دریچه نگاه امیرعلی بابایی @amiralibabaei Channel on Telegram

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

@amiralibabaei


فعال اجتماعی
برای انسانی‌زیستن، باید مطالبه‌گرانه زیست. مردم‌سالاری، نبردی توقف‌ناپذیر است.
متشکل‌شدن، پیوند عقل و احساس یا مغز و قلب است‌. بی قلب نمی‌توان شجاعت داشت و بی مغز تامل.
اینستا: amiralibabaei_kermanshah@
@Amiralibabaei_kermanshah

دریچه نگاه امیرعلی بابایی (Persian)

با خوش آمدید به کانال تلگرام "دریچه نگاه امیرعلی بابایی" با نام کاربری "@amiralibabaei". این کانال فعال اجتماعی‌ می‌باشد و برای انسانی‌زیستن، مطالبه‌گرانه زندگی کردن را ترویج می‌دهد. امیرعلی بابایی از اهمیت مردم‌سالاری و نبرد برای توقف ناپذیر آن صحبت می‌کند. او باور دارد که متشکل‌شدن، پیوند عقل و احساس یا مغز و قلب است و بدون قلب، شجاعت و بدون مغز، تامل نمی‌توان وجود داشت. اگر دوست دارید دیدگاه‌های جالب امیرعلی بابایی را دنبال کنید، حتماً این کانال را دنبال کنید. همچنین می‌توانید او را در اینستاگرام نیز دنبال کنید با نام کاربری amiralibabaei_kermanshah@. برای اطلاعات بیشتر و گسترده‌تر از نگاه امیرعلی بابایی، به کانال تلگرام او مراجعه کنید: @Amiralibabaei_kermanshah

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

26 Jan, 12:45


دوستان، این تکنیک ساده رو جزو سبک زندگی‌تون قرار بدید. این عادت ساده اما خیلی مؤثر می‌تونه تاثیر زیادی روی سلامت جسم و ذهن‌تون بذاره. گوشی‌تون رو تنظیم کنید که هر ساعت بهتون یادآوری کنه که چند نفس عمیق بکشید و یک لیوان آب بخورید. وقتی نفس ۷عمیق می‌کشید، اکسیژن بیشتری به مغز می‌رسه و تمرکزتون بهتر می‌شه، استرس کم می‌شه و احساس آرامش بیشتری پیدا می‌کنید. این کار باعث می‌شه که ضربان قلبتون پایین بیاد و سیستم عصبی‌تون به حالت آرامش بره. نوشیدن آب هم خیلی مهمه؛ حتی کم‌آبی می‌تونه باعث بشه که تمرکز و حافظه‌تون ضعیف بشه. آب بدن رو هیدراته نگه می‌داره، به گوارش کمک می‌کنه، سموم رو دفع می‌کنه و پوست و انرژی‌تون رو بهتر می‌کنه. برای این کار، گوشی‌تون رو طوری تنظیم کنید که هر ساعت یه یادآوری براتون بیاد. وقتی زنگ می‌زنه، سه نفس عمیق بکشید: دم از بینی (۴ ثانیه)، نگه داشتن (۴ ثانیه)، بازدم از دهان (۶ ثانیه). بعد یک لیوان آب بنوشید و یه لبخند بزنید😊😁 این کار خیلی ساده‌ست، ولی خیلی کمک می‌کنه که هم بدن و هم ذهنتون رو دوباره شارژ کنید و از استرس و خستگی روزمره بیرون بیاید.
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

24 Jan, 21:11


یادش بخیر😁
روزگاری که گذشت

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

24 Jan, 20:30


🌊 دریا باش...
دریا بودن یعنی عمیق‌تر از سطحی که دیگران می‌بینن، وسیع‌تر از چارچوبی که برات می‌سازن، و خروشان‌تر از طوفان‌هایی که می‌خوان محدودت کنن. دریا بودن یعنی اجازه ندی کسی برای تو مرز بکشه، اما خودت مرز احترام و اصالتتو نگه داری. آدما همیشه از دریا انتظار آرامش دارن، اما وقتی طوفانی می‌شی، همونایی که تحسینت می‌کردن، ازت فرار می‌کنن. این تناقض آدماست؛ دنبال عمقن اما از غرق شدن می‌ترسن. دنبال آرامشن اما تحمل خروش ندارن. دریا باش، اما نه برای اینکه همه دوستت داشته باشن. دریا باش چون وسعت و قدرتت به تعاریف دیگران محدود نمی‌شه. دریا باش تا هر موجی که می‌زنی، تلنگری باشه به اونایی که فکر می‌کنن می‌تونن بزرگیتو نادیده بگیرن.
و اگر روزی کسی گفت آروم باش، یادت باشه، دریا وقتی آرومه، عمیق‌تر از همیشه در حال تغییره. 🌘
#امیرعلی_بابایی
https://t.me/amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

24 Jan, 20:30


#کردی
مانای ژیانم
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

17 Jan, 20:31


چقدر تلخ و شیرین...
شب بخیر گفتیم، اما بیدار ماندیم، شاید به یاد جغرافیای لمس‌ها، شاید برای وفاداری به تنهایی‌مان
و شب بخیر...
به امید صبحی که این تاریکی را از یادمان ببرد. ❤️
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

17 Jan, 20:03


و شب بخیر...

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Jan, 20:30


ده سال دیگه کجام؟
نمیدونم کجا کوچ کرده باشم به خاک یه به آن ور آب‌ها، شاید هنوز همین‌جا باشم، توی همین شهر، ، توی همین دانشگاه. اما تأثیرم محدود به این دیوارها نیست. کجا هستم؟ جایی که افکارم، کلامم، و تلاشم از مرزهای جغرافیایی گذشته. جایی که مدیریت آموزشی رو به معنای واقعی کلمه عملی کردم؛ نه فقط در قالب قوانین و ساختارها، که در دل انسان‌ها، در مسیر تربیت ذهن‌هایی خلاق و مسئولیت‌پذیر
ده سال دیگه چه کاره‌ام؟ استادی که دانشجوهاش فقط دنبال پاس کردن درس نیستن. کسی که هر جلسه‌اش، کلاس زندگیه مدیری که نه فقط به اداره‌ی امور حمایتی و آموزشی فکر می‌کنه، که به ساختن نسلی که آموزش رو ابزاری برای تغییر می‌دونه. کسی که سیستم آموزشی‌ای رو طراحی کرده که آدم‌ها رو نه برای آزمون، که برای زندگی آماده می‌کنه. شاید من یه استاد بشم، و نقش من فراتر از آموزش صرف بره؛ و الهام‌بخش بشم، که به آدم‌ها یاد بدم چطور نگاهشون به دنیا رو تغییر بدن، چطور از علمشون برای ساختن آینده‌ای بهتر استفاده کنن
ده سال دیگه چی دارم؟ دارایی من، آدم‌ها هستن. یه تیم از افراد هم‌فکر که هرکدومشون تو مسیر خودشون، یه تغییردهنده هستن آدم‌هایی که با همدیگه زخم‌ها رو مرهم گذاشتن، خانواده‌ها رو از فروپاشی نجات دادن، و امید و همبستگی رو تو دل جامعه زنده کردن شاید خونه و ماشین آنچنانی نداشته باشم، اما یه چیز دارم که هیچ‌چیز جایگزینش نمی‌شه: اثرگذاری. اون اثری که در نگاه یه دانشجو یا کودکی وقتی برای اولین بار چیزی رو می‌فهمه، اثری در دستای لرزون مادری که بچه‌اش رو از اعتیاد یا خودکشی نجات داده، یا در خنده یه کودک که آینده‌اش روشن‌تر شده، دیده می‌شه
ده سال دیگه، هنوز توی میدون‌م. هنوز می‌جنگم، هنوز می‌سازم. برای آدم‌ها، برای امید، برای تغییر. شاید مسیر سخت باشه، شاید بارها زمین بخورم، اما جوابم همیشه اینه، هرجا باشم، در حال جنگیدنم.

و شما... ده سال دیگه کجایی؟ چه کاره‌ای؟ چی داری؟

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Jan, 20:16


اول از همه بهتره بگم، ده سال پیش رو که نگاه می‌کنم، انگار یه زندگی دیگه بوده، از قیافه‌ام گرفته تا اندام، از افکار و آگاهی‌هام تا آدم‌هایی که اطرافم بودن، اغلب تغییر کردن خیلی چیزها رو از دست دادم و خیلی چیزها رو به دست آوردم. گاهی حس می‌کنم تو این ده سال، انگار هزار بار خودم رو دوباره ساختم، خیلی از هجمه‌های فکری رو یه‌باره تجربه کردم؛ اون فشارهایی که گاهی از درون می‌اومدن و گاهی از بیرون. خیلی چیزها رو تو ذهنم کنار هم گذاشتم، خیلی چیزها رو رها کردم. آدم‌هایی رو از دست دادم که فکر می‌کردم همیشه کنارم می‌مونن، و آدم‌های جدیدی پیدا کردم که زندگی رو برام عمیق‌تر کردن. احساساتی رو تجربه کردم که گاهی منو به اوج بردن و گاهی تا تهِ دره کشوندن، منابع مالی زیادی به دست آوردم و از دست دادم
اما یه چیزی تو این ده سال هیچ‌وقت تغییر نکرد
یه چیزی که همیشه باهام بوده، حتی تو سخت‌ترین لحظه‌ها؛ اینکه همش جنگیدم.
برای خودم جنگیدم، برای اینکه رو پای خودم بمونم، برای اینکه از ضعف‌هام عبور کنم
برای خانواده‌ام جنگیدم، برای آرامش و امیدشون، برای اینکه بتونم تکیه‌گاه باشم
برای اطرافیانم جنگیدم، برای دوست‌ها، برای آدم‌هایی که کنارم بودن
و حتی برای غریبه‌ها، برای آدم‌هایی که شاید فقط یه‌بار تو زندگیم دیدمشون، اما نمی‌تونستم نسبت به دردشون بی‌تفاوت باشم
این جنگیدن‌ها خسته‌ام کرد، گاهی زخمی شدم، گاهی زمین خوردم، اما هیچ‌وقت متوقف نشدم. این ده سال گذشته، شاید پر از تغییر بوده، پر از از دست دادن و به دست آوردن، اما یه چیز رو خوب می‌دونم
من همیشه جنگیدم، برای خودم، برای آدم‌هایی که برام مهم بودن، و برای دنیایی که می‌خواستم بهترش کنم.....

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Jan, 19:50


ده سال دیگه کجایی؟
چه کاره‌ای؟
چی داری؟

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

15 Jan, 19:07


یه وقتایی آدم تمام عمرش رو می‌ذاره پای این‌که بقیه حالش رو بفهمن، نیازهاش رو ببینن، تنهاییش رو پر کنن. اما تهش می‌فهمه که هیچ‌کس قرار نیست ناجیش باشه.خشنودی درون حاصل توجه و خدمات دیگران نیست، درد از جایی شروع می‌شه که چشم‌هامون رو می‌بندیم روی سهم خودمون توی خشنودی درون و حال دلمون، و مدام از بقیه توقع داریم کاری کنن که خودمون از پسش برنیومدیم.
باید قبول کنیم که هیچ‌کس نمی‌تونه حال خرابمون رو خوب کنه، اگه خودمون نخوایم. هیچ‌کس نمی‌تونه زخم‌هامون رو ببنده، اگه خودمون نای ایستادن نداشته باشیم. زندگی منتظر ما نمی‌مونه. یا خودت رو بلند می‌کنی و دست به کار می‌شی، یا توی انتظار بی‌پایان برای معجزه، نابود می‌شی.
#امیرعلی_بابایی
از کتاب📕 تو خود عشقی باش
که در جستن آنی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

13 Jan, 20:08


فردا، روز مددکار در ایران است؛ روزی که به نام کسانی است که در سکوت و بی‌ادعا، در مسیر انسانیت گام می‌گذارند و در تلاش‌اند تا دردهای زندگی را از دوش دیگران بردارند. مددکاری تنها یک حرفه نیست، که به معنای واقعی کلمه، یک هنر است؛ هنری که در آن، انسان، در میان تمام تنگناها و بی‌عدالتی‌ها، کمک به دیگری، سبک بالی و خشنودی حقیقی را می‌یابد
امشب، یکی از همکاران عزیزم که فاصله‌ای طولانی میان ماست، با نگاهی پر از مهربانی و دلی سرشار از محبت، کلیپی از عکس‌های من تهیه کرده و آن را با آهنگی دلنشین به من هدیه داده است. این عمل، تنها یک حرکت ساده نیست، که تجلی‌ایست از روحیه‌ای که مددکاری را به جلو می‌راند: توجه به دیگری، حتی در دورترین فاصله‌ها، و درک این حقیقت که در نهایت، همه ما به هم وابسته‌ایم.
مددکاری مسیری است که در آن، انسان به جستجوی معنا و حقیقت می‌پردازد؛
به یاد تمام کسانی که در این مسیر گام برمی‌دارند و برای روشن کردن چراغ زندگی دیگران تلاش می‌کنند، آرزو می‌کنم که هر گامشان پر از معنا و هر لحظه‌شان سرشار از آرامش باشد.
باشد که دست‌های ما همواره برای یاری، و دل‌های ما برای مهر ورزیدن، آماده باشد.
#امیرعلی_بابایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

11 Jan, 19:22


با سلام و احترام
با توجه به استقبال خوب دوستان از این برنامه، خواهشمندیم جهت اطمینان از رزرو و تنظیم صندلی‌ها، لطفاً نیم ساعت یا حداقل یک ربع زودتر تشریف بیاورید.
با سپاس از همکاری شما

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

09 Jan, 17:51


کارگاه تخصصی زندگی بدون زنجیر
پیشگیری از اعتیاد به الکل و مواد مخدر

🎓 مدرس: دکتر امیرعلی بابایی
مددکار اجتماعی و متخصص پیشگیری ازخودکشی و اعتیاد

🔑 آگاهی گامی بزرگ برای رهایی از وابستگی و ساختن آینده‌ای آزاد و سالم است

📅دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳
🕒 زمان: 15:00
📍 مکاان‌ کوچه کتاب، نوبهار، کوی ۱۰۷

آگاهی و تغییر در دستان شماست.

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

06 Jan, 07:14


دریچه نگاه امیرعلی بابایی pinned «زندگی واقعاً مثل یه رودخانه‌س. همیشه در جریان و در حرکت. وقتی حرف‌ها و ناامیدی‌های اطرافیان، مخصوصاً اونایی که زخمی به ما می‌زنن، می‌خوان ما رو متوقف کنن، احساس می‌کنیم که رودخانه‌مون گل‌آلود میشه. اما باید یادمون باشه که هیچ چیزی دائمی نیست. این گل‌آلود…»

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

05 Jan, 21:48


زندگی واقعاً مثل یه رودخانه‌س. همیشه در جریان و در حرکت. وقتی حرف‌ها و ناامیدی‌های اطرافیان، مخصوصاً اونایی که زخمی به ما می‌زنن، می‌خوان ما رو متوقف کنن، احساس می‌کنیم که رودخانه‌مون گل‌آلود میشه. اما باید یادمون باشه که هیچ چیزی دائمی نیست. این گل‌آلود شدن، فقط یه لحظه‌س. باید صبر کنیم تا دوباره زلال بشیم
چیزی که خیلی مهمه اینه که ذهن ما هیچ‌وقت مرداب نمی‌شه. ذهن ما همیشه مثل یه رودخانه‌س، در جریان، در حرکت و با پتانسیل برای رشد و تحول. هیچ‌وقت اجازه نده که این گل‌آلودی‌ها باعث بشه از جریان زندگی خارج بشی. هرچقدر هم که سخت باشه، باید به حرکت ادامه بدیم، چون در نهایت دوباره زلال و پاک خواهیم شد. زندگی همیشه به ما فرصت‌های جدید می‌ده، فقط باید صبور باشیم و با امید به جلو بریم
#امیرعلی_بابایی
#خطاب
@amiraLibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

05 Jan, 15:12


گاهی لازمه لحظه‌ای بایستیم و به اطرافمان نگاه کنیم، به آدم‌هایی که کنارمان هستند. هر کدام از ما ویژگی‌های خاصی داریم که ما را منحصر به فرد می‌کند.

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

04 Jan, 21:32


یکی از مزایای عشق دادن به همه و خرج هیجان به موجودات و امکانات مختلف اینه که ما به جای محدود کردن خود به یک فرد یا یک موضوع خاص، از تمامی منابع اطرافمون انرژی و احساسات مثبت می‌گیریم. این کار باعث میشه از نظر روحی، عاطفی و حتی فکری غنی‌تر بشیم. وقتی تمرکز ما فقط روی یک نفر یا یک موقعیت نباشه، وابستگی کمتری به اون پیدا می‌کنیم و در نتیجه کمتر تحت تأثیر رفتارها یا تغییرات اون قرار می‌گیریم. این رویکرد به ما کمک می‌کنه تا در برابر چالش‌ها و ناملایمات زندگی مقاوم‌تر بشیم و از هر لحظه و تجربه‌ای، چه در روابط انسانی، چه در تعامل با طبیعت و چه در کشف دنیای درون خودمون، لذت ببریم. در نهایت، وقتی از تمام امکانات و منابع اطرافمون عشق و هیجان دریافت می‌کنیم، دنیا برای ما به یک منبع بی‌پایان از فرصت‌ها و تجربیات مثبت تبدیل میشه. این باعث میشه که نه تنها در برابر سختی‌ها ایستادگی کنیم، بلکه همیشه در مسیر رشد، شادی و تکامل پایدارتر باشیم و از هر لحظه زندگی به طور کامل بهره‌برداری کنیم

و شب بخیر....

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

04 Jan, 20:48


سلام و شب شما هم بخیر. سوال خیلی خوبی پرسیدید. واقعیت اینه که وقتی از ته دل به کسی محبت می‌کنیم، نتیجه همیشه در کنترل ما نیس. ممکنه کمک یا همراهی ما به دلایل مختلف نتیجه‌ی دلخواه نداشته باشه. اما نکته اینجاس که ارزش محبت و همراهی ما به نیت و صداقت ما بستگی داره، نه به نتیجه. اگر ما از سر عشق و خیرخواهی قدمی برداشتیم، اون کار در روح و ذهن ما اثر مثبتی می‌ذاره، حتی اگه نتیجه بیرونی مطابق انتظار نباشه. و چیزی که فوری دریافت کردید مشمئزکننده باشه، اما در بلند مدت باعث رشد و ارتقا شخصیت میشه،
حرفتون از واقعیتی تلخ نشأت می‌گیره که خیلی‌ها تجربه‌اش کردن، اما عشق، فقط یک رابطه نیست؛ یک حس درونی و یک نوع نگاه به دنیاست که می‌تونه از کوچک‌ترین چیزها شروع بشه؛ مثل محبت به یک دوست، توجه به طبیعت یا حتی زمانی که برای خودمون می‌ذاریم.در نهایت، محبت کردن، بیشتر از همه خودمون رو رشد می‌ده و غنی‌تر می‌کنه.

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

04 Jan, 20:45


سلام اقای دکتر شبتون بخیر خسته نباشید

اگر به کسی محبت کردیم کمکش کردیم همراهشم بودیم نتیجش بد شد چی؟

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

04 Jan, 13:04


جهان بدون عشق و همبستگی، زندان و بیمارستانی بیش نیست
#امیر‌علی_بابایی
و روزی فرا می‌رسد که درمی‌یابی جهان، بی‌عشق به انسان‌ها، گل‌ها، درختان، پرندگان و تمامی آفریده‌های شگرف و دل‌انگیز، چیزی جز برهوتی سرد و بی‌جان نیست. دلی که به زندگی و اعجازهایش گره نخورده باشد، در طوفان بی‌رحم تنهایی پژمرده و خاموش می‌شود. تمام افتخارات و ثروت‌ها، از گنجینه‌های افسانه‌ای تا قدرت‌های بی‌کران، در غیاب عشقی که تو را به جهان و آفریده‌هایش پیوند دهد، به غباری بی‌وزن و بی‌ارزش بدل می‌شوند. انسان، بنده‌ی احساس است و احساس، ریشه در عشقی دارد که در ژرفای طبیعت و زیبایی‌های بی‌پایانش می‌تپد. اما این روزها، جهان ما را از این ریشه‌ی ناب دور ساخته است. آدم‌ها در هیاهوی سرد و سنگین شهرها گم شده‌اند، گل‌ها زیر گام‌های بی‌اعتنا لگدمال می‌شوند، درختان در آتش بی‌مهری می‌سوزند، و پرندگان، آوازهایشان را در قفس‌های آهنین گم کرده‌اند. تکنولوژی، اگرچه فاصله‌ها را مجازی کوتاه کرده، اما دل‌ها را از یکدیگر و از زمین و طبیعت دور ساخته است. اضطراب، شتاب و خستگیِ زندگی مدرن، مجال لمس شگفتی‌های ساده‌ی جهان را از ما ربوده و عشق به آفریده‌هایش را در ما خاموش کرده است. اما جهان، بی‌عشق به انسان‌ها، طبیعت و جانداران، چیزی نیست جز سکوتی سرد و بی‌روح؛ زندانی پر از مجرمان بی‌گناه، بیمارستانی پر از زخم‌های بی‌درمان. عشق، تنها در چهره‌ی یک انسان آن هم آلوده به هوس خلاصه نمی‌شود؛ که در عاشق پیشگی با جهان تجلی می‌یابد، در نوازش برگ درختی زیر باران، در عطر دل‌انگیز گلی شکفته، در نغمه‌ی پرنده‌ای آزاد، و حتی در نگاه معصوم حیوانی گرسنه، جریان دارد. این عشق است که زندگی را به چشمه‌ای زلال و جاری بدل می‌کند و روح ما را از بی‌حسی و خستگی نجات می‌بخشد. بی‌عشق، زندگی چیزی نیست جز تکرار بی‌پایان روزهایی که هیچ شوری در آن نیست. عشق را بیابید، آن را بپرورید، و در پناهش زندگی کنید. چرا که جهان، بی‌عشق، هیچ سامانی ندارد.
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

02 Jan, 22:53


چه زمانی احساس می‌کنی بدنت به تو اعتماد داره؟

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

02 Jan, 22:51


وقتی توی آینه به خودت نگاه می‌کنی، اولین چیزی که به ذهنت میاد چیه؟

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

02 Jan, 22:49


تا حالا به صدای گوش‌ت گوش دادی؟
چی‌میشنوی؟

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

30 Dec, 21:38


زندگی، آمیزه‌ای از رازهای نگفته، دلتنگی‌های عمیق و عشق‌هاییست که گاه در سکوت می‌میرند. رازها، سرمایه‌های پنهان ما هستند؛ گاهی شرمسارشان می‌شیم و گاهی با لبخندی تلخ به یادشان می‌افتیم. عشق، گره‌خورده با این رازها، گاه بهشت آرامش است و گاه آتش دلتنگی.
اما در میان همه این‌ها، جهان به خورشید مهربانی همه ما نیاز داره، به لبخندهایی که در اوج قضاوت، دلگرمی می‌بخشند، و به نورهایی که حتی در سیاه‌ترین زمستان‌ها، راهی به سوی امید می‌گشایند. شاید راز زندگی همین باشد: تبدیل دردها و سکوت‌ها به چراغی برای دیگران.
#امیرعلی_بابایی

و شب بخیر...

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

30 Dec, 07:32


به یاد منصور یاقوتی، صدای بی‌صدایان
منصور یاقوتی، نامی که در تاریخ ادبیات این دیار، همواره با درد، رنج و صداقت گره خورده است. ایشان نه فقط نویسنده‌ای توانمند، که وجدان بیدار جامعه‌ای بود که سال‌ها در سایه‌ ستم و نابرابری زیست. آثارش، چون آیینه‌ای، رنج‌های فرودستان و آرزوهای گم‌شده‌ مردمان این سرزمین را بازتاب می‌داد
یاقوتی از دل خاک برخاست و با قلمش، فریادی شد برای آنانی که صدایشان در هیاهوی قدرت و ثروت گم شده بود. از روستاهای کرمانشاه، از کارگاه‌ها و خیابان‌ها، از رنج کارگران و دهقانان نوشت و نشان داد که ادبیات می‌تواند صدای عدالت باشد.
تنها یک نویسنده نبود؛ یک آموزگاری که به ما یاد داد چگونه با فقر، با تبعیض و با نابرابری بجنگیم. یاقوتی با آثارش، نشان داد که حتی در سخت‌ترین شرایط، می‌توان با قلم، جهانی نو آفرید و مطالبه‌گرانه‌ زیست.
امروز که از میان ما رفته، جای خالی‌اش را نه فقط در ادبیات، که در دل جامعه‌ای حس می‌کنیم که به صداقت و جسارت و شرافت وی نیاز داشت. اما میراثش، داستان‌هایش، آرمان‌هایش و عشقش به این مردم، همچنان زنده است.
منصور یاقوتی، صدای مردم بود و خواهد ماند. یادش گرامی باد🥀
#امیرعلی_بابایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

29 Dec, 20:50


💬 چه تأسف‌بار است که بسیاری از دانشجویان امروز، به جای جستجوی حقیقت و ساختن آینده‌ای روشن، تنها به انباشت نمره و مدرک و عبور از واحدهای درسی فکر می‌کنند. گویی دانشگاه برایشان نه جای یادگیری و اندیشه، که ایستگاهی برای توقف کوتاه و گرفتن گواهی‌نامه‌ای بی‌روح شده است
دانشجویی که بی‌تفاوت از کنار کتاب‌ها و کلاس‌ها می‌گذرد، ذهنش را با جزوه‌هایی پر می‌کند که تا پایان ترم هم در خاطرش نمی‌مانند. او به جای تلاش برای تغییر، به تکرار عادت کرده است؛ تکرار حفظ کردن، تکرار فراموش کردن. اما آیا این مسیر، آن چیزیست که جامعه از دانشگاه انتظار دارد؟ آیا نباید دانشجو، جوینده‌ای پویا، منتقد و خلاق باشد که بتواند چراغی در تاریکی برافروزد؟
نقدی بر دانشجویان بی‌تفاوت
#امیرعلی_بابایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

29 Dec, 20:32


💬 چه تلخی بزرگی است که نظام آموزشی ما به جای پرورش انسان‌هایی آزاد، خلاق و شجاع، کارخانه‌ای برای تولید مدارک شده است. مدارکی که پشت آن‌ها چیزی جز انباشت ترس، اضطراب و فشارهای بی‌پایان نیست.
دانش‌آموزی که سال‌ها تحت آزمون‌های پی‌درپی و نظام‌های سخت‌گیرانه قرار می‌گیرد، نه برای زندگی آماده می‌شود و نه برای اندیشیدن. او تنها می‌آموزد که برای بقا در این سیستم، باید ترس را بپذیرد و خلاقیت را کنار بگذارد.
آیا وقت آن نرسیده که به جای پرورش حافظه‌های پر از فرمول و قوانین بی‌روح، ذهن‌هایی آزاد و شهروندانی همدل و شایسته تربیت کنیم؟ آیا نباید به جای ترس، شوق یادگیری را جایگزین کنیم؟
نقدی بر همه ما
#امیرعلی_بابایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

29 Dec, 19:19


💬 چه وحشتی! می دیدم که این مردان آینده، در این کلاس‌ها و امتحان‌ها آن قدر خواهند ترسید و مغزها و اعصاب‌شان را آن قدر به وحشت خواهند انداخت که وقتی دیپلمه بشوند یا لیسانسیه، اصلاً آدم نوع جدیدی خواهند شد. آدمی انباشته از وحشت! انبانی از ترس و دلهره. آدم وقتی معلّم است، متوجّه این چیزها نیست. چون طرف مخاصم است. باید مدیر بود، یعنی کنار گود ایستاد و به این صف بندی هر روزه و هر ماهه‌ی معلم و شاگرد چشم دوخت تا دریافت که یک ورقه‌ی دیپلم یا لیسانس یعنی چه! یعنی تصدیق به این که صاحب این ورقه دوازده سال یا پانزده سال تمام و سالی چهار بار یا ده بار در فشار ترس قرار گرفته و قدرت محرّکش ترس است و ترس است و ترس...
📕 مدير مدرسه
جلال آل احمد

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

29 Dec, 19:18


📕 مدیر مدرسه
👤 جلال آل احمد

🎧 دانلود نسخه صوتی

🗃 #سیاسی #اجتماعی #ادبیات_ایران

✍🏻 مدیر مدرسه نام یکی از رمان‌های جلال آل احمد نویسندهٔ معاصر ایران است. راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده‌است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می‌آورد، بی‌آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت.

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

27 Dec, 22:07


از خستگی در کنی‌های شبانه😍😘
#امیر عزیز، پسر ورزشکار و آینده‌دار❤️

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

27 Dec, 20:41


باز نشر کنید

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

27 Dec, 20:31


گاهی وقت‌ها به جایی می‌رسیم که دنیا به نظر تاریک‌ترین و بی‌رحم‌ترین مکان میاد. جایی که نفس کشیدن هم مثل یک مبارزه میشه. وقتی که غم‌ها و دردها مثل کوهی سنگین روی دوش‌مون میفته و هیچ‌چیزی نمی‌تونه این سنگینی رو کم کنه. وقتی احساس می‌کنیم هیچ‌کس ما رو نمی‌بینه، هیچ‌کس نمی‌فهمه، و هیچ‌چیزی دیگه اهمیتی نداره. وقتی فکر می‌کنیم همه از ما جدا شدن و هیچ‌کس به جز خودمون هیچ اهمیتی به این زندگی نمی‌ده.
اما باید بدونی، این فقط حقیقت ذهن ماست، نه حقیقت دنیای اطرافمون. در این لحظات، یک حقیقت تلخ رو فراموش می‌کنیم: نبودن ما برای خیلی‌ها زخمی می‌زاره که هیچ وقت خوب نمی‌شه. کسانی که شاید هیچ وقت فکر نکردیم که چقدر به ما نیاز دارن. پدر و مادری که فکر می‌کنیم از ما جدا شدن، خواهری که حس کردیم از ما فاصله گرفته، و حتی اون‌هایی که هیچ وقت صداشون رو نمی‌شنویم. همه این‌ها با نبودن ما، قسمتی از خودشون رو از دست می‌دن. دنیا براشون دیگه هیچ معنی‌ای نداره. تو شاید فکر کنی که هیچ‌چیز نمی‌مونه، شاید فکر کنی همه‌چیز تموم شده، اما باید بدونی که هیچ‌وقت هیچ‌چیز تموم نمی‌شه، جز دردهایی که می‌مونه. و تو لایق درد کشیدن نیستی. تو لایق آرامش هستی، لایق دوست داشته شدن، لایق یک زندگی که هیچ‌وقت از دست ندی.
من خودم بارها زمین خوردم، بارها فکر کردم دیگه هیچ‌چیز تغییر نمی‌کنه. شب‌هایی که فکر کردم دیگه هیچ‌کس به من نیاز نداره. یا برای کسی چندان مهم نیستم، اما بعد از عبور از آن فکر، دلایل زیادی در دنیای اطراف برای تلطیف افکارم پیدا کردم. این دردهایی که می‌کشی، برای کسی غیر از خودت هم دردناکه. هر لحظه که خودت رو از زندگی می‌کشی، برای کسانی که تو رو دوست دارن، یه تیکه از خودشون رو از دست می‌دن.
تو برای کسانی مهمی. حتی وقتی خودت فکر می‌کنی هیچ‌کس بهت اهمیتی نمی‌ده، حتی وقتی فکر می‌کنی تنها هستی، همیشه کسانی هستن که به تو نیاز دارن، حتی اگر نمی‌خوای این رو باور کنی، حتی اگر فکر می‌کنی هیچ‌چیز دیگه ارزش نداره، تو هنوز برای خیلی‌ها دلیل زندگی هستی
پس به جای اینکه خودت رو در تاریکی غرق کنی، به کسانی فکر کن که هنوز تو رو می‌خوان. به اون‌ها عشق بده، حتی وقتی که خودت به خودت شک داری. تو باید با عزیزان زندگیت و همه امکان‌ها برای خودت و اونا بجنگی، چون هنوز خیلی‌ها به تو نیاز دارن. هیچ‌وقت فراموش نکن که نبودنت برای خیلی‌ها زخمی عمیق و ابدی می‌زاره. تو لایق زندگی کردن هستی. هرگز این رو فراموش نکن. حق ِ حق‌داشتن داری.
#خطاب
#امیرعلی_بابایی

https://t.me/+qfibySVloLNhNmM0

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

27 Dec, 07:53


زندگی سفریست میان آرزوها و تلاش‌ها، میان روشنای امید و سایه‌های ناامیدی. معنای آن در حضور خویشتن است؛ در بودن و سپس شدن. در عشق، آدم‌های خوب و هدف‌هایی که برایشان می‌جنگیم. هر سختی، هر خطا و هر انتخاب، ما را به خود واقعی‌مان نزدیک‌تر می‌کند. زمین خوردن‌ها مهم نیست، مهم اینکه دوباره برخیزیم و به یاد داشته باشیم: هیچ‌کس جز خودمان نمی‌تواند ارزش واقعی زندگی‌مان را لمس کند.
#امیرعلی_بابایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

24 Dec, 21:31


بنا به سوالات مکرر بسیاری از شما عزیزان درباره اینکه چطور می‌تونیم در ابتدای یک رابطه یا خواستگاری، آشنایی عمیق‌تری داشته باشیم و از همدیگه شناخت واقعی‌تری پیدا کنیم، این سوالات به شما کمک می‌کنن تا نه تنها بهتر از ویژگی‌ها و اهداف طرف مقابل آگاه بشین، بلکه به شما این امکان رو می‌دن که درک عمیق‌تری از ارزش‌ها، نگرش‌ها و اولویت‌های هم پیدا کنید. امیدوارم این سوالات به شما در تصمیم‌گیری‌های آگاهانه و صحیح کمک کنه. زمان بدون میانجی و تفکر انتقادی چیزی رو حل نمی‌کنه.
#امیرعلی_بابایی

درباره خودشناسی و هویت:
1. اگه تمام زندگی‌ت در یک لحظه از بین بره، چه چیزی از تو باقی می‌مونه؟
2. آیا می‌تونی به کسی که دروغ می‌گه، اعتماد کنی؟ اگه نه، چرا؟
3. آیا تا به حال از چیزی که به شدت به آن اعتقاد داشته‌ای، دست کشیده‌ای؟ چرا؟
4. آیا خودتو به عنوان یک انسان با محدودیت‌های خاص می‌بینی یا همیشه در تلاش برای بی‌مرز بودن هستی؟
5. اگر بهت بگن که هیچ‌کسی به اندازه تو برای اشتباهاتش مسئول نیست، چه احساسی خواهی داشت؟
6. آیا حاضر ی برای رسیدن به چیزی که می‌خوای، از ارزش‌هات بگذری؟
7. آیا می‌تونی خودتو بدون هیچ قضاوتی در آینه نگاه کنی؟
8. آیا به نظرت هر انسانی شایسته‌ی خوشبختیه؟ چرا یا چرا نه؟
9. آیا گاهی اوقات احساس می‌کنی که خودتو فریب می‌دی؟
10. اگه تمام کسانی که بهت اهمیت می‌دن، از زندگی‌ت خارج بشن، چه چیزی در درون تو باقی می‌مونه؟

درباره روابط و عشق:
11. آیا باور داری که در هر رابطه‌ای باید چیزی فدای چیزی بشه؟
12. اگه کسی که عاشقشی، بخواد تمام زندگی‌تو تغییر بده، چه واکنشی نشون می‌دی؟
13. آیا فکر می‌کنی که در عشق باید همیشه حق با طرف مقابل باشه؟
14. آیا حاضری که برای کسی که دوستش داری، از خودت بگذری، حتی اگه بدونی که اوت فرد هیچ‌گاه به شما همان‌طور که می‌خواید، پاسخ نده؟
15. آیا در روابط عاشقانه، پذیرش کامل طرف مقابل برات ممکنه یا همیشه چیزی وجود داره که نمی‌تونی بپذیری؟
16. آیا می‌تونی در یک رابطه عاشقانه با کسی باشی که اشتباهات زیادی داشته باشه؟
17. اگه در رابطه‌ای که هستی، احساس کنی که طرف مقابلت هیچ‌گاه تو رو به‌طور کامل درک نمی‌کنه، چه می‌کنی؟
18. آیا فکر می‌کنی که دو نفر می‌تونن بدون هیچ‌گونه مشکلی همیشه کنار هم بمونن؟
19. اگر در یک رابطه، احساس کنی که همیشه در سایه‌ی طرف مقابل قرار داری، چه واکنشی نشون‌می‌دی؟
20. آیا در یک رابطه، بیشتر به دنبال پیدا کردن آرامشی یا چالش و هیجان؟

درباره آینده و تصمیمات:
21. اگه بهت بگن که هیچ‌وقت نمی‌تونی به آرزوهات برسی، چه احساسی خواهی داشت؟
22. آیا می‌تونی برای یک آینده‌ی نامعلوم، از آنچه که داری بگذری؟
23. اگه بدونی که هر تصمیمی که بگیری، آینده‌تونو تغییر می‌ده، آیا هنوز هم می‌تونی تصمیم بگیری؟ یا ثبات خودتو میخوای؟
24. آیا باور داری که زندگی، به طور طبیعی به سمت خوشبختی هدایت میشه یا باید با تلاش و کوشش بهش رسید؟
25. اگه مجبور بشی از بین دو راه کاملاً متفاوت انتخاب کنی، کدام یک رو انتخاب می‌کنی؟ معیارت برای انتخاب مسیر چیه؟ چالش یا راحتی
26. آیا در زندگی‌ت هیچ‌گاه به شکست فکر کرده‌ای و اگر بله، چطور اونو پذیرفتی؟
27. اگه فردا بهت بگن که همه چیز تغییر خواهد کرد، چه چیزی رو از دست داده خواهی دانست؟
28. آیا به آینده‌ت به‌طور کامل اعتماد داری یا همیشه نگران تغییرات ناگهانی هستی؟
29. اگه بدونی که در آینده هیچ‌گاه به آنچه که می‌خواهید نخواهید رسید، آیا باز هم تلاش خواهید کرد؟
30. آیا معتقدی که زندگی باید از ابتدا تا انتها طبق برنامه‌ریزی پیش بره یا باید آماده‌ی تغییرات و پیش‌بینی‌ناپذیری‌ها باشیم؟

درباره ارزش‌ها و اخلاق:
31. اگه بخوای بین حقیقت و مهربانی یکی رو انتخاب کنی، کدامو انتخاب می‌کنی و چرا؟
32. آیا در زندگی‌ت هیچ‌وقت احساس کردی که از اصول خودت دست کشیده‌ای؟
33. اگر متوجه بشی که فردی که بهش اعتماد داری، در حال فریب دادن توه، چه واکنشی نشان خواهی داد؟
34. آیا فکر می‌کنی که انسان‌ها به‌طور طبیعی به دنبال خیر و نیکی هستند یا بیشتر به دنبال منافع شخصی خودشان؟
35. اگه مجبور باشی به کسی که به تو ظلم کرده، کمک کنی، آیا این کارو انجام خواهی داد؟
36. اگه بخوای در زندگی‌ات یک قانون اخلاقی رو همیشه رعایت کنی، اون قانون چیه؟
37. آیا حاضری برای رسیدن به اهدافت، از برخی ارزش‌های اخلاقی خود بگذری؟
38. اگر بدونی که حقیقت می‌تونه به کسی آسیب بزنه، آیا باز هم اونو میگی؟
39. آیا فکر می‌کنی که هر انسانی حق داره که به آرزوهاش برسه؟ و هرکسی حق خطا کردن داره؟
40. در دنیای امروز، آیا همچنان به اصول انسانی و اخلاقی اعتقاد داری یا به نظرت این‌ها فقط در دنیای ایده‌آل وجود دارن؟
01:01
https://t.me/+qfibySVloLNhNmM0

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

23 Dec, 16:50


🎧باصدای #امیرعلی_بابایی

https://t.me/+qfibySVloLNhNmM0

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

23 Dec, 15:49


🎧باصدای #امیرعلی_بابایی

https://t.me/+qfibySVloLNhNmM0

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

23 Dec, 13:48


گاهی زندگی همانند همین گلدان کوچک کنار کتاب‌هاست؛
ریشه‌ها در خاک، استوار و محکم، اما نگاهت همیشه به آسمان‌های دور دست
کتاب‌ها در کنارت، همچون چراغ‌هایی در مسیر جستجو و یادگیری و گشایش ذهن،
و گلدانت، نمادی از حیات، امید و استقامت در برابر سختی‌ها.
بدنه‌اش خشک و قدیمی، اما برگ‌های جوانه‌زده‌اش، همچنان از نوید زندگی و بازآفرینی سخن می‌گویند
که خشکیدن به معنای پایان نیست، که به معنای تجدید و تغییر؛
بریده شدن شاخه‌ها، توقف نیست، که فرصتی برای رشد و جهش به سوی آسمان‌های جدید
هر برگ سبزی که درمی‌آوری، همچون جمله‌ای نو در کتاب زندگی‌اته؛
که حکایت از تحول، صبر و بازسازی دارد، حتی در دل چالش‌ها و دشواری‌ها
زنده باش، یاد بگیر، و رشد کن، زیرا زندگی در جایی که کمتر انتظارش را داری، همیشه جوانه می‌زند
هیچ چیز در این جهان ثابت نیست؛ همان‌طور که شاخه‌ها می‌شکنند و بال ها قطع می‌شوند. و اما از امکانی دیگر جوانه می‌زنند،
ما نیز در هر لحظه می‌توانیم از نو آغاز کنیم و به زندگی خود معنا ببخشیم
این زیبایی ترکیب خشکیدن و سبز بودنه، زخم‌ها و خشکی زندگیت بخشی از جذابیت و زیبایی‌‌ته.
#امیرعلی_بابایی
https://t.me/+qfibySVloLNhNmM0
👆

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

23 Dec, 13:26


دریچه نگاه امیرعلی بابایی pinned «آیا این سوالات رو با دقت می‌خونی و به بهشون واکنش نشان می‌دی؟ آیا مایلی به این پرسش‌ها فکر کنی و به اونا پاسخ بدی؟»

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

22 Dec, 21:57


آیا این سوالات رو با دقت می‌خونی و به بهشون واکنش نشان می‌دی؟
آیا مایلی به این پرسش‌ها فکر کنی و به اونا پاسخ بدی؟

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

22 Dec, 21:54


آیا ممکنه واقعی بودن فقط یک تصور ذهنی باشه که خودمون از حقیقت می‌سازیم؟ شاید هیچ‌کس به‌طور کامل واقعی نیست و همه ما نقش‌هایی بازی می‌کنیم که جامعه، محیط یا حتی خودمون از ما انتظار داریم؟ شاید در نهایت، آنچه که به عنوان واقعی می‌شناسیم، فقط بازتابی از انتظارات و تصورات ما از خودمون و دیگرانه؟

#امیرعلی_بابایی
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

19 Nov, 16:32


زندگی پر از لحظاتیه که می‌تونیم با یک توقف کوتاه، آرامش رو دوباره به قلب‌مون برگردونیم. این تمرین، شما رو به یک سفر ذهنی می‌بره، جایی که می‌تونید از هیاهوی روزمره فاصله بگیرید و به خودتون یک فرصت برای استراحت بدید.
تصور کنید که در مسیری پر از آرامش قدم می‌زنید، به سکوتی عمیق می‌رسید و قدرت درونی‌تون رو دوباره پیدا می‌کنید. این تمرین ساده، برای شما فرصتیه تا از شلوغی‌های روزانه رها بشید و لحظه‌ای تنها با خودتون باشید.
🎧 حتماً با آرامش گوش کنید، چشم‌هاتونو ببندید و تمام تمرکزتون رو به این لحظه بدید.
❤️ یادتون نره که این لحظه‌های آرامش رو به خودتون هدیه بدید
#امیرعلی_بابایی
https://t.me/amiralibabaei/3801

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

17 Nov, 18:52


من همیشه سعی می‌کنم که تدریسم فقط محدود به درس دادن نباشه و به ابعاد مختلف زندگی دانشجوهام هم توجه کنم. به عنوان مدرس و تسهیلگر آموزشی، خوب می‌دونم که هر دانشجو علاوه بر درگیر بودن با مطالب درسی، با چالش‌های مختلف دیگه‌ای هم مواجهه. برای همین وقتی می‌بینم دانشجوها از ۸ صبح تا ۷ شب توی کلاس‌ها و کارهای مختلف غرق شدن و خسته شدن، به روش‌هایی فکر می‌کنم که بتونم کمکشون کنم تا هم از نظر ذهنی و هم احساسی استراحت کنن و دوباره انرژی بگیرن. یکی از این روش‌ها اینه که وقتی حس می‌کنم نیاز به استراحت دارن، توی کلاس یه زمان کوتاه برای تمرین‌های ذهن‌آگاهی در نظر می‌گیرم. آهنگ لایت پخش می‌کنم، برق‌ها رو کم می‌کنم و ازشون می‌خوام که چشم‌هاشونو ببندن. این لحظه، فرصتیه برای اینکه بتونن خودشونو از دنیای بیرون جدا کنن و ذهنشونو از همه هیاهوها خالی کنن. این تمرین معمولاً ۱۰ تا ۱۵ دقیقه طول می‌کشه و بهشون کمک می‌کنه که شاداب‌تر بشن و از حالت خستگی و فشار ذهنی بیرون بیان، برای عمیق‌تر کردن این تجربه، ازشون می‌خوام که دستشونو روی قلبشون بذارن و به خودشون شفقت ورزی کنن. این بخش از تمرین، بهشون یادآوری می‌کنه که چقدر باید به خودشون اهمیت بدن و برای رسیدن به آرامش درونی، با خود مهربان باشن. این احساس آرامش و پذیرش باعث می‌شه که تمرکز و توجهشون در ادامه کلاس بیشتر بشه و یادگیری‌شون عمیق‌تر بشه
من باور دارم که تدریس فقط انتقال مطالب نیست، بلکه باید یک تجربه مشترک باشه که علاوه بر یادگیری علمی، به رشد شخصی و احساسی دانشجوهام هم توجه بشه. وقتی دانشجویی توی کلاسی حضور داره که علاوه بر مطالب علمی، به روحیه و سلامت روانی‌اش هم اهمیت داده می‌شه، نه تنها انگیزه و انرژی بیشتری پیدا می‌کنه، بلکه ارتباط عمیق‌تری با مطالب پیدا می‌کنه و این باعث می‌شه که نه فقط یادگیری، بلکه تجربه کل کلاس به یک تجربه مثبت و اثرگذار تبدیل بشه، هدف من اینه که در کنار آموزش دروس، به دانشجوها کمک کنم که خودشونو بشناسن، از استرس‌های روزمره رهایی پیدا کنن و به تعادل روانی و احساسی دست پیدا کنن. این روش‌ها به دانشجوها کمک می‌کنه که حس ارزشمندی پیدا کنن، با خود مهربان باشن و خودگویه مبتنی بر ارزشمندی داشته باشن. در نهایت، این کمک می‌کنه که بتونن در تمام ابعاد زندگی‌شون، چه توی کلاس و چه بیرون از اون، موفق‌تر عمل کنن.
22:22
#امیرعلی_بابایی #دکتری_مدیریت_آموزشی
https://t.me/amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Nov, 18:52


📚 جزوه جامعه‌شناسی آموزش و پرورش
این جزوه خلاصه‌ای از مباحث مهم و مفاهیم کلیدی در جامعه‌شناسی آموزش و پرورش است. در این فایل به بررسی تأثیرات آموزش و پرورش بر شکل‌گیری هویت اجتماعی و فرهنگی پرداخته‌ایم و نقش نظام آموزشی در تحول جامعه را تحلیل کرده‌ایم. امیدوارم این مطالب برای شما مفید بوده و به درک بهتر از اهمیت آموزش در ساختار اجتماعی کمک کند.
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

15 Nov, 03:38


دریچه نگاه امیرعلی بابایی pinned «خاطره‌نویسی شاید به نظر یه کار ساده و بی‌اهمیت بیاد، ولی وقتی بهش فکر می‌کنی، می‌فهمی که چقدر تاثیرگذار می‌تونه باشه. نوشتن لحظات زندگی، نه تنها باعث میشه که یادمون نره چه تجربه‌هایی داشتیم، بلکه یه نوع اتصال به خودمون و گذشته‌مون پیدا می‌کنیم. به مرور زمان،…»

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

14 Nov, 19:14


خاطره‌نویسی شاید به نظر یه کار ساده و بی‌اهمیت بیاد، ولی وقتی بهش فکر می‌کنی، می‌فهمی که چقدر تاثیرگذار می‌تونه باشه. نوشتن لحظات زندگی، نه تنها باعث میشه که یادمون نره چه تجربه‌هایی داشتیم، بلکه یه نوع اتصال به خودمون و گذشته‌مون پیدا می‌کنیم. به مرور زمان، این نوشته‌ها می‌تونن تبدیل به آینه‌ای از شخصیت و رشد ما بشن، و وقتی بهشون برمی‌گردیم، می‌بینیم چطور تغییر کردیم و چه درس‌هایی گرفتیم که شاید اون زمان ازشون بی‌خبر بودیم. این که یک لحظه رو ثبت می‌کنی، یعنی اون لحظه رو برای همیشه توی ذهن و قلبت زنده نگه می‌داری، حتی اگه زمان بگذره و همه چیز تغییر کنه، امروز، وقتی با دوستم موتور سواری می‌کردیم، لحظاتی از زندگی رو تجربه کردم که شاید تو نگاه اول خیلی ساده به نظر می‌رسیدن، اما در حقیقت، به خودم نزدیک‌تر شدم به دنیای درونیم. صدای موتور، باد که صورتم رو نوازش می‌کرد، و جاده‌هایی که نه مقصدشونو می‌شناختیم و نه می‌دونستیم چی تو انتظارمونه، همه‌شون تو ذهنم حک شدن. لحظاتی که شاید وقتی تو جریانشون بودم، اصلاً نمی‌فهمیدم که چقدر مهمن. اما حالا که به یادشون می‌آرم، می‌بینم که هر کدوم‌شون یه معنای خاص داشتن. شاید برای خیلی‌ها این لحظات ساده و بی‌اهمیت به نظر برسه، اما وقتی این‌ها رو می‌نویسم، می‌بینم که چطور بهم وصل می‌کنن به خودم و گذشته‌ام. نوشتن این لحظات برای من شده یه راهی که از طریقش می‌تونم خودم رو پیدا کنم ولی یه لحظه دیگه هم امروز توجه منو جلب کرد؛ همزمانی ماه و خورشید توی غروب. خورشید که به آرامی داشت غروب می‌کرد و ماه که کم‌کم از دل تاریکی می‌اومد بیرون، یه تضاد عجیب و زیبا توی آسمون خلق کرده بودن. این لحظه، بیشتر از هر چیزی یادآوری کرد که زندگی هم مثل این هم‌زمانی‌هاست. ما تو دنیایی زندگی می‌کنیم که تضادها و تعادل‌ها همیشه کنار هم هستن. روز و شب، روشنایی و تاریکی، شادی و غم—همه این‌ها نه دشمن همدیگه، بلکه مکمل همدیگه هستن. لحظه‌ای که خورشید غروب می‌کنه و ماه از دل تاریکی میاد بیرون، یه جادوی خاص داره؛ یه حس تغییر و گذر زمان. اما در عین حال، این تغییر به معنی پایان نیست. خورشید غروب می‌کنه، ولی ماه از پس تاریکی میاد. این همزمانی تو آسمون، برام نماد عمیقی از زندگی شد. گاهی فکر می‌کنیم که همه چی به آخر رسیده و دیگه هیچ چیزی از دست رفته یا تموم‌شده قابل برگشت نیست. اما وقتی به آسمون نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که همیشه چیزی جدید تو راهه. هر پایان یه شروع جدید میاره، حتی اگه اون پایان غروب خورشید باشه. ماهی که از پس تاریکی میاد بیرون، یادآوری می‌کنه که تو دل هر لحظه تاریک، یه نور پنهانه. شاید نباید از تغییرات زندگی بترسیم. باید یاد بگیریم که تو هر تحولی، حتی تو لحظاتی که همه چیز به نظر می‌رسه تاریک شده، یه زیبایی و قدرت جدید هست. نوشتن این تجربه‌ها برای من فقط یه یادآوری ساده نیست. این یه راهه برای فهمیدن چیزهایی که از زندگی گذشته، برای وصل کردن خودم به زمان و مکان، و برای پیدا کردن معنا توی هر گوشه از زندگی، چه روشن، چه تاریک. هر روزی که فراموش می‌کنیم، شاید تو حقیقت یکی از مهم‌ترین لحظات زندگی‌مون بوده باشه. پس وقتی اون رو می‌نویسیم، یه جورایی اون لحظه رو از نو زنده می‌کنیم. این فقط نوشتن نیست؛ این یه فرصت برای کشف خودمون و دنیای اطرافمونه.
#امیرعلی_بابایی
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

14 Nov, 19:07


اشتباه کن، اشتباه کن تا بفهمی کی کنارته...
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

13 Nov, 05:40


هنر شفاف اندیشیدن کتابیه که می‌تونه خیلی از اشتباهات فکری که معمولاً انجام می‌دیم رو به‌خوبی توضیح بده و کمک کنه با دید بازتری به مسائل نگاه کنیم. اگه دلتون می‌خواد از تله‌های ذهنی خلاص بشید و تصمیمات بهتری بگیرید، این کتاب رو از دست ندید.
خیلی ساده و روان، به شما یاد می‌ده چطور شفاف‌تر فکر کنید و از اطلاعات اضافی دوری کنید. این کتاب مخصوصاً برای کسی که می‌خواد در دنیای شلوغ و پیچیده‌ی امروز، راحت‌تر تصمیم بگیره و اشتباهات کمتری داشته باشه، فوق‌العاده‌ست.
#امیرعلی_بابایی
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

13 Nov, 05:22


🎧کتاب صوتی
هنر شفاف اندیشیدن
فایل اول 1از 2
نویسنده :رولف دوبلی
مترجم :عادل فردوسی پور

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

13 Nov, 05:20


📕 هنر شفاف اندیشیدن
#رولف_دوبلی
#PDF

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

12 Nov, 20:31


زندگی روز به روز بیشتر از چیزی که فکر می‌کنیم، پر میشه از افکار پراکنده و بی‌هدف. این روزا به جای اینکه خودمون رو درگیر تفکر عمیق یا مطالعه کنیم، بیشتر وقتمون رو صرف گوشی و فضای مجازی می‌کنیم. ممکنه فکر کنیم که این کارها به ما آرامش میدن یا ذهنمون رو از خستگی درمیارن، اما واقعیت اینه که این‌طور نیست. وقتی ساعت‌ها وقت‌مون رو صرف گوشی می‌کنیم، در واقع داریم از واقعیت فرار می‌کنیم. فرار از مواجهه با افکار و احساساتی که به نظر می‌رسه حل نشدنی‌ان.
کتاب خوندن یکی از مهم‌ترین کارهاییه که به ما کمک می‌کنه تا با دنیا روبرو بشیم و به عمق مسائل برسیم. وقتی کتاب می‌خونیم، داریم ذهنمون رو از آشفتگی آزاد می‌کنیم و بهش اجازه می‌دیم که مسیر منطمی پیدا کنه. مطالعه به ما این فرصت رو می‌ده که از سطحی نگری بیرون بیایم و به تفکر هدفمند برسیم. این دقیقا همون چیزیه که زندگی‌مون بهش نیاز داره: یه منبعی که ذهن‌مون رو از این آشفتگی‌ها نجات بده و باعث بشه از سرگشتگی و تکرار بی‌پایان رها بشیم. اما گوشی‌ گردی دقیقا برعکس این عمل می‌کنه. گوشی و شبکه‌های اجتماعی به سیاه‌چاله‌هایی تبدیل می‌شن که وقت و انرژی‌مون رو می‌بلعن. از یک طرف فکر می‌کنیم داریم از زمان‌مون استفاده می‌کنیم، ولی در نهایت زمان به سرعت می‌گذره و هیچ چیزی به دست نمیاد. همینجاست که ذهنمون به هم می‌ریزه. وقتی چیزی برای تمرکز و رشد دادن به افکارمون پیدا نمی‌کنیم، ذهن دائم سوال می‌پرسه و توی دور باطل افکار بی‌پایان گیر می‌افته. در حقیقت، این افکار معیوبی‌ان که ما رو به دام خودشون می‌کشن و حتی حس می‌کنیم از درون خاموش می‌شیم. ولی برای بیرون اومدن از این وضعیت، باید پاشیم و شمعی روشن کنیم. حتی اگه یه نور کم باشه، باز هم بهتر از اینه که توی تاریکی بمونیم و منتظر باشیم که نور خودش بیاد. برای همین باید بیشتر از همیشه به قدرت مطالعه و عمق دادن به افکارمون توجه کنیم. ما باید زمان بیشتری گوشی رو کنار بذاریم و فرصت بدیم به خودمون که دنیای بزرگ‌تری رو کشف کنیم، دنیای واقعی نه دنیای دیجیتالی که فقط ظاهرش سرگرم‌کننده‌ست. وقتی می‌خونیم و فکر می‌کنیم، وقتی اجازه می‌دیم افکارمون بدون سر و صدا در مسیر درست پیش برن، در واقع داریم زندگی رو به سمت عمق و معنا هدایت می‌کنیم. در این مسیر، خودمون باید دست‌مون رو دراز کنیم سمت رهایی و یادمون باشه: کسی نمیاد که این افکار بی‌فایده رو از ما بگیره، خودمون باید این‌ها رو کنار بذاریم
#امیرعلی_بابایی
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

12 Nov, 07:41


ذهن ما گاهی مثل یه اتاق تاریک می‌شه، پر از پژواک افکاری که هیچ وقت تمومی ندارن. نشخوار فکری هم این اتاق رو تنگ‌تر می‌کنه و ما رو تو حسرت روشنایی یه شمع کوچیک رها می‌کنه. تو این تنهایی‌های سنگین، یه صدای درونمون می‌گه تو تنها هستی و این نبرد هیچ وقت تموم نمی‌شه.
شاید پاسخی به این زخم‌ها، همبستگی باشه. همبستگی یادمون می‌آره که انسان فقط یه موجود منفرد نیست. نیاز به دیده شدن، شنیده شدن، و لمس شدن تو بطن وجود ماست. تو لحظه‌هایی که ذهنمون خسته‌س، بودن کنار دیگران نه تنها بار افکار رو از دوش ما برمی‌داره، بلکه یادآوری می‌کنه که این تاریکی با نور کوچیک یه همراه، شکسته میشه
تنهایی همیشه یعنی نبودن کسی نیست. بعضی وقت‌ها حضور آدم‌ها کنار ما، جدایی عمیق‌تری رو به رخ می‌کشه. اما همبستگی واقعی یعنی ما از لمس عاطفی، صداقت و پذیرش دیگران نیرو می‌گیریم
نشخوار فکری زاییده خلأه. خلأیی که با ارتباط‌های واقعی پر میشه. اگه ذهن ما توی دورهای بی‌پایان گیر کرده، باید به خودمون اجازه بدیم که به دیگری تکیه کنیم، تا بتونیم جهان رو از زاویه‌ای ببینیم که توش تنها نیستیم و راه‌حل‌ها کنار همدیگه پیدا می‌شن
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

12 Nov, 05:59


جزوه‌ای کاربردی و جامع با موضوع سلامت، بهداشت، صیانت از محیط زیست و تغذیه در مدارس، به صورت فایل PDF. این منبع به‌ویژه برای متقاضیان آزمون‌های استخدامی بسیار مفید است.
درس بهداشت و محیط زیست
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

05 Nov, 20:48


خلاصه کتاب
نظریه‌های روانشناسی رشد
این کتاب مفاهیم اساسی رشد انسان را از جنبه‌های مختلف جسمی، شناختی، اجتماعی و عاطفی بررسی می‌کند. در آن، نظریه‌های مهمی مانند پیاژه، اریکسون، فروید و دیگر روانشناسان برجسته معرفی و تحلیل می‌شوند. کتاب به دلیل مختصر بودن و جامعیت مفاهیم، برای آمادگی در آزمون‌های استخدامی و کنکور ارشد و دکترا در رشته‌های روانشناسی و علوم تربیتی مناسب است.
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

05 Nov, 19:41


جزوه
📗 سازمان و اداره امور مدارس

محتوی این جزوه به عنوان منبعی ارزشمند، شامل مباحث مرتبط با سازمان و اداره امور مدارس است. این فایل نه تنها به عنوان یک جزوه درسی برای دروس علوم تربیتی، شامل آموزش ابتدایی، تکنولوژی آموزشی و مدیریت آموزشی به کار می‌رود، بلکه به عنوان منبعی برای آمادگی در آزمون‌های استخدامی آموزش و پرورش نیز مفید خواهد بود.
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

05 Nov, 16:50


امشب، آسمون مثل یه پازل نیمه‌کاره‌ست انگار که یه تکه از خودش رو گم کرده و اون تکه، همون ماهه؛ یه هلال باریک و ساکت که توی سیاهی شب آویزون شده، آروم و بی‌ادعا. چیزی تو نگاه کردن بهش هست که آدم رو از خودش می‌کَنه، می‌بره به جایی دور؛ به جایی که حرف‌ها بی‌صدا شنیده می‌شن و افکارِ فراموش‌شده، خودشون رو نشون می‌دن
این روزها همه‌مون انگار دنبال یه جایی هستیم که توش چیزی رو پیدا کنیم که گم کردیم؛ شاید آرامش، شاید جواب. یا شاید هم فقط دنبال یه بهونه‌ایم که از هیاهوی بی‌وقفه‌ی زندگی فرار کنیم. ماه رو تو آسمون می‌بینیم و می‌شیم آدم‌هایی که بی‌اختیار دل می‌بازن حتی به نور کم و نصفه. به این که شاید این هلال باریک هم داره یه چیزی رو با خودش به دوش می‌کشه، یه داستان ناتموم، یه خاطره‌ی تلخ یا یه حسرت قدیمی.
هوا سرده، شب سنگینِ، و پاییز هم داره با تمام وجودش این سرما رو به جان‌مون می‌کوبه. اما توی این سرما ماه انگار داره با زخم‌های خودش می‌تابه. انگار می‌خواد بهمون بگه که همه‌ی این تاریکی‌ها، همه‌ی این سرمای عمیق، یه جایی تموم می‌شه. شاید همه‌ی ما مثل ماه، تکه‌هایی از خودمون رو تو مسیر زندگی گم کردیم، ولی با همون بخش‌های جا مونده‌مون داریم به این شب‌های تاریک نور می‌دیم
شاید برای همین به ماه زل می‌زنیم؛ چون یه جورهایی دلمون می‌خواد بدونیم که حتی اگه تکه‌تکه باشیم، حتی اگه کامل نباشیم، هنوز می‌تونیم به این شب‌های تاریک، به زندگیِ سرد و بی‌رحم، یه نوری بدیم. و شاید این نور، هرچقدر هم که کم باشه، بتونه یه نفر دیگه رو هم گرم کنه یا یک جمع رو نور ببخشه
#امیرعلی_بابایی
@amiralibabaei
20:20

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

02 Nov, 20:30


از استاد گرانقدر و عزیز، دکتر نبی بستان، طراح و مجری مدل‌های آموزشی در ایران و هندوستان، برای این پیام دلگرم‌کننده و پیشنهاد بی‌نظیرشون سپاسگزارم. این افتخاریه که چنین بازخوردهای ارزشمندی از بزرگانی چون ایشون دریافت می‌کنم. همراهی و حمایت‌ها همیشه برام الهام‌بخش بوده و باعث می‌شه بیشتر از قبل به راه و هدفم باور داشته باشم

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

02 Nov, 20:28


سلام دکتر جان
امیر خان عزیز
خواستم یه بازخورد مثبت بابت پیامهای و نگاه و قلم زیبات بگم
لذت میبرم و خیلی تاثیر گذاره
یه پینشهاد اینگه همشون جمع اور یکن در فصل بندی محتوایی کتابی تهیه کن شایید برای خیلی ها مفید باشه
عنوان خوبی براش بزار

کتابی برای بیدار شدن
دلنوشته ای اجتماع من
دردهای قلم و نگاه من
بخوان و رشد کن
و هزاران عنوان خاص که شاید نحاتبخش باشه
هرچند کسی کتاب خوان نیست و خیلی فاصله داریم با فکر و نگاه عمیق شما

به هرحال همیشه بهت افتخار میکنم و قدردان تلاش و اراده قشنگت هستم
پایدار و مانا بمانی رفیق عزیز

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

02 Nov, 15:04


دریچه نگاه امیرعلی بابایی pinned «بی‌تحرکی بی‌بهانه در عصر یادگیری در دنیای بی‌رحم و پرشتابی که توش زندگی می‌کنیم، هر لحظه که برای رشد خودمون قدمی برنمی‌داریم، داریم به خودمون خیانت می‌کنیم. به جای تلاش برای یادگیری و پیشرفت، به بهانه‌های پوچ چنگ می‌زنیم و به سکون دل خوش می‌کنیم. وقتی می‌گیم…»

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

02 Nov, 10:44


بی‌تحرکی بی‌بهانه در عصر یادگیری
در دنیای بی‌رحم و پرشتابی که توش زندگی می‌کنیم، هر لحظه که برای رشد خودمون قدمی برنمی‌داریم، داریم به خودمون خیانت می‌کنیم. به جای تلاش برای یادگیری و پیشرفت، به بهانه‌های پوچ چنگ می‌زنیم و به سکون دل خوش می‌کنیم. وقتی می‌گیم «چیزی لازم نیست یاد بگیرم» یا «همه چیز رو بلدم»، در واقع داریم خودمون رو به زندانی از نادانی و حقارت محکوم می‌کنیم.
این روزها ابزار و فرصت‌های یادگیری مثل آب و هوا در دسترس همه‌ است. اما چرا باز هم عده‌ای با بهانه‌های کودکانه و پوچ، دارن چشم روی این همه فرصت می‌بندن؟ چرا لحظات ارزشمندشون رو با چرخیدن بیهوده در شبکه‌های اجتماعی و غفلت می‌سوزونن؟ بهانه‌هایی مثل «وقت ندارم» و «حوصله نیست» فقط زنجیرهای جدیدی برای بستن دست و پای خودمونه.
عقل حکم می‌کنه که یادگیری و رشد، مسئولیت هر انسان آزاده‌ایه؛ چون کسی جز خود ما نمی‌تونه ما رو از تاریکی جهل بیرون بکشه. اما اگه هنوز منتظرین که دیگران برای شما تلاش کنن، بسازن، و شما دست به سینه فقط نظاره‌گر باشید، سخت در اشتباهین! آینده برای اوناییه که می‌دونن باید در هر لحظه خودشون رو تقویت کنن، چون این دنیای بی‌رحم به بهانه‌جویی و فرار از مسئولیت رحم نمی‌کنه.
تصمیم با شماست: آیا می‌خواین بیدار شین، دست از این عذر و بهانه‌های خنده‌دار بردارین و با قدرت به سمت تغییر و پیشرفت حرکت کنین، یا می‌خواین در تاریکی جهل، بدون هدف و امید، دست و پا بزنین و شاهد فروپاشی زندگی و آینده‌تون باشین؟ این راهی جز تنهایی، پشیمونی و شکست براتون نمی‌ذاره.
امیرعلی بابایی - دکتری تخصصی مدیریت آموزشی

@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

28 Oct, 03:37


برای تو که هروقت پژمرده بودی؛ اسمتو صدا زد شکوفه دادی
در این صبح پاییزی، گوش کن... بگذار گرمای این لحظه لایه‌های عمیق جانت را در بر بگیرد؛ مثل آفتابی که آرام و بی‌صدا، برگ‌های خسته را به زندگی دوباره دعوت می‌کند. بفرست برای او که صدایش، ضربان زنده‌ی دل توست. بگذار این گرمای دلنشین، راهش را به عمق جان او هم باز کند، و در میان این خزان، دلش از عشقی جاودان گرم شود
@amiralibabaei
07:07

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

27 Oct, 10:00


خورشید در واپسین لحظات روز، میان ابرهای سنگین آسمان پنهان می‌شود؛ گویی رازهایی از نور و گرما را با خود به عمق تاریکی شب می‌برد. در این لحظه‌ی غروب، زمان انگار متوقف شده و آسمان در سکوتی بی‌پایان فرو رفته است. نور کم‌رنگ خورشید، آخرین زمزمه‌های زندگی روزانه را بر زمین می‌پاشد، و در میان سایه‌های مبهم، زمین نفس عمیقی می‌کشد، آماده می‌شود تا به آغوش سرد شب فرو رود. لحظه‌ای که به آدمی یادآور می‌شود، زندگی نیز همچون این غروب، از اوج به آرامش می‌رسد، تا شاید روزی دوباره از دل تاریکی سر برآورد.
#امیرعلی_بابایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

24 Oct, 17:38


دریچه نگاه امیرعلی بابایی pinned «امیدوارم اهل خواندن متن باشید. ما معمولاً فکر می‌کنیم عشق یعنی رنج. در ادبیات فارسی ما، همچون قصه‌های لیلی و مجنون و فرهاد و شیرین، عشق را با ناکامی و غم در ارتباط می‌دانند و بسیار کم از روزهای خوب وصال صحبت می‌شود. مثلاً در داستان لیلی و مجنون، عشق مجنون…»

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

24 Oct, 16:50


امیدوارم اهل خواندن متن باشید.
ما معمولاً فکر می‌کنیم عشق یعنی رنج. در ادبیات فارسی ما، همچون قصه‌های لیلی و مجنون و فرهاد و شیرین، عشق را با ناکامی و غم در ارتباط می‌دانند و بسیار کم از روزهای خوب وصال صحبت می‌شود. مثلاً در داستان لیلی و مجنون، عشق مجنون به لیلی نه تنها به یک جدایی تلخ منجر می‌شود، بلکه مرگ او را نیز به دنبال دارد. این روایت‌ها به ما می‌آموزند که عشق می‌تواند درد و رنج به همراه داشته باشد، اما عشق سالم، بستر رشد، نه محدودیت و مالکیت، آرامش و محبت و موهبتی است که نیازی به التماس و تنش ندارد و موجب رشد شخصیت و یادگیری از یکدیگر نیز می‌شود. بسیاری از ما به نوعی جنون عذاب‌کشیدن مبتلا هستیم، به ویژه زمانی که جامعه به ما این احساس را می‌دهد که ارزش‌مان کم است و باید به هر قیمتی برای عشق بجنگیم و صرف تصاحب آن در اولویت است.
عشق سالم مانند یک باله آرام و دلپذیر است؛ رقصی که در آن احساسات به راحتی بیان می‌شوند. تصور کن تو یک روز عادی کنار کسی نشستی که دلت براش تنگ شده. باران دارد می‌زند و بوی قهوه تازه دم در هوا پخش شده است. وقتی به چشمانش نگاه می‌کنی، دنیا برای یک لحظه محو می‌شود و تو در دنیایی پر از عشق و زیبایی غرق می‌شوی. این حس را می‌توان در فیلم شکلات مشاهده کرد، جایی که شخصیت‌ها با هم قهوه می‌نوشند و لحظات عمیق و دلپذیری را تجربه می‌کنند. وِینیان (با بازی ژولیت بینوش)، شکلات‌فروشی را راه‌اندازی می‌کند که با طعم‌های جدید و متفاوتش، نظر مردم را جلب می‌کند و به تدریج باعث تغییرات اجتماعی و فرهنگی در آنجا می‌شود. این لحظه‌های کوچک واقعاً معجزه‌آسا هستند، اما در شلوغی زندگی گاهی فراموش می‌شوند.
در سریال This Is Us، کوین می‌گوید که چون والدینش یک عشق پر از مشکل داشته‌اند، تمام عمرش به دنبال یک داستان عجیب و غریب بوده است. او نمایانگر افرادی است که در جستجوی روابط پرتنش و پر از احساس هستند، در حالی که عشق واقعی نیازی به درد و رنج ندارد. عشق باید فضایی برای رشد و لذت فراهم کند. وقتی می‌گوییم "دوستت دارم همون‌طوری که هستی و کمکت می‌کنم رشد کنی"، در واقع خودمان را در آغوش امن عشق و درک متقابل قرار می‌دهیم. این نوع عشق باید به ما اجازه دهد که به خود و طرف مقابلمان احترام بگذاریم و یک ارتباط عمیق و معنادار را تجربه کنیم، مانند داستان آنا کارنینا که در آن عشق به حقیقت و صداقت نیاز دارد و شخصیت‌ها با چالش‌ها روبرو می‌شوند و در نهایت یاد می‌گیرند که عشق واقعی چقدر مهم است. اما نگویید This Is Me"همین که هستم" نه همین نباشید، حیوان که نیستید همین بمانید، رشد کنید تغییر کنید، تا به سعادت برسید.
از من که پیامبر فرار از عشق هستم، بشنوید: حالا وقت آنست که به یک داستان عشق ساده در بستر رشد تن بدهید. به یک علاقه گرم و دوسویه که در آن کسی را قضاوت نکنید و یکدیگر را همان‌طور که هستید بپذیرید به همدیگر زمان بدهید و از هم فرصت بخواهید. عشق باید به ما کمک کند بهترین نسخه خودمان بشویم. مانند داستان‌های موفق عاشقانه، بیایید از تک‌تک لحظه‌ها لذت ببریم و نگذاریم ترس و شک شادی‌مان را تحت‌الشعاع قرار دهد. به عنوان مثال، در داستان زیبای خفته، عشق واقعی باعث می‌شود که شخصیت‌ها بر مشکلات غلبه کنند و در نهایت به خوشبختی برسند.
آیا الان وقت گفتن این حرف‌هاست؟ بله، چون زندگی خیلی کوتاه‌تر از این است که عشق را نادیده بگیریم. پس به کسی که دوستش داری زنگ بزن و لحظه‌های ساده و صمیمی را جشن بگیر. عشق یک سفر است، نه مقصد؛ هر روز فرصتی عالی برای یادگیری و رشد در کنار هم. مانند داستان‌های شیرین زندگی، بیایید دنیا را پر از عشق و شادی کنیم و به قلب‌هایمان اجازه دهیم با هم برقصند.
#امیرعلی_بابایی
20:20
@amiralibabaei

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

24 Oct, 11:31


💢 در چارچوب تفاهم نامه منعقده فی مابین وزارت رفاه و سازمان امور اجتماعی کشور برگزار شد؛
کارگاه آموزشی تخصصی پیشگیری از مصرف الکل در کارخانه لاوین پلاست

به گزارش روابط عمومی شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کرمانشاه؛ این کارگاه با نظارت مدیریت اجتماعی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان و با تدریس دکتر امیرعلی بابایی مدیر موسسه صدای سلامت کرمانشاه، برگزار گردید.

در این دوره، مباحثی از جمله اثرات الکل بر سلامت جسمانی مانند آسیب‌های کبدی، بیماری‌های قلبی-عروقی و اختلالات گوارشی و تأثیرات روانی همچون افزایش اضطراب، افسردگی و اختلالات خواب به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، به نقش مصرف الکل در کاهش بهره‌وری شغلی، افزایش حوادث کاری و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن پرداخته شد.

معاونت اجتماعی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی با برگزاری این دوره‌ها، در تلاش است تا با افزایش سطح دانش و آگاهی کارگران، محیط‌های کاری سالم‌تر و ایمن‌تری ایجاد کند و از بروز مشکلات ناشی از مصرف مواد مخدر و مشروبات الکی پیشگیری نماید.

🔺 روابط عمومی شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کرمانشاه

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

21 Oct, 20:30


گاهی زندگی مثل همون لحظه‌ایه که رایان استون توی فیلم Gravity از ایستگاه فضایی جدا می‌شه؛ توی خلاء معلق و سرگردان، بدون هیچ نقطه اتکایی. فقط یه رشته نازک هست که تو رو به زندگی وصل نگه می‌داره، یه اتصال ظریف ولی حیاتی. ما آدم‌ها هم گاهی توی مسیر زندگی همچین حس‌هایی داریم. یه لحظه‌هایی که حس می‌کنی جدا افتادی، معلقی، و دنیا با فاصله زیادی ازت دور می‌شه، در حالی که تو نمی‌تونی خودت رو به کسی یا چیزی توضیح بدی. اما همون رشته نازکی که تو رو به زندگی پیوند داده، فقط امید یا خیال نیست؛ اون رشته می‌تونه همبستگی و همدلی بین آدم‌ها باشه. یه اتصال نامرئی که ما رو به هم وصل نگه می‌داره. ممکنه گاهی این رشته ضعیف یا نامحسوس باشه، ولی حقیقت اینه که ما توی این جهان بدون همدیگه گم می‌شیم. اون ارتباطی که بین ما و دیگران جریان داره، همون چیزیه که جلوی فروپاشی‌مون رو می‌گیره. این همبستگی خیلی اهمیت داره. ما نه فقط از نظر فردی، بلکه به خاطر وجود دیگران و پیوندهایی که بین‌مون برقرار می‌شه، به زندگی متصل می‌مونیم. گاهی توی لحظه‌های سرگشتگی، این همدلی‌های انسانی هستند که ما رو از فرو رفتن توی خلاء نجات می‌دن. شاید بهشون فکر نکنی، شاید ندونی چطور اثر می‌ذارن، ولی واقعیت اینه که همبستگی‌های اجتماعی، این پیوندهای ریز و نامرئی، همون چیزیه که تو رو به جریان زندگی وصل می‌ذاره. شاید پنج سال بعد، وقتی به این لحظه‌ها نگاه می‌کنی، دیگه ابهام و سرگردونی الانت رو حس نکنی. ولی اون چیزی که تو رو نگه داشته و جلو برده، همین رشته‌ی نامرئی همبستگیه. همون پیوندی که ما رو به هم وصل می‌کنه و باعث می‌شه توی این خلاء بزرگ تنها نباشیم، حتی وقتی فکر می‌کنیم که جدا افتادیم
#امیرعلی_بابایی
00:00

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Oct, 21:31


آدم‌ها چه زمانی از اون مقام بلندی که به دیگران درس زندگی می‌دن پایین میان؟ همیشه این جمله‌ها رو می‌شنویم: «در لحظه زندگی کن، خوش‌قلب باش، به هم کمک کن، زندگی دو روزه‌ست، قدر همدیگه رو بدونید، خارها رو گل کنید، گل‌ها رو ببوید.» اما آیا این حرف‌ها فقط برای بقیه‌س و خود گوینده هرگز به خودش نگاه نمی‌کنه؟ اگه به دنبال رد پای این آموزگاران زندگی باشی، به آدم‌هایی می‌رسی که به‌ندرت تو عمق وجود خودشون غوطه‌ور شدن. وقتی یکی از این معلم‌ها رو از نزدیک بشناسی، می‌بینی چقدر بین حرف‌های قشنگشون و رفتاراشون فاصله وجود داره. این افراد خودشون رو در قله‌های زندگی تصور می‌کنن و انگار از اون بالا به ما که تو دشت‌های روزمرگی گم شدیم، لبخند می‌زنن. حالا تصور کن کسی بهت بگه: «قلب فقط برای خون‌رسانی نیست؛ بلکه رزق و روزی‌تون رو هم تأمین می‌کنه. خوش‌قلب باشید.» حالا فرض کن این حرف رو از کسی بشنوی که به تازگی با بی‌رحمی قلبت رو شکسته. این جمله‌ها بیشتر از اینکه آموزنده باشن، باعث می‌شن از این معلم‌های زندگی بیزار بشی. این تضاد تو چهره این آدم‌ها واقعاً نشان‌دهنده حقارتشونه: معلم‌هایی که تو زندگی خودشون از اصول ابتدایی ناتوانن، اما به دیگران درس می‌دن. این تضاد واقعاً ما رو به فکر می‌ندازه. آیا واقعاً به حرف‌هامون اعتقاد داریم یا فقط داریم برای آرامش خودمون و دیگران کلام می‌زنیم؟ به‌جای اینکه زندگی‌مون رو محدود به شعارهای توخالی کنیم، بهتره یاد بگیریم که این آموزگاران هم نیاز به یادگیری دارن.
در نهایت، شاید ما هم در جستجوی شناخت عمیق‌تری از خودمون باشیم. در کنار یادگیری از دیگران، باید به درون خود سفر کنیم و به سؤالات عمیق‌تری درباره وجود خودمون پاسخ بدیم. آیا واقعاً خودمون رو در آینه می‌بینیم یا فقط تو سایه دیگران گم شدیم؟ این همزیستی بین آموزگاری و جستجوی خود، شاید کلید درک عمیق‌تر زندگی باشه.
@amiralibabaei
و شب بخیر....

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Oct, 21:07


نظریه سیستمی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Oct, 20:57


نظریه انتقادی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Oct, 20:43


نظریه تعامل‌گرایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Oct, 20:43


نظریه کارکردگرایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

16 Oct, 20:43


نظریه تضاد

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

14 Oct, 18:52


مبادا زندگی را دست نخورده
برای مرگ‌ بگذاری....
#امیرعلی_بابایی

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

13 Oct, 21:58


زندگی را در آغوش بکش
نگذاریم لحظات بی‌معنا بگذرند

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

13 Oct, 20:01


Ludovico Einaudi - Nuvole Bianche.mp3

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

13 Oct, 19:55


تو سکوت دل‌انگیز شب، وقتی دنیا آروم گرفته و نورهای کمرنگ ستاره‌ها با مهتاب به آرامی از پنجره رد میشن، یه حس خاصی تو دل آدم می‌شینه. انگار همه چیز ساده‌تر و عمیق‌تر میشه. این لحظه‌های ناب، فرصت‌هایی هستن که می‌تونیم از همه هیاهوی روزمره فاصله بگیریم و با خودمون خلوت کنیم. شب با اون سکوت و آرامشش، شبیه یه پناهگاه امنه، جایی که فکرها و احساسات گم‌شده‌مون دوباره پیدا میشن. شاید تو این لحظات بتونی چیزایی که همیشه تو ذهن و دلت بودن اما هیچ‌وقت فرصت نداشتی بهشون گوش کنی، رو بشنوی. صدای موزیکی که تو پس‌زمینه پخش میشه، شبیه یه نغمه نرم و آرام، آدمو می‌بره به جاهای دور. جاهایی که نیاز نیست هیچ‌چیزی رو توضیح بدی، فقط باید حس کنی. این شب‌ها به آدم یاد میدن که زندگی با همه پیچیدگیاش، لحظه‌های کوچیک و زیبایی داره که ارزشمندترین دارایی ما هستن. وقتی همه چی متوقف میشه و توی خلوت شب فقط خودت و آسمون هستی، می‌فهمی که گاهی نیازی نیست دنبال چیزی بگردی، همین بودن و همین حس کردن، خودش یه هدیه‌ست.

دریچه نگاه امیرعلی بابایی

12 Oct, 20:30


🎶 پهلوان آواز ایران، ایرج خواجه‌امیری 🎶
چند آهنگ از آثار ماندگار و دل‌نشین ایرج غزل بشنویم. صدای خاص و احساس عمیق او، نه‌تنها یادآور لحظات زیبا و خاطره‌انگیز، بلکه به ما یادآوری می‌کند که موسیقی، زبان جهانیست که می‌تواند احساسات ما را به زیبایی منتقل کند. هر یک از این آهنگ‌ها، بخشی از تاریخ فرهنگی ماست.
#ایرج #موسیقی_ایرانی #پهلوان_آواز #عشق #احساسات #هنر

1,226

subscribers

580

photos

286

videos