:19




هر پیام و کلامی از هر مدیر و وزیری در واکنش به فاجعه‌ی معدن زغال سنگ طبس پیدا کردید، بخوانید یا بشنوید. ببینید در کدامش ...

@@amiropouria

[متن یادداشت امیر پوریا را در ادامه بخوانید]

#طبس #معدن_طبس #فاجعه #فاجعه_طبس #جمهوری_اسلامی

Amir Pouria

22 Sep, 08:41


🔸پس از معرفی فیلم «#در_آغوش_درخت» به‌عنوان نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۵ از سوی بنیاد سینمایی فارابی، کانون فیلمسازان مستقل ایران (ایفما) به این اقدام اعتراض کرد.

🔸کانون فیلمسازان مستقل در نامه‌ای سرگشاده به آکادمی اسکار، خواستار تجدید نظر در روش انتخاب نماینده ایران شد و تأکید کرد که این انتخاب نباید توسط نهادی دولتی که مسئول #سانسور سینماگران است، انجام شود.

🔸این اعتراض در حالی مطرح شد که فیلم «در آغوش درخت»، محصول مشترک سازمان تبلیغات اسلامی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بدون حضور در جشنواره‌های خارجی به نمایندگی ایران در #اسکار معرفی شده است.

🔸ایفما با اشاره به موفقیت فیلم‌های مستقل ایرانی در جشنواره‌های جهانی، از آکادمی اسکار خواست تا در انتخاب نماینده ایران، از هیئت‌های مستقل کمک بگیرد و به آثار مستقل فرصت نمایش دهد.

@RadioFarda

Amir Pouria

15 Sep, 07:14



حقا که شجاعت را به فراست درآمیختی! گذاشتی دولت قبلی، مستعجل که شد، خیلی جسورانه بهش انتقاد کردی. البته نداشتی که به کل نظام که می‌دانی برداشتن حجاب و پوشش اختیاری و آزادی زنان را تاب نمی‌آورد، چیزی بگویی. نق زدن از دولت قبلی هم خیلی سوسکی و زیرجُلَکی، استقبال از دولت جدید است. متبرک باد و نوش جان. گوشت بشود به تنت. همین درست بود که از هیچ کدام از فیلم‌های سینمای مستقل و بی‌اعتنا به مجوز ارشاد، در تمام طول این دو سال حتی یک کلمه استقبال نکنی و نفهمی که اینجا "نقد فیلم" در برابر جریانی که دارد چهار و نیم دهه اجبار را به نقد می‌کشد، سقفی بس کوتاه دارد. درستش همین بود که از فیلم بدون حجاب اجباری، سر سوزنی حمایت نکنی. حتی از آزادی و اختیار پوشش خانم‌های بازیگر مثل هر زن آزاد دیگر، هیچ دفاعی نکنی اما از ممنوع‌الکاری‌شان بنالی‌. اصلاً هم این حرف در مسیر همان خود لو دادن‌های مدیر نظارت و ارزشیابی (بخوانید رئیس سانسور) نیست که می‌گفت به بازیگران حجاب‌برداشته پیشنهاد کرده در مراسم ختم یک سینماگر، با حجاب حاضر شوند تا عکس‌هایشان نشانه‌ی ابراز پشیمانی و بازگشتشان به دامان قوانین گوگولی جمهوری اسلامی به شمار رود. اصلاً نمی‌خواهی بگویی اجازه بدهید اینها بیایند و دوباره برایتان فیلم و سریال "حجاب به سر" - حتی در خلوت تک‌نفره‌ی خانگی و توی رختخواب- بازی کنند!
چه معترض بودی تو و ما نمی‌دانستیم.
@amiropouria

#حجاب_اجباری #مسعود_فراستی_پور

Amir Pouria

15 Sep, 07:14


در وصف شجاعت مسعود فراستی که از دولت مستعجل نق می‌زند
@amiropouria
یادداشت امیر پوریا در ادامه می‌آید 👇

Amir Pouria

05 Sep, 06:39


امروز پنجم سپتامبر فیلم "شاهد" ساخته‌ی نادر ساعی‌ور با فیلمنامه‌ی او و جعفر پناهی و با بازی مریم بوبانی، غزل شجاعی، هانا کامکار، نادر نادرپور و عباس ایمانی در هشتاد و یکمین دوره‌ی بی‌یناله، فستیوال فیلم ونیز ۲۰۲۴ به نمایش درمی‌آید.
این سومین فیلم بلند ساعی‌ور است و دو فیلم قبلی‌اش "نامو یا بیگانه" و "بی‌پایان" به جلوه‌هایی از حضور مأموران امنیتی جمهوری اسلامی در لابه‌لای مردم عادی می‌پرداخت که به باورم در سینمای ایران بی‌سابقه است؛ و حتی در زیست جاری ما هم.
اگر درباره‌ی او که فیلمنامه‌نویس دو فیلم "سه رُخ" و "خرس نیست" چعفر پناهی هم بوده، چندان نمی‌دانید، ویدئوی نه‌چندان طولانی و نه خیلی مختصری در معرفی کار و کارنامه‌اش امروز در کانال یوتوبی بنده تقدیم می‌شود.
ساعی‌ور به تازگی در گفتگوی بابک غفوری‌ آذر با او در "رادیو فردا" درباره‌ی تجربه‌ی فیلمبرداری فیلم "شاهد" در ایران، آن هم بدون درخواست مجوز و بدون گردن گذاشتن به قوانین سانسور و حجاب اجباری، گفته است: «الان در سینمای ایران فضایی است که برای عده‌ای همکاری با فیلم‌هایی که حجاب را رعایت نمی‌کنند، کاملاً پذیرفته شده است. جالب این است که برخی به ما می‌گفتند اگر باحجاب فیلمبرداری می‌کنید، ما نمی‌آییم. الان بازیگران زن در ایران به دو دسته تقسیم شده‌اند؛ بازیگرانی که شرط‌شان بی‌حجاب بودن فیلم است و دیگرانی که باحجاب بودن کار.»
معتقدم برای انسان ایرانی و ایرانی ِ انسان، یعنی هر کس که به دستاوردها، رنج‌ها و زخم‌های معترضان و زنان در خیزش "زن زندگی آزادی" و بعد از آن احترام می‌گذارد، توجه نشان دادن به این سینمای مستقل، بسیار لازم‌تر از دنباله‌روی کورکورانه از تبلیغات رسمی و ستاره‌بازی سینمای دارای مجوز است.‌

@amiropouria

لینک ویدئو:

https://youtu.be/A3RGkhhsfSY

#نادر_ساعی_ور #جعفر_پناهی #مریم_بوبانی #هانا_کامکار #غزل_شجاعی #فستیوال_ونیز #سینمای_مستقل ##سینمای_زیر_زمینی #سانسور #حجاب_اجباری #حجاب_اختیاری #زن_زندگی_آزادی