Afsaneh Salimi

قسمت دوم

همسرم شش ساله ازدواج کرده و صاحب یک فرزنده

سلام استاد من حدود 6 سال هست که همسرم با یک خانمی ازدواج کردن و از ایشون یک فرزند دارن ..
تو این 6 سال خیلی تلاش کردم که ایشون رو طلاق بده و اختلافاتی هم با ایشون داشتن و چندبار تصمیم به جدایی با ایشون داشتن ولی نشد ..
من و همسرم دوره ی دیدن ودانستن هم گذروندیم این یک ماه اخیر و ایشون چند ساله بابت این موضوع بسیار پشیمان هستن ولی میگن چون من مقصرم نمیتونم طلاق اون خانم رو بدم و میگن نمیتونم عذر بالاتر از گناه برام میشه ...از ،یکطرفم من حاضر نیستم که یک خانم دیگه ای در کنار همسرم باشن.. خودم دارای 3 فرزند هستم ..میخاستم که شما کمکم کنین و راهنمایی کنید..

سلام دوستان عزیزم
افسانه هستم
مدتیه به خاطر تعویض گوشی و فراموش کردن پسورد تلگرام به این پلتفرم دسترسی ندارم .
به امید خدا یکشنبه مشکل برطرف می شه و مشتاقانه در کنارتونم 💞

گام هشتم : گرفتن تصمیم شجاعانه برای زندگی

گام هفتم : بررسی الگوی فکری قربانی ، قهرمان و تگرار این زنجیره ی معیوب از والدین به کودکان

گام ششم : تحسین خود برای افزایش منابع شادی بخش

گام پنجم : تلاش برای بهبود رابطه با همسر

گام چهارم : بازسازی ارزش ها و پیدا کردن انگیزه های حرکتی خارح از رابطه

گام سوم : بررسی علائم افسردگی و مراجع به مرکز درمان برای رفع افسردگی

گام دوم : به رسمیت شناختن این احوالات بد و حق دادن به خود

گام اول :
تصمیم به حرکت کردن به سمت قهرمانی

توی زندگی زناشوییم یه قربانی هستم

سلام استاد افسانه عزیز
من اخیرا برای هر اتفاقی جدیدی به زندگیم اضافه میشه چه اتفاق خوب و بد ،چشمام بی اختیار اشک ریزون میکنه
من احساس میکنم یه قربانی شدم در زندگیم و حس تنهاییی و تنها بودن دارم تجربه میکنم
با این شرایط اعتماد به نفس به ندرت ضعیف تر میشه در خودم
و بزرگ‌ترین مسئله زندگیم اصلا من باهمسرم اصلا و به هیچ وج با هم نمیتونم هم صحبتی داشته باشیم
یا اینکه همسرم متوجه درد من نمیشه
یا اینکه نمیخواد خودشو درگیر کنه که حالمو خوب کنه
یا میاد یهو یه حرفی می زنه تمام نخهای که بافته بودیم همشو پاره میکنه ،
یا میاد برداشت بد میکنه
در صورتی هدف من فقط هم صحبتی بود
در مواقع بدترین حال روزگارم اصلا کنارم نیست
و یه حرکتی که برای من جذاب نیستش
در کنارش خانواده ش بسیار انسان با فهم درک و همسر دوست نمایش می‌دهد که بیشتر بهم درد وارد می‌کند
من تمام تلاشمو میکنم که فضا خونه رو آروم نگهدارم
اصلا نمیشه بهش گفت همسر چون واقعیتش با هم یک صدا نیستیم
با تغییر هرمونهام کنارم نیست
زمانی که میتونه باشه هم نیستش
بخاطر بچه هام هیچ وقت نه طلاق میگیرم ونه بچه هارو اذیت میکنم فقط میمونم تا این زندگی تموم بشه

خود لمسی پسر ۹ ساله

خودلمسی پسر ۹ ساله

پسر ۹ ساله ی من خود لمسی داره

سلام خانم دکتر عزیز و دوست داشتنی.من پسر ۹ ساله ام گاهی خود لمسی داره و اوایل از روی کنجکاوی بوده الان از روی خوشایندیه ما قبلا بهش میگفتیم ک درست نیس و تا حدودی منعش میکردیم. یه مدت بیخیال شدیم تا بلکه خودش یواش یواش دست برداره.ولی نشد.بخاطر نگرانی از این موضوع پیش مشاور رفتم وگفتن شاید بیش فعاله پسرم .با تست هوش و بازی های هوش دریافتن ک نسبت به همسنای خودش در بعضی موارد بالاترهم هستن و انگ اختلال یادگیری ذهنی به پسرم زدن.ولی نگفتن بیش فعاله یا نه؟باز برای درمان جزئی پیششون رفتم تا اینکه انفولانزا گرفتیم و دوتامون دوهفته ای نرفتیم پیششون.من الان چکار کنم واقعا نگرانم و میترسم این مسئله روش ماندگار بشه و نمیدونم واقعا درمانش چطوریه به طرق مختلف باهاش صحبت کردم وحتی تا میبینم دستش تو لباسشه سریع یه چیزی بیشتر جلوی تلوزیون اینکارو میکنه کنترل به دستش میدم تا سرگرم بشه و اونکار و ادامه نده.واقعا مستعسل هستم.نمیدونم چکار کنم. ممنون میشم راهنماییم کنید.

گام چهارم : شفاف گفتگو کردن با رابطه کنونی

گام سوم : بازسازی و تلاش برای شفای خود

گام دوم : احساس ناکافی بودن یا عذاب وجدان . کمک از مشاور

بچه ها سلام
رور سه شنبه هم به پیام هاتون پاسخ می دم
هم کمی براتون مبحث آموزش می دم
امیدوارم براتون کار بردی باشه

برای کسانی که خوب نمی خوابند یا خواب های آشفته می بینند .

کشف شخصیت و استایل شخصی شما بر اساس آرکی‌تایپ‌های یونگ

آیا تا به حال فکر کرده‌اید چرا یک سبک خاص از لباس به شما حس اعتمادبه‌نفس می‌دهد، در حالی که برخی دیگر چنین تأثیری ندارند؟ یا چرا رفتار شما گاهی با اطرافیانتان هماهنگ است و گاهی دچار تعارض می‌شود؟

در این کلاس منحصربه‌فرد، شما با آرکی‌تایپ‌های یونگ آشنا می‌شوید؛ مفاهیمی که به شما کمک می‌کنند:
• شخصیت واقعی خودتان را عمیق‌تر بشناسید.
• رفتار و انگیزه‌های اطرافیانتان را بهتر درک کنید.
• استایل و سبک پوششی متناسب با شخصیت درونی‌تان را بیابید.

چه آپولوی کمال‌گرا باشید، آفرودیت خلاق و عاشق زیبایی، یا هرمس نوآور و پرجنب‌وجوش، این کلاس به شما کمک می‌کند استایلی بسازید که بازتاب‌دهنده هویت واقعی شما باشد.

آنچه در این کلاس خواهید آموخت:
1. شناخت آرکی‌تایپ‌های یونگ: تأثیر کهن‌الگوها بر شخصیت و رفتار شما.
2. ارتباط میان شخصیت و استایل: چگونه شخصیت درونی شما بر انتخاب پوشش و سبک زندگی‌تان تأثیر می‌گذارد؟
3. خلق استایل شخصی: راهکارهایی برای طراحی استایلی که کاملاً با هویت شما همخوانی داشته باشد.

این کلاس برای چه کسانی مناسب است؟
• کسانی که به دنبال شناخت عمیق‌تر از خودشان هستند.
• افرادی که می‌خواهند استایلی منحصربه‌فرد داشته باشند و شخصیت خود را با قدرت ابراز کنند.
• علاقه‌مندان به روان‌شناسی و صنعت مد.
• طراحان و صاحبان برندهایی که می‌خواهند مخاطبان خود را بهتر درک کنند.

با کشف شخصیت خود، استایلی بسازید که نه تنها زیبا باشد، بلکه بازتابی از هویت درونی شما باشد.

📞 برای ثبت‌نام و دریافت مشاوره رایگان با مدرسه طراحی مد و لباس آراکو در ارتباط باشید:
📲 09107032073
🌐 مشاهده جزئیات در اینستاگرام

منتظر دیدارتان هستیم!

مرزگذاری با کسانی که قبلا مرزهایمان با آن ها رعایت نشده

سلام استاد افسانه عزیزم
سپاس گزارم از وقتی که گزاشتید و پاسخی دادید خیلی جالب و کاربردی بود
اگر امکانش هست این مبحث ادامه بدیم .

و اینکه در مقابل افرادی که بهشون اجازه دادیم از مرز های ما عبور کنند و حالا میخوایم این مرزگذاری رو انجام بدیم با گارد و گاها خشم مواجه میشیم
در مقابل این افراد چطور عمل کنیم

سپاس بیکران 💙🙏🌙

مرزگذاری مالی

https://www.instagram.com/share/BAGudWboE1

https://www.instagram.com/share/BBqG7MJLgp

من درگیر همانند سازی با والد افسرده خودم هستم

سلام استاد افسانه عزیز
من طی روند دوره هایی که گذروندم و تراپی هایی که انجام دادم طی یک سال و نیم گذشته متوجه شدم کودک درون افسرده دارم که همانند سازی کرده با والد افسرده خودش چون مامانم به واسطه ترومای بین نسلی حتی قبل از تولد من افسردگی داشتن و حتی تا زمان فوت شون هم ما نتونستیم خوشحالی و لذت عمیق ایشون رو ببینیم ، یادمه سه سال آخری که بیمار بودن من سعی می کردم بهشون مدام یادآوری کنم که باید روحیه شون رو بالا بیارن و مدام بهشون تذ کر می دادم و ...
ولی خودم بعد از ۵۰ جلسه تراپی الان به این نتیجه رسیدم که کودک درونم به همون کیفیت هست ضمن اینکه از همه چی زود ناامید میشم و فقط یک ارتباط ازدواج ناخوب رو که همسرم در همه ی این ۲۰ و چند سال زندگی اعتیاد داشتن و مشکلات فراوان رو حفظ کردم ، خانم دکتر خیلی تلاش کردم برای بهبودی یا حتی تصمیم گیری صحیح برای زندگی مشترکم ولی کودک درونم همراهیم نمی کنه که خلاقیت و شور و امید داشته باشم برای شروع و ساختن یه زندگی جدید ، من دوره دیدن رو هم پارسال اومدم
امروز وقتی این همانند سازی و مقاومت درونی رو متوجه شدم یه جورایی در مورد خودم و زندگی ناامید شدم ؛ خواستم از تجربه شما در مورد مشکلم بپرسم و نظرتون رو بدونم ، به نظر شما من میتونم خوب بشم ؟ مخصوصا که یک پسر ۱۹ ساله هم دارم و با توجه به مسائل پدرش و اینکه من باید الگوی والد سالم این بچه می بودم خیلی حالم بده

دخترم دل تنگ سوگ خواهرشه و می گه خواهرم کجاست ؟

سلام وقت بخیر ببخشید یه سوال دیگه در مورد ترسی که دخترم از کلمه ی تصادف داره چیکار کنم حتی نمیتونه به زبون بیاره می‌ترسه دلتنگی فوت خواهرش یه طرف این ترس تصادف همه یه طرف کاش پیامم رو ببینید ممنون عزیزم ❤️

سلام استاد عزیزم وقت بخیر خوبید من مریم هستم دوره دیدن ۷۰۰تهران بودم استاد در مورد سوالی که همیشه دخترم در مورد سوگ لیانا ازم میپرسه که دلتنگ لیانا میشه و میگه یاد تصادف و بیمارستان می‌افتم میگم ایلماه دلتنگ اجی شدی؟ میگه آره بهش میگم جاش خوبه خدا خواست میگه اینجا جاش بهتر بود نمیدونم چی جوابش بدم فقط خودمو کنترل میکنم گریه نکنم از طرفی همسرم بیژن هم دارو مصرف کرد ولی همیشه میگه انگار بعد خوردن داروها سرم سنگین میشه بی حوصله هستم دکتر میشه لطفا جواب بدید با این همه مشکل و فکر چیکار کنم؟

من و همسرم بخاطر بچه هامون سی سال زندگی کردیم
آیا تصمیم به جدایی درسته ؟

سلام استاد عزیز
من ۳۰ ساله که ازدواج کردم و ۲ تا دختر ۲۹ و ۲۴ ساله دارم .همسرم مرد فوق العاده خوب و پدر فوق العاده ایه اما ما با هم اصلا تفاهم نداریم و کلا از ۲ دنیای متفاوتیم اما تمام این سالها بخاطر اینکه پدر خیلی خوبیه زندگی کردم در حالت طلاق عاطفی کامل و همیشه حس بدی که به من القا میکنه اینه که فقط بخاطر بچه ها هست و الان دیگه حتی تحمل رفتاراش برام سخت شده و خواستم که جدا زندگی کنیم .دلم میخواست نظر شما رو بدونم که با توجه به اینکه تمام مسایل تو این زندگی اوکیه بجز مسایل عاطفی .این کار من صحیحه؟

🪷سلامی از سرزمین کلام زنده🪷

🍉بسته‌های ویژه یلدا🍉
‼️با تخفیف ویژه‼️

کسب اطلاعات بیشتر و راهنمایی از طریق لینک زیر:

https://survey.porsline.ir/s/CAW64fqF

همه ش می‌خوام متفاوت باشم
برای یه قرار ‌ملاقات چند بار لباس عوض می کنم …

سلام استاد عزیز افسانه جان
من یه زن 47 ساله هستم که دو‌تا فرزند پسر دارم همسرم نگران رفتار من شده و به طور جدی باهام صحبت کرده می خواستم از شما بپرسم آیا من باید درمان رو شروع کنم ؟
از نظر همسرم من از صبح که بیدار میشم از خودم ایراد میگیرم از ظاهرم یه چیزی هم که خیلی عذابم میده اینه که آدم شکمویی هستم الان حدود ده ساله که مرتب ورزش میکنم از نظر دیگران هیکل مناسبی دارم ولی خودم همیشه با عذاب وجدان هر چیزی رو‌میخورم و همش ناراحتم و‌خودمو سرزنش میکنم
اگه قرار با دوستانی که همیشه رفت و‌آمد داریم بیرون بریم من چندین بار لباس عوض میکنم انگار وسواس دارم دلم می خواد همیشه متفاوت تر از بقیه باشم
جوری که کسی ازم ایراد نگیره
هر کاری انجام میدم نگرانم که کارم درسته یا باعث شده طرف مقابل رو ناراحت کنم همیشه نگران نظر دیگران هستم و هی تو ذهن خودم میگم نکنه اگه من این کار رو‌نکنم طرف ناراحت بشه یا در موردم چه فکری میکنه
خیلی ممنون میشم راهنمایی بفرمايید استاد عزیز من چجوری می تونم یکم از خودآزاری خودم کم کنم وانقدر خودمو سرزنش نکنم
با تشکر فراوان 🌺🌺🌺

‼️جشنواره تخفیف کلام زنده‼️

۳۰٪ تخفیف برای همه محصولات
تا ۵۰٪ درصد تخفیف بر روی بسته‌ها


www.kalamezende.com


اطلاعات بیشتر و راهنمایی بسته‌ها :

https://survey.porsline.ir/s/uB0Tnlyt

‼️جشنواره تخفیف کلام زنده‼️

۳۰٪ تخفیف برای همه محصولات
تا ۵۰٪ درصد تخفیف بر روی بسته‌ها


www.kalamezende.com


اطلاعات بیشتر و راهنمایی بسته‌ها :

https://survey.porsline.ir/s/uB0Tnlyt

‼️جشنواره تخفیف کلام زنده‼️

۳۰٪ تخفیف برای همه محصولات
تا ۵۰٪ درصد تخفیف بر روی بسته‌ها


www.kalamezende.com


اطلاعات بیشتر و راهنمایی بسته‌ها :

https://survey.porsline.ir/s/uB0Tnlyt

‼️جشنواره تخفیف کلام زنده‼️

۳۰٪ تخفیف برای همه محصولات
تا ۵۰٪ درصد تخفیف بر روی بسته‌ها


www.kalamezende.com


اطلاعات بیشتر و راهنمایی بسته‌ها :

https://survey.porsline.ir/s/uB0Tnlyt

‼️جشنواره تخفیف کلام زنده‼️

۳۰٪ تخفیف برای همه محصولات
تا ۵۰٪ درصد تخفیف بر روی بسته‌ها


www.kalamezende.com


اطلاعات بیشتر و راهنمایی بسته‌ها :

https://survey.porsline.ir/s/uB0Tnlyt

همسرم ۱۵ ساله با یک خانم دیگه بهم خیانت می کنه ( ۲)

همسرم ۱۵ ساله با یک خانم دیگه بهم خیانت می کنه ( ۱ )

سلام خانم دکتر افسانه ی عزیز
از صمیم قلبم از تمامی حمایت ها و آموزش های شما در کلام زنده تشکر و قدر دانی می کنم 🌹
من ۱۵ سال هست که ازدواج کردم و صاحب دو فرزند ۱۰ و ۶ ساله هستم . در تمام این ۱۵ سال حس آزار دهنده و منفور خیانت را تجربه می کنم . از ابتدای زندگیمان خانمی در زندگی شوهرم بوده و هست و سایه به سایه زندگی مارا دنبال می کند . در تمام این سال ها تمام تلاش هایم را کردم که پای این خانم از زندگی ما بیرون رود ولی هر بار شکست خوردم . علاوه بر مشکل خیانت در طول دوران زندگی مشترکم با چالش ها و مشکلات بسیار دردناکی هم مواجه شدم که رویارویی با آنها شاید حدود بیست سال زودتر از حد معمول در زندگی من رخ داد که به واسطه ی آنها حدود چهار سال دچار پنیک بسیار شدید شدم وبه کمک مشاور توانستم پنیکم را درمان کنم .
با تمام دردهایم در حال حاضر موضوع من این خیانت ۱۵ ساله هست که هنوز ادامه دارد و اون خانم و شوهرم قصد ندارند که هم را کنار بگزارند
. به تازگی از طریق یکی از دوستانم که این داستان خیانت را می داند متوجه شده ام که اون خانم شوهر مرا تهدید کرده است و گفته که من به خاطر وجود تو ازدواج نکرده ام و به تو دل بسته هستم ولی تو ازدواج کردی و صاحب دو فرزند هستی و اگر بخواهی مرا رها کنی و بروی دنبال زن و بچه هایت من خودکشی می کنم .
به همین دلیل من فهمیده ام که شو هرم بیش از پیش به او رسیدگی می کند چه از لحاظ مالی چه از لحاظ وقت گذاشتن برای با او بودن و حتی برای او وقت می گزارد و او را به دکتر می برد و فهمیده ام که دو روز از هفته را برای با او بودن خالی کرده است .
‌پدر و مادرم با اینکه جوان هستند ولی در تمام طول این سال‌ها نخواستند که آرامش زندگیشان را به هم بزنند و به من کمک کنند .شوهرم از صبح زود تا ساعت دو شب سرکار هست و دیر وقت به خانه میاید. من تربیت و حال روانی بچه هایم خیلی برایم مهم هست به همین دلیل تمام نبودن های پدرشان را من برایشان به نحوی جبران می کنم ، و تمام همت و تواناییم را برای تربیت بچه هایم به کار می بندم . خانم دکتر واقعا درمانده شده ام .
تا الان در جهت حفظ زندگیم بسیار تلاش کرده ام و در نگاه مردم و فامیل ویترین بسیار زیبایی از یک زندگی بی نقص را درست کرده‌ام ولی دیگر تحمل حضور زن دیگری را در زندگیم ندارم .از طرفی دوست ندارم در زندگی نقش قربانی را داشته باشم .
صندلی های کلام زنده ، کانال ها ، پیج اینستاگرام کلام زنده پناه آخر من در زندگی هستند.
خانم دکتر کمکم کنید به شدت به راهنمایی شما نیاز مندم 🙏🙏🙏

همسرم بعد از خیانت امتیازاتی به من داد اما هرگز عذر خواهی نکرد

سلام ۱۵ ساله ازدواج کردم و یک پسر ده ساله دارم
یک سال پیش تو دوره دیدن شرکت کردم.سعی داشتم خشمم،حساس بودنم و نبخشیدن های زندگیم رو درمان کنم.

همسر همراهی نداشتم که هیچ همیشه منو حتی با دستاوردهای بزرگ کوچیک میدید و هیچ‌وقت از من راضی نبود (البته راجع به همه اینطوره)

خانواده اش مدام دخالت میکردند و جو خونه منو بهم میریختند.(واکنش همسرم همیشه سکوت بود در قبال خانواده اش)

یک سال پیش متوجه خیانتش شدم.خیلی بهم ریختم و به معنی واقعی کلمه حتی یادم نبود قبل از خیانت دیدن حتی از چی تو زندگی ناراحت میشدم.


همسرم بعد از کلی مجادله و انکار و در نهایت پذیرش یه سری امتیاز به من داد.

ولی از اون موقع به بعد خیلی به زندگی و من بی رحم شد .

تلاش میکردم همه چیز خوب پیش بره ولی مسائلی که پیش میومد دوباره به هم میریخت منو


مثلا یک روز متوجه شدم اون خانم استاتوس های واتس اپ منو سین میزنه.به همسرم گفتم چرا شروع کرد به داد و بیداد که به من چه.... گفتم تو باید حرمت زندگی منو حفظ کنی و اجازه ندی کسی پاش رو فراتر بزاره و گستاخی کنه(اون رابطه کاملا تمام شده)

یک ماهی هست که همسرم خیلی بی رحمانه با زندگی تا میکنه.....مشکلات و مسائلی که تو ۱۵ سال بوده و توی خیلی از اونها خودش مسبب بوده عنوان کرده و بهانه کرده برای توجیه  بی توجهی.....

بعد از خیانت هم دلجویی نکرد و فکر کرد با امتیاز دادن من به حالت قبل بر خواهم گشت و شاکی بود که چی میخوای دیگه😔

در حالیکه من یه معذرت خواهی قلبی میخواستم من حتی آبروداری کردم و نزاشتم کسی غیر از برادر بزرگترش متوجه بشه.

طی این ۹ ماه بحران مدام گفتم بریم پیش مشاور و ایشون اینو بهونه میکنن که من به مشاور پیام دادم و فورس بودن ماجرا رو توضیح دادم ولی برای یک‌ماه بعد نوبت داد و ایشون هم میگه من پیگیری کردم ولی.....

منم گفتم خب حضوری میرفتی ولی مدام با محکوم کردن من بهانه میاره

کلا مسبب تمام مشکلاتش رو من میدونه ولی وقتی نیاز به کمک (مالی و .....) داره میاد سمتم ولی بعد رفع مشکل دوباره با بی ادبی رفتار میکنه.

جدیدا هم اگر کسی دلیل تغییر رفتارش رو میپرسه منو به دروغ گویی و زود رنجی و همیشه سر درد داشتن محکوم میکنه(من میگرن عصبی دارم)


همیشه محکومم میکنه تو منو دوست نداری و میگه دروغ میگی


به یقین میتونم بگم خودش نمیتونه رفتارهای خودش رو تحمل کنه چون من خیلی باهاش و با مشکلات مالی و مشکلاتی که از غرورش پیش اومد مدارا کردم.

خواهرم چند ساله به خاطر خیانت جدا شده اما بشدت حالش بده ….

سلام وقت بخیر خانم‌ دکتر لطفا راهنمایم کنید .مرسی

خواهرمن از همسرش جدا شده ..به علت خیانتی که دیده ..
اما چند سال از طلاقش کذشته اما وقتی خبر بهش میرسه که همسرت باز با اون خانوم در ارتباط هست یا بهش خیلی میرسه از لحاظ مالی یا هرچی ..
خواهرم خیلی بهم میریزه ..و حال دلش اصلااا خوب نیس ..قصد ازدواج هم نداره هیچ کسی راه نمیده حتی پیشنهاد دوستی ..
تنهایی را ترجیح میده اما ظاهرا  خیلی روز به روز شکسته تر شده
چطوری کمکش کنم موقعیت شغلی خوبی داره ...
اما از لحاظ عاطفی ضربه شدید خورده .داره از بین میره چکار کنم براش ..دوره دیدن هم اوردمش یه بار ..چطوری از فکر اونا بیرون بیاد و خودشو فراموش نکنه کذشته را رها کنه اونا براش مهم نباشه دیگه ...
اینم بگم شوهرش باز هر چند یه بار میاد دنبال این و با گریه زاری میگه بیا برگرد باهم باشیم .و خواهرم هوایی میکنه ..کلا داغون سردرگم شده خواهرم

پسرم توی خونه زور می گه بیرون مظلومه

استاد عزیزم یه سوال هم داشتم ..ممنون میشم راهنمایی کنید ..
پسر 7ساله ای دارم که تو خونه اصلا ترسی از من وپدرش نداره وقتی قهر میکنیم .یا هرچی ..
به ما زور میگه پرخاشگری میکنه ..حتی گاهی دست بزن هم داره ..
اما مشکل اینجاست که بیرون از منزل در پارک یا مدرسه یا پیش بچه های فامیل نمی تونه از خودش دفاع کنه .و این موضوع خیلی من و پدرش اذیت میکنه ...چکار کنیم تو جامعه ترسو نباشه ضعیف نباشه از خودش دفاع کنه ..
ممنون از پاسخی که میدهید

همسرم زمان بوجود اومدن مشکل کوتاه می یاد و من عصبانی میشم

سلام خانم سلیمی جانم
من یه مشکلی دارم اونم اینکه هر وقت با همسر بحثم میشه (که همیشه اون کوتاه میاد و تواین شرایط سکوت میکنه و من بیشتر خشمم رو ابراز میکنم)بعد از بحثمون من باهاش سنگین میشم و سنگین رفتار میکنم ب نشانه اینکه ناراحتم وبه اصطلاح قهر هستم ولی اون خییییلی عادی رفتار میکنه و صحبت میکنه انگار که اصلا هیچ اتفاقی نیوفتاده و این رفتار ادامه داره تااینکه اخرش بعد از ۲_۳ روز در نهایت خودم مجبور میشم رفتارم رو عادی کنم
درواقع میشه گفت خودم قهر میکنم خودمم مجبورم خوب بشم و این خیلی برای من ناراحت کنندس
الان این وسط رفتار کی درسته و کی باید چیکار کنه؟
ولی خب من دوست دارم ک وفتی قهرمیکنم اون بیاد حالا یا صحبت کنه یا بامحبت بخواد که اشتی کنیم نه اینکه خودش رو ب بی تفاوتی بزنه انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده
وقتی هم بهش میگم میگه من با کسی قهر نیستم ک بخوام اشتی کنم

عزیزانی که قصد آشنایی با دوره «دانستن» و شرکت در سمینار رایگان «جهان دانستنی است» را دارند ازطریق لینک زیر ثبت‌نام کنند. بعلت محدودیت ظرفیت ، نیاز به رزرو صندلی هست.

https://survey.porsline.ir/s/JzwDImD

سلام بر عزیزان
دوستانیکه تجربه ی آگاهی بخش دوره ی دیدن رو نداشتند، میتونن این هفته در این دوره شرکت کنند.
برای درخواست ثبت نام لطفا پیام بگذارید.
با سپاس
ادمین

در باره ی مرگ اطلاعاتی می خوام که منو مستقیم ببره یه جای بهتر ….

سلام خانم سلیمی
ماندی کوچولو بعد از ۱۲ سال، پر کشید
من بعد از ۱۸ سال زندگی با هاپوهای کوچولوم، دیگه بچه ندارم، زن حامله میبینم اشکارا حسرت میخورم، سگ دست کسی میبینم حسرت میخورم...
هنوز سنگینیه پنج ساله رفتن مادرش، از روی دوشم برداشته نشده بود که ناغافل ماندی...تنها همدمم هم رفت.
همیشه طی این چند سال غم سینگوجانم، نقشه میکشیدم و تصویرسازی میکردم وقت رفتن ماندی خانم، چجوری با هم بریم، اما اون یکماه و نیمه رفته و من جرات رفتن نداشتم پراز دردم طوریکه مریض شدم دایم گیجم و قرص خواب میخورم..
نقشه هامو عملی نکردم فقط به این دلیل که میترسم پیششون نرم یا یجای بدتر برم یا از رنجم رها نشم.
میخام تا ابد بخابم نه مثل بیهوشی که به پلک زدنی میگذره و اصلا چیزی از آرامشه خواب، بیاد ادم نمیاره.
جایگزین نمیارم فقط به این دلیل که دامپزشکهای ایران دلسوز نیستن و آگاهی ندارن و فقط بفکر پول چاپیدن و بیزینس هستند، به رنج و عذابی که به بچم دادن، نمی ارزه یکی دیگه بیارم اقلا تا وقتی توی ایرانم.
گرچه خیلی خیلی بهش نیاز دارم تا آروم بشم😭
درمورد راه مرگ اطلاعاتی میخام که مستقیم منو ببره یجای بهتر و پیش بچه هام. مرسی

احساس می کنم دختر ۱۴ ساله من به آقایی علاقمند شدپ

سلام استاد گرامی ممنون می شم در مورد مساله زیر راهنماییم کنید:
دختری ۱۴ ساله دارم  یک سالی هست احساس می کنم توجهش به پسرعمش که ۸ سال از خودش بزرگتره جلب شده و من اینو با توجه به رفتارش در جمعی که او هم حضور داره متوجه می شم البته فکر نمی کنم ارتباط کلامی یا پیامی و .... با هم داشته باشن .دخترمو می شناسم ساکت و مغرور هست .ولی ترسم از اینه که احساسی نسبت بهش پیدا کرده باشه چون من و همسرم می دونیم خانوادش نظر دارند در آینده از دخترمون برای پسرشون خواستگاری کنند و ما با توجه به شناختی که از پسرشون و کلا خانوادشون داریم به شدت مخالفیم .از طرفی من و همسرم کلا خانواده هایی سنتی داریم و رفت و آمد و دورهمی خانوادگی زیاد داریم به همین خاطر این دیدن ها مرتب تکرار می شه علاوه بر این پسر عمه مورد نظر یه خواهر هم داره که تقریبا همسن دخترم هست و خیلی با دخترم صمیمی هست و با هم در ارتباطند کلا دخترم خیلی با خانواده عمه ش جوره و در هر جمعی که اونا باشن او هم دوس داره حضور داشته باشه نمی خوام بگم به خاطر پسرعمش هست بیشر به خاطر صمیمیت و همزبانی با دخترعمش هست که از بچگی با هم بودند .حالا ترسم از اینه که به خاطر این موضوع به سمت پسرشون بیشتر کشیده بشه چون دختر عمش و عمه ش خیلی بهش محبت می کنن و این روش اثر گذار باشه و بزرگتر که شد علاقه ش بهش زیادتر بشه و حتی به سمت عشق و عاشقی کشیده بشه و بعدا دیگه نشه کاریش کرد.همین الان هم حس می کنم بهش علاقه مند شده .باز هم می گم پسرشون به هیچ وجه از لحاظ اخلاقی و تربیت خانوادگی مورد پسند ما نیست و مطمئنیم باهاشون به مشکل برمی خوریم
خواستم ببینم الان لازم هست کاری انجام بدیم یا با دخترم صحبت کنیم یا فعلا نه ؟ممنون می شم راهنماییم کنید که چطور دخترم رو از وابستگی اگه هست نجات بدیم؟🙏🏻🙏🏻🙏🏻

پسر هشت ساله ی من تا عصبانی نشم حرفمون رو گوش نمی کنه

سلام وقت بخیر من یک پسر هشت ساله دارم وقتی یه چیزی با خواهش و تمنا می‌خوام ازش انجام بده حتی در مورد کارهای خودش گوش نمیده ولی با اجبار و زور یه جورایی با سخت گیری انجام میده باهاش خیلی صحبت میکنم که قبل از اینکه اعصبانی بشم وقتی یه کاریا باید انجام بدی انجام بده اون موقع میگه باشه ولی باز تکرار می‌کنه مربی موسیقیش ام همین مشکلات باهاش داره
ممنون میشم راهنمایی کنید

همسر دخترم با من حرف نمی زنه …

با عرض سلام و احترام خدمت خانم دکتر
خانم دکتر من یک فرزند دارم و اون دختره و5سالی است که ازدواج کرده
ودر واحد ساختمانی که ما هستیم یه طبقه دیگه زندگی میکنند
من تا حالا کمتر از عزیز دلم با خودش و همسرش صحبت نکردم
چند روز پیش که همسرم مسافرت بود و من تنها بودم دخترم با همسرش اومدن پیشم همسرش میخواست شب رو بمونه ولی دخترم چون یه نوزاد دارند به خاطر وسیله های نوزادش و اینکه بچه عادت داره جای خودش بخوابه گفت چه فرقی میکنه که اینجا باشیم یا یه طبقه دیگه و بریم خونه من وقتی دیدم الان بینشون کدورت میشه گفتم من تا دیر وقت مطالعه میکنم و تنها باشم راحتم، اصلا هم نمی‌ترسم شما برید خونه بچه راحت تره.
همسرش یه دفعه از جا بلند شد و عصبانی به دخترم گفت بیا من رو بزن ومن دیگه اینجا نمیام
صبح بعد زنگش زدم صبحونه آماده کردم بیا پیش ما، گفت مگر دیوانه ام من که شب نموندم روز هم دیگه نمیام. میگه تو با زبون بی زبونی به من گفتی دیگه خونتون نیام. در صورتیکه اصلا من چیزی نگفتم.
چند باری تو پله های ساختمان دیدمش جواب سلامم رو سرد داد و چشمش رو ازم برگردوند. با این وجود من شیرینی گرفتم و با اینکه مقصر من نبودم رفتم ازش معذرت خواهی کردم اگر یکدفعه من حرفی زدم معذرت میخوام و داشت اشک از گوشه چشمم سرازیر میشد چرا من با این سنم باید بی دلیل معذرت خواهی کنم اون هم به خاطر زندگی دخترم که برای اونها هم زندگی رو تلخ میکنه
ولی باز اصلا اینجا نمیاد و خیلی سنگین و بد جواب میده و جواب تلفن نمیده و چند روزی حال همسرم بد بود اصلا احوال نمیپرسه.
خانم دکتر چندین بار تا حالا این کار کرده ما باز کوتاه اومدیم.
به نظرتون باید چکار کنم؟
من کلاسهای دیدن شما رو شرکت کردم کلاس آنلاین حل تعارض بودم و حتی چند تا از محصولات دیگه شما رو گرفتم.
نمیدونم باید چه رفتاری بکنم لطفا راهنماییم کنید؟

خانم دکتر عزیز
استاد فرهیخته
درود وقتتون بخیر.
میخواستم خواهش کنم درباره وسواس کندن مو من را راهنمایی کنید.
سالهای زیادیه که با این مشکل حالم بده.
به پزشکان و مشاوران زیادی مراجعه کردم اما نتیجه نگرفتم.
این مسئله باعث میشه همیشه از ظاهر خودم خجالت زده باشم.
و از طرفی هر بار که خسته،مضطرب تنها و یا غمگین هستم ناخودآگاه متوجه میشم لباسم پر از موهاییه که از سرم کنده شده و این خودش حس بد و عذاب وجدان و نگرانی را تشدید می کنه و سیکل معیوبی بوجود میاد.

آیا این اختلال مزمن درمان داره؟

ممنون میشم راهنمایی کنید.🙏

همسرم تا چیزی میشه قهر می کنه و تا هفته ها حرف نمی زنه …..

سلام خانم دکتر عزیرم
خانم دکتر یه سوال داشتم خدمتتون
همسر من خیلی قهر میکنه مثلا اگر کوچکترین حرفی زده بشه که بر خلاف نظر اوشون باشه هفته ها قهر میکنه هر وقت قهر کرد با بچه بد رفتاری میکنه و حتی باخانواده من هم بی‌دلیل قهر میکنه یعنی تا حالش خوب نشه اونجا هم نمیاد. ولی من اوایل باهاش سنگین میشدم ولی الان رفتار عادی خودم که تا پیش از قهر داشتم ادامه میدم. ولی او همچنان ادامه میده و اصلا وارد مذاکره سالم نمیشه و هر وقت می‌خواهیم صحبت کنیم علت رفتارش چیه اصلا توجه نمیکنه و همیشه منتظر است طرف مقابل رو تنبیه کنه یا جبران کنه یا میگه آدمشون میکنم. ومشاوره هم قبول نداره و این رفتارش رو هفته ها طولش میده
من بایدچکار کنم خیلی برام سخته؟

مادرم همه ارث پدری رو بنام خودش کرد و داره نابودشون میکنه …

سلام استاد عزیزم روزشما بخیروشادی
لایو بسیار عالی بود
استاد منم این طرحواره رهاشدگی رودارم البته چند سالی هست که آگاه شدم و ازاون موقع دیگه مثل گذشته رنج نمی‌برم.
استاد سوالی دارم که اگر جواب بدین خیلی ممنون میشم
فکر میکنم به موضوع لایو هم مربوط باشه.

خدمتتون عرض کنم من پدرم رو حدودا ۲۵ سال پیش ازدست دادم و بسیار دوستش داشتم و قتی رفت خیلی اذیت شدم
ما ۴ تا خواهریم
مادر من تمام اموال پدرمو بنام خودش کردو هیچی به مانداد.
باوجودیکه ما همه احتیاج به پول داشتیم از ما وکالت گرفت واین کارو کردو با ندونمکاری از بین برد.
این اموال شامل ۴۰۰متر خانه پدربزرگم که به پدرم رسیده بود ویک معازه ویلا وماشین بود.
خانه نیاوران رو بخاطر طمع خودش از دست داد.
معازه رو هم فروخت گذاشت بانک سودبگیره ه چی گفتم این کار اشتباهه چند سال دیگه پولت بی ارزش میشه گوش نکرد

توی این مدت به یکی از خواهرام که طلاق گرفته بود و نیازمند بود با اصرار خودمن وبقیه خانه خرید البته بنام خودش واو وبچه هاش ساکن شدن.
یه خواهرم ایران نیست برای او ومن هیچکاری نکرد.
خواهر دیگرم ازدواج نکرده وبااو زندگی میکنه
هفته پیش مادرم گفت ویلای شمال رو بنام او زده
من خیلی ناراحت شدم وهنوز به خواهرام نگفتم
من از اینکه بنام او کرد ناراحت نیستم از اینکه بدون اینکه به ما بگه و اینکارو کرد ناراحت شدم .
همیشه کارهاش با من بوده چون فرزند اول بودم همیشه مسئولیت کارهای خودش و خواهرامو به من میداد.
من از بعد کلاسهای تکنیک یاد گرفتم مرز بزارم و دیگه اضافه کاری نکنم
بماند که رابطه منو خواهرام به همین خاطر خراب بود.چون براشون مادری میکردم .
من درکل از بچگی با مادرم مشکل داشتم همیشه از من انتظار زیاد داشت وداره
از نطر من بین بچه هاش فرق میزاره

درحال حاضر خونه تهران رو اجاره داده شمال زندگی میکنه

به من میگه خونه تهرانم رو میخوام بفروشم بزارم بانک سودش رو بگیرم .یعنی فقط نوک دماغشو میبینه واصلا آینده نگر نیست.

استاد آیا من حق دارم ازش ناراحت باشم؟
آیا این درسته که ارثیه مارو از بین برده وبقیه اش روهم داره از بین میبره؟

من واقعا ازش عصبانیم
جز خودش به هیچکس فکر نمیکنه.
اگر حق دارم که ازش ناراحت باشم
این سکوت و نرمش من از طرحواره طردشدگی و ترس ازدست دادنشه؟

اینم بگم که بازیش همیشه قهره به قول شما گردن کلفتی عاطفی میکنه.

اما این صعف هم داره که باهاش قطع رابطه کنم.

ایشون الان ۷۵ سالشه
ترس اینکه باهاش حرف بزنم دعوابشه اتفاقی براش بیفته و دچار عذاب وجدان بشم هم دارم.😔

چون بسیار زخم زبون میزنه و اصلا حرمت نگه نمیداره
بنطر من ایشون زورگویی میکنه

آیا چون مادره باید سکوت کنم ورابطه رو حفظ کنم؟
واقعا باهاش به بن بست خوردم
خواهرام هم ازش ناراحتن .
ببخشید طولانی شد.🙏

https://www.instagram.com/afsanehsalimii/live/17942598935897056?igsh=MTIyYjBtMzR1M2VveQ==